نهضت سید حسنی در گیلان

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

طبقه بندی موضوعی

۷۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «علم» ثبت شده است

چرا صدقه دادن از نظر روایات اسلامی به خصوص سخنان اهل بیت عمر انسان را زیاد می کند . در این مورد باید گفت : دلیل این امر نیز فلسفه ی عمیقی دارد . در توضیح باید گفت که این امر به داستان آفرینش و فلسفه ی خلقت انسان‌ها بر می گردد  . در قرآن کریم   علاوه بر اینکه می فرماید من جن و انس را نیافریدم مگر برای اینکه مرا عبادت کنند در آیه ای دیگر هدف دیگر خلقت را اینگونه می فرماید: انسان‌ها را برای این خلق کردیم تا بدانیم اعمال کدام یک بهتر است . پس در این آیه نیز هدف از خلقت را آزمایش انسان‌ها می داند که کدام یک اعمال خیر و بهتری انجام می دهند پس انجام اعمال خیر نیز از اهداف خلقت انسان و زندگی او بر روی این کره ی خاکی است . حال اگر کسی در این دنیا در طول حیات خویش مرتبا اعمال خیر انجام دهد در جهت هدف خلقت و آفرینش دارد تلاش می کند و گام بر می دارد و برای همین خدا نیز عمر وی را بیشتر می کند و اورا از خطر های جانی نجات می دهد تا او بیشتر زنده بماند و اعمال خیر بیشتری انجام دهد و به درجات و پاداش بیشتری دست بیابد و یکی ازین اعمال خیر صدقه و انفاق در راه خداست و ازین جهت معروف است در روایات اسلامی که صدقه بلاها رفع و عمر انسان را طولانی می کند در این مورد در قرآن کریم می فرماید:  در راه خدا انفاق ( صدقه) کنید و با دستهای خود، خویش را به هلاکت نیندازید.  ولی اگر کسی خلاف و عکس این رویه انجام داد عواقب آن نیز نزول بلاهای جانی بر وی و کوتاه شدن زندگانی وی در این دنیاست چون خدا مشاهده می کند که وی در جهت خلاف اهداف خلقت زندگی و حرکت می کند و رحمانیت خدا ایجاب می کند اورا بیش ازین زنده نگذارد تا بار گناهان و سقوط وی بیشتر نشود وازین جهت برخی گناهان مانند قطع صله رحم و ...عمر انسان را کوتاه‌تر می کنند . و فلسفه ی صله ی ارحام نیز که باعث طولانی شدن عمر انسان می شود این است که خداوند زندگی جمعی و ارتباط با نزدیکان و خویشاوندان  البته اگر صالح و با خدا باشند و فاسد نباشند را دوست دارد و زندگی در انزوا و گوشه گیری و رهبانیت را اصلا دوست ندارد و وقتی کسی  با خویشاوندان و نزدیکان رفت و آمد دارد علامت این است که وی طالب زندگی جمعی و خوبی کردن به اطرافیان است و بهتر است چنین کسی عمر بیشتری داشته باشد  چون طالب زندگی با اطرافیان است و از دوری آنها دلگیر می شود پس خداوند نیز که ارحم الراحمین است دوست ندارد با مرگ چنین کسی  باعث جدایی او از خانواده و نزدیکان و خویشاوندش شود که اورا به شدت دوست دارند بنابراین  عمر اورا طولانی تر می کند . در حقیقت هر عمل ما در زندگی دنیایی پیام و نشانه ای  به ملکوت می فرستد  و خداوند نیز بر اساس این نشانه ها و اعمال در مورد ادامه ی زندگانی و مرگ ما حکم می کند. در قرآن کریم در مورد  رفتار خوب و صله رحم هشدار می دهد که: ای کسانی که ایمان آوردید در مورد رفتار با اولی الارحام  یعنی نزدیکان از خداوند بترسید چون او مراقب اعمال شماست .

