نهضت سید حسنی در گیلان

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

طبقه بندی موضوعی

۱۰۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مهدی_موعود» ثبت شده است

 در زمینه ی ملاک دعای درست و خالص از نظر خدا و قرآن کریم پیش ازین توضیحات لازم را داده ایم گفتیم که دعا زمانی مورد قبول خداوند قرار می گیرد  که خالصانه و فقط  از خدا و به درگاه خدا باشد و اشخاصی دیگر را در دعا کردن با نام خدا یاد نکنیم و  حاجات خود را بجز از خدا از کسی نخواهیم چون خدا می فرماید : و همراه خدا احدی را به دعا نخوانید و در سوره ی حمد نیز می خوانیم : فقط تو را می پرستیم و فقط از تو یاری می جوییم . چون دین مورد قبول خدا در  قرآن دین خالص آلهی است و این با صراحت در قرآن نیز ذکر شده پس دعا نیز باید کاملا و فقط  خالصانه  با نام  و برای خدا باشد نه احدی دیگر یکی از دلایلی که بسیاری از دعاهای مردم اجابت نمی شود همین شرک در عبادت و دعا کردن است پس دعاهایی مثل یا خدا به حق فلان امام و یا پیامبر یا حضرت عباس فلان حاجت مرا برآورده گردان کلا از نظر خدا شرک آمیز و باطل است و نه تنها برآورده نمی شود بلکه باعث خشم خدا و نزول بلا هم می شود چون از نظر خدا شرک تنها گناهی است که بخشودنی نیست .اگر بخواهید طرز صحیح دعای خالصانه را یاد بگیرید قرآن را با معنی تحت الفظی با دقت بخوانید   و ببینید که هر کدام از انبیا و اولیای الهی چگونه دعا می کردند آیا در دعا غیر از خدا و نامهای او کسی یا چیز دیگر می خواندند.؟ مسلما خیر پس طریق صحیح دعا کردن نیز همین دعای خالصانه فقط با نامهای نیکوی خدا و یاری و حاجت خواستن فقط از خداست نه کسی دیگر . بر این اساس اگر دعاهای مفاتیح و دیگر کتب دیگر را مطالعه کنید خواهید دید که بسیاری از آنها دعاهای غیر توحیدی و شرک آلود است چون در آنها در کنار نام خدا نام اولیای او در دعا بسیار استفاده شده که تماما شرک آمیز و باطل است . آما دعاهایی نیز در آن دیده می شوند که بسیار ناب و توحیدی هستند  مثل دعای خالص و توحیدی کمیل که چون گوهری در میان این دعاهای  شرک آمیز می درخشند مثلا این به اصطلاح دعای توسل بسیار شرک آمیز و و غیر توحیدی است چون در کنار نام خدا برای حاجات از نام امامان نیز استفاده می شود بر این اساس  خود ما می توانیم بر اساس این ملاک قرآنی که بیان کردیم دعاهای خالص و توحیدی را از دعاهای شرک آمیز تشخیص دهیم و از خواندن دعاهای شرک آمیز کاملا توبه و پرهیز کنیم در این صورت می توانیم بگوییم در حال عبادت خالصانه ی خدا هستیم .

