نهضت سید حسنی در گیلان

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

طبقه بندی موضوعی

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «صاحب_زمان» ثبت شده است

یکی از تزها و نظرات به شدت غلط و نادرست که برخی شبه فیلسوفان غربی و روشنفکرنمایان در عصر معاصر در باب دین بیان می کنند و این نسخه ی مریضی آور رو نیز می پیچند و به خورد جوانان خام ما و قشر به اصطلاح تحصیل کرده و دانشگاهی ما می دهند این نظر است که اصولا دین را نه خدا بلکه خود بشر اولیه به وجود آورد و ساخت نه خدا . و اصلا خدایی وجود ندارد. بشر اولیه به علت عدم رشد علمی و فکری و عدم درک و کشف علل طبیعی حوادث و فاجعه های طبیعی چون آتشفشان و و زلزله و سیل و ...وعلل پیدایش این پدیده ها را به خشم خدایان و امور ماوراطبیعی نسبت می داد و به این ترتیب ادیان بوجود آمدند . بعد هم می گویند چون آلبرت انیشتین نابغه و دانشمند برجسته ی فیزیک این نظر را داده پس سخن او کاملا درست و عین حقیقت وحجت برای ما می باشد . حال ما اینجا قصد نداریم وارد این بحث شویم که  رابطه ی بین علل و عوامل  طبیعی حوادثی مثل سیل و زلزله و ...و رابطه ی آنها با اراده ی الهی را که یک امر بسیار پیچیده است که بسیاری از دانشمندان خداناباور قدرت درک آن را ندارند  موشکافی و پاسخ دهیم . به عنوان مثال علل طبیعی برداشتن لیوان از روی میز توسط انسان مسلما انگشتان و ماهیچه های دست و فرمان مِغز به رشته های عصبی  و...می باشد  ولی در نهایت روح و اراده ی انسان تمام این موارد  حتی مغزرا مدیریت می کند . و علل طبیعی حوادث طبیعی نیز سلسله مراتبی به همین صورت دارد ولی در نهایت علت اولیه ی  این حوادث، یک اراده و خواست است که چون روحی بر تمام اجزای طبیعت احاطه و تسلط دارد و آن نیز مسلما خداست .به هر حال این نظرات دانشمندان خداناباور به هیچ وجه نمی تواند  واقعیت وفلسفه ی وجودی ادیان الهی را به درستی توجیه کند. واقعیت این است که یک سری پرسش های فطری و اساسی از آغاز تولد و زندگی بشر همیشه در ذهن بشر بوده و هست که نه علم تجربی و نه حتی فلسفه ابزار جواب دادن و پاسخ قانع کننده  به آنها را برای بشر تشنه ی دریافت حقیقت ندارد. پرسش هایی مثل این که آیا این جهان آفریننده و آغاز و انجامی دارد؟ . اگر دارد این آفریننده چگونه موجودی است !؟ هدف از آفرینش انسان بر روی این کره ی خاکی چیست ؟ او از کجا با این دنیا آمده و پس از مرگ به کجا می رود؟ سعادت انسان در این جهان و جهان آخرت چگونه به دست می آید؟ نتیجه ی اعمال انسان پس از مرگ چه می شود؟ روح چیست ؟ آیا فرشتگان یا جن وجود دارند؟ و پرسش هایی ازین دست ...اینها پرسش هایی هستند که نه علم و نه حتی فلسفه ابزار لازم برای پاسخ قانع کننده و یا اثبات آنها را ندارد و اگر  نیز به فرض مثلا  علم یا فلسفه پاسخهایی در این مورد بیان کند این پاسخها چندان یقین اور برای بشر نمی توانند باشند که بتواند روش زندگی و جهت گیری های زندگی خودرا بر اساس آنها قرار دهد چون این پاسخها یقین آور نیستند تازه بسیاری از کشفیات علمی و فلسفی بشر تا زمان ما هنوز یقین آور نیستند و با مرور زمان بسیاری از مسائل علمی و فلسفی که از نظر پدران ما اموری کاملا ثابت شده و بدیهی بودند اکنون با پیشرفت علم باطل و نقض شده اند مثل اصل مرکزیت زمین برای عالم و اینکه تمام  کرات و خورشید به گرد زمین می گردند که اکنون می دانیم کاملا باطل و اشتباه بوده.  خود همین کشفیات علمی و فلسفی نیز اکنون معلوم نیست کاملا درست باشند و ممکن است در آینده کشفیات دیگر بطلان آنها را ثابت کند . پس وقتی  دستاوردهای علمی و فلسفی بشر تا زمان ما کاملا قابل اعتماد نیستند و یقین آور نیستند چگونه می توانیم بر فلسفه و روش زندگی اعتماد کنیم که فلاسفه ی مثلا اخلاق  و سیاست و غیره  تحت عنوان  امانیسم و لیبرالیسم و کمونیسم و پراگماتیسم و کابالا و...در عصر نوین به عنوان نسخه می پیچند و به ما می دهند و مانیز باید جهت گیری ها و روش زندگی خود را بر این اساس تنظیم کنیم اگر  بعد از یک عمر زندگی ، پیشرفت علم و فلسفه ی بشر ثابت کرد که  این نسخه ها و نظریات همه ناقص و اشتباه بوده و عمر ما نیز به اتمام برسد چه کسی می تواند زیان مارا در این مورد جبران کند چون دیگر فرصتی برای جبران نداریم. پس بخاطر همین نقص دانش بشری در هر زمان نسبت به علم و معارف الهی که کامل و ازلی و ابدی است .خداوند یک سری پیام‌های روشنگرانه و هدایتگر از آغاز زندگی و تمدن بشری برای بشر توسط انسانهای بسیار فرهیخته و خردمند که پیامبران و رسولان بودند، فرستاد تا به این پرسش های فطری و اساسی که علم و فلسفه ی بشری ابزار جواب دادن به آنها را بطور یقین آور ندارد جواب قانع کننده و یقین اور بدهد . تا بشر بتواند با اعتماد و ایمان و یقین کامل به حقیقت و کامل بودن آنها جهت گیری هایش را در زندگی تنطیم کند و تصمیم بگیرد که مثلا انسان نیکوکاری باشد یا نباشد و خیالش راحت باشد که جهان دیگر و نتیجه ی اعمالی هست یا خیر ؟ معنی حقیقی سعادت چیست و چگونه در این دنیا و جهان دیگر این سعادت دست یافتنی است ؟ آیا

