نهضت سید حسنی در گیلان

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

نهضت سید حسنی در گیلان

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

۱۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سیدحسنی» ثبت شده است

یکی از تحریفات مهم و سرنوشت ساز مهدویت تحریف در معرفی شخصیتهای واقعی عصر ظهور می باشد . این تحریف بیشتر در زمان ما توسط ایادی و مزدوران دجال جهانی برای ایجاد موانع در ظهور منجی ایجاد شده است . بدین معنی که در روایات مهدویت در کلام اهل بیت سه شخصیت مهم و مثبت در زمینه سازی حاکمیت  و یاری امام زمان به وضوح معرفی شده اند . ۱. خراسانی از ناحیه ی خراسان ۲.یمانی از یمن و صنعا ۳. سید حسنی از ناحیه شمال و گیلان ؛  حال  در دوران معاصر توجه بفرمایید که ایادی دجال جهانی با استخدام نخبگان علمی که متخصص    تاریخ ادیان و بخصوص تاریخ اسلام و مهدویت هستند و مطالعه در روایات اهل بیت ع در مورد مهدویت   کاملا بر این روایات آخرزمانی و نشانه های ظهور اشراف و اطلاع پیدا کرده اند و سیاستهای خاورمیانه ای خویش را برای ایجاد مانع درظهور و قیام مهدی موعود ، از دهها سال پیش ازین طراحی و اجرا می کنند . مثلا چون می دانند در روایات مهدویت از اهل بیت بیان می شود که اولین زمینه ساز واقعی حاکمیت مهدی موعود شخصیتی  به نام خراسانی از شرق و خراسان است بنابراین از حدود دهه ی چهل و پنجاه شمسی زمینه ی ایجاد یک حاکمیت موازی را تحت عنوان جمهوری اسلامی  در ایران فراهم می آورند انها ابتدا با سقوط حاکمیت پهلوی دوم ،  روح الله خمینی را به قدرت می رسانند و با کودتای اوایل دهه ی ۶۰ کم کم مزدوران خود را جایگزین نخبگان متعهد سیاسی و مذهبی اوابل انقلاب می کنند و اکثر روشنگران دینی را حذف و ترور و از صحنه ی قدرت و رهبری انقلاب کنار می زنند . و بعد چون در روایات مهدویت می خوانند که شخصی به نام خراسانی اولین زمینه ساز حکومت مهدوی می باشد . شخصی مرموز و نه چندان شناخته شده به لحاظ مقام علمی و نه چندان مطرح در عرصه ی سیاسی  به نام علی خامنه ای را بعنوان جانشین رهبری با نقشه ی از پیش تعیین شده به قدرت می رسانند . پیش از او قرار بر این بود که قائم مقام رهبری شخصی به نام منتظری باشد که روحانی شناخته شده تری به لحاظ مقام علمی و دارای سوابق مبارزاتی زیادی بود ولی چون   او اصالتی اصفهانی داشت و نیز چندان گوش به فرمان دجال جهانی نبود و تعهدات دینی و اخلاقی  داشت . دجال جهانی توسط سرویس های جاسوسی و مدیریت یکی از مزدوران خود بانام هاشمی رفسنجانی در ایران  ترجیح داد    علی خامنه ای رابه قدرت برساند . چرا که خامنه ای اصالتی خراسانی  و مشهدی داشت و علاوه بر حرف شنوی از مزدوران دجال در ایران  ،  این شانس را نیز داشت تا مزدوران دجال در کشور اورا کم کم به عنوان خراسانی موعود نیز به شیعیان و منتظران ظهور  معرفی کنند( چون  در روایات مهدویت معروف  بود که خراسانی  اصالتی  خراسانی دارد  و نه اصفهانی) تا به حاکمیت او مشروعیت دینی نیز بدهند و به این صورت از به قدرت رسیدن و قیام خراسانی موعود و حقیقی جلوگیری کنند . الیته عمر این خراسانی دروغین دجال، نیز روبه اتمام است این است که مدتی است مزدوران دجال سعی دارند ابراهیم رییسی را به عنوان خراسانی دروغین دوم به منتظران ساده لوح معرفی کنند و مدتی است در فضای مجازی این کار را نیز آغاز کرده اند . و اما حاکمیت  دجال برای موازی سازی در برابر یمانی  حقیقی موعود که دومین زمینه ساز ظهور و یاریگر امام زمان است ، مزدوری بنام احمد الحسن بصری را تربیت و تجهیز کرده اند تا خودرا به عنوان یمانی موعود معرفی کند تا او نیز مانعی برای ظهور یمانی حقیقی و موعود باشد. غافل ازین که در روایات آمده که یمانی حقیقی از صنعای یمن قیام  می کند نه از عراق، و روشن اندیشان مسلمان فریب این بازی ها را نمی خورند. و اما سومین شخصیت موثر در ظهور سید حسنی از گیلان است که مزدوران دجال برای ایجاد مانع قیام او هر از چند گاهی، یک شیاد و دروغگو را علم می کنند تا خود را سید حسنی موعود به مردم  معرفی کند غافل از اینکه قیام سید حسنی یک قیام روشنگر و چون طلوع آفتاب است و فروغ  آفتاب را نمی توان با مشتی گل پوشاند و کدر کرد.     چو رسول آفتابم هم از آفتاب گویم        نه شبم نه شب پرستم که حدیث خواب گویم     و   سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

