نهضت سید حسنی در گیلان

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

طبقه بندی موضوعی

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حلال» ثبت شده است

قبلا بیان کردیم که کسب درآمد حلال در  اسلام اهمیت فراوان دارد و مهمترین جزو عبادت محسوب می شود یکی از عللی که بسیاری از اخوندها بویی از ایمان در دل خویش ندارند ‌این است  که برخلاف ادعاهای خود اکثر آنها کسب و در امد حلالی ندارند و از راه دین فروشی ارتزاق و شکمهای خود را روز به روز گنده تر می کنند و دکان داری دینی می کنند تمام انبیا و اولیا شغلی مشخص و حلال چون چوپانی نجاری خیاطی و تجارت داشتند ولی البته این به آخوند ها ربطی ندارد آنها روش خاص خود  را در کسب درآمد دارند آن هم روش مفتخوری . و بیش از هزار سال است از طریق تحریف خمس و راههای دیگر مردم مومن ساده دل را می چاپند . تصور کنید در این بیش از هزار سال چه جانورانی از این کسب نامشروع به دنیا آورده اند بیهوده نیست که از هیچ جنایتی در حق مردم نیز دچار عذاب وجدان نمی شوند.
بگذریم ولی با این حال در عصر حاضر اکثر مردم نیز با ندانستن راه درست کسب حلال و عدم  تشخیص حلال از حرام از روی ناآگاهی و غافلانه در دام کسب حرام و شبه ناک می افتند و خود نیز خیال می کنند  درآمد شان کاملا حلال و شرافتمندانه است مثلا بیشتر مردم اشتغال فردی از خانواده ی خود را با سفارش و اصطلاحا پارتی بازی و رابطه  در اداره یا شرکتی کاری بی اشکال می دانند در  حالی که این کار در  حقیقت یک کار غیر شرعی و غیر  اخلاقی می باشد و درآمد چنین شخصی نیز مسلما حرام است چون مسلم است که این شخص با استخدام در آن شرکت با پارتی بازی حق یک یا چند نفر دیگر را که ممکن است شایستگی  و تخصص بیشتری از او برای این کار داشتند گرفته است و یا نوبت استخدام را رعایت نکرده .و یا مثلا اگر  کسی  در هر شغلی مثلا مکانیکی،  کارمند دولت...کم کاری کند که باعث خسارت و زیان مالی به مردم شود کسب او نامشروع می باشد. مورد دیگر کار در بانک‌ها و موسسات مالی است  که به رباخواری اشتغال دارند که مسلما حرام است. مورد دیگر کار در دستگاه‌های جاسوسی و امنیتی و یا نیروهای سرکوبگر  طاغوت است که مسلما حرام و غیر شرعی می باشد. کسانی که از  طریق رانت دولتی و حکومتی و مثلا سهمیه با هر نامی وارد دانشگاه می شوند و مدرک خاصی می گیرند و به کار  مشغول می‌شوند  درآمدشان حرام است و دارند خودرا گول می زنند  برخی مشاغل حتی ممکن است ظاهر بسیار مشروعی داشته باشند ولی شرایط ان  رعایت نشود و آن درآمد نامشروع محسوب می شود مثلا مالک زمین و خان زاده ای که پدر یا پدر بزرگش از طریق زور و قلدری املاکی به زور از مردم گرفته و اکنون پسرش در حال کشاورزی بر  روی آن املاک است درآمدش نامشروع است و ممکن است خبر نداشته باشد و بهتر است قبل از کشاورزی از مشروع بودن ملک پدری  مطمئن شود.. یا کشاورزی که در خریدن تراکتور و دیگر وسایل کشاورزی از رانت دولتی استفاده کرده درآمدش مشکل دارد و یا مثلا در آبیاری محصول خود نوبت آب  دهی را رعایت نکرده و نوبت دیگر کشاورزان را به ناحق گرفته نیز درآمدش نامشروع است . می بینید که با این توصیفات اکثر مردم به درآمدهای نامشروع گرفتار و آلوده هستند و خود نیز غافل هستند و با  اعتماد به نفس به خود و دیگران می گویند شغل من شغلی شرافتمندانه است.

قبلا در گفتارهای پیشین بیان کردیم که یکی از آفت های بزرگ جوامع اسلامی در عصر کنونی تقلید کورکورانه است . و همین تقلید کورکورانه باعث شده که مردم کمتر به دنبال تفکر و تحقیق شخصی برای درک حقایق جهان آفرینش و دین باشند و تولید علم در این کشورها  به کلی متوقف شود و جهان اسلام از قافله ی علم عقب بماند. گفتیم اصولا تقلید و به خصوص تقلید کورکورانه از نظر قرآن و اسلام به کلی مردود و به شدت از آن نهی شده خداوند در صدر اسلام در قرآن کریم مشرکان و کفار قریش را که کورکورانه از پدران و بزرگان خویش تقلید کورکورانه می کردند و مثلا بت‌ها را به عنوان شریک الله می پرستیدند به شدت سرزنش می کند . و با کمال تاسف پس از قرن ها شاهد آن هستیم که این عادت زشت مشرکان مکه دوباره در بین جوامع اسلامی رواج پیدا کرده و باعث توقف تولید علم در کشورهای اسلامی شده . امامان گمراه یا مراجع تقلید درست در نقطه ی مقابل کلام خدا مردم را به تقلید کورکورانه از اراجیف و خزعبلات خود تحت عنوان احکام فقهی دینی فرا می خوانند و مردم ساده لوح نیز بدون هیچ چون و چرا اطاعت می کنند و این کار را واجب شرعی می دانند بطوری که گاه دیده می شود در بین به اصطلاح نواندیشان دینی در جهان اسلام هم مقلدان مراجع دیده می شود.. اصولا  این مقلدان در  دنیای اسلام د  عصر حاضر به دو گروه عمده تقسیم می شوند یا مقلدان دیندار مراجع تقلید می باشند که به آنها اشاره شد یا مقلدان بی دین و خداناباور هستند که با ژش روشنفکری باز کورکورانه آنه از برخی فلاسفه ی خدا ناباور غربی چون برتراند راسل فیلسوف مشهور انگلیسی  بصورت دربست و بدون هیچ تفکری میمونوار تقلید کورکورانه می کنند انگار جناب  راسل پیامبر خدا ناباوران در عصر جدید شده است . که این خداناباوران  خشک مغز در تمام سخنانشان به سخنان این شخص استناد می کنند. البته من مشکلی با شخصی ندارم که خود  از طریق تفکر و یک سیر عقلی به خداناباوری رسیده بلکه من با افراد قشری و کم فهمی مسئله دارم که صرفا با خواندن چند کتاب از مارکس و نیچه و راسل،  خدا ناباور شده اند البته  برخی حال کتاب خواندن هم که ندارند   و فقط شنیدن چند جمله  از این فیلسوفان کافی است که چوب حراج به تمام باور های دینی خود زنند و این یعنی تقلید کورکورانه.  پس ما دو نوع مرجع تقلید داریم مراجع تقلید دینی چون آفت الله های قم  و  نجف و مفتیان  مفت گوی عربستان و الازهر مصر و مراجع تقلید بی خدا چون فیلسوفان خدا ناباور غربی .  باید به مقلدان آنها خسته نباشید گفت .

قبلا در گفتاری بیان کردیم که قرآن به صراحت تراشیدن حلال و حرام را از طرف علمای فاسد برای مردم نهی کرده و نیز نسبت به نوشتن کتاب احکام به جای خدا برای مردم شدیدا هشدار داده ولی با این حال می بینیم که مراجع تقلید فاسد هنوز به این کار ادامه می دهند و برای مردم حلال و حرام از نزد خودمی تراشند . حتی جدیدا با اینکه نهضت  خراسانی به حق می باشد برخی از یاران او به این کار اقدام می کنند  و درست مانند آخوندهای منحرف برای مردم از نزد خود حلال و حرام جدید می تراشند. که درست مخالف آیات قرآن می باشد. ولی پرسشی که در اینجا مطرح می شود این است که تکلیف مؤمنان برای مسائل جدید چون ورزش ، شطرنج ،  بورس و سهام ، خرید و فروش ارز دیجیتال و مصرب مواد مخدر وغیره چیست ؟ ازین مسائل جدید که مسلما در قرآن سخنی نیامده است پس تکلیف چیست ؟ در این مورد  باز هم باید تاکید کرد که نباید از نزد خود حلال و حرام برای مردم تعیین کرد چون احتمال خطای انسانی وجود دلرد و نیز کاملا مخالف قرآن است بلکه در اینگونه موارد کار را به عقل و خرد انسانی واگذار کنیم چون در قرآن کریم نیز به این کار سفارش کرده و اگر در مورد  درست و نادرست بودن این مسائل خود تفکر  کنیم و بر  طبق آن عمل کنیم کاری برخلاف قرآن انجام نداده ایم . مثلا اگر در مور  شطرنج تفکر کنیم متوجه می شویم نه تنها زیانی برای  انسان ندارد بلکه نوعی ورزش فکری نیز هست که برای تقویت  ذهن مفید هم هست پس می توانیم تصمیم بگیریم آن را انجام دهیم ولی مثلا مصرف مواد مخدر می دانیم برای انسان زیان دارد پس آن را مصرف نمی کنیم . و به همین صورت در مورد تمام مسائل جدید نیز می توانیم به این صورت عمل کنیم . و به عقل و خرد خودمراجعه کنیم چون در روایات اسلامی از عقل و خرد بانام رسول باطنی نیز یاد کرده اند . در این صورت نه تنها در زندگی کمتر به خطا می رویم چون عملکرد ما بیشتر عقلانی و منطقی است ،   بلکه مسئولیتی نیز در این مورد در آخرت نخواهیم داشت چون خداوند تکلیف حلال و حرام بودن این امور را مشخص نکرده و آن را به عقل ما واگذار کرده .

یکی از مسائل چالش بر انگیز در عصر معاصر در مباحث اِسلامی این مسئله است که آیا موسیقی از نظر قران حرام است ؟ بهتر است این مسئله را نیز به لحاظ آیات قرآن بررسی کنیم . در قرآن کریم هیچگاه آیه ای نازل نشده که موسیقی را حرام کرده  بلکه اگر به دقت در تمام آیات قرآن با نظر  محققانه دقیق شویم خواهیم دید که آیه ای نیز وجود دارد که صدای خوش را که نوعی موسیقی است  تایید می کند. خداوند  در آیه ی دهم از سوره ی مبارکه سبا در این مورد  می فرماید: ولقد آتینا داوود منا فضلا یا جبال اوبی معه و الطیر  و النا له الحدید....  همانا به داود  از فضل خود نعمتی بخشیدیم ما به کوهها و پرندگان گفتیم ای کوهها و ای پرندگان با او هم آواز شوید و همراه او تسبیح خدا گویید و آهن را برای او نرم کردیم .       که الیته مفسران این فضل و نعمت را به داود آواز خوش  تفسیر کرده اند و تفسیر  درست نیز می باشد  چرا که خداوند به پرندگان و کوهها هم می گوید باوی هم آواز شوید و تسبیح بگویید .  حال باید از برخی شیادان دینی پرسید کجای قرآن خداوند موسیقی را حرام کرده ؟ و شما این حرام را از کجا می تراشید و به قرآن و اسلام نسبت می دهید. اصولا در قرآن به صراحت آمده که اسلام دینی بر پایه ی فطرت  و ذات آدمی است و  موسیقی و آواز خوش حقیقتی است که با ذات و فطرت آدمی سازگار است پس چگونه یک امر فطری می تواند از نظر خداوند حرام باشد؟ چه کسی گفته این عطیه ی الهی که از آغاز آفرینش با روح و جان و سرشت آدمی قرین است و حتی نوزاد تازه به دنیا آمده بدون شنیدن  آن( لالایی) به خواب نمی رود برای انسان حرام و مضر باشد . اتفاقا موسیقی  نه تنها مضر نیست و نباید حرام باشد بلکه برای انسان درست حالت غذای روح را دارد و مانند عبادت یک کار کاملا معنوی و روحانی است.    بسیار پیش آمده برای همه ی ما که هرگاه یک غزل عارفانه با موسیقی دلنشین می شنویم روح ما آرامش و حالت معنوی پیدا می کند و نشاط برای عبادت پیدا می کند و این نشان می دهد موسیقی پیوندهای عمیقی با معنویت و عبادت خدا دارد. اصولا باید  گفت که مخصوصا موسیقی فاخر و عرفانی منشا کاملا آسمانی دارد  و مربوط به عوالم بالای روحانی و نزدیک  به عالم  خداوندی است و وقتی انسان آن را می شنود ناخودآگاه روحش به یاد عالم خداوندی می افتد و آرامش می یابد  و لذت معنوی به وی دست می دهد چون می دانیم یاد  خدا آرامش بخش دلهاست . علت اینکه یک نوزاد در آغاز  تولد باشنیدن لالایی که نوعی موسیقی است آرام می شود و به خواب می رود این است  که  روح نوزاد تازه از عالم ذر یا عالم خداوندی منتقل شده و به این جهان خاکی در جسم جا گرفته و ازین دوری بیقرار و نا آرام و مضطرب است و وقتی صدای لالایی را می شنود این لالایی چون اندکی شبیه آوازهای معنوی عالم  قبلی است روح طفل را مجددا به  یاد آن موسیقی های روحانی می اندازد و طفل موقتا آرام می شود و به خواب می رود و در خواب موقتا روحش به آن عوالم متصل می شود. . البته یکی ازدلایل حرام کردن موسیقی توسط اخوندها از زمان قدیم دلایل سیاسی و اجتماعی نیز می باشد  چون از زمان قدیم مردم به موسیقی علاقمند بودند و معمولا به  دور نوازندگان و موسیقی دانها جمع می شدند و این امر باعث می شد که اطراف منابر آخوندهای قدرت طلب خلوت تر شود وازین جهت چاره را در آن دیدند که موسیقی را از نزد خود حرام کنند که بازار مکاره ی آنها برای جمع کردن مردم  کساد نشود وگرنه این تراشیدن حرام ها ربطی به دین و قرآن ندارد . اصولا اگر  تو جه کنید خود آیات قرآن پیوندهای عمنیقی با موسیقی دارند و تقریبا بیشتر آیات قرآن کاملا حالت موسیقایی و آهنگین  و  تناسب  کامل با آهنگهای معنوی دارند بنابراین از صدر  اسلام نیز به آواز خوش خوانده می شدند و خود این زیبایی موسیقایی قرآن باعث جذب مردم از  فرهنگهای مختلف به اسلام شده است .