نهضت سید حسنی در گیلان

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

طبقه بندی موضوعی

۵۹ مطلب با موضوع «بنی عباس دوم» ثبت شده است

پیش ازین با دلایل فراوان عقلی و روایی ثابت شد که حاکمیت فعلی در ایران همان  حاکمیت بنی عباس دوم در آخر زمان می باشد که  اهل بیت پیامبر ص ایجاد چنین حاکمیتی را در آخر الزمان پیش بینی کرده بودند و در مورد شیوه ی برخورد با این حاکمیت به شیعیان و تمام مسلمین تذکرات لازم را داده بودند.. اگر بیاد داشته باشید پیش از این گفته شد که در روایات اهل بیت ع بیان شده بود که حاکمیت بنی عباس در اواخر سلطنت خود دچار اختلاف شدید بین کارگزاران خود می شود و ضعیف می گردد و در این حال با قیام خراسانی در شرق و قائمی از آل محمد در شمال  سقوط می کند . این اختلافات درونی در این  حاکمیت چندسالی است آغاز شده و تعداد بسیاری از حامیان این حاکمیت و حتی کارگزاران ان چند سالی است از آن کنار گرفته و یا به خارج فرار کرده و یا حذف و ترور شده اند . اکنون به نظر می رسد این اختلافات درونی که حاکمیت سعی نموده تاکنون پنهان بماند اکنون کاملا آشکار گشته بطوری که در رده های بالای رهبری و مدیریت  و اصطلاحا بالای هرم قدرت شاهد این اختلافات می باشیم و نمود آن قتل و حذف ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور مورد اعتماد این حاکمیت می باشد . به هر حال ابراهیم رئیسی نیز از بدنه ی اصلی حاکمیت بنی عباس دوم  بوده و حامیان بسیاری در حاکمیت دارد و مسلم است حامیان و طرفدارانش از جمله پدر زن قدرتمند و صاحب نفوذ او در خراسان آرام نمی نشینند و خواهان و مصمم به انتقام بصورت پنهانی می باشند و این امر دامنه ی اختلافات را در حاکمیت بنی عباس دوم  افزایش می دهد و زمینه ی قیام خراسانی  و در نهایت ظهور و قیام مهدی موعود عج را فراهم می آورد و بدین ترتیب صدق سخنان و پیشگویی های اهل بیت پیامبر ع  اثبات می گردد  . سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

جواب این پرسش بسیار واضح و بدیهی است . خب با توجه به سواستفاده های سیاسی که حاکمیت طاغوت در زمان ما از واقعه ی غدیر برای تحکیم پایه های قدرت استبداد  دینی می کند ، مسلم است که از نظر آقایان عید غدیر بسیار پراهمیت تر می نماید. پیش ازین بیان شد که غدیر یک واقعیت تاریخی است که با کمال تاسف مثل بسیاری از وقایع تاریخ اسلام چون مهدویت آن را به انحراف کشانده اند. چون بیان شد که در واقعه ی غدیر خم هدف اصلی  پیامبر اسلام ص ابلاغ مقام امامت  اهل بیت به مردم بود که یک مقام بلند معنوی می باشد،نه تعیین حاکم سیاسی به مردم . با این حال بعدها افراطیون و منحرفان از صدر اسلام تاکنون واقعه ی غدیر را به عنوان تعیین حاکم سیاسی از طرف پیامبر به مردم معرفی نمودند.و  در زمان ما اخوندهای قدرت طلب مدعی شدند که در زمان غیبت امام زمان حاکمیت سیاسی مردم نیز در انحصار آخوندها می باشد چون آنها نائب و جانشین عام امام زمان هستند و تئوری ولایت فقیه را جعل و به مرحله ی اجرا در آوردند. و بدینسان از انحراف یک واقعه ی تاریخی برای رسیدن به مطامع سیاسی خود سو استفاده کردند هرچند در طراحی و اجرای این توطئه دستهای پنهان دجال جهانی  نیز دیده می شود چون مسلما دجال  با واسطه ی چند اخوند مزدور خود در دوران معاصر این نقشه را طرح و اجرا نموده است چون نفوذ دجال در قشر روحانیت از بیش از صد سال گذشته کاملا مشهود است و بعید نیست جعل و اجرای این تئوری باطل و شیطانی نیز با واسطه، کار دجال جهانی در خاورمیانه باشد . به همین خاطر نیز می بینیم هر ساله حاکمیت طاغوت به عید غدیر بسیار بیش از عید قربان اهمیت می دهد چون از قبل این عید  نان قدرت می خورد.  سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

