نهضت سید حسنی در گیلان

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

طبقه بندی موضوعی

۹۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ظهور» ثبت شده است

 این پرسشی است که ذهن بسیاری از مؤمنان را ممکن است در مقطعی در گیر خود ساخته در  علت این امر امام می فرماید : چون حضرات اهل بیت از جمله امام علی ع و حضرت زهرا س  از طریق پیامبر اسلام شنیده بودند که در آینده مردم در مقام آنها مانند حضرت عیسی ع غلو  می کنند و صفات خدایی به آنها نسبت می دهند و بجای مسجد قبور آنها را محل عبادات و طلب حاجات خود به جای خدا قرار می دهند . در حدیثی وارد شده که پیامبر ص خطاب به امام علی فرمود: ای علی اگر بیم نداشتم که مردم در مورد مقام تو نیز مانند عیسی بن مریم غلو کنند و صفات خدایی نسبت دهند فضایل  تورا برای مردم می گفتم.  ازین  جهت آنها  نمی خواستند قبور آنها وسیله ای برای ترویج شرک و انسان پرستی و پرستش غیر خدا شود وازین جهت این دو بزرگوار اصرار داشتند که قبر آنها مخفی بماند و مقبره ی حضرت زهرا که هنوز مخفی است و مقبره ی امام علی ع نیز تا بیش از صد سال کاملا مخفی بود تا بالاخره افراطیون   و منحرفان مقبره ای برای او مشخص کردند که بعید است که این مقبره در نجف نیز واقعا متعلق به امام علی ع باشد چون مسلما فرزندان و نوادگان امام علی ع توصیه ی وی را برای مخفی نگه داشتن قبر او حتما رعایت کرده اند  و  مکان واقعی آن را نیز به کسی نگفته اند.

 یکی از مواردی که در قرآن کریم در آن یاد شده موجودی تحت عنوان دابه الارض است . در قرآن کریم در این مورد می فرماید: وقتی که زمان وعده ی الهی ( ظهور منجی) فرا رسید دابه  یا جنبنده ای از زمین برانگیخته می کنیم که ( او می گوید) همانا مردم به نشانه های ما یقین نمی کنند.  مفسران در طول تاریخ تفسیرهای مختلفی از دابه الارض بیان کرده اند ولی هیچ کدام حق مطلب را ادا نکرده اند و خودشان نیز به درستی تفاسیر خود یقین نداشتند.  اما بواقع دابه الارض چیست و یا کیست ؟ در این مورد  نظر امام این است که اولا دابه به معنی هر چیز و موجود زنده ای است که بر روی زمین حرکت و جنبشی دارد و مثلا شامل یک کرم خاکی تا یک انسان و یا حیوان هم می شود و اما در این آیه می فرماید : که این جنبنده دارای عقل و شعور و تکلم است و می گوید : مردم به نشانه های خدا ایمان نمی آورند پس این جنبنده قطعا حیوان یا حشره نیست و انسان است . و اما این انسان کیست ؟ در این مورد نظر امام این است که این انسان زنی یا دختری مومنه است که در آخر زمان یکی از اولین کسانی است  که خداوند توفیق شناخت و آشنایی   امام زمان را از طریق سید حسنی به او  می دهد و او از طریق امکانات موجود این عصر یعنی فضای مجازی  پیام‌های امام را از طریق سید حسنی بین مردم منتشر می کند و اصرار نیز دارد که سخنانش عین حقیقت است و نشانه هایی نیز برای شناخت امام زمان یا مهدی موعود حقیقی بیان می کند ولی در اوایل کار بسیاری از مردم و مخاطبان  سخنانش را باور نمی کنند   و به درستی سخنانش یقین نمی کنند و علت نیز آن است که فضای مجازی پر شده از مدعیان  کذاب و دروغگو که ماموریت دارند از طریق سیستم شیطانی دجال مهدویت را لوس کنند . و مردم نیز خیال می کنند که این نیز از مدعیان کذاب می  باشد . در این حال آن زن یا دختر مومنه از روی حسرت به امام و سید حسنی پیام می فرستد که " همانا مردم به نشانه های خدا( ولی خدا) یقین پیدا نمی کنند ." البته برخی نیز ایمان می آورند ولی به مرتبه ی یقین که یک درجه بالاتر از آیمان است در مورد شناخت حضرت نرسیده اند . و این تفسیر امام کاملا منطقی و مطابق با واقعیت است . و تای آخر دابه در عربی نیز علاوه بر مفرد بودن جنبنده  در اینجا شاید نشانه ی مونث بودن او نیز می باشد اتفاقا امام علی ع نیز در یکی از پیش گویی های خود در مورد حوادث  آینده وقتی از او در مورد دابه الارض پرسیدند همین را بیان کرد که او زنی مومنه است که مانند دیگر مردم غذا می خورد و در بازارها  قدم می زند( موجود عجیب و غریبی  نیست)   مثل ادعای برخی ها که از نادانی در مورد تفسیر دابه الارض بیان کرده اند.که او یک موجود عجیب و غریب با شکلی خاص است که از زیر زمین بیرون می آید.   سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

