نهضت سید حسنی در گیلان

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تفرقه» ثبت شده است

 یکی از مسائلی که چندین دهه است جهان اسلام با آن دست به گریبان است بحران و اختلافات بین فلسطین و اعراب با اسرائیل می باشد. ریشه ی  این مسئله به قوم بنی اسرائیل بر می گردد . این قوم که در زمان باستان پیامبران بزرگی نیز داشته اند بعد از سرکشی از فرمان خدا در دوسه هزار سال گذشته طبق بیان کتاب تورات و نیز آیات قرآن دچار خشم خدا و انتقام و عذاب شدید او گردیدند و آواره شدند .نخستین بار بخت النصر شاه بابل در زمان کورش هخامنشی به اورشلیم  مرکز سیاسی و عبادی آنها هجوم آورد و آنها را قتل عام و بیشتر آنها را اسیر کرد و به بابل در عراق آورد.  وکورش هخامنشی که پادشاهی دادگر بود به عراق و بابل هجوم آورد و آنجا را تصرف کرد و یهودیان را از چنگ بابلیان نجات داد . برای بار دوم متجاوزان رومی به مرکز یهودیان در  اورشلیم بعد از چند صده ی دیگر هجوم آوردند و آنجا را تصرف کردند . این اشغالگری ادامه داشت تا در صدر اسلام  و زمان عمر خلیفه ی دوم  فلسطین توسط سپاهیان اسلام  فتح گردید و رومیان ازآنجا رانده شدند و آنجا به دست مسلمین با آزادی مذهبی اداره می شد و یهودیان نیز مشکل چندانی نداشتند . در  قرون جدید فلسطین و بیت المقدس که مرکز عبادی یهودیان بود در تصرف امپراتوری مسلمان عثمانی درآمد و در جنگ جهانی جهانی  اول که امپراتوری عثمانی از دول اروپایی به خصوص انگلیس شکست خورد و تجزیه شد فلسطین در تصرف انگلیسی ها درآمد و توسط آنها اداره می شد. در  این بین  یهودیان صهیونیست که کمک‌های مالی فراوانی در جنگ اول جهانی به انگلیسی ها کرده بودند  از نخست وزیر وقت انگلستان خواستند که بنا بر قولی که قبلا به آنها داده بود با تشکیل یک  دولت مستقل  یهودی در  سرزمین فلسطین که دیگر تحت اختیار و تصرف انگلیس بود موافقت کند و اونیز طی بیانیه ای تحت عنوان بالفور با ابن امر موافقت کرد . در این حال گروه گروه یهودیان از اروپا و بعدا دیگر نقاط دنیا به فلسطین مهاجرت کردند و با زیرکی شروع به خریدن املاک و زمین های بومیان عرب فلسطینی که برخی نیز بسیار عیاش و بی فکر بودند و از نقشه ی یهودیان  خبر  نداشتند نمودند و به این صورت اکثر  این زمینها را با ثروت کلانی که داشتند از فلسطینیان خریدند و ساکن شدند وقتی که تعداد آنها افزایش پیدا کرد    یک ارتش ترور مخفی به وجود آوردند و اولین اقدام آنها این بود که کاری کنند که انگلیسی ها نیروهای خودرا از فلسطین خارج کنندو چون انگلیسی ها در این کار تعلل می کردند شروع به خرابکاری بر علیه نظامیان انگلیسی کردند و چندین مراکز تجمع نیروهای آنها را بمب گذاری و منفجر   کردند و انگلیسی ها نیز کاری از دستشان ساخته نبود و وقتی دیدند هزینه ی زیادی باید برای حضور خود در فلسطین بپردازند آنجا را تخلیه کردند . در این حین یهودیان صهیونیست مهاجر در فلسطین رقیب قدرتمندی در فلسطین نداشتند و بنابراین اعلام استقلال و تشکیل دولت مستقل یهود در فلسطین را کردند و نام آن