همه  ی ما شاهد تظاهرات و تجمعات حکومتی حامیان به اصطلاح جمهوری اسلامی در بیش از چهل سال گذشته و به دنبال ان انعکاس این تجمعات در رسانه های حکومتی چون رادیو و تلویزیون و فضای مجازی بوده ایم پرسشی که اینجا مطرح است این است که براستی حاکمیت طاغوت، از این تجمعات و بازتاب گسترده ی ان در رسانه های جمعی چه مقصودی دارد ؟ و چرا اینقدر بر روی ان مانور تبلیغاتی می دهد؟ در جواب و توضیح این پرسش باید گفت: چون پیش ازاین بیان کردیم این حاکمیت ، مزدور و دست نشانده ی دجال جهانی می باشد باید از این تجمعات برای مشروعیت بخشی به خود سو استفاده ی تبلیغاتی کند . چون وقتی حاکمیت دجال حاکمیت دست نشانده ای در نقطه ای خاص از جهان ایجاد کرد تا انجا که می تواند از  این حاکمیت در برابر مخالفات داخلی حمایت اطلاعاتی و سیاسی ومالی می کند تا این حاکمیت دست نشانده هرچه بیشتر به بقای خود به نفع منافع دجال ادامه دهد ولی با گذشت چند دهه تعداد  مردم بیدار و مخالف در زیر سبطره ی این حاکمیت به تدریج زیاد می شوند و حتی حامیان آن نیز تبدیل به مخالفان آن می شوند چون به ماهیت مزدوری و دست نشاندگی ان پی می برند و به علاوه از ناعدالتی موجود نیز رنج می برند در این حال حاکمیت جهانی دجال چون احساس می کند حاکمیت موجود و دست نشانده دیگر به اندازه ی کافی محبوبیت مردمی ندارد تحت فشار افکار عمومی مردم دنیا نمی تواند به حمایت ازاین حاکمیت دست نشانده ادامه دهد از این جهت از یک مقطع خاص زمانی به سران حاکمیت دست نشانده  به صورت پنهانی اخطار می دهد که محبوبیت مردمی خویش را حفظ کنند و با ترفندهایی این محبوبیت را به مردم دنیا نشان دهند وگرنه حاکمیت دجال مجبور می شود تحت فشار افکار عمومی داخل و خارج حاکمیت دست نشانده ی دیگری را جایگزین انها کند . در این شرایط، حاکمیت مزدور دست نشانده  به تلاطم و اضطراب  دچار می شود و به بهانه های مختلف مثلا سالگرد پیروزی انقلاب . تشییع جنازه ی استخوانهای قربانیان جنگ ،سالگرد ارتحال رهبر فقید و بهانه های دیگر حامیان خود را به کف خیابان می کشاند و بعد با تبلیغات گسترده گوش فلک و مردم دنیا را کر می کند که بله، همه ی این مردم برای حمایت از نظام به خیابان آمده اند و این دلیل محکمی بر محبوبیت مردمی و مشروعیت حاکمیت ما می باشد . البته بیشتر هدف حاکمیت این است که حاکمیت جهانی دجال این پیام را بشنود و تصدیق کند که بله، این حاکمیت در ایران محبوبیت مردمی و مشروعیت دارد و نیاز به جایگزین حاکمیت مزدور و دست نشانده ی دیگر وجود ندارد . ازین جهت است که می بینیم در مراسم تشییع ابراهیم رییسی رهبر حاکمیت اعلام کرد که این اتفاق و حضور مردم در تشییع جنازه از الطاف خفیه ی الهی به نظام حاکم بر ایران است که نشان داد که مردم هنوز حامی این حاکمیت می باشند . سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