نیروهای خیری وجود دارد تا آورا در این کار یاری کنند؟ یا نیروهای شری هستند که مانع ابن کار شوند؟ و اگر وجود دارند راه ارتباط با نیروهای خیر چیست؟ مجموعه ی این پیام‌های روشنگرانه برای  پاسخ به این پرسش های فطری  انسان  که باعث سعادت او می شود دین الهی می باشد. پس بشر در هر زمانی حتی اگر به بالاترین فن آوری ها و پیشرفت ها دست پیدا کند به ناچار به این پیام‌های روشنگرانه و دین الهی نیاز مبرم دارد ،چون علم و فلسفه قادر به پاسخ گویی به این نیازها و پرسش های فطری و اساسی بشر بطور یقین آور نیست . اصولا خدای عالم و قادر خود،  اگر بشر نیازی به دین نداشت  این حقیقت را برای بشر  نمی فرستاد . مثل تمام کشفیات علم تجربی که خدا توانایی کشف آنها را به بشر داده و نیازی نبوده این کشفیات را بصورت کتاب آسمانی نازل کند غیر از موارد خاصی که گاه در برخی کتب آسمانی برای نشان دادن معجزه اشاراتی به یرخی حقایق علوم تجربی نموده است که قبلا مواردی از آن را در قرآن کریم بیان کردیم.   سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

 در روایات بسیار اومده که مهدی عج در زمان غفلت   مردم ظهور می کند. این سخن بسیار قابل تامل است . چون غفلت به معنی این است که کسی کاری را شروع کند و مردم بخاطر اشتغالات دنیوی از دیدن ابن کار اون ناتوان باشند . نه اینکه بی خبر باشند بلکه پرده ای از اشتغالات دنیوی برابر چشم آنها باشد و این پرده مانع دیدن حقیقت امر توسط انها باشد . بنابراین می ببنیم که مهدی موعود عج در حقیقت طبق پیش گویی امام علی ع در سال ۱۴۰۱ به واسطه ی نهضت حسنی به نوعی آشکارا ظهور کرده ولی مردم از  دیدن این حقیقت غافل هستند چون اشتغالات دنیوی مانع دیدن و درک حقیقت ظهور توسط آنها می شود .

