نهضت سید حسنی در گیلان

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

نهضت سید حسنی در گیلان

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

۲۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ایران» ثبت شده است

پیش ازین بیان شد که تا زمینه ی سیاسی ، نظامی و نیز امکانات اقتصادی و کادر مدیریتی زبده و متعهد و کارآمد برای حاکمیت مهدوی فراهم نشود ظهور منجی به تاخیر می افتد چون مسلما در دنیای امروزی منجی الهی نمی تواند یک تنه قیام کند و حاکمیت جهانی ایجاد کند مگر حضرت موسی ع و پیامبر اسلام ص یک تنه توانستند بر طاغوت زمان پیروز شوند؟ دجال جهانی نیز در خاورمیانه حاکمیتهای موازی و مزدور چون طالبان در افعانستان و حاکمیت اخوندی ، سپاهی با استبداد دیتی در ایران و حاکمیت مزدور غرب و تحت نفوذ حاکمیت ایران ( بنی عباس دوم) در عراق و یک نوع حاکمیت جنایتکار افراطی در اسراییل و دو حکومت دست نشانده و مزدور در اردن و سوریه بوجود آورده بطوریکه که این حاکمیتهای مزدور تمام منطقه ی  قیام و ظهور مهدی موعود عج را در بر می گیرند .   پس برای ایجاد حاکمیت مهدوی در خاورمیانه و بعدا تمام دنیا ابتدا باید نیروی سیاسی ، نظامی منسجم و نیرومند در ایران و افغانستان و تاجکستان بوجود آید  تدارکات و تشکل این نیرو باید کاملا پنهانی باشد . یعنی اکنون که خراسانی حقیقی در ناحیه ی مرزی افعانستان و تاجکستان  اعلام موجودیت کرده و نهضت  حستی نیز با روشنگری دینی و فرهنگی در ناحیه ی شمال ایران کار خود را آغاز کرده . کم کم از طریق فضای مجازی و به صورت حضوری تشکل های مخفی از متنظران واقعی بصورت خودجوش تشکیل شود که نیاز به لیدرهایی مومن در این مورد شدیدا احساس می شود که این تشکلهای پنهانی را سامان دهند و منتظران را با هم مرتبط کنند تا دیدارها و همایش های مخفی با هم داشته باشند و کم کم یاوران و منتظران را از اقصا نقاط خاورمیانه و دنیا در شمال ایران گرد هم  بیاورند تا با کمک هم امکانات اقتصادی و نظامی لازم را برای یاری امام در شمال کشور فراهم کنند. مسلما وقتی تعداد این منتظران به تعداد کافی رسید که توانستند اعلام موجودیت فیزیکی در شمال کشور کنند امام یا منجی موعود نیز اعلام موجودیت می کند و از طریق واسطه هایی مطمئن با آنها تماس برقرار می کند . همین روند کار در نهضت خراسانی و یمانی در یمن نیز نیز باید آغاز شود که البته این روند در نهضت خراسانی چند سالی است آغاز شده ولی نیاز به گسترش بیشتری دارد وقتی این تشکلات سیاسی و نظامی شکل منسجم و گسترده تری بخود گرفت باید با ارتباط مخفی با امام به فرامین و رهنمودهای او توجه کنند و منتظر فرصت مناسب و موعود برای قیام  باشند اگر این تشکلات زمینه ساز بوجود آمد مسلما خداوند انشالله فرصت و  زمینه ی سیاسی و نظامی لازم را برای قیام فراهم می آورد . این زمینه و فرصت لازم ممکن است با یک درگیری نظامی حاکمیت ایران با یک حمله ی خارجی  و یا بحران سیاسی در داخل مانند یک کودتا و یا اختلاف بر روی تعیین جانشینی رهبر فعلی فراهم شود . بهر حال گذشت زمان و سیر تحولات سیاسی طبق وعده ی الهی این فرصت را برای قیامگران حقیقی فراهم  می آورد .  ممکن است برخی افراد ساده لوح بگویند خب الان  نیز حاکمیت ایران  دارد همین کار را می کند و در حال زمینه سازی برای حاکمیت مهدوی می باشد . این افراد ساده دل و خوش باور توجه نمی کنند که با کمال  تاسف تمام رده ای بالا تا پایین این حاکمیت مسلط بر ایران  مزدور و دست چین شده ی دجال جهانی هستند و اختیاری از خود ندارند و باید سیاستهای دجال را در ایران و خاورمیانه اجرا کنند تا از حمایتهای سیاسی نظامی و اطلاعاتی دجال برای ادامه ی حیات خویش استفاده کنند.  سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

