نهضت سید حسنی در گیلان

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

طبقه بندی موضوعی

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اسرائیل» ثبت شده است

   حتما در چند روز گذشته تحولات سیاسی نظامی در منطقه ی خاورمیانه بین اسراییل و و فلسطینیان و ایران و لبنان را دنبال کرده اید مشاهده می کنید که اسراییل چگونه تعدادی از افراد سرشناس حزب الله را ترور کرده و حاکمیت ایران نیز با موشک پرانی  نقاطی از اسراییل  را مورد حمله قرار داده. ولی هیچگاه از خود پرسیده اید و این امر برای شما غیر عادی نبوده که چرا اسراییل معمولا نخبگان سیاسی و نظامی را در ایران و سوریه و لبنان ترور می کند و حاکمیت ایران هیچگاه به سران رده بالای سیاسی نظامی اسراییل کاری ندارد و فقط معمولا مراکز نظامی چون فرودگاههای نظامی اسراییل را هدف قرار می دهد؟ واقعیت این است که حاکمیت دجال که مرکز آن در غرب می باشد هیچگاه تمایل ندارد که رده های اول سیاسی نظامی چون رهبران رده اول این دو حاکمیت را از بین ببرد چون رهبران رده اول این دو حاکمیت مامور اجرای سیاستهای دجال در این منطقه ی حساس خاورمیانه می باشند و دستچین و دست نشانده ی دجال جهانی می باشند که ماموریت دارند تمام منابع انسانی  و اقتصادی و نظامی این منطقه ی خاص خاورمیانه را نابود و یا لااقل تضعیف کنند چون  دجال نیک دریافت کرده که پیروان مداهب دینی بخصوص شیعیان در این منطقه اهداف اخر زمانی برای حاکمیت منجی دارند بنابراین باید با حاکمبت های دست نشانده و با هزینه ی خود مردم این منطقه منابع انسانی و اقتصادی انهارا با جنگ افروزی های بیهوده نابود سازد منابع انسانی می تواند نخبگان علمی سیاسی و نظامی این مناطق البته در رده های پایین تر سیاسی و نظامی باشد بنابراین ترورشخصیتهایی چون شهید چمران و ستاری و سلیمانی و کاظمی  و دیگران درست در جهت همین هدف شوم می باشد ولی البته به رده های بالای رهبری و حاکمبت ایران و اسراییل کاری ندارد چون آنها که دارند ماموریت نوکری را به خوبی انجام می دهند. ولی الیته هرگاه یک نخبه ی سیاسی و نظامی در منطقه گامهایی در جهت صلح در منطقه بردارد دجال به شدت اورا تنبیه می کند و یا او را ترور و یا خانه نشین می کند مانند مرحوم انور سادات و یا بازرگان و یا در سالهای بعد خاتمی .بهر حال دجال با این تنش ها و توطئه ها بطور قطع دو حاکمیت ایران  و لبنان و سوریه از یک  سو و حاکمیت اسراییل و امریکا و دیگر متحدان انها را از سوی دیگر به سوی درگیری نظامی تمام عیار می برد و در این درگیری هولناک نظامی بازنده ی اصلی مردم فریب خورده ای هستند که در این درگیریها قربانی می شوند و سران اصلی این جنگ افروزی های  مانند  جنگ ایران و عراق هیج اسیب و زیانی نمی بینند و فرزندان آنها در بهترین دانشگاههای غرب به تحصیلات ادامه می دهند و به بیان بهتر اموزشهای نوکری برای کادر رهبری را برای اینده ی این کشورهارا فرا می گیرند و نتیجه ی این جنگها و درگیری بیهوده  نابودی منابع انسانی و اقتصادی این منطقه می باشد که نتیجه ای جز عقب ماندگی در بر ندارد و درست در جهت تامین خواسته های دجال جهانی می باشد . بهر حال باید مومنان روشن اندیش در این زمینه بیدار باشند و در این درگیریها دخالت نکنند اتفاقا در روایات اخر زمانی اهل بیت نیز در مورد این مقطع زمانی پیش از ظهور تاکید شده که شیعیان بهتر است در این درگیریها دخالت نکنند چون هر دو طرف درگیر باطل و دشمنان شیعیان و منتظران واقعی می باشند این درگیری نظامی که در منطقه بین شمال عراق و سوریه می باشد مشهور به نبرد قرقیسیا می باشد که در جهان غرب به ان نبرد ارماگدون نیز می گویند که اهل بیت پیامبر شیعیان را از دخالت در این درگیری به شدت منع کرده اند ولی مژده داده اند که بعد از این نبرد قیام خراسانی و مهدی موعود صورت می گیرد و ندای اسمانی نیز در این مقطع زمانی می باشد و منتظران واقعی باید در این مرحله به یاری خراسانی و یمانی و مهدی موعود عج بشتابند. سلام بر کسی پیرو هدایت شود.