در ادامه ی روشنگری های دینی امام بواسطه ی سید حسنی فلسفه ی روزه داری در اسلام از نظر امام بیان می شود . هر کدام از احکام و دستورات قرآنی و اسلامی فلسفه یا حکمت خاصی دارد   و با عقل انسانی سلزگار است . ولی ممکن است عقل انسانهای عادی نتواند فلسفه ی آنها را به درستی دریابد و آنها را از روی جهل انکار کند.  روزه و روزه داری نیز  یکی از این احکام دینی است در فلسفه ی روزه باید به دو بعد جسمانی و روحانی انسان توجه کرد چون از نظر شرع و حتی برخی فلاسفه انسان موجودی دارای بعد جسم و روح است ‌ بعد جسمانی که مربوط به عالم ماده و دارای ترکیبات زمینی است و بعد روحانی او جنبه ی آسمانی و مربوط به خدا و عالم خداوندی و مجردات است . جالب است که این دو بعد حالتی مخصوص و معکوس در برابر هم دارند یعنی اگر به عللی  چون بیماری و یا کم اشتهایی و زجر و سختی و فعالیت زیاد، بعد جسمانی انسان ضعیف گردد  در مقابل بعد روحانی انسان قوی تر و   نیرومندتر از جسم می شود واگر بر اثر زیاد خوردن غذاهای مقوی و پرخوری و اشتغال زیاد به امور  مادی  و  ترک کارهای معنوی چون عبادت   و فعالیت  کم و یا ترک تفکر و علم جویی  و عدم توجه به انواع هنر '،جسم انسان تقویت شود و انرژی اضافی در آن جمع گردد روح انسان در مقابل ضعیفتر می گردد و انسان دیگر  گرایشی به عبادت  و هنر و علم  جویی و کارهای معنوی ندارد. این خواص جسم و روح آدمی است . حال حکمت و فلسفه ی روزه  این است که حالت جسم و روح انسان را مهندسی و مدیریت می کند و در یک ماه از سال که همان ماه رمضان است انسان به اختیار خویش از خوردن  و  آشامیدن و اعمال شهوانی و مادی در طول روز کم می کند تا با حالت اختیاری و هدف دار جسمش را در طی یک ماه در مقابل روح تضعیف کند و وقتی جسم انسان به این صورت  در مقابل روح موقتا ضعیف شد . روح انسان  خود بخود تقویت می شود  و انسان ناخودآگاه به اشتغال به کارهای معنوی  چون نماز و دعا و ذکر  خدا و حتی علم و حقیقت  جویی و کارهای هنری گرایش پیدا می کند و در واقع روح برای یک ماه از قید تعلقات مادی جسم رهایی می یابد و به معنویات گرایش پیدا می کند و این روح رهایی یافته از قید جسم خواهان ملاقات با خدا و گفتگو با او می گردد .و ازین جهت در روایات  پیامبر اسلام ص در این مورد می فرماید: شما در این ماه به میهمانی خدا دعوت می شوید. این  آمادگی روحی انسان در  شب های قدر  به اوج می رسد چون پس از تقریبا ۲۰ روز جسم انسان دیگر بسیار ضعیف شده و روح انسان بسیار تقویت شده و کاملا برای کارهای معنوی آمادگی دارد. بخاطر این فواید  معنوی برای انسان،  روزه در ماه رمضان بر مسلمین واجب شده و این زمان'، فرصت استثنایی برای کارهای معنوی می باشد و برای همین نیز قرآن در ماه رمضان و شب قدر نازل شده چون آمادگی روحی و معنوی پیامبر اسلام در آن  زمان و شب به اوج خود رسیده بود و ظرفیت دریافت وحی را پیدا کرده بود. و این فرصت  نیز بر اثر روزه داری برای دیگر انسان‌ها در شب قدر نیز هست که عطیه های معنوی از طرف خداوند دریافت کنند حال ممکن است این عطیه ها یک اثر هنری فاخر و یا یک حقیقت و قانون علمی و موارد دیگر باشد که بر اساس استعدادهای هر انسانی  به روح و جانش  از طرف خدا الهام می گردد.   سلام بر کسی که پیرو هدایت شود