نکته ی دیگری که در خطبه ی البیان امام علی ع مطرح  و قابل تامل است دقت امام علی ع در تعیین سال ظهور می باشد که به نحو شگفت انگیزی با شروع نهضت مهدی عج به واسطه ی سید حسنی تقارن و هماهنگی دارد . چون  امام علی فرمود : صاحب پرچم محمدی  ۱۱۸۴ سال بعد از فترت ( سال رحلت امام حسن عسکری در ۲۶۰ هجری قمری تا زمان ما) ظهور می کند و ابن تاریخ درست مصادف می شود با محرم سال ۱۴۴۴ هجری قمری مصادف با مردادماه ۱۴۰۱ هجری شمسی و جالب است که نهضت شناخت مهدی موعود بواسطه ی سید حسنی نیز از طریق فضای مجازی درست  بعد از این تاریخ یعنی تابستان ۱۴۴۴ هجری قمری مصادف با تابستان ۱۴۰۱ هجری شمسی دقیقا شروع شده و برای همین نیز دقیقا امام علی واژه  ی  بعد از شروع این سال را  بکار برده.  من فکر می کنم با این روایت دقیق دیگر حجت بر تمام مؤمنان به مهدویت و نهضت سید حسنی تمام شده و جای هیچ گونه شک و شبهه ای برای یقین به حقانیت نهضت مهدی عج  به واسطه ی سید حسنی باقی نمی ماند. سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

امام علی ع در مورد ویژگی ها و اقدامات مهدی موعود عج می فرماید:  او ( مهدی) قلعه ها یا دژهای ضلالت و  گمراهی را یکی پس از دیگری فتح می کند و می گشاید.   حال پرسش اینجاست که قلعه های ضلالت و گمراهی آیا با شمشیر یا توپ  و تفنگ و اقدام نظامی قابل فتح و گشایش است یا با روشنگری در زمینه های دینی و مهدویت و رفع  خرافات و ابهامات در عرصه ی دین؟ مسلم است که مقصود امام علی ع از فتح قلعه های ضلالت و گمراهی توسط مهدی همین روشنگری ها ی امام بواسطه ی سید حسنی می باشد .

زکات یکی از فروع دین  و ان چیزی که بین مسلمین ‌معروف است به معنی پرداخت یک دهم ارزش از  مواد و دارایی هایی مثل طلا   و نقره  گندم و جو  و کشمش و خرما و برخی دامها مثل گوسفند ...می باشد ولی آیا این مفهوم در مورد زکات در عصر حاضر  صحیح و کاربردی می باشد؟ مسلما خیر  چون این دارایی ها بیشتر مربوط به دارایی ها و شغل‌هایی می باشد  که مربوط به مردمانی مربوط به ۱۴۰۰ پیش و صدر  اسلام  زندگی می کردند ولی اکنون که  شرایط  زندگی و شغل و درآمد مردم بسیار تغییر کرده  و بیشتر مردم درآمدهایی دارند که ازین طرق نیست مثلا شغل یک مسلمان ممکن است پزشکی و یا مهندسی و ...باشد   و سرمایه اش  بیشتر به ریال و یا دلار باشد در  این صورت آیا چنین شخصی با درآمدهای میلیاردی آیا نباید زکات بدهد؟ مگر او مسلمان نیست ؟ در این مورد باید گفت : که پرداخت زکات هم برای چنین شخصی لازم و واجب است اما با شیوه ی امروزی یعنی این شخص باید سالانه یک دهم از درآمدی را که اضافه بر  نیازهای ضروری چون خوراک پوشاک و مسکن و دیگر  ضروریات زندگی است با عنوان زکات بپردازد . این قاعده برای سایر  شغل‌ها نیز به همین صورت خواهد بود و فقط  شامل کشاورزان زحمتکش و دامداران و ..نیست و شامل تمام شغل‌ها می باشد . البته زکات دیگری با نام زکات فطره هم هست  که در پایان ماه رمضان پرداخت  می شود زکات نوع لول را زکات مال و زکات فطره را زکات بدن نیز می گویند . نوع سوم زکات در اسلام نیز وجود دارد که به زکات علم مشهور  است   زکات علم از دید  روایات اهل بیت نشر و تعلیم دانش بین مردم است . در قرآن کریم در  بسیاری از آیات مقصود  از انفاق در راه خدا پرداخت زکات است . زکات به صدقه ی واجب هم مشهور است .  و آما  مفهوم  صحیح خمس از دیدگاه قران: در  قرآن کریم با صراحت بیان شده که خمس فقط بر غنائم جنگی تعلق می گیرد و با صراحت می فرماید : و بدانید  آنچه از غنائم جنگی به دست می آورید یک پنجم آن متعلق به خدا و رسول و نزدیکان   و یتیمان و فقیران و در راه ماندگان می باشد.  آیه ی ۴۱ سوره ی انفال .  خب در   اینجا  به صراحت حدود خمس مشخص شده که خمس فقط به غنائم جنگی تعلق می گیرد ولی آخوندهای دنیا طلب باز هم این آیه را با نفع خویش تحریف معنایی کرده اند و با دروِغ بیان کرده اند که خمس شامل هر درآمد اضافی می شود مثلا کسی هم که گنجی به دست می آورد باید یک پنجم آن را به اخوندها بدهد در این مورد باید گفت خدا در  مورد  گنج این را نفرموده  بعد هم اگر شامل گنج شود خدا نفرموده آن را به اخوندها بدهید بلکه فرموده به خدا و رسول خدا و فقیران ...بدهید نه شما اخوندها و شما این نوع خمس را از کجایتان درآورده آید؟ و در  این ۱۴۰۰ سال اخیر چه مقدار سرمایه ی نامشروع ازین جهت انباشته کرده اید ؟