طاغوت در لغت و ریشه ی کلمه در عربی از واژه ی   طغی    به معنی فراتر رفتن شخصی یا چیزی از حد متعارف خود می  گرفته شده مثلا وقتی که رودخانه بر اثر بارانهای زیاد سیلابی می شود و از همان حد متعارف خود که بطور معمول جریان دارد و دیوارهای خود خارج می شود  در عربی می گویند اصطلاحا طغیان کرده  یعنی از حد خود خارج شده حال واژه ی طاغوت   در قرآن نیز درست در همین معنا به کار رفته یعنی کسی و یا سیستمی شیطانی که از حد و اندازه ای که خدا برایش تعیین کرده  خارج شده  مثلا خداوند در مورد فرعون زمان حضرت موسی می فرماید : آنه طغی ...یعنی او طغیان کرده و از حد خود فراتر رفته و گندتر از دهن خودش سخن می گوید و می گوید:  منم پروردگار برتر شما   پس او در حقیقت طاغوت است .حال در دوران ما طاغوت یا حاکمیت طاغوت نیز از حد خود و فرامین الهی فراتر رفته و ازین جهت طاغوت نام دارد و اما طاغوت از نظر  قرآن کریم چه خصوصیاتی دارد، ؟ ۱_ طاغوت و سردمداران آن به نوعی ادعای خدایی می کنند چون خدا در آیه الکرسی می فرماید: تنها خدا ولی مؤمنان است  ولی رهبر حاکمیت طاغوت  می گوید من ولی مطلق فقیه شما می باشم ۲_ حاکمیت طاغوت می گوید شعائر دینی چون حجاب اجباری است ولی خداوند در همان آیت الکرسی می فرماید در دین اجباری نیست ۳_ حاکمیت طاغوت ادعا می کند که کار  او اصلاح گری بین مردم است ولی در عمل کارش جز فساد و فتنه انگیزی نیست و در اوایل سوره ی بقره  خداوند در این مورد به مردم تذکر می دهد ۴_ حاکمیت طاغوت به تعبیر قرآن حرث و نسل  یعنی  تولید و اقتصاد و نسل بشر را از بین می برد و با فساد اقتصادی گسترده اقتصاد و تولید را نابود می کند و با فتنه انگیزی و جنگ در مناطق دنیا و  تولید  و انتشار ویروسهای خطرناک  نسل بشر را نابود می کند . ۵_ طاغوت خواهان جنگ و کشتار و خونریزی است و خداوند طالب صلح و دوستی بین بشر می باشد ۶_ حاکمیت طاغوت در عصر  حاضر بین مردم انواع تبعیض های عقیدتی ؛ نژادی ؛ جنسیتی ، اقتصادی و...قائل است و به گفته ی رهبر خود مردم را به دو گروه خودی  و  ناخودی تقسیم می کند و تمام امتیازات اقتصادی  و ...را فقط به خودی ها می دهد و رفاه برای بقیه ی مردم را کار بی خودی می داند  درست مانند فرعون که بنی اسرائیل را به بردگی می گرفت و آنها را کشتار می کرد اما به قوم خود انواع رفاه و امکانات را می داد  و در حقیقت بین مردم  تبعیض قائل بود.  ۷_ حاکمیت طاغوت از نظر قرآن ریاکار و منافق است و به مردم دروغ می گوید : خداوند در  این مورد  می فرماید : و از مردمان کسی است که سخنان زیبا می گوید و خداوند را شاهد گفتار خود معرفی می کند ولی در حقیقت در قلب خود دشمن ترین دشمنان به خدا و رسول و مردم است ۸_ حکومت طاغوت فاسق است یعنی درست مخالف احکام قرآن عمل می کند مثلا خدا رباخواری را نهی می کند ولی حاکمیت طاغوت  رسما بانک‌های ربوی ایجاد می کند . و.....اینها مهمترین مشخصات حاکمیت طاغوت در قرآن کریم است به نظر شما این خصوصیات با چه حاکمیت طاغوتی در عصر حاضر کاملا مطابقت دارد؟          سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

 قبلا بیان کردیم که یکی از دلایل محکمی که ثابت می کند که مهدی موعود عج در زمان ما به دنیا می آید نه ۱۲۰۰ سال پیش این مورد است که مشخصاتی که اهل بیت برای او بیان کرده اند مشخصات و ویژگی های یک شخص امروزی و درگیر با مسائل اجتماعی و یا مشکلات مالی  است نه یک شخص ۱۲۰۰ ساله ی موهوم. مثلا یکی از القابی که اهل بیت به او داده اند غریم است که به آن اشاره شد . و خود این لقب یعنی خسارت دیده ی مالی نشان از این دارد که وی شخصی امروزی مانند دیگر مردم است که ممکن است دچار حوادثی مانند خسارت و زیان مالی نیز شود . سید حسنی در مورد  این لقب توضیح می دهد چون  مهدی موعود به صورت یک شخص گمنام نسبت به ظلم و جور طاغوت مرتبا اعتراض می کند و از حاکمیت طاغوت انتقاد می کند سیستم جاسوسی حاکمیت طاغوت که زیر نظر مستقیم دجال جهانی عمل می کند او را به عنوان یک مخالف سیاسی گمنام و عادی شناسایی می کند و افراد شیادی را اجیر و آموزش می دهد که با وی مناسبات مالی و اقتصادی ایجاد کنند  و در این معاملات به وی خیانت کنند و اموال اورا غارت کنند . و متواری شوند تا اورا از نظر مالی و اقتصادی تحت فشار قرار دهند ( طاغوت با اکثر مخالفان عقیدتی و سیاسی این روش را بکار می برد) مهدی عج که متوجه نقشه ی آنها می شود خود مستقیما به تعقیب این دو شیاد و مزدور می پردازد  و مکان آنها را شناسایی می کند    و از پلیس دستگاه طاغوت می خواهد آنها را دستگیر کنند . آنها  ابتدا قبول نمی کنند ولی چون تعداد زیادی از مردم از این دو شیاد بخاطر غارت اموالشان معترض هستند به ناچار آنها را دستگیر می کنند ولی در جلسه ی دادگاه  وقتی امام با عنوان یک جوان عادی  دعوی خودرا مطرح می کند و دلایل و مستندات کافی نیز  به قاضی دادگاه مبنی بر مجرم بودن این دو شیاد ارائه می کند   به دستور مستقیم حراست دادگستری و حفاظت اطلاعات  ابتدا وکیل امام را مجبور می کنند که در دفاع از پرونده ی امام خیانت کند و به نفع مجرمان در دادگاه صحبت کند و حتی از مجرمان به زیان امام رشوه بگیرد بعد قاضی دادگاه را مامور می کنند بیهوده یک پرونده را که می شد با توجه به دلایل کافی چند ماهه برای آن رای نهایی صادر کند چندین سال با بهانه های واهی به عقب بیندازد و بعد هم به گونه ای رای صادر کند که در نهایت حکم ناعادلانه  و به زیان  امام صادر شود و هر چند نیز امام به این رای اعتراض می کند قاضی خودفروخته به نفع او رای نمی دهد و درنتیجه  امام دچار زیان مالی هنگفتی در این مورد می شود و به معنی واقعی غریم یا خسارت دیده ی مالی واقعی  می شود و با وجود تلاش فراوان در این چند سال  به حق خویش نمی رسد .ازین جهت با اینکه وی قبل از این اتفاق؛ فردی متمکن و ثروتمند از نظر مالی بود تبدیل به یک ورشکسته ی مالی می شود و فشار اقتصادی فراوانی به وی و خانواده اش در دوران تورم و وضعیت بد اقتصادی وارد می شود همچنانکه که مشرکان مکه در شعب ابیطالب نیز در مکه پیامبر و بنی هاشم را محاصره ی اقتصادی کردند و فشار مالی فراوانی به آنها وارد کردند.. این است داستان غم انگیز غریم اهل بیت ع   .   سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

