نهضت سید حسنی در گیلان

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

طبقه بندی موضوعی

۱۱۱ مطلب با موضوع «ظهور اولیه» ثبت شده است

   حتما در چند روز گذشته تحولات سیاسی نظامی در منطقه ی خاورمیانه بین اسراییل و و فلسطینیان و ایران و لبنان را دنبال کرده اید مشاهده می کنید که اسراییل چگونه تعدادی از افراد سرشناس حزب الله را ترور کرده و حاکمیت ایران نیز با موشک پرانی  نقاطی از اسراییل  را مورد حمله قرار داده. ولی هیچگاه از خود پرسیده اید و این امر برای شما غیر عادی نبوده که چرا اسراییل معمولا نخبگان سیاسی و نظامی را در ایران و سوریه و لبنان ترور می کند و حاکمیت ایران هیچگاه به سران رده بالای سیاسی نظامی اسراییل کاری ندارد و فقط معمولا مراکز نظامی چون فرودگاههای نظامی اسراییل را هدف قرار می دهد؟ واقعیت این است که حاکمیت دجال که مرکز آن در غرب می باشد هیچگاه تمایل ندارد که رده های اول سیاسی نظامی چون رهبران رده اول این دو حاکمیت را از بین ببرد چون رهبران رده اول این دو حاکمیت مامور اجرای سیاستهای دجال در این منطقه ی حساس خاورمیانه می باشند و دستچین و دست نشانده ی دجال جهانی می باشند که ماموریت دارند تمام منابع انسانی  و اقتصادی و نظامی این منطقه ی خاص خاورمیانه را نابود و یا لااقل تضعیف کنند چون  دجال نیک دریافت کرده که پیروان مداهب دینی بخصوص شیعیان در این منطقه اهداف اخر زمانی برای حاکمیت منجی دارند بنابراین باید با حاکمبت های دست نشانده و با هزینه ی خود مردم این منطقه منابع انسانی و اقتصادی انهارا با جنگ افروزی های بیهوده نابود سازد منابع انسانی می تواند نخبگان علمی سیاسی و نظامی این مناطق البته در رده های پایین تر سیاسی و نظامی باشد بنابراین ترورشخصیتهایی چون شهید چمران و ستاری و سلیمانی و کاظمی  و دیگران درست در جهت همین هدف شوم می باشد ولی البته به رده های بالای رهبری و حاکمبت ایران و اسراییل کاری ندارد چون آنها که دارند ماموریت نوکری را به خوبی انجام می دهند. ولی الیته هرگاه یک نخبه ی سیاسی و نظامی در منطقه گامهایی در جهت صلح در منطقه بردارد دجال به شدت اورا تنبیه می کند و یا او را ترور و یا خانه نشین می کند مانند مرحوم انور سادات و یا بازرگان و یا در سالهای بعد خاتمی .بهر حال دجال با این تنش ها و توطئه ها بطور قطع دو حاکمیت ایران  و لبنان و سوریه از یک  سو و حاکمیت اسراییل و امریکا و دیگر متحدان انها را از سوی دیگر به سوی درگیری نظامی تمام عیار می برد و در این درگیری هولناک نظامی بازنده ی اصلی مردم فریب خورده ای هستند که در این درگیریها قربانی می شوند و سران اصلی این جنگ افروزی های  مانند  جنگ ایران و عراق هیج اسیب و زیانی نمی بینند و فرزندان آنها در بهترین دانشگاههای غرب به تحصیلات ادامه می دهند و به بیان بهتر اموزشهای نوکری برای کادر رهبری را برای اینده ی این کشورهارا فرا می گیرند و نتیجه ی این جنگها و درگیری بیهوده  نابودی منابع انسانی و اقتصادی این منطقه می باشد که نتیجه ای جز عقب ماندگی در بر ندارد و درست در جهت تامین خواسته های دجال جهانی می باشد . بهر حال باید مومنان روشن اندیش در این زمینه بیدار باشند و در این درگیریها دخالت نکنند اتفاقا در روایات اخر زمانی اهل بیت نیز در مورد این مقطع زمانی پیش از ظهور تاکید شده که شیعیان بهتر است در این درگیریها دخالت نکنند چون هر دو طرف درگیر باطل و دشمنان شیعیان و منتظران واقعی می باشند این درگیری نظامی که در منطقه بین شمال عراق و سوریه می باشد مشهور به نبرد قرقیسیا می باشد که در جهان غرب به ان نبرد ارماگدون نیز می گویند که اهل بیت پیامبر شیعیان را از دخالت در این درگیری به شدت منع کرده اند ولی مژده داده اند که بعد از این نبرد قیام خراسانی و مهدی موعود صورت می گیرد و ندای اسمانی نیز در این مقطع زمانی می باشد و منتظران واقعی باید در این مرحله به یاری خراسانی و یمانی و مهدی موعود عج بشتابند. سلام بر کسی پیرو هدایت شود.