 یکی از حوادث مهم در چند روز گذشته کشته شدن یا به تعبیر بهتر حذف ابراهیم رئیسی و همراهان بصورت ناگهانی در چند روز گذشته بوده . در مورد این حادثه ی کاملا مشکوک نظرات مختلفی وجود دارد برخی می گویند: این یک حادثه ی کاملا طبیعی بوده که بر اثر خرابی هوا یا وضعیت نامساعد جوی ایجاد شده برخی نیز آن را کار رقبای سیاسی رئیسی در کشور بر سر جانشین احتمالی رهبری می دانند چون رئیسی و حامیان او خیز بلندی برای این کار برداشته بودند و صراحتا در فضای مجازی اورا خراسانی موعود و نجات بخش کشور معرفی می کردند برخی نیز این ترور را کار اسرائیل در جواب به حملات موشکی ایران در چند وقت پیش می دانند که اسرائیل ترجیح داد به این صورت جواب مقامات ایرانی را بدهد. و اما در توضیح و تشریح این حادثه  باید گفت : اولا در مشکوک بودن و توطئه  بودن این حادثه نمی توان شک کرد چون قرائنی در این مورد وجود دارد. چون می دانیم معمولا روش معمول سفر مقامات کشوری در ایران با بالگرد همیشه به این صورت بوده که یک یا دو بالگرد در فاصله ی نزدیک و زوایه ی  معین در عقب و جلو ، بالگرد رئیس جمهور را اسکورت  و محافظت می کنند تا در صورت اتفاق احتمالی  عکس العمل نشان دهند . حال آیا عقلانی و منطقی است که این دو بالگرد اسکورت در هنگام حادثه بالگرد ریاست جمهوری را نبینند و بدون توجه به مقصد برسند و بعد اعلام کنند ما از بالگرد رئیس جمهور بی خبر هستیم . اگر هم به فرض این بالگرد سقوط کرده خب ماموران حفاظت در این دو بالگرد بلافاصله این حادثه را می بینند و نقطه ی دقیق سقوط را شناسایی و ردیابی می کنند و تیم امداد را خیلی زود به محل دقیق حادثه می رسانند . در حالی که تیم حفاظت دو بالگرد اعلام می کنند که مااز بالگرد ریاست جمهوری بی خبریم و نمی دانیم کجاست و تازه بعد از حدود ۱۵ ساعت تیم تجسس توانستند محل سقوط بالگرد را شناسایی کنند . و این امر نشان می دهد این حادثه  کاملا عمدی و با برنامه برای حذف رئیس جمهور طراحی شده . علاوه برآن فایل صوتی از رئیس دفتر ریاست جمهوری در فصای مجازی پخش شده که او در جواب یکی از خبرنگاران بیان می کند که من بعد از حادثه با یکی از همراهان رییس جمهور در بالگرد در تماس بودم و از حال عمومی او پرسیدم و او جواب داد که حال خوبی ندارم و از همراهان او پرسیدم و او گفت : من از آنها نیز خبر ندارم و از مکان و موقعیت او سوال کردم و او گفت : نمی دانم و این نشان می دهد قضیه ی سقوط در کار نبوده بلکه بیشتر قضیه شبیه به ربودن و سربه نیست کردن سرنشینان بالگرد در کار بوده و جالب این است چند ساعت بعد اعلام شد که این همراه رئیس جمهور هم کشته شده و به خانواده های قربانیان نیز به گفته ی خود آنها اجازه رویت اجساد داده نشد. مورد بعد اینکه جالب است این حادثه درست دوسه روز قبل از انتخابات برای تعیین  ریاست خبرگان رهبری پیش آمده و با توجه به موقعیت رئیسی و اینکه تنها گزینه ی مناسب برای تصدی این پست او بوده ، دستهای مسلط و مخفی بر امور کشور تمایل نداشته این پست به ابراهیم رئیسی برسد (خاطره ی حذف منتظری از قائم مقام رهبری در نزدیکی مرگ خمینی دوباره به ذهن می رسد). چون هدف، ریاست فردی دیگری در این پست بوده غیر از ابراهیم رئیسی. در توضیح این حادثه باید گفت این حادثه را نیز می توان با توجه به تسلط و نفوذ دجال جهانی بر سیاست کشور ، به این صورت تشریح کرد که این حادثه یا ترور نیز کار عوامل  پنهان دجال جهانی می باشد چون حاکمیت دجال با مسئولین کشورهای دنیا و از جمله ایران و خاورمیانه مانند بازی با مهره های شطرنج عمل می کند و در این مقطع زمانی سیاست دجال در ایران اقتضا می کرد که مهره ی ابراهیم رئیسی را حذف کند و مهره ی مزدور دیگری را در پست مورد نظر خود ابقا کند و این در ادامه ی شطرنج بازی دجال در راه رسیدن به اهداف پلید خویش می باشد.دلیل آن نیز این است که تنها دجال جهانی توانایی طراحی این نقشه و اجرای چنین تروری را دارد.   سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