امروزه در رسانه های مجازی و غیر مجازی افراد مزدوری از طرف دجال جهانی مامور شده اند که بخاطر دشمنی با اسلام و ضعیف کردن ایمان مردم ایرادات و اشکالاتی به قرآن و اسلام بگیرند. عمده ی این ایرادات این موارد است : ۱_ برده داری در اسلام ۲_ زن ستیزی و تضییع حقوق زنان در اسلام ۳_ کشتار یهودیان در صدر اسلام ۴_ راهزنی مسلمانان صدر اسلام ۵_ چند همسری در اسلام ۶_ قوانین خشن چون قصاص در اسلام : قبل از توضیح این موارد و رفع ابهام و ایرادات در این موارد در اسلام لازم است تذکر داده شود که در  قرآن و اسلام دونوع احکام داریم یک نوع احکام عبادی  مثل نماز و روزه و زکات ...که حالت ثابت در هر زمان و مکان برای همه ی انسان‌ها دارند و تغییر شرایط چون زمان و مکان و .‌. تاثیری در اجرای آنها ندارد چون مربوط به  ساختار روح و روان  انسانهاست مثلا برای هر انسان نماز در هر شرایطی لازم است ولی برخی  احکام قرآن حالت مدنی دارند که با توجه به زمان و مکان ممکن است لازم شود تغییر کنند در عین حال که جوهر و روح اسلامی خودرا نیز حفظ کنند مثلا رعایت پوشش و حجاب را در نظر بگیرید . مسلما در اسلام رعایت حجاب و پوشش به خصوص برای زن یک اصل است و بر آن تاکید شده ولی این پوشش در صدر اسلام و در آن جامعه ی خاص عرب با ان شرایط اجتماعی و آب و هوا ، زدن مقنعه به به سرو گردن زن و پوشیدن چادر بود ولی در زمانه ی ما این پوشش با توجه به تغییر شرایط زمان و و مکان و قومیت  مسلما تغییر می کند و   برای پوشش سر زنان شال و کلاه و موارد دیگر بکار می برند و به جای چادر نیز ماتو می پوشند . خب به این صورت نه تنها اشکالی ندارد بلکه  بسیار نیز خوب است چون درست است که قالب حجاب تغییر کرده ولی روح اسلامی آن که رعایت پوشش است کاملا رعایت شده پس رعایت پوشش جزو احکام مدنی اسلام محسوب می شود . در صدر اسلام امام علی ع این احکام مدنی را که با توجه به شرایط زمان و مکان تغییر می کند احکام ناسخ و منسوخ می نامید . به این صورت که حکم مدنی در قرآن بیان می شود و چند مدت بعد با توجه به شرایط حکم دیگری بعنوان ناسخ نازل می شد و حکم اولی را منسوخ می ساخت . حال باید گفت برخی ایرادات و اشکالاتی که به اسلام گرفته می شود این است که برخی به احکام مدنی قرآن که بر طبق شرایط زمان و مکان تغییر می کنند توجه نمی کنند . مثلا مسلمانان قشری که درک درستی از احکام اسلامی ندارند اصرار دارند که    تمام احکام اسلامی حتی احکام مدنی اسلام امری ثابت هستند و باید در همه ی زمان‌ها به همان شکل صدر اسلام رعایت شوند و دشمنان اسلام نیز بهانه به دست می آورند و طعنه می زنند ببینید چقدر قوانین و احکام اسلامی عقب مانده  بدوی می  باشند و هنوز به مردم توصیه می کنند که باید مثل ۱۴۰۰ سال قبل زندگی کنند .  یکی از این ایرادات مطرح شده به اسلام احکام نگهداری برده و کنیز و برده داری در قرآن است . که چرا اسلام با برده داری موافق بوده است . این ایرادی خلاف واقع می باشد چون اسلام به هیچوجه با برده داری موافق نبوده و نیست دلیل آن نیز آن است که بارها در قرآن می فرماید که برای کفاره ی یک گناه مخصوص یک غلام یا کنیز را آزاد  کنید . و بارها خود  اهل بیت و مخصوصا امام علی از مال خود غلامان و کنیزانی می خرید و آزاد می کرد پس اسلام و قرآن با برده  داری موافق نبود ولی شرایط آن روز جامعه ی عرب آنطور بود که مصالح اقتصا می کرد که لغو برده داری کم کم صورت گیرد و شرایط آن کم کم مهیا شود . چون شاید جامعه ی آن روز هنوز آمادگی لازم را برای لغو   ناگهانی برده داری را نداشت . بنابراین احکام نگهداری غلام و کنیز در قرآن جزو احکام  مدنی اسلام می باشند که با گذشت زمان مسلما منسوخ می شوند ایراد دوم معاندین به اسلام در مورد به اصطلاح تضییع حقوق زنان در اسلام  و زن ستیزی در قرآن می باشد  . اولا باید تذکر داده شود که نه تنها اسلام و قرآن حالت زن ستیزی ندارد بلکه بسیار نیز در احقاق حقوق زنان و دختران موثر بوده چون در قبل از ظهور اسلام واقعا به زنان و دختران ظلم می شد . دختران را زنده به گور می کردند و در ازدواج اختیاری نداشتند و با  آنها را به زور به ازدواج با دیگران مجبور می کردند . حق اظهار نظر و رای نداشتند . به آنها بی احترامی می کردند و خشن صحبت می کردند و...ولی با ظهور اسلام پیامبر اسلام نهایت احترام و محبت را به زنان و دختران می گذاشت و به مسلمین نیز توصیه می کرد همین کار را بکنند . هنگام ازدواج رضایت دختر را لازم می شمرد و حتی در هنگام  بیعت نه تنها با مردان بلکه بازنان نیز به روش خاص خود بیعت می گرفت  و ...