 یکی از مواردی که در قرآن کریم در آن یاد شده موجودی تحت عنوان دابه الارض است . در قرآن کریم در این مورد می فرماید: وقتی که زمان وعده ی الهی ( ظهور منجی) فرا رسید دابه  یا جنبنده ای از زمین برانگیخته می کنیم که ( او می گوید) همانا مردم به نشانه های ما یقین نمی کنند.  مفسران در طول تاریخ تفسیرهای مختلفی از دابه الارض بیان کرده اند ولی هیچ کدام حق مطلب را ادا نکرده اند و خودشان نیز به درستی تفاسیر خود یقین نداشتند.  اما بواقع دابه الارض چیست و یا کیست ؟ در این مورد  نظر امام این است که اولا دابه به معنی هر چیز و موجود زنده ای است که بر روی زمین حرکت و جنبشی دارد و مثلا شامل یک کرم خاکی تا یک انسان و یا حیوان هم می شود و اما در این آیه می فرماید : که این جنبنده دارای عقل و شعور و تکلم است و می گوید : مردم به نشانه های خدا ایمان نمی آورند پس این جنبنده قطعا حیوان یا حشره نیست و انسان است . و اما این انسان کیست ؟ در این مورد نظر امام این است که این انسان زنی یا دختری مومنه است که در آخر زمان یکی از اولین کسانی است  که خداوند توفیق شناخت و آشنایی   امام زمان را از طریق سید حسنی به او  می دهد و او از طریق امکانات موجود این عصر یعنی فضای مجازی  پیام‌های امام را از طریق سید حسنی بین مردم منتشر می کند و اصرار نیز دارد که سخنانش عین حقیقت است و نشانه هایی نیز برای شناخت امام زمان یا مهدی موعود حقیقی بیان می کند ولی در اوایل کار بسیاری از مردم و مخاطبان  سخنانش را باور نمی کنند   و به درستی سخنانش یقین نمی کنند و علت نیز آن است که فضای مجازی پر شده از مدعیان  کذاب و دروغگو که ماموریت دارند از طریق سیستم شیطانی دجال مهدویت را لوس کنند . و مردم نیز خیال می کنند که این نیز از مدعیان کذاب می  باشد . در این حال آن زن یا دختر مومنه از روی حسرت به امام و سید حسنی پیام می فرستد که " همانا مردم به نشانه های خدا( ولی خدا) یقین پیدا نمی کنند ." البته برخی نیز ایمان می آورند ولی به مرتبه ی یقین که یک درجه بالاتر از آیمان است در مورد شناخت حضرت نرسیده اند . و این تفسیر امام کاملا منطقی و مطابق با واقعیت است . و تای آخر دابه در عربی نیز علاوه بر مفرد بودن جنبنده  در اینجا شاید نشانه ی مونث بودن او نیز می باشد اتفاقا امام علی ع نیز در یکی از پیش گویی های خود در مورد حوادث  آینده وقتی از او در مورد دابه الارض پرسیدند همین را بیان کرد که او زنی مومنه است که مانند دیگر مردم غذا می خورد و در بازارها  قدم می زند( موجود عجیب و غریبی  نیست)   مثل ادعای برخی ها که از نادانی در مورد تفسیر دابه الارض بیان کرده اند.که او یک موجود عجیب و غریب با شکلی خاص است که از زیر زمین بیرون می آید.   سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