در توضیح این امر باید نگاهی به تاریخچه ی ایجاد اسرائیل نمود و به هدف دجال از این نقشه ی شوم اشاراتی نمود . در ابتدا باید گفت که اقلیت یهودیان از زمان آعاز مهاجرت خود در سالیان دور  به قاره اروپا همواره مورد آزار و اذیت حاکمیت های مسیحی بوده اند  این امر علل مختلفی دارد که مهمترین علت این امر اختلافات عقیدتی و دینی مسیحیان و یهودیان از دیرباز و دو هزار سال گذشته بوده  چون اکثریت مسیحیان یهودیان را عامل اصلی تحت تعقیب قرار گرفتن و به صلیب کشیدن مسیح و قتل وآزار پیروان او در سده های آغازین میلادی می دانند چون بزرگان یهودی در دستگاه امپراتور روم نفوذ بسیار داشتند و همواره امپراتور روم را تحریک و تشویق می کردند تا مسیحیان را نابود سازند. بعد از مسیحی شدن اولین امپراتور مسیحی روم اما ورق برگشت و تعداد مسیحیان از یهودیان بیشتر شد و قدرت حکومت در دست کشیشان مسیحی قرار گرفت و مسلم است آنها نیز آزار و اذیت یهودیان را فراموش نکرده بودند و تا زمان ما همواره سعی می کردند با یهودیان دشمنی کنند . این بود که حاکمان مسیحی اروپا در دو سه صده ی اخیر آزار و اذیت یهودیان را شدت بخشیده و اوج این دشمنی و انتقام در جنگ جهانی دوم و حاکمبت هیتلری و نسل سوزی یا هولوکاست یهودیان دیده می شود که البته ریشه ی نژادپرستانه نیز داشت . پیش از جنگ جهانی اول یهودیان ثروتمند ساکن در اروپا و بخصوص انگلسنان با فراست دریافته بودند که در این جنگ امپراتور عثمانی که فلسطین جزو متصرفات ان بود به زودی از انگلستان و دول متحد شکست خواهد خورد ازین جهت فرصت را غنیمت شمردند و در قبال کمکهای مالی فراوان به انگلستان در جنگ،  در عوض از نخست وزیر این کشور خواستند در قبال این کمکها در صورت پیروزی در جنگ با عثمانی سرزمین فلسطین را به آنها برای ایجاد کشور مستقل یهودی واگذار کند . دولت انگلستان نیز به وعده ی خویش عمل کرد و پس از شکست عثمانی و تجزیه ی این امپراتوری، منطقه ی فلسطین را به آنها واگذار کرد و اجازه داد گروه گروه یهودیان از اروپا و دیگر نقاط دنیا به این سرزمین مهاجرت کنند و در جنگ جهانی دوم بر اثر کشتار یهودیان توسط حاکمیت نازیسم این مهاجرت شدت گرفت . یهودیان ابتدا  سرزمینهای اعراب بومی فلسطین را خریداری نمودند و وقتی تعداد انها زیادتر شد شروع به کشتار فلسطینیان مخالف و اشغال بقیه ی سرزمین آنها کردند . ولی مشکل یهودیان صهیونیسم هنوز حل نشده بود چون  دولت انگلستان  حاضر به تخلیه ی فلسطین به این راحتی نبود و از حضور خود اهداف استعماری داشت در این حال یهودیان افراطی و صهیونیست شروع به خربکاری و بمب گذاری در پایگاههای انگلیسی نمودند و دولت انگلستان بعد از تحمل تلفات بسیار از این بمب گذاریها و اقدامات تروریستی سرانجام با نارضایتی مجبور شد نیروهای خودرا از فلسطین خارج کند و صهیونیستها نیز با کشتار فلسطینیان معترض و اشغال باقی مانده ی سرزمین آنها اعلام تشکیل کشور مستقل یهودی با نام اسرائیل نمودند و جنگ و تنش و درگیری تا کنون نیز در این منطقه ادامه دارد. و اما در توجیه اهداف آخرزمانی دجال از این تنش در فلسطین باید گفت که علت اصلی ایجاد این تنش در این منطقه ی حساس  به لحاظ دینی ، وجود روایات آخر زمانی و مهدویت در مورد فلسطین و بیت المقدس می باشد. چون در روایات اسلامی به وضوح بیان شده که مهدی موعود عج پس از تسلط بر ایران و عراق و کل خاورمیانه به فلسطین لشکر کشی خواهد نمود و به آسانی بیت المقدس  را فتح می کند و مدتی پایتخت حاکمیت خود را بیت المقدس قرار خواهد داد . کارشناسان دینی دجال با مطالعه ی این روایات اخرزمانی تلاش می کنند که با ایجاد دولت اسراییل در منطقه و ایجاد تنش و اختلاف با فلسطینیان برای همیشه جلو این روند را بگیرند چون نیک می دانند که مسلم است یهودیان افراطی با مسیحیان و مسلمین و ظهور مسیح و مهدی مسلمانان دشمنی دیرینه و تاریخی دارند و اصولا معتقدند منجی موعود فقط از بین یهودیان انتخاب می شود و بنابراین  با منجی مسیحیان و مسلمین دشمن می باشند . بنابراین  ایجاد یک دولت قدرتمند یهودی در فلسطین و بیت المقدس  می تواند مانع جدی در ایجاد حاکمیت مهدی موعود در بیت المقدس باشد. و اما علت تشنج دائمی فلسطینیان و اسرائیلیان به یک توطئه و کینه ی قدیمی دولت انگلستان  از یهودیان  نیز بر می گردد چون پیش ازین بیان شد که نیروهای انگلیسی بعد از جنگ جهانی اول دچار تلفات شدید از بمب گذاریها و اقدامات تروریستی   صهیونیست های افراطی شدند و با نارضایتی مجبور به تخلیه ی فلسطین شدند ازین جهت دولت انگلستان از آن زمان به بعد سعی داشته با نفوذ سرویس های جاسوسی خود در بین فلسطینیان و دولت حامی آنها نظیر ایران و سوریه و لبنان گروههای افراطی چون حماس ایجاد کنند تا همیشه سرناسازگاری با دولت اسراییل را داشته باشند و خواهان محو آن باشند و با افراطی گری و جنگ طلبی مذاکرات صلح بین اکثریت فلسطینیان  و

دولت اسرائیل را با شکست مواجه کنند تا همواره بین اسرائیل و فلسطینیان جنگ و تنش باشد و آب خوش از گلوی دولت اسرائیل پایین نرود و این چیزی جز انتقام تاریخی انگلستان از یهودیان افراطی نیست . نمود آشکار ایجاد این تنش در حمله ی ناشیانه ی اخیر حماس به شهرکهای صهیونیست نشین می باشد که باعث شد تعداد بسیاری از افراد  غیر نظامی به خصوص از فلسطینان قربانی این توطئه ی شوم شوند هر چند این تنش دائمی در این منطقه  در جهت منافع دجال نیز می باشد. سلام بر کسی که پیرو هدایت شود .

