نهضت سید حسنی در گیلان

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

طبقه بندی موضوعی

۷۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «منجی» ثبت شده است

شاید این پرسش خیلی از طالبان حقیقت باشد . پیش از این گفتیم که دجال از نظر لغوی به کس می گویند که با امور بسیار زشت رو با ظواهر گول زننده برای مردم زیبا جلوه می دهد . حال این تشکیلات جهانی نیز درست همین شیوه را در تمام دنیا برای فریب مردم دنیا به کار  می برد . او در هر منطقه و کشوری با توجه به فرهنگ و ودین و اعتقادات و مکتب سیاسی که قبول دارند مردم آن  کشور را فریب می دهد مثلا در بلوک غرب که مکتب سیاسی دموکراسی لیبرال مورد قبول اکثریت مردم آن سامان است و این سیستم حاکم است مردم را با شعارهای زیبای آزادی فردی و مدنی نامحدود ، حق مالکیت و ثروت اندوزی بی حد و حصر ، تساوی زن و مرد  ، آزادی بی حد وحصر جنسی ، آزادی پوشش و برهنگی ، احزاب آزاد و فعالیت سیاسی ، حاکمیت اکثریت با انتخابات آزاد و دیگر شعارهای به ظاهر گول زننده فریب می دهد ولی آن کسانی که عملا همیشه بر جامعه مسلط می کند مشتی شیاد و اراذل و اوباش  شیک پوش از قشر ثروتمند هستند  که از طریق نامشروع نیز به این ثروتها دست پیدا کرده اند و چون قدرت رسانه ای و تبلیغات فقط در انحصار این قشر ثروتمند است عملا نمایندگان آنها نیز بر اثر تبلیغات دروغین به قدرت دست پیدا می کنند و دیگر اقشار جامعه از رسیدن به ثروت و قدرت محروم می مانند . در جوامع و کشورهای کمونیستی شرق نیز دجال با شعارهای فریبنده و عامه پسندی چون حاکمیت قشر زحمت کش یعنی کارگر آن جامعه و تساوی حقوق و دیگر شعارها مردم را فریب می دهد ولی آن چیزی که مردم این کشورها در عمل می بینند تنها حاکمیت  رده  بالای افراد مرموزی از حزب  کارگر بصورت دیکتاتوری خشن بر جامعه است  که تمام امتیازات مالی و اجتماعی و رفاهی جامعه نیز منحصر به این رهبران رده بالا می باشد و غالب  مردم در محرومیت و فقر و خفقان و سرکوب به سر می برند. و اما دجال در کشورهای با باور های  دینی و مذهبی قوی چون خاورمیانه مردم را با شعارهای به ظاهر دینی چون حاکمیت اسلام و نایبان جانشینان پیامبر و انتقام گیرندگان از قاتلان امام حسین و عدالت اسلامی و دیگر شعارهای به ظاهر زیبا فریب می دهد و بعد عوامل و مزدوران خود را با نام دین ودر  حقیقت ضد دین بر گرده ی آنها سوار می کند و وقتی حاکمیت این منافقان و نمایندگان دجال محقق و تثبیت شد این حاکمان مزدور به غارتگری منابع کشور و بیت المال و اجرای سیاست های داخلی و منطقه ای دجال رو می آورند . در داخل دین و شعائر دینی را به زور اعمال می کنند تا مردم از دین متنفر شوند . خرافات مذهبی و دینی را توسط عوامل خود در دین  وارد می کنند و ترویج می دهند  از دین دکان درست می کنند و سواستفاده ی مالی از مردم به نام دین می کنند  آزادی های مشروع فردی و مدنی را به نام دین محدود می کنند . بانک های ربوی تاسیس می کنند . بین اقشار مردم تبعیض قائل می شوند . کارگزاران خود را در صورت فساد و دزدی تبرئه  می کنند . در کنکور دانشگاه‌ها  به نفع مزدوران خود تقلبات گسترده می کنند و با رانت این مزدوران را وارد دانشگاهها  می کنند و از ادامه تحصیل نخبگان به خاطر عقاید سیاسی  انها جلوگیری می کنند.  از اموال عمومی با سو استفاده از پست و مقام  دزدی های کلان می کنند و سایر فسادهای دیگر البته به نام دین . در زمینه ی سیاست خارجی نیز سیاست به دستور مستقیم دجال سیاست جنگ ها و درگیری های منطقه ای را در پیش می گیرند و منابع مالی و انسانی کشور خود و کشورهای همسایه را با این جنگهای بیهوده  از بین می برند در روند صلح در کشورهای همسایه اختلال ایجاد می  کنند . گروه‌های تروریستی تکفیری را که ساخته و پرداخته ی دجال  هستند تجهیز، تحریک و کمک می کنند و هزاران سیاست جنایتکارانه دیگر که به زیان کشورهای اسلامی و صلح و امنیت جهانی می باشد مرتکب می شوند.دجال برای نفوذ عوامل و مزدوران خود در حاکمیت این کشورها نیز به این صورت عمل می کند که ابتدا افراد مستعد و البته فاسد و خائن و فرصت طلب از اقشار مختلف مخصوصا اقشار به ظاهر مذهبی و دینی در  این کشورها را شناسایی می کند و بعد با آنها ارتباط سری برقرار می کند و امکان سفر و تحصیل در کشورهای خاصی مانند روسیه یا انگلستان و یا فرانسه  و آمریکا فراهم می آورد ولی در حقیقت تحصیل فقط پوششی برای اجرای نقشه است و در حقیقت در آن کشورها به آنها آموزش های جاسوسی و سیاست و چگونگی رسیدن به قدرت سیاسی و قبضه کردن قدرت را در کشور خودشان آموزش می دهند . حال دجال منتظر فرصتی مناسب است که در کشور مورد نظر خاورمیانه پیش می آید و مشاهده می کند  که مردم دیگر از ظلم و ناعدالتی  و فساد حاکمیت فعلی خود ناراضی شده اند  که البته  آن حاکمیت نیزدست نشانده ی دجال بوده  است و البته تاریخ مصرف آن تمام شده و یا برخی از رهبران آن دیگر تصمیم دارند سیاست های داخلی و منطقه ای دجال را اجرا نکنند .