کتاب دجال شناسی

دانلود کتاب

قبل از بیان این امر از نظر قرآن بهتر  است توضیح و تذکری لازم در مورد  امر به معروف و نهی از منکر داده شود .  در تعریف امر به معروف باید گفت که معروف کاری است که در یک زمان و مکان و شرایط خاص جغرافیایی برای آن مردم خوب  محسوب می شود و مقبول است و ازین  جهت  آن عمل معروف و مشهور بین مردم به مقبول بودن است و در حقیقت عمل عرفی است که مردم با خوب بودن آن آشنایی دارند و عمل معروف تا حدی با عمل خوب تفاوت دارد ازین جهت که عمل خوب عملی است که برای مردم در همه ی زمان‌ها و مکان‌ها و با هر شرایط خوب محسوب می شود ولی عمل معروف عملی است که گفتم برای عملی خاص در زمان و مکان و شرایطی خاص و برای قومی خاص مقبولیت دارد و ممکن است برای مردم و قوم دیگر با شرایط  و زمان و مکان های متفاوت همان عمل خوب محسوب نباشد  .  و منکر درست عکس آن .مثلا فداکاری و بخشش عملی خوب است که برای همه ی مردم  دنیا در  هر زمان و مکانی مقبول است اما چند همسری برای یک مرد ممکن است در  یک قوم مانند قوم عرب در ۱۴۰۰ سال پیش مقبول بوده و عمل نیک محسوب می شده و ممکن است برای اقوام دیگر در زمان و مکان متفاوت عملی خوب و مقبول نباشد بنابر این چند همسری برای مردم عرب ۱۴۰۰ سال پیش معروف ولی ممکن است برای اقوام و ملل دیگر  در  زمان و مکان متفاوت بسیار نیز منکر و زشت باشد. بنابراین خداوند متعال در قرآن چون به این امر  آگاه است و می فرماید : امر به معروف و نهی از منکر کنید یعنی با توجه به شرایط زمان و مکان و قومیت مردم را امر به معروف و نهی از منکر کنید.  هرچند  وقتی پای فضایل ثابت اخلاقی چون ایثار گذشت باشد مستقیما امر به خوبی گفتن و خوب عمل کردن می کند. این توضیح  ازین جهت بیان شد تا اذهان عمومی روشن شود که   معروف و منکر  باید اول شناخته شود و کسانی به امر به معروف و نهی از منکر آگاه باشند بعد اقدام به این کار کنند وگرنه چه بسا کسانی     امر به معروفی کنند که در حقیقت منکر  است  و نهی از منکری کنند که در  حقیقت نمی دانند که آن عمل معروف است و آنها در شناخت معروف و منکر اشتباه می کنند. مسئله و پرسش بعدی این است که امر به معروف و نهی از منکر آیا کار عمال حکومتی است یا مسئولیتی مردمی ؟ پاسخ از دیدگاه قران کاملا روشن است خداوند در  قرآن  با صراحت می فرماید: مردان و زنان  مسلمان باید امر با معروف و نهی از منکر  کنند نه حکومت و عمال حکومتی. قرآن در آیه ی ۷۱ سوره ی توبه می فرماید ': والمومنون والمومنات بعضهم اولیا بعض یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر ... مردان و زنان با ایمان برخی دوستدار هم هستند امر به نیکی می کنند  و از بدی نهی می کنند...و در آیات مشابه نیز هیچگاه این مسئولیت مردمی را به عهده ی حاکمیت قرار نمی دهد حال چگونه و چرا در کشور ما این کار را عمال حکومتی می کنند جای هزار اما و اگر دارد و قطعا عملی ضد اسلامی و بدعت است و بیشتر باعث دین گریزی مردم آزاده می شود. نکته ی بعد آنکه شرایط زمان  و  ابزار کار برای امر به معروف و نهی از منکر نیز نسبت به گذشته تغییر کرده و این عمل باید با توجه با شرایط روز جامعه باشد چون امروزه  مردم از تذکر مستقیم  امر به معروف و نهی از منکر رویگردان هستند و باید به زبان امروزی که زبان  سینما و موسیقی و طنز است با آنها سخن گفت تا شاید یک امر را قبول کنند و یا از عملی دوری کنند به این صورت که یک کارگردان آگاه سینما و تلویزیون یا   یک طنز پرداز خبره با توجه به شرایط جامعه و معضلات آن می تواند از مفاسد اخلاقی جامعه چون فساد جنسی و رشوه و رانت ....با یک فیلم و اثر هنری فاخر  یا  یک کلیپ طنز انتقاد کند و یا با فیلمی با محوریت فضایل اخلاقی چون ایثار و از خود گذشتگی مردم را به این امور تهییج کند . و این همان امر به معروف و نهی منکر  می شود با زبان امروزی. نه اینکه مانند دزد سر گردنه چهار گردن کلفت نادان را با اسلحه مامور ارشاد و اشکال گیری از سرو پای جوانان مردم  کنی و بعد  برای فریب مردم نام آن را گشت ارشاد بگذاری آیا چنین کاری شرم آور برای یک حاکمیت امروزی نیست .  شخصی مانند سعدی و حافظ و عبید زاکانی در قرن هفتم و هشتم شیوه ی درست امر به معروف و نهی از منکر را با شیوه ی طنز اجتماعی فهمیده بودند ولی شما در قرن ۲۱ هنوز شیوه ی صحیح آن را نفهمیده اید .