پیش ازین با دلایل مختلف و مستند بیان کردیم که تمام حاکمیتهای دنیا و از جمله خاورمیانه که حاکمیت ایران و اسراییل نیز مسلما جزو این حاکمیتهای مزدور غیر مردمی هستند. مزدور و وابسته و دست نشانده ی دجال جهانی می باشند .بنابراین کار دجال هنانطور که از معنی لغوی آن نیز فهمیده می شود ظاهرسازی و فریب مردم برای مشروعیت به حاکمیت ظالم خویش می باشد ، پیش ازین،  این ظاهر سازی و فریب را در انتقام سخت و حمله ی موشکی سپاه به پایگاه عین الاسد در عراق با عنوان اصطلاحا انتقام سخت از آمریکا بخاطر ترور مرحوم سلیمانی مشاهده کردیم . در ان زمان اگر بخاطر دارید ابتدا مقامات ایرانی از طریق حاکمیت تحت نفوذ خود در عراق به آمریکا قبلا با کمال احترام و احتیاط که بوی زدو بند و تبانی پنهانی از آن به مشان می رسید اعلام کردند که قصد دارند این پایگاه را در عراق مورد هدف نمایشی قرار دهند تا حدی به افکار عمومی داخلی در جواب به امریکا پاسخگو باشند و کسی اعتراض نکند که پس چرا ایران به آمریکا بابت این جنایت پاسخی نمی دهد. و بعد از اینکه  امریکاییهاخبر دار شدند و ان پایگاه را به نوعی تخلیه کردند چند موشک مردم فریب نیز به سوی پایگاه آمریکایی به صورت نمایشی شلیک شد و درست بخاطر همین زد و بند و تبانی پنهانی با امریکا ترامپ رییس جمهور وقت آمریکا پس از این حمله با کمال خرسندی از اقدام ایران بیان داشت :  خوب بود ...و این جمله خیلی پر معنی بود و به این معنی بود که بله اطاعت حاکمیت ایران از آمریکا و فریب مردم خویش در این اقدام خوب بود . و دیدیم در بحبوحه ی  همین اقدام فریبکارانه ، انتقام سخت را در واقع از مردم بی گناه خود با ساقط کردن هواپیمای مسافربری گرفت ( قبول باشد انشاالله) جای سوال اینجاست اگر واقعا اینها می خواستند از امریکا انتقام سخت بگیرند چرا باید اورا پیش از ان باخبر کنند که ما چنین قصدی داریم ؟ می دانیم که در اقدام نظامی مهمترین اصل ، پنهان بودن کار و محرمانه بودن اقدام است تا دشمن غافلگیر شود و نتواند اقدام پیشگیرانه انجام دهد نه اینکه قبلا اورا ازین کار باخبر کرد و این شیوه آیا جز نشانه ی  تبانی و زد و بند پنهانی با دشمن برای فریب مردم کشور خود می باشد؟ و یا چرا برای انتقام سخت به  ناوهای آمریکایی در خلیح فارس که نزدیکتر و در دسترس تر بودند حمله نکردند؟ بگذریم در حمله به حاکمیت جنایتکار اسراییل نیز دوباره همین جنگ زرگری برای فریب مردم دوباره تکرار شد و دوباره چند روز قبل اسراییل را خبر دار کردند که قصد حمله ی موشکی و پهبادی به پایگاههای اورا دارند و دوباره این اقدام فریبکارانه برای فریب مردم انجام شد و دوباره حاکمیت مزدور و فربیکار دجال در ایران ماهیت خویش را کاملا نشان داد. بهر حال پیش ازین نیز بیان کردیم حاکمیت های مزدور دجال در تمام دنیا و از جمله ایران و اسراییل درواقعیت و خفا و پنهانی هیچ مشکلی با هم ندارند و همکاری های گسترده ی سیاسی و نظامی و اقتصادی به زیان مردم ستمدیده ی خویش دارند( که در جنگ ایران و عراق شاهد بودیم)  و در هر زمان نیز مردم خویش را قربانی سیاستهای خویش می کنند ولی هر از چند گاهی برای اینکه مردمشان به آنها در  مورد این تبانیها و زدو بندهای پنهانی شک نکنند یک بحران نمایشی و جنگ زرگری بین خود راه می اندازند تا دوباره مردم را بفریند و باور کنند که حاکمیتهایشان با هم مشکل دارند . چند سال پیش یکی از دوستان از قول یک مامور اطلاعاتی در ایران برایمان فاش کرد که ما وزارت اطلاعات ایران  بالاترین میزان همکاری امنیتی و اطلاعاتی در منطقه را با سرویس جاسوسی اسراییل موساد داریم . وی همچنین در ادامه ی صحبتهایش لو داد که که :  همین قاسم سلیمانی که اینقدر به ما در خارج از مرزها خدمت کرده ،در صورتی که بفهمیم که قصد یک سفر خارجی مشکوک و بدون هناهنگی با ما را به خارج از کشور را دارد و ممکن است پناهنده به کشوری خاص شود اورا حذف می کنیم و دیدیم که سخنانش به واقعیت پیوست واورا چند ماه بعد با همکاری با آمریکا ترور کردند.بهر حال این تبانی ها را نمی توان انکار کرد چون پیش ازین بیان داشتیم که تمام حاکمیتهای مزدور دجال در دنیا با سرویس های جاسوسی و اطلاعاتی همان کشور با هم در ارتباط هستند و از حاکمیت جهانی دجال اطاعت می کنند . سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