 

یکی از ایرادات مخالفان اسلام این مورد است که چرا مثلا برای زن در اسلام حقوق نامساوی بامرد قرار داده شده و زن نصف مرد ارث می برد؟ و این عادلانه نیست اولا در  اینجا باید تذکر داد که عدالت همه جا به معنی تساوی نیست.  مثلا شما در نظر بگیرید جلوی یک بچه ی کوچک سر سفره مقدار کمی غذا مثلا یکی دو قاشق  غذا بگذاریم و جلوی مرده گنده نیز همان مقدار غذا قرار دهیم در این حالت این رعایت تساوی هست ولی عدالت نیست . و اینکه در برخی موارد در اسلام حقوق متفاوتی برای زن و مرد گذاشته شده  نشانه ی بی عدالتی نیست چون معنی عدالت این است که هر چیز باید در جای خود قرار داده شود . بعد این دشمنانی که این ایراد را به قرآن می گیرند توجه نمی کنند که برای درک عدالت در مورد حقوق زن و مرد در اسلام باید به کل حقوق زن و مرد به صورت یک مجموعه نگاه کنیم نه یک مورد جزئی مثلا درست است که در قرآن حق ارث زن نصف مرد است ولی در  عین حال تهیه ی هزینه ی کل زندگی نیز بر عهده ی مرد است نه زن و موارد دیگر که اگر مجموع این حقوق زن و مرد را در اسلام حساب کنیم به تساوی حقوق زنان و مردان می رسیم . در  عین حال که می توان گفت احکام  حقوق زن و مرد در قرآن حالت مدنی دارند نه عبادی و می توان با مرور زمان تغییراتی در آن به وجود آورد. ایراد دیگری که به اسلام و احکام قرآن گرفته می شود در مورد قصاص و خشونت احکام جزایی اسلام است مثلا می گویند قصاص کسی که فردی را به عمد کشته نباید اعدام باشد . چون بیرحمانه است  و بعد کشتن و اعدام فردی فایده ای برای جامعه و جلوگیری از تکرار جرم ندارد و ...در جواب این ایرادات باید گفت که مقصود از اجرای قوانین جزایی در  جامعه در مرحله ی اول چیست ؟ مسلما جواب اجرای عدالت است و تاثیر آن در بازدارندگی جرم در مرحله ی دوم است . و آیا این عادلانه است که ما اجرای عدالت را که درجه ی  اول اهمیت را دارد فدای    تاثیر آن در جامعه کنیم آیا این عقلانی و منطقی است . در  عین حال اسلام تشویق به قصاص هم نمی کند و به بخشش و گذشت بازماندگان مقتول از گناه قاتل توصیه می کند تا توجه شود که اسلام به رحم و بخشش هم توجه می کند  البته بعد از اجرای عدالت که اهمیت بیشتری دارد . و دلیل دیگر قصاص در اسلام این است  که اسلام تنها به صورت تنگ نظرانه  فقط به عواقب و آثار دنیوی قصاص توجه ندارد بلکه به عواقب اخروی قصاص برای قاتل نیز توجه دارد چون قاتلی که بخاطر قتل این حق حیات را از دیگری گرفته اگر به دنیای دیگر برود و روز قیامت شود  این حق و گناه بر گردن او خواهد بود  و معلوم نیست در آن روز مقتول اورا بخاطر این گناه ببخشد و  فرد قاتل به خاطر این گتاه تا ابد جهنمی خواهد شد ولی اگر در دنیا توسط بازماندگان مقتول قصاص و اعدام شود دیگر حقی از مقتول در روز قیامت به گردن او نخواهد بود  و ممکن است برای همیشه جهنمی نشود پس قصاص در دنیا در حقیقت به نفع قاتل است و برای همین است خداوند می فرماید : و برای شما در قصاص زندگانی است ای صاحبان خرد .  در  مورد دیگر احکام جزایی قرآن نیز باید گفت ممکن است برخی جنبه ی مدنی داشته باشند و با تغییر  شرایط با رعایت روح عدالت اسلامی تغییر کنند. ایراد دیگر که به اسلام و پیامبر اسلام می گیرند در مورد قتل مردان یهود قبیله ی بنی قریظه در صدر اسلام می باشد . در توضیح این امر باید گفت :  که اولا این حکم در  مورد یهودیان بنی قریظه یک حکم و انتقام الهی بود و فقط اجرای آن توسط پیامبر و مسلمین بود و اگر پیامبر خود تمایل هم به این کار نداشت نیز چون حکم الهی بود ناچار بود آن را اجرا  کند. اصولا اگر دشمنان اسلام می خواهند این ایراد را به پیامبر بگیرند در حقیقت کار خدا را نیز  زیر سوال می برند. مشابهه این احکام در مورد قوم یهود نیز قبلا داده شده بود به صراحت قرآن زمانی که بنی اسرائیل در غیبت حضرت موسی ع گوساله پرست شدند و بعد حضرت موسی از آنها بسیار عصبانی شد خداوند دستور داد برای اینکه خدا  از گناه آنها بگذرد بایدتمام قوم  به دو گروه تقسیم شوند وشمشیر به دست بگیرند و همدیگر را بکشند و به این صورت این حکم را نیز حضرت موسی اجرا کرد و تعداد بیشماری از یکدیگر را کشتند تا خدا از گناه آنها گذشت کرد حال باید به کار خدا و حضرت موسی ایراد گرفت؟ چون خدا خود آفریننده ی آنها بوده و اختیار مرگ  و  زندگی آنها را نیز در دست دارد و البته یکی از صفات خدا شدید العقاب است که برخی موارد به شدت برخی گناهان را جزا می دهد. گناهانی که شاید از نظر ما مهم نباشند. در مورد یهود بنی قریظه نیز در  صدر  اسلام همین اتفاق افتاد و پیامبر با این قبیله ی یهود پیمان بست که در صورت حمله ی مشرکان مکه به مدینه همه با هم  متحد شوند  و با دشمنان بجنگند ولی در زمان جنگ و هجوم مشرکان مکه یهودیان نه تنها به پیمان خود عمل نکردند بلکه از پشت جبهه نیز به مسلمانان خیانت کردند بعد از شکست مشرکان مکه پیامبر قصد نداشت از یهودیان بخاطر خیانت انتقام بگیرند و به خانه برگشت   ولی فرشته ی وحی نازل شد و پیغام داد که باید یهودیان خائن به خاطر این کار مجازات شوند. پیامبر از آنها خواست بی قید و شرط  تسلیم شوند ولی آنها باز هم      مقاومت کردند و مسلمین به آنها حمله کردند و آنها را اسیر کردند . در  این حال پیامبر به آنان فرمود: با شما چا رفتاری کنم،؟آیا حکم سعد بن معاذ را که با شما  سابقه ی دوستی دیرینه دارد در مورد شما اجرا کنم ، آنها گفتند بله ما حکم سعد را هر چه باشد قبول داریم ولی در عین ناباوری سعد بن معاذ گفت حکم  من در مورد شما این است که بخاطر این خیانت در جنگ تمام مردان شما باید اعدام شوند . البته این حکم سعد درست همان حکم تورات کتاب یهودیان نیز بود که در صورت خیانت در جنگ باید این حکم در مورد خائنان اجرا شود و پیامبر و مسلمین نیز به ناچار این حکم تورات  را که حکم الهی نیز بود در مورد یهودیان اجرا کردند.. البته در قوانین جنگی امروز نیز  مجازات فرار کنندگان و خائنان در جنگ اعدام می باشد. .