حجاب نیز یکی از مسائل چالشی در دوره ی معاصر و بخصوص کشور ماست . در این مورد باید توضیح داد که اگر درست در معارف الهی  تامل شود این حقیقت دریافت می شود که  از نظر خدا بیشتر  رعایت جوهر حجاب و پوشش مهم است  نه قالب خاصی برای حجاب . در قرآن کریم در مورد پوشش اعم از زن و مرد در آیه ی ۲۶ سوره ی اعراف می فرماید: ای بنی آدم ما لباسی از آسمان برایتان فرستادیم تا عیوب شما را بپوشاند و برای شما زینت و زیور و زیبایی باشد.... پس در این آیه فلسفه ی پوشش و لباس دوچیز است پوشاندن بدن و نیز زیور و زیبایی برای انسان . پس در آیه بیشتر پوَشش بدن و زیبایی لباس مهم است و پوشش زنان و مردان مسلمان در عصر حاضر باید چنین خصوصیتی داشته باشد که علاوه بر پوشش ، زیبا و به تعبیر امروزی شیک هم باشد . که با کمال تاسف در بین مومنین در عصر حاضر  به مورد  دوم یعنی زیبا و شیک بودن زیاد توجه نمی شود.  در این آیه به نوعی مدهای جدید و شیک لباس را نیز تایید می کند و کاملا کاربردی امروزی دارد. به شرطی که این مدها پوشاننده ی بدن نیز باشند و حالت تنگی و برهنگی را نداشته باشند . و این دو خصوصیت لباس علاوه بر زنان شامل مردان نیز می شود . ولی با این حال در آیاتی از قرآن نیز می بینیم خدا به برخی از قالبهای لباس چون به سر زدن خمر با مقنعه و پوشاندن سرو گردن و سینه ی زنان و پوشاندن چادر نیز برای زنان  پیامبر و زنان مومنین صدر اسلام نیز صراحت دارد ( آیه ی ۳۲ سوره ی نور ) و بر این اساس مسلمانان قشری در زمان ما که فهم درستی از معارف الهی ندارند با تعصب تمام تاکید دارند که در زمان ما نیز زنان مسلمان باید مانند صدر اسلام مقنعه به سر بزنند و خود را در چادر سیاه بپوشانند . در این مورد باید توضیح داد که همان طور که پیش از این با دلیل قرانی بیان داشتیم مقصود خدا از حجاب و لباس بیشتر پوشش است نه قالب خاص، چون چادر و مقنعه برای زنان و دختران  در همه ی زمان‌ها و همه ی مکان‌ها و اینکه در دو آیه ی  قرآن به دو قالب خاص چون مقنعه و چادر صراحت دارد دلیل نمی شود که این قالب خاص برای همه ی زمان‌ها و همه ی مکان‌ها همان چادر و مقنعه باشد چون می دانیم این نوع قالب مخصوص زنان و دختران عرب مسلمان در آن زمان و مکان جغرافیایی خاص بود ولی اکنون شرایط کاملا از نظر زمانی و مکان‌های مختلف تغییر کرده و چندان معقول نیست زنان و دختران مسلمان هنوز مثل ۱۴۰۰ سال پیش همان قالب لباس را بپوشند . بلکه می توانند به جای مقنعه از قالبهای جدیدتر و امروزی تر برای پوشش سرو گردن و سینه مانند کلاه و شال های زیبا نیز استفاده کنند و بجای چادر از انواع مدلهای مانتوی زیبا بارعایت شرایط پوشش بدن استفاده کنند چون مقصود خدا از لباس زنان و مردان پوشش و زیبایی و شیک بودن است نه یک یا دو قالب خاص قدیمی که دمود شده و زمان آن نیز گذشته است.  همانطور که وقتی در قران برای مردم ان زمان می فرماید حیواناتی مانند اسب و الاغ و شتر  را برای سوار شدن شما افریدیم و رام کردیم دلیل نمی شود که الان مردم سوار الاغ و شتر شوند و از تهران  به مشهد بروند  آیا چنین کاری معقول است ؟ بلکه مقصود خدا این بوده از امکانات موجود که خدا در اختیار شما قرار داده استفاده  کنید. مسئله ی دیگر در مورد حجاب در اسلام حالت اختیاری بودن آن می باشد مسلما حجاب یک حکم و دستور الهی آست و نشانه ی داشتن ایمان و دین یک شخص است و رعایت شعائر دینی نیز زمانی ارزش دارد  که کاملا با اختیار انتخاب شود  چون در دین اجباری نیست بنابراین اجرای حجاب اجباری آن هم توسط عمال حکومتی  برای زنان  به هیچ وجه ریشه ی اسلامی و قرآنی ندارد و یک بدعت زشت می باشد که باعث وهن اسلام و دین گریزی مردم می شود  . بنابراین اگر کسی حجاب را رعایت کند اجر او نزد خداست و اگر رعایت  نکند باید در آخرت به خداوند پاسخگو باشد .