در مناقشه و درگیری اخیر فلسطینیان و اسرائیل این روزها شاهد صحنه های فجیع و جنایتکارانه از دو طرف درگیر می باشیم . در این درگیری های بیهوده و بی معنی قربانی اصلی مردم غیر نظامی بی دفاع چون زنان و کودکان سالخوردگان می باشند  برخی از دول مزدور دجال در منطقه نیز بجای میانجی برای توقف این درگیری های جنایتکارانه بیهوده بر طبل جنگ می کوبند و بین طرفین درگیرمرتبا نفرت پراکنی می کنند از طرفی حاکمیت مزرور دجال در امریکا حمایت های تبلیغاتی از اسرائیل می کند و گاه ناوگان خود رادر دریای مدیترانه به نشانه ی حمایت از این رژیم جنایتکار به تحرک وامی دارد و از سویی دیگر برخی حاکمیتهای دیگر مزدور در خاورمیانه چون حاکمیت ایران به حمایت  از اقدامات جنایتکارانه ی برخی افراط گرایان حماس می پردازد . در حالی که می دانیم این جنایتها و آدم کشی ها هیچ ربطی نه به دین  و نه به دفاع از وطن و آرمانهای  دیگر انسانی دارد و افراطیون دو طرف درگیر صرفا مزدورانی  آدم کش و جنایتکار از طرف دجال جهانی برای نابودی بشریت می باشند . در اینجا باید گفت که یکی از اصول اساسی دین اسلام  ایجاد صلح و دوستی بین تمام  انسانها می باشد و اگر نیز به ناچار گاهی اسلام دفاع نظامی را تجویز کرده صرفا برای دفاع از مومنین و و دفع شر دشمنان می باشد و تازه در اینگونه موارد نیز بسیار به رعایت تقوا و عدم زیاده روی در درگیری نظامی دعوت کرده و متجاوزان از این حدود الهی را از دو طرف سخت مورد نکوهش قرار داده. ولی با این حال در این درگیری اخیر می بینیم که عده ای مسلمان نما و یا یهودی نمای مزدور جنایتکار به هیج کدام از اصول احکام ادیان ابراهیمی پایبند نیستند و به راحتی انواع جنایات را نسبت به غیر نظامیان مرتکب می شوند و این علامت و نشانه ی اشکاری است از توطئه و دخالت دجال جهانی در این نوع درگیری های منطقه ای  . اگر دخالتهای پنهان و اشکار دجال جهانی در مناقشه ی بین اسرائیل و فلسطین به واسطه ی رژیمهای مزدور منطقه و ابر قدرتها نبود خیلی وقت بود که این مناقشات را خود روشنفکران ونخبگان اسرائیل و فلسطین حل کرده بودند. حال باید این دو سوال را پرسید که چه دولتهایی این سلاحهای پیشرفته را تولید می کنند و چه دولتهای مزدوری این سلاحهای پیشرفته را در اختیار زنگی مست یعنی این دو طرف درگیر قرار می دهند همه ی ما می دانیم که این دولتها و حاکمیتها همان حاکمیتهای مزدور دجال در سراسر جهان می باشند .

جنگ و درگیری بین اسرائیل و فلسطینیان یکی از معضلات جدی و دیرین در چند دهه ی اخیر در خاورمیانه می باشد.که با وجود تلاشهای روشنفکران  و سیاستمداران متعهد در دنیای اسلام و غرب هنوز با کمال تاسف این مسئله حل نشده و روزبه روز نیز رو به وخامت می رود . قبلا بیان شد که ایجاد اسرائیل   به آن شکل و در آن مقطع زمانی در خاورمیانه یک توطئه و نقشه ی شیطانی از سوی دجال جهانی برای ایجاد بحران همیشگی در این منطقه ی خاورمیانه و عقب نگه داشتن این کشورها می باشد . در طی این مدت تعداد معدودی از سیاستمداران چون انور سادات رییس جمهور فقید مصر و شاه ایران و نیز نخبگان مذهبی دنیای اسلام چون مرحوم امام موسی صدر به ماهیت و اهداف این نقشه ی شوم  پی بردند و بخصوص امام موسی صدر سعی کرد که با روشنگری در میان شیعیان لبنان و فلسطینیان مردم ان منطقه را از نیات پلید دجال جهانی برای ایجاد اختلاف بین اسرائیل و فلسطین و شیعیان لبنان  جلوگیری کند و سیاستمدارانی چون انور سادات نیز با همکاری شاه ایران قدمهای موثری برای ایجاد صلح با اسرائیل برداشت ولی با کمال تاسف حاکمیت دجال با هوشیاری از این اقدام رهبران مذهبی و سیاستمداران  مسلمان خبر دار شد و بلافاصله زمین ی سقوط شاه ایران و ترور انور سادات را فراهم آورد و در همان زمان نیز با کمک مزدور دست نشانده  ی خود قذافی امام موسی صدر را در لیبی ربودند و سر به نیست کردند و بلافاصله حاکمیت افراطی و دست نشانده و جنگ طلب را در سال ۶۰ در ایران به قدرت رساندند و نیز بلافاصله حسن نصرالله افراطی مزدور و دست نشانده ی جنگ طلب را در لبنان جایگزین امام موسی صدر کردند . شهید دکتر مصطفی چمران نیز که از دوستان نزدیک امام موسی صدر بود و از توطئه ی دجال کاملا اگاه بود از اینکه حاکمیت ایران با قاتل امام موسی صدر یعنی قدافی روابط دوستانه و نزدیک ایجاد کرده به حاکمیت ایران در این مورد شدیدا اعتراض کرد و نامه ی تند و انتقادی در این زمینه به رهبر انقلاب نوشت و بلافاصله چمران نیز بعد از این نامه از پشت سر و جبهه ی خودی مورد اصابت خمپاره قرار گرفت و شهید شد.و بحران و جنگ بین اسرائیل و فلسطینیان و شیعیان لبنان را ادامه دادند. در این بین چون کارتر رییس جمهور اسبق امریکا از سیاست صلح انور سادات در خاورمیانه حمایت می کرد نیز مغضوب دجال جهانی شد و در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری باآبرو ریزی گروگان گیری در ایران و حادثه  ی طبس ناکام ماند. این است سیاست کثیف دجال در خاورمیانه.