یکی از کتابهای جنجالی در چند دهه ی اخیر کتاب جنجالی شیعه گری کسروی می باشد در این کتاب البته مطالب درست  و مفید که با حقایق تاریخ اسلام کانلا منطبق است نیز وجود دارد مانند بازنمایی انحرافاتی که در واقعه ی غدیر خم و جانشینی پیامبر از سوی این نویسنده مطرح گردیده که در پستهای پیشین به ان اشاراتی شد ولی با کمال تاسف اگر یک محقق منصف و بی غرض بخواهد این کتاب را با دقت و دید علمی  و بی طرفانه مطالعه کند به زودی متوجه می شود که در در این کتاب مطالب باطل و بی اساس و غیر منصفانه در مورد اسلام و شخصیت پیامبر و اهل بیت او ع فراوان ایراد شده که باعث گمراهی و بی ایمانی بسباری از قشر به اصطلاح روشنفکر و دانشگاهی شده است . اولا باید بیان نمود که که چرا شخصی مانند کسروی که خود در ابتدا در لباس اخوندی نیز بوده و اعتقادات مدهبی نیز مسلم داشته تا این حد ضد دین و بی دین شود و این مطالب دور از حقیقت را در مورد اسلام بیان کند. در این زمینه باید گفت که علت این امر در مرحله ی اول  عواملی چون فساد متولیان دینی  چون اخوندهای شیاد بوده که حقیقتا انحرافاتی را در طول تاریخ در دین الهی ایجاد کردند که باعث تنفر قشر تحصیل کرده و اهل مطالعه و اهل خرد از دین اسلام شده  و علت دیگر سفر قشر دانشگاهی  به ممالک غربی و آشنایی آنان با کتب مستشرقان و فلاسفه ی غربی و نظرات این فلاسفه در مورد دین اسلام می باشد چون مسلم است برخی محققان غربی از روی تعصب در طول تاریخ با فرهنگ های شرقی و اسلام دشمنی دیرینه و بیهوده داشته اند و نظرات غیر منصفانه ای در مورد اسلام بیان کرده اند که بیشتر اهداف استعماری نیز ازین کار داشته اند و خواست  آنها خودباختگی مردم شرق و به خصوص خاورمیانه در برابر فرهنگ غربی و دلبستگی افراطی به فرهنگ غرب و در نتیجه تنفر از فرهنگ اسلامی و شرقی می باشد تا بدین سان راه برای نفوذ در این کشورها و تسلط بر انها و چپاول دخایر اقتصادی و فرهنگی انها باز شود و همیشه یک قشر تکنوکرات و متمایل به غرب در این کشورها وجود داشته باشد که خواهان تسلط غرب بر کشورشات باشند و غالب سیاستمداران و حاکمان را نیز از همین قشر انتخاب می کنند و با سرویس های جاسوسی به قدرت می رسانند . کسانی امثال کسروی و صادق هدایت و علی دشتی و دیگر اسلام ستیزان شیفته و مقلد غرب درست از همین قشر می باشند. بهر روی در اینجا به برخی از ایرادات  کتاب شیعه گری بصورت خلاصه پاسخ داده می شود . ۱_ در قسمت اوایل کتاب کسروی بدون تامل و تحت تاثیر نظرات مستشرقان مغرض بیان می کند که هدف پیامبر اسلام ص از ادعای نبوت رسیدن به قدرت و ثروت و ارضای شهوت بوده . این نظری بسیار غیر منصفانه بوده چرا که از نظر رسیدن به قدرت و ریاست پیامبر اسلام خود از طایفه ی اصیل بنی هاشم بوده که اجداد و نزدیکانش چون عبدالمطلب و ابوطالب عمویش در ان زمان بر تمام قریش و و مکه ریاست داشته بودند و اگر پیامبر می خواست با ان هوش و ذکاوت و نسب و اطرافیان قدرتمند و با نفوذ و حسن شهرتش در امانتداری به راحتی می توانست بدون ادعای نبوت به این مقام برسد و نیازی به درگیری با سران قریش و درسرهای انها نداشت پس هدف او از رسالت قطعا کسب قدرت و ریاست نبوده و اصلا منطقی نیز نمی نماید دوم هدف او از اظهار نبوت کسب ثروت نیز نبوده چرا که قبل از نبوت با ثروتمندترین زن قریش و مکه یعنی خدیجه ازدواج کرده بود و نیازی به ثروت نداشت . سوم اینکه او چنانکه  مشهور است بسیار خوش سیما و خوش و قد و قامت  و خوش لباس  بود بنابراین قبل از رسالت زیباترین زنان مکه حاضر بودند با وی ازدواج کنند به خصوص که بسار با اصل و نسب و اصیل و نجیب بود و حتی پس از رسالت بزرگان قریش به او پیشنهاد دادند که زیباترین دختران خود رابه ازدواج او دراورند به شرطی که دست از دعوت رسالت بردارد ولی او نپدیرفت پس هدف او از رسالت قطعا یک رسالت الهی و والا و راستین بود نه امیال پست دنیوی چون کسب ثروت و قدرت و این وصله ها در کتاب شیعه گری به وی نمی چسبد در روان شناسی به این حالت که کسی صفات زشت خود را  به دیگران نسبت بدهد برون فکنی می گویند و به اصطلاح مستشرقان مغرض استعمار غرب صفات دنیا طلبی و کسب قدرت و ریاست و ثروت و ارضای شهوت خودرا از عمد به پیامبر اسلام نسبت می دادند و کسانی همانند کسروی و علی دشتی و صادق هدایت نیز کورکورانه این نظرات مغرصانه را در مورد پیامبر اسلام می پدیرفتند و در کتابهای خود انعکاس می دادند. ۲_ درقسمتهای دیگر این کتاب کسروی  بصورت غیر مسئولانه نظر می دهد که مسلمین صدر اسلام برای کسب ثروت و ارضای شهوت به قبایل اطراف و نیز اقوام دیگر چون ایرانیان حمله می کردند تا انها را غارت کنند و زنان انها را تصاحب کنند .