پیش ازین با دلایل مختلف و مستند بیان کردیم که تمام حاکمیتهای دنیا و از جمله خاورمیانه که حاکمیت ایران و اسراییل نیز مسلما جزو این حاکمیتهای مزدور غیر مردمی هستند. مزدور و وابسته و دست نشانده ی دجال جهانی می باشند .بنابراین کار دجال هنانطور که از معنی لغوی آن نیز فهمیده می شود ظاهرسازی و فریب مردم برای مشروعیت به حاکمیت ظالم خویش می باشد ، پیش ازین،  این ظاهر سازی و فریب را در انتقام سخت و حمله ی موشکی سپاه به پایگاه عین الاسد در عراق با عنوان اصطلاحا انتقام سخت از آمریکا بخاطر ترور مرحوم سلیمانی مشاهده کردیم . در ان زمان اگر بخاطر دارید ابتدا مقامات ایرانی از طریق حاکمیت تحت نفوذ خود در عراق به آمریکا قبلا با کمال احترام و احتیاط که بوی زدو بند و تبانی پنهانی از آن به مشان می رسید اعلام کردند که قصد دارند این پایگاه را در عراق مورد هدف نمایشی قرار دهند تا حدی به افکار عمومی داخلی در جواب به امریکا پاسخگو باشند و کسی اعتراض نکند که پس چرا ایران به آمریکا بابت این جنایت پاسخی نمی دهد. و بعد از اینکه  امریکاییهاخبر دار شدند و ان پایگاه را به نوعی تخلیه کردند چند موشک مردم فریب نیز به سوی پایگاه آمریکایی به صورت نمایشی شلیک شد و درست بخاطر همین زد و بند و تبانی پنهانی با امریکا ترامپ رییس جمهور وقت آمریکا پس از این حمله با کمال خرسندی از اقدام ایران بیان داشت :  خوب بود ...و این جمله خیلی پر معنی بود و به این معنی بود که بله اطاعت حاکمیت ایران از آمریکا و فریب مردم خویش در این اقدام خوب بود . و دیدیم در بحبوحه ی  همین اقدام فریبکارانه ، انتقام سخت را در واقع از مردم بی گناه خود با ساقط کردن هواپیمای مسافربری گرفت ( قبول باشد انشاالله) جای سوال اینجاست اگر واقعا اینها می خواستند از امریکا انتقام سخت بگیرند چرا باید اورا پیش از ان باخبر کنند که ما چنین قصدی داریم ؟ می دانیم که در اقدام نظامی مهمترین اصل ، پنهان بودن کار و محرمانه بودن اقدام است تا دشمن غافلگیر شود و نتواند اقدام پیشگیرانه انجام دهد نه اینکه قبلا اورا ازین کار باخبر کرد و این شیوه آیا جز نشانه ی  تبانی و زد و بند پنهانی با دشمن برای فریب مردم کشور خود می باشد؟ و یا چرا برای انتقام سخت به  ناوهای آمریکایی در خلیح فارس که نزدیکتر و در دسترس تر بودند حمله نکردند؟ بگذریم در حمله به حاکمیت جنایتکار اسراییل نیز دوباره همین جنگ زرگری برای فریب مردم دوباره تکرار شد و دوباره چند روز قبل اسراییل را خبر دار کردند که قصد حمله ی موشکی و پهبادی به پایگاههای اورا دارند و دوباره این اقدام فریبکارانه برای فریب مردم انجام شد و دوباره حاکمیت مزدور و فربیکار دجال در ایران ماهیت خویش را کاملا نشان داد. بهر حال پیش ازین نیز بیان کردیم حاکمیت های مزدور دجال در تمام دنیا و از جمله ایران و اسراییل درواقعیت و خفا و پنهانی هیچ مشکلی با هم ندارند و همکاری های گسترده ی سیاسی و نظامی و اقتصادی به زیان مردم ستمدیده ی خویش دارند( که در جنگ ایران و عراق شاهد بودیم)  و در هر زمان نیز مردم خویش را قربانی سیاستهای خویش می کنند ولی هر از چند گاهی برای اینکه مردمشان به آنها در  مورد این تبانیها و زدو بندهای پنهانی شک نکنند یک بحران نمایشی و جنگ زرگری بین خود راه می اندازند تا دوباره مردم را بفریند و باور کنند که حاکمیتهایشان با هم مشکل دارند . چند سال پیش یکی از دوستان از قول یک مامور اطلاعاتی در ایران برایمان