پیش ازین با دلایل مختلف و مستند بیان کردیم که تمام حاکمیتهای دنیا و از جمله خاورمیانه که حاکمیت ایران و اسراییل نیز مسلما جزو این حاکمیتهای مزدور غیر مردمی هستند. مزدور و وابسته و دست نشانده ی دجال جهانی می باشند .بنابراین کار دجال هنانطور که از معنی لغوی آن نیز فهمیده می شود ظاهرسازی و فریب مردم برای مشروعیت به حاکمیت ظالم خویش می باشد ، پیش ازین،  این ظاهر سازی و فریب را در انتقام سخت و حمله ی موشکی سپاه به پایگاه عین الاسد در عراق با عنوان اصطلاحا انتقام سخت از آمریکا بخاطر ترور مرحوم سلیمانی مشاهده کردیم . در ان زمان اگر بخاطر دارید ابتدا مقامات ایرانی از طریق حاکمیت تحت نفوذ خود در عراق به آمریکا قبلا با کمال احترام و احتیاط که بوی زدو بند و تبانی پنهانی از آن به مشان می رسید اعلام کردند که قصد دارند این پایگاه را در عراق مورد هدف نمایشی قرار دهند تا حدی به افکار عمومی داخلی در جواب به امریکا پاسخگو باشند و کسی اعتراض نکند که پس چرا ایران به آمریکا بابت این جنایت پاسخی نمی دهد. و بعد از اینکه  امریکاییهاخبر دار شدند و ان پایگاه را به نوعی تخلیه کردند چند موشک مردم فریب نیز به سوی پایگاه آمریکایی به صورت نمایشی شلیک شد و درست بخاطر همین زد و بند و تبانی پنهانی با امریکا ترامپ رییس جمهور وقت آمریکا پس از این حمله با کمال خرسندی از اقدام ایران بیان داشت :  خوب بود ...و این جمله خیلی پر معنی بود و به این معنی بود که بله اطاعت حاکمیت ایران از آمریکا و فریب مردم خویش در این اقدام خوب بود . و دیدیم در بحبوحه ی  همین اقدام فریبکارانه ، انتقام سخت را در واقع از مردم بی گناه خود با ساقط کردن هواپیمای مسافربری گرفت ( قبول باشد انشاالله) جای سوال اینجاست اگر واقعا اینها می خواستند از امریکا انتقام سخت بگیرند چرا باید اورا پیش از ان باخبر کنند که ما چنین قصدی داریم ؟ می دانیم که در اقدام نظامی مهمترین اصل ، پنهان بودن کار و محرمانه بودن اقدام است تا دشمن غافلگیر شود و نتواند اقدام پیشگیرانه انجام دهد نه اینکه قبلا اورا ازین کار باخبر کرد و این شیوه آیا جز نشانه ی  تبانی و زد و بند پنهانی با دشمن برای فریب مردم کشور خود می باشد؟ و یا چرا برای انتقام سخت به  ناوهای آمریکایی در خلیح فارس که نزدیکتر و در دسترس تر بودند حمله نکردند؟ بگذریم در حمله به حاکمیت جنایتکار اسراییل نیز دوباره همین جنگ زرگری برای فریب مردم دوباره تکرار شد و دوباره چند روز قبل اسراییل را خبر دار کردند که قصد حمله ی موشکی و پهبادی به پایگاههای اورا دارند و دوباره این اقدام فریبکارانه برای فریب مردم انجام شد و دوباره حاکمیت مزدور و فربیکار دجال در ایران ماهیت خویش را کاملا نشان داد. بهر حال پیش ازین نیز بیان کردیم حاکمیت های مزدور دجال در تمام دنیا و از جمله ایران و اسراییل درواقعیت و خفا و پنهانی هیچ مشکلی با هم ندارند و همکاری های گسترده ی سیاسی و نظامی و اقتصادی به زیان مردم ستمدیده ی خویش دارند( که در جنگ ایران و عراق شاهد بودیم)  و در هر زمان نیز مردم خویش را قربانی سیاستهای خویش می کنند ولی هر از چند گاهی برای اینکه مردمشان به آنها در  مورد این تبانیها و زدو بندهای پنهانی شک نکنند یک بحران نمایشی و جنگ زرگری بین خود راه می اندازند تا دوباره مردم را بفریند و باور کنند که حاکمیتهایشان با هم مشکل دارند . چند سال پیش یکی از دوستان از قول یک مامور اطلاعاتی در ایران برایمان فاش کرد که ما وزارت اطلاعات ایران  بالاترین میزان همکاری امنیتی و اطلاعاتی در منطقه را با سرویس جاسوسی اسراییل موساد داریم . وی همچنین در ادامه ی صحبتهایش لو داد که که :  همین قاسم سلیمانی که اینقدر به ما در خارج از مرزها خدمت کرده ،در صورتی که بفهمیم که قصد یک سفر خارجی مشکوک و بدون هناهنگی با ما را به خارج از کشور را دارد و ممکن است پناهنده به کشوری خاص شود اورا حذف می کنیم و دیدیم که سخنانش به واقعیت پیوست واورا چند ماه بعد با همکاری با آمریکا ترور کردند.بهر حال این تبانی ها را نمی توان انکار کرد چون پیش ازین بیان داشتیم که تمام حاکمیتهای مزدور دجال در دنیا با سرویس های جاسوسی و اطلاعاتی همان کشور با هم در ارتباط هستند و از حاکمیت جهانی دجال اطاعت می کنند . سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

