نهضت سید حسنی در گیلان

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

طبقه بندی موضوعی

۱۷۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام_زمان» ثبت شده است

در رسانه ها زیاد می شنویم که فلان عالم بارها و بارها با امام زمان دیدار نمود و یا فلان شخص عادی تشرف پیدا کرد به حضور امام . بیشتر این خبرها جعلی و دروغ محض می باشند خبرهای دیدار امام زمان در قرون گذشته که به کلی کذب محض است چون امام زمان حقیقی در نیم قرن گذشته به دنیا آمده . و شکی در آن نیست . در مورد شناخت و دیدار امام زمان  دو شرط اساسی تقوا و عمل صالح می باشد وجهاد نیز بسیار مهم می باشد البته جهاد نیز جزو اعمال صالح می باشد . توضیح اینکه بر طبق آیات قران در جهان آفرینش یک قانون برای همنشینی دو شخص وجود دارد و آن نیز اعمال مشابه آن دو شخص .  خداوند در قران می فرماید: ما برخی ظالمان را دوست وهمنشین برخی ظالمان می کنیم بخاطر انچه عمل می کنند و یا می فرماید: ما شیاطین را همنشین کسانی قرار می دهیم که ایمان نمی اورند . چون هم شیاطین و هم افراد بی ایمان بخاطر اعمال بد خود شایسته ی همنشینی با هم می شوند  . ولی در مورد فرد مومن می فرماید : خدا ولی و همنشین کسانی  است که ابمان می اورند....  و اعمال شایسته  درجه و مقام فرد مومن را بالا می برد و همنشین خدا قرار می دهد . چون در آیه ای دیگر می فرماید: الیه یصعد الکلمه الطبب و العمل الصالح یرفعه ....کلمه ی پاک ( انسان مومن) به سوی خدا بالا می رود و عمل صالح مقام اورا  بالا می برد . برای دیدار و شناخت و همنشینی با امام زمان نیز همین قانون خداوندی صدق می کند . یعنی کسی که می خواهد امام زمان را ملاقات کند در مرحله  ی اول باید با اعمال صالح متعدد در زندگی  مقام معنوی خویش را بالا ببرد تا حدی که به مقام امام نزدیک شود و وقتی اعمالش شباهتهایی به اعمال امام زمان پیدا کرد و طرز تفکرش تا حدی بوی نزدیک شد بر طبق همان قانون آفرینش ،خداوند اورا لایق دیدار و همنشینی با امام زمان می کند و حتما اورا دیدار خواهد کرد چون مهدی موعود انسانی از نسل پیامبر است که در طول زندگی خداوند به وی توفیق فراوانی داده تا اعمال صالح بسیاری انجام دهد و به مقام بلند معنوی دست پیدا کرده و افرد مومن نیز باید با اعمال شایسته تا حدی مقام خود را به مقام معنوی او نزدیک کنند تا لایق همنشینی او شوند . ولی برای شناخت و درک اینکه این شخصی که ملاقات کرده اند امام زمان است نیازمند بصیرت می باشند .از این قوه ی بصیرت در قران کریم گاه تعبیر به فرقان شده  (البته این معنی فرقان با کتاب اسمانی فرقان فرق دارد) خداوند در این مورد می فرماید : من یتق الله یجعل له فرقانا ....هر کس تقوا و پرهیزگاری در پیش گیرد خداوند برای او فرقان یعنی بصیرت و قوه ی تشخیص حق از باطل قرار می دهد ...پس هر کس تقوا داشته باشد اگر امام زمان را نیز ملاقات کند و یا کلام اورا در فضای مجازی بشنود به راحتی  تشخیص می دهد که این شخص امام زمان واقعی است چون خداوند قبلا بواسطه ی تقوا بصیرت این شناخت را به وی ارزانی داشته . برای همین طبق روایات صحیح اهل بیت ع. مهدی موعود در حال غفلت مردم ظهور می کند . یعنی مثلا در فضای مجازی به نوعی حضور فعال دارد و ظهور کرده ولی اکثر مردم ( جز اندکی) بواسطه ی نداشتن تقوی و پرهیزگاری بصیرت لازم را برای شناخت او ندارند واز حضور اوغافل هستند و به ناچار لیاقت همنشینی و دیدار اورا نیز ندارند همچنانکه لیاقت شناخت خدا و ایمان به خدا و ارتباط با اورا نیز ندارند. سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

