چرا طاغوتیان زمان از تطبیق کردن روایات مهدویت بر حوادث شخصیت های حاضر هراس دارند و مردم را از آن نهی می کنند؟ معمولا یکی از موارد انحرافی که در حاضر در مورد مهدویت از سوی طاغوت زمان و پیروان او مطرح می شود و در مورد آن تبلیغ می شود این شایعه است که تطبیق روایات مهدویت بر حوادث و شخصیتهای سیاسی و یا قیامگران در زمان حال کار صحیحی نیست . این سخن مشخص است که کاملا از شیاطین و طاغوتیان در بین مردم تبلیغ می شود با این دلایل که اینجا مطرح می شود . قبلا بیان کردیم که شخصیتهای موثر در ظهور و قیامهای آخر زمانی شخصیت های موهوم و چند هزار سال پیش نیستند بلکه شخصیتهای کاملا امروزی می باشند که البته نسل آنها به شخصیت های تاریخ اسلام هم بر می گردد چون گفتیم نبرد خبر و شر همیشه در طول تاریخ جریان داشته و در دین اسلام نیز کاملا موروثی بوده است یعنی مثلا شخصیتی مانند خراسانی حقیقتا هاشمی و از نسل جعفربن ابی طالب و برادر امام علی ع می باشد هر چند که در حال حاضر در خراسان ایران یا افغانستان با ظاهر یک شخص امروزی باشد و یا فرد منفور و جنایتکاری چون سفیانی که از اردن یا سوریه شورش می کند و بر سوریه و اردن و عراق و مدینه مسلط می شود حقیقتا طبق روایات صحیح و متواتر از نسل ابو سفیان می باشد و مسلما طبق دلایل بسیار که قبلا بیان کردیم خود مهدی موعود عج نیز انسانی امروزی و از نسل و ذریه ی پیامبر اسلام می باشد هر چند اکنون شخصی بسیار گمنام و ناشناخته بین مردم باشد و مثلا به جای حجاز و با عراق در نقطه ای از ایران به دنیا آمده باشد و حتی سیادت او برای خانواده اش مخفی باشد. پس شخصیتهای آخر زمانی شخصیتهای کاملا امروزی می باشند و ما چاره ای جز تطبیق روایات متواتر ظهور با قیامها و شخصیتهای قیامگر امروزی نداریم تا بتوانیم به درستی جبهه ی حق را از جبههی باطل در زمان حاضر و شخصیتهای قیامگر حقیقی و موعود را از از اشخاص کذاب و حرکت های انحرافی و دست پخت دجال زمان تشخیص دهیم و از جبههی حق پشتیبانی کنیم و با جبههی باطل بجنگیم پس اصل تطبیق روایات بر این حوادث نه تنها نادرست نیست بلکه کاملا نیز لازم است چون که ما نمی خواهیم با معاویه و یزید ۱۴۰۰ سال پیش بجنگیم و یا در رکاب پیامبر و تمام علی باشیم که ۱۴۰۰ سال است رحلت کرده اند بلکه می خواهیم همراه نسل امروزی آنها با نسل های شیطانی بنی امیه و بنی عباس بجنگیم بنابراین باید این ر وآیات را با شخصیتها و حوادث امروزی تطبیق دهیم و جبهه ی حق و باطل را به درستی از هم تشخیص دهیم . ولی مهم این است که در تطبیق و تشخیص خویش و شناخت جبهه و شخصیتهای حق و باطل دچار اشتباه نشویم و با اشتباه بر اثر انحرافات شیطانی در روایات مهدویت در این تشخیص به خطا نرویم و دچار خسران در دنیا و آخرت نشویم . خب اکنون باید در این مورد پرسش نمود چرا حامیان طاغوت در این زمان در بین مردم اصرار دارند که تطبیق کار درستی نیست ؟ مسلم است چون آنها هراس دارند که به زودی مردم و مؤمنان واقعی با تطبیق صحیح روایات آخر زمانی با عملکرد و مشخصات حاکمیت طاغوت به ماهیت واقعی شیطانی آنها از پس ظواهر زیبای شیطانی آنها پی ببرند و به این بصیرت و روشن بینی برسند که جبههی باطل را که بر جان و مال و ناموس آنها حاکم است بشناسند و با یاری جبههی حق و افراد حق طلب واقعی و موعود بر علیه آنها قیام نمایند و آنها را از صحنه ی روزگار محو کنند. مثلا در حال حاضر چندین دهه است نسل بنی عباس دوم طبق روایات اهل بیت ع البته با نامهای فریبنده و متفاوت امروزی با شعارهای به طاهر دینی و پیاده کردن اسلام و یاری خاندان پیامبر و یاوران مهدی عج در خاورمیانه حاکم است ولی اکثر مؤمنان و منتظران عامی که مطالعات چندانی نیز در روایات صحیح مهدویت و تاریخ اسلام ندارند از تشخیص چنین حاکمیت مزور و فریبکار شیطانی در زمان ما عاجز و ناتوان هستند و چه بسا بخاطر همین عدن شناخت و بصیرت سالهاست بدون اینکه خود بخواهند به این حاکمیت شیطانی با دید مثبت نگاه می کنند و آن را خالصانه با جان و مال یاری می کنند . ولی اگر بیدار شوند و حقیقت امر را بفهمند از تمام گذشته ی خود نادم و پشیمان می شوند و بر علیه این حاکمیت شیطانی قیام می کنند و آن را از صحنه ی روزگار محو می کنند . حال باید پرسید که راه تشخیص حاکمیت های شیطانی از جبههی حق در حال حاضر چیست ؟ مسلم است که تنها راه تشخیص مطالعه و درک روایات روشنگر و صحیح اهل بیت در مورد این حاکمیت های آخر زمانی است که همان تطبیق این روایات بر حوادث و جریانات سیاسی حاضر می باشد . چون اهل بیت پیامبر ص پیش بینی چنین روزی را نیز برای مؤمنان می کردند که مومنان ممکن است در تشخیص حق و باطل دچار تردید و اشتباه شوند .
بنابر این روایات روشنگرانه ی بسیاری را برای آیندگان به یادگار گذاشته اند که می توان با تامل در این روایات کاملا نشانه های جبههی حق و باطل را از آنها شناسایی کرد و در یاری جبهه ی حق دچار گمراهی نشد و علت اصلی این که کتاب نازل شده بر مهدی موعود عج نیز فرقان ( روشنگر) نام دارد نیز درست همین حقیقت است که این کتاب برای تشخیص جبههی حق از باطل روشنگری می کند.