 یکی از مسائلی که چندین دهه است جهان اسلام با آن دست به گریبان است بحران و اختلافات بین فلسطین و اعراب با اسرائیل می باشد. ریشه ی  این مسئله به قوم بنی اسرائیل بر می گردد . این قوم که در زمان باستان پیامبران بزرگی نیز داشته اند بعد از سرکشی از فرمان خدا در دوسه هزار سال گذشته طبق بیان کتاب تورات و نیز آیات قرآن دچار خشم خدا و انتقام و عذاب شدید او گردیدند و آواره شدند .نخستین بار بخت النصر شاه بابل در زمان کورش هخامنشی به اورشلیم  مرکز سیاسی و عبادی آنها هجوم آورد و آنها را قتل عام و بیشتر آنها را اسیر کرد و به بابل در عراق آورد.  وکورش هخامنشی که پادشاهی دادگر بود به عراق و بابل هجوم آورد و آنجا را تصرف کرد و یهودیان را از چنگ بابلیان نجات داد . برای بار دوم متجاوزان رومی به مرکز یهودیان در  اورشلیم بعد از چند صده ی دیگر هجوم آوردند و آنجا را تصرف کردند . این اشغالگری ادامه داشت تا در صدر اسلام  و زمان عمر خلیفه ی دوم  فلسطین توسط سپاهیان اسلام  فتح گردید و رومیان ازآنجا رانده شدند و آنجا به دست مسلمین با آزادی مذهبی اداره می شد و یهودیان نیز مشکل چندانی نداشتند . در  قرون جدید فلسطین و بیت المقدس که مرکز عبادی یهودیان بود در تصرف امپراتوری مسلمان عثمانی درآمد و در جنگ جهانی جهانی  اول که امپراتوری عثمانی از دول اروپایی به خصوص انگلیس شکست خورد و تجزیه شد فلسطین در تصرف انگلیسی ها درآمد و توسط آنها اداره می شد. در  این بین  یهودیان صهیونیست که کمک‌های مالی فراوانی در جنگ اول جهانی به انگلیسی ها کرده بودند  از نخست وزیر وقت انگلستان خواستند که بنا بر قولی که قبلا به آنها داده بود با تشکیل یک  دولت مستقل  یهودی در  سرزمین فلسطین که دیگر تحت اختیار و تصرف انگلیس بود موافقت کند و اونیز طی بیانیه ای تحت عنوان بالفور با ابن امر موافقت کرد . در این حال گروه گروه یهودیان از اروپا و بعدا دیگر نقاط دنیا به فلسطین مهاجرت کردند و با زیرکی شروع به خریدن املاک و زمین های بومیان عرب فلسطینی که برخی نیز بسیار عیاش و بی فکر بودند و از نقشه ی یهودیان  خبر  نداشتند نمودند و به این صورت اکثر  این زمینها را با ثروت کلانی که داشتند از فلسطینیان خریدند و ساکن شدند وقتی که تعداد آنها افزایش پیدا کرد    یک ارتش ترور مخفی به وجود آوردند و اولین اقدام آنها این بود که کاری کنند که انگلیسی ها نیروهای خودرا از فلسطین خارج کنندو چون انگلیسی ها در این کار تعلل می کردند شروع به خرابکاری بر علیه نظامیان انگلیسی کردند و چندین مراکز تجمع نیروهای آنها را بمب گذاری و منفجر   کردند و انگلیسی ها نیز کاری از دستشان ساخته نبود و وقتی دیدند هزینه ی زیادی باید برای حضور خود در فلسطین بپردازند آنجا را تخلیه کردند . در این حین یهودیان صهیونیست مهاجر در فلسطین رقیب قدرتمندی در فلسطین نداشتند و بنابراین اعلام استقلال و تشکیل دولت مستقل یهود در فلسطین را کردند و نام آن را نیز اسرائیل گذاشتند. در این حال تازه برخی از فلسطینیان روشنفکر از خواب غفلت بیدار شدند و تازه فهمیدند قربانی چه توطئه ای گردیدند . این بود که عده ای ازآنها دست به مبارزه ی مسلحانه بر علیه دولت تازه تاسیس اسرائیل زدند ولی ارتش مخفی اسرائیل به شدت آنها را سرکوپ و قتل عام کرد. و حتی به غیر نظامیان آنها نیز رحم نکرد . در این حین کشورهای همسایه ی عرب چون اردن و سوریه و مصر و دیگر کشورهای عربی برای کمک به اعراب فلسطین با اسرائیل وارد جنگ شدند ولی بخاطر برتری نظامی اسرائیل و تجهیز  این کشور توسط آمریکا و متحدان اروپایی  اعراب در  تمام این جنگها به سختی شکست خوردند و دچار تلفات فراوان شدند . اصولا خود  تاسیس دولت یهود  در قلب خاورمیانه  یک نقشه و توطئه ی دجال جهانی برای ایجاد جنگ و بحران در این منطقه ی  حساس از نظر ادیان بزرگ  ابراهیمی بود و به این مقصود خود نیز رسید چون اکنون  یک قرن است از زمان جنگ جهانی اول و ورود  یهودیان به فلسطین همواره این منطقه صحنه ی درگیری و جنگ بین  اعراب و اسرائیل است و روی ارامش ندیده است . بعد از جنگهای متعدد اعراب و اسرائیل و شکست اعراب بالاخره یک شخص برای اولین بار متوجه شد که ایجاد اسرائیل  و جنگ و در گیری با اعراب فقط یک بهانه و توطئه از سوی دجال جهانی برای نابودی این منطقه و ضعیف نگه داشتن اعراب مسلمان است و آن شخص نیز شخصی روشنفکر به نام انور سادات رئیس جمهور  اسبق مصر بود . این شخص وقتی متوجه این توطئه شد بلافاصله در پی راه حل و ایجاد صلح در این منطقه افتاد و بدون هیچ مقدمه و مشورت با دیگر کشورهای عربی بطور  غیر منتطره به اسرائیل سفر کرد و مذاکرات خود را برای صلح  با اسرائیل شروع کرد.