این نیز نظری نابخردانه است چون در ان زمان برخلاف نطر کسروی اهالی مکه و مدینه چندان نیز فقیر و مستمند نبودند که به بخاطر فقر دست به غارت قبایل و اقوام دیگر بزنند به گواهی تاریخ شهر مکه در نقطه ی  شاهراه بازرگانی و بسیار مناسب به لحاظ جعرافیایی برای تجارت و بازرگانی بود و بیشتر اهالی مکه به لحاظ مالی بسیار ثروتمند شده بودند واشراف قریش در ان زمان مشهور بودند به علاوه مکه یک شهر دینی و عبادی بود و ورود زائران از اقصا نقاط به این شهر باعث ثروتمند شدن اهالی ان شده بود . و مردم مدینه نیز مردمی فقیر و مستمندی نبودند چرا که مدینه برخلاف مکه برای کشاورزی و باغداری بسیار مساعد بود و مردم ان ازین راه بسیار ثروتمند شده بودند پس برخلاف نظر کسروی مردم این دو شهر اسلامی نیازی به ثروت نداشتند تا بخاطر ان به سرزمین های دیگر حمله کنند وآیا اصلا منطقی و عقلانی است که کسانی بخاطر کسب ثروت جان خود را به خطر بیندازند و با بزرگترین امپراتوریهاو قدرت های نظامی ان زمان خودرا درگیر کنند اگر در این جنگها جان خود را از دست دادند آن ثروت به چه کارشان می آمد؟ پس قطعا انها از شرکت در این جنگها اهداف دنیایی چون کسب قدرت و ثروت نیز  نداشتند و حتی کودکان نیز این حقیقت را درک می کنند . ۳_ در مطالب بعدی کتاب کسروی غیر منصفانه نظر می دهد که امام علی و دیگر اهل بیت بسیار قدرت طلب و جاه طلب بودند و برای همین با بنی امیه درگیر می شدند و کشته می شدند ولی شواهد تاریخی خلاف این نظر را ثابت می کند شواهدی که گاه خود کسروی برخلاف میل خویش در کتاب  مجبور است به انها اعتراف کند . مثلا امام علی با اینکه لیاقتهای رهبری و خلافت را داشت به هیج وجه تمایلی به کسب قدرت نداشت و به گواهی تاریخ جزو اولین کسانی بود که با ابوبکر در سقیفه بیعت کرد و حتی به گفته ی خود کسروی  به پیشنهاد ابو سفیان که به او گفته بود شما لیاقت بیشتری برای خلافت داری توجهی نکرد و پس از قتل خلیفه ی سوم نیز وقتی مردم به سوی او برای خلافت هجوم اوردند در اوایل جواب رد به انها داد و اصلا تمایلی به این کار نداشت پس چنین شخصی چگونه می تواند به گفته ی کسروی قدرت طلب و ریاست جو و جاه طلب باشد؟ فررند او امام حسن ع نیز اصلا قدرت طلب و ریاست جو نبود بطوری که حاضر شد بخاطر مصلحت مسلمین و جلوگیری از خونریزی بیشتر از مقام خلافت خویش دست بکشد و با معاویه صلح کند پس او نیز قدرت طلب تبود بلکه هدف اهل بیت از مقابله با بنی امیه برپایی سنت اسلامی بود که خلیفه با شورا و بیعت همه ی مسلمین  انتخاب شود در حالی که بنی امیه و بخصوص معاویه قصد داشت این سنت اسلامی را به انحراف بکشاند و ان را تبدیل به سلطنت موروثی و دیکتاتوری کند که مسلما هر انسان ازاده ای با این عمل مخالف بود و یکی ازین آزادگان شاخص نیز امام حسین ع بود. ۴_ در مورد مهدویت کسروی مدعی شده که مهدویت بطور کل خرافات و اساطیر و افسانه است  در حالی که طبق دلایل عقلی و روایات اصیل اسلامی   اصل مهدویت یک اصل مسلم در آخر زمان می باشد . علت این نظر شتابزده ی کسروی استناد به روایات جعلی مهدویت و عدم توجه به انحرافاتی بوده که ایادی شیطانی در طول تاریخ در امر مهدویت وارد کرده اند. از جمله اینکه کسروی مدعی شده در قرآن کریم اصلا اشاره و تصریحی به مهدویت نشده و این نظر کسروی ناشی از عدم شناخت مضامین قرانی  و نیز روایات اصیل و متواتر پیامبر و اهل بیت او در مورد مهدویت می باشد.در مورد ایرادات او به اصول علمی قران نیز جای شگفتی است که کسروی به اصول علمی قران نظیر گسترش فضا و بیگ بنگ یا انفجار بزرگ و دیگر حقایق علمی قران اصلا توجه ننموده  و نظرات کودکانه ای در این مورد بیان نموده. بهرحال جا دارد قشر تحصیل کرده یک بار منصفانه این کتاب او را نقادانه مطالعه کنند و نظرات باطل این کتاب را رد کنند و دوباره ایمان دینی خویش را حفظ کنند هر چند راه برخورد با  کسروی و امثال او به هیج وجه این روش ترور و جنایتکارانه نبوده و نیست و این خلاف دستورات الهی و قرانی است بلکه راه مقابله با او نقد منصفانه ی آثار اوست  به امید اینکه روزی جامعه ی اسلامی به این رشد علمی و فرهنگی برسد که جواب قلم را نباید با چاقو یا گلوله داد بلکه جواب قلم را فقط با قلم  باید داد نه بیشتر. سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