قبلا در گفتاری بیان کردیم که قرآن به صراحت تراشیدن حلال و حرام را از طرف علمای فاسد برای مردم نهی کرده و نیز نسبت به نوشتن کتاب احکام به جای خدا برای مردم شدیدا هشدار داده ولی با این حال می بینیم که مراجع تقلید فاسد هنوز به این کار ادامه می دهند و برای مردم حلال و حرام از نزد خودمی تراشند . حتی جدیدا با اینکه نهضت  خراسانی به حق می باشد برخی از یاران او به این کار اقدام می کنند  و درست مانند آخوندهای منحرف برای مردم از نزد خود حلال و حرام جدید می تراشند. که درست مخالف آیات قرآن می باشد. ولی پرسشی که در اینجا مطرح می شود این است که تکلیف مؤمنان برای مسائل جدید چون ورزش ، شطرنج ،  بورس و سهام ، خرید و فروش ارز دیجیتال و مصرب مواد مخدر وغیره چیست ؟ ازین مسائل جدید که مسلما در قرآن سخنی نیامده است پس تکلیف چیست ؟ در این مورد  باز هم باید تاکید کرد که نباید از نزد خود حلال و حرام برای مردم تعیین کرد چون احتمال خطای انسانی وجود دلرد و نیز کاملا مخالف قرآن است بلکه در اینگونه موارد کار را به عقل و خرد انسانی واگذار کنیم چون در قرآن کریم نیز به این کار سفارش کرده و اگر در مورد  درست و نادرست بودن این مسائل خود تفکر  کنیم و بر  طبق آن عمل کنیم کاری برخلاف قرآن انجام نداده ایم . مثلا اگر در مور  شطرنج تفکر کنیم متوجه می شویم نه تنها زیانی برای  انسان ندارد بلکه نوعی ورزش فکری نیز هست که برای تقویت  ذهن مفید هم هست پس می توانیم تصمیم بگیریم آن را انجام دهیم ولی مثلا مصرف مواد مخدر می دانیم برای انسان زیان دارد پس آن را مصرف نمی کنیم . و به همین صورت در مورد تمام مسائل جدید نیز می توانیم به این صورت عمل کنیم . و به عقل و خرد خودمراجعه کنیم چون در روایات اسلامی از عقل و خرد بانام رسول باطنی نیز یاد کرده اند . در این صورت نه تنها در زندگی کمتر به خطا می رویم چون عملکرد ما بیشتر عقلانی و منطقی است ،   بلکه مسئولیتی نیز در این مورد در آخرت نخواهیم داشت چون خداوند تکلیف حلال و حرام بودن این امور را مشخص نکرده و آن را به عقل ما واگذار کرده .

