نهضت سید حسنی در گیلان

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عزاداری» ثبت شده است

یکی از وقایع مهم تاریخ  اسلام و شیعه قیام امام حسین ع و عاشورا می باشد . آن چیزی که اخوندها معمولا بر روی منبرها بیان می کنند  این است که امام حسین بخاطر  این بر علیه یزید قیام کرد و یا او بیعت نکرد که یزید شخصی شراب خوار ، میمون باز ، زنباره و خلاصه فاسد یود و لیاقت حاکمیت مسلمین را نداشت و اکنون ما باید بخاطر شهادت امام حسین چهل شبانه روز ضجه و زاری کنیم و بر سر و سینه  بزنیم و عزاداری کنیم تا خدا گناهان مارا بیامرزد و هر قطره ی اشکی که کسی برای امام حسین بریزد خدا تمام گناهان اورا می آمرزد. و این توصیه به شیعیان باعث رواج گناه و   فساد و بی اخلاقی  شیعیان نیز شده چرا که افراد بوالهوس و شیعه نمایان با اعتماد به این حرف باطل اخوندها در طول سال هرگونه گناه و فساد را مرتکب می شوند و  مطمئن هستند با ریختن یک قطره اشک برای امام حسین تمام گناهان آنها پاک می شود و غافل هستند که این سخن باطل آخوندها مخالف آیات صریح قرآن است که می فرماید: هیچ کس بارگناه کسی را به دوش نمی کشد . در حرمت و حرام بودن عزاداری افراطی در قرآن و سنت پیامبر اسلام و اهل بیت نیز قبلا مطالبی را بیان و اثبات کردیم که امام حسین ع در  شب عاشورا حتی خواهرش را از ضجه و زاری و عزاداری افراطی بعد از شهادتش برحذر داشته . ولی خب شاید نظر اخوندها از نظر امام حسین ع و پیامبر بالاتر باشد و ما خبر نداریم . بهر حال براستی اما فلسفه ی واقعی عاشورا و قیام امام حسین ع چیست؟ در این مورد باید گفت که قیام و یا به عبارت صحیحتر حرکت امام حسین ع در برابر یزید و عدم بیعت با او در ادامه ی راه امام علی ع و امام حسن مجتبی ع در مقابله با یک بدعت خطرناک در حاکمیت مسلمین بود و آن این بود که تا زمان  امام علی ع یعنی خلیفه ی چهارم سنت صحیح اسلامی در انتخاب خلیفه و حاکم مسلمین حاکمیت شورایی مبتنی بر بیعت مردم با خلیفه و یا به تعبیر امروزی تعیین خلیفه با رای مردم و مسلمین بود . و حتی خود امام علی ع در در نهج البلاغه صراحتا حاکمیت خود را بر  مردم یک امر زمینی و مردمی می داند هر چند مقام امامت را به عنوان یک شان و مقام آسمانی از طرف خدا دارا بود . و حتی در  نامه ی خود  به معاویه نیز به او تذکر  داده که مسلمین مرا به عنوان خلیفه انتخاب کردند همانگونه که سه خلیفه ی قبلی را مردم انتخاب کردند. ولی مشکل اینجا بود که معاویه که شخصی فرصت طلب و قدرت طلب بود نمی خواست  این سنت صحیح اسلامی را قبول کند و تصمیم داشت این روند را به نفع خود  و خانواده اش تغییر دهد و خلافت مسلمین را تبدیل به سلطنت موروثی از پدر  به فرزند کند و این بدعتی خطرناک و انحرافی بزرگ در دین اسلام و حاکمیت سیاسی بود که هنوز نیز جامعه ی اسلامی با تبعات آن مواجه است و هنوز اکثر حاکمان ممالک اسلامی نه بر  اساس رای و خواست واقعی مردم بلکه با زور چکمه و دیکتاتوری نظامی  حاکمیت آنها با کودتا تعیین می شود و یا اوایل کار با فریب مردم با ظواهر دینی و بعد با توسل به نیروهای نظامی عده ای شیاد با نام دین بر مردم حکم می رانند  و یک نوع استبداد دینی را در جامعه حاکم می کنند که هر دو نوع حکومت یاد شده نیز می دانیم  در حقیقت دست نشانده و دست‌پخت   سرویس های جاسوسی دجال یا نظام سلطه ی جهانی  در کشورهای اسلامی هستند . و واقعا مردم در انتخاب این حاکمان هیچ نقشی ندارند و تمام انتخابات هم فرمالیته و با تقلب و دستکاری و مهندسی شده برای فریب مردم می باشد. بگذریم به  حال امام علی ع تا توانست در  برآبر  این بدعت معاویه ایستادگی کرد ولی یارانش با او همراهی نکردند تا در  این مبارزه  با دسیسه ی به احتمال زیاد عمرو عاص به شهادت رسید . امام حسن مجتبی ع نیز که بعد  از پدر  مردم با او بیعت کردند در همین راه مبارزه و ایستادگی کرد و چون خیانت یاران خویش را دید و یاوران قابل اعتمادی نداشت مجبور  به صلح مصلحتی با معاویه شد با این شرط که معاویه به این سنت صحیح اسلامی در  تعیین خلیفه با بیعت مردم بدون استفاده از اهرم زور و ثروت پایبند بماند و بعد از خودش فرزندش یزید را بدون توجه به خواست مسلمین جانشین خود  نکند  و خلافت مسلمین را به شورا و بیعت مسلمین واگذار کند . معاویه ابتدا با ریاکاری و برای فریب مردم این اصل را پذیرفت ولی  بعد از شهادت امام حسن ع  ودرست اندکی قبل از مرگ خود عهدشکنی کرد و پیمان نامه ی صلح را نقض کرد و برخلاف پیمان نامه با امام حسن مجتبی ع فرزندش یزید را بعد از خود بدون توجه به خواست اکثریت مسلمین که راضی به این کار  نبودند (چون یزید فردی فاسد و معلوم الحال بود) بر اریکه ی قدرت نشاند  و  اینجا بود که امام حسین ع دیگر  سکوت را جایز ندانست  و  با بیعت با یزید مخالفت کرد و با نامه نوشتن  کوفیان به وی  برای قبول خلافت و عهدشکنی آنها  فاجعه ی  تاسف بار عاشورا به