یکی از پرسشهایی که ممکن است برای برخی مطرح شود این است که آیا سران این حاکمیت در ایران می توانند با تصدیق نهضت حسنی و یا نهضت خراسانی از گذشته ی خویش  توبه کنند و با واگذاری حاکمیت به مهدی موعود حقیقی یاریگر او باشند ، در پاسخ باید گفت : که گرجه سران این حاکمیت نیز در هرصورت انسانند و دارای اختیار آزاد ولی این امر بسیار بعید و غیر ممکن به نظر می رسد چون پیش ازین بیان کردیم که فلسفه ی ایجاد چنین حاکمیتی در ایران و خاورمیانه یک توطئه و نقشه ی از پیش تعیین شده  و حساب شده از سوی دجال جهانی برای موازی سازی و ایجاد مانع عمده برای ظهور مهدی موعود  بوده و سران اصلی و فعلی  آن در حال حاضر از بالاتریت رده ها تا پایین ترین، تمام مزدور و مامور و دست نشانده ی این حاکمیت شیطانی  می باشتد و راهی جز  نوکری و اطاعت محض ازاین حاکمیت شیطانی را ندارند درست است که در  پیش از سال ۵۷ و اوایل   پیروزی  رادمردانی چون استاد مطهری  و مرحوم طالقانی و استاد شریعتی و شهید چمران و مرحوم بازرگان و دیگر رادمردان افراد مسقل و دانشمند و مستقل و متعهدی یودند که قصد داشتند واقعا حاکمیتی برای زمینه سازی ظهور مهدی عج در ایران بوجود آورند ولی دجال جهانی  با مهندسی انقلاب و نفوذ در این حرکت مردم از نفوذ این شخصیتهای برجسته درست استفاده ی ابزاری برای سرنگونی شاه کرد و بعد چون تعهد و میزان نفوذ این شخصیتهای برجسته را می دانست همه ی انها را به نوعی با ترور و راههای دیگر از صحنه ی سیاست محو کرد و مزدوران کنونی خود ر از اوایل دهه ی ۶۰ تا به حال به قدرت رساند و ابقا کرد . بنابراین سران این حاکمیت   درست چون عروسکهای خیمه شب بازی دجال هستند که اختیاری از خود ندارند و در صورتی که حتی یک شب از اجرای سیاست دجال در ایران و منطقه تخلف کنند همان یک شبه انها را از صحنه ی سیاست در کشور حدف می کندو ترور شخصیتهای برجسته در چند دهه ی گذشته  چون مرحوم ستاری و کاظمی و حتی این اواخر سردار سلیمانی  در ادامه ی همین سیاست دجال در ایران می باشد . بهر حال خفقان موجود در کشور و در تمام دنیا که نتیجه ی سیاست دجال جهانی است خیلی  وخیمتر از این مسائل است . بنابراین اگر شخصیتی  برجسته از این حاکمیت توبه کند و بخواهد به نهصت خراسانی و سید حسنی بپیوندد نخست باید از جان خود دست بشوید و یا بسیار مخفی و زیرکانه عمل کند و از استفاده از رسانه های ارتباط جمعی تا مدتی دوری کند چون تماما توسط دجال جهانی رصد و کنترل می شوند. سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