چرا صدقه دادن از نظر روایات اسلامی به خصوص سخنان اهل بیت عمر انسان را زیاد می کند . در این مورد باید گفت : دلیل این امر نیز فلسفه ی عمیقی دارد . در توضیح باید گفت که این امر به داستان آفرینش و فلسفه ی خلقت انسان‌ها بر می گردد  . در قرآن کریم   علاوه بر اینکه می فرماید من جن و انس را نیافریدم مگر برای اینکه مرا عبادت کنند در آیه ای دیگر هدف دیگر خلقت را اینگونه می فرماید: انسان‌ها را برای این خلق کردیم تا بدانیم اعمال کدام یک بهتر است . پس در این آیه نیز هدف از خلقت را آزمایش انسان‌ها می داند که کدام یک اعمال خیر و بهتری انجام می دهند پس انجام اعمال خیر نیز از اهداف خلقت انسان و زندگی او بر روی این کره ی خاکی است . حال اگر کسی در این دنیا در طول حیات خویش مرتبا اعمال خیر انجام دهد در جهت هدف خلقت و آفرینش دارد تلاش می کند و گام بر می دارد و برای همین خدا نیز عمر وی را بیشتر می کند و اورا از خطر های جانی نجات می دهد تا او بیشتر زنده بماند و اعمال خیر بیشتری انجام دهد و به درجات و پاداش بیشتری دست بیابد و یکی ازین اعمال خیر صدقه و انفاق در راه خداست و ازین جهت معروف است در روایات اسلامی که صدقه بلاها رفع و عمر انسان را طولانی می کند در این مورد در قرآن کریم می فرماید:  در راه خدا انفاق ( صدقه) کنید و با دستهای خود، خویش را به هلاکت نیندازید.  ولی اگر کسی خلاف و عکس این رویه انجام داد عواقب آن نیز نزول بلاهای جانی بر وی و کوتاه شدن زندگانی وی در این دنیاست چون خدا مشاهده می کند که وی در جهت خلاف اهداف خلقت زندگی و حرکت می کند و رحمانیت خدا ایجاب می کند اورا بیش ازین زنده نگذارد تا بار گناهان و سقوط وی بیشتر نشود وازین جهت برخی گناهان مانند قطع صله رحم و ...عمر انسان را کوتاه‌تر می کنند . و فلسفه ی صله ی ارحام نیز که باعث طولانی شدن عمر انسان می شود این است که خداوند زندگی جمعی و ارتباط با نزدیکان و خویشاوندان  البته اگر صالح و با خدا باشند و فاسد نباشند را دوست دارد و زندگی در انزوا و گوشه گیری و رهبانیت را اصلا دوست ندارد و وقتی کسی  با خویشاوندان و نزدیکان رفت و آمد دارد علامت این است که وی طالب زندگی جمعی و خوبی کردن به اطرافیان است و بهتر است چنین کسی عمر بیشتری داشته باشد  چون طالب زندگی با اطرافیان است و از دوری آنها دلگیر می شود پس خداوند نیز که ارحم الراحمین است دوست ندارد با مرگ چنین کسی  باعث جدایی او از خانواده و نزدیکان و خویشاوندش شود که اورا به شدت دوست دارند بنابراین  عمر اورا طولانی تر می کند . در حقیقت هر عمل ما در زندگی دنیایی پیام و نشانه ای  به ملکوت می فرستد  و خداوند نیز بر اساس این نشانه ها و اعمال در مورد ادامه ی زندگانی و مرگ ما حکم می کند. در قرآن کریم در مورد  رفتار خوب و صله رحم هشدار می دهد که: ای کسانی که ایمان آوردید در مورد رفتار با اولی الارحام  یعنی نزدیکان از خداوند بترسید چون او مراقب اعمال شماست .