در این حال جرقه ی یک به اصطلاح انقلاب توسط خود عوامل داخلی دجال زده می شود و با تبلیغات گستره و تحریکات شبکه های فعال سیاسی مخفی دجال در داخل مردم به ناگهان برای تغییر حاکمیت به خیابان می ریزند و پیروز می شوند و  اوایل انقلاب سعی می کنند نمایندگان واقعی خودرا به حاکمیت برسانند ولی غافل از این هستند که دجال نیز بیدار است . در این حال شاید هم مردم اوایل کار چند نماینده ی واقعی و مستقل و مردمی نیز موقتا با انتخابات آزاد بر روی کار بیاورند ولی دجال با سرویس های جاسوسی خود در داخل کشور فورا به صورت مخفیانه به سراغ افراد شاخص و مشهور و فعال در عرصه ی سیاسی انقلاب می رود و به آنها پیشنهاد می دهد که در صورت اجرای سیاست‌های مورد نظر نطام سلطه ی جهانی در داخل و خارج کشور  دجال نیز متعهد می شود در به قدرت رسیدن و نیز ادامه باقی ماندن در قدرت  با عوامل و سرویس های جاسوسی و کمک های اطلاعاتی و نیز سلاح و دیگر امکانات  آنها را یاری کند در این حال اگر نخبگان انقلابی انسانهای آزاده ای بودند که حاضر به خیانت به کشور و آرمان‌های انقلابی و دینی مردم نبودند خب مسلما با عوامل دجال همکاری نمی کنند ولی دجال نیز از آنها شدیدا انتقام می گیرد و در همان اوایل انقلاب آنها را البته با واسطه ی   گروهک های به ظاهر انقلابی خود ترور و به قتل می رساند و بلافاصله به سراغ مزدوران و جاسوسان آموزش  دیده ی خود می رود و چون این افراد نوعا افرادی خودفروخته و شیاد و فرصت طلب و خائن به کشور و آرمان‌های دینی مردم هستند بلافاصله پیشنهاد های عوامل دجال  راا قبول می کنند و دجال نیز آنها را بلافاصله با تقلب در انتخابات و یا کودتای نرم و یا ناگهانی و خشن به قدرت می رساند  و دیگر آزادمردان را به شدت  سرکوب و به قتل می رساند و  جان و امنیت مزدوران خود را حفظ می کند و ادامه ی قدرت آنهارا تا آخر عمر تضمین می کند . این یک نمونه از شیوه ی نفوذ و حاکمیت دجال در در تمام حاکمیت های  دنیا می باشد . به هر حال دجال با این شیوه حدود ۱۰۰ سال است بر تمام حاکمیت های دنیا به این شیوه نفوذ و تسلط پیدا کرده و به  هدف پلید  خود که حاکمیت واحد جهانی است سالهاست دست پیدا کرده  و سرنوشت مردم دنیا را در اختیار  خود گرفته و مهمترین نشانه ی  استقرار این حاکمیت که منشا شیطانی دارد نیز ضدیت صریح این نظام شیطانی با دین و معنویت و ترویج امور ضد اخلاق و ضد دین می باشد.  مثلا توجه داشته باشید در قرآن کریم و دین اسلام صراحتا از گناهانی مثل  شرابخواری زنا قمار  ربا و دیگر گناهان بزرگ نهی می کند ولی می بینید که در رسانه های تحت تسلط دجال در دنیا فقط این موارد گناه صراحتا بر آن اصرار می شود و این نشان می دهد که این حاکمیت یک حاکمیت صد در صد شیطانی و زیر نظر مستقیم ابلیس می باشد.