حتما بارها نزدیکان خود را دیده اید که در جلسات روضه های خانگی مرتبا شرکت می کنند و یا برخی که مذهبی نیستند در کنسرتهای موسبقی در هر جا باشد شرکت می کنند برخی نیز خود به کارهای هنری اشتغال دارند و یک یا چند رشته ی هنری را دنبال می کنند به نظر شما علت چیست ؟ چرا برخی دلبسته ی چنین کارهایی می باشند ؟ این فعالیتها و دلبستگی ها گرچه به ظاهر متفاوت و حتی متناقض به نظر می رسند ولی ریشه در یک امر دارند و آن نیز نیاز معنوی انسانها  . به عبارت دیگر تمام انسانها به صرف اینکه انسان هستند جدا از عقاید و ارمانهای مختلف خود علاوه بر نیازهای مادی و جسمانی چون خواب و خوراک و پوشاک و مسکن و ارضای   غریزه ی جنسی ، یک سری نیازهای معنوی و فرا مادی نیز دارند و این نیازهای فرا مادی ناشی از بعد روحانی وجود آدمی است. به عبارت دیگر همانطور که جسم انسان نیاز به خوراک و خواب برای ادامه ی حیات دارد روح انسان نیز برای آرامش نیاز به غذای معنوی دارد .ولی مشکل این جاست  که براثر  عدم رشد معرفتی راه بدست آوردن این غذای معنوی را به درستی نمی داند و گاه راه را به خطا می رود.در توضیح باید گفت که کارهایی مانند فعالیت هنری و گوش دادن و یا نواختن موسیقی و یا اشتغال به انواع هنرها چون هنرهای تجسمی و یا رفتن به مراسم مذهبی  و مطالعه و تحقیق علمی و و ... همه کارهایی معنوی محسوب می شوند که انسانها  نیاز شدید روحی به این قبیل مسائل هم علاوه بر نیازهای مادی دارند.برای همین نیز گاهی می بینیم ثروتمندترین افراد دنیا نیز وقتی به قله ی ثروت رسیدند و دیگر هیچ کمبود مادی ندارند به کارهای معنوی چون کمک به خیریه ها و نیازمندان روی می آورند چون انها نیز انسانند و این نیاز معنوی را در خود احساس می کنند . مشکلی که وجود دارد گاهی در گذشته و حال مردم در راه رفع کردن این نیاز معنوی به خطا می روند و مثلا در گذشته به جای شناخت و پرستش خدای یکتا و ارتباط معنوی با او که سرچشمه ی لایزال  معنویت است به خطا کیش بت پرستی را برای رفع نیاز معنوی خود انتخاب می کردند و   یا در زمان ما مردم بجای عبادت خالصانه به درگاه خدا ،به عبادت شرک آمیز چون امام و امام زاده پر‌ستی و گورپرستی و طلب حاجات از غیر خدا به جای پرستش خدای یکتا روی می آورند . برخی دیگر نیز سرچشمه ی اصلی معنویت را که شناخت و ارتباط با پروردگار توسط نماز و دعا می باشد رها کرده اند و فقط به رشته های فرعی رفع نیاز معنوی چون گوش کردن به موسیقی و اشتغال به رشته های دیگر هنری و رفتن به کنسرت موسیقی روی آورده اند . در حالی که از سرچشمه ی اصلی معنویت  یعنی ارتباط با ذات باریتعالی غافل شده اند و با کمال جهالت نیز می گویند ما وجود خدا را باور نداریم و آدم مذهبی نیستیم بگذارید با موسیقی یا هنرهای دیگر حال کنیم . در اینجا این سخن به این معنی نیست که موسیقی و هنرهای دیگر و تحقیق علمی و...کارهای معنوی محسوب نمی شوند . خیر این کارها نیز کارهایی کاملا معنوی هستند و در تکامل روحانی انسان موثر هستند و غذای معنوی نیز محسوب می شوند ولی نکته در اینجاست نباید اشتغال به این امور مارا از سرچشمه ی اصلی معنویت یعنی شناخت و ارتباط با خدا با نماز و عبادت غافل کند . بلکه اتفاقا اگر هنرمند و موسیقی دانی علاوه بر کارهای هنری اهل عبادت و ارتباط با سرچشمه ی لایزال معنویت یعنی خداوند باشد همین ارتباط معنوی او با خدا در تکامل کار هنری وی در کمترین  زمان ممکن کمک شایانی می کند . شاید برخی از نوابغ و هنرمندان برجسته ی تاریخ موسیقی و هنرهای دیگر به این حقیقت دست یافته اند که ارتباط معنوی آنها با خدا به تکامل هنری آنها کمک شایانی نموده در تاریخ هنرهای تجسمی چون خوشنویسی ایرانی اسلامی استادان بزرگ به این حقیقت و ارتباط هنر با معنویت و ارتباط با خدا بیش از هنرهای دیگر دست یافته اند و بارها در کلام خود این حقیقت را بیان کرده اند بطوریکه خوشنویسی را هنری مقدس و هندسه ای روحانی نامیده اند. ولی حقیقت این است که این اصل را باید برای تمام فعالیتهای هنری و علمی انسانها  تعمیم داد که معنویت حقیقی و ارتباط روحی با خداوند  به تکامل کار آنها و موفقیت صد در صد انها در همان رشته در مدت بسیار کم کمک شایانی می کند .  شاید در دوران پس از ظهور و حاکمیت جهانی تمام انسانها به این حقیقت دست یابند و شاید انقلاب و جهش علمی و هنری بعد از ظهور نیز  نتیجه ی مستقیم دست یافتن اکثریت انسانها به این حقایق می باشد . به امید رسیدن به آن روز .  سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