فاش کرد که ما وزارت اطلاعات ایران  بالاترین میزان همکاری امنیتی و اطلاعاتی در منطقه را با سرویس جاسوسی اسراییل موساد داریم . وی همچنین در ادامه ی صحبتهایش لو داد که که :  همین قاسم سلیمانی که اینقدر به ما در خارج از مرزها خدمت کرده ،در صورتی که بفهمیم که قصد یک سفر خارجی مشکوک و بدون هناهنگی با ما را به خارج از کشور را دارد و ممکن است پناهنده به کشوری خاص شود اورا حذف می کنیم و دیدیم که سخنانش به واقعیت پیوست واورا چند ماه بعد با همکاری با آمریکا ترور کردند.بهر حال این تبانی ها را نمی توان انکار کرد چون پیش ازین بیان داشتیم که تمام حاکمیتهای مزدور دجال در دنیا با سرویس های جاسوسی و اطلاعاتی همان کشور با هم در ارتباط هستند و از حاکمیت جهانی دجال اطاعت می کنند . سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

در مباحث پیشین در مورد هدف از توطئه های دجال  برای ایجاد جنگها و درگیری در این منطقه ی خاص از خاورمیانه یعنی ایران و افعانستان و عراق و سوریه ، مفصلا صحبت شد و بیان شد که هدف دجال جهانی ازین کار ضعف و نابودی تمام امکانات انسانی و اقتصادی این منطقه ی خاص از خاورمیانه بوده است تا زمینه ی ایجاد یک حاکمیت نیرومند با رهبری مهدی موعود عج فراهم نشود و  ایجاد و ادامه ی جنگ ایران و عراق نیز درست در راستای رسیدن دجال به این خواسته ی شیطانی بوده  ،  که گاهی در این جنگ کمکهای نظامی و تسلیحاتی  خودرا به ایران و گاهی به عراق می رساند تا موازنه ی نظامی در جنگ حفظ شود و دو طرف درگیر در جنگ یعنی ایران و عراق  پیروز قطعی نشوند. و آن دو کشور را درگیر و گرفتار یک جنگ طولانی و فرسایشی بیهوده کند تا در طی این سالها دو کشور تمام نیروی انسانی و اقتصادی خودرا در این جنگ استعماری به دست خود نابود سازند و عوامل دجال هم  سلاحهای خودرا به تمامی بفروشند و به ریش مردم دو کشور بخندند. و از جهتی به اهداف شوم آخر زمانی خویش نیز برسند . یکی از فجایع این جنگ عملیات لو رفته و شکست خورده ی عملیات کربلای ۴بود . قبل از این عملیات در عملیات والفجر ۸ ایران توانسته بود موفقیتهایی به کمک دجال بدست آورد و شهر فاو را از عراق تصرف کند ولی برای اینکه موازنه ی نظامی دو کشور حفظ شود تا جنگ طولانی تر شود این بار عوامل دجال کمک های اطلاعاتی و تسلیحاتی خود را متوجه عراق کردند و عملیات کربلای ۴ را با کمک مزدوران خود در ایران لو دادند و ارتش عراق کاملا آماده ی برخورد با این عنلیات بود فرماندهان رده بالای  مزدور دجال سپاه در ایران  نیز کاملا متوجه شدند که عملیات لو رفته ولی با اینحال برای اینکه فوج عظیمی از جوانان مومن به مهدویت را در این عملیات و به تعبیر بهتر توطئه نابود سازند محسن رضایی و هاشمی رفسنجانی  باهم توافق کردند که این عملیات با وجود لو رفتن شروع شود ( حال شما حدس بزنید  محسن رضایی و هاشمی رفسنجانی نوکر و مزدورچه قدرت شیطانی در ایران بودند؟) به هر حال اخبار تلفات این فاجعه در ایران و دنیا شدیدا کتمان شد ولی بعدها برخی فرماندهان نظامی رده بالای ایران  اعتراف نمودند که تعداد تلفات نیروهای ایرانی در این توطئه ۴۱ هزار نفر بود که البته باز هم آمار بالاتر ازین بود .     ننگ بر مزدوران دجال در ایران و تمام دنیا  و سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