از طرفی او با شاه ایران نیز که تازه تغییر موضع و سیاست داده بود در  زمینه ی سیاست  صلح  در خاورمیانه هم نظر بود و دوستی صمیمی با یکدیگر  داشتند . و از اقبال خوب آن دو رئیس جمهور آمریکا یعنی جیمی کارتر  نیز طرفدار همین طرز  تفکر و سیاست یعنی ایجاد صلح در خاورمیانه بود و کارتر در توافق  صلح مصر با اسرائیل در نقطه ای با عنوان  کمپ دیوید میانجی گری و مساعدت بسیار کرد و این دو  کشور پس از سالها درگیری و جنگ با هم صلح کردند.  ولی قبلا هم گفتیم این سیاست صلح در آن مقطع زمانی به هیچ روی موافق با سیاست جنگ طلبی دجال  در خاورمیانه و ایجاد تقابل منطقه ای در  آنجا نبود  بنابراین در مدت  کمی نقشه ی حذف و یا برکناری این سه شخص یعنی انور سادات و شاه ایران و جیمی کارتر را که تصمیم داشتند برخلاف سیاست‌های دجال در خاورمیانه عمل کنند طراحی و اجرا کرد و انور سادات را توسط مزدوران داخلی دجال ترور کرد و سلطنت پهلوی را برانداخت و شاه را آواره کرد و با نقشه و اجرای بحران گروگان گیری در سفارت آمریکا در ایران از محبوبیت کارتر در بین مردم آمریکا کاست و از انتخاب او در دوره ی دوم ریاست جمهوری در آمریکا جلوگیری کرد و به این ترتیب سیاست جنگ افروزی و اختلاف بین اعراب و اسرائیل را دوباره در منطقه در پیش گرفت و البته بعد از انقلاب ایران جنگهای خونین دیگری را نیز در  منطقه مثل جنگ ایران و عراق به راه انداخت . ازآن به بعد هم هر گاه برخی  رئیس جمهورها رئیس  جمهور آمریکا خواستند توافق صلحی بین اسراییل و فلسطینیان ایجاد کنند . دجال با نفوذ ودخالت خود در کشورهای دیگر خاورمیانه و دخالت آنها در گروههای فلسطینی و یا احزاب افراطی اسرائیل از ایجاد توافق صلح بین آنها جلوگیری می کنند . شاید اگر دخالتهای برخی دولت‌های مزدور دجال در  خاورمیانه نبود تا کنون   رهبران فلسطینی نظیر یاسر عرفات و جانشینان او توانسته بودند خیلی زودتر به توافق صلح با اسرائیل و یک زندگی مسالمت آمیز در سایه ی آرامش و امنیت دست پیدا کنند  ولی این حاکمیت های مزدور خاورمیانه مرتبا در روند صلح بین فلسطینیان و اسرائیل  سنگ اندازی و دخالت می کنند چون ماموریت مزدوری آنها برای دجال این رااقتضا می کند و آنها باید مراتب نوکری را رعایت کنند . البته باید گفت ایجاد تقابل منطقه ای و جنگ و درگیری در تمام نقاط دیگر دنیا نیز سیاست جاری دجال می باشد. کافی است که به نقشه ی جغرافیا نگاهی کنید خواهید دید که دجال با طراحی نقشه های  دقیق و اجرای آن توسط  سرویس های جاسوسی و باندهای مافیایی در دنیا همه ی کشورها را با همسایگان خود درگیر جنگ سرد و یا درگیری نظامی آشکار و تنش سیاسی نموده بین ایران و عربستان در حال   حاضر تنش و جنگ نیابتی به راه انداخته بین هند و پاکستان در مسئله ی جامو و کشمیر اختلاف ایجاد کرده بین چین و روسیه در مورد منطقه ی  تبت اختلاف وجود دارد  بین کره ی شمالی و جنوبی در گذشته  جنگ به راه انداخته و اکنون نیز درگیری سیاسی با هم دارند  بین کره ی شمالی و ژاپن بحران سیاسی وجود دارد بین چین و تایوان در مالکیت آن جزیره  اختلاف وجود دارد بین بلوک شرق و غرب در اروپا در گذشته تنش وجود داشت  و اکنون نیز   بین روسیه و اوکراین . بین ارمنستان و آذریایجان اختلاف وجود دارد . در چند دهه پیش جنگهای خونین داخلی در آمریکای جنوبی به راه انداخت و این کشورها را نابود  کرد و عقب مانده نگه داشت. در  آمریکای مرکزی  بین کشورهای کوبا و ایالات متحده همواره تنش و درگیری سیاسی و نظامی وجود دارد و اگر  توجه و تامل کنید خواهید فهمید که هیچ کدام ازین درگیری ها اتفاقی نیستند و طبق نقشه و توطئه هستند . و علامت آن نیز جهان شمول بودن این درگیری ها و بحران‌های منطقه ای و جهانی می باشند وگر نه لااقل   باید در یک منطقه کمی آرامش و صلح برقرار می بود .و دجال با نفوذ در حاکمیتهای تمام مناطق جهان و با استفاده از مزدوران داخلی خود این  درگیری ها و تنش ها و جنگها را ایجاد و ادامه می دهد. و تنها راه ایجاد صلح جهانی نیز بیداری ملت‌های تمام دنیا  بر علیه دجال و فهمیدن نقشه ها و توطئه های این سیستم شیطانی بر علیه بشریت و اتحاد آنها با هم برای سرنگونی تمام حاکمیتهای مزدور  و وابسته به دجال در  تمام مناطق جهان می باشد . والبته این قیام و نهضت  جهانی یک رهبر  آسمانی و مقتدر و آگاه نیاز دارد  که همان منجی موعود  تمام ادیان است . به امید آن روز .