ایراد بعد تهمت راهزنی به مسلمانان صدر اسلام می باشد که از طرف مغرضان مطرح می شود اما حقیقت امر چه چیز بوده در توضیح باید گفت که در صدر اسلام زمانی که مسلمین از مکه به مدینه هجرت کردند تمام اموال و دارایی آنها در مکه باقی ماند مسلمین مهاجر از مشرکان مکه خواستند اموال آنها را برای آنها بفرستند ولی مشرکان نه تنها این کار را نکردند بلکه  تمام اموالشان را غارت کردند و مسلمین در مدینه نیز به تلافی این کار کاروان‌های تجاری مشرکان قریش را که برای سفر به شام از کنار  مدینه رد می شدند متوقف و اموال مشرکان را به نفع خود مصادره کردند حال دشمنان اسلام در عصر حاضر این کار مسلمین را راهزنی می دانند قضاوت با شما . در مورد چند همسری برای مرد در قرآن که برخی ایراد می گیرند باید توضیح داد که باید توجه داشته باشید که قرآن تشویق به این کار نکرده بلکه مجوز این کار را در مواردی داده که ممکن است برخی مردان  با داشتن یک همسر به گناه بیفتند و این کار جنبه ی اضطرار در موارد خاص را دارد نه تشویق و تازه در آیات  دیگر نیز شرط مشکلی نیز برای اینکار گذاشته و فرمود این کار را به شرطی انجام دهید که بتوانید عدالت را بین همسران برقرار کنید و بعد فرموده که و نیز توانید هم بین آنها عدالت ایجاد کنید اگر چه سعی و تلاش بسیاری از خود نشان دهید یعنی بطور مستقیم خواسته بگوید این کار را انجام ندهید هم بهتر است و در ثانی این حکم چند همسری جزو احکام مدنی اسلام و مربوط به شرایط خاص آن روز جامعه ی عرب است  که چند همسری یک سنت  و کار معمولی بوده و مسلما ممکن است در این زمان کاربرد نداشته باشد و این حکم قابل اجرا نباشد و یک حکم عبادی قرآن نیست. و بیشتر یک حکم مدنی است . البته این ایراد را به چند همسری در قرآن را کسانی می گیرند که خود به هیچ اصل اخلاقی و خانوادگی پایبند نیستند و علاوه بر همسر رسمی چند همسر پنهانی و بینهایت زید و دوست دختر و  روابط نامشروع دارند که جای بحث آن  اینجا نیست و خدا خواسته با این مجوز جلو این پنهان کاری ها و فریب کاری ها بین زنان و مردان گرفته شود و قضیه شفاف شود .       این عمده موارد ایراداتی است که مرتبا مخالفین از اسلام می گیرند در حالی که مردم عادی علل آن را نیز  نمی دانند و برخی نیز این ایرادات را باور می کنند. و ایمان خود را از دست می دهند و دین گریز می شوند .