یک پرسش اساسی و مهم از سوی تمام منکران در مورد حجت های خدا  در زمین :  یکی از پرسش های مهم و بسیار پر تکرار منکران از سید حسنی     معمولا این است که شما که می فرمایید امام زمان واقعی فرزند بلافصل امام حسن عسکری با دلایل زیاد نیست و امام زمان حقیقی از نوادگان و ذریه ی امام حسن مجتبی ع است  که در زمان  ما به دنیا می آید  .  چطور این حدیث صحیح و متواتر امام علی ع را  توجیه می کنید که می فر ماید : به خدا قسم زمین هیچ گاه از حجت الهی خالی نیست خواه ممکن است این حجت آشکار و شناخته شده و مشهور بین مردم باشد و خواه پنهان و ترسان . خب با توجه به این فرمایش امام علی پس تکلیف این ۱۲۰۰ سال بعد از امام حسن عسکری چه می شود چون شما که می فرمایید امام زمان حقیقی در زمان ما به دنیا می آید؟ پس آیا در این ۱۲۰۰ سال زمین از حجت های خدا خالی بوده؟ حال جواب امام به نقل از  سید حسنی :  این پرسشی کاملا بجا از سوی  طالبان حقیقت است بله فرمایش مولای متقیان در این باره کاملا صحیح است و مانیز این حدیث را صحیح و متواتر می دانیم ولی نکته در  این است که اکثر شیعیان مثل سایر احادیث امامان به  معنای  این حدیث نیز درست توجه نکرده اند و آن را به درستی درک نکرده اند چون امام علی ل به صراحت می فرماید : این حجت های الهی یا بین مردم آشکار و مشهور هستند و یا پنهان و ناشناخته و ترسان و این سخن امام علی به ابن معنی است که حجتهای الهی به دو دسته ی کاملا مشخص تقسیم می شوند یک دسته که چون امامان اهل بیت پیامبر  کاملا در زمان حیات خود لااقل بین شیعیان خود کاملا شناخته شده بودند و مردم آنها را به عنوان حجت های خدا و امام و پیشوایان دینی می شناختند و به آنها ایمان داشتند و یک دسته که بعد  از امام حسن عسکری  به دنیا آمدند و چون جو خفقان و حاکمیت شیطان و طاغوت به حدی نامناسب بود که امکان  نداشت این حجت های خدا بصورت آشکار اعلام وجود کنند خداوند شناخت آنها را به شکلی   برای  عموم  غیر ممکن ساخت این پوشیدگی حجت های خدا یا به این صورت بود که گاهی انها کاملا بصورت افرادی گمنام و ناشناخته درویش وار در گوشه ای از کره ی خاکی زندگی می کردند که هیچکس تا آخر عمر آنها را نمی شناخت و از مقام معنوی آنها خبر نداشت.  و اگر نیز خبر داشت خیلی انگشت شمار بودند مانند شخصیتی چون شمس تبریزی  که استاد و مراد مولانا بود که فقط مولانا به مقام ولی بودن او و حجت بودن او آگاهی داشت و یا گاهی این اولیا و حجت های الهی در لفافه و در  لباسی غیر رسمی  غیر از ظاهر حجت های رسمی و شناخته شده ی خدا چون امامان اهل بیت بودند مانند عارفان و شعرای بزرگی چون خود مولانا و یا خواجه عبدالله انصاری و  ابو سعید ابوالخیر یا بایزید بسطامی و سعدی و یا حافظ و یا سنایی و یا شاه نعمت الله ولی  که این  عارفان هر کدام در قرنی زندگی می  کردند   و ازین جهت حجت های پنهان خدا بودند که مردم آنها را به عنوان امام رسمی و پیشوای دینی نمی شناختند بلکه بیشتر به عنوان شعرای عارف می شناختند پس ازین جهت می توان گفت اینها نیز جزو حجت های ناشناخته ی خدا از نظر مقام معنوی بودند . و نشانه و دلیل این سخن نیز آثار هدایتگر این بزرگان می باشد اگر با مثنوی مولانا آشنا باشید و آن را مطالعه کنید خواهید فهمید که در حقیقت مثنوی چیزی جز تفسیر آیات قرآن و کلام اهل بیت و دیگر بزرگان دین نیست و ازین جهت برخی هم این کتاب را قرآن عجم نامیده اند و یا مثلا گلستان سعدی را مطالعه کنید که نور معنویت و اخلاق اسلامی در آن جلو گر است انگار که بعصی اشعار وی ترجمه ی آیات قرآن است و سعدی با زیباترین شکلی این مفاهیم اسلامی و قرآنی را به شکل عارفانه و عاشقانه  انعکاس داده لست . خب اینها حجت های پنهان خدا در این قرون گذشته اند که مردم آنها را نه بعنوان رهبر و امام بلکه   به عنوان شاعر عارف می شناختند  و در  حقیقت مقام حقیقی آنها را نمی شناختند . و اتفاقا پیامبر اسلام در این مورد در حدیثی می فرماید پس از من هر صد سال  مهدی و مهدیان در امت من پیدا می شوند که باعث تجدید حیات اسلام و روشنگری می شوند و اگر توجه کنید این بزرگان هم هر صد سال به ترتیب در جامعه ی ایرانی اسلامی ظهور کردند و واقعا با آثار خود باعث تجدید حیات اسلام شدند . علت  آن  نیز این بوده که بعد از رحلت امام حسن عسکری خداوند دیگر