نهضت سید حسنی در گیلان

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

طبقه بندی موضوعی

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حجت_ابن_الحسن» ثبت شده است

  در توضیح این امر و افشاگری در این مورد باید به یک نقشه و توطئه ی شوم از سوی دجال جهانی یا نظام سلطه ی جهانی اشاره کرد و آن نیز آن است که پیش ازین بیان نمودیم که یکی از اهداف اساسی دجال در این منطقه ی خاص خاورمیانه یعنی کشورهای ایران ، افعانستان ، عراق و سوریه که محل قیام و تشکل انقلاب مهدوی است این که این مناطق خاورمیانه کاملانه عقب مانده و ضعیف از جهات مختلف سیاسی ، نظامی ، اقتصادی و فرهنگی باقی بمانند تا زمینه ی ایجاد یک قدرت متمرکز و منسجم برای حاکمیت مهدی فراهم نشود و امپراتوری اسلامی ازاین منطقه تجدید نگردد بنابراین علاوه بر حملات گسترده ی نظامی و فرهنگی و ایجاد جنگ و درگیری و  مشکلات عمدی اقتصادی برای مردم این منطقه نظام سلطه تلاش دارد توسط حاکمیتهای دست نشانده  ی سرویس های جاسوسی خود از روند گزینش و شناسایی صحیح نخبگان علمی  و فرهنگی این کشورها و قرار گرفتن این نخبگان علمی و فرهنگی در راس هرم و حاکمیت جامعه جلوگیری کند تا فقط افراد احمق و کودن و بی لیاقت علمی  در  راس حاکمیت جامعه قرار گیرند و مسلم است چنین جامعه ای که احمق ها و بی لیاقتهایش حاکم آن باشند نه تنها هیچ پیشرفتی نمی کند بلکه روز به روز از جهات مختلف علمی ، فرهنگی، اقتصادی ، سیاسی و نظامی رو به انحطاط می رود و ضعیف و ضعیفتر می شود و به عقب  بر می گردد . خب مسلم است یکی از بهترین راه‌ها ی رسیدن به این هدف برای  دجال در  این منطقه ی خاص خاورمیانه دستکاری و تقلبات گسترده در کنکور و ایجاد سهمیه های کاذب و ملاک‌های غیر علمی گزینش در کنکور و کارهایی ازین قبیل است تا به هیچ وجه نخبگان  علمی و شایستگان و استعدادهای والا شانسی برای قبولی در کنکور نداشته باشند و تازه اگر نیز با تحمل مشقات بسیار و تلاش علمی فراوان در کنکور قبول هم شوند  بعد از فارغ التحصیل شدن شانسی برای اشتغال در مدارج بالای مدیریتی و اداره کشور نداشته باشند و همواره در مشاغل پایین زیر  دست اراذل و اوباش و افراد بی لیاقت حکومتی چون یک آخوند بی سواد و یا جاسوسی خودفروخته مشغول به کار می شوند و یا بیکار می مانند و یا مجبور می شوند از کشور خارج شوند . و این عدم شایسته سالاری و ریاست نالایقان  چیزی جز عقب ماندگی کشور به دنبال ندارد . می گویند یکی از خلفای عباسی در زمان قدیم این آیه از قرآن را خواند که فرعون  می گوید : من پروردگار بلند مرتبه ی شما هستم و ادعای خدایی می کند  . خلیفه خیلی عصبانی می شود  و می گوید: حالا که فرعون مصر این ادعا را   دو هزار سال پیش مطرح کرد قسم می خورم  احمق ترین مردم مصر را حاکم آنجا قرار دهم و این کار را هم کرد و این امیر به قدری احمق بود که یک سال در مصر باران نیامد و خشکسالی پیش آمد کشاورزان برای شکایت و کمک به این امیر خود مراجعه کردند و از کمبود آب برای کاشتن پنبه شکایت کردند . امیر احمق روبه آنها کرد و گفت خب بجای پنبه،  پشم بکارید . و حال دجال جهانی برای این  کشورهای  خاورمیانه چنین حاکمانی قرار داده تا از پیشرفت آنها جلوگیری کند.