پیش ازین بیان شد که تا زمینه ی سیاسی ، نظامی و نیز امکانات اقتصادی و کادر مدیریتی زبده و متعهد و کارآمد برای حاکمیت مهدوی فراهم نشود ظهور منجی به تاخیر می افتد چون مسلما در دنیای امروزی منجی الهی نمی تواند یک تنه قیام کند و حاکمیت جهانی ایجاد کند مگر حضرت موسی ع و پیامبر اسلام ص یک تنه توانستند بر طاغوت زمان پیروز شوند؟ دجال جهانی نیز در خاورمیانه حاکمیتهای موازی و مزدور چون طالبان در افعانستان و حاکمیت اخوندی ، سپاهی با استبداد دیتی در ایران و حاکمیت مزدور غرب و تحت نفوذ حاکمیت ایران ( بنی عباس دوم) در عراق و یک نوع حاکمیت جنایتکار افراطی در اسراییل و دو حکومت دست نشانده و مزدور در اردن و سوریه بوجود آورده بطوریکه که این حاکمیتهای مزدور تمام منطقه ی  قیام و ظهور مهدی موعود عج را در بر می گیرند .   پس برای ایجاد حاکمیت مهدوی در خاورمیانه و بعدا تمام دنیا ابتدا باید نیروی سیاسی ، نظامی منسجم و نیرومند در ایران و افغانستان و تاجکستان بوجود آید  تدارکات و تشکل این نیرو باید کاملا پنهانی باشد . یعنی اکنون که خراسانی حقیقی در ناحیه ی مرزی افعانستان و تاجکستان  اعلام موجودیت کرده و نهضت  حستی نیز با روشنگری دینی و فرهنگی در ناحیه ی شمال ایران کار خود را آغاز کرده . کم کم از طریق فضای مجازی و به صورت حضوری تشکل های مخفی از متنظران واقعی بصورت خودجوش تشکیل شود که نیاز به لیدرهایی مومن در این مورد شدیدا احساس می شود که این تشکلهای پنهانی را سامان دهند و منتظران را با هم مرتبط کنند تا دیدارها و همایش های مخفی با هم داشته باشند و کم کم یاوران و منتظران را از اقصا نقاط خاورمیانه و دنیا در شمال ایران گرد هم  بیاورند تا با کمک هم امکانات اقتصادی و نظامی لازم را برای یاری امام در شمال کشور فراهم کنند. مسلما وقتی تعداد این منتظران به تعداد کافی رسید که توانستند اعلام موجودیت فیزیکی در شمال کشور کنند امام یا منجی موعود نیز اعلام موجودیت می کند و از طریق واسطه هایی مطمئن با آنها تماس برقرار می کند . همین روند کار در نهضت خراسانی و یمانی در یمن نیز نیز باید آغاز شود که البته این روند در نهضت خراسانی چند سالی است آغاز شده ولی نیاز به گسترش بیشتری دارد وقتی این تشکلات سیاسی و نظامی شکل منسجم و گسترده تری بخود گرفت باید با ارتباط مخفی با امام به فرامین و رهنمودهای او توجه کنند و منتظر فرصت مناسب و موعود برای قیام  باشند اگر این تشکلات زمینه ساز بوجود آمد مسلما خداوند انشالله فرصت و  زمینه ی سیاسی و نظامی لازم را برای قیام فراهم می آورد . این زمینه و فرصت لازم ممکن است با یک درگیری نظامی حاکمیت ایران با یک حمله ی خارجی  و یا بحران سیاسی در داخل مانند یک کودتا و یا اختلاف بر روی تعیین جانشینی رهبر فعلی فراهم شود . بهر حال گذشت زمان و سیر تحولات سیاسی طبق وعده ی الهی این فرصت را برای قیامگران حقیقی فراهم  می آورد .  ممکن است برخی افراد ساده لوح بگویند خب الان  نیز حاکمیت ایران  دارد همین کار را می کند و در حال زمینه سازی برای حاکمیت مهدوی می باشد . این افراد ساده دل و خوش باور توجه نمی کنند که با کمال  تاسف تمام رده ای بالا تا پایین این حاکمیت مسلط بر ایران  مزدور و دست چین شده ی دجال جهانی هستند و اختیاری از خود ندارند و باید سیاستهای دجال را در ایران و خاورمیانه اجرا کنند تا از حمایتهای سیاسی نظامی و اطلاعاتی دجال برای ادامه ی حیات خویش استفاده کنند.  سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

یکی از تحریفات مهم و سرنوشت ساز مهدویت تحریف در معرفی شخصیتهای واقعی عصر ظهور می باشد . این تحریف بیشتر در زمان ما توسط ایادی و مزدوران دجال جهانی برای ایجاد موانع در ظهور منجی ایجاد شده است . بدین معنی که در روایات مهدویت در کلام اهل بیت سه شخصیت مهم و مثبت در زمینه سازی حاکمیت  و یاری امام زمان به وضوح معرفی شده اند . ۱. خراسانی از ناحیه ی خراسان ۲.یمانی از یمن و صنعا ۳. سید حسنی از ناحیه شمال و گیلان ؛  حال  در دوران معاصر توجه بفرمایید که ایادی دجال جهانی با استخدام نخبگان علمی که متخصص    تاریخ ادیان و بخصوص تاریخ اسلام و مهدویت هستند و مطالعه در روایات اهل بیت ع در مورد مهدویت   کاملا بر این روایات آخرزمانی و نشانه های ظهور اشراف و اطلاع پیدا کرده اند و سیاستهای خاورمیانه ای خویش را برای ایجاد مانع درظهور و قیام مهدی موعود ، از دهها سال پیش ازین طراحی و اجرا می کنند . مثلا چون می دانند در روایات مهدویت از اهل بیت بیان می شود که اولین زمینه ساز واقعی حاکمیت مهدی موعود شخصیتی  به نام خراسانی از شرق و خراسان است بنابراین از حدود دهه ی چهل و پنجاه شمسی زمینه ی ایجاد یک حاکمیت موازی را تحت عنوان جمهوری اسلامی  در ایران فراهم می آورند انها ابتدا با سقوط حاکمیت پهلوی دوم ،  روح الله خمینی را به قدرت می رسانند و با کودتای اوایل دهه ی ۶۰ کم کم مزدوران خود را جایگزین نخبگان متعهد سیاسی و مذهبی اوابل انقلاب می کنند و اکثر روشنگران دینی را حذف و ترور و از صحنه ی قدرت و رهبری انقلاب کنار می زنند . و بعد چون در روایات مهدویت می خوانند