واقعیت این است که حاکمیت جهانی دجال بر تمام حاکمیتهای دنیا نفوذ و تسلط کامل دارد و ازین جهت تمام رسانه های داخلی و خارجی در اختیار  و کنترل آن هستند بنابراین مسلم است به هیج وجه اجازه نمی دهد که حقایق سیاسی از  طرف این رسانه ها برای مردم بیان شوند تا آنها به بصیرت و رشد سیاسی برسند و دشمن حقیقی خود را در دنیا بشناسند و بدانند از کجا دارند  ضربه می خورند  و علت فقر  مسکنت و بدبختی آنها کجاست ؟ به عکس این رسانه ها مامور  هستند حقایق را کتمان و سانسور کنند و چنان مسائل  سیاسی را تفسیر کنند که مردم را گمراهتر  کنند . نمونه ی آن بنگاه سخن پراکنی بی بی سی است  که تازه  یکی از رسانه های دجال جهانی است . مثلا وقتی سرویس های جاسوسی دجال گروهک جنایتکار داعش را برای قتل عام مسلمانان خاورمیانه و تجزیه ی بیشتر این کشورها ایجاد کردند در کنار حمایت‌های نظامی از این  گروهک مزدور و جنایتکار از نظر رسانه ای نیز بگونه ای از آن  نام می بردند  که  درست روشی کاملا مغرضانه و  ضد اسلامی بود و برای بی آبرو کردن اسلام  مخصوصا هر وقت بی بی سی می خواست از این گروهگ  در خبرها نام ببرد  مخصوصا و مغرضانه از آن تحت عنوان دولت اسلامی  از   نام می برد در حالی که هم خود و هم تمام مردم دنیا خوب می دانستند که این گروهک اصلا اسلامی نیست و از طرف سرویس های جاسوسی دجال برای بدنام کردن اسلام ایجاد  و  تجهیز شده است. و بعدها ترامپ افشاگری کرد که کلینتون و اوباما پدر  داعش بوده اند. هرچند اگر هم نمی گفت همه ی مردم دنیا می دانستند.  خباثت را تماشا کنید خودشان این گروهک را ایجاد می کنند و بدنامی آن را نیز  به اسلام نسبت می دهند. این نمونه ای از به اصطلاح خدمات رسانه ای  این مزدوران به مردم دنیا می باشد که حقایق را وارونه به مردم نشان می دهند و اصولا کار دجال جز این نیست.  فکر  نکنید این شیوه در رسانه های خارجی تنها وجود دارد بلکه در داخل نیز چون رسانه های عمومی باید از فیلترهای اطلاعاتی وابسته یه دجال ابتدا عبور کنند نیز حقایق سیاسی را برای مردم سانسور و کتمان می کنند  تا مردم را همچنان در تاریکی جهل  و بی خبری باقی گذارند.و آن اخباری را منتشر  می کنند که صلاح خود آنها باشد نه مردم . یک مصاحبه ای بود که شهید مصطفی عقاد (کارگردان مشهور سوری  فیلم سینمایی رسالت یا محمد رسول الله  که توسط ایادی دجال ترور و شهید شد) حدود ۲۰ سال پیش در ایران با مرحوم طالب زاده و شهید آوینی انجام داد و چون مرحوم شهید مصطفی عقاد آدم شجاع و صریح و رک گویی بود یک سری حقایق را در مورد افشاگری در  مورد   توطئه های غرب و دجال برای ایجاد  جنگ و اختلاف بین مسلمین در خاورمیانه  بیان کرد ولی این مصاحبه ی ارزشمند توسط دستهای مخفی دجال در ایران از صدا و سیما  پخش نشد و بعد از بیست سال مرحوم طالب زاده آن را از برنامه ی افق پخش کرد و تاکید کرد این مصاحبه مربوط به بیست سال پیش بوده و الان برای اولین بار پخش می شود و چند روز بعد از پخش این مصاحبه  مرحوم طالب زاده به طرز  مشکوکی از دنیا رفت و جای تامل و سوال اینجاست که علت این کتمان و پخش نشدن مصاحبه در  بیست سال پیش چه چیزی بود ؟ چرا مردم باید از این حقایق بی خبر بمانند چه کسانی صاحب اختیار این رسانه ها در ایران هستند که انتشار این حقایق برای آنها زیان دارد ؟ آیا سخنان  مرحوم مصطفی عقاد به زیان مسلمین بود یا زیان دجال ؟  قصاوت با شماست و با کمال تاسف  مصطفی عقاد درست بعد از این مصاحبه وبرگشت از ایران در حالی که قصد داشت فیلم صلاح الدین ایوبی سردار مسلمان و پیروز جنگهای صلیبی را به منطور اتحاد مسلمین درست کند توسط گروه تروریستی القاعده که گروهکی تروریستی وابسته به دجال است در  هتلی در اردن به همراه دختر جوانش به طرز فجیعی  با بمب گذاری ترور و شهید شد.  روحش شاد.