را نیز اسرائیل گذاشتند. در این حال تازه برخی از فلسطینیان روشنفکر از خواب غفلت بیدار شدند و تازه فهمیدند قربانی چه توطئه ای گردیدند . این بود که عده ای ازآنها دست به مبارزه ی مسلحانه بر علیه دولت تازه تاسیس اسرائیل زدند ولی ارتش مخفی اسرائیل به شدت آنها را سرکوپ و قتل عام کرد. و حتی به غیر نظامیان آنها نیز رحم نکرد . در این حین کشورهای همسایه ی عرب چون اردن و سوریه و مصر و دیگر کشورهای عربی برای کمک به اعراب فلسطین با اسرائیل وارد جنگ شدند ولی بخاطر برتری نظامی اسرائیل و تجهیز  این کشور توسط آمریکا و متحدان اروپایی  اعراب در  تمام این جنگها به سختی شکست خوردند و دچار تلفات فراوان شدند . اصولا خود  تاسیس دولت یهود  در قلب خاورمیانه  یک نقشه و توطئه ی دجال جهانی برای ایجاد جنگ و بحران در این منطقه ی  حساس از نظر ادیان بزرگ  ابراهیمی بود و به این مقصود خود نیز رسید چون اکنون  یک قرن است از زمان جنگ جهانی اول و ورود  یهودیان به فلسطین همواره این منطقه صحنه ی درگیری و جنگ بین  اعراب و اسرائیل است و روی ارامش ندیده است . بعد از جنگهای متعدد اعراب و اسرائیل و شکست اعراب بالاخره یک شخص برای اولین بار متوجه شد که ایجاد اسرائیل  و جنگ و در گیری با اعراب فقط یک بهانه و توطئه از سوی دجال جهانی برای نابودی این منطقه و ضعیف نگه داشتن اعراب مسلمان است و آن شخص نیز شخصی روشنفکر به نام انور سادات رئیس جمهور  اسبق مصر بود . این شخص وقتی متوجه این توطئه شد بلافاصله در پی راه حل و ایجاد صلح در این منطقه افتاد و بدون هیچ مقدمه و مشورت با دیگر کشورهای عربی بطور  غیر منتطره به اسرائیل سفر کرد و مذاکرات خود را برای صلح  با اسرائیل شروع کرد.

از طرفی او با شاه ایران نیز که تازه تغییر موضع و سیاست داده بود در  زمینه ی سیاست  صلح  در خاورمیانه هم نظر بود و دوستی صمیمی با یکدیگر  داشتند . و از اقبال خوب آن دو رئیس جمهور آمریکا یعنی جیمی کارتر  نیز طرفدار همین طرز  تفکر و سیاست یعنی ایجاد صلح در خاورمیانه بود و کارتر در توافق  صلح مصر با اسرائیل در نقطه ای با عنوان  کمپ دیوید میانجی گری و مساعدت بسیار کرد و این دو  کشور پس از سالها درگیری و جنگ با هم صلح کردند.  ولی قبلا هم گفتیم این سیاست صلح در آن مقطع زمانی به هیچ روی موافق با سیاست جنگ طلبی دجال  در خاورمیانه و ایجاد تقابل منطقه ای در  آنجا نبود  بنابراین در مدت  کمی نقشه ی حذف و یا برکناری این سه شخص یعنی انور سادات و شاه ایران و جیمی کارتر را که تصمیم داشتند برخلاف سیاست‌های دجال در خاورمیانه عمل کنند طراحی و اجرا کرد و انور سادات را توسط مزدوران داخلی دجال ترور کرد و سلطنت پهلوی را برانداخت و شاه را آواره کرد و با نقشه و اجرای بحران گروگان گیری در سفارت آمریکا در ایران از محبوبیت کارتر در بین مردم آمریکا کاست و از انتخاب او در دوره ی دوم ریاست جمهوری در آمریکا جلوگیری کرد و به این ترتیب سیاست جنگ افروزی و اختلاف بین اعراب و اسرائیل را دوباره در منطقه در پیش گرفت و البته بعد از انقلاب