شهید  واژه ای است که به خصوص بعد از انقلاب ۵۷ زیاد به گوش مردم می رسد ودر رسانه های حکومتی بسیار در مورد  آن سخن می گویند . واژه ی شهید کلمه ای عربی است که در قرآن با عنوان امروزی یعنی کشته ی راه خدا هرگز به کار نرفته و در قرآن فقط همین اصطلاح کشته شدگان در راه خدا به کار رفته .و اما آیا هر کسی را که در جنگ و امثال آن مثل ترور  کشته  شود می توان شهید نامید ؟ مسلما خیر چون شهدا افرادی والا مقام نزد خدا هستند و  دارای صفات منحصر به فرد و  لیاقتهای  بسیاری می باشند که بر اثر جهاد و اعمال صالح از نظر خدا به آن مقام  دست پیدا کرده اند و لا اقل دو مشخصه و ویژگی مهم را باید داشته باشند ۱_ با نیت خالص برای خدا   قدم در راه و مجاهده ای گذاشته باشند و مقاصد دنیوی در نیات خود  اصلا نداشته باشند ۲_  در زمان مجاهده و مبارزه و تلاش یا جهاد در جبهه‌ی حق باشند و از  جبهه‌ی حق طرفداری کنند نه اینکه در جبهه‌ی باطل باشند و خیال می کنند در جبهه‌ی حق می باشند . مثلا برخی از قاتلان امام حسین ع با نیت خالص به کربلا آمده بودند ولی افسوس که گمراه بودند و در جبهه‌ی باطل بودند بنابراین در کربلا  به درک واصل  و نفله شدند و شهید نشدند . در عصر حاضر هم اگر  حتی هزاران نفر در  دفاع از طاغوت و جبهه‌ی باطل کشته شوند به هیچ وجه نمی توانند شهید باشند چون از نظام ظلم و ظالم حمایت و دفاع می کردند و در حقیقت و نفله و قربانی شدند و جان خودرا  بیهوده تلف کردند و در آخرت نیز  باید بخاطر جانبداری از حاکمیت باطل پاسخگو باشند. خداوند در این مورد می فرماید: کسانی  که تمام سعی و تلاش خود  را در  زندگانی دنیا در راه باطل صرف کردند  زیان دیده در  دنیا و آخرت هستند و این زیانی جبران ناپذیر  و بزرگ است .  ویژگی دیگر شهدای واقعی نیت خالص است که داشتن نیت خالص نیز فقط برای خدا کار چندان آسانی نیست چون جاذبه های زندگی دنیوی باعث می شود  که بسیاری برای مقاصد غیر الهی در مجاهده ای قدم بگذارند و نیت انها غیر الهی باشد   مانند شخصی از مسلمین که در  صدر اسلام بسیار شجاعانه می جنگید و وقتی کشته شد همه فریاد زدند شهادتت مبارک و پیامبر ص  ۲فرمود او شهید نشده چون نیت و هدفش از جنگ با کفار الاغ زیبایی بود که زیر  پای سرباز  کافری بود و می خواست آن الاغ را تصاحب کند و به غنیمت بگیرد و نیتش الهی نبود. بنابراین نیت خالص بسیار در  شهادت اهمیت دارد  به همین خاطر اگر کسی دارای نیت خالص و الهی باشد و در مهاجرت و دور از وطن بمیرد حتی اگر در  جنگ هم کشته نشده پیامبر اسلام فرموده او شهید از دنیا رفته . اگر یک مهندس مخلص با نیت الهی در  حال ساختن یک پل برای رفاه عمومی باشد و در عملیات ساخت این پل بر اثر  حادثه کشته شود وی مسلما شهید از دنیا رفته است . بنابراین نیت خالص بسیار  در این راه اهمیت دارد.