برای برخی ممکن است که مایه ی شگفتی باشد که چرا خود امام برای شناخت  صحیح خود به مردم باید اقدام کند و از طریق کتاب‌ها و واسطه هایی چون سید حسنی خود را به مردم درست شناسایی و معرفی کند مگر کسانی دیگر ازعلمای دینی در  عصر حاضر قادر به چنین کاری نیستند ؟ در پاسخ باید گفت خیر جواب کاملا منفی است به این دلیل  که گفتیم که ایادی شیطانی و برخی روحانی نمایان فاسد در طول تاریخ اسلام این دین الهی را کاملا تحریف کرده اند و بدعت ها و خرافات بسیاری را برای مطامع دنیایی و هوای نفس وارد دین خالص الهی کرده اند یعنی همان کاری که علمای فاسد بنی اسرائیل با تورات و دین خالص موسوی کردند  همین بلا و بیشتر را روحانی نمایان فاسد بر سر دین اسلام در طی قرون گذشته آورد ه ند همان کسانی که پیامبر اسلام به درستی از آنها به امامان گمراه  تعبیر کرده که خطر آنها از دشمنان خارجی برای اسلام بیشتر بوده و به تعبیر امام صادق ع  بیشتر دشمنان مهدی عج در هنگام قیام اینها و پیروان فاسد و منحرف آنها می باشند . خب با این وضع در حقیقت مهدویت نیز مانند سایر ارکان و احکام دین تحریفات گسترده صورت گرفته که قبلا به آن اشاره کردیم وبلکه این تحریفات در مهدویت از همه ی موارد دیگر در دین بیشتر بوده چون اصولا امر بسیار مهم و سرنوشت سازی از دین و مربوط به سرنوشت کل جامعه ی بشری است بنابراین شیطان و ایادی او تمام تمرکز و فعالیت خود را بر تحریف این امر گذاشته اند و با کمال تاسف بخاطر بی سوادی و نا آگاهی عامه ی مسلمین به مقصود خویش نیز  دست یافته اند و کلا مهدویت به انحراف کشانده شده بطوریکه که در زمان ما تقریبا هیچکس  شناخت صحیحی از مهدی موعود حقیقی عج ندارد بطوریکه بیان کردیم حتی در مورد زمان به دنیا آمدن وی و نسب واقعی وی و چگونگی غیبت او مردم شناخت صحیحی ندارند . خب در این زمان با این شناخت انحرافی از امام چه کسی می تواند ما را به شناخت حقیقی و درست از شخصیت امام راهنمایی و هدایت کند جز خود امام . به عبارتی کسی جز خود امام نمانده که در شناخت مهدی موعود عج دچار انحراف و گمراهی نشده باد و تنها خود امام در عصر حاضر است که شناخت حقیقی و درست از خود به سبب هدایت الهی دارد و تنها  نیز خود او قادر است مردم را با به سوی شناخت صحیح و واقعی از خود هدایتگر باشد . ودرست به همین علت یکی از القاب اصلی و مشهور منجی و مصلح کل ، مهدی است یعنی شخص هدایت شده ی هدایتگر . بنابراین خود امام با اذن الهی در عصر ما شروع به روشنگری در این مورد کرده است و این فرصتی مغتنم برای مومنان و منتظران سرگشته است که به این پیام هدایت لبیک و جواب مثبت بگویند و اورا در روشنگری یاری رسانند . اتفاقا در روایات اهل بیت نیز آمد که  " او باید خود بیاید و در مورد شناخت درست  و معرفی خویش با مردم   استدلال کند ." این روایت صریح از امام صادق ع می باشد   که در عصر حاضر ما شاهد تحقق آن می باشیم . امام صادق ع همچنین در این مورد می فرماید: مهدی موعود سه بار مردم  را به سوی خویش می خواند ولی کمتر کسی وی را اجابت می کند و  گفتیم این سه بار قبل از ظهور آشکار و ندای آسمانی و از طریق واسطه ها می باشد وگرنه در هنگام ظهور آشکار و ندای آسمانی که بیشتر مردم با دیدن این نشانه های آشکار ایمان می آورند و نیازی به آوردند دلیل و حجت از طرف امام برای قانع کردن مردم نیست .