در طول تاریخ تفسیرهای مختلف و متعددی از قرآن کریم شده ولی از نظر امام خود قرآن کریم در مرحله ی اول بهترین مفسر خویش می باشد . بدین ترتیب که خداوند در قرآن کریم می فرماید که: ما قرآن را برای تدکر و یادآوری به مردم آسان گردانیدیم و نازل کردیم دلیل این سخن  آن است که حقیقت قرآن کریم که کلامی ملکوتی از ذات باریتعالی است حقیقی بسیار بسیار عمیق و پیچیده است که مقصود الهی در آن وجود دارد و بشر با علم محدود خود نمی تواند  به مقصود دریای علم الهی پی ببرد و این امری مسلم است و خداوند نیز با آگاهی از این امر این حقیقت بسیار عمیق و پیچیده را از عالم خداوندی نزول داده و و از عوالم متعدد روحانی عبور داده و در هر عالمی آن را کم کم آسان‌تر و اسانتر کرده تا به عالم دنیا رسانده و در اختیار بشر قرار داده بنابراین چنان آن را آسان‌تر کرده که برای بشر قابل فهم باشد.  با اینحال اگر در آیاتی نیز ابهام معنایی برای بشر باشد خداوند بلافاصله با آیات دیگر آن را شرح داده و روشن کرده ازین جهت به پیامبر می فرماید : ما قرآن را بر تو نازل می کنیم و سپس بیان و توصیح دادن آن نیز  بر عهده ی خود ماست . و این حالت قرآن همان حالت خود تفسیری قرآن است و امام علی نیز به این خصوصیت قرآن اشاره می کند و می فرماید: برخی آیات قرآن برخی دیگر را تفسیر می کنند . مثلا در آیه ای از سوره حمد خداوند می فرماید : اهدانا الصراط المستقیم  و اگر در ذهن خواننده ابهام باشد که صراط مستقیم یا راه راست چیست؟ در آیات دیگر در سوره های متعدد دیگر این صراط مستقیم را توضیح می دهد و این ویژگی واقعا مایه ی شگفتی است و اعجاز قرآن را نشان می دهد که هیچ آیه ی مبهمی را بدون توضیح در آیات دیگر باقی نگذاشته که در این کتاب  تلاش شده آیاتی از قرآن که آیات دیگر را تفسیر و شرح  می دهند بیان گردند. البته برخی آیات قرآن هم حالت متشابه و نمادین را دارند که معنی آیات متشابه را به صراحت قرآن جر راسخون در علم که همان اهل بیت نمونه ی کامل آنها هستند نمی دانند و اهل بیت نیز این متشابهات را برای مردم بازگو می کنند مانند برخی  آیات قرآن که خداوند واژه ی ستاره را بکار می برد ممکن است در برخی آیات ستاره معنی حقیقی نداشته باشد و مفهوم متشابه   و نمادین داشته باشد  و مقصود از ستاره  فقط در آن آیه ی خاص مقصود امام هدایتگر باشد که مردم را هدایت می کند  . مانند این آیه: و بالنجم هم یهتدون : یعنی مؤمنان با ستاره( امام هدایتگر) هدایت می شوند. به هر حال تفسیر متشابهات قرآن کار هر کسی نیست و بیشتر اهل بیت پیامبر به این کار داناتر می باشند. این کتاب خودتفسیری به این هدف منتشر می شود چون در طول تاریخ و زمان ما نیز  شیادان دینی با بهانه ی تفسیر قرآن، کلام خدا را برای هوی و هوس و  منافع شخصی خود تحریف معنایی کرده اند و باعث انحرافات گسترده در  دین مبین اسلام گردیده اند    سلام بر کسی که پیرو هدایت شود

در خطبه ی ۱۳۸ نهج البلاغه امام علی ع می فرماید: مهدی رای و نظر مردم را به قرآن بر می گرداند در زمانی که آنها قرآن را  به رای و اندیشه ی خود مبدل کرده اند.