یکی از مسائل روز ایران و غرب مسئله ی هسته ای شدن ایران یا به تعبیر  غرب دستیابی ایران به سلاح هسته ای می باشد . ریشه ی دستیابی ایران به فن آوری هسته ای به زمان قبل از انقلاب  ۵۷ بر می گردد که شاه  برای دستیابی ایران به این فن آوری پیشرفته با کشور آلمان قرار دادهایی برای ایجاد نیروگاه‌های هسته ای بست که هدف  بیشتر  تولید برق ازین طریق بود در جریان انقلاب و مدتی بعد از آن بعلت تیره شدن روابط ایران با بلوک غرب که آلمان غربی نیز عضو این بلوک بود ، این روند همکاری مسلما متوقف گردید و بعد  از انقلاب چون حاکمیت تحت نفوذ بلوک شرق یا شوروی قرار گرفت  شوروی سابق و یا روسیه ی فعلی  همکاری با ایران را در زمینه ی ایجاد نیروگاه های هسته ای به خصوص نیروگاه هسته ای بوشهر  شروع کرد . که البته چون پس از فرو پاشی شوروی   روسیه ی فعلی  دچار مشکلات بسیار زیاد  اقتصادی فراوان در تامین بودجه ی کشور بود و وَضع به قدری خراب بود که گورباچف بعدها فاش کرد ما حتی دیگر قادر نبودیم حقوق کارمندان و نیروهای نظامی خود را بدهیم از این جهت سران روسیه تصمیم گرفتند با توجه به نفوذی که سرویس جاسوسی روسیه یعنی ک گ ب در حاکمیت ایران البته با همکاری انگلیس دارد  روابط اقتصادی گسترده البته با هدف منافع یک طرفه فقط برای روسیه  با حاکمیت ایران برقرار کنند و کمبود بودجه و جیب خالی خود را از جیب ملت مظلوم ایران پر کنند و تا می توانند با فرصتی که دولت مردان کودن و بی لیاقت ایران به آنها می دهند  منابع ملی ایران را غارت کنند و موفق هم شدند  و این کار را هم  به بهانه ی کمک کارشناسی به ایران برای انتقال فن آوری  هسته ای و با وعده ی ایجاد نیروگاه هسته ای بوشهر انجام دادند. و به مدت چند دهه بیهوده این پروژه را طولانی کردند و هر دفعه نیز  آن را به بهانه ای  متوقف کردند تا پول و باج بیشتری از ایران بگیرند تا بالاخره توانستند کمبود بودجه ی خود را برای چند سال از جیب مردم ایران تامین کنند و در نهایت نیز  کار خود را  خوب انجام ندهند. روسیه از زمانی که آیت الله خمینی در  اواخر عمر نامه ای الیته  ظاهرا برای دعوت او به اسلام نوشت روابط آشکار خودرا با ایران شروع کرد هرچند روابط مخفی از بعد از انقلاب بود . البته این نامه فقط بهانه ای بود که سران مزدور  و سر سپرده ی  حاکمیت  نظیر رفسنجانی روابط آشکار اقتصادی  را با ارباب خارجی خود شروع کنند. چون این یک ماموریت دیگر رفسنجانی از طرف دجال جهانی بود و باید به انجام می رسید . وگرنه اصلا عقلانی نیست که گورباچف با آن تعصبات مارکسیستی و کمونیستی اصلا زمینه ای برای قبول اسلام داشته باشد و اگر هم به فرض محال این  زمینه را داشت حزب و اطرافیان و وظایف سازمانی حزب کمونیست شوروی این  اجازه را به وی نمی داد  به هر حال با این نامه  روابط اقتصادی آشکار روسیه برای غارت کشور  شروع و دجال نیز از ازین روند بسیار خشنود. چرا که همین غارت ایران توسط خرس قطبی شمال  که چشم طمع به کندوهای  عسل یا نفت ایران و دیگر منابع ایران دوخته بود . باعث می شد ایران که  از کشورهای سرنوشت ساز دوران ظهور است برای سالها همچنان ضعیف و عقب مانده باقی بماند و مسلما این خواست دجال جهانی نیز  بود. به هر حال روسیه در  زمینه ی  سهم مالکیت  ایران از دریای خزر نیز  می دانیم خیانت‌های بسیاری به ایران کرد و باعث شد سهم بسیار کمی از این دریا برای استفاده ی ایران از میان کشورهای همسایه باقی بماند. ولی باید گفت نوکر در هر صورت نوکر است وراهی جز اطاعت ارباب ندارد.  و اما مسئله ی دیگر  دستیابی ایران به سلاح هسته ای است . این مسئله نیز  چنانکه توصیح داده می شود ریشه در توطئه و نقشه ی دجال دارد و اصلا یک تصمیم ملی برای منافع ملی نبوده و نیست.  یعنی اینکه  ایران بعد از جنگ هشت ساله با فکر تولید سلاح هسته ای  افتاد کاملا یک طرح و نقشه ی دجال جهانی برای ایجاد بحرانی دیگر در خاورمیانه بخصوص در ایران و باز ضعیف نگه داشتن این کشور بود. که توسط نفوذی های دجال در کشور طرح گردید .  و بعدا هم لو رفتن آن نیز توسط همین نفوذی ها بود. خب مسلما دجال نیک می دانست که حاکمیت ایران با آن ضعف بنیه از جهت اقتصادی و سیاسی و نظامی و فن آوری در برابر قدرتهای بزرگ اقتصادی و نظامی  به هیج وجه نمی تواند بصورت مستقل صاحب سلام هسته ای  شود چرا که به فرض نیز خود چنین قدرت فن آوری را داشته باشد  . قدرتهای نظامی و هسته ای  دیگر  نظیر آمریکا و متحد او اسرائیل  که منافع بسیاری در منطقه دارد اجازه نمی دهد ایران با وجود دشمنی با آنها به این سلاح دستیابی پیدا کند چون مسلما در  این صورت متحدان  آمریکا چون کشورهای عربی خلیج فارس و اسرائیل را تهدید خواهد کرد .