که شخصی به نام خراسانی اولین زمینه ساز حکومت مهدوی می باشد . شخصی مرموز و نه چندان شناخته شده به لحاظ مقام علمی و نه چندان مطرح در عرصه ی سیاسی  به نام علی خامنه ای را بعنوان جانشین رهبری با نقشه ی از پیش تعیین شده به قدرت می رسانند . پیش از او قرار بر این بود که قائم مقام رهبری شخصی به نام منتظری باشد که روحانی شناخته شده تری به لحاظ مقام علمی و دارای سوابق مبارزاتی زیادی بود ولی چون   او اصالتی اصفهانی داشت و نیز چندان گوش به فرمان دجال جهانی نبود و تعهدات دینی و اخلاقی  داشت . دجال جهانی توسط سرویس های جاسوسی و مدیریت یکی از مزدوران خود بانام هاشمی رفسنجانی در ایران  ترجیح داد    علی خامنه ای رابه قدرت برساند . چرا که خامنه ای اصالتی خراسانی  و مشهدی داشت و علاوه بر حرف شنوی از مزدوران دجال در ایران  ،  این شانس را نیز داشت تا مزدوران دجال در کشور اورا کم کم به عنوان خراسانی موعود نیز به شیعیان و منتظران ظهور  معرفی کنند( چون  در روایات مهدویت معروف  بود که خراسانی  اصالتی  خراسانی دارد  و نه اصفهانی) تا به حاکمیت او مشروعیت دینی نیز بدهند و به این صورت از به قدرت رسیدن و قیام خراسانی موعود و حقیقی جلوگیری کنند . الیته عمر این خراسانی دروغین دجال، نیز روبه اتمام است این است که مدتی است مزدوران دجال سعی دارند ابراهیم رییسی را به عنوان خراسانی دروغین دوم به منتظران ساده لوح معرفی کنند و مدتی است در فضای مجازی این کار را نیز آغاز کرده اند . و اما حاکمیت  دجال برای موازی سازی در برابر یمانی  حقیقی موعود که دومین زمینه ساز ظهور و یاریگر امام زمان است ، مزدوری بنام احمد الحسن بصری را تربیت و تجهیز کرده اند تا خودرا به عنوان یمانی موعود معرفی کند تا او نیز مانعی برای ظهور یمانی حقیقی و موعود باشد. غافل ازین که در روایات آمده که یمانی حقیقی از صنعای یمن قیام  می کند نه از عراق، و روشن اندیشان مسلمان فریب این بازی ها را نمی خورند. و اما سومین شخصیت موثر در ظهور سید حسنی از گیلان است که مزدوران دجال برای ایجاد مانع قیام او هر از چند گاهی، یک شیاد و دروغگو را علم می کنند تا خود را سید حسنی موعود به مردم  معرفی کند غافل از اینکه قیام سید حسنی یک قیام روشنگر و چون طلوع آفتاب است و فروغ  آفتاب را نمی توان با مشتی گل پوشاند و کدر کرد.     چو رسول آفتابم هم از آفتاب گویم        نه شبم نه شب پرستم که حدیث خواب گویم     و   سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

یکی از تحریفات مهدویت نیز این مورد اخیر می باشد . در توضیح این امر باید گفت :  در روایات صحیح پیامبر اسلام ص و اهل بیت او ع هدف از ظهور و قیام مهدی موعود عج ، ایجاد عدالت جهانی و فراگیر و اصلاح دین تحریف شده ی  اسلام و ترویج دین حق و راستین بیان شده  و آنها مهدی عج را رحمتی برای جهانیان بخصوص مومنان مظلوم دانسته اند . در حالی که در روایات جعلی، مهدی موعود عج را شخصی خشن و خونریز و کینه توز معرفی می کنند که اولین هدف وی قدرت طلبی و کشتار بیشتر مردم  به خصوص برخی از اصحاب درجه ی یک پیامبر چون ابوبکر و عمر  معرفی میکنند  در این روایات دروغین بی شرمانه  بیان می کنند که مهدی ابتدا سراغ قبر دو خلیفه ی  مذکور می رود قبر آنها را می شکافد آنها را زنده می کند و بر دار می زند و جسد آنها را می سوزاند ... آیا چنگیز  و تیمور نیز چنین جنایاتی را نسبت به مردگان  مسلمان انجام می دادند ؟ بگذریم که در اسلام اصولا نبش قبر کلا حرام و گناهی بزرگ محسوب می شود. و یا این روایت دروغین بی شرمانه که مهدی عج دستور می دهد شکم زنان  دشمنان خویش را بدرند و جنین ها را از شکم آنها بیرون بیاورند؟ آیا چنین منجی می تواند رحمتی برای جهانیان باشد؟ (قابل توجه ساده لوحانی که  فکر ی کنند تمام روایات مهدویت صحیح می باشند)  و یا در روایات، مهدی موعود را فردی قدرت طلب مانند سایر جباران و سیاستمداران حیله گر معرفی می کنند ؟ در حالی که نه مهدی و نه هیچ یک از رسولان الهی هیچ تمایلی  به قدرت طلبی نداشته و ندارند و رسیدن به قدرت را تنها وسیله ای می دانند که احقاق حق کنند و جلو ظلم موجود را بگیرند . به سخنان امیر المومنین در نهج البلاغه در این مورد توجه کنید . اتفاقا یکی از خصوصیات مهدی موعود حقیقی در روایات این است که او به اکراه رهبری قیام را می پذیرد و ای بسا که پیش از این از خداوند درخواست  داشته که این مسئولیت سنگین را به کسی دیگر واگذار کند ولی چون دستور از سوی خدا بوده به ناچار این امر را پذیرفته است . بهر حال امید است منتظران در اهداف  واقعی قیام مهدی موعود بیشتر تامل کنند و فریب بوق های تبلیغاتی  دجال جهانی را نخورند . سلام  بر کسی که پیرو هدایت شود.