یکی از حوادث وحشتناک و خونبار بعد از انقلاب ۵۷ در ایران موج ترورها و بمب گذاری ها توسط مزدوران مرموز دجال در ایران بوده . هدف اصلی این ترورها افرادی با ظاهر و هویت مذهبی بوده حال این افراد برخی افراد عامی و عادی بودند و برخی نیز افراد نخبه ی علمی و فرهنگی چون مرحوم استاد مطهری و یا بهشتی بودند ویا دارای پست و مقام بالا چون ریاست جمهوری و نخست وزیری چون  رجایی و یا باهنر بودند . ولی با کمال شگفتی شاهد ان  می باشیم که وقتی عده ای افراد مسئول چون لاجوردی دادستان وقت انقلاب و یا دیگر مسئولان می خواستند عامل و آمر اصلی این اقدامات تروریستی را شناسایی و دستگیر کنند از  مقامات بالادست مرموزی در راس قدرت در کشور  دستور می رسید که این پرونده را دیگر دنبال نکنند و ان را مختومه اعلام کنند .  زمانی این توطئه و قضیه لو رفت که لاجوردی در بازار ترور شد و در وصیت نامه ی  او این موضوع را یافتند که وی اشاره کرده که قدرت و نیرویی جهانی ماورای نظام حاکم در کشورکه برخی از مسئولین رده بالای نظام با ان در ارتباط هستند مانع بوده اند و دستور داده اند پرونده ی عاملان ترورها را دنبال نکنند و ان پرونده ها را مختومه اعلام کنند و بدین صورت دستهای پنهان دجال جهانی در ایجاد این ترورها تا حدی اشکار می شود و اما هدف دجال جهانی از این ترورها چه بوده ؟ این قضیه تا حدی روشن است ، بخاطر اینکه در اوایل انقلاب تا حدی نمایندگان واقعی مردم و نخبگان متعهد واقعی در راس حاکمیت و پست های بالا چون ریاست جمهوری و نخست وزیری قرار گرفته بودند و دجال تلاش می کرد با ترور این نخبگان فرهنگی و سیاسی متعهد که وابستگی به مزدوران دجال نداشتند و حذف انها و مومنان واقعی که حامی انها از عامه ی مردم بودند ،مزدوران خود را جایگزین راس قدرت در کشور کند و دیدیم که خیلی زود در اوایل دهه ی ۶۰ نیز موفق به چنین کاری شد و از رهبر تا رئیس جمهور تا رده های دیگر حاکمیت را با مزدوران خویش جایگزین کرد و در راس هرم قدرت قرار داد شاید اخرین شخصی را که در اواخر دهه ی ۶۰حذف کرد رهبر انقلاب و در سالهای بعد فرزند او بود که معترض به این توطئه ها بود و اما دجال مسلما به گونه ای در حذف   این نخبگان عمل می کند که کسی به   دستهای پنهان او شک نکند و این کار را از طریق واسطه ها ی مزدور خویش و نفوذ در گروههای سیاسی مخالف انجام می دهد مثلا به فرض با نفوذ در گروهک فرقان استاد مطهری را ترور کرد و با نفوذ در رده های اول حاکمیت رجایی و باهنر و بهشتی را ترور کرد و با نفوذ در مجاهدین و طرفداران مسعود رجوی تعدادی دیگر را ترور کرد و بعد از ترور هم از طریق مزدوران  نفوذی خویش در این گروههای سیاسی مثلا اعلام می کرد که ما حامیان مسعود رجوی بهشتی را ترور کردیم  و ...در صورتی که این ادعا خلاف واقعیت بود وطراح توطئه و آمر اصلی ترورها جز دجال جهانی نبوده است .  سلام بر کسی که پیرو هدایت شود

پاسخ کاملا روشن است این سیستم شیطانی فقط به کسانی در ایران تریبون و کرسی دانشگاهی می دهد تا در باب مهدویت سخن بگویند که در مورد همان خواسته های دجال در باب مهدویت سخن بگویند یعنی ترویج خرافات و بدعتها در مورد مهدویت و انحراف افکار عمومی از شناخت مهدی موعود حقیقی . بخاطر اینکه بهترین راه مبارزه با یک ایده و مکتب حقیقی خراب کردن و لوث کردن آن با انواع خرافات و دروغها و بدعتهاست . چون زمانی که این مزدوران دجال یک مهدی دروغین و موهوم و خرافی و افسانه ای  به مردم معرفی کردند اولا افراد خردمند این خرافات را نمی پذیرند و اصل مهدویت را نیز انکار می کنند و  افراد ساده لوح هم زود باور می کنند و اگر زمانی مهدی موعود حقیقی از طرف خداوند برانگیخته شود و اعلام حضور و قیام کند به هیچ وجه