نهضت سید حسنی در گیلان

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

نهضت سید حسنی در گیلان

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

۱۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نشانه_های_ظهور» ثبت شده است

در پیام‌های پیشین با توجه به روایت امام علی ع در مورد دابه الارض و روشنگری های سید حسنی ثابت شد که مقصود از دابه الارض یا جنبنده ای از زمین موجود عجیب و غریبی چنانکه برخی گفته اند نیست که در آخر زمان با مردم سخن  می گوید بلکه زنی مومنه است که اولین زن با ایمانی است که از طریق سید حسنی و با توجه به نشانه های موجود الهی امام زمان حقیقی را می شناسد وبه وجود و حضور فیزیکی امام مهدی حقیقی در جامعه  ایمان می آورد و شروع به تبلیغ و روشنگری از طریق فضای مجازی می کند ولی بسیاری در اوایل کار به سخنان او که آیات و نشانه های الهی برای شناخت حجت او هستند یقین نمی کنند. و او از روی حسرت به سید حسنی پیام می دهد  که " مردم به نشانه های ما ( الهی) یقین نمی کنند" در اینجا این پرسش مطرح است که چرا خدا از این زن مومنه تعبیر به دابه الارض یعنی جنبنده ای در زمین در قرآن می کند؟ آیا نمی شد با صراحت نام وی و پدر و مادرش را برای شناختن او بگوید؟ در این مورد باید گفت: علت نگفتن نام وی به صراحت امنیت و حفظ جان وی از طاغوت زمان و حاکمیت دجال است چون مسلما این زن در اوج خفقان طاغوت و حاکمیت دجال  فریادش را برای روشنگری بلند می کند. نکته ی دوم اینکه خداوند به ظرافت تمام این لقب را به وی می دهد چون از نظر خدا تمام کسانی که دعوت سید حسنی را می شنوند و ایمان نمی آورند و حرکت و جنبشی از خود نشان نمی دهند مثل سنگ مرده هستند و از خود جنبشی نشان نمی دهند و از نظر خدا چون بی ایمان هستند مانند سنگ مرده و بی روح هستند و قدرت درک حقیقت را ندارند و تنها این زن مومنه است که بواسطه ی ایمان  زنده شده و دارای حیات طیبه شده و از خود جنبش و حرکتی برای روشنگری نشان می دهد  و ازین جهت خداوند از او تعبیر به دابه الارض یعنی جنبنده ای   از زمین می کند و بقیه را چون مردگان بی حرکت و جنبش حساب می کند.   سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

برخی این ابهام را مطرح کرده اند که خدا در قرآن می فرماید:  من در زمین خلیفه ای قرار می دهم و پیامبر هم می فرماید : مهدی خلیفه الله است . پس شما چگونه می گویید که مردم باید مهدی را به عنوان خلیفه ی الهی انتخاب و یاری کنند و  به قدرت برسانند  و مقام امامت مهدی که از طرف خداست با خلیفه شدن  و حاکم شدن توسط مردم دو امر کاملا جداست و با هم فرق می کند و امامت شان و  مقامی آسمانی است و  خلیفه و حاکم بودن او شان و مقام زمینی و توسط مردم است . در توضیح این ابهام باید گفت:  وقتی خداوند می فرماید : من خلیفه و حاکمی برای زمین قرار  می دهم این تعیین خلیفه از طرف خدا به لحاظ تشریعی ( قانون الهی) است ولی به حاکمیت رسیدن این خلیفه ی الهی یک امر کاملا تکوینی و مثل بسیاری امور دیگر  جنبه ی زمینی دارد مانند اینکه خداوند توسط پیامبران پیشین بشارت داد که آخرین پیامبر می آید و بر دشمنانش پیروز می شود و دین الهی را به مردم ابلاغ می کند ولی زمانی که خدا این پیامبر را فرستاد یاری و به قدرت رسیدن او در برابر کفار امری تکوینی بود که با یاری انبوه مؤمنان محقق گردید . خلیفه الله بودن مهدی نیز در زمین هر چند خواست الهی است ولی تحقق آن توسط ایمان مردم به او و یاری او خواهد بود . به این جهت نیز در قیام مهدی زمانی که خراسانی و یمانی و تعداد بسیاری از مردم  خواستار حاکمیت فقط مهدی شدند ندای آسمانی نیز مهدی را به مردم معرفی می کند. و گرنه درست است خواست خدا در تشریع حاکمیت مهدی است ولی تا مردم در تکوین و کره ی زمین تلاش و حرکتی برای تحقق آن صورت ندهند این خواست خدا در حد تشریع باقی خواهد ماند چون سنت خدا همیشه این بوده که همیشه مردم با خواست خود خواستار حاکمیت الهی و صالحان باشند و اجباری در ابن مورد نباشد و امتحان بشر نیز درست در اجرای همبن سنت الهی است که ارزش پیدا می کند: خداوند در این مورد می فرماید : همانا خدا حال هبچ قومی را تغییر نمی دهد مگر اینکه خود بخواهند تغییر ایجاد کنند.     سلام بر کسی که پیرو هدایت شود

 یکی از مواردی که در قرآن کریم در آن یاد شده موجودی تحت عنوان دابه الارض است . در قرآن کریم در این مورد می فرماید: وقتی که زمان وعده ی الهی ( ظهور منجی) فرا رسید دابه  یا جنبنده ای از زمین برانگیخته می کنیم که ( او می گوید) همانا مردم به نشانه های ما یقین نمی کنند.  مفسران در طول تاریخ تفسیرهای مختلفی از دابه الارض بیان کرده اند ولی هیچ کدام حق مطلب را ادا نکرده اند و خودشان نیز به درستی تفاسیر خود یقین نداشتند.  اما بواقع دابه الارض چیست و یا کیست ؟ در این مورد  نظر امام این است که اولا دابه به معنی هر چیز و موجود زنده ای است که بر روی زمین حرکت و جنبشی دارد و مثلا شامل یک کرم خاکی تا یک انسان و یا حیوان هم می شود و اما در این آیه می فرماید : که این جنبنده دارای عقل و شعور و تکلم است و می گوید : مردم به نشانه های خدا ایمان نمی آورند پس این جنبنده قطعا حیوان یا حشره نیست و انسان است . و اما این انسان کیست ؟ در این مورد نظر امام این است که این انسان زنی یا دختری مومنه است که در آخر زمان یکی از اولین کسانی است  که خداوند توفیق شناخت و آشنایی   امام زمان را از طریق سید حسنی به او  می دهد و او از طریق امکانات موجود این عصر یعنی فضای مجازی  پیام‌های امام را از طریق سید حسنی بین مردم منتشر می کند و اصرار نیز دارد که سخنانش عین حقیقت است و نشانه هایی نیز برای شناخت امام زمان یا مهدی موعود حقیقی بیان می کند ولی در اوایل کار بسیاری از مردم و مخاطبان  سخنانش را باور نمی کنند   و به درستی سخنانش یقین نمی کنند و علت نیز آن است که فضای مجازی پر شده از مدعیان  کذاب و دروغگو که ماموریت دارند از طریق سیستم شیطانی دجال مهدویت را لوس کنند . و مردم نیز خیال می کنند که این نیز از مدعیان کذاب می  باشد . در این حال آن زن یا دختر مومنه از روی حسرت به امام و سید حسنی پیام می فرستد که " همانا مردم به نشانه های خدا( ولی خدا) یقین پیدا نمی کنند ." البته برخی نیز ایمان می آورند ولی به مرتبه ی یقین که یک درجه بالاتر از آیمان است در مورد شناخت حضرت نرسیده اند . و این تفسیر امام کاملا منطقی و مطابق با واقعیت است . و تای آخر دابه در عربی نیز علاوه بر مفرد بودن جنبنده  در اینجا شاید نشانه ی مونث بودن او نیز می باشد اتفاقا امام علی ع نیز در یکی از پیش گویی های خود در مورد حوادث  آینده وقتی از او در مورد دابه الارض پرسیدند همین را بیان کرد که او زنی مومنه است که مانند دیگر مردم غذا می خورد و در بازارها  قدم می زند( موجود عجیب و غریبی  نیست)   مثل ادعای برخی ها که از نادانی در مورد تفسیر دابه الارض بیان کرده اند.که او یک موجود عجیب و غریب با شکلی خاص است که از زیر زمین بیرون می آید.   سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