در توضیح این امر باید گفت که پیامبر اسلام و ائمه ی هدی از نسل او در سخنان خود در باب منجی موعود  همواره سعی می کردند منجی  موعود را شخصیتی کاملا امروزی و فرزند زمان خویش به مردم معرفی کنند نه یک منجی موهوم و افسانه ای ۱۲۰۰ ساله .مثلا پیامبر اسلام ص در این مورد می فرماید : اگر از عمر دنیا یک روز باقی بماند ؛ خداوند آن را روز را چنان طولانی کند که مردی از فرزندان من قیام کند و دنیا را پر از عدل و داد کند....یعنی پیامبر با این توصیف می خواهد بیان کند که مهدی در آخر زمان  به دنیا می آید و فرزند زمان خویشتن است یا امام باقر ع می فرماید : او مولودی است در آخر زمان....  . یعنی کودکی که در آخر زمان متولد می شود و یا دیگر اهل بیت می فرمایند: مهدی زمانی به دنیا می آید که حتی یک تن از اهل بیت زتده نباشند و در دوره فترت (فاصله ی زمانی بسیار زیاد با دیگر اهل بیت ) به دنیا می آید . ببینید همه ی این روایات تاکید می کنند که او انسانی امروزی و فرزند زمان خویش است در حالی که ایادی شیطانی در روایات دروغین یک  مهدی و منجی  به مردم معرفی می کنند که افسانه ای ، موهوم و ۱۲۰۰ ساله است . باظاهر اعراب بدوی  و دارای لباسی بلند و عمامه و شالی سبز و حالتی درویش مانند، و این انحرافی بزرگ در مهدویت می باشد چرا که مهدی رسول و فرستده ای است برای ایجاد عدالت و هدایت نسل امروزی تشنه ی معنویت . مردی که باید فرزند زمان خویش باشد تا جامعه و فرهنگ حاکم بر دنیای خویش را بشناسد . سیاستمداری زیرک باشد که به آسانی فریب بازی های سیاسی دجال جهانی را نخورد . مدیر و مدبر و باسواد باشد.  تخصیلات اکادمیک داشته باشد و از علوم زمان خویش بهره ای وافر داشته باشد . روان شناسی اجتماعی وی بالا باشد . سواد اجتماعی داشته باشد . در حد قابل قبول سواد اقتصادی برای بهبود اقتصاد جامعه و معیشت مردم را داشته باشد  و به معنی واقعی یک شخص روشن اندیش و فرهیخته و امروزی باشد . یک شخص شیک پوش باشد که لباس عرفی مردم زمان خویش رابه تن دارد نه لباسی ۱۲۰۰ ساله تا مردم با او احساس نزدیکی بیشتری داشته باشند. همچنانکه دشمنان او یعنی دجال جهانی و سفیانی انسانهای امروزی هستند ، او نیز به لحاظ عقلی و منطقی  نباید یک انسان قدیمی ۱۲۰۰ باشد . پس تا منتظران به این چنین شناختی از شخصیت امروزی  مهدی موعود دست نیابند نمی توان گفت اورا بدرستی شناخته اند. سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

یکی از تحریفاتی که در موضوع مهدویت بوجود آورده اند ،تحریف در حدود جغرافیایی منطقه ی ظهور و قیام مهدی موعود عج می باشد که این تحریف نیز کاملا هدفدار و برای ایجاد موانع برای قیام و یاری منجی موعود و پیروزی این انقلاب جهانی می باشد چون اگر منتظران ظهور بدرستی و دقیق ندانند که ظهور و قیام منجی موعود از کدام منطقه ی جغرافیایی در دنیای اسلام می باشد و ابتدای ظهور او از کجا خواهد بود چگونه می توانند در بدو ظهور به یاری او بشتابند و چه بسا قیام او در ابتدا با مشکلاتی مواجه می شود چون یاریگر زیادی در منطقه ی جغرافیایی که منجی درآن ساکن است وجود نخواهد داشت و تا منتظران خودرا به او برسانند دجال جهانی نیروهای شیطانی خود را برای سرکوبی قیام به آنجا  می فرستد . ازین رو برخی از اهل بیت عصمت و طهارت چون امام علی ع و امام باقر و امام صادق ع حدود  منطقه ی جعرافیایی ظهور و قیام منجی و نیز یاریگران او یعنی خراسانی و یمانی و سید حسنی  را تا حدی تعیین نموده و حتی زمان مناسب یاری اورا نیز تعیین کرده اند در زمینه ی منطقه ی جعرافیایی ظهور منجی امام علی ع صراحتا می فرماید: ابتدای کار او(ظهور و قیام مهدی) از شرق خواهد بود . با توجه به اینکه منطقه ی جغرافیایی زندگی پیامبر و اهل بیت حجاز و عراق در آن زمان بوده پس مسلما مقصود از شرق عربستان و عراق ایران می باشد و چون در روایت نیامده که شرق دور ، پس مقصود امام علی ع قطعا جز ایران مکانی دیگر  نبوده . از سویی، در روایات دیگری از پیامبر اسلام ص  محل جغرافیایی زمینه سازان ظهور و قیام مهدی خراسان و شرق معرفی شده  ودر روایتی دیگر  امام علی ع در پاسخ امام حسین در مورد زمان ظهور منجی و پایان آمدن سلطه ی جباران بر دنیا می فرماید: زمانی که قیامگری از خراسان قیام کند و قائمی از ما اهل بیت در گیلان قیام کند ،  این امر صورت می گیرد . واما  روایات دیگر محل قیام سید حسنی را گیلان معرفی می کند و با توجه به اینکه امام زمان نیز پیش ازین بیان کردیم از سادات حسنی و ذریه ی امام حسن مجتبی ع است و ما یک  قائم از اهل بیت بیشتر نداریم پس یک طالب حقیقت به حقایق بیشتری در شناخت منجی موعود می تواند دست پیدا کند. جالب است این قیام منجی موعود از شرق یا ایران در کتاب انجیل عیسویان نیز آمده انجا که حضرت عیسی ع در مورد منجی موعود می فرماید: زیرا همچنانکه برق از مشرق می درخشد و در مغرب آشکار می شود ظهور پسر انسان ( منجی موعود) نیز چنین خواهد بود. و در مورد قیام یاریگر دیگر امام زمان در روایات نیز تاکید شده این شخص یمانی است و از صنعای یمن قیام می کند . پس می بینید که مکانهای دقیق جغرافیایی ظور منجی در روایات کاملا مشخص شده و اما تحریفاتی که در این مورد وجود دارد این است که این منحرفان، مکان ظهور و قیام منجی موعود را در ابتدا، مکه و کنار خانه ی خدا معرفی نموده اند در حالی که چنین چیزی در روایات وجود ندارد .  