در مورد شناخت مهدی موعود تا کنون مطالب زیادی در این  نهضت بیان شده ولی باز هم تذکر نکاتی در این مورد لازم است . پیش ازین بیان شد که ما در گفتمان مهدویت دو نوع مهدی موعود داریم یکی مهدی موعود حقیقی و دیگری مهدی موعود خرافی و جعلی .مهدی  موعود جعلی و خرافی نتیجه ی وارد کردن روایات جعلی و خرافات توسط ایادی شیطانی و آخوندهای دنیا طلب برای رسیدن به مطامع دنیوی خویش به بهانه ی مهدویت می باشد . ولی مهدی موعود حقیقی را می توان با شناخت روایات صحیح از اهل بیت ع در مورد منجی موعود و مقایسه ی این روایات با ایات قران در مورد منجی موعود ، تشخیص داد . در روایات اهل بیت مکرر بیان شده که نامهای حقیقی  منجی موعود ،احمد ، عبدالله و مهدی می باشند این روایات هم در کلام پیامبر اسلام و هم در روایات اهل بیت مانند امام علی ع و امام باقر ع به صراحت  آمده حال اگر در ایات قران با دقت  توجه کنیم خواهیم دید در قران هم به صراحت و بصورت غیر مستقیم  به این سه نام اشاره شده در مورد  نام احمد در سوره صف از قول عیسی ع می فرماید : ....و بشارت می دهم به شما به رسول و فرستاده ای که از بعد از من می آید که نامش احمد است .  برخی معنی صحیح این ایه را درست درک نکرده اند جون عیسی ع نمی فرماید بشارت می دهم به رسولی که بعد از من می آید بلکه می فرماید بشارت می دهم به رسولی که از بعد از من می آید و معنی سخن او این است که پیامبری بعد از من می آید که مقصود او مسلما حصرت محمد پیامبر اسلام است و از بعد از او رسول و فرستاده ای می آید که نامش احمد است و می دانیم احمد یکی از نامهای منجی در روایات است که عیسی ع در آخر زمان پشت سرش نماز می خواند . پس در اینجا قران کریم  با ظرافت  و در عین حال با صراحت نام منجی موعود را ذکر کرده ولی مردم توجه نمی کنند  . در روایات دیگر اهل بیت نام دیگر منجی موعود عبدالله است و به فرموده ی امام باقر ع این منجی با قضاوت و کتاب اسمانی جدید به میان مردم می آید و در اوایل سوره ی فرقان به این دو امر اشاره شده که ...مبارک است خداوندی که فرقان (کتاب روشنگر) را بر بنده ی خود( عبدالله) فرو فرستاد .  پس در اینجا نیز ایات قران روایات صحیح اهل بیت را در مورد مهدی و نزول کتاب اسمانی فرقان بر او تصدیق می کند . نام دیگر منحی موعود در روایات اهل بیت مهدی است  و در قرآن سه مرتبه می فرماید : اوست کسی که  رسول خودرا با هدایت ( مهدی) و دین حق ( خالی از شرک و دروغ و خرافات) به میان مردم فرستاد تا بر تمام ادیان پیروز شود . و می دانیم در این ایه مقصود از رسولی که با هدایت فرستاده می شود طبق روایات  مهدی است چون مهدی به معنی هدایت شده می باشد. پس مومنان حقیقت جو با مطالعه ی روایات صحیح اهل بیت و مقایسه ی انها با ایات قرآن می توانند مهدی موعود حقیقی را از مهدی دروغین و خرافی تشخیص دهند چون قران و اهل بیت هر دو باهم عامل هدایت و جلوگیری از گمراهی مومنان می باشند. سلام بر کسی که پیرو هدایت شود