در مباحث پیشین در مورد سادات دروغین و بنی عباس دوم مفصلا بحث شد.. و اما پرسشی که مطرح می شود این است که پس سادات راستین از نسل پیامبر در عصر حاضر چه کسانی می توانند باشند  ؟ در این مورد باید گفت شیطان و ایادی شیطانی علاوه بر اینکه در طول تاریخ سعی و تلاش داشتند تا اسلام و دین را با ایجاد خرافات و بدعتها بدنام کردند در مورد خاندان و ذریه ی پیامبر ص نیز درست همین تلاش مضاعف را داشته و دارند که آنها را در بین مردم بدنام کنند. که یکی ازین نقشه ها ایجاد سادات دروغین در طول تاریخ و به حکومت رساندن بنی عباس دوم  در عصر حاضر در ایران با نام اسلام و نسبت دادن دروغین سید و از نسل پیامبر بودن آنها می باشد تا هر ظلمی را که به مردم مرتکب شوند به پای اسلام و خاندان  پیامبر بریزند و مردم را از دین و خاندان راستین پیامبر بدبین کنند . هر چند هنوز هم به توفیق کامل در این کار در مورد خاندان پیامبر نرسیده اند و هنوز با تمام جنایاتی که بنی عباس دوم با نام سادات نسبت به مردم مرتکب می شوند مردم مومن و آزاده  به سادات راستین و نسل پیامبر ص کما کان خوشبین می باشند.. در توضیح سادات راستین از نسل پیامبر اسلام ص باید گفت : که خداوند در قرآن کریم  عیسی ع را که از طرف مادر به حضرت ابراهیم ع می رسد و نه پدر( چون اصولا پدری نداشت ) از نسل و ذریه ی ابراهیم ع  می داند. پس گرچه از  پیامبر اسلام ص فرزند پسری باقی نماند و ذریه و نسل او از دختر وی حضرت فاطمه س باقی ماندند با این حال طبق همان آیات قران و البته سخنان خود پیامبر اسلام ص در این مورد فرزندان از  نسل حضرت زهرا س ذریه ی واقعی پیامبر اسلام محسوب می شوند و شکی در این مورد وجود ندارد. الیته این سادات به دو شاخه ی اصلی تقسیم می شوند سادات حسنی که از نسل امام حسن مجتبی ع و سادات حسینی که از نسل امام حسین ع باقی ماندند . برخی فرزندان دیگر امام علی ع را که از همسران دیگر او باقی ماندند مانند محمد حنفیه را نیز جزو سادات می دانند و انها را سادات علوی می دانند که البته در واقع باید گفت اینها سادات واقعی از نسل پیامبر اسلام ص محسوب نمی شوند. و سادات واقعی  باید از نسل دختر پیامبر اسلام باشند که همان سادات حسنی و حسینی می باشند . و اما چون شیطان و ایادی شیطانی از پیامبر اسلام و ذریه ی واقعی او کینه ی دیرینه در دل داشتند بیشتر این سادات را در واقعه ی کربلا با توطئه ای از پیش تعیین شده  قتل عام و به شهادت رساندند و تنها از واقعه ی کربلا امام سجاد ع از نسل امام حسین به علت بیماری و عدم حضور در جنگ زنده ماند و حسن مثنی ( دوم) از نسل امام حسن مجتبی ع زنده باقی ماند که شرح ان در تاریخ به این صورت آمده که حسن مثنی جوانی بین ۱۹تا ۲۰ ساله بود که در واقعه ی کربلا برای دفاع از عمویش امام حسین با لشکر یزید جنگید و دچار زخمها و جراحات زیادی شد و به حالت بیهوش پیکرش در بین پیکر دیگر شهدا باقی ماند و زمانی که لشکر عمر سعد قصد داشتند بعد از شهادت امام حسین ع سر از پیکر شهدا جدا کنند متوجه شدند که حسن مثنی هنوز زنده است ولی تقدیر چنین بود که تعدادی از دایی های حسن مثنی  و خویشاوندان مادری وی در لشکر عمر سعد بودند و در این حال میانجی گری کردند و از کشته شدن او جلوگیری کردند و اورا به کوفه رساندند و زخمهای وی را مداوا کردند . و اما این حسن مثنی قبل از واقعه ی کربلا با یکی از  از دختران امام حسین ع به نام فاطمه  ازدواج کرده بود و بعدها  از او دارای فرزندانی شده بود و به این صورت نسل پیامبر از سادات حسنی همه از وی باقی ماندند و تا زمان ما ادامه پیدا کردند . این سادات حسنی  در طول تاریخ انسانهای مبارز و حق طلبی بودند و بسیاری از آنها توسط بنی امیه و بنی عباس قتل عام شدند چون مرتبا بر علیه حاکمیت طاغوت قیام می کردند و زیر بار ظلم نمی رفتند . بهر حال این سادات حسنی بعدها مجبور شدتد بخاطر این آزار و اذیتها از طاغوت های زمان از سرزمین خود مهاجرت کنند و بسباری از انها به شرق و ایران مهاجرت کنند . که سادات طباطبایی و شجریان و .. شاخه هایی ازین سادات حسنی در ایران می باشند. وبنا به دلایل مختلف از جمله آزار و اذیتهای طاغوتها و یا شاید دلایل شخصی ، شاخه ای ازین سادات حسنی پس از مهاجرت به ایران و سرزمینهای دیگر سیادت خودرا کتمان کردند ( ما هنوز دلیل واقعی آن را نمی دانیم) و بدین صورت نسلهایی در قرون بعد از آنها بوحود آمدند که  فرزندانشان خود را با عنوان سادات  نمی شناختند و در اول نام خود نیز لفظ سید را بکار نمی بردند و مانند سادات دیگر نیز عمامه و شال سبز و یا سیاه  به سر و  تن نداشتند و درست مانند مردم دیگر لباس می پوشیدند  و هرچند در واقع از سادات اصیل حسنی بودند مردم نیز آنها را با عنوان سادات نمی شناختند و جالب است که بدانید که مهدی موعود عج  در زمان ما از نسل همین سادات گمنام و بی نام و نشان

 