بلکه محل بیعت ۳۱۳ نفر در کنار خانه ی خدا و بین رکن و مقام ذکر شده . حال این امر چگونه ممکن است؟ پیش ازین بیان شد که ابتدای ظهور و قیام منجی ایران و خراسان ذکر شده و وقتی این قیام در ایران شکل گرفت  و خراسانی از خراسان ( مقصود خراسان بزرگ در قدیم که افغانستان و قسمتی از تاجکستان نیز شامل آن می شود) به یاری منجی موعود شتافت ، یک قدرت سیاسی و نظامی عظیم شکل می گیرد و امام با این قدرت نظامی عظیم کل خاورمیان و عراق و حجاز را تصرف می کند و در این زمان در مکه در کنار خانه ی خدا ۳۱۳ نفر از نخبگان جهان اسلام در می یابند که او مهدی موعود حقیقی است چون ندای آسمانی نیز همین را می گوید و آنها به مکه می روند  و و مهدی بودن وی را تصدیق می کنند و با وی بیعت می کنند ولی ابتدای قیام مهدی عج از کنار کعبه نیست چون به لحاظ عقلی و منطقی  هم الان این امر امکان ندارد چرا که حجاز و مکه تحت تسلط سیاسی و نظامی آل سعود یکی از مزدوران دجال جهانی است و مسلما با منجی موعود دشمن است و مانع قیام او می باشد. سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

یکی از  تحریفات اساسی و پر اهمیت در مهدویت که توسط جاعلان و ایادی شیطانی در طول تاریخ ایجاد شده تحریف در مشخصات ظاهری و سیما و اندام مهدی موعود عج می باشد . این تحریفات یک نقشه ی شیطانی و کاملا هدفدار بوده به این دلیل که هدف اهل بیت پیامبر از توصیف دقیق مشخصات ظاهری مهدی موعود عج  این بوده که در هنگام ظهور و قیام  مردمان زمان آن حضرت که در آخر زمان زندگی می کنند برای شناسایی او دچار مشکل نشوند و با دیدن مشخصات ظاهری که پیامبر و اهل بیت در مورد منجی فرموده اند بلافاصله تشخیص دهند که این شخص که مدعی مهدویت است واقعا همان مهدی موعود عج اهل بیت ع می باشد و زود به او ایمان بیاورند و اورا تصدیق و یاری کنند . حال اگر ایادی شیطانی بیایند و باتراشیدن روایات دروغین و جعلی از خود، ظاهر مهدی موعود را به گونه ای دیگر که اهل بیت فرموده اند به مردم زمان ما معرفی کنند ، و این روایات جعلی هم، کم نباشند ، خب مسلم است بسیاری از مردم در این مورد دچار گمراهی می شوند و در هنگام ظهور، مهدی حقیقی را تشخیص نمی دهند و نه تنها به او ایمان نمی آورند بلکه با او نیز دشمنی کنند .  مثلا پیامبر ص و اهل بیت ع در مورد مشخصات ظاهری مهدی موعود عج فرموده اند : پیشانی مهدی عج بلند و پهن ( مانند پیشانی دانشمندان ونوابغ) می باشد و میان دندان های جلو او کمی فاصله وجود دارد رنگ صورتش سفید آمیخته به سرخی ( سرخ و سفید) می باشد از نظر استخوان بندی شخصی متوسط و کاملا چهار شانه می باشد دارای موهایی زیبا و چشمانی درشت و سیاه می باشد بر روی گونه اش اثر و نشانی است و زیر شانه اش اثر و نشانی چون برگ آس یا بید مشک می باشد و بر روی کتف او دو نوع خال وجود دارد . وبااینکه مردی نسبتا مسن است ولی ظاهری جوان و شاداب دارد. این مهمترین مشخصاتی است که در روایات اهل بیت در مورد ظاهر مهدی ذکر شده حال شما در روایات جعلی در مورد  ظاهر مهدی موعود عج نگاهی بیندازید می بینید که جاعلان و دروغگویان چه مشخصات دروغینی برای مهدی عج ذکر کرده اند مثلا اهل بیت فرموده اند که مهدی مردی مسن با ظاهری  جوان است و یکی از جاعلان و مدعیان مهدویت به نام علی بن مهزیار اهوازی می گوید : او جوانی نورس با قدی بلند بود و... و... از این خزعبلات  در مورد مشخصات ظاهری مهدی موعود در روایات  می توان مشاهده نمود که کاملا با اهداف شیطانی  برای تحریف حقایق مهدویت بیان شده . سلام بر کسی که پیرو هدایت شود .

یکی از تحریفات مهم و اساسی در مهدویت تحریف در معنی انتظار ظهور امام زمان عج می باشد که حقیقتا تاثیر مهمی در زمان ظهور و قیام آن حضرت دارد. در کلام اهل بیت ع توصیه های مهم و روشنگری برای منتظران ذکر شده این توصیه ها به دو نوع انتطار فعال و غیر فعال  منتظران تقسیم می شوند . یک قسم از این روایات که به انتظار غیر فعال توصیه می کنند به شیعیان نشانه های خاصی از زمان ظهور اشاره می کنند و در این زمان به شیعیان توصیه می کنند  که در این مقطع شما صلاح نیست قیام کنید و در این درگیری ها شرکت کنید و جان خود را  بیهوده به خطر بیندازید  چون دو طرف درگیر طاغوت و باطل هستند مانند شرکت در جنگ قرقیسسیا در حوالی سوریه و یا زمانی که تازه سفیانی شورش کرده توصیه می کنند که شیعیان چند ماهی تامل و صبر کنند و حرکتی انجام ندهند و یا شورشهای مهندسی  شده و توطئه آمیزی  که دجال در ایران و خاورمیانه ایجاد می کند تا منتظران واقعی مهدویت و آزادی خواهان را شناسایی و نابود سازد در  این قبیل موارد اهل بیت توصیه می کنند شیعیان در خانه بمانند و در دام توطئه های دجال جهانی قرار نگیرند  و این گونه قیامهای قبل از اذن و اجازه ی امام زمان را محکوم به شکست می دانندو  یک سری از روایات اهل بیت ع به انتظار فعال توصیه می کنند و به شیعیان تذکر می دهند در این مقطع زمانی به بعد بر شما تکلیف است که سلاح بدست بگیرید و مثلا وقتی یمانی و خراسانی و یا سید حسنی قیام کردند به یاری آنها بشتابید چون انها زمینه سازان و یاوران واقعی  مهدی عج هستند پس بر شما تکلیف است آنها را یاری کنید     تا این قیام به پیروزی برسد . و اما تحریفاتی که در این مورد بوجود اورده اند این است که برخی معنی انتظار را به معنی نشستن معمولی و عدم تحرک و ادامه ی زندگی