یکی از شخصیت های منفی و مشهور مقارن ظهور مهدی موعود عج  شخصی بسیار منفور  و  پلید و جنایتکار با عنوان سفیانی است که   مقارن ظهور مهدی عج  در شام یا همون سوریه از وادی یابس یا بیابان خشک در اردن  شورش می کند و پس از تصرف مناطق پنجگانه ی شام به تصریح روایات  مثل دمشق ؛ اردن، حمص ، قنسرین و فلسطین بر این مناطق حاکم می شود و پایتخت خود را به روایتی از دمشق به رمله ی فلسطین  منتقل می کند . سپس به عراق حمله می کند و دست به کشتار عظیمی از شیعیان در آنجا بخصوص کوفه می زند. و سپس سپاهی به مدینه می فرستد و در آنجا نیز  پس از کشتار شیعیان این سپاه به طرف مکه حرکت می کند که در بین مکه و مدینه سپاه او به صورت معجزه آسایی به زمین فرو می رود الیته سپاهی هم به طرف خراسان یا ایران می فرستد . ولی پس از فرو رفتن قسمت اعظم سپاهیان او در بیدا حجاز خراسانی از ایران و یمانی از یمن با لشکریانی  عظیم به او هجوم می آورند و باقیمانده ی سپاه اورا شکست می دهند و خود سفیانی بعد ها در حوالی شام توسط سپاه امام مهدی به قتل می رسد. گرچه در روایات نام‌هایی نیز به وی نسبت داده اند مثل عثمان بن عنبسه و یا حرب بن عنبسه ولی به احتمال زیاد این اسامی حالت نمادین داشته باشند چون معمولا نام‌ها اصلی شخصیت های موثر  آخر زمانی مثل  یمانی و خراسانی نیز در روایات بنا بر مصالحی  مشخصا ذکر نشده  البته شاید در مورد سفیانی استثنا وجود داشته باشد و امامان برای شناسایی بیشتر وی از طرف شیعیان نام اصلی وی را نیز ذکر کرده اند. در روایات بیان شده که سفیانی متنصر است یعنی از مسلمانانی است که تازه  مسیحی شده و صلیب به گردن دارد و از  روم یا همان غرب تازه به  شام آمده است شاید هم این جملات مفهوم کنایی داشته باشند و منظور این  باشد که سفیانی عامل و مزدور دجال غرب است البته این که سفیانی مانند داعش مزدور و عامل سرویس های جاسوسی غرب برای مقابله با شیعیان و تخریب کشورهای اسلامی است شکی وجود ندارد. و بخاطر همین زمانی که سفیانی توسط امام مهدی شکست می خورد و به قتل می رسد دنیای غرب احساس خطر می کند و به مرزهای مسلمین از دریای مدیترانه هجوم می آورد.شکل ظاهری او در روایات به صورت مردی چهارشونه با  صورت سرخ و پوستی سفید و موهایی بور و چشمانی زاغ توصیف شده که صورتی ناصاف و ابله گون دارد .  با این ابتدا  برای فریب مردم تظاهر به دیانت می کند ولی مردی بسیار بی رحم و پست فطرت می باشد  که هرگز مکه و مدینه را ندیده . این مشخصات سفیانی است برای شناسایی او در زمان شورش از طرف منتظران واقعی و جنگیدن باوی . ولی آیا اکنون چنین شخصی به دنیا آمده و موجود است باید گفت بله به این دلیل که با دلایلی که قبلا گفتیم مهدی  موعود اکنون چند دهه است که به دنیا آمده و خراسانی  نیز حرکت خود را از ناحیه ی افعانستان و آسیای مرکزی شروع کرده پس به ناچار باید که دشمن اصلی آنها نیز اکنون به دنیا آمده و حضور فیزیکی در حوالی شام یا اردن داشته باشد ولی ممکن است سرویس های جاسوسی غرب تا کنون به دلایل امنیتی اورا مخفی نگاه داشته باشند تا شخصیتی شناخته شده نباشد ولی به زودی حرکت خود را شروع می کند. و می توان با مشخصات یاد شده وی را به خوبی شناخت .