به دنیا آمده و همین امر نیز شناخت اورا برای خواص و عوام بسیار دشوار ساخته البته در این که در این امر حکمتی الهی نهفته است شکی نیست  و شاید دلایل امنیتی در این کار دخیل باشند تا طاغوت زمان و دجال اورا به راحتی تشخیص ندهند و خدا جان وی را برای وقت مقرر حفظ کند. برای همین امام علی ع در حدیثی عجیب و نغز و روشنگر در مورد مهدی ع در آخر زمان می فرماید : وقتی زمان ( قیام و وعده ی ) الهی فرا برسد خداوند شخصی گمنام که اصل و نسب وی ناشناخته است برای اینکار برانگیخته می کند . علت این سخن امام علی ع این است که سیادت مهدی موعود عج تا زمان قیام و ندای اسمانی برای مردم کاملا مخفی است . و علت اینکه با ندای آسمانی با اصل و نسب و نام خود و پدر و اجدادش به مردم معرفی می شود نیز همین   است که مردم به سیادت و فرزند پیامبر بودن او ایمان  بیاورند . چون او تا آن زمان با  عنوان سید در بیت مردم شناخته نمی شود و برای همین نیز پیامبر برای روشنگری به آیندگان بارها متذکر می شود و تاکید می کند که مهدی از فرزندان من است  تا سیادت وی را برای مردم آخر زمان اثبات کند. سلام بر کسی که پیرو هدایت شود

برخی نخبگان سیاسی و به اصطلاح روشنفکران و تحلیل گران در نهایت تحلیل خود از حوادث سباسی در خاورمیانه به خصوص ایران چنین نظر می دهند که مثلا در پیش  از رضا شاه حاکمیت ایران تحت نفوذ و دست نشانده ی انگلیس بود و در بعد از کودتا بر علیه دکتر مصدق حاکمیت بیشتر تحت نفوذ امریکا قرار گرفت و در بعد از حوادث سال ۵۷  حاکمیت بیشتر تحت نفوذ روسیه و انگلیس و چین قرار گرفت . در تببین این امر باید گفت که این ظاهر ماجرا و قشر رویین واقعیت است ولی در حقیقت باید گفت اصولا مسئول و پشت پرده ی تمام این حوادث سیاسی دستهای پنهان دجال یا حاکمیت جهانی  دخالت دارد و تنها قدرت قاهر و موثر موجود در این تحولات سیاسی دستهای الوده ی دجال جهانی است . چون قبلا بیان کردیم که تمام  حاکمیت های ابرقدرتهای انگلیس و امریکا و روسیه و چین نیز بازیچه و تحت نفوذ کامل دجال جهانی می باشند تنها گاهی موارد دجال جهانی با سرویس های جاسوسی خود برگ برنده را بنا به مصالح خود مثلا به  امریکا می دهد تا حاکمیت ایران را تحت نفوذ و تسلط خود قرار دهد و گاهی مواقع این برگ برنده را به انگلیس و روسیه و یا چین می دهد . یا گاهی مواقع چراغ سبز را برای حمله به افعانستان به شوروی سابق می دهد و گاهی مواقع به امریکا می دهد ولی در نهایت این به ظاهر ابرقدرتها باید فرامین و سباستهای دجال جهانی را در خاورمیانه و کل جهان اجرا کنند و راهی نیز جز این ندارند و قدرت مقابله با این حاکمیت قاهر و مسلط بر جهان را ندارند.  سلام بر کسی که پیرو هدایت شود

این روزها  شاهد درگیری های مرزی بین مرزبانان ایرانی و طالبان در مرز این دو کشور  می باشیم که تلفات جانی نیز در بر داشته در این بین گاهی مقامات نظامی ایران و سران طالبان برای یکدبگر خط و نشان می دهند و شاخ و شونه می کشند. علت اصلی این امر ظاهرا اختلاف بر حق آب رودخانه ی هیرمند است که سرجشمه ی آن در افعانستان است . اما این ظاهر امر و فقط بهانه ای برای درگیری دو کشور همسایه و مسلمان می باشد و بوی خوبی از نیات پشت پرده  و توطئه آمیز آن به مشام نمی رسد.در تشریح این امر باید از نقشه و توطئه های دجال جهانی برای ایجاد تنش بیهوده بین دو کشور پرده برداشت . قبلا بیان شد که سیاست دجال جهانی برای این منطقه ی خاص از خاورمیانه یعنی کشورهای ایران افعانستان . عراق و سوریه که در روایات مهدویت مناطق قیام و تشکیل حاکمیت مهدوی است ، تضعیف همه جانبه ی این منطقه و کشورهای واقع در ان می باشد. یکی از راههای تضعیف این چند کشور ایجاد حاکمیتهای دست نشانده و دیکتاتور و فاسد ولو با ظاهر جمهوری و مذهبی می باشد . و تمام مهره های ریز و ودرشت حکومتی این چند کشور نیز، مزدور و دست نشانده ی سرویس های جاسوسی دجال جهانی می باشند تا ضمن ویرانی و عقب نگه داشتن این کشورها؛ با این نوکران و مزدوران در مواقعی که دجال لازم می داند بوسیله ی همین مزدوران در راس کار ، این کشورهای مسلمان را به بهانه های مختلف و غیر منطقی وعقلانی به جان هم بیندازد و آنها را با درگیری ها و جنگهای فرسایشی و طولانی از نظر اقتصادی بسیار ضعیف و عقب مانده نگه بدارد. و درگیری حاکمیت ایران و طالبان در افعانستان که هر دو بی شک دست نشانده و مزدور دجال جهانی می باشند در ادامه ی همین سباست شیطانی و جنایتکارانه می باشند . بنابراین وظیفه ی انسانهای نخبه و روشنفکر و متعهد این دو کشور مسلمان است که با روشنگری های سیاسی و فشار به حاکمیتهای دست نشانده از درگیری این دو کشور هر طور شده جلوگیری کنند که در صورت درگیری نظامی بین این دو کشور پیروزی در کار نخواهد بود و دجال مانند جنگ ایران و عراق  با کمک تسلیحاتی و نظامی به هر دو کشور در  موقعیتهای مختلف سعی میکند که طرف پیروزی در این جنگ نباشد و فقط یکی دو دهه دو کشور با درگیری های بیهوده ی نظامی تمام نیروها و منابع انسانی و اقتصادی خویش را در راه اهداف پلید دجال جهانی نابود سازند .  سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