دانلود کتاب

چرا صدقه دادن از نظر روایات اسلامی به خصوص سخنان اهل بیت عمر انسان را زیاد می کند . در این مورد باید گفت : دلیل این امر نیز فلسفه ی عمیقی دارد . در توضیح باید گفت که این امر به داستان آفرینش و فلسفه ی خلقت انسان‌ها بر می گردد  . در قرآن کریم   علاوه بر اینکه می فرماید من جن و انس را نیافریدم مگر برای اینکه مرا عبادت کنند در آیه ای دیگر هدف دیگر خلقت را اینگونه می فرماید: انسان‌ها را برای این خلق کردیم تا بدانیم اعمال کدام یک بهتر است . پس در این آیه نیز هدف از خلقت را آزمایش انسان‌ها می داند که کدام یک اعمال خیر و بهتری انجام می دهند پس انجام اعمال خیر نیز از اهداف خلقت انسان و زندگی او بر روی این کره ی خاکی است . حال اگر کسی در این دنیا در طول حیات خویش مرتبا اعمال خیر انجام دهد در جهت هدف خلقت و آفرینش دارد تلاش می کند و گام بر می دارد و برای همین خدا نیز عمر وی را بیشتر می کند و اورا از خطر های جانی نجات می دهد تا او بیشتر زنده بماند و اعمال خیر بیشتری انجام دهد و به درجات و پاداش بیشتری دست بیابد و یکی ازین اعمال خیر صدقه و انفاق در راه خداست و ازین جهت معروف است در روایات اسلامی که صدقه بلاها رفع و عمر انسان را طولانی می کند در این مورد در قرآن کریم می فرماید:  در راه خدا انفاق ( صدقه) کنید و با دستهای خود، خویش را به هلاکت نیندازید.  ولی اگر کسی خلاف و عکس این رویه انجام داد عواقب آن نیز نزول بلاهای جانی بر وی و کوتاه شدن زندگانی وی در این دنیاست چون خدا مشاهده می کند که وی در جهت خلاف اهداف خلقت زندگی و حرکت می کند و رحمانیت خدا ایجاب می کند اورا بیش ازین زنده نگذارد تا بار گناهان و سقوط وی بیشتر نشود وازین جهت برخی گناهان مانند قطع صله رحم و ...عمر انسان را کوتاه‌تر می کنند . و فلسفه ی صله ی ارحام نیز که باعث طولانی شدن عمر انسان می شود این است که خداوند زندگی جمعی و ارتباط با نزدیکان و خویشاوندان  البته اگر صالح و با خدا باشند و فاسد نباشند را دوست دارد و زندگی در انزوا و گوشه گیری و رهبانیت را اصلا دوست ندارد و وقتی کسی  با خویشاوندان و نزدیکان رفت و آمد دارد علامت این است که وی طالب زندگی جمعی و خوبی کردن به اطرافیان است و بهتر است چنین کسی عمر بیشتری داشته باشد  چون طالب زندگی با اطرافیان است و از دوری آنها دلگیر می شود پس خداوند نیز که ارحم الراحمین است دوست ندارد با مرگ چنین کسی  باعث جدایی او از خانواده و نزدیکان و خویشاوندش شود که اورا به شدت دوست دارند بنابراین  عمر اورا طولانی تر می کند . در حقیقت هر عمل ما در زندگی دنیایی پیام و نشانه ای  به ملکوت می فرستد  و خداوند نیز بر اساس این نشانه ها و اعمال در مورد ادامه ی زندگانی و مرگ ما حکم می کند. در قرآن کریم در مورد  رفتار خوب و صله رحم هشدار می دهد که: ای کسانی که ایمان آوردید در مورد رفتار با اولی الارحام  یعنی نزدیکان از خداوند بترسید چون او مراقب اعمال شماست .