یکی از نشانه های حتمی ظهور که در روایات اهل بیت ع  بسیار بر آن تاکید شده قیام شخصی با عنوان یمانی از کشور یمن مقارن با شورش سفیانی در شام و نیز مقارن با ظهور مهدی عج می باشد . در مورد مشخصات دقیق یمانی یعنی نام و نسب او و جزئیات قیام او بنابر مصالحی که اهل بیت آن را در نظر داشتند اطلاعات زیادی در روایات نیامده چون همانطور که می دانیم  قیام یمانی یک حرکت نظامی برای مقابله با سفیانی است که مزدور  غرب می باشد و امامان بر طبق حکمت الهی می دانستند که نباید جزئیات این قیام را از قبل فاش کنند چون در آینده سرویس های جاسوسی دجال و غرب مسلما از  این اطلاعات برای جلوگیری از قیام یمانی سو استفاده خواهند کرد بنابراین روایات مربوط به یمانی به گونه ای بیان شده که در عین اینکه برای منتظران و مسلمین روشنگر می باشند و باعث می شوند مردم یمانی حقیقی را شناسایی کنند و به یاری او بشتابند و تکلیف منتظران در برابر قیام یمانی روشن شود در عین حال این اطلاعات به گونه ای است که بسیار کلی می باشد و دشمنان و یا سرویس های جاسوسی دجال چندان استفاده ای  ازین اطلاعات ندارند . و درنهایت  از این قیام ناگهانی غافلگیر خواهند شد . و اما مشخصات کلی یمانی برای شناخت او در روایات : امام صادق ع در این  مورد تاکید دارد که قیام یمانی درست همزمان با شورش سفیانی در شام خواهد بود و یکی از پنج نشانه ی حتمی ظهور چون قیام خراسانی، شورش سفیانی ، ندای آسمانی، خسف بیدا یعنی فرورفتن زمین در بیدا حجاز خواهد بود . پس قیام یمانی ازین جهت بسیار پر اهمیت است و نشانه ی یمانی حقیقی نیز این است که قیام او از شهر صنعای یمن و در ست همزمان با شورش سفیانی از شام خواهد بود یعنی با شورش سفیانی ما قادر به شناسایی یمانی و بحق بودن قیام او خواهیم بود ولی قبل از آن امکان ندارد . پس ازین دو نشانه مشخص می شود که ادعای کسانی چون احمد الحسن بصری یا همان احمد اسماعیل گاطع  از بصره ی عراق مبنی بر اینکه او یمانی موعود است کذب محض می باشد چون یمانی بزرگ و حقیقی در روایات اهل بیت از یمن قیام می کند نه از عراق و بصره . روایات دیگری نیز در مورد یمانی موعود آمده از جمله اینکه امام باقر می فرماید : پرچم یمانی هدایت یافته ترین پرچم در زمان قیام مهدی عج خواهد بود و یا این روایت که هرکس از یمانی، زمان قیام اطاعت نکند و با او مخالفت کند جایگاهش در جهنم است  چون یمانی شمارا به سوی صاحبتان  یعنی امام مهدی عج دعوت می کند. بهر حال نقش یمانی در روایات این است که زمانی که سفیانی در شام شورش کرد و عراق را نیز تصرف کرد یمانی به همراه لشکر خراسانی به عراق هجوم می آورند و باقیمانده ی لشکر سفیانی را که از خسف بیدا در حجاز به عراق برگشته اند را نابود می کنند و با لشکر خراسانی و امام مهدی عج به سوی بیت المقدس حرکت می کنند . . حال ممکن این  پرسش مطرح شود که اکنون این حرکت حوثی های یمن همان قیام یمانی است . در این مورد نمی توان این امر را فعلا تایید کرد چون شناسایی قیام یمانی حقیقی زمانی ممکن است که سفیانی در شأم شورس کند و تا عراق را نیز تصرف کند ودر آن زمان قیام شخص یمانی را در یمن در صورتی که مخالف سفیانی است و قصد حمله به اورا داشته باشد می توان بصورت قاطع تشخیص داد و به یاری او شتافت ولی در حال حاَضر نمی توان شتابزده اقدام به یاری این نهضت و حرکت در یمن نمود  این امکان نیز وجود دارد که یمانی واقعی بعد ها از میان همین حوثی های یمن  قیام و اعلام وجود کند و رهبری سیاسی آنها را به دست گیرد و به مقابله با شورش سفیانی بپردازد .در آن صورت شناسایی او کار چندان مشکلی نخواهد بود.

یکی از کسانی که نقش کلیدی در ظهور امان زمان در زمان ما دارد شخصیتی است که اهل بیت با نام خراسانی در روایات ازآن یاد می کنند . خراسانی حقیقتا شخصیت بزرگ و برجسته ای در عصر ظهور می باشد . چون در آن وضعیت خفقان و ظلم طاغوت آخر زمان و سلطه ی دجال بر کل مناطق دنیا و نفوذ در تمام حاکمیتهای دنیا بدون استثنا ، تنها اوست که برای اولین بار استارت زمینه سازی را برای ظهور را می زند. بنابراین شناخت او در عصر حاضر برای منتظران واقعی ظهور اهمیت بسزایی دارد چون تا وی را به درستی نشناسیم نمی توانیم همراه همراه او زمینه ساز واقعی ظهور باشیم چون در این حال راه را به خطا می رویم چون تنها اوست که از سوی اهل بیت به معنی اولین زمینه ساز واقعی معرفی شده و باید در انتخاب چنین شخصی حکمتی باشد . در مرحله ی اول باید بدانیم این شخص باید مقام بلندی پیش خداوند و نزدیکی روحی زیادی به اهل بیت داشته باشد که چنین مسئولیت سنگینی به وی محول شده هرچند در ظاهر انسانی معمولی باشد و ارعایی نداشته باشد . او بطور قطع اسلام شناسی برجسته می باشد و از تمام علمای مسلمان در این امر برجسته تر می باشد تا بتواند در حین زمینه سازی به سوالات شرعی مردم و ابهامات پیش آمده جواب های درست و قانع کننده بدهد . حال مشخصات واقعی این شخصیت برجسته را در روایات پیامبر و اهل بیت او بیان می کنیم : مشخصه ی اول و مهمترین مشخصه ی او این است که او برای به قدرت رسیدن خود فعالیت  و قیام نمی کند بلکه در شعار و عمل تنها برای حاکمیت مهدی موعود عج زمینه چینی می کند چون در روایات به صراحت همین آمده که کار خراسانی فقط زمینه سازی برای حاکمیت مهدی عج است و خود طالب حکومت کردن و رسیدن به قدرت نیست و پس از قیام و پیروزی وقتی مهدی موعود را شناخت قدرت و لشکریانش را در اختیار او قرار می دهد ۲_ مشخصه دوم این است که او قیامگر است  نه حاکم موجود پس مثلا نمی توان کسی را که اکنون حاکمیت یکی از کشورهای اسلامی را در اختیار دارد خراسانی موعود نامید چون خراسانی حاکم نیست بلکه قیامگر بر علیه حاکمیت های غیر مهدوی می باشد ۳_ بر خلاف تبلیغات دروغین موجود در رسانه ها که بیشتر انگیزه های سیاسی در آن مشاهده می شود  او  از نظر نسب هاشمی است ولی سید و از نسل پیامبر اسلام به هیچ وجه نیست بلکه پیامبر اسلام در روایتی متواتر و صحیح می فرماید که خراسانی حقیقی و موعود از نسل جعفربن ابی طالب معروف به جعفر طیار  و برادر امام علی ع است که در جنگ با رومیان در زمان پیامبر اسلام شهید شد. پس از نسل بنی هاشم است ولی قطعا سید  نیست ۴_  بر طبق روایت صحیحی از پیامبر خراسانی  حقیقی کسی است که در ابتدای کار از دست حاکمیت طاغوت مورد تعقیب قرار می گیرد و با خواری و ذلت به کوهستان  مجاور پناهنده و متواری می شود ولی بعد از اینکه یارانی پیدا کرد و مکنت و قدرت پیدا کرد با لشکر و عزت دوباره به وطن خود برای قیام بر می گردد    ۵_ خراسانی موعود همراه یاران خویش بر طبق روایات صحیح اهل بیت از حاکمیت طاغوت زمان می خواهد که حق را ( که همان واگذاری حاکمیت به مهدی موعود عج است ) قبول کند ولی حاکمیت طاغوت یعنی بنی عباس دوم قبول نمی کند و دوبار خواسته ی اورا رد می کند و در این حال خراسانی و یاران او مجبور به حمله و برخورد نظامی با طاغوت می شوند ودیگر درخواست حاکمیت را که مجبور به نرمش و پذیرِش خواست آنها شده است نمی پذیرند و بر علیه حاکمیت طاغوت یعنی بنی عباس دوم  در آخرزمان  می جنگند و به زودی پیروز می  شوند و بلافاصله قدرت را به مهدی موعود که در گیلان و شمال ایران قیام کرده واگذار می کنند.  ۵ _  مکان جغرافیایی قیام خراسانی تمام ایران نیست بلکه طبق روایات در خراسان و شرق ایران است البته در زمان امامان افعانستان و قسمتی از ترکمنستان و  تاجکستان جزو خاک خاک خراسان بزرگ محسوب می شدند و به احتمال قوی قیام خراسانی از یکی ازین مناطق خراسان می باشد و لزوما ابتدا در خراسان ایران نیست ولی بعد دامنه ی قیامش به خراسان ایران و کل ایران کشانده می شود. ۶_ در روایات متواتر آمده خلیفه الله مهدی  عج و تعدادی از یاران او در لشکر خراسانی در مقطعی از قیام حضور دارند . پس خود  امام مهدی ع باید خراسانی واقعی را تایید کند البته این در ابتدای قیام خراسانی نیست  بلکه زمانی است که خراسانی بر بنی عباس دوم پیروز شده و حاکمیت را به مهدی عج واگذار کرده  است.