پیش ازین در مقالات پیشین  بیان کردیم که حاکمیت شیطانی دجال در دنیا تمام  رده های اول حاکمیت کشورها ورهبران حکومتی و مهره های ریز و درشت حکومتی را در تمام کشورها و مناطق دنیا توسط  سرویس های جاسوسی خود به قدرت می رساند و یا مانند مهره های شطرنج بنا بر مصالح خود گاهی  جابجا و یا حذف می کند. به قدرت رساندن ابراهیم رئیسی نیز خارج ازین قاعده و سیاست دجال جهانی نمی باشد بخصوص که دجال در خاورمیانه اهداف اخرزمانی برای ایجاد مانع برای ظهور مهدی عج دارد . بر این اساس کارشناسان و نخبگان دین شناسی و مهدی شناسی  دجال  از طریق مطالعه ی روایات مهدویت نیک دریافته اند که اولین زمینه ساز انقلاب و حاکمیت مهدی در خاورمیانه یا خراسان ایران و افعانستان شخصیتی با نام خراسانی  می باشد بر این اساس و بر اساس سیاست موازی سازی جریانات ظهور آیت الله منتظری را که اصالتی اصفهانی داشته از قائم مقام و جانشینی رهبری با نقشه و توطئه ای حساب شده کنار زدند و به جای آن علی خامنه ای را که بزرگ شده ی مشهد در خراسان است به جای او به قدرت رساندند تا اورا در موعد مقرر به جای خراسانی حقیقی به مؤمنان ساده لوح و بی سواد و کم اطلاع و منتظران مهدی موعود عج معرفی کنند تا در نزدیکی ظهور از قیام خراسانی حقیقی که واقعا زمینه ساز حاکمیت مهدی است جلوگیری کنند ولی سن این خراسانی دروغین بسیار اکنون بالاست و هر آن احتمال فوت او و قیام خراسانی می رود چرا که در روایات مهدویت تصریح شده زمانی خراسانی قیام می کند که آخرین رهبر بنی عباس دوم ( علی خامنه ای) فوت کند یا نزدیک به فوت کردن باشد بنابراین اگر او ناگهان فوت کند و خراسانی حقیقی قیام کند بلافاصله مهدی موعود حقیقی نیز قیام می کند و تمام نقشه های دجال برای جلوگیری از قیام و حاکمیت مهدی عج نقش برآب می شود . بنابراین حاکمیت شیطانی دجال زمینه را برای به قدرت رساندن ابراهیم رئیسی که او نیز از اعقاب و نوادگان بنی عباس خراسان می باشد  ( با وجود بی سوادی و تحصیلات کم و عدم لیاقت) فراهم نمود و دیدیم که یکباره رئیسی با یک انتخابات نمایشی به ریاست جمهوری منصوب شد تا در صورت فوت ناگهانی سید علی خامنه ای یا آخرین خلیفه ی بنی عباس دوم در روایات مهدویت ،ابراهیم رئیسی را به عنوان خراسانی موعود به مؤمنان ساده لوح معرفی کنند و برای این کار نیز با نقشه احتمالا عمل کنند و در زمان مرگ آخرین خلیفه ،  مثلا با یک کودتای نمایشی و قرار دادن نیروهای نظامی چون سپاه و بسیج در اختیار رئیسی ادعا کنند که رئیسی همان خراسانی موعود است که در برابر طاغوت زمان قیام و کودتا کرده است تا از قیام خراسانی حقیقی جلوگیری کنند. احتمال اجرای  چنین توطئه ای بسیار وجود دارد و از هم اکنون نشانه های آن نیز  دیده می شود و زمزمه هایی در فضای مجازی وجود دارد که رئیسی را به عنوان خراسانی موعود به مردم معرفی کنند. اگر این اتفاق بیفتد مسلما حامیان ابراهیم رئیسی  با نیروهای خراسانی در هنگام قیام درگیر خواهند شد. به هر حال در روایات نیز آمده که شخص مشهوری از بنی عباس دوم  که هم نام یکی از پیامبران است در زمان قیام خراسانی و سید حسنی در نزدیکی ری ( تهران قدیم) توسط قیامگران محاصره و کشته خواهد شد . احتمالا این شخص همان ابراهیم رئیسی خواهد بود که هم نام حضرت ابراهیم  ع می باشد . به هر حال  باید در مقطع فعلی مؤمنان و منتظران بسیار بصیر باشند و آگاهانه در عرصه ی قیام شرکت کنند تا فریب بازی های سیاسی دجال در خاورمیانه را  نخورند و این امر جز با مطالعه ی روشنگری های مهدوی بواسطه ی سید حسنی امکان ندارد. .  سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