تولی و تبری همانطور که می دانیم از فروع دین می باشد . تولی در لغت به معنی دوستی و تبری در لغت به معنی بیزاری از کسی می باشد. واما فلسفه ی این دوستی و بیزاری در اسلام چه چیزی می تواند باشد؟ گفتیم که هر کدام از احکام قرآنی و اسلامی حکمت و فلسفه ای دارد. تولی و تبری به یک اصل روان شناسی  و اصول علم اخلاق بر می گردد که بیان می کند  .  همنشین خوب و یا بد بر انسان خواه ناخواه تاثیر سو و بد دارد.  به این معنی که انسان اگر در کنار یک انسان فاسد از نطر اخلاقی و عقیدتی قرار بگیرد و مدتی همصحبت و همنشین وی شود خواه ناخواه اخلاق فاسد آن شخص و عادات و رذیلتهای درونی شخص فاسد در  وی اثر خواهد کرد و اورا نیز فاسد می کند حتی اگر آن شخص با اراده نخواهد عقاید و عادت همنشین فاسد خود را قبول کند به ناچار آن عادات و رذیلتهای بد درونی آن شخص در وی اثر بد می گذارد حتی اگر یک کلام نیز با آن شخص فاسد سخن نگوید و مرتبا  گفتارش را انکار کند و فقط در کنارش بنشیند. علمای علم اخلاق و پیشوایان دینی مثالی خوب در این مورد آورده اند تا قضیه به ذهن نزدیکتر شود و فرموده اند: مثل همنشین بد و فاسد مانند مردار است که اگر کسی در کنار آن قرار بگیرد اگر نیز دست به مردار نزند بوی بد مردار در او نیز اثر می کند و وقتی از مردار جدا شود بدنش بوی بد می گیرد و مثل همنشین و دوست خوب مانند عطار است که اگر در کنار او قرار بگیری اگر نیز دست به عطرهای وی نزنی و ازو عطر هم نخری و به بدنت نزنی باز همان همنشینی با وی باعث می شود که بوی بدن تو هم خوش و عطرآگین شود . ازین جهت در دین اسلام هم مسئله تولی و تبری یعنی دوستی و همنشینی با دوستان خدا و دوری و بیزاری و عدم هم نشینی و هم صحبتی با آنها توصیه ی فراوان شده حتی اگر این دشمن خدا از نزدیکان تو باشد . چنانکه حضرت ابراهیم از آزر و هم نشینی با او کناره گرفت گرچه آزر نیز ابراهیم را از خود راند ولی حضرت ابراهیم هم خود دوست داشت از وی جدا شود چون تمایلی به مصاحبت با یک مشرک و کافر که عقایدش فاسد بود را نداشت هرچند از نزدیکان او باشد . در قرآن کریم برخی موارد وقتی بیان میکند از رجس یعنی پلیدی هجرت و دوری کن برخی  موارد مقصود همنشین فاسد و بد می باشد. به قول مولانا : تا می توانی می گریز از یار بد     یار بد بدتر بود از مار بد        مار بد تنها تورا بر جان زند       یار بد بر دین و بر ایمان زند       و یا سعدی در اواخر آن شعر معروف خویش در مورد تاثیر همنشین خوب می فرماید:  کمال همنشین در من اثر کرد         وگرنه من همان خاکم که هستم . در قرآن کریم می فرماید: برخی از جهنمی ها ازشدت  پشیمانی می گویند: ای کاش فلانی را دوست خود در دنیا نمی گرفتم چون او باعث گمراهی من شد. با کمال تاسف اکنون نیز با گسترش ارتباطات به خصوص با رسانه های جمعی و مجازی بسیاری از مؤمنان و  نوجوانان خام و کم تجربه که مسلمان زاده نیز می باشند از طریق دوستان و همنشینان بد گمراه و فاسد و بی دین می شوند و ما باید در این مورد مواظب ارتباطات و دوستی های خود و فرزندانمان باشیم تا به عواقب شوم دنیوی و اخروی گرفتار نشویم.    

از بدان دور  شو که صحبت بد      گرچه پاکی تورا پلید کن     آفتابی به این بزرگی را          تکه ای ابر ناپدید کند. 

 