ایران جنگهای خونین دیگری را نیز در  منطقه مثل جنگ ایران و عراق به راه انداخت . ازآن به بعد هم هر گاه برخی  رئیس جمهورها رئیس  جمهور آمریکا خواستند توافق صلحی بین اسراییل و فلسطینیان ایجاد کنند . دجال با نفوذ ودخالت خود در کشورهای دیگر خاورمیانه و دخالت آنها در گروههای فلسطینی و یا احزاب افراطی اسرائیل از ایجاد توافق صلح بین آنها جلوگیری می کنند . شاید اگر دخالتهای برخی دولت‌های مزدور دجال در  خاورمیانه نبود تا کنون   رهبران فلسطینی نظیر یاسر عرفات و جانشینان او توانسته بودند خیلی زودتر به توافق صلح با اسرائیل و یک زندگی مسالمت آمیز در سایه ی آرامش و امنیت دست پیدا کنند  ولی این حاکمیت های مزدور خاورمیانه مرتبا در روند صلح بین فلسطینیان و اسرائیل  سنگ اندازی و دخالت می کنند چون ماموریت مزدوری آنها برای دجال این رااقتضا می کند و آنها باید مراتب نوکری را رعایت کنند . البته باید گفت ایجاد تقابل منطقه ای و جنگ و درگیری در تمام نقاط دیگر دنیا نیز سیاست جاری دجال می باشد. کافی است که به نقشه ی جغرافیا نگاهی کنید خواهید دید که دجال با طراحی نقشه های  دقیق و اجرای آن توسط  سرویس های جاسوسی و باندهای مافیایی در دنیا همه ی کشورها را با همسایگان خود درگیر جنگ سرد و یا درگیری نظامی آشکار و تنش سیاسی نموده بین ایران و عربستان در حال   حاضر تنش و جنگ نیابتی به راه انداخته بین هند و پاکستان در مسئله ی جامو و کشمیر اختلاف ایجاد کرده بین چین و روسیه در مورد منطقه ی  تبت اختلاف وجود دارد  بین کره ی شمالی و جنوبی در گذشته  جنگ به راه انداخته و اکنون نیز درگیری سیاسی با هم دارند  بین کره ی شمالی و ژاپن بحران سیاسی وجود دارد بین چین و تایوان در مالکیت آن جزیره  اختلاف وجود دارد بین بلوک شرق و غرب در اروپا در گذشته تنش وجود داشت  و اکنون نیز   بین روسیه و اوکراین . بین ارمنستان و آذریایجان اختلاف وجود دارد . در چند دهه پیش جنگهای خونین داخلی در آمریکای جنوبی به راه انداخت و این کشورها را نابود  کرد و عقب مانده نگه داشت. در  آمریکای مرکزی  بین کشورهای کوبا و ایالات متحده همواره تنش و درگیری سیاسی و نظامی وجود دارد و اگر  توجه و تامل کنید خواهید فهمید که هیچ کدام ازین درگیری ها اتفاقی نیستند و طبق نقشه و توطئه هستند . و علامت آن نیز جهان شمول بودن این درگیری ها و بحران‌های منطقه ای و جهانی می باشند وگر نه لااقل   باید در یک منطقه کمی آرامش و صلح برقرار می بود .و دجال با نفوذ در حاکمیتهای تمام مناطق جهان و با استفاده از مزدوران داخلی خود این  درگیری ها و تنش ها و جنگها را ایجاد و ادامه می دهد. و تنها راه ایجاد صلح جهانی نیز بیداری ملت‌های تمام دنیا  بر علیه دجال و فهمیدن نقشه ها و توطئه های این سیستم شیطانی بر علیه بشریت و اتحاد آنها با هم برای سرنگونی تمام حاکمیتهای مزدور  و وابسته به دجال در  تمام مناطق جهان می باشد . والبته این قیام و نهضت  جهانی یک رهبر  آسمانی و مقتدر و آگاه نیاز دارد  که همان منجی موعود  تمام ادیان است . به امید آن روز .