آیا تا کنون از خود پرسیده اید که چرا در   منطقه ی  خاصی از خاورمیانه د  این چند دهه دائما درگیری و کشتار و بحران های نظامی سیاسی اقتصادی روی می دهد؟ این منطقه ی خاص کشورهای افغانستان ، ایران ، عراق ، یمن و سوریه و لبنان می باشند. اگر  روایات مهدویت و آخرزمانی را خوب مطالعه و درک نکنیم علت این جنگها و بحران ها سیاسی و نظامی را در این منطقه   هرگز درک نخواهیم کرد چون در روایات مهدویت به وضوح و بصورت متواتر نقشه و منطقه ی جغرافیایی ظهور و قیام مهدی عج بر علیه دجال یا نظام سلطه ی جهانی  ترسیم شده طبق این روایات منشا و مبدا قیام مهدی عج شرق و خراسان خواهد بود خب می دانیم از نظر جغرافیایی شرق عربستان و حجاز که محل سکونت پیامبر و اهل بیت ع بودند جز ایران نیست که خراسان نیز جزو آن است البته خراسان بزرگ در زمان قدیم شامل افعانستان و قسمتی از کشورهای آسیای مرکزی چون تاجکستان و ترکمنستان هم می شد که جزو خاک ایران محسوب می شدند . به هر حال طبق روایات صحیح مهدویت ، ابتدا در منطقه ی خراسان شخصی به نام خراسانی قیام می کند و بعد در شمال ایران منطقه ی گیلان و قزوین نیز قائم آل محمد قیام می کند و در این حال خراسانی لشکرش را در اختیار قائم آل محمد قرار می دهد و همزمان سفیانی در منطقه ی شام یا سوریه شورش می کند و تا عراق و مدینه را نیز تصرف می کند و همزمان با شورش سفیانی در یمن نیز شخصی یمانی قیام می کند و با خراسانی و قائم آل محمد متحد می شود  و به عراق لشکر کشی می کنند و سفیانی را که عامل و مزدور و دست نشانده ی دجال است شکست می دهند و با قدرت  تمام بیت المقدس را فتح می کنند و یک امپراتوری عظیم اسلامی از اتحاد کشورهای اسلامی به وجود می آورند و در این حال از طریق دریای مدیترانه با دنیای غرب که مرکز حاکمیت دجال است که از آنجا بر سراسر جهان حاکم است هم مرز می شوند در این حال دنیای غرب احساس خطر بیشتری می کند و با لشکریان انبوه به مرز مسلمین حمله ور می شوند و یک درگیری ابتدایی نیز با مسلمین دارند دراین حال عیسی مسیح ع از آسمان نازل می شود و مهدی ع را تایید می کند و اکثر مسیحیان در این حال به حضرت ایمان می آورند و مسیح واسطه ی صلح بین مسلمین و دنیای غرب می شود و کم کم حاکمیت او جهانی می شود و دجال به کلی نابود می شود . خب با این توصیف در روایات،  نظام  سلطه یا دجال که اکنون حاکمیت موقت بر جهان دارد و مسلما  توسط نخبگان علمی خود تمام روایات مهدویت را در  این مورد مطالعه کرده و از نقشه ی ظهور منجی اطلاع کامل دارد  به خیال خام خود می خواهد با نقشه های  شیطانی جلو وعده و خواست الهی را هر طور شده بگیرد. ازین جهت از چندین دهه با نفوذ و حمله به کشورهای این منطقه ی خاص چون ایران و افغانستان و... که ظهور منجی از آنجا آغاز می شود سعی می کند که که از ایجاد یک نظام مقتدر و تشکل یک نظام  و قدرت سیاسی اقتصادی در این منطقه جلوگیری کند تا جلو این قیام را بگیرد نفوذ نظام سلطه یا دجال در این کشورها بصورت نفوذ سیاسی و فرهنگی و گاه هجوم نظامی و ایجاد ترور و کودتا و جنگ و اختلافات فرقه ای می باشد تا همواره این منطقه درگیر مشکلات جنگ و غیره باشد  و ضعیف بماند که پایگاه قدرتمندی برای ظهور منجی به وجود نیاید نظام سلطه سعی می کند با کوتا و ترور  و هجوم نظامی اگر شد مستقیما حاکمیت های دست نشانده در منطقه ایجاد کند و اگر نشد با سرویس های جاسوسی در حاکمیت های این منطقه نفوذ کند و عملا اختیار سیاست این کشورها را به دست گیرد بطوری که دولتمردان خودفروخته و مزدور فقط سیاست های دجال و غرب را در این منطقه که ایجاد جنگ و خونریزی و برادر کشی است را به اجرا درآورند که ایجاد گروهک های تکفیری چون القاعده و داعش و طالبان و یا شیعه های افراطی درست در جهت همین سیاست جنایتکارانه است . ولی اگر به دقت به جغرافیای سیاسی این منطقه دوباره نگاه کنیم خواهیم دید برخی ازین کشور  چون امارت متحده ی عربی و عربستان سعودی و ترکیه از آسیب های این نقشه های شیطانی کاملا  در امان مانده اند علت کاملا واضح است چون این کشورها اولا در نقشه ی روایات ظهور مهدی عج چندان نقش ندارند و قیام‌های اصلی در خراسان ایران و و افغانستان و یمن شروع و به عراق و سوریه کشانده می شوند و دوم آنکه حاکمیت های این کشورها چون امارات و عربستان کاملا دست نشانده و بله قربان گوی سیاست های دجال و نظام سلطه و همسو با منویات غرب می باشند بنابراین نه تنها نظام دجال کاری به آنها ندارد بلکه درآبادانی این کشورها کمک های زیادی نیز به آنها می کند که شاهد پیشرفت مدنی چشمگیر در این کشورها چون دبی در چند دهه ی اخیر  می باشیم . ولی در  مقابل کشورهای قرار گرفته در نقشه ی ظهور را با حملات مختلف فرهنگی سیاسی و این اواخر نظامی به ویرانی کشانده.