در  مقالات گذشته بیان شد که یکی از اهداف مهم دجال غارت ذخایر منابع و ذخایر خاورمیانه می باشد . این غارت در دو عرصه ی غارت منابع انسانی چون نوابغ و نخبگان علمی و  غارت منابع معدنی چون نفت و گاز و...و نیز  گنجها و میراث فرهنگی می باشد .  غارت این منابع و آثار تاریخی و میراث فرهنگی نیز بر عهده ی ماموران رده بالای پایتخت نشین  وزارت اطلاعات است که در مزدوری آنها برای بیگانگان شکی نیست .و روند کار به این صورت است که این وزارت کادر آموزش دیده و متخصصی برای کشف و شناسایی اشیای ارزشمند باستانی و گنجها و میراث فرهنگی و زیر خاکی در اختیار دارد و  هم مستقیما به کند و کاو این آثار در اقصا نقاط کشور مشغول است  و هم جاسوسانی برای شناسایی  افرادی دارد که بطور غیر قانونی به کشف و قاچاق اشیا تاریخی مشغول هستند  در اختیار دارد و بلافاصله پس از شناسایی آنها و گنجهای پیدا شده  آنها را دستگیر و اشیا تاریخی را از آنها می گیرد و بلافاصله به اربابان خارجی می فروشد ولی قاچاقچیان گنجها نیز در نهایت راهی به جز این ندارند که این اشیا را با چند واسطه به مزدوران وزارت اطلاعات بفروشند چون اصولا کسی قادر به خرید این اشیا و خارج کردن آنها از مرز به جز وزارت اطلاعات نیست چون آنها خیلی راحت و به ظاهر قانونی میراث فرهنگی را از فروردگاههای کشور  خارج می کنند و به موزه ی اربابان خارجی انتقال می دهند‌ یک نمونه ازین غارتگری با مدرک ودلیل در اینجا بیان می شود. یکی از مؤمنان به سید حسنی به اطلاع می رساند که  ما از سالیان دور و از زمان اجداد خویش در خوزستان ساکن بوده ایم خوزستان هم که می  دانیم  مهد تمدن‌های باستانی چون ایلام و بعد پایتخت زمستانی پادشاهان هخامنشی و ساسانیان در شوش در این استان  بوده و آثار  تاریخی فراوان دارد این شخص می گوید یک زمان دوستی به من گفت داماد ما با چند نفر دیگر از دوستان خود در منطقه ی ایذه گنج ارزشمندی پیدا کرده اند و تصاویری از آن را نیز به من نشان داد وقتی در  گوگل سرچ کردم متوجه شدم این اشیا که اکثرا نیز لز طلا بودند بسیار بسیار ارزشمند هستند چون مربوط به تمدن ایلام و برخی هم مربوط به دوران مادها بودند  ارزش این گنج با توجه به موارد مشابه آنها در موزه های داخلی و خارجی میلیاردها دلار ارزش دارد .  به او گفتم سعی کنید این گنج را ارزان و مفت نفروشید.  بعد از مدتی او گفت   تعدادی خریداران حرفه ای گنج از شمال کشور برای خرید آن به شهر ما آمده اند و مرا نیز  دعوت کردند در جلسه ی پنهانی آنها در نیمه شب شرکت کنم وقتی وارد جلسه شدم به محض دیدن انها از تیپ و محاسن و تسبیح  آنها و  صحبت کردن آنها فهمیدم  تماما مامور وزارت اطلاعات هستند که از تهران برای کار خیر آمده اند به هر حال در آن شب من زود جلسه را ترک کردم ولی  دوست من روز بعد به من  گفت اینها که مامور بودند به او گفتم می دانم .دوست من قضیه را مدتی کتمان کرد ولی بعد ها اعتراف کرد بالاخره گنج را با یک آپارتمان شیک در تهران با آنها معامله کردیم به او گفتم خیلی مفت و ارزان فروختید و او گفت چاره ای دیگر نداشتیم و کسی جز ماموران وزارت اطلاعات اجازه نمی دهد این گنج ها را در کشور کسی از ما بخرد . حال آن مومن تصاویر این گنجها را برایم ارسال کرده شما ببینید که چه اشیا گرانقیمتی را اینها دارند از کشور غارت می کنند . واقعا اگر  اینطور  نیست پس چرا خبر پیدا شدن این گنج که سال ۹۴ بوده اصلا در رسانه ها  و اخبار سراسری انعکاس پیدا نکرد ؟ چرا این گنج اصلا در هیچ یک از موزه های داخلی دیده  نمی شود ؟  چون بلافاصله این غارت کنند کنندگان  میراث فرهنگی آن را به اربابان خارجی فروخته و از کشور خارج کرده بودند  ممکن است کسی شانس بیاورد   آنها را در موزه های پاریس یا انگلیس  مشاهده کند . به هر حال تازه این یکی از هزاران مورد غارت میراث فرهنگی می باشد که در کشور نوسط مزدوران داخلی دجال صورت می گیرد. تصاویری در ادامه از این گنج و میراث تاریخی غارت شده ببینید  و خود قضاوت کنید:

مومنی آزاده تعریف می کند؛  یه همکار جاسوسی داشتیم مرتب از من جاسوسی می کرد همون سال بخاطر حق جاسوسی دو  قطعا زمین مرغوب بهش دادند و حتی تونست با این پول حرام بادآورده  یه ماشین هیوندا مدل بالا بخره  ادم کثیفی بود بسیار ضد دین بود  می گفت ۵۰ سال دیگه خبری از هیج دینی نیست بهش گفتم بیا باهات شرط می بندم چند سال دیگه دین اسلام حقیقی تمام دنیا حتی اروپا و لندن پایتخت انگلیس رو  فرا می گیره و الان هم روحرفم هستم  .
جالبه اکثر جاسوس هایی که من اطرافم  در محیط کارمی دیدم  ضد دین بودند  در حالی که این حاکمیت ادعا داره برای پیاده کردن اسلام و ظهور مهدی تشکیل شده پس بگو چرا اکثر نیروهای اطلاعاتی و جاسوسی شما از بین بی دینها و اراذل و اوباش انتخاب می شوند . معلومه که حاکمیت شما دست پخت دجاله چون دجال ضد دین و مهدویته.

"وقتی برخی از همین همکاران برای کمک به این ظلم جاسوسی می کنند همین بلا رو باید سرمون بیارند من تو هر مدرسه ای تواین ۲۸ سال می رفتم چند همکار به شغل شریف جاسوسی اشتغال داشتند و اتفاقا همه رو هم همون اول سال بخوبی می شناختم حالا از چه مسائلی از ما جاسوسی می کردند از اینکه مثلا ما به حقوق کم و ناعدالتی های کشور پیش همکارها حرف می زدیم بخاطر  همین فعالیت جاسوسان بود که هر مدرسه ای می رفتیم مدیر با ما  با دستور  و اجبار از بالاکار شکنی می کرد چون او هم باید حق جاسوسی دریافت می کرد و بعد هم ناجوانمردانه دانش آموزان را بر علیه ما به صورت پنهانی تحریک می کرد تا بتوانند در کلاس سر و صدا و بی نظمی کنند و وقتی مجبور می شدیم آنها را تنبیه کنیم همین مدیر  چند تن از اولیا ی دانش آموزان کتک خورده را دعوت می کرد و با آنها زد و بند می کرد و طوماری بر علیه ما به اداره  می نوشتند  و اولیا امضا می کردند و از تدریس ما در آن مدرسه جلوگیری می کردند و یا بین دانش آموزان کلاس برای معلمین جاسوس می گذاشتند تا مبادا در کلاس بر علیه ظلم و طاغوت اخرزمان سخنی بگویند گاهی نیز این آقایون (یا به تعبیر بهتر یک دست کت و شلوار ، چون هیچ محتوای انسانی در زیر این کت و شلوار نداشتند) ضبط صدای گوشی خود را روشن می کردند و رودر رو و با بی شرمی،تمام سخنان همکاران منتقد را ضبط می کردند و به اداره تحویل می دادند به هر حال ازین شیرین کاری های یواشکی زیاد انجام می دادند  مدتی هم که بنده رو از تدریس تعلیق کردند . به هر حال گفتن حرف حق هزینه هم دارد من نام تمام این معلم نماهای جاسوس را با تمام سوابق شغل شریف آنها دارم حتی می دانم برخی از آنها چه میزان حق مزدوری و امتیازات مالی بسیار دریافت نموده اند. به هر حال می خواهم بگویم اینها خیال نکنند خیلی هم زرنگ هستند و کسی آنها را نمی شناسد فقط به میزان شرم آوری رذالت در وجود خویش انباشته اند و باید این حقیقت را با تاسف گفت که  دسته ی تبر از جنس چوب  است ولی افسوس که ریشه ندارد  که به درختان آزاد آسیب می رساند. درود بر همه ی سربازان گمنام امام  زمان درمدارس  سراسر کشور  و تمام رسانه ها ی مجازی.  احسنت به این وجدانهای بیدار اما تا قیامت خمار ."