پیر پیمانه کش ما که روانش خوش باد       گفت پرهیز کن از صحبت پیمان شکنان

در کتاب فرقان به عنوان یک خبر غیبی به صراحت بیان شده که به زودی آمریکا از خلیج فارس به ایران حمله ور می شود و این هجوم درست مصادف و همزمان با ظهور و قیام مهدی موعود از شمال ایران خواهد بود در این حال مردم ایران به دو گروه تقسیم خواهند شد یک گروه  مهدی عج را تصدیق و گروهی دیگر او ا شدیدا تکذیب می کنند این هجوم در آینده  ی نه چندان دور اتفاق خواهد افتاد یعنی این هجوم اگر ظرف دو سه سال آینده و همزمان با مرگ رهبر فعلی حاکمیت ایران اتفاق بیفتد نیز چندان غیر منتظره نخواهد بود . اما  پرسش اینجاست که چرا آمریکا درست  در این مقطع زمانی به دستور مستقیم دجال یا حاکمیت واحد جهانی  به ایران حمله خواهد کرد و مثلا این هجوم در ده یا بیست سال گذشته صورت نگرفت . در پایان جنگ ایران و عراق که حاکمیت ایران در ضعیفترین حالت خود بود بطوری که نیروهای عراقی دوباره تا نزدیکی های اهواز وارد کشور شده بودند و حتی مجاهدین و طرفداران رجوی نیز هجوم خود را از شمال غرب آغاز کرده بودند پس چرا آمریکا نه تنها در این زمان از خلیج فارس حمله نکرد بلکه حتی به  نیروهای عراقی هم که به پذیرش صلح ایران توجه نمی کردند و بی محابا به کشور هجوم می آوردند اولتیماتوم داد که بیش ازین جلوتر نیایند. و جنگ ایران و عراق متوقف شد .در این مورد باید گفت که تمام حاکمیت ها ی جهانی و ابرقدرتها تحت نفوذ و تسلط کامل دجال یا نظام سلطه ی جهانی هستند  و بدون اجازه و چراغ سبز آن به هیچ وجه اقدام نظامی و یا سیاسی که منجر به تغییر و تحولی در مناطق مختلف جهان شود انجام نمی دهند و از این جهت ارتش و دولت آمریکا نیز به هیچ وجه نمی تواند بدون اذن و اجازه ی این حاکمیت واحد جهانی اقدامی خودسر انجام دهد وگر نه بلافاصله اگر رئیس جمهور آمریکا و یا هر قدرت دیگر در جهان اقدامی برخلاف دستورات و سیاست‌های  جهانی دجال انجام دهد با روشی مانند کندی رییس جمهور اسبق آمریکا یا  حدف و ترور می شود و یا مانند کارتر و ترامپ از ادامه ی ریاست جمهوری آنها در دوره ی دوم جلوگیری می شود اگر چه طرفداران بسیاری هم در کشور داشته باشند. در سایر کشورها هم سیاست دجال درست به همین صورت می باشد توجه  کنید به روند به قدرت رساندن و سقوط صدام و رضا شاه و پسرش و قذافی،  خوب توجه کنید تا حقیقت را در یابید در هر صورت دجال با رهبران و صاحب منصبان در کشورها مانند مهره ی شطرنج بازی می کند برخی را بنابر سیاست‌هایش یک شبه به قدرت می رساند و برخی را یک شبه حذف می کند  و توانایی چنین کاری را هم دارد. واما پرسش اینجاست که علت حمله ی  آمریکا به ایران در این مقطع زمانی مورد اشاره چیست ؟ در توضیح باید گفت : که حاکمیت فعلی ایران از سال سه سال بعد از انقلاب ۵۷ کاملا تحت نفود و تسلط و کنترل دجال جهانی قرار گرفت و سران اصلی و مستقل و متعهد انقلاب چون مرحوم طالقانی و شهید مطهری و بهشتی و رجایی و باهنر و قطب زاده و بازرگان و بنی صدر یا ترور و اعدام شدند یا خانه نشین و زندانی یا تبعید و فراری شدند و دجال از سال ۶۰ مزدوران دست نشانده و بله قربان گوی خود را چون هاشمی رفسنجانی ، ری شهری ،جنتی و دیگران  را حاکم بر کشور و انقلاب کرد و بلافاصله بمب گذاری ها و ترورها متوقف گردید و دجال و سرویس های جاسوسی وابسته به او از روسیه و انگلیس و اسرائیل تمام تلاش خود را برای محافظت از جان مزدوران دست نشانده ی خود در کشور به کار گرفتند و هر گاه خطر و جنبش مستقل مردمی آغاز شد سران آن را شناسایی و نابود کردند . ولی بعد از چهل و اندی سال این نظام سلطه احساس می کند که دیگر نمی تواند  حاکمیت دست نشانده ی خود را در ایران بیش ازین حفظ و ابقا کند چون نارضایتی های مردمی به اوج خود رسیده و عمومی گشته و بیم آن می رود که با انقلابی ناگهانی و عمومی و مستقل از تحریکات دجال مردم حاکمیت را ساقط و صالحان و نخبگان سیاسی و مستقل و متعهد ایرانی را به قدرت برسانند  و این حاکمیت مستقل دیگر نوکر دجال جهانی نباشد از طرفی دجال مشاهده می کند  که بر طبق روایات اسلامی و مهدویت نشانه های ظهور منجی ک حاکمیت جهانی دجال را تهدید می کند نیز   آشکار شده ازین جهت می خواهد پیش دستی کند و قبل از وقوع قیام منجی و انقلاب مستقل مردمی با یک هجوم گسترده حاکمیت دست نشانده ی خودرا که تاریخ مصرف آن گذشته به ظاهر ساقط کند و دوباره یک حاکمیت دست نشانده و نوکر را که قبلا در خارج مرزها آماده کرده مانند لائیک های جمهوری خواه و یا سلطنت طلبان را جایگزین این حاکمیت دست نشانده ی قبلی کند و باز این حاکمیت دست نشانده  را  حاکمیت مردمی و صالح و ایده آل و آرمانی به مردم ایران معرفی کند .

غافل ازین که دیگر مردم ایران با روشنگری های  مهدوی بیدار شده اند و دست دجال برای آنها رو شده و اجازه ی چنین کاری را به وی نمی دهند و خود با قیام سراسری به رهبری مهدی موعود حقیقی و به یاری خراسانی حقیقی این حاکمیت دست نشانده را نابود و دولت  حق و عدالت صالحان و نخبگان علمی  را بر سر کار می آورند و کم کم  تمام مردم دنیا از  خواب غفلت بیدار و تمام حاکمیتهای دست نشانده ی دجال در جهان را با قیام سراسری ساقط می کنند و خود سرنوشت خویش را به دست می گیرند و حکومت صالحان را در جهان بر سر کار می آورند.  بنابراین بهترین کار در  مقطع فعلی روشنگری های سیاسی ، دینی و نیز روشنگری در  مورد مهدویت و اهداف قیام  منجی می باشد و نهضت سید حسنی درست در جهت همین اهداف متعالی می باشد.   سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