اگر درست با دقت و تامل به این تحولات نگاه کنیم خواهیم دید که حضور نظامی آمریکا در چند دهه ی اخیر در خلیج فارس درست در جهت مقابله با ظهور منجی در این منطقه است و شکی نیز در آن نیست . بنابراین کشورهای این منطقه باید مراقب باشند در دام نقشه های دجال یا نظام سلطه برای ایجاد جنگ واختلاف در  این منطقه نیفتند و کم کم با پر رنگ کردن گفتمان مهدویت و دوری از خرافات در این مورد زمینه ی ایجاد یک اتحادیه متشکل از کشورهای اسلامی چون اتحادیه ی اروپا  را در این منطقه فراهم کنند تا علاوه بر نقش برآب کردن نقشه های دجال و نظام سلطه زمینه ظهور حضرت را نیز فراهم کنند    به امید آنروز.

استراتژی اختلاف افکنی  غرب در قبال کشورهای خاورمیانه: شاید برخی تصور  کنند که سیاست ایجاد اختلاف در کشورهای خاورمیانه از سوی غرب تنها مربوط به چند دهه یا دوسه صده ی اخیر است . این  تصور ناشی از عدم اطلاع کافی از تاریخ غرب به خصوص تاریخ فلسفه ی سیاسی این منطقه است . چون اگر تاریخ فلسفه سیاسی غرب به درستی مطالعه شود     این حقیقت درک می شود که اتخاذ این سیاست اختلاف افکنی در خاورمیانه سابقه ای دیرینه از زمان فلاسفه بزرگی چون ارسطو در بیش از ۲۰۰۰ سال پیش دارد . اگر فلسفه ی سیاسی ارسطو با تامل مطالعه شود مشاهده می گردد که ارسطو در این مورد بصورت بسیار هوشمندانه و بگونه ای که از یک فیلسوف بزرگ انتظار می رود بیان می کند که برای غلبه و پیروزی بر دشمنان مسلم است بهترین راه ایجاد اختلاف درونی در میان آنها  می باشد . این نظر ارسطو کاملا منطقی و هوشمندانه است  چون بطور طبیعی هم مثلا اگر کسی بخواهد سنگ بزرگی را بلند کند واز سر راه بردارد بهترین راه آن است که آن را با وسیله ای قطعه قطعه کند و بعد به راحتی خواهد توانست آن را از میان راه بردارد. خب مسلم است پادشاهان و سیاستمداران غربی از آن دوران از نظرات سیاسی این فیلسوف بزرگ برای شکست دشمن استفاده کرده اند    و همواره در دوره های بعدی با ایجاد اختلاف در دشمنان خود بر آنها پیروز شده اند می دانیم که اسکندر مقدونی به گواهی تاریخ شاگرد بلاواسطه ی ارسطو بوده و مسلم است ازین نظرات او در جنگها و مقابله با دشمن کمال استفاده را نموده . اولین بار اسکندر این سیاست را در قبال داریوش سوم هخامنشی و سپاه انبوه و قدرتمند او به کار برد . سپاه داریوش سوم در زمان حمله ی اسکندر به ایران متشکل از ۲۰۰۰۰۰ هزار نفر جنگجو با امکانات کامل بود ولی سپاه اسکندر ۲۰۰۰۰هزار نفر بیشتر نبود با این حال اسکندر با استفاده از نظرات ارسطو با فرستادن جاسوس بین سپاهیان داریوش به صورت مخفیانه بین سرداران و سپاهیان او اختلاف ایجاد کرد و همین امر باعث شکست فاجعه بار داریوش سوم از اسکندر و اشغال ایران  شد . در دوره های بعد نیز از طرف سیاستمداران غربی برای مقابله با امپراتورهای مسلمان خاورمیانه همین سیاست دنبال شد . در دوره ی صفویه و امپراتوری عثمانی چون غرب توان مقابله با امپراتوری عثمانی و صفوی را نداشت و امپراتوری عثمانی داشت از جنوب و شرق به سرعت اروپا را تصرف می کرد و حتی سپاهیان او به مرزهای اتریش نیز رسیده بودند . به ناچار دوباره از سیاست تفرقه افکنی بین دو امپراتوری مسلمان  صفوی و عثمانی بسیار استفاده کرد و جاسوسان خود را در قالب گردشگر و مبلغ مذهبی و یا سفیر به دربار این دو امپراتوری اعزام کرد و آنها با آشنایی با فرهنگ و زبان مردم بومی و بصورت موذیانه دست به ایجاد اختلافات فرقه ای و مذهبی و بعد سیاسی در بین این دو امپراتوری  زدند  به خصوص اینکه امپراتوری عثمانی سنی  و صفوی شیعه بودند ولی جاسوسان غربی این دوفرقه را به افراطی گری در حد کشتن پیروان این دو فرقه دچار کردند و آنها را صدها سال به جنگهای بیهوده و مخرب دچار کردند ( سیاستی که اکنون بین حاکمیت وهابی سعودی و حاکمیت شیعه ی ایران هنوز به شدت دنبال می شود)  وقتی به این صورت دو امپراتوری را ضعیف کردند ابتدا افغانها را تحریک و تجهیز کردند تا به ایران حمله کند و حاکمیت صفوی را نابود کند و بعد در جنگ جهانی اول آخرین امپراتوری مسلمان عثمانی را نیز تکه تکه و نابود ساختند و به این صورت فلسفه ی سیاسی ارسطو را تحقق بخشیدند. این سیاست غرب اکنون نیز ادامه دارد . غرب معمولا اگر قدرت داشته باشد مستقیما به کشورهای مسلمان خاورمیانه هجوم می آورد و حاکمیت های دست نشانده و مزدور ایجاد می کند البته قبلا با سردمداران خودفروخته ی این کشورها شرط می کند که به شرطی از حاکمیت آنها حمایت می کند که از سیاست های غرب مبنی بر اختلاف دائمی با همسایگان و ایجاد بحران‌های منطقه ای تبعیت کنند واگر این اوامر و سیاستها را اجرا نکنند بلافاصله توسط مزدوران دیگر داخلی آنها حاکمیت آنها با یک کودتا یا انقلابات دروغین و برنامه ریزی شده سقوط خواهد کرد .و اگر نتوانند با دخالت نظامی مستقیم حاکمیتهای دست نشانده چون افعانستان ایجاد کنند با سرویس های جاسوسی خود در نظام‌های سیاسی این کشورها نفوذ می کنند و عملا سیاست‌های کلان منطقه ای و داخلی آنها را با این افراد نفوذی که به رده ی بالای حاکمیت رسانده اند به دست می گیرند و همان سیاست اختلاف افکنی و ایجادجنگ با همسایگان را  در منطقه اجرا می کنند و اگر سیاست مداران هوشیار و متعهدی پیدا شود که از این سیاست غرب پیروی نکنند و مثلا در جهت اتحاد و صلح و دوستی بین کشورهای خاورمیانه قدمی بردارند و یا در جهت شکوفایی و پیشرفت اقتصادی این منطقه اقداماتی انجام دهند زود با ترور و یا با کودتا از کار برکنار می شوند . و یا تبعید می شوند .