به خصوص که بارها البته به ظاهر گفته است  خواهان محو اسرائیل می  باشد( هرچند روابط تنگاتنگ پنهانی با اسرائیل در منطقه دارد) به هر  حال وقتی ایران چنین قصدی داشته باشد  و چنین مخالفان و دشمنانی در منطقه و جهان مسلما نتیجه ی چنین سیاستی یعنی تلاش برای دستیابی به سلاح هسته ای چیزی جز بحران منطقه ای به زیان ایران و کشورهای دیگر  منطقه و سود غرب و دجال نخواهد داشت چون با ادامه ی این سیاست ایران، آمریکا و متحدانش اورا تهدید و تحریم خواهند کرد و تحریم‌ها نیز هم به اقتصاد ایران ضربه وارد می کند و آن را ضعیف تر می کند و هم به مردم فشار می آورد  اقتصاد َضعیف باعث عقب ماندگی کشور و ضعیفتر شدن آن می شود که خواسته و سیاست دجال است   بر اثر   این فشارهای اقتصادی  نخبگان علمی کشور نیز به ناچار به غرب مهاجرت می کنند کا به زیان ایران و به نفع غرب است.  والبتا این سیاست  برای دیگر کشورهای منطقه نیز زیان دارد و آمریکا و غرب نیز بیهوده  کشورهای همسایه ی ایران را از قدرت هسته ای و نظامی ایران می ترسانند و سلاح های بیشتری به  آنها می فروشند  و این امر نیز   به زیان کشورهای همسایه است.  در نهایت اگر این سیاست ایران در هسته ای  شدن ادامه پیدا کند . بالاخره در مقطعی بهانه ی لازم  برای هجوم نظامی غرب به ایران فراهم می شود و همان بلایی که بر سر افعانستان و به خصوص عراق آوردند قصد دارند با هجوم نظامی بر  سر ایران نیز  بیاورند و در آن صورت مسلما فاجعه ی اصلی به خصوص برای ملت آغاز می شود و این هجوم سرآغاز جنگهای داخلی و تجزیه ی کشور خواهد بود  . و بالاخره دجال بطور کامل به مقصود  خویش برای تجزیه ی ایران و نابودی این منطقه ی ظهور منجی خواهد رسید. . بنابراین تنها راه جلوگیری از اجرای این نقشه ی دجال در ایران . منجی گرایی و اصلاحات حاکمیت در کشور  می باشد . کشور ایران فعلا با هسته ای شدن حفظ نمی شود و قدرتمند نمی گردد بلکه با یک خیزش  و انقلاب مستقل به رهبری منجی موعود و اصلاح ساختار  دینی سیاسی و اقتصادی  نیرومند و متحد می گردد و خاورمیانه را نیز در مدتی کم با خود متحد می سازد چون آنها نیز  منتظر منجی موعود و حاکمیت او هستند. و حاکمیت جهانی دجال را نابود خواهند کرد. بنابر این بهترین را در این مقطع زمانی برای رهایی از این خطرات شناخت صحیح  منجی در  زمان ما در خاورمیانه بخصوص ایران و به حاکمیت رساندن او و قبول رهبری او می باشد وراهی به جز این  نیست.  به عبارت دیگر مهدی  موعود اکنون در میان ما مردم بصورت شخصی عادی و بسیار  گمنام ولی کاملا آگاه به حقایق دین و مسائل سیاسی روز مسلمانان است و راه حل تمام  این مشکلات نیز فقط در  دست اوست به شرطی که درست شناخته و درک شود و مردم زمینه ی حاکمیت وی را فراهم آورند وگرنه او به تنهایی مانند امام علی ع و دیگر امامان کاری از پیش نخواهد برد . او رهبر و راهنما و تئوریسین نهضت جهانی است ولی نیاز به یاری مؤمنان و عموم مردم دارد وتا شناخته و یاری نشود همچنان مجبور است گمنام و به حالت منتظر و احتمالا بسیار متاسف از وضعیت نابه سامان موجود جهان اسلام باقی بماند.  وظیفه ی تمام نخبگان علمی فرهنگی جهان اسلام است که وی را به درستی بشناسند و او را نیز به درستی به مردم معرفی کنند .  سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.