ببین شیعه ها خودشون رو بیشتر پیرو اهل بیت می دونند و زیاد به قرآن و سنت پیامبر و درک و عمل به حقایق قرآن اهمیت نمی دن البته منحرفین و افراطیون اونا و معتقدند خلافت و رهبری. سیاسی فقط حق  اهل بیت و از طرف حخداست و مردم نقشی در تعیین آن ندارند و سنی ها فقط معتقد به سنت پیامبر و قرآن می باشند و امامت اهل بیت و رهبری سیاسی اونا رو قبول ندارند و معتقدند هر کسی رو ولو ظالم  بود خلیفه شد باید از اون اطاعت کرد و البته هر دو گروه  ازین جهت که حقیقت اسلام را درست درک نکردند در گمراهی آشکار هستند.  ازین جهت که برای رهایی از گمراهی در دین هم باید به حقایق قرآن و عمل به اون اهمیت داد و هم باید راهنمایی و امامت اهل بیت رو توام و باهم قبول کرد و اصولا اهل بیت از قرآن جدایی ناپذیرند و پیامبر هم برای گمراه نشدن مسلمین به تمسک به هر دو باهم سفارش کرد.  در مورد خلافت و رهبری سیاسی هم هر دو اشتباه می کنند . چون اصولا اهل بیت پیامبر دارای دو شان جدا از هم می باشند یک مقام امامت که مقام بلندی معنوی از طرف خداست که خدا طبق آیات قرآن به ذریه ی صالح حضرت ابراهیم داده و اهل بیت نیز ذریه ی صالح ابراهیم ع هستند پس به این مقام دست پیدا کرده اند با اذن خدا و یک شان و مقام دارند که خلافت  و رهبری سیاسی و حاکمیت است که این شان آنها آسمانی نیست بلکه بستگی به خواست و نظر و  بیعت و یا به تعبیر امروزی رای مردم به آنها دارد یعنی اگر مانند امام علی و امام حسن مجتبی آنها را به حاکمیت سیاسی قبول کردند  و آنها را یاری کردند تشکیل حکومت می دهند و اگر مانند دیگر امامان آنها را تنها گذاشتند گوشه گیری و عزلت را در پیش می گیرند ولی مقام معنوی امامت را در هر صورت دارند چون مقام امامت مقامی معنوی و جدا از رهبری سیاسی و خلافت است و در زمان ظهور نیز این اتفاق می افتد که ابتدا تعدادی کمی و بعد تعداد بسیاری خواستار حاکمیت سیاسی مهدی می شوند و ازین جهت امام ظاهر می شود و قیام می کند و رهبری سیاسی جامعه ی بشری را به عهده می گیرد. یعنی درست با خواست مردم .و البته در جهت تحقق آرمان‌های الهی اشتباه شیعه های منحرف اینه که شان امامت و خلافت اهل بیت رو با هم قاطی کردند و نمی دونند این دو باهم فرق داره و از نادانی معتقدند که اهل بیت به اجبار باید رهبر و حاکم سیاسی مسلمین باشند و  نظر مردم در این مورد تاثیری نداره و به دیکتاتوری و استبداد دینی معتقد هستند  و الان هم این استبداد دینی ولایت فقیه هم نتیجه ی این تفکر انحرافی است. در حالی که خود اهل بیت این نظر رو اصلا قبول ندارند و رهبری سیاسی خود رو منوط به خواست مردم کردند . خود امام علی در نهج البلاغه  می فرماید اگر شما سراغ من نمی آمدید من رهبری و خلافت سیاسی را قبول نمی کردم  یعنی خلافت خودش رو امری زمینی می دونه و ناشی از خواست مردم نه اسمانی .و اصولا حقیقت واقعه ی غدیر هم این بود که پیامبر از طرف خدا مقام امامت امام علی و اهل بیت رو به مردم به فرمان خدا تذکر داد نه امام علی و اهل بیت رو به زور حاکم سیاسی مسلمانان کرد چون پیامبر می دونست  رهبری سیاسی به زور نمی شه و مردم خودشون باید روزی به این بلوغ سیاسی برسند که خودشون رهبری  سیاسی اهل بیت رو قبول کنند و انحراف شیعیان در درک غدیر اینجاست که البته به استبداد دینی در زمان منجر شده.