اکثر نخبگان علمی و سیاسی متعهد در این چند دهه و حتی زمان قاجار توسط سرویس های جاسوسی غرب و البته ظاهرا توسط مزدوران داخلی ترور و یا تبعید شده اند به منطقه ی خاورمیانه و کشورهایی چون افعانستان پاکستان ایران و عراق نگاه کنید الان چند دهه است که غرب نگذاشته روی آرامش و ثبات را ببینند در این کشور ها دراین چند دهه جنگهای منطقه ای بیهوده و ترور و شورش و انقلابات استعماری امری کاملا عادی شده است و این جز نقشه  و توطئه ی  غرب برای ایجاد اختلاف چیز دیگری نیست . بنابراین هم مردم و هم تمام سیاستمداران و گروه‌های سیاسی در داخل و خارج این کشورها باید کاملا هوشیار باشند که نادانسته مجری این توطئه ی غرب برای ایجاد   اختلاف  در  این منطقه  نشوند بلکه با درک این توطئه هرچه زودتر و بیشتر به گفتمان با تمام گروه‌های سیاسی با هر گرایش و عقاید سیاسی روی آورند. و با ایجاد  وحدت و رها کردن شعارها و اقدامات اختلاف بر انگیز  همه سعی کنند سیستمی  با ثبات متشکل از نخبگان تمام گروه‌های سیاسی در کشور به وجود  آورند و دست  از این   تنگ نظری های مذهبی و قشری و عقیدتی در راه ایجاد وحدت واقعی بردارند . در اولین اقدام بهتر است حاکمیت این کشورها عفو عمومی اعلام کنند و تمام مخالفان سیاسی و عقیدتی و سیاسی را در داخل و خارج کشور دعوت به ترک مخاصمه کنند و آنها را دعوت کنند که برای ایجاد یک سیستم سیاسی یکپارچه و با ثبات در بازی قدرت وارد شوند و از توانایی و دانش آنها تا رده های بالای حاکمیتی با توجه به استعدادشان استفاده شود البته پیش از این  مرحله بهتر است  یک سیستم اطلاعاتی مستقل از سرویس های جاسوسی غرب که در کشور نفوذ دارند  در این حاکمیت به وجود آید تا با وسواس و دقت بسیار عوامل نفوذی غرب در ارکان مختلف سیاسی و نظامی و اقتصادی و فرهنگی، شناسایی دستگیر  و محاکمه شوند شناسایی چنین مزدورانی در کشور غیر ممکن نیست چون اهداف غرب در کشورهای خاورمیانه تقریبا برای همه رو شده  در زمینه ی سیاسی کسانی که تمام گروه‌های سیاسی را نفی می کنند و فقط اعتقاد به حاکمیت یک فرد و قشر خود را به صورت دیکتاتوری بدون رای مردم را دارند و نیز در زمینه ی سیاست خارجی به جنگ و تنش های منطقه ای با همسایگان و ایجاد اختلافات مذهبی دامن می زنند قطعا مزدور بیگانه و غرب در خاورمیانه هستند . در زمینه ی اقتصادی کسانی که از شکوفایی اقتصادی  و اقتصاد سالم و تولید داخلی و خودکفایی حمایت نمی کنند و  در اقتصاد کشور به نوعی اختلال ایجاد می کنند و از قراردادهای استعماری اقتصادی با غرب  و ...حمایت می کنند قطعا مزدور غرب و جاسوس هستند . در زمینه ی نظامی کسانی که مرتبا کشورهای مسلمان همسایه را تهدید نظامی می کنند  تا آنها به ناچار اسلحه ی بیشتری از غرب خریداری کنند و معتقد به دخالت مستقیم نظامی در  کشورهای همسایه هستند و    سابقه ی ایجاد جنگ در منطقه را دارند قطعا مجری اوامر غرب و نفوذی می باشند . در زمینه ی فرهنگی نیز کسانی که با اقدامات به ظاهر هنری خود فرهنگ مبتذل غرب و نه جنبه های مثبت آن را در جامعه ترویج می کنند نیز مزدور غرب محسوب می شوند. البته دامنه ی این نفوذی ها منحصر به این چهار عرصه نیست و تمام عرصه ها را شامل می شود از جمله با کمال تاسف باید گفت بیشتر نفوذ غرب در سیستم های اطلاعاتی و امنیتی این کشورها می باشد که جنایات بزرگی چون ترور نخبگان علمی و فرهنگی و سیاسی نظامی در این کشورها نتیجه ی نفوذ چنین عناصر مزدور غربی می باشد.   در مرحله بعد بعد از ایجاد چنین سیستم واحد و باثباتی متشکل از نخبگان تمام گروه‌های سیاسی به سیاست صلح و تعامل و وحدت با کشورهای همسایه روی آورند و مانند اتحادیه اروپا یک اتحادیه ی سیاسی اقتصادی و نظامی مشکل از کشورهای مسلمان خاورمیانه و در مراحل بعد اتحادیه ای متشکل از تمام کشورهای مسلمان ایجاد  کنند تا ضمن تحقق آرمان وحدت جهان اسلام تمام توطئه  های غرب در  این مورد خنثی شود. شاید  برخی این امر را غیر ممکن بدانند ولی پرسش اینجاست که چگونه کشورهای غربی توانستند در چند دهه ی اخیر چنین اتحادیه هایی ایجاد کنند ولی ما با داشتن نقاط اشتراک بالا چون دین واحد قادر به این کار نباشیم.
به هر حال این آرمان در  آینده ی نه چندان دور  طبق باورهای دینی ما  باظهور  منجی موعود  ان شالله تحقق خواهد یافت و به هر حال منجی موعود با یاران خویش و همیاری مردم و نصرت الهی  موفق به این کار خواهد شد ولی اقدام خود مردم  و نخبگان سیاسی این امر را تسریع خواهد نمود چون ظهور منجی موعود زمینه ی لازم را نیاز دارد و وحدت اسلامی این زمینه را بیشتر فراهم می کند.

در حقیقت کار منجی موعود مسلمین درست همانند ظهور اسلام و اقدامات پیامبر اسلام ص می باشد که با ترویج توحید و یکتاپرستی قبابل پراکنده ی عرب را که بر اثر جنگ و خونریزی بیهوده با هم ضعیف و مستعمره ی امپراتوری ساسانی و روم شده بودند با هم متحد  کرد و همین اتحاد، آنهارا به قدری نیرومند ساخت که در مدت دو دهه این دو امپراتوری را شکست دادند  و مطیع خود ساختند . البته مسلما باید گفت تحقق چنین آرمانی نیاز به یک سری اصلاحات دینی و ایجاد یکتا پرستی  واقعی و از بردن جلوه های شرک در جامعه ی اسلامی   مانند صدر اسلام دارد که این امر توسط  ظهور مصلح کل تحقق خواهد یافت   به امید آن روز