به این دلایل می فهمند که مهدی موعود اکنون با دنیا آمده ۱_ پیامبر اسلام و اهل بیت پیامبر نشانه های نزدیک به ظهور مهدی را صراحتا بیان کرده اند و بنابراین چون مهدی موعود حقیقی در هنگام ظهور به صورت مردی چهل ساله دیده می شود و اکنون چند سال است نشانه های نزدیک به ظهور نیز پیدا شده پس باید به این نتیجه ی منطقی رسید که اکنون چند دهه است مهدی موعود به دنیا آمده باشد مثلا یکی ظلم و فساد جهانگیر و بی سابقه و دیگری ظهور نهضتی از مشرق با عنوان خراسانی و دیگری خلافت بنی عباس دوم و نشانه های دیگر نزدیک به ظهور است ۲_ خود امام چون اولین کسی است که معرف واقعی خود در اوایل دوره ی ظهور است بصورت مقدماتی  و از طریق واسطه هایی چون سید حسنی مردم را از حضور خود در میان انها بصورت ناشناس باخبر می کند .  حقانیت امامان شیعه از قرآن کریم و احادیث پیامبر قابل اثبات هستند . در قرآن کریم خداوند پس از آنکه حصرت ابراهیم را با امتحانات مشکل امتحان نمود و او سربلند بیرون آمد به او فرمود که اکنون من تو را برای مردم امام یا پیشوا قرار می دهم و حضرت ابراهیم فرمود و از ذریه ام یعنی فرزندان و نوادگان نیز کسی به این مقام امامت می رسد خدا فرمود عهد من یعنی امامت به ظالمان نمی رسد یعنی اگر از فرزندان تو نیز ظالم بودند به امامت نمی رسند ولی این بیان خدا نشانگر این است که از ذریه ی حضرت ابراهیم صالحان آنها به مقام امامت می رسند و امامان از نسل پیامبر می دانیم نوادگان و ذریه ی ابراهیم  ع محسوب می شوند و علاوه بر آن پیامبر در  احادیث متواتر به امامت  معنوی آنها تصریح دارد ولی حاکمیت سیاسی آنها مثل هر حاکمی دیگر مشروعیت و تحقق آنها بستگی به بیعت و به تعبیر امروزی رای مردم و اراده ی آنها برای حاکم شدن اهل بیت دارد در مورد امام علی و امام حسن مجتبی برای مدتی کوتاه شرایط حاکمیت آنها را فراهم آوردند و در آخر زمان نیز شرایط حاکمیت  مهدی را مردم فراهم می آورند و آنگاه با ندای آسمانی خداوند   اورا بطور آشکار به مردم معرفی می کند . کار اهل بیت هدایت مردم به امر  الهی است همچنان که قرآن می فرماید : و ما  آنهارا امامانی قرار دادیم که به امر ما  هدایت کنند و نیز فرمود :  و برای هر قومی هدایتگری است . و نیز فرمود : آنها  (مؤمنان) با ستاره ( امام) هدایت می شوند.