وقوع پیوست . و این است فلسفه ی واقعی عاشورا که آخوندهای منبری از بازگو کردن آن ابا دارند و   آن را از مردم کتمان می کنند و به جای آن خرافات و بدعت‌های عزاداری و خودزنی و ...در بین مردم  رواج می دهند چون می دانند که اگر مردم به فلسفه ی واقعی عاشورا که لزوم حاکمیت صالحان با رای و   نظر واقعی   مردم است آشنا شوند و به حقیقت پی ببرند بر  علیه حاکمیتهای طاغوتی خویش قیام خواهند کرد و  حتی یک روز نیز آنها را بر تخت حاکمیت خود باقی نخواهند گذاشت و اینجاست که در می یابیم  که طبق روایات صحیح مهدویت، چرا مهدی موعود عج درست در روز عاشورا قیام جهانی خویش را شروع می کند چون راه مهدی عج در حقیقت همان راه امام حسین ع  و دیگر ائمه ی هدی  می باشد .  " بدرستی که حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است "  سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

 یکی از بدعت‌های زشت در میان برخی فرقه های اسلامی بدعت عزاداری افراطی و ضجه و خود زنی و خود آزاری بیهوده است آیا این امور منشا قرآنی و اسلامی دارند؟ مسلم است که تمامی احکام و سنن اسلامی ریشه در قرآن کریم و سنت پیامبر اسلام دارد؟ واگر حکمی منشا قرآنی  نداشته باشد و به عکس حکم مخالف آن در قرآن و سنت پیامبر اسلام آمده آن امر بدعت و خرافه محسوب می شود در مورد عزاداری افراطی و ضجه و خودزنی نه تنها حکمی در تایید این امر در قرآن و سنت پیامبر نیامده بلکه ازآن نهی نیز شده پس مسلم است این یک بدعت زشت  و شیطانی در آیین پاک   توحیدی اسلام است در قرآن کریم خداوند از زبان شهیدان راه حق به بازماندگان توصیه می کند که نه تنها  برای شهیدان عزاداری نکنند بلکه حتی ترس و اندوهی نیز نداشته باشند. آنجا که می فرماید: ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون فرحین بما آتیهم الله من  فضله ویستبشرین بالذین لم یلحقوا بهم من خلفهم الا خوف علیهم و لاهم یحزنون ....هرگز نپندارید کسانی که در راه خدا کشته شده اند ' مرده اند بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزی می خورند و به کسانی از بازماندگان که به آنها نپیوسته اند بشارت می دهند که ترس و اندوهی نداشته باشند .  علاوه بر این آیه خداوند در آیات بسیار دیگر مؤمنان را توصیه کرده که غم و اندوه نداشته باشند و هیچگاه حتی یک مرتبه توصیه به عزاداری و گریه و غم و اندوه نکرده.  حال این بدعت زشت عزا و ضجه و خودزنی در اسلام از کجا پیدا شده باید از ایادی شیطان این را پرسید؟ علاوه بر  این در سنت پیامبر نیز  عزا و خودزنی و ضجه بسیار نهی شده و پیامبر به یاران می فرمود از ضجه و خودآزاری در عزاداری خود داری کنند . حتی در واقعه ی کربلا نیز امام حسین ع به خواهر خود زینب سفارش کرد که بعد از شهادت هیچگاه ضجه و زاری و خودزنی برای او  نکند و صبور باشد. پس کلا عزاداری آن هم به این شکل زشت افراطی آن در اسلام ریشه و جایگاهی ندارد و مدارکی وجود دارد که از زمان صفویه این نوع عزاداری افراطی از دول استعمارگر مسیحی وارد جهان اسلام بخصوص ایران شده و روز به روز بر بدعتها و خرافات آن نیز افزوده شده.علاقمندان و طالبان حقیقت می توانند به آثار مرحوم شریعتی به خصوص کتاب  تشیع علوی و تشیع صفوی او مراجعه کنند.   چیزی که اهل بیت در مورد عاشورا فرموده اند فقط ذکر داستان عاشورا و درس گرفتن از مسائل سیاسی آن بوده تا مردم در هر زمانی جبهه‌ی حق را از باطل تشخیص دهند و ناخواسته حامی جبهه‌ی باطل مانند زمان امام حسین ع نشوند چون از دید اهل بیت هر روز عاشورا و هر سرزمین کربلاست  این به معنی عزاداری و گریه ی بیهوده در هر روز از سال و در هر مکانی نیست بلکه مقصود این است که جبهه‌ی حق و باطل در هر زمان و مکانی  ممکن مانند روز عاشورا و کربلا در برابر هم صف آرایی کنند و باید مردم مواظب باشند طرفدار جبهه‌ی باطل نشوند.