 دجال از نظر لغوی از ریشه دجل به معنی روغن کاری کردن و آراستن و روکش گذاشتن امری زشت با امور به ظاهر زیبا برای فریب مردم مثلا کسی یک ظرفی مسی را روکشی از طلا بزند و     مردم را گول زند و به جای ظرف تمام طلا به مردم بفروشد. . دجال در اصطلاح روایات اسلامی درست به همین معنی به کار می رود یعنی کسی که با امور به ظاهر زیبا تمام مردم دنیا را فریب دهد و شیفته ی خود کند. در روایات اسلامی آمده سالها قبل از ظهور یک جریان شیطانی  که البته رهبری با نام دجال هم دارد بر تمام دنیا حاکم می شود و کل سرنوشت و زندگی مردم دنیا را در اختیار خود می گیرد پیامبر اسلام در این مورد می فرماید:  هیچ پیامبری نبوده مگر اینکه امت خود را  از فتنه و فریب دجال در آخر زمان بیم داده ولی من چیزی (نشانه ای در مورد دجال) می گویم که هیچ پیامبری تا کنون نگفته بدانید او یک چشم دارد  و حال ما بعد از ۱۴۰۰ سال مشاهده می کنیم این نشانه ی تک چشم  در اکثر نقاط عمده و پراهمیت  تجاری ، نظامی، فرهنگی و دیگر نقاط دنیا به وضوح دیده می شود . حتی بر بالای برخی از ورودی های مترو در کشور خودمان و این نشان می دهد این سیستم شیطانی تسلط خود را بر تمام دنیا کامل کرده .  امام علی ع در مورد دجال می فرماید: دجال از مادری یهودی به دنیا می آید.  این سخن امام معنی کنایی دارد یعنی زیر بنای تفکر دجال تفکر قشر فاسد قوم یهود یا همان صهیونیسم بین الملل است یعنی تمام سران عمده و مشاوران سطح بالای این سیستم حاکمیت مرموز دنیا یهودی صهیونیسم  می باشند . البته اشتباه برداشت نشود این به معنی یهودی ستیزی نمی باشد بلکه مقصود همان قشر فاسد و بسیار قدرت طلب و برتری جوی یهود است که در قرآن نیز به شدت از آنها انتقاد شده نه عامه ی قوم یهود که انسانهای خیلی خوب و دانشمندان بزرگی چون انیشتین نیز داشته اند.. حال به اثبات این جریان شیطانی و حاکمیت آن بر دنیا می پردازیم چون  مسلم است دجال دشمن قسم خورده ی مهدی موعود و حضرت مسیح در آخر زمان می باشد و برای مقابله با او باید اورا بدرستی شناخت . در توضیح این امر باید گفت : که یک روشنفکر و محقق متعهد و مسیحی غربی به نام دکتر جان کلمن برای روشنگری و افشاگری بر علیه این سیستم شیطانی حاکم بر دنیا کتابی نوشته با نام   کمیته ی ۳۰۰ کانون توطئه های جهانی   در  مقدمه ی این کتاب نویسنده با قلمی شیوا و ادبی می نویسد که من قبلا افسر ارشد اطلاعاتی سرویس جاسوسی انگلیس  ام ای  سیکس  در یکی از کشورهای آفریقایی بودم یک زمانی بنا بر اعتمادی که به من داشتند اسناد طبقه بندی شده ای  از این سازمان در  اختیار من قرار دادند تا آنها را مرتب کنم  ومن بنا برکنجکاوی برخلاف انتظار آنها شروع به  مطالعه ی آنها نمودم وقتی همه ی آنها را مطالعه نمودم  هم به شدت خشمگین و هم بسیاری نادم و پشیمان شدم که چرا من باید برای سازمانی کار کنم که بر علیه همه ی کشورها و ملت‌های دنیا در حال توطئه و طراحی نقشه های شیطانی است  تا بشریت را به نابودی بکشاند. و از آن زمان تصمیم گرفتم با این سازمان همکاری نکنم و بر علیه آنها شروع به افشاگری کنم و البته آنها نیز مشکلات فراوانی برای من و خانواده ام  به وجود آوردند و زیان‌های  مالی و حیثیتی زیادی به من وارد کردند ولی من از راه خود منصرف نشدم . به هرحال این شخص متعهد و روشنفکر و باسواد که اتفاقا اعتقادت دینی و مسیحی عمیقی هم  دارد  کتاب های زیادی بر علیه این  تشکیلات شیطانی  به نام کمیته ی سیصد می نویسد  و تعداد تألیفات او در این مورد به بیش از بیست تالیف می رسد واز مشهورترین این کتاب‌ها    کتاب بسیار ارزشمند    کمیته ی ۳۰۰ کانون توطئه های  جهانی       است  در این کتاب دکتر توضیح می دهد که از حدود ۱۵۰ سال پیش یک تشکیلات عریض و طویل شیطانی  با درآمد نامشروع  قاچاق عمده ی مواد مخدر در دنیا شکل گرفته  که در  تمام  مراکز عمده ی سیاسی  نظامی و مالی و شرکت های بزرگ نفتی و رسانه های بزرگ و معتبر و فضای مجازی با  ثروت کلان خود نفوذ کرده و عملا با سرویس های جاسوسی در  سراسر دنیا  اختیار تمام حاکمیت های دنیا را به دست گرفته از قدرت های بزرگ چون آمریکا و انگلیس و روسیه و چین گرفته  تا کشورهای کوچک چون کشورهای خاورمیانه . و هدف این تشکیلات شیطانی نیز تسلط کامل بر دنیا و تشکیل حکومت واحد جهانی است . این سیستم در رسانه های رسمی با عناوین نظم نوین جهانی و یا سیاست جهانی شدن شناخته می شود .  و برای اجرای نقشه های شیطانی خود تمام کودتا و انقلابات ساختگی و جنگها ی منطقه ای و بین المللی را خود ایجاد و مدیریت می کند و ایجاد و تولید ویروس‌های  خطرناک چون کرونا نیز کار این تشکیلات مرموز شیطانی برای کنترل جمعیت دنیاست و نفوذ در حاکمیت های دنیا را و تعیین یا حذف مهره های کلیدی آنها را از طریق سرویس های جاسوسی در تمام کشورها که زیر نظر سرویس جاسوسی انگلیس یا   ام ای سیکس می باشد  انجام می دهد و این سرویس جاسوسی هم زیر نظر تشکیلاتی مخفی با نام باشگاه رم و این باشگاه نیز زیر نظر کمیته ی ۳۱۳ نفر ه از ثروتمند ترین و با نفوذترین خانواده های دنیا می باشند که اکثرا نیز یهودی صهیونیست می باشند و به این ترتیب پیش گویی قرآن کریم  در مورد قشر فاسد یهود در سوره اسرا یا بنی اسرائیل تحقق یافته که :  ای بنی اسرائیل شما دوبار در زمین فساد و برتری جویی بزرگی می کنید ...  به هرحال اینجا روشن می شود  که دقیقا مقصود از دجال آخر زمان در زمان ما همین کمیته ی ۳۰۰ نفره می باشد  که زیر نظر مستقیم   شیطان بر دنیا حاکمیت پیدا کرده  و جهان را به فساد و تباهی کشانده و پر از ظلم و جور کرده  و چرا تعداد  یاران امام زمان که البته مشاوران و وزرای اوهستند دقیقا ۳۱۳ نفر در روایات ذکر شده.  بهر حال برای روشنگری بیشتر این کتاب  بسیار ارزشمند که در تمام دنیا نیز اکنون انتشار آن ممنوع شده در اختیار طالبان حقیقت قرار می گیرد تا منتظران حقیقی در تمام کشورها و از جمله خاورمیانه نمایندگان دجال جهانی را که دهه هاست بر جان و مال و ناموس آنها تسلط پیدا کرده بشناسند و با شناخت صحیح مهدی موعود در زمان ما  و رهبری مستقیم  او آماده ی یک قیام جهانی  بر علیه این تشکیلات شیطانی در سراسر دنیا باشند.   به امید آن روز