یکی از سوالاتی که ممکن است برای طالبان حق مطرح شود این است که چرا باوجود تلاش و مجاهدت بسیار مبارزان و مخالفان حاکمیت طاغوت هنوز حاکمیت طاغوت بر جای خویش باقی است و  ظاهرا شکست ناپذیر است ؟ در پاسخ باید علل دو گانه ای برای این امر ذکر کرد : ۱_  مبارزان علیه طاغوت و بخصوص رهبران انها رهبران واقعا مستقل و حق مدار که ایمان واقعی به خدا داشته باشند و واقعا به غیر از او بر کسی تکیه نکنند نیستند . اگر به دقت توجه کنید خواهید دید که رهبران این گروههای مبارز چه در داخل و چه در خارج از کشور به قدرتها و جریاناتی تکیه دارند که یا وابسته به قدرتهای شرق و یاغربند و سرویس جاسوسی قدرتهای شرق و غرب که وابسته به دجال هستند با آنها در ارتباط هستند و سیاستهای خودرا به انها تکیه می کنند مانند خمینی رهبر انقلاب ایران که دو سه سال  پیش مکاتبات و نامه نگاری های وی از سال ۴۲ با کندی رییس جمهور اسبق امریکا در رسانه ها با سند افشا شد و پس از انقلاب هم ارتباط و تکیه ی رهبران فعلی با روسیه و چین  کاملا اشکار است و روسیه تبدیل به خونه ی خاله ی رییس جمهوری های ایران شده. پس از نظر خداوند و منطق قرانی این مبارزان تکیه ی واقعی به خداوند ندارند پس خداوند چگونه آنها را یاری کند ؟ چون خداوند فقط به توکل کنندگان بر خود و یاری جویان فقط از خودش یاری می رساند و می فرماید: ان تنصروالله ینصرکم و یثبت اقدامکم .
..اگر خدارا یاری کنید خدا نیز شمارا یاری می کند و قدمهای شمارا محکم می گرداند. ازین جهت رمز اصلی موفقیت و کامیابی حرکتهای رهایی بخش رسولان الهی همین تکیه ی کامل فقط بر ذات باریتعالی بوده نه هیچ قدرت دیگر . به سرگذشت و قیام حضرت موسی ع در برابر فرعون توجه کنید که فقط با تکیه بر خدا توانست بر فرعون و فرعونیان پیروز شود و در تاریخ اسلام نیز این امر دقیقا تکرار شد .  پس رهبر آسمانی و مستقل در پیروزی بر طاغوت زمان نقش بسیار مهمی دارد . عامل دوم موثر برای پیروزی بر طاغوت ایجاد تشکل مردمی از مبارزان و حق طلبان است  . مسلما در طول تاریخ مبارزان حق طلب زیادی بر علیه طاغوت قیام کرده اند ولی علت شکست و ناکامی آنها فردی عمل کردن آنها و عدم ایجادتشکل و گروههای مردمی حق طلب بوده چون مسلما پیروزی بر طاغوت نیاز به یک عزم جمعی گسترده و یاری مومنان و مبارزان به یکدیگر در این راه می باشد . مثلا در تاریخ ایران امیر کبیر مرد بسیار مبارز و اصلاح طلبی بود ولی علت ناکامی وی برای ایجاد تغییر مثبت در جامعه تنها بودن وی بود و طاغوت زمان هم می دانست چون او یک نفر و تنهاست با حذف او خواهد توانست کار وی را خاتمه دهد . ولی در همان قیام موسی ع او تنها در برابر فرعون قیام نکرد و قوم او که تعداد انها نیز کم نبودتد در این راه یاریگر او بودند. در تاریخ اسلام نیز پیامبر اسلام تنها  زمانی موفق شدو بر  بر طاغوت و بت پرستی  پیروز شد که دست به ایجاد تشکل از تازه مسلمانان در مکه و خارج از آن  کرد و همیشه نیز می فرمود : دست خدا ( یاری خدا) با جماعت است . پس برای قیام و پیروزی مهدی موعود نیز این دو عامل اصلی  یعنی رهبر مستقل اسمانی و تکیه و توکل فقط بر خدا و ایجاد تشکل مردمی برای یاری و پیروزی او بسیار مهم است همان رهبر آسمانی که خداوند از ان تعبیر به درخت زیتونی  نمود که نه شرقی است و نه غربی ( نه تکیه به قدرتهای شرق دارد و نه غرب)   و در این راه باید تلاش نمود از نفوذ عوامل دجال در این تشکیلات اصیل مردمی  جلوگیری  شود.  سلام بر کسی که پیرو هدایت شود