یکی   از موارد غیر متعارف کار اخوندها یا امامان گمراه در عصر حاضر طرز لباس پوشیدن عجیب و غریب آنهاست که با مردم دیگر و همه خلق خدا تفاوت دارد و یک پوشش کاملا قدیمی و ۱۴۰۰ ساله و مرتجعانه می باشد در واقع لباس اخوندها هم نشان و نمادی از افکار عقب مانده و قدیمی آنهاست و وقتی از آنها سوال می کنی این چه طرز لباس پوشیدن در عصر حاضر است؟ با اعتماد نفس ابلهانه و سفیهانه از روی یک غرور شیطانی گردن راست می کنند و جواب می دهند . بله این لباس سنت رسول الله است و این عمامه هم عمامه ی رسول الله است . آیا این ادعای آنها واقعا صحیح است ؟ مسلما مانند دیگر  ادعاهای آنها خیر .چون اینها حتی معنی صحیج سنت رسول الله را نفهمیده‌اند چون آنقدر فهمیم و باهوش هم نیستند چون سنت از نظر لغوی و معنا یعنی راه روش کسی در زندگی و باید گفت سنت و روش رسول خدا در لباس پوشیدن هیچ شباهتی به این اخوندها ندارد بخاطر اینکه لباسی که پیامبر خدا می پوشید. لباس رایج و عادی اعراب آن زمان در مکه و اطراف آن بود و اگر روش و سنت  پیامبر  مانند آخوندهای زمان ما بود باید طرز لباس پوشیدنش مانند جدش ابراهیم ع و مردم زمان او یعنی تقریبا ۲۵۰۰ سال پیش از پیامبر اسلام می بود  که مسلما لباسی متفاوت با اعراب مکه در ۱۴۰۰ سال پیش بود ولی چون روش و سنت پیامبر به این صورت بود که چون وی مردی بود که سعی می کرد فرزند زمان خودش باشد و به قولی امروزی بود روش و سنت  لباس پوشیدنش نیز مانند مردم زمان خودش و مردم عادی بود تا فرق ظاهری با دیگر مردم نداشته باشد و مردم با او احساس نزدیکی بیشتری کنند . یعنی باید گفت اگر اکنون پیامبر اسلام در زمان ما زنده بود درست مانند مردم شیک پوش زمان ما  با لباس امروزی مثلا کت و شلوار شیک و احتمالا کراوات اتو کشیده بین مردم ظاهر می شد نه لباس  آخوند های امروزی و حتی طرز فکرش نیز با  وجود داشتن ایمان و رعایت شعائر اسلامی کاملا متجددانه و مدرن و امروزی بود . و فرزند زمان خودش بود بلکه افکارش از زمان خودش نیز جلوتر و جدیدتر بود . و روش مهدی موعود نیز در افکار و گفتار و ظاهر لباس نیز درست به همین صورت است چون وی انسانی باایمان و در عین حال متجدد و مدرن و امروزی می باشد نه انسانی با افکار و ظاهر عصر حجر و ازین جهت پیامبر ص در مورد او می  فرماید: مهدی از فرزندان من است و هیچگاه از سنت من تخطی نمی کند.   امام علی ع در مورد او می فرماید : او شبیه ترین مردم به پیامبر اسلام ص  می باشد.     سلام بر  کسی که پیرو هدایت شود.

قبلا در گفتارهای پیشین بیان کردیم که یکی از آفت های بزرگ جوامع اسلامی در عصر کنونی تقلید کورکورانه است . و همین تقلید کورکورانه باعث شده که مردم کمتر به دنبال تفکر و تحقیق شخصی برای درک حقایق جهان آفرینش و دین باشند و تولید علم در این کشورها  به کلی متوقف شود و جهان اسلام از قافله ی علم عقب بماند. گفتیم اصولا تقلید و به خصوص تقلید کورکورانه از نظر قرآن و اسلام به کلی مردود و به شدت از آن نهی شده خداوند در صدر اسلام در قرآن کریم مشرکان و کفار قریش را که کورکورانه از پدران و بزرگان خویش تقلید کورکورانه می کردند و مثلا بت‌ها را به عنوان شریک الله می پرستیدند به شدت سرزنش می کند . و با کمال تاسف پس از قرن ها شاهد آن هستیم که این عادت زشت مشرکان مکه دوباره در بین جوامع اسلامی رواج پیدا کرده و باعث توقف تولید علم در کشورهای اسلامی شده . امامان گمراه یا مراجع تقلید درست در نقطه ی مقابل کلام خدا مردم را به تقلید کورکورانه از اراجیف و خزعبلات خود تحت عنوان احکام فقهی دینی فرا می خوانند و مردم ساده لوح نیز بدون هیچ چون و چرا اطاعت می کنند و این کار را واجب شرعی می دانند بطوری که گاه دیده می شود در بین به اصطلاح نواندیشان دینی در جهان اسلام هم مقلدان مراجع دیده می شود.. اصولا  این مقلدان در  دنیای اسلام د  عصر حاضر به دو گروه عمده تقسیم می شوند یا مقلدان دیندار مراجع تقلید می باشند که به آنها اشاره شد یا مقلدان بی دین و خداناباور هستند که با ژش روشنفکری باز کورکورانه آنه از برخی فلاسفه ی خدا ناباور غربی چون برتراند راسل فیلسوف مشهور انگلیسی  بصورت دربست و بدون هیچ تفکری میمونوار تقلید کورکورانه می کنند انگار جناب  راسل پیامبر خدا ناباوران در عصر جدید شده است . که این خداناباوران  خشک مغز در تمام سخنانشان به سخنان این شخص استناد می کنند. البته من مشکلی با شخصی ندارم که خود  از طریق تفکر و یک سیر عقلی به خداناباوری رسیده بلکه من با افراد قشری و کم فهمی مسئله دارم که صرفا با خواندن چند کتاب از مارکس و نیچه و راسل،  خدا ناباور شده اند البته  برخی حال کتاب خواندن هم که ندارند   و فقط شنیدن چند جمله  از این فیلسوفان کافی است که چوب حراج به تمام باور های دینی خود زنند و این یعنی تقلید کورکورانه.  پس ما دو نوع مرجع تقلید داریم مراجع تقلید دینی چون آفت الله های قم  و  نجف و مفتیان  مفت گوی عربستان و الازهر مصر و مراجع تقلید بی خدا چون فیلسوفان خدا ناباور غربی .  باید به مقلدان آنها خسته نباشید گفت .