یکی از مواردی که در روایات صحیح مهدویت زیاد می بینیم  تاکید ائمه ی هدی بر این حقیقت است که بزرگترین دشمنان قائم آل محمد عج  هنگام قیام.  فقهای دینی یا مراجع تقلید و پیروان گمراه آنها می باشد.  حال این سوال مطرح است که علت این امر چه چیزی می تواند باشد.  در  توضیح باید گفت که دینی که اکنون تحت عنوان دین اسلام در جامعه ی اسلامی رایج و حاکم است دین اسلام واقعی نیست  بلکا یک نسخه ی جعلی و بدلی از اسلام است که پر از خرافات و بدعت   و شرک می باشد . این دین در حقیقت یک دین فقهی است که آخوندهای فاسد  یا مراجع تقلید منحرف یا به تعبیر پیامبر اسلام امامان گمراه  در طی قرون و اعصار کم کم با وسوسه  و راهنمایی شیطان بوجود آورده اند و آن را کم کم جایگزین اسلام خالص و حقیقی کرده اند . بنابراین این دین فعلی دین شیطان و یا دین دروغ و باطل است نه اسلام واقعی و برای همین است که بیشتر مردم از این دین شیطانی متنفر و رویگردان شده و به نوعی بی دین و دین گریز  شده اند چون این دین با فطرت پاک هر انسانی سازگار نیست . بنابراین وقتی امام مهدی عج ظهور و قیام می کند . دین اسلام حقیقی را می خواهد جایگزین   دین فقهی و شیطانی آنها قرار دهد همان دینی که در قرآن از آن تعبیر به دین حق شده و سه بار مژده ی آمدن  این منجی و رسول و آوردن دین حق   توسط او در قرآن ذکر شده و اینکه این آیه سه بار در  قرآن ذکر شده  نشانه ی تاکید و حتمی بودن این امر  است آنجا که می فرماید:  هوالذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله.....اوست کسی که فرستاده ی خود را با هدایت ( مهدی) و دین حق ( دین حقیقی اسلام ) فرستاد تا بر همه ی ادیان پیروز شود.....  بنا براین مسلما مراجع تقلید یا امامان گمراه با چنین کسی که می خواهد دین حق را جایگزین دین دروغین آنها قرار دهد به مخالفت بر می خیزند  اگر  چه یقین داشته باشند که او واقعا همان مهدی موعود حقیقی است  مانند یهودیان مدینه که با اینکه یقین داشتند که پیامبر اسلام همان پیامبر موعود  تور ات است با وی جنگیدند. علت دیگر مخالفت امامان گمراه با مهدی موعود   این است  که امام مهدی به عنوان یک مصلح انقلابی و هدایتگر انحرافات اخوندها و مراجع تقلید و سواستفاده های آنها از دین را برای مقاصد سیاسی و اقتصادی و دیگر مطامع دنیوی برای مردم بازگو می کند بنابراین مسلما ازین جهت با او به مخالفت شدید می پردازند چون مهدی با این کار دکان های دینی  آنها را تخته می کند و به قول معروف نان آنها را آجر می کند بنابراین مسلم است ازین جهت نیز به مخالفت شدید با او بر می خیزند.