من دابه الارضم

 

دانلود کتاب

ممکن است در ذهن برخی این سوال نقش ببندد که براستی دجال کیست و یا چیست ؟ در پاسخ باید گفت : گاهی یک شخص و جریان را می توان از  عملکرد او شناخت و عمکرد دجال در دنیا در بیش از یک صده ی اخیر جز جنایت چیز دیگری نبوده و نیست و اینک جنایات دجال : دجال جریانی شیطانی است که مشروطه را در ایران به انحراف کشانید و با ایجاد شورش های کور توسط مزدوران خود دراقصا نقاط کشور اعتبار وکلای مردمی را در مجلس شورای ملی از بین برد و زمینه ی ایجاد دیکتاتوری رضاخانی را با مزدورانی چون سید ضیا فراهم آوردو بعدها   با کودتایی جنایتکارانه و دقیق دولت مردمی دکتر مصدق را سرنگون کرد و بی رحمانه دکتر حسین فاطمی معاون فرهیخته و متعهد  وی را به ناحق محاکمه و اعدام کرد . دجال سیستمی است . که وقتی پهلوی دوم در یک دهه ی آخر سلطنت خود سیاستهایی مستقل در جهت منافع ملی و خاورمیانه و در جهت خلاف سیاستهای دیکته شده ی دجال در پیش گرفت اورا با طراحی و اجرای یک نقشه و توطئه سرنگون کرد . دجال سیستمی است که انقلابیون متعهد و روشنفکری چون دکتر شریعتی و استاد مطهری و روشنگرانی چون مرحوم طالقانی و امام موسی صدر وشهید چمران و .و... که چشم و چراغ انقلاب و مردم بودند  را بی رحمانه ترور و از صحنه ی سیاست محو کردو مزدوران کنونی را بجای آنان بر مردم حاکم کرد  .دجال سیستم جنایتکاری است که سینما رکس آبادان را برای رسیدن به اهداف پلیدش با صدها زن و مرد و کودک به اتش کشاند. دجال سیستم جنایتکاری است که رجایی و باهنر را ناجوانمردانه برای رسیدن به اهداف پلیدش در آتش خشم خود سوزاند . دجال سیستم جنایتکاری است که جنگ ایران و عراق و درگیرهای افعانستان و و عراق و سوریه را ایجاد کرد دجال سیستم جنایتکاری است  که باعث سقوط هواپیمای فلاحی و فکوری و نیز سقوط هلی کوپتر و هواپیمای مرحوم ستاری و کاظمی و سرداران دیگر سپاه گردید . دجال سیستم جنایتکاری است  که جمعه ی خونین مکه را در سال ۶۶ ایجاد کرد . دجال سیستمی است که در حرم امام رضا ع بمب گذاری کرد و صدها زن و مرد و کودک بیگناه را قطعه قطعه کرد دجال سیستم جنایتکاری است که در عراق بمب گزاری ها را بعد از حمله ی آمریکا مدیریت وایجاد کرد سیستم دجال سبستمی است که در افعانستان به مردم در عروسی و دختر بچه های دبستانی رحم نکرد و با بمب گذاریها آنها را قطعه قطعه کرد. سیستم دجال سیستم جنایتکاری است که القاعده و داعش را ایجاد کرد و به مزدوران خود فرمان داد با نام اسلام  مردان را سرببرندو به زنان و دختران بی پناه تجاوز کنند و کودکان را به اسیری گیرند . سیستم دجال سیستمی است که نویسندگان روشنگری  چون حاجی زاده را همراه با کودک ۱۰ ساله اش به خاک و خون می کشد . دجال سیستمی است که هواپیمای مسافربری را در آسمان با صدها زن و مرد و کودک بیگناه هدف قرار می دهد . دجال سیستمی است که در زندانها به دختران معترض و باکره با نام اسلام تجاوز می کند و کودکان و نوجوانان را در خیابان با گلوله ی مستقیم به قتل می رساند. دجال همان سیستم جنایتکاری است که آلنده رییس جمهور محبوب و مردمی شیلی را با کودتا به قتل می رساند و از گاندی رهبر مردمی و محبوب هند بخاطر رهبری انقلاب و پیروزی آن انتقام می گیرد و اورا در جمع طرفدارانش به قتل می رساند . دجال همان سیستمی است که رهبران اولیه و اصلی شوروی در انقلاب کمونیستی را حذف و ترور می کند و بجای انها مزدور جنایتکار خود استالین را به قدرت می رساند . دجال سیستم جنایتکاری است که نخست وزیر متعهد ایتالیا و رییس جمهور مستقل امریکا  کتدی را ترور و به قتل می رساند . دجال سیستمی است که همسر شاهزاده ی انگلیس را به قتل می رساند و دجال سیستمی است که ویروس کرونا را ایجاد می کند و قصد ایجاد جنگ جهانی سوم در دنیا را دارد . آری  دجال چنین سیستمی است .