ما قبلا در کتاب شناخت مهدی موعود حقیقی با دلایل کافی و محکم ثابت کردیم که مهدی موعود عج یک شخص امروزی است و در زمان مااز نسل امام حسن مجتبی ع به صورت گمنام به دنیا آمده. دراینجا بر طبق دلایل می خواهیم ثابت کنیم که او اکنون درست است که بسیار گمنام و ناشناخته بین مردم است ولی در برابر مسائل روز و مشکلات جامعه ی اسلامی ساکت و بی تفاوت نیست و حالت انفعالی ندارد بلکه اتفاقا مدتی است کار روشنگری و هدایت خودرا بر طبق تکلیف الهی البته نه با معرفی  خود  در فضای مجازی شروع کرده.  و دلایل ما علاوه بر وجود افراد کمی که مانند سید حسنی با وی در تماس هستند و پیامهای روشنگرانه ی دینی و سیاسی  اورا به منتظران و مؤمنان می رسانند . خود روایات صحیح اهل بیت پیامبر نیز در این مورد می باشند. مثلا شخصی از یاران امام صادق ع به او گفت ما قائم را چنان توصیف و معرفی می کنیم که احدی      جز ما اورا به این گونه توصیف نکرده است . امام صادق ع به او فرمود : نه به خدا قسم مگر اینکه او خود بیاید و در این مورد با مردم استدلال کند. خوب به این سخن امام صادق دقت کنید آیا این سخن امام صادق به این معنی است که قائم بعد از ظهور آشکار و ندای آسمانی در مورد حقانیت خود و معرفی خود با مردم استدلال می کند و سخن می گوید . این که منطقی نیست چون بعد از ندای آسمانی و ظهور آشکار بیشتر مردم به او ایمان می آورند و نیاز به اقامه ی دلیل برای معرفی خود به مردم نیست پس به این  دلیل این استدلال ات امام  باید قبل از ظهور آشکار و از طریق واسطه ها و فضای مجازی در زمان ما برای قانع کردن منکران و شناساندن صحیح مهدی موعود حقیقی به آنها باشد . مورد دیگر امام صادق می فرماید: قائم سه بار مردم را به سوی خود فرا می خواند . این سخن امام نیز به این معنی است که این سه بار خواندن و دعوت مردم به سوی خودش باید قبل از ظهور آشکار و از طریق واسطه ها و فضای مجازی باشد وگرنه بعد از ندای آسمانی و ظهور آشکار که نیازی به این دعوت های سه گانه نیست چون اکثر مردم با ندای آسمانی و معجزات و نشانه های دیگر به مهدی بودن او ایمان پیدا می کنند و نیاز به این دعوت های سه گانه نیست . به هر حال برای فهم معارف مهدوی به خصوص با توجه به شرایط زمان ما و امکانات موجود مانند اینترنت و فضای مجازی باید به کلام و روایات معصومین برای فهم صحیح تامل بیشتری کرد و نکته ی آخر اینکه تمام انبیا و مرسلین با توجه به شرایط و امکانات محیط زمان خود مردم را به سوی خود دعوت می کردند مثلا حصرت عیسی بر روی صخره های بیت المقدس مردم را خطاب و به سوی خویش  دعوت می کرد پیامبر اسلام ص در بازار مکه مردم را دعوت به سوی خود می کرد  و مهدی موعود عج نیز با توجه به شرایط و امکانات زمان خود یعنی فضای مجازی ایتدا سعی می کند با مردم ارتباط برقرار کند و پیام‌های خود را برساند و اولین مؤمنان او نیز ابتدا مسلما از طریق فضای مجازی که محدویت مکانی و زمانی ندارد با وی در ارتباط و  آشنا  خواهند شد و البته وقتی درجه ی ایمان آنها کامل شد از طریق ملاقات حضوری نیز امام را دیدار خواهند کرد. .اگر  ما به این درک برسیم که مهدی موعود بشری کاملا امروزی است و البته از نسل پیامبر اسلام که در زمان ما به دنیا آمده باور ارتباط با او از طریق فضای مجازی نیز کار چندان دشوار نخواهد بود وکاملا نیز منطقی است  . حتی ممکن است بسیاری از ما با او بارها در فضای مجازی ارتباط برقرار کرده ایم و در مورد مسائل دینی و مهدویت بحث و گفنگو هم به صورت چت کرده باشیم ولی این بصیرت را نداشته ایم که این شخصی که اکنون با ما سخن می گوید در واقع خود مهدی موعود عج می باشد که البته چون ظرفیت ایمان و باور لازم را در ما نمی بیند خودش را معرفی نمی کند ولی ممکن است در این میان در افراد خیلی کمی مانند سید حسنی این طرفیت ایمان را ببیند که خود را کم کم معرفی کند و از او بخواهد در صورت ایمان آوردن کامل بقیه ی مردم را نیز به این شناخت و باور در مورد او برساند و حتی کتاب‌هایی برای روشنگری در اختیار وی قرار دهد. بنابراین ظهور مهدی موعود عج مانند ظهور پیامبر اسلام ص کاملا یک امر طبیعی و خیلی ساده و کم کم بصورت طلوع خورشید در اول صبح است که کم کم قسمتی از آسمان مشرق روشن تر از قسمت‌های دیگر می شود و کم کم این روشنی به نقاط دیگر آسمان نیز گسترش می یابد و درموعد مقرر خود آفتاب از مشرق سر بر می آورد و آن زمان همان ظهور آشکار با ندای آسمانی خواهد بود .    سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

مهدی موعود  عج کسی  است که مردم نمی دانند که آیا هنوز به دنیا آمده یا خیر ؟  این روایتی متواتر و صحیح از اهل بیت پیامبر اسلام ع در مورد شناخت مهدی موعود حقیقی در  کتاب معتبر غیبت نعمانی است . و این روایت اهل بیت در صورتی تحقق پیدا می کند که مهدی موعود عج  به صورت کودکی گمنام در خانواده ای گمنام  اما از نسل پیامبر اسلام ص در زمان نامشخص به دنیا بیاید . و در این صورت مردم زمان او نمی دانند که آیا او هنوز به دنیا آمده یا خیر . پس این روایت نیز ثابت می کند که امام مهدی عج فرزند بلافصل امام حسن عسکری ع نیست که در ۱۵ شعبان ۱۲۰۰ سال پیش به دنیا آمده  چون این روایت بیان می کند که مهدی کسی است که مردم نمی دانند آیا به دنیا آمده یا خیر؟

در دعای ندبه می خوانیم کجاست امامی که کجی ها و انحرافات دینی را رفع می کند ؟  و اینک چنین امامی به واسطه ی سبدی بزرگوار با نام سبد حسنی  چنین کاری را در قالب نوشتارهای روشنگرانه آغاز نموده است امید است منتظران و مؤمنان واقعی پس از مطالعه و فهم این نوشتارهای روشنگرانه و ایمان به آنها  این متون را در   تمام  شبکه های اجتماعی و سطح جامعه منتشر کنند و باعث هدایت فوج منتظران به سوی امام خویش شوند. روایت است که از امام باقر پرسش نمودند در مورد معنی این آیه که :  اگر یک روز از خواب برخیزید و ببینید آب نوشیدنی شما به زمین فرو رفته چه کسی آب گوارا را برای شما بیرون می آورد ؟... امام فرمود مقصود از آب در این آیه علم امام است و خدا می فرماید اگر امامتان غایب شود چه کسی علوم امامت را که مانند آب گواراست برای شما می آورد.    واینکه این نهضت مقدس تلاش می کند این آب گوارا یا معارف مهدوی را برای نوشیدن به شما عرضه کند. آیا پس از این آب گوارا نمی نوشید؟