دنیایی می دانند تا خود امام به تنهایی ظهور کنند و  به تنهایی تمام دشمنان را نابود کنند و عدالت را در دنیا نشر دهند و آنها سر سفره ی آماده بیایند و بخور و بخور را شروع کنند . گروهی دیگر که ازین نیز نادانتر و گمراهترند معتقدند که باید ما جهان را پر از ظلم و فساد کنیم تا حضرت ظهور کنند و جهان را از ظلم  و فساد پاک کنند  و یک گروه بزرگترو گمراهتر نیز عملا دست به کار شده اند و حکومتی به زعم خود با نام حکومت اسلامی در ایران ایجاد کرده اند و برای آن نیز به کمک سرویس های جاسوسی رهبر و مسئولان ایجاد کرده اند و به این بهانه یک دیکتاتوری دینی در خاورمیانه ایجاد کردند و مدعی هستند ما داریم برای ظهور امام زمان زمینه چینی می کنیم در حالی که هیج گاه اهل بیت چنین اجازه ای به مومنان و منتظران نداده اند که به بهانه ی مهدویت بر مردم حکومت کنند چون  این شیوه همان شیوه ی بنی عباس اول است که به بهانه ی حاکمیت آل علی خود حاکمیت منافق و ظالم بنی عباس اول را به وجود آوردند و با کمال تاسف در زمان ما دوباره مردم ایران فریب آنها را خوردند و نوادگان آنها با بهانه ی مهدویت حاکمیت بنی عباس دوم را البته با نامی دیگر بوحود آوردند همانگونه که اهل بیت ع نیز پیش بینی کرده بودند که بنی عباس دوباره با ریاکاری و فریب مردم در آخر زمان  و مقارن ظهور مهدی عح به حکومت می رسند. بلکه معنی سخن اهل بیت از زمینه جینی برای ظهور پیوستن به قیام خراسانی و یمانی حقیقی( نه دروغین) برای ایجاد شرایط مناسب برای ظهور و قیام و حاکمیت امام زمان می باشد و کسی جز امام حق حاکمیت در این زمان را ندارد . چون به لحاظ عقلی یا امام زمان به دنیا آمده و یا نیامده اگر به دنیا آمده و در میان ما زندگی می کند که تا زمینه ی حاکمیت او که نیروی نظامی و امکانات اقتصادی و کادر مدبر اداره ی کشور نباشد و تا امام زمان حقیقی را به درستی نشناسند که اورا تصدیق و یاری کنند  امام به تنهایی نمی تواند حاکمیت را به دست بگیرد و مانند امام علی ع و امام حسن مجتبی و امام حسین ع و دیگر ائمه تنها می ماند و اگر هنوز به دنیا نیامده که تا وقتی منتظران امکانات لازم برای قیام و حاکمیت اورا فراهم نکنند خداوند صلاح نمی بیند اورا فعلا به دنیا بیاورد . پس می بینید که عملکرد منتظران چقدر در  تعجیل ظهور و قیام امام زمان موثر خواهد بود . سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

یکی از تحریفات بسیار مهم در مورد مهدویت تحریف در معنی غیبت ان حضرت است ، بدین معنی که شیادان و منحرفان دینی معنی غیبت منجی موعود را نیزکه از دیدگاه اهل بیت پیامبر ع معنی خاصی می دهد را نیز کاملا برای پیروان و منتظران غلط معنی کرده اند  و آن را به انحراف کشانده اند . از نظر این گروه نادان و منحرفان غیبت امام زمان به معنی ناپیدایی جسم ایشان و اصطلاحا غیبت جسمانی ایشان است این حضرات نادان امام زمان را چون یک موجود موهوم و خیالی و ماورالطبیعی فرض کرده اند که جسمش مانند جن ها و ارواح از دید مردم عادی پنهان شده و گاهی با اراده ی خودش و نیز خواست خدا   برای افراد خاصی آشکار می شود و آنها می توانند اورا ببینند و با وی اندکی حرف بزنند و ظهور اورا نیز مانند یک لامپ و نورافکن قوی فرض کرده اند که در هنگام مقرر برای مردم روشن می شود و همه اورا آشکارا می بینند مسلم است که این یک تصور غلط و کودکانه و انحرافی از مسئله ی غیبت امام زمان است . در توضیح باید گفت که اولا از دیدگاه اهل بیت غیبت مهدی موعود عج به هیچوجه به معنی ناپیدایی جسم او از مردم نیست و به عکس به معنی واقعی کلمه ی غیبت یعنی عدم حضور موثر او در عرصه های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و عرصه های دیگر جامعه است . یعنی درست به همان معنی که ما مثلا می گوییم فلان شاگرد در کلاس غیبت داشته به همان شکل و معنی هم می گوییم امان زمان در عرصه های سیاسی و اجتماعی و ...حضور موثر ندارد و گوشه گیری و انزوا را پیش گرفته نه اینکه جسمش برای مردم ناپیدا باشد . اولا که جسمش کاملا برای مردمی که در محل زندگی انها رفت و آمد می کند دیده می شود ولی مردم به علل موانع مختلف اورا به عنوان مهدی موعود نمی شناستد بلکه به عنوان شخصی کاملا معنمولی و گمنام که حتی سیادت او نیز مخفی است و حتی پدر و مادرش نمی دانند او سید و از نسل پیامبر است می شناسند نه  شخصیتی بارز و برجسته چون منجی جهانی ، در واقع اورا به عنوان شخص می شناسند، نه شخصیتی بزرگ و معنوی و همان منجی معروف تاریخی و جهانی.  چون او پیش ازین نیز به صورتی کودکی گمنام از یک خانواده ی معمولی به دنیا آمده بود و این است معنی واقعی غیبت امام زمان .اتفاقا برخی اهل بیت پیامبر چون  امام علی ع و امام صادق ع سعی می کردند این معنی حقیقی غیبت مهدی عج را برای پیروان خود تشریح کنند . مثلا امام علی می فرماید : در زمان غیبت مهدی موعود در بازارها و میان مردم راه می رود و بر فرش آنها قدم می گذارد و به آنها سلام می کند و مردم را می شناسد اماکسی اورا نمی شناسد و یا امام صادق ع در این مورد می فرماید؛ غیبت مهدی مانند غیبت یوسف از برادرانش بود که با اینکه اورا دیدار کردند ولی اورا نمی شناختند ولی یوسف آنها را می شناخت و این معنی درست و حقیقی غیبت امام زمان از دیدگاه اهل بیت می باشد نه آن تعریف انحرافی از غیبت . سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.