یکی از پرسشهایی که ممکن است برای برخی مطرح شود این است که آیا سران این حاکمیت در ایران می توانند با تصدیق نهضت حسنی و یا نهضت خراسانی از گذشته ی خویش  توبه کنند و با واگذاری حاکمیت به مهدی موعود حقیقی یاریگر او باشند ، در پاسخ باید گفت : که گرجه سران این حاکمیت نیز در هرصورت انسانند و دارای اختیار آزاد ولی این امر بسیار بعید و غیر ممکن به نظر می رسد چون پیش ازین بیان کردیم که فلسفه ی ایجاد چنین حاکمیتی در ایران و خاورمیانه یک توطئه و نقشه ی از پیش تعیین شده  و حساب شده از سوی دجال جهانی برای موازی سازی و ایجاد مانع عمده برای ظهور مهدی موعود  بوده و سران اصلی و فعلی  آن در حال حاضر از بالاتریت رده ها تا پایین ترین، تمام مزدور و مامور و دست نشانده ی این حاکمیت شیطانی  می باشتد و راهی جز  نوکری و اطاعت محض ازاین حاکمیت شیطانی را ندارند درست است که در  پیش از سال ۵۷ و اوایل   پیروزی  رادمردانی چون استاد مطهری  و مرحوم طالقانی و استاد شریعتی و شهید چمران و مرحوم بازرگان و دیگر رادمردان افراد مسقل و دانشمند و مستقل و متعهدی یودند که قصد داشتند واقعا حاکمیتی برای زمینه سازی ظهور مهدی عج در ایران بوجود آورند ولی دجال جهانی  با مهندسی انقلاب و نفوذ در این حرکت مردم از نفوذ این شخصیتهای برجسته درست استفاده ی ابزاری برای سرنگونی شاه کرد و بعد چون تعهد و میزان نفوذ این شخصیتهای برجسته را می دانست همه ی انها را به نوعی با ترور و راههای دیگر از صحنه ی سیاست محو کرد و مزدوران کنونی خود ر از اوایل دهه ی ۶۰ تا به حال به قدرت رساند و ابقا کرد . بنابراین سران این حاکمیت   درست چون عروسکهای خیمه شب بازی دجال هستند که اختیاری از خود ندارند و در صورتی که حتی یک شب از اجرای سیاست دجال در ایران و منطقه تخلف کنند همان یک شبه انها را از صحنه ی سیاست در کشور حدف می کندو ترور شخصیتهای برجسته در چند دهه ی گذشته  چون مرحوم ستاری و کاظمی و حتی این اواخر سردار سلیمانی  در ادامه ی همین سیاست دجال در ایران می باشد . بهر حال خفقان موجود در کشور و در تمام دنیا که نتیجه ی سیاست دجال جهانی است خیلی  وخیمتر از این مسائل است . بنابراین اگر شخصیتی  برجسته از این حاکمیت توبه کند و بخواهد به نهصت خراسانی و سید حسنی بپیوندد نخست باید از جان خود دست بشوید و یا بسیار مخفی و زیرکانه عمل کند و از استفاده از رسانه های ارتباط جمعی تا مدتی دوری کند چون تماما توسط دجال جهانی رصد و کنترل می شوند. سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