یکی از صفات بسیار زشت و مذموم  یک انسان روحیه ی نژاد پرستی  است . آین روحیه ناشی از  خود برتر بینی و غرور و تکبر است که بدترین صفت آدمی  است و از صفات مخصوص به شیطان نیز می باشد . می دانیم ابلیس یا شیطان بخاطر داشتن همین صفت غرور و تکبر  و به تبع آن روحیه ی نزاد پرستی  از درگاه الهی برای همیشه رانده شد و به خداوند گفت : نژاد من از آتش و نژاد آدم از خاک است و من برای آدم خاکی سجده و تواضع نمی کنم و خداوند نیز اورا فقط بخاطر همین صفت تکبر و نژادپرستی از درگاه خویش برای همیشه راند البته علت اینکه خداوند اورا نبخشید یک علت اساسی نیز دارد و آن نیز  آن است که صفت تکبر فقط مخصوص ذات باری تعالی است و تنها برازنده ی اوست. چون فضایل تمام موجودات به او بر می گردد و حمدو ستایش مخصوص  اوست بنابراین این صفت نیز مخصوص به خود اوست ولی موجودات دیگر چون شیطان و انسان چیزی از  خود ندارند که لایق تکبر باشند بنابراین تکبر برای آنها یک رذیلت اخلاقی از نظر خدا به شمار می آید    و چون این صفت مخصوص خداست اجازه نمی دهد احدی در این صفت با او شریک شود و هرکسی تکبر بورزد در حقیقت دچار شرک شده و خدا نیز در  قرآن فرموده که هرگناهی را می بخشد مگر شرک به اورا . پس شیطان در حقیقت با تکبر خود دچار شرک به خدا شد که گناهی نابخشودنی از نظر خداست . با این توصیف کسانی که دارای روحیه نژادپرستی و تکبر هستند دارای یک صفت شیطانی هستند و اگر بخواهی بدانی یک نفر تا چه میزان انسان ناسالم و شیطان صفتی است اورا خوب امتحان کن ببین تا چه میزان نژاد پرست و متکبر می باشد . حتی این روحیه را در صدر اسلام در تیره های مشهور قریش هم می توان دید مثلا تیره ی بنی امیه از قریش چون بسیار شیطان صفت  و مشرک بودند بسیار  نیز نژد پرست بودند و رفتار بسیار غیر انسانی نیز با اقوام غیر عرب داشتند ولی پیامبر و اهل بیت او چون از این صفت رذیله یعنی تکبر و نژادپرستی به کلی دور  بودند رفتار بسیار انسانی و منصفانه ای با تمام اقوام داشتند و فرقی بین آنها قائل نمی شدند بطوریکه امام علی ع بارها  بخاطر اینکه بین نژادهای مختلف چون عرب و عجم و ...فرق نمی گذاشت و بین آنها با عدالت رفتار می کرد توسط اشراف نژاد پرست عرب مورد سرزنش و شماتت قرار می گرفت بطوری که یکی از علت‌های اصلی دشمنی طوایف مختلف عرب با امام علی و خاندان او  و تنها گذاشتن آنها در مقابل معاویه و دیگر دشمنان همین روحیه ی غیر نژادی و عادلانه ی امام علی با اقوام مختلف بود. به هر حال با کمال تاسف باید گفت  روحیه نژادی اکنون در کشورهای  خاورمیانه  دوباره به اوج خود رسیده و تقریبا تمام اقوام این منطقه بخاطر روحیه ی نژادپرستانه با هم دشمنی می کنند از عرب و عجم گرفته تا ترک  و  فارس و یا ایرانی با افعان با هم خصومت شدی نژادی دارند که این امر گفتیم یک روحیه ی شیطانی است و درست مخالف تعلیم حیات بخس اسلام می باشد که تاکید دارد نژادها را خدا برای شناسایی  از هم دسته بندی کرد و نه فخر فروشی به هم و گرامی ترین آنها نزد خدا پرهیزگاران آنهاست. البته دامن زدن به این روحیه در منطقه مسلما کار ایادی شیطان و استعمار بوده و هست که قصد اختلاف بین صفوف مسلمین را دارند. تعصب نژادی بخصوص در کشور ما ایران تا به حدی به مرحله ی فاجعه باری  رسیده که حتی در شهرهای  مختلف این روحیه شدید است و اگر کسی کار و مشکلی داشته باشد که باید در شهر غیر بومی خود حل شود اگر مردم آن شهر غیر بومی بفهمند از شهر آنها نیستی امکان ندارد با تو همکاری کنند و حتی کارشکنی نیز می کنند . این برخورد نژادی در برابر اتباع کشورهای همسایه نیز  بسیار اسف بار است و بارها دیده شده که در کشور با اتباع مهاجر و جنگ زده ی افعانستان و دیگر کشورهای همسایه به خاطر روحیه ی نژادپرستانه که ریشه در جهالت دارد برخوردهای تبعیض آمیز و بسیار زشت و غیر  انسانی صورت می گیرد  که انسان  از دیدن و شنیدن این برخوردهای زشت از آدمیت خود شرمنده می شود که چنین همجنس هایی دارد. به هر حال این  روحیه در اتحاد دنیای اسلام بسیار می تواند مشکل ساز باشد و همچنین در امر ظهور و قیام مهدی عج . بخاطر اینکه چه بسا مثلا خراسانی  حقیقی شخصی باشد که نه از خراسان ایران بلکا مثلا از افعانستان ظهور و قیام کند چون افغانستان در قدیم جزو خراسان بزرگ بوده  است و بعید نیست ظهور و قیام او از این ناحیه و یا تاجکستان باشد . در این صورت اگر همچنان این روحیه ی نژادپرستانه در مردم ایران قوی باشد ممکن است بسیاری صرفا بخاطر اصالت افغانی  خراسانی  اورا تایید و یاری نکنند چون انتظار دارند که خراسانی فقط از ایران ظهور و قیام کند .