یاریگر زیادی نخواهد داشت چون  مردم اورا نخواهند شناخت بخاطر اینکه حاکمیت دجال با مزدوران هرزه گوی  خویش چنان مهدی دروغین و خرافی به مردم معرفی نموده اند که دیگر مردم مهدی موعود حقیقی را در هنگام قیام نمی شناسند چون مشخصات اورا مانند آنچه قبلا دروغگویان به آنها گفته اند منطبق و هماهنگ نمی بینند و اصلا باور نمی کنند که چنین شخصی مهدی موعود حقیقی از جانب پروردگار باشد . درست همانند ظهور حضرت عیسی ع در قوم بنی اسرائیل که با اینکه منتظر ظهور او بودند زمانی که عیسا ی حقیقی ظهور و اعلام حضور کرد اورا انکار کردند و حتی قصد جان وی را داشتند که خداوند در اخرین لحظه جان اورا نجات داد و به آسمان برد. در مورد ظهور مهدی موعود حقیقی نیز وضع درست به همین منوال است با این تفاوت که ابتدا در هنگام ظهور به علت شدت انحرافات و ترویج خرافات تعداد یاوران حقیقی وی اندک می باشتد ولی به تدریج با ترویج روشنگری روشنگران توسط فضای مجازی که دیگر انحصار رسانه ای را از حاکمیتها سلب کرده  و بروز معجزات و نشانه ها به خصوص ندای آسمانی تعداد یاوران مهدی موعودعج هر روز زیادو زیادتر می شوند ونصر و پیروزی نیز از سوی خداوند فرا می رسد و قیام کم کم جهان را فرا می گیرد و به یاری مومنان و نصرت خداوند به پیروزی می رسد سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

این سخن به این معنی است که درست است که پوسته ی ظاهری حاکمیت در ایران از زمان رضا شاه تغییر کرده ولی در محتوا و شیوه ی حاکمیت و اهرمهایی که چنین حاکمیتی را در ایران کنترل می کنند و شیوه ی کنترل مردم و اختناق و ظلم موجود هیچ تغییری ایجاد نشده چون قبلا ثابت شد که حاکمیت دجال یا حاکمیت واحد جهانی یا به تعبیر امروزی تر نظم نوین جهانی از حدود ۱۵۰ سال پیش حرکت خویش را برای تسلط بر دنیا آعاز کرده و از زمان به قدرت رسیدن رضاشاه در ایران و کودتای سیاه عملا در ایران در ایجاد حاکمیت مورد خواست و در جهت منافع خود دخالت آشکار کرده و زمانی که تاریخ مصرف نوکر خود رضا شاه به اتمام رسید به ناچار پسرش را بر اریکه ی قدرت نشاند و زمانی که در دهه ی اخر سلطنت پسرش مشاهده کرد که او نوکر حرف گوش کن و چشم و گوش بسته ای نیست و سیاستهایش بر خلاف منافع دجال در خاورمیانه است از طریق نامه نگاری و ارتباط با رهبران قدرت طلب و فرصت طلب اخوندها به توافق با آنها رسید که آنها را به جای آریامهر به قدرت برساند و  حاکمیت نعلین را در ایران جایگزین چکمه کند و همه ی این کارها را نیز با اهرم سرویس های جاسوسی و اطلاعاتی خویش با کمترین هزینه انجام داد در حقیقت از زمان رضا شاه به بعد حاکمیت های ایران مستقیما در دست و تحت تسلط کامل سرویس های اطلاعاتی و جاسوسی داخلی نظیر ساواک و وزارت اطلاعات بعد از انقلاب بوده و هستند و سران اصلی و مخفی آنها نیز توسط سرویس های جاسوسی و اطلاعاتی دجال جهانی تعیین می شوند و این سرویس های جاسوسی و اطلاعاتی نیز تمام پست های کلیدی از رهبر تا ریاست جمهور تا امام جمعه تا مدیر یک مدرسه ی روستایی را تعیین می کنند یعنی سیستم اداره ی کشور توسط یک سیستم مافیایی و جاسوسی کنترل می شود و نمایندگان واقعی مردم و نخبگان علمی جامعه هیج نقشی در انتخاب آن ندارند مگر اینکه سرسپرده ی این سبستم شیطانی باشند . البته این سیستم شیطانی برای اهداف خویش هزینه هن می کند و به جاسوسان و مخبران خویش در هر محله و شهر و روستا و ادارات و شرکتها حقوق های کلان مخفیانه نیز می دهد برای همین نیز بارها شاهد آن هستیم که افراد فاسد