در مورد اهداف دجال از ایجاد حاکمیتهای افراطی با ظاهر دینی در خاورمیانه قبلا مطالبی بیان شد . البته هدف اصلی دجال از این حاکمیتهای به ظاهر دینی و در واقع ضد دین در ایران و چند کشور دیگر خاورمیانه  در این چند دهه ی اخیر ایجادهای جریانهای موازی برای مقابله با مهدویت می باشد. تا با شعار منجی گرایی با منجی حقیقی مقابله کنند و از ظهور و قیام او جلوگیری کنند . هدف دیگر دجال از ایجاد چنین حاکمیتهایی مبارزه و دشمنی با اصل دین و مذهب می باشد شما تصور کنید که دجال با نام دین و  حفظ ظاهر مذهبی این حاکمیت ها انواع جنایات و ظلمها را به مردم این منطقه وارد می کند . مثلا دم از اقتصاد اسلامی می زند ولی بانکها و صندوقهای مالی با نام امامان اهل بیت ایجاد می کند و با ربای بانکی مردم را غارت می کند. حجاب اجباری را در جامعه ایجاد می کند . تمام آزادی های مدنی مخصوصا آزادی بیان را از بین می برد . در کنکور دانشگاهها و استخدام های دولتی و دیگر عرصه ها رانت خواری را  نهادینه می کند.و هزاران جنایت دیگر بنام دین مرتکب می شود تا در نهایت مردم را ضد دین کند و با کمال تاسف تا حد زیادی نیز موفق شده است . حال تاحدی متوجه می شوید که چرا در کشوری مثل ایران با این حاکمیت دست نشانده ی دجال جهانی همیشه سیاست شیطانی دجال اقتضا می کند  و اصرار بر این است که نفرات  رده های بالای این حاکمیت چون رهبر و رییس جمهور و ...حتما هم مجهز به عبا و نعلین باشند .  چون با کمال تاسف عبا و عمامه و نعلین به عنوان نماد علمای اسلامی به مردم معرفی شده تا هر فساد و ظلمی ازین قشر فاسد صادر شود به پای دین و مذهب ریخته شود. به امید ظهور منجی و رفع این جهالتها. سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

در مناقشه و درگیری اخیر فلسطینیان و اسرائیل این روزها شاهد صحنه های فجیع و جنایتکارانه از دو طرف درگیر می باشیم . در این درگیری های بیهوده و بی معنی قربانی اصلی مردم غیر نظامی بی دفاع چون زنان و کودکان سالخوردگان می باشند  برخی از دول مزدور دجال در منطقه نیز بجای میانجی برای توقف این درگیری های جنایتکارانه بیهوده بر طبل جنگ می کوبند و بین طرفین درگیرمرتبا نفرت پراکنی می کنند از طرفی حاکمیت مزرور دجال در امریکا حمایت های تبلیغاتی از اسرائیل می کند و گاه ناوگان خود رادر دریای مدیترانه به نشانه ی حمایت از این رژیم جنایتکار به تحرک وامی دارد و از سویی دیگر برخی حاکمیتهای دیگر مزدور در خاورمیانه چون حاکمیت ایران به حمایت  از اقدامات جنایتکارانه ی برخی افراط گرایان حماس می پردازد . در حالی که می دانیم این جنایتها و آدم کشی ها هیچ ربطی نه به دین  و نه به دفاع از وطن و آرمانهای  دیگر انسانی دارد و افراطیون دو طرف درگیر صرفا مزدورانی  آدم کش و جنایتکار از طرف دجال جهانی برای نابودی بشریت می باشند . در اینجا باید گفت که یکی از اصول اساسی دین اسلام  ایجاد صلح و دوستی بین تمام  انسانها می باشد و اگر نیز به ناچار گاهی اسلام دفاع نظامی را تجویز کرده صرفا برای دفاع از مومنین و و دفع شر دشمنان می باشد و تازه در اینگونه موارد نیز بسیار به رعایت تقوا و عدم زیاده روی در درگیری نظامی دعوت کرده و متجاوزان از این حدود الهی را از دو طرف سخت مورد نکوهش قرار داده. ولی با این حال در این درگیری اخیر می بینیم که عده ای مسلمان نما و یا یهودی نمای مزدور جنایتکار به هیج کدام از اصول احکام ادیان ابراهیمی پایبند نیستند و به راحتی انواع جنایات را نسبت به غیر نظامیان مرتکب می شوند و این علامت و نشانه ی اشکاری است از توطئه و دخالت دجال جهانی در این نوع درگیری های منطقه ای  . اگر دخالتهای پنهان و اشکار دجال جهانی در مناقشه ی بین اسرائیل و فلسطین به واسطه ی رژیمهای مزدور منطقه و ابر قدرتها نبود خیلی وقت بود که این مناقشات را خود روشنفکران ونخبگان اسرائیل و فلسطین حل کرده بودند. حال باید این دو سوال را پرسید که چه دولتهایی این سلاحهای پیشرفته را تولید می کنند و چه دولتهای مزدوری این سلاحهای پیشرفته را در اختیار زنگی مست یعنی این دو طرف درگیر قرار می دهند همه ی ما می دانیم که این دولتها و حاکمیتها همان حاکمیتهای مزدور دجال در سراسر جهان می باشند .