اگر بخاطر داشته باشید برای اثبات ارتباط ما و سید حسنی با امام زمان دو روز پیش دو سوال در این مورد مطرح کردیم که دو روز نیز فرصت بود آن را از علمای معاصر سوال کنید و  جواب آنها رابا جواب امروز  امام  مقایسه کنید . حال جواب امام به نقل از سید حسنی در مورد این دوسوال در مورد فلسفه ی وضو و تیمم و نیز چرا تعداد رکعت های نماز شب ۱۱ رکعت است . جواب پرسش اول فلسفه ی وضو و تیمم در نماز چیست؟ جواب امام :  فلسفه ی وضو و تیمم در اسلام به شناخت شیطان و طینت وجودی وی که از آتش آفریده شده و داستان آفرینش بر می گردد به این صورت که در داستان آفرینش در قرآن می خوانیم که شیطان بعد از رانده شدن از درگاه الهی بخاطر سجده نکردن بر آدم قسم خورد که آدم و تمام بنی آدم را در زندگی دنیایی گمراه کند و از یاد خدا باز دارد و می دانیم نماز هم یاد خداست و وقتی شخص مومن به نماز می ایستد مسلما شیطان و عوامل او که از جنس آتش هستند (چون خدا به صراحت فرموده  شیطان از  نژادجن و از آتش آفریده شده ) سعی می کند به نمازگزار نزدیک شود و از طریق وسوسه ی فکری و روحی توجه او رااز نماز و ذکر خدا باز دارد و برای جلوگیری ازین کار شیطان ، خداوند می فرماید قبل از نماز وضو بگیرید  و دست و صورت و سرو پا ی خود را با آب خیس و آشنا کنید بعد به نماز بایستید چون خدا می داند جنس شیطان از آتش است و آب نیز عنصری است ضد آتش و وقتی کسی قبل از نماز سرو صورت خود را با آب خیس کند چون عنصر آب ضد آتش است شیطان از نزدیک شدن به عنصری ضد وجود خودش خوشش نمی آید همچنانکه ما هم از نزدیک شدن به آتش سوزان که عنصری ضد وجود خاکی و آبی ماست خوشمان نمی آید و اذیت می شویم و به این صورت شیطان با وضو گرفتن نماز گزار خلع سلاح می شود و  نمی تواند زمان نماز به او نزدیک شود تا اورا از یاد خدا باز دارد و تمرکز و حضور قلب را از وی بگیرد . و اما در مورد تیمم در صورتی که نماز گزار آب در اختیار نداشته باشد . این امر نیز به وجود و طینت شیطان بر می گردد چون در داستان آفرینش شیطان به خدا می گوید بخاطر این به آدم سجده نمی کنم که او از خاک آفریده شده و من از آتش و به این صورت مشخص می شود که شیطان از عنصر خاک نیز چندان دل خوشی ندارد و به نوعی ضد عنصر وجودی اوست که از آتش است یا بخاطر کبر و غرور از خاک خوشش نمی آید . پس خداوند هم بخاطر این ویژگی شیطان می فرماید اگر در زمان وضو آب در اختیار نداشتید با خاک تمیز و پاک تیمم کنید تا باز هم شیطان در هنگام نماز از شما دور شود و تمرکز شما را با وسوسه از بین نبرد.    سوال دوم چرا تعداد رکعت های نماز نافله ی شب یازده تاست ؟ جواب امام:  این امر بر می گردد به تعداد ابعاد جهان آفرینش  می دانیم که در فیزیک نوین دانشمندان ثابت کرده اند که جهان هستی از ۱۱ بعد تشکیل و ایجاد شده . چهار بعد که جهان قابل رویت مارا شامل می شود که شامل طول و عرض و ارتفاع یک شی فیزیکی می باشد و البته بعد چهارم آن که زمان است  بر طبق نظریه ی نسبیت انیشتین که ثابت هم شده و شکی در آن نیست . ولی علاوه بر این چهار بعد جهان فیزیکی که  جهان قابل رویت مارا تشکیل می دهند دانشمندان با فرمول‌های ریاضی و فیزیک ثابت کرده اند که هفت بعد دیکر نامرئی نیز وجود دارد که در مجموع به علاوه ی چهار بعد جهان مرئی و قابل دیدن می شوند ۱۱ بعد و جهان هستی ازین ۱۱ بعد تشکیل شده اند . در قرآن کریم نیز اگر کسی سواد قرآنی داشته باشد و با علم فیزیک نوین نیز تا حدی آشنا باشد به وجود این ۱۱ بعد و  آفرینش این ۱۱ بعد  بارها اشاره و صراحت  شده  و می فرماید : ما زمین و هفت آسمان را آفریدیم  . در اینجا مقصود خداوند از زمین همین جهان فیزیکی و قابل رویت ماست و مقصود از هفت  آسمان نیز  مسلما هفت بعد غیر قابل رویت جهان هستی می باشند که گاه تعبیر به عالم غیب نیز  از آنها می کند چون واقعا برای افراد  عادی  ودر حالت بیداری قابل دیدن نیستند . پس مجموع چهار بعد زمینی و هفت بعد آسمانی می شود ۱۱ بعد که به تازگی در سال‌های اخیر دانشمندان آنها را نیز در فیزیک  کشف و اثبات کرده اند و این نیز معجزه ای  آشکار است  که خداوند این  حقیقت علمی را بارها در قرآن ۱۴۰۰ سال پیش بیان کرده و خود دلیل محکمی در الهی بودن کلام وحی می باشد. حال چرا در نماز شب خداوند این رکعت ها را ۱۱ رکعت قرار داده اینجا تا حدی مشخص می شود چون روح انسانی و بخصوص روح مطهر پیامبر اسلام برای عروج و رسیدن به عالم خداوندی و دریافت وحی باید این یازده بعد را  به ترتیب در هر رکعت از نماز طی کند و از چهار بعد زمینی و هفت بعد آسمانی عبور کند تا بعد از آن به عالم خداوندی برسد تا بتواند وحی الهی را دریافت کند ازین جهت نماز شب بر پیامبر اسلام است واجب است تا همیشه روح او در عالم خداوند حضور داشته باشد و آمادگی دریافت وحی الهی را داشته باشد و البته اگر کسانی این  لیاقت را داشته باشند که به این مقام رفیع در نزد خدا برسند خداوند توفیق اقامه ی نماز شب را نیز به آنها می دهد و آنها را طبق آیات قرآن به مقام محمود در نماز شب خواهد رساند..   سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

کتابی ارزشمند در مورد پیش گویی های امام علی ع در مورد حوادث آینده و  مشخصات امام مهدی ع  که البته به زبان عربی می باشد.

دانلود کتاب