آفات درخت دین       کتابی است که در  مورد انحرافات و بدعت‌های که در دین اسلام در طی قرون و اعصار بوجود آمده نوشته شده و موضوع آن در حقیقت آسیب شناسی ادیان میباشد . در این کتاب سعی شده راههای رفع و اصلاح این آسیب ها هم بیان شود . مطالعه ی این کتاب نیز برای روشن تر شدن اذهان مومنین عصر ظهور و آمادگی برای حاکمیت و تحقق دین حق بسیار ضروری می باشد . این کتاب بواسطه ی سید حسنی به طالبان حقیقت تقدیم می گردد.

دانلود کتاب

برای تعیین جایز بودن این کار نیز بهتر است ابتدا به متن و ایات قرآن کریم مراجعه کنیم . چون منبع اصلی ما در تعیین تکلیف این گونه امور باید کتاب خدا  باشد چون برخی از احادیث ممکن است در طی زمان دچار تحریف و جعل شده باشند ولی لااقل می دانیم کتاب خدا به تصریح خود قرآن از تحریف کلمات و آیات در امان مانده چون خداوند خود در قرآن فرموده که "ما از قرآن محافظت می کنیم ." بنابراین امکان تحریف کلامی اصل آیات قرآن به هیچ وجه وجود نداشته و ندارد. اگر به قرآن کریم در این مورد مراجعه کنیم خوشبختانه مشاهده می کنیم که آیات بسیار صریح و روشنی در این مورد وجود دارد که تعیین و تراشیدن حلال و حرام از طرف مردم یا به اصطلاح علما به شدت نهی شده و در این مورد در آیه ی ۱۱۶ سوره ی نحل فرموده:  و لا تقولوا لما تصفوا السنتکم الکذب هذا حلال و هذا حرام لتفتروا علی الله الکذب...    و شما نباید از نزد خود چیزی را حلال و چیزی را حرام بگویید و به خدا نسبت دهید تا بر خدا دروغ ببندید....  این از تکلیف حلال و حرام تراشیدن مراجع تقلید از نظر  خدا در قرآن که با صراحت از آن نهی شده و اما در مورد نوشتن کتاب احکام و توضیح المسائل که برخی آقایان می نویسند و در آن برای مردم حلال و حرام تعیین می کنند در ایه ۷۹  سوره ی بقره می فرماید: فویل للذین یکتبون کتاب بایدیهم ثم یقولون هذا من عندلله لیشتروا به ثمنا قلیلا..... پس وای بر کسانی که از نزد خود کتاب می نویسندسپس می گویند این از نزد خداست تا بهایی اندک بخاطر آن بگیرند...خب در این آیه نیز به صراحت از نوشتن کتاب که حاوی احکام دینی و آسمانی است نهی شده ولی با این حال می بینیم در چند قرن اخیر امامان گمراه به تعبیر پیامبر اسلام یا مراجع تقلید کتاب‌هایی تحت عنوان توضیح المسائل می نویسند و پیروان و مقلدان نادان خود را نیز توصیه می کنند که ازآنها تقلید کورکورانه کنند و مرجع تقلید داشته باشند و اعمال دینی خودرا طبق این کتاب‌های گمراه کننده انجام دهند در حالیکه در قرآن کریم از تقلید در آمور شرعی به شدت نهی شده و تمام بشر و مومنین را به جای تقلید به تفکر و تحقیق در آیات الهی سفارش کرده است . تحقیق و تفکری که منشا تولید علم و معرفت در تمام علوم  و یک انقلاب علمی در جامعه ی مسلمین می تواند باشد ولی در مقابل آن تقلید کورکورانه چیزی جز تحجر و عقب ماندگی و رکود علمی در جامعه نتیجه ای دیگر ندارد و بیهوده نیست که اکنون چند قرن است جامعه ی مسلمین از قافله ی علم و پیشرفت و ترقی باز مانده است .و تا تا این معضل هست و اصلاحات دینی در این گونه موارد انجام نشود وضع به همین منوال باقی می ماند و وضع هر روز بدتر و بدتر هم می شود.