یکی از مسائل چالش بر انگیز در عصر معاصر در مباحث اِسلامی این مسئله است که آیا موسیقی از نظر قران حرام است ؟ بهتر است این مسئله را نیز به لحاظ آیات قرآن بررسی کنیم . در قرآن کریم هیچگاه آیه ای نازل نشده که موسیقی را حرام کرده  بلکه اگر به دقت در تمام آیات قرآن با نظر  محققانه دقیق شویم خواهیم دید که آیه ای نیز وجود دارد که صدای خوش را که نوعی موسیقی است  تایید می کند. خداوند  در آیه ی دهم از سوره ی مبارکه سبا در این مورد  می فرماید: ولقد آتینا داوود منا فضلا یا جبال اوبی معه و الطیر  و النا له الحدید....  همانا به داود  از فضل خود نعمتی بخشیدیم ما به کوهها و پرندگان گفتیم ای کوهها و ای پرندگان با او هم آواز شوید و همراه او تسبیح خدا گویید و آهن را برای او نرم کردیم .       که الیته مفسران این فضل و نعمت را به داود آواز خوش  تفسیر کرده اند و تفسیر  درست نیز می باشد  چرا که خداوند به پرندگان و کوهها هم می گوید باوی هم آواز شوید و تسبیح بگویید .  حال باید از برخی شیادان دینی پرسید کجای قرآن خداوند موسیقی را حرام کرده ؟ و شما این حرام را از کجا می تراشید و به قرآن و اسلام نسبت می دهید. اصولا در قرآن به صراحت آمده که اسلام دینی بر پایه ی فطرت  و ذات آدمی است و  موسیقی و آواز خوش حقیقتی است که با ذات و فطرت آدمی سازگار است پس چگونه یک امر فطری می تواند از نظر خداوند حرام باشد؟ چه کسی گفته این عطیه ی الهی که از آغاز آفرینش با روح و جان و سرشت آدمی قرین است و حتی نوزاد تازه به دنیا آمده بدون شنیدن  آن( لالایی) به خواب نمی رود برای انسان حرام و مضر باشد . اتفاقا موسیقی  نه تنها مضر نیست و نباید حرام باشد بلکه برای انسان درست حالت غذای روح را دارد و مانند عبادت یک کار کاملا معنوی و روحانی است.    بسیار پیش آمده برای همه ی ما که هرگاه یک غزل عارفانه با موسیقی دلنشین می شنویم روح ما آرامش و حالت معنوی پیدا می کند و نشاط برای عبادت پیدا می کند و این نشان می دهد موسیقی پیوندهای عمیقی با معنویت و عبادت خدا دارد. اصولا باید  گفت که مخصوصا موسیقی فاخر و عرفانی منشا کاملا آسمانی دارد  و مربوط به عوالم بالای روحانی و نزدیک  به عالم  خداوندی است و وقتی انسان آن را می شنود ناخودآگاه روحش به یاد عالم خداوندی می افتد و آرامش می یابد  و لذت معنوی به وی دست می دهد چون می دانیم یاد  خدا آرامش بخش دلهاست . علت اینکه یک نوزاد در آغاز  تولد باشنیدن لالایی که نوعی موسیقی است آرام می شود و به خواب می رود این است  که  روح نوزاد تازه از عالم ذر یا عالم خداوندی منتقل شده و به این جهان خاکی در جسم جا گرفته و ازین دوری بیقرار و نا آرام و مضطرب است و وقتی صدای لالایی را می شنود این لالایی چون اندکی شبیه آوازهای معنوی عالم  قبلی است روح طفل را مجددا به  یاد آن موسیقی های روحانی می اندازد و طفل موقتا آرام می شود و به خواب می رود و در خواب موقتا روحش به آن عوالم متصل می شود. . البته یکی ازدلایل حرام کردن موسیقی توسط اخوندها از زمان قدیم دلایل سیاسی و اجتماعی نیز می باشد  چون از زمان قدیم مردم به موسیقی علاقمند بودند و معمولا به  دور نوازندگان و موسیقی دانها جمع می شدند و این امر باعث می شد که اطراف منابر آخوندهای قدرت طلب خلوت تر شود وازین جهت چاره را در آن دیدند که موسیقی را از نزد خود حرام کنند که بازار مکاره ی آنها برای جمع کردن مردم  کساد نشود وگرنه این تراشیدن حرام ها ربطی به دین و قرآن ندارد . اصولا اگر  تو جه کنید خود آیات قرآن پیوندهای عمنیقی با موسیقی دارند و تقریبا بیشتر آیات قرآن کاملا حالت موسیقایی و آهنگین  و  تناسب  کامل با آهنگهای معنوی دارند بنابراین از صدر  اسلام نیز به آواز خوش خوانده می شدند و خود این زیبایی موسیقایی قرآن باعث جذب مردم از  فرهنگهای مختلف به اسلام شده است .