جنگ و درگیری بین اسرائیل و فلسطینیان یکی از معضلات جدی و دیرین در چند دهه ی اخیر در خاورمیانه می باشد.که با وجود تلاشهای روشنفکران  و سیاستمداران متعهد در دنیای اسلام و غرب هنوز با کمال تاسف این مسئله حل نشده و روزبه روز نیز رو به وخامت می رود . قبلا بیان شد که ایجاد اسرائیل   به آن شکل و در آن مقطع زمانی در خاورمیانه یک توطئه و نقشه ی شیطانی از سوی دجال جهانی برای ایجاد بحران همیشگی در این منطقه ی خاورمیانه و عقب نگه داشتن این کشورها می باشد . در طی این مدت تعداد معدودی از سیاستمداران چون انور سادات رییس جمهور فقید مصر و شاه ایران و نیز نخبگان مذهبی دنیای اسلام چون مرحوم امام موسی صدر به ماهیت و اهداف این نقشه ی شوم  پی بردند و بخصوص امام موسی صدر سعی کرد که با روشنگری در میان شیعیان لبنان و فلسطینیان مردم ان منطقه را از نیات پلید دجال جهانی برای ایجاد اختلاف بین اسرائیل و فلسطین و شیعیان لبنان  جلوگیری کند و سیاستمدارانی چون انور سادات نیز با همکاری شاه ایران قدمهای موثری برای ایجاد صلح با اسرائیل برداشت ولی با کمال تاسف حاکمیت دجال با هوشیاری از این اقدام رهبران مذهبی و سیاستمداران  مسلمان خبر دار شد و بلافاصله زمین ی سقوط شاه ایران و ترور انور سادات را فراهم آورد و در همان زمان نیز با کمک مزدور دست نشانده  ی خود قذافی امام موسی صدر را در لیبی ربودند و سر به نیست کردند و بلافاصله حاکمیت افراطی و دست نشانده و جنگ طلب را در سال ۶۰ در ایران به قدرت رساندند و نیز بلافاصله حسن نصرالله افراطی مزدور و دست نشانده ی جنگ طلب را در لبنان جایگزین امام موسی صدر کردند . شهید دکتر مصطفی چمران نیز که از دوستان نزدیک امام موسی صدر بود و از توطئه ی دجال کاملا اگاه بود از اینکه حاکمیت ایران با قاتل امام موسی صدر یعنی قدافی روابط دوستانه و نزدیک ایجاد کرده به حاکمیت ایران در این مورد شدیدا اعتراض کرد و نامه ی تند و انتقادی در این زمینه به رهبر انقلاب نوشت و بلافاصله چمران نیز بعد از این نامه از پشت سر و جبهه ی خودی مورد اصابت خمپاره قرار گرفت و شهید شد.و بحران و جنگ بین اسرائیل و فلسطینیان و شیعیان لبنان را ادامه دادند. در این بین چون کارتر رییس جمهور اسبق امریکا از سیاست صلح انور سادات در خاورمیانه حمایت می کرد نیز مغضوب دجال جهانی شد و در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری باآبرو ریزی گروگان گیری در ایران و حادثه  ی طبس ناکام ماند. این است سیاست کثیف دجال در خاورمیانه.