جهاد یکی از فروع دین در شریعت اسلام است  جهاد اهمیت فراوانی در تعالیم قرانی و اسلامی دارد و خداوند در قران  در این مورد می فرماید: کسانی که در راه ما جهاد می کنند ما راههای ( هدایت) خود را به انها نشان می  دهیم   و یا می فرماید : فضل الله المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیما ...   خداوند مجاهدین را بر نشستگان ( کسانی که کاری نمی کنند)   برتری داده و اجر بیشتری به  آنها می دهد  . خیلی ها از مسلمین ادعا دارند که مجاهدان راه خدا هستند ولی آیا همه ی آنها مفهوم جهاد در راه خدا را به درستی می دانند ؟ مسلما خیر.  چون امامان گمراه همیشه در طول تاریخ و عصر حاضر جهاد را فقط به معنی جنگ کردن و کشتن کفار و دشمنان اسلام تعریف کرده اند. و البته مصداق های کفار و دشمنان اسلام هم از نظر اخوندها هم کسانی هستند که با نظرات اخوندها مخالف هستند . ولی از دیدگاه الهی جهاد مفهوم بسیار وسیعتری از صرفا جنگ با کفار دارد و اصولا خدا برای جنگ با کفار بیشتر واژه ی قتال با کفار را در قرآن با کار می برد نه جهادرا . از نظر خدا هرگونه سعی و تلاشی در راه اهداف الهی و خدمت به بشریت جهاد در راه خدا محسوب می شود. بر این اساس دانشمندی که به کار پژوهشی در رشته ای مثل پزشکی ، مهندسی، شیمی؛ فیزیک و ... برای خدمت به بشر  و پیشبرد علم می پردازند. کفاشی که علاوه بر درآمد حلال در حال خدمت به مردم هست و افراد دارای سایر شغل‌های مشروع که به مردم خدمتی می کنند .مثلا کسی که کتاب مفیدی می نویسد اگر واقعا علاوه بر درآمد مشروع هدفشان خدمت به مردم است  مجاهد در راه خدا محسوب می شوند . و هر کس کارش را بهتر انجام دهد مجاهد والاتری نزد خدا می باشد. ازین جهت مفهوم جهاد یک مفهوم بسیار وسیع نزد خداوند دارد و منحصر به جنگ با کفار نیست البته جنگ با کفار هم می تواند جهاد  محسوب شود ولی به شرط اینکه مجاهد واقعا در جبهه‌ی حق باشد و طرف او نیز واقعا جبهه‌ی باطل باشد . نه اینکه  ایادی شیطان طرف حق  را با شیادی جبهه‌ی باطل به او جلوه می دهند . مثلا در زمان حافظ شیرازی چون این شاعر آزاده از ریاکاری امیر شیراز و نفاق زاهدان و واعظان شهر در اشعار انتقاد می کرد این واعظان فتوی دادند که حافظ کافر شده و باید اعدام شود و نزدیک بود که پیروان انها حافظ را نیز اعدام کنند که او با تدبیری ازین مهلکه جان به در برد یا اکنون در دوران معاصر مفتیان گمراه به گروه‌های تکفیری فتوی می دهند که بمب به کمر خود ببندند و میان  گروه سنی ها و یا شیعه ها بروند و آن را منفجر کنند تا خود نیز   به بهشت بروند و این کار را جهاد در راه  خدا معرفی می کنند و یا فتوایی که گروه تروریستی داعش در مورد جهاد نکاح به زنان ساده دل توصیه  می کرد . اینها همه انحرافات در معنی واقعی جهاد می باشد.و اساسی در اسلام ندارد.