به این دلایل می فهمند که مهدی موعود اکنون با دنیا آمده ۱_ پیامبر اسلام و اهل بیت پیامبر نشانه های نزدیک به ظهور مهدی را صراحتا بیان کرده اند و بنابراین چون مهدی موعود حقیقی در هنگام ظهور به صورت مردی چهل ساله دیده می شود و اکنون چند سال است نشانه های نزدیک به ظهور نیز پیدا شده پس باید به این نتیجه ی منطقی رسید که اکنون چند دهه است مهدی موعود به دنیا آمده باشد مثلا یکی ظلم و فساد جهانگیر و بی سابقه و دیگری ظهور نهضتی از مشرق با عنوان خراسانی و دیگری خلافت بنی عباس دوم و نشانه های دیگر نزدیک به ظهور است ۲_ خود امام چون اولین کسی است که معرف واقعی خود در اوایل دوره ی ظهور است بصورت مقدماتی  و از طریق واسطه هایی چون سید حسنی مردم را از حضور خود در میان انها بصورت ناشناس باخبر می کند .  حقانیت امامان شیعه از قرآن کریم و احادیث پیامبر قابل اثبات هستند . در قرآن کریم خداوند پس از آنکه حصرت ابراهیم را با امتحانات مشکل امتحان نمود و او سربلند بیرون آمد به او فرمود که اکنون من تو را برای مردم امام یا پیشوا قرار می دهم و حضرت ابراهیم فرمود و از ذریه ام یعنی فرزندان و نوادگان نیز کسی به این مقام امامت می رسد خدا فرمود عهد من یعنی امامت به ظالمان نمی رسد یعنی اگر از فرزندان تو نیز ظالم بودند به امامت نمی رسند ولی این بیان خدا نشانگر این است که از ذریه ی حضرت ابراهیم صالحان آنها به مقام امامت می رسند و امامان از نسل پیامبر می دانیم نوادگان و ذریه ی ابراهیم  ع محسوب می شوند و علاوه بر آن پیامبر در  احادیث متواتر به امامت  معنوی آنها تصریح دارد ولی حاکمیت سیاسی آنها مثل هر حاکمی دیگر مشروعیت و تحقق آنها بستگی به بیعت و به تعبیر امروزی رای مردم و اراده ی آنها برای حاکم شدن اهل بیت دارد در مورد امام علی و امام حسن مجتبی برای مدتی کوتاه شرایط حاکمیت آنها را فراهم آوردند و در آخر زمان نیز شرایط حاکمیت  مهدی را مردم فراهم می آورند و آنگاه با ندای آسمانی خداوند   اورا بطور آشکار به مردم معرفی می کند . کار اهل بیت هدایت مردم به امر  الهی است همچنان که قرآن می فرماید : و ما  آنهارا امامانی قرار دادیم که به امر ما  هدایت کنند و نیز فرمود :  و برای هر قومی هدایتگری است . و نیز فرمود : آنها  (مؤمنان) با ستاره ( امام) هدایت می شوند.

وقتی یک پژوهشگر و طالب حقیقت روایات موجود از اهل بیت ع را در مورد مهدویت مورد مطالعه و موشکافی قرار می دهد به وضوح و آشکارا با دو نوع روایت در این عرصه مواجه می شود یک سری احادیث که کاملا عقلانی و منطقی و دور از خرافات و افسانه می باشند که مهدی موعود عج را شخصی کاملا امروزی و فرزند زمان خویش به مردم معرفی می کند و نور حقیقت ازین احادیث موج می زند  و معمولا راویان اولیه ی  آنان نیز خود امامان از نسل پیامبر می باشند که معمولا این روایتها را مستقیما از پدران خویش نقل می کنند این روایات معمولا از زمان پیامبر اسلام شروع می شوند و تا زمان حیات امام حسن عسکری نیز ادامه دارند و همه ی این روایات که از گزند تحریف و کتمان باقی مانده اند بیان می کنند که مهدی موعود از نسل و نوادگان امام حسن مجتبی ع است که در در آخر زمان یا همان زمان ما به دنیا می آید و تمام مشخصات او مشخصات امروزی یک شخص است که در زمان ما به دنیا آمده مانند اینکه او یک  نام مخفی دارد و یک نام آشکار که اشاره به نام  کوچک و نام خانوادگی    در زمان ما دارد که معمولا نام کوچک پیش مردم مخفی تر و نام خانوادگی  مشهورتر است . و دیگر خصوصیات امروزی  و یک سری روایات که کاملا   حالت غیر عقلانی و غیر منطقی و افسانه وار دارند مانند افسانه ی کنیز رومی و اسیر شدن او و ازدواج او با امام حسن عسکری و به دنیا آمدن  عجیب و غریب و افسانه ای امام زمان که این نوع روایات توسط منحرفان و شیادان و شیعه نمایان بیشتر ساکن در عراق  وارد روایات صحیح مهدویت شده اند . که بیشتر برای فریب مردم و سو استفاده ی مالی و سرکیسه کردن شیعیان ساده دلی بوده که از اقصا نقاط کشورهای اسلامی چون ایران و افعانستان به عشق دیدار امام و خاندان پیامبر به عراق سفر می کردند و این شیادان و منحرفان  این افسانه ها و دروغ ها را برای آنها درست می کردند و خود را به دروغ نایبان خاص امام معرفی می کردند و از مردم ساده لوح می خواستند که که اگر پول و وجوهات شرعی دارند به آنها بدهند تا آنها این وجوهات را به امام  برسانند و به این  صورت  از انها سو استفاده ی مالی می کردند . بعدها که این افراد باایمان اما ساده لوح به وطن خویش باز می گشتند همین دروغ ها و افسانه ها را برای هموطنان خود تعریف می کردند و کم کم این  تحریفات و افسانه ها جای حقایق مهدویت را در میان عوام و بعد خواص می گیرد و مهدویت در طی قرون به انحراف کشانده می شود  بطوری که اکنون اکثر مردم به این خرافات و  امور باطل در مورد منجی موعود اعتقاد کامل دارند و تغییر باور آنها نیز کاری بسیار دشوار شده است . و برخی نیز که اندکی روشنفکر تر و زیرک تر می باشند کلا با توجه به این خرافات موجود اصل حقیقت منجی موعود را منتفی و دروغ می شمارند و به این صورت شیطان توانسته در این عرصه به مقاصد خود دست پیدا کند.. پس بهترین راه در این عرصه بیان حقایق  مهدویت و روشنگری در مورد تحریفات آن در طول تاریخ می .باشد.