درست همانند یهودیان مدینه که بخاطر روحیه ی نژاد پرستانه انتطار داشتند پیامبر آخرین از نژاد یهودیان باشد و چون دیدند برخلاف انتطار این پیامبر از نوادگان حصرت اسماعیل و اعراب ظهور کرد از روز تعصب نژادی به وی ایمان نیاوردند با آنکه  از روی نشانه ها می دانستند که به راستی او پیامبر آخرین می باشد. همین روند ممکن است در ظهور یاوران مهدی مثل خراسانی نیز برای امتحان شیعیان در ایران تکرار شود  و اگر شیعیان بخواهند به جای اینکه پیروی از حق و حقیقت با این امر با  روحیه ی نژادپرستانه برخورد کنند مانند یهودیان مدینه زمان پیامبر اسلام ص در امتحان الهی مردود می شوند و در صف  دشمنان مهدی و یاران او قرار بگیرند  و در دنیا و آخرت زیانکار شوند.. حتی ممکن این این روحیه ی نژادپرستانه در مورد ظهور خود مهدی موعود عج برای اعراب همسایه نیز مشکل ساز باشد و بر خلاف انتطار اعراب، مهدی موعود عج از نوادگان امام حسن مجتبی ع باشد که نه در کشورهای عربی بلکه در ایران به دنیا بیاید و ظهور کند . و زبان اونیز فارسی باشد . در این صورت قبول این امر برای متعصبان عرب بسیار دشوار خواهد بود. همچنان که در روایات امام باقر و امام صادق ع تصریح شده که مهدی عج با امر جدید و کتاب جدید  و قضاوت جدید ظهور می کند که قبول این امر بر اعراب بسیار دشوار است .

قبلا بیان کردیم که مهمترین لقب منجی موعود   مهدی  به معنی شخص هدایت شده و هدایت کننده می باشد حال این پرسش مطرح می شود که هدایت امام در چه موارد و عرصه هایی می باشد ؟ در این مورد باید بیان کرد این موارد بستگی به نوع گمراهی های موجود در میان عامه ی مسلمین و البته کل جامعه ی بشری در عرصه های دینی و عقیدتی ، اخلاقی، سیاسی اجتماعی ، اقتصادی و نیز باتوجه به شرایط جدید پیش آمده در عصر حاضر در زمینه ی فرهنگی و هنری  نیز می باشد . اگر توجه کنید خود سیره ی هدایت گری دیگر ائمه نیز در صدر اسلام در  این جند عرصه بوده یعنی مثلا شما سیره ی هدایت گری امام علی ع را در نظر بگیرید که مردم زمان خویش را در این عرصه ها مرتبا با سخنان قصار و کوتاه و یا خطبه های طولانی با شیوه ای رسا و استفاده از فصاحت و بلاغت معجزه آسا و ادبیات فاخر راهنمایی می نمود شما اگر نهج البلاغه رو مرور کنید می بینید  که سخنان امام در موضوعات مختلف عقیدتی و دینی ، سیاسی اجتماعی ، اخلاقی ، اقتصادی و ....می باشد . بنابراین در زمان ما نیز هدایت امام زمان در این چند عرصه به علاوه ی  مسائل جدید پیش آمده می باشد . شما اگر به پیامها و روشنگری های سیاسی امام  که از طریق سید حسنی ارسال می شو  توجه کنید می بینید که در  این روشنگری ی ها امام به ریشه یابی و عمق مشکلات سیاسی جامعه اسلامی و منشا اصلی آنها فارغ از بازی‌های سیاسی دجال و نیز خبرهای دروغینی که از طریق رسانه های مجازی و غیر مجازی به گوش مردم می رسانند تا آنها را فریب دهند .می پردازد امام با دید ژرف و الهی خویش  در مورد این بازی های سیاسی برای جامعه ی مسلمین روشنگری و افشاگری می کند تا  منتظران واقعی هیچ گاه قربانی و بازیچه ی این بازی‌ها و نقشه های سیاسی دجال حاکم بر جهان را نشوند و با بسیج تمام امکانات و دید روشن با سایر  منتظران واقعی در دنیا بر علیه این حاکمیت شیطانی متحد شوند و ان را از عرصه ی گیتی با اتحاد و مبارزه ریشه کن کنند و توحید و صلح و دوستی و عدالت را جایگزین شرک و  جنگ و دشمنی  و ظلم  که دستتپخت دجال است نمایند   به امید آن روز       سلام بر کسی کا پیرو هدایت شود.