و بیکار و بیعار و ولگرد و بی سواد در یک محله در شهر و روستا بدون هیچ تخصص و لیاقت و مدرک علمی و تخصصی ناگهان  به ثروتهای کلان دست پیدا می کنند و پستهای بالای حاکمیتی می گیرند و با اتومبیلهای مدل بالا ثروت خویش را به رخ مردم فقیر می کشانند اینها همه از برکات نوکری دجال جهانی در ایران است . کافی است کمی به اطراف خویش نگاه کنید هرچه آدم رذل و فاسد و بد سابقه و دزد و موذی و بی اصل و نسب بوده اند دارای پست و مقام بالا و ثروت کلان شده اند و موذیانه به حال مردم فقیر اما آزاده نیشخند می زنند . حاکمیت دجال جهانی نه تنها در ایران بلکه در تمام دنیا حاکمیتهای موجود را به همین صورت به قدرت می رساند و کنترل می کند و خیال می کند این حاکمیت ابدی است . هر وقت هم صلاح ببیند تاریخ مصرف این حاکمیت مزدور خود در کشوری مثل ایران یا عراق ویا افعانستان به پایان رسید با یک کودتای نمایشی از داخل و یا شبه انقلاب و یا در صورت لزوم حمله ی نظامی  به عمر حاکمیت دست نشانده ی خویش در آن کشور پایان می دهد و حاکمیت نوکر و تازه نفس دیگری با شکل فریبنده ی دیگر جایگزین قبلی می کند و مردم آن کشور نیز در توهم انقلاب خویش باور می کنند که واقعا خود حاکمیت خویش را تغییر داده اند و نمی دانند  که هنوز در دام دجال جهانی اسیر هستند و تا مردم از درون بیدار نشوند و و ذهن و فکرشان روشن نشود ودشمن خویش را به درستی نشناسند و به شناخت درست و حقیقی از منجی موعود یعنی مهدی عج دست پیدا نکنند و زمینه های حاکمیت وی را فراهم نکنند همچنان این دور باطل تا ابد ادامه پیدا می کند . قدم اول در این راه شناخت منجی موعود حقیقی و نه خرافی و شناخت دجال و مزدوران داخلی دجال و  دشمنان خویش و شناخت  یاریگران منجی موعود چون خراسانی حقیقی و یمانی حقیقی و و اقدام عملی برای زمینه سازی برای حاکمیت دولت حق می باشد . ممکن است بعد از شناخت منجی موعود حقیقی و یاوران حقیقی وی لازم باشد از منطقه ی خویش مهاجرت کنند و در مکان یاوران مهدی در شمال ایران و خراسان ایران و افغانستان اقامت کنند و با آنها در ارتباط باشند . به هر حال معنی درست زمینه سازی ظهور از اینجا آغاز می شود.  سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

این روزها در کشور تنور به اصطلاح انتخابات بسیار گرم است و باز دستگاه تبلیغاتی حاکمیت دست نشانده ی دجال جهانی در ایران سعی به ترغیب مردم برای شرکت در این نمایش خیمه شب بازی دارد؟ ولی پرسش اینجاست که ایا واقعا اینها می خواهند نخبگان واقعی و نمایندگان حقیقی مردم را انتخاب کنند ؟ مسلما هیچ عقل سلیمی این دروغ را نمی پذیرد چون کاندیدهای موجود اولا باید دستچین وزارت اطلاعات وابسته به دجال جهانی در ایران باشند که نوعا افرادی نوکر و خودفروخته و غیر منصف و غیر مردمی هستند که فقط به فکر منافع شخصی خویش هستند و به درد و رنج مردم توجهی ندارند و در مرحله ی اول باید مراتب نوکری و بله قربان گویی را از دستگاه ظلم گدرانده باشند تا به آنها اجازه ی شرکت در انتصابات فرمایشی داده شود و بعد هم باید از فیلتر های شیطانی  و اهرمهای دیگر دجال جهانی در ایران عبور کرده باشند تا به مجلس راه پیدا کنند مجلسی که صرفا باید اوامری را اجرا کند که دجال از بالا دیکته می کند و مصوباتی را تصویب کند که به زیان ملت و در جهت منافع دجال جهانی باشد . بنابراین شرم بر اشباه رجالی که کاندید می شوند و شرم بر بر آدمکهایی که با وجود دیدن این همه ظلم به طاغوت زمان رای می دهند  سلام بر کسی که پیرو هدایت شود