شهید  واژه ای است که به خصوص بعد از انقلاب ۵۷ زیاد به گوش مردم می رسد ودر رسانه های حکومتی بسیار در مورد  آن سخن می گویند . واژه ی شهید کلمه ای عربی است که در قرآن با عنوان امروزی یعنی کشته ی راه خدا هرگز به کار نرفته و در قرآن فقط همین اصطلاح کشته شدگان در راه خدا به کار رفته .و اما آیا هر کسی را که در جنگ و امثال آن مثل ترور  کشته  شود می توان شهید نامید ؟ مسلما خیر چون شهدا افرادی والا مقام نزد خدا هستند و  دارای صفات منحصر به فرد و  لیاقتهای  بسیاری می باشند که بر اثر جهاد و اعمال صالح از نظر خدا به آن مقام  دست پیدا کرده اند و لا اقل دو مشخصه و ویژگی مهم را باید داشته باشند ۱_ با نیت خالص برای خدا   قدم در راه و مجاهده ای گذاشته باشند و مقاصد دنیوی در نیات خود  اصلا نداشته باشند ۲_  در زمان مجاهده و مبارزه و تلاش یا جهاد در جبهه‌ی حق باشند و از  جبهه‌ی حق طرفداری کنند نه اینکه در جبهه‌ی باطل باشند و خیال می کنند در جبهه‌ی حق می باشند . مثلا برخی از قاتلان امام حسین ع با نیت خالص به کربلا آمده بودند ولی افسوس که گمراه بودند و در جبهه‌ی باطل بودند بنابراین در کربلا  به درک واصل  و نفله شدند و شهید نشدند . در عصر حاضر هم اگر  حتی هزاران نفر در  دفاع از طاغوت و جبهه‌ی باطل کشته شوند به هیچ وجه نمی توانند شهید باشند چون از نظام ظلم و ظالم حمایت و دفاع می کردند و در حقیقت و نفله و قربانی شدند و جان خودرا  بیهوده تلف کردند و در آخرت نیز  باید بخاطر جانبداری از حاکمیت باطل پاسخگو باشند. خداوند در این مورد می فرماید: کسانی  که تمام سعی و تلاش خود  را در  زندگانی دنیا در راه باطل صرف کردند  زیان دیده در  دنیا و آخرت هستند و این زیانی جبران ناپذیر  و بزرگ است .  ویژگی دیگر شهدای واقعی نیت خالص است که داشتن نیت خالص نیز فقط برای خدا کار چندان آسانی نیست چون جاذبه های زندگی دنیوی باعث می شود  که بسیاری برای مقاصد غیر الهی در مجاهده ای قدم بگذارند و نیت انها غیر الهی باشد   مانند شخصی از مسلمین که در  صدر اسلام بسیار شجاعانه می جنگید و وقتی کشته شد همه فریاد زدند شهادتت مبارک و پیامبر ص  ۲فرمود او شهید نشده چون نیت و هدفش از جنگ با کفار الاغ زیبایی بود که زیر  پای سرباز  کافری بود و می خواست آن الاغ را تصاحب کند و به غنیمت بگیرد و نیتش الهی نبود. بنابراین نیت خالص بسیار در  شهادت اهمیت دارد  به همین خاطر اگر کسی دارای نیت خالص و الهی باشد و در مهاجرت و دور از وطن بمیرد حتی اگر در  جنگ هم کشته نشده پیامبر اسلام فرموده او شهید از دنیا رفته . اگر یک مهندس مخلص با نیت الهی در  حال ساختن یک پل برای رفاه عمومی باشد و در عملیات ساخت این پل بر اثر  حادثه کشته شود وی مسلما شهید از دنیا رفته است . بنابراین نیت خالص بسیار  در این راه اهمیت دارد.

آفات درخت دین       کتابی است که در  مورد انحرافات و بدعت‌های که در دین اسلام در طی قرون و اعصار بوجود آمده نوشته شده و موضوع آن در حقیقت آسیب شناسی ادیان میباشد . در این کتاب سعی شده راههای رفع و اصلاح این آسیب ها هم بیان شود . مطالعه ی این کتاب نیز برای روشن تر شدن اذهان مومنین عصر ظهور و آمادگی برای حاکمیت و تحقق دین حق بسیار ضروری می باشد . این کتاب بواسطه ی سید حسنی به طالبان حقیقت تقدیم می گردد.

