نهضت سید حسنی در گیلان

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

طبقه بندی موضوعی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اخوند» ثبت شده است

 یکی از پرسش ها و چالش‌های مهم در  عصر ما و در جامعه ی کنونی حرمت صدای آواز زن می باشد . اخوندها که مثل هر چیز دیگر یکسره صدای آواز زن را مصداق کامل فسق و فعل حرام می دانند و آن را مثل حرامهای من درآور دی دیگر آن را نیز حرام کرده اند . ولی آیا حرام بودن صدای آواز زن منشا قرآنی دارد ؟ اگر آیات قرآن تماما مورد موشکافی و تحقیق دقیق قرار گیرد مشخص می شود این حرام کردن اخوندها نیز منشا قرآنی و اسلامی ندارد . چون مرجع حلال بودن و حرام بودن یک امر در مرحله ی اول کلام خداست و گفتیم خداوند تراشیدن حلال و حرام را توسط بشر بسیار نهی کرده . پس این حرام بودن صدای زن در قرآن اصلا ذکر نشده و اما باید گفت : این حرام بودن صدای آواز زن حتی عقلانی نیز نیست به دلیل اینکه اگر چنین امری حرام بود خداوند این استعداد و حالت را اصلا در صدا و حنجره ی برخی زنان قرار نمی داد و نمی آفرید همچنانکه خداوند حنجره ی بلبل و قناری را نیز برای این آفریده که این پرندگان آواز زیبا سردهند و مردم از شنیدن آن لذت ببرند. پس قطعا صدای زیبای آواز برخی زنان خواننده و هنرمند نیز برای عرضه به  عموم مردم اعم از زن و مرد می باشد و نه تنها اشکالی ندارد بلکه بسیار نیز برای تازگی روح بشر لازم و یک غذای معنوی و روحی محسوب می شود و چون با فطرت بشر سازگار است حتی برخی دینداران روشنفکر نیز یواشکی این آواز ها و آثار هنری رو پنهانی گوش می کنند و دچار جذبه ی عرفانی از این آثار هنری می شوند . مورد بعد این که اخوندها ادعا دارند که صدای آواز زن برای مردان تحریک انگیز است و مردان را به گناه و معصیت می اندازد . این دیگر ابلهانه ترین نظر  و دلیلی است که می شود در مورد حرام بودن صدای آواز زن بیان کرد چون اگر صدای آواز زن باعث تحریک مردان و گناه می شود خب پس عکس آن  نیز صادق است و صدای آواز مردان نیز باید باعث تحریک زنان شود و آنها را به حرام بیندازد جون مسلما زنان که احساسی تر و تحریک پذیر از مردان می باشند پس اگر این ادعا درست باشد باید که صدای آواز مردان نیز حرام اعلام شود . می بینیم که این فتوای من در آوردی و حرام تراشیده ی اخوندها با عقل سلیم هم اصلا سازگار نیست  و این فتوای آنها نیز مسلما بدعتی زشت در دین مبین اسلام می باشد که باعث ظلم بسیاری به هنرمندان آوازه خوان زن در چند دهه ی اخیر شده و نه تنها در  روند پیشرفت هنر موسیقی و آواز اختلال ایجاد کرده بلکه مردم را نیز از هنر نمایی و آواز آنها که یک غدای روحی و معنوی است  محروم  ساخته. و باید جلو این بدعت زشت  هرچه زودتر گرفته شود . سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

یکی   از موارد غیر متعارف کار اخوندها یا امامان گمراه در عصر حاضر طرز لباس پوشیدن عجیب و غریب آنهاست که با مردم دیگر و همه خلق خدا تفاوت دارد و یک پوشش کاملا قدیمی و ۱۴۰۰ ساله و مرتجعانه می باشد در واقع لباس اخوندها هم نشان و نمادی از افکار عقب مانده و قدیمی آنهاست و وقتی از آنها سوال می کنی این چه طرز لباس پوشیدن در عصر حاضر است؟ با اعتماد نفس ابلهانه و سفیهانه از روی یک غرور شیطانی گردن راست می کنند و جواب می دهند . بله این لباس سنت رسول الله است و این عمامه هم عمامه ی رسول الله است . آیا این ادعای آنها واقعا صحیح است ؟ مسلما مانند دیگر  ادعاهای آنها خیر .چون اینها حتی معنی صحیج سنت رسول الله را نفهمیده‌اند چون آنقدر فهمیم و باهوش هم نیستند چون سنت از نظر لغوی و معنا یعنی راه روش کسی در زندگی و باید گفت سنت و روش رسول خدا در لباس پوشیدن هیچ شباهتی به این اخوندها ندارد بخاطر اینکه لباسی که پیامبر خدا می پوشید. لباس رایج و عادی اعراب آن زمان در مکه و اطراف آن بود و اگر روش و سنت  پیامبر  مانند آخوندهای زمان ما بود باید طرز لباس پوشیدنش مانند جدش ابراهیم ع و مردم زمان او یعنی تقریبا ۲۵۰۰ سال پیش از پیامبر اسلام می بود  که مسلما لباسی متفاوت با اعراب مکه در ۱۴۰۰ سال پیش بود ولی چون روش و سنت پیامبر به این صورت بود که چون وی مردی بود که سعی می کرد فرزند زمان خودش باشد و به قولی امروزی بود روش و سنت  لباس پوشیدنش نیز مانند مردم زمان خودش و مردم عادی بود تا فرق ظاهری با دیگر مردم نداشته باشد و مردم با او احساس نزدیکی بیشتری کنند . یعنی باید گفت اگر اکنون پیامبر اسلام در زمان ما زنده بود درست مانند مردم شیک پوش زمان ما  با لباس امروزی مثلا کت و شلوار شیک و احتمالا کراوات اتو کشیده بین مردم ظاهر می شد نه لباس  آخوند های امروزی و حتی طرز فکرش نیز با  وجود داشتن ایمان و رعایت شعائر اسلامی کاملا متجددانه و مدرن و امروزی بود . و فرزند زمان خودش بود بلکه افکارش از زمان خودش نیز جلوتر و جدیدتر بود . و روش مهدی موعود نیز در افکار و گفتار و ظاهر لباس نیز درست به همین صورت است چون وی انسانی باایمان و در عین حال متجدد و مدرن و امروزی می باشد نه انسانی با افکار و ظاهر عصر حجر و ازین جهت پیامبر ص در مورد او می  فرماید: مهدی از فرزندان من است و هیچگاه از سنت من تخطی نمی کند.   امام علی ع در مورد او می فرماید : او شبیه ترین مردم به پیامبر اسلام ص  می باشد.     سلام بر  کسی که پیرو هدایت شود.

جنگ ۸ ساله ی ایران و عراق یکی از  حوادث ناگوار  و فاجعه بار در قرن گذشته بود که ایادی دجال درایران برای فریب مردم نام آن را دفاع مقدس نهادند و آن را وقیحانه نعمت برای ملت نامیدند. اما عملکرد اخوندها در این جنگ آیا مطابق با احکام و آیات قرآن بود ؟ در اینجا باید این امر بررسی شود . در قرآن کریم همواره بر صلح تاکید شده و چنگ و در گیری در مرحله ی آخر و از سر ناچاری به مسلمین توصیه شده بطوری که حتی در  مقابل کفار و مشرکان خداوند به پیامبر ص می فرماید : تا آنها با شما نجنگیده اند شما با آنها نجنگید و اگر آنها با شما صلح کردند شما نیز صلح کنید که صلح بهتر است . حال عملکرد اخوندها در جنگ  مقابل هجوم عراقی ها را خوب تماشا کنید . در ابتدا صدام که مسلما فردی مزدور مانند اخوندها در عراق و دست نشانده ی دجال جهانی بود به ایران حمله ور شد فعلا کار به عوامل و عللل این حمله که یکی از آنها تحریک خود آخوندهای قدرت طلب در ایران بود نداریم چون بارها  مخالفان صدام و شیعیان عراق را تحریک به شورش بر علیه صدام می کردند تا اورا مانند شاه  سرنگون کنند  که یکی از علل تحریک صدام برای حمله به ایران همین بود البته علل دیگری هم از جمله تحریکات آمریکا نیز بود . بهر حال صدام به هشدارهای رییس جمهور  فرهیخته و با سواد و آینده نگر ایران یعنی ابوالحسن بنی صدر که با صراحت گفته بود خودش از حمله ی عراق به ایران قبلا آگاه شده بود توجهی نکرد و به خاک ایران تجاوز کرد . رئیس جمهور منتخب مردم در ایران یعنی بنی صدر  با تمام مشکلات و از هم پاشیدگی ارتش به هر حال آن را سازماندهی کرد و با ابن حمله به مقابله پرداخت و نه تنها حرکت ارتش عراق را متوقف کرد بلکه پیروزی هایی هم به دست آورد و حصر  آبادان را نیز شکست . در این حال صدام که انتظار این مقابله را نداشت از شروع جنگ پشیمان شد و تقاضای صلح را چند ماه بعد از جنگ مطرح کرد رئیس جمهور منتخب یعنی بنی صدر نیز از این تقاضای صلح استقبال کرد و رهبر انقلاب را نیز متقاعد کرد و او نیز صلح را پذیرفت . در این حال اخوندها طبق آیات قرآن که بر صلح تاکید کرده باید صلح را می پذیرفتند ولی آنها به خاطر اینکه مقاصد سیاسی خواستار ادامه ی جنگ برای قبضه کردن قدرت  بودند و با این صلح مخالفت شدید کردند و نزد رهبر انقلاب رفتند و از روند صلح جلوگیری کردند . این یک مورد مخالفت آنها با احکام قرآن.  در قرآن کریم می فرماید: اگر دو گروه از مسلمین باهم درگیر شدند و جنگ را شروع کردند شما دیگر  مسلمانان سعی کنید بین آنها صلح ایجاد کنید تا صلح را دو طرف بپذیرند و اگر یکی از طرفین با این حال صلح را نپذیرفت شما بر علیه آن طرف جنگ  طلب متحد و بسیج شوید و بجنگید تا صلح را قبول کند . ( شگفت انگیز است مثل اینکه این آیه برای جنگ ایران و عراق نازل شده )حالا عملکرد اخوندها را در جنگ  ایران و عراق تماشا کنید . وقتی در آغاز جنگ عراق چند بار تقاضای  صلح کرد و اخوندها قبول نکردند که بار آخر زمانی بود که خرمشهر را ایران آزاد کرد . حاکمیت عربستان که یک  کشور مسلمان محسوب می شد واسطه شد که طبق آیات قرآن بین دو گروه از مسلمین در حال جنگ یعنی ایران و عراق واسطه شود تا با هم صلح کنند ولی اخوندها باز هم قبول نکردند با اینکه ابن بار عربستان متعهد شده بود تمام غرامت جنگ را نیز به ایران بدهد ولی اخوندها باز دست بردار از جنگ نبودند . در این حال عربستان و دیگر کشورهای عربی طبق همین آیه ی قرآن  به صدام کمک کردند و سلاحهای پیشرفته و حتی سرباز در اختیار وی گذاشتند تا با ایران به ناچار جنگ را ادامه دهد و اخوندها را بالاخره مجبور به صلح کنند و همبن کار دا نیز کردند و اخوندها با خواری و ذلت و شکست  در آخر جنگ مجبور  به صلح شدند . حال باید پرسید کدام عملکرد اخوندها در جنگ مطابق آیات و دستورات قرآن در مورد جنگ و صلح بود؟ قضاوت با  شماست.