دانلود کتاب

برای تعیین جایز بودن این کار نیز بهتر است ابتدا به متن و ایات قرآن کریم مراجعه کنیم . چون منبع اصلی ما در تعیین تکلیف این گونه امور باید کتاب خدا  باشد چون برخی از احادیث ممکن است در طی زمان دچار تحریف و جعل شده باشند ولی لااقل می دانیم کتاب خدا به تصریح خود قرآن از تحریف کلمات و آیات در امان مانده چون خداوند خود در قرآن فرموده که "ما از قرآن محافظت می کنیم ." بنابراین امکان تحریف کلامی اصل آیات قرآن به هیچ وجه وجود نداشته و ندارد. اگر به قرآن کریم در این مورد مراجعه کنیم خوشبختانه مشاهده می کنیم که آیات بسیار صریح و روشنی در این مورد وجود دارد که تعیین و تراشیدن حلال و حرام از طرف مردم یا به اصطلاح علما به شدت نهی شده و در این مورد در آیه ی ۱۱۶ سوره ی نحل فرموده:  و لا تقولوا لما تصفوا السنتکم الکذب هذا حلال و هذا حرام لتفتروا علی الله الکذب...    و شما نباید از نزد خود چیزی را حلال و چیزی را حرام بگویید و به خدا نسبت دهید تا بر خدا دروغ ببندید....  این از تکلیف حلال و حرام تراشیدن مراجع تقلید از نظر  خدا در قرآن که با صراحت از آن نهی شده و اما در مورد نوشتن کتاب احکام و توضیح المسائل که برخی آقایان می نویسند و در آن برای مردم حلال و حرام تعیین می کنند در ایه ۷۹  سوره ی بقره می فرماید: فویل للذین یکتبون کتاب بایدیهم ثم یقولون هذا من عندلله لیشتروا به ثمنا قلیلا..... پس وای بر کسانی که از نزد خود کتاب می نویسندسپس می گویند این از نزد خداست تا بهایی اندک بخاطر آن بگیرند...خب در این آیه نیز به صراحت از نوشتن کتاب که حاوی احکام دینی و آسمانی است نهی شده ولی با این حال می بینیم در چند قرن اخیر امامان گمراه به تعبیر پیامبر اسلام یا مراجع تقلید کتاب‌هایی تحت عنوان توضیح المسائل می نویسند و پیروان و مقلدان نادان خود را نیز توصیه می کنند که ازآنها تقلید کورکورانه کنند و مرجع تقلید داشته باشند و اعمال دینی خودرا طبق این کتاب‌های گمراه کننده انجام دهند در حالیکه در قرآن کریم از تقلید در آمور شرعی به شدت نهی شده و تمام بشر و مومنین را به جای تقلید به تفکر و تحقیق در آیات الهی سفارش کرده است . تحقیق و تفکری که منشا تولید علم و معرفت در تمام علوم  و یک انقلاب علمی در جامعه ی مسلمین می تواند باشد ولی در مقابل آن تقلید کورکورانه چیزی جز تحجر و عقب ماندگی و رکود علمی در جامعه نتیجه ای دیگر ندارد و بیهوده نیست که اکنون چند قرن است جامعه ی مسلمین از قافله ی علم و پیشرفت و ترقی باز مانده است .و تا تا این معضل هست و اصلاحات دینی در این گونه موارد انجام نشود وضع به همین منوال باقی می ماند و وضع هر روز بدتر و بدتر هم می شود.

احادیث صحیح و متواتری از پیامبر اسلام و امامان از اهل بیت که به شدت اجتهاد و تقلید و قیاس و تفسیر به رای آیات قرآن را بر اساس هوی و هوس نهی می کنند کاری که شیادان و منحرفان مذهبی امروز شدیدا بر آن اصرار دارند. 

دانلود مقاله

بیشترین منتظران ظهور منجی تا کنون این کلمات را بارها شنیده اند ولی شاید  معنا و مفهوم واقعی برخی از این کلمات را و تفاوت آنها را کمتر می دانند . در این گفتار به معنی و مفهوم هریک از آنها می پردازیم و برای تشخیص تفاوت  هر کدام با یکدیگر مطالبی بیان می شود . قبلا نیز  بیان کردیم که در معنی غیبت تحریفاتی صورت گرفته و غیبت از نظر اهل بیت به معنی پنهان بودن جسم امام زمان نیست بلکه با معنی عدم حضور موثر او در اجتماع و بازی‌های سیاسی می باشد  همچنانکه مقصود از مثلا غیبت یک دانش آموز در کلاس به معنی عدم حضور او در کلاس و فعالیت‌های درسی است و اهل بیت نیز چون مبهم با مر دم سخن نمی گفتند و بسیار فصیح و بلیغ بودند این  کلمه را در مورد مهدی عج نیز درست در  معنی حقیقی آن به کار می بردند نه معناهای مجازی و کنایی . در این مرحله از حیات حضرت مهدی عج  او در حقیقت به دنیا آمده و مثل تمام مردم زندگی عادی خویش را می  کند هر  چند که به مقام مهدویت نیز  رسیده باشد و آشکارا از سوی خدا به وی وحی شده  و رسالتش به او ابلاغ گردیده ولی هنوز حرکت و کاری را برای روشنگری و ابراز وجود در جامعه چه به لحاظ فعالیت اجتماعی و چه فعالیت  از طریق مثلا فضای مجازی صورت نداده و در غیبت مطلق یعنی انزوا و گمنامی کامل روزگار می گذراند. مرحله ی دوم از حیات امام مرحله ی حضور است و این درزمانی است امام بر تردید ها و حیرتهای خویش غلبه می کند چون  ابلاغ مهدی بودن و باور این  رسالت عظیم از سوی پروردگار اندکی برایش دشوار و زمان‌بر است ازین جهت امام علی ع در مورد مهدی عج می فرماید: او پس از یک دوره ی حیرت کار خویش را آغاز می کند. و تصمیم می گیرد برای اینکه مردم زمینه ی لازم را برای قبول مهدی بودن و دعوت وی را داشته باشند شروع به روشنگری  در مورد  حقایق مهدویت  کند چون مشاهده می کند  تمام مردم در مورد شناخت مهدی موعود حقیقی تصورات غلط و خرافی و انحرافی دارند و باید این تصورات غلط با کار فرهنگی و روشنگر های مداوم اصلاح گردد و ازین جهت فعالیت روشنگری خود را ابتدا از طریق غیر  مستقیم و امکانات زمان ما که  فضای مجازی است  شروع می کند  چون تمام تریبون‌ها در  اختیار  حاکمیت بنی عباس دوم است و راهی به جز فضای مجازی نیست و به نوعی از طریق فضای مجازی در جامعه اعلام حضور می کند و ازین به بعد دوره ی حضور امام شروع می شود. در این روشنگری ها چه بسا تعدادی  از طریق فَضای مجازی با وی و اندیشه هایش آشنا می شوند و تعداد انگشت شماری از مؤمنان روشنفکر و پرهیزگار و اهل تحقیق و مجاهده برای رسیدن به حقیقت به وی ایمان می آورند . ولی تعداد این افراد بسیار کم و چون مروارید سیاه  کمیاب هستند چون شدت انحرافات در  مهدویت بسیار بالاست و بسیاری هنوز باورهای خرافی و انحرافی از مهدی موعود حقیقی دارند و سطح مطالعه و تحقیق نیز در محیط اجتماعی او به شدت پایین است.  ولی به هر حال این روشنگری ها ادامه می یابد و کم کم نخبگانی از جهان اسلام با پیام‌های این نهضت و روشنگری ها آشنا می شوند و بخاطر  غنای فکری و فرهنگی که دارند و اهل مطالعه در  مورد روایات مهدویت می باشند کم کم  به او ایمان می آورند  ولی باز تعداد منکرین   نسبت به مومنین  او بسیار بیشتر  است و اصلا قابل مقایسه نیست . در این حال خداوند شرایط و تحولات سیاسی  جامعه را به سمتی می برد که شرایط برای شروع مرحله ی سوم  حیات حضرت مهیا شود . اتفاقات ناگوار طبیعی و غیر طبیعی مانند بیماری های فراگیر  ، طوفان و سیل و قحطی و جنگ و اختلافات داخلی در  جامعه  شکل می گیرد . آخرین رهبر بنی عباس دوم در سن بالا فوت می کند و بر سر جانشینی او بین ارکان حاکمیت اختلاف و درگیری اشکار  رخ می دهد و همین درگیری داخلی حاکمیت را دچار سستی و  تزلزل می کند مردم به شدت از ظلم و اختناق موجود و ناکارآمدی حاکمیت از سالها پیش ناراضی هستند و آماده ی قیام عمومی می باشند خراسانی از خارج  مرزها طرفداران زیادی در داخل و خارج پیدا کرده و در این زمان فرصت را غنیمت می شمرد و هجوم نظامی را از شرق بر علیه حاکمیت بنی عباس دوم آغاز می کند ‌. از  طرفی نیروهای آمریکایی از جنوب و خلیج فارس نیز هجوم همه جانبه را از  جنوب به کشور شروع می کنند  همانطور که در روایات  پیش بینی شده مردم در کشور دچار ترس و وحشت عظیمی از این هجومها می  شوند. نیروهای آمریکایی بازوی نظامی حاکمیت دجال جهانی می باشند و ماموریت دارند که تحولات دوران ظهور را کنترل و مدیریت کنند تا در این تحولات زمینه برای ایجاد حاکمیت مهدی عج فراهم نشود و وقتی قیام خرآسانی را و هجوم او به حاکمیت دست نشانده ی بنی عباس دوم مشاهده کردند طبق فرمان دجال ماموریت دارند پیش دستی کنند و قبل از اینکه خراسانی و مردم در داخل کار حاکمیت را یکسره کنند و بر  اوضاع  کشور و حاکمیت مسلط شوند نیروهای آمریکایی و دجال غرب خودشان حاکمیت دست

نشانده را مانند رضا شاه   و پسرش از میان بردارند و قبل از اینکه خراسانی و مردم در داخل نمایندگان حقیقی خود را به قدرت برسانند پایتخت کشور را مانند عراق و افعانستان تصرف کنند  و حاکمیت دست نشانده ی دیگری  جایگزین آن کنند ولی در این زمان  هم خراسانی و هم مردم دارای هشیاری سیاسی هستند و بصیرت لازم را دارند و دست دجال توسط روشنگری های مهدی موعود  برای مردم رو شده و اجازه و فرصت این کار را به نیروهای دجال نمی  دهند و خودشان از   داخل و شمال کشور با رهبری قیامگری از سادات حسنی قیام خود را آغاز می کنند . در این حال خراسانی نیز از شمال شرق به کمک آنها می شتابد  و این دو  قیامگر قبل از نیروهای آمریکایی وابسته با دجال کار حاکمیت فاسد بنی عباس دوم را تمام می کنند .  در این حال بر  سر رهبری این نهَضت بین  گروه‌های قیامگر  برای رهبری  نهضت اختلاف شدید می افتد و بیم آن می رود که  این اختلافات به جنگ داخلی منتهی شود که ناگهان ندای آسمانی تکلیف را برای همه مشخص می کند و مهدی موعود را که در بین قیامگران به صورت ناشناس حضور دارد به صورت آشکار برای مردم مشخص می کند  و   به این ترتیب  ظهور آشکار مهدی موعود آغاز می شود و همه اورا می شناسند و به او ایمان می آورند  و او نیز رهبری قیام را به عهده می گیرد  قبل از این اتفاق چند ماهی است سفیانی نیز در ناحیه ی سوریه و اردن  شورش کرده و با تصرف انجا به سوی عراق لشکر کشی می کند. . در  این حال یمانی حقیقی و موعود نیز برای مقابله با سفیانی قیام خود را شروع کرده و  به مهدی ایمان آورده و  آماده ی حرکت  به سوی عراق و مقابله با سفیانی می باشد.  دو  سه ماه از ندای آسمانی و ظهور آشکار مهدی گذشته و در ماه محرم  امام با کشته شدن نفس زکیه در مکه که  نماینده ی او می  باشد  . قیام عمومی و آشکار خود را شروع می کند و با سرکوب مخالفان در ایران برای مقابله با سفیانی  که عامل دجال غرب است هجوم خودرا با عراق و عربستان شروع می کند . ازین جهت پیامبر اسلام به اعراب می فرماید زمانی همین ایرانی ها برای حاکمیت اسلام با شما می جنگند همچنانکه شما در صدر اسلام برای قبول اسلام با آنها  جنگیدید. این معنی حقیقی چهار کلمه ی غیبت ، حضور ، ظهور و قیام  می  باشد   و نیز نمایی از مراحل چهارگانه ی حیات منجی موعود  البته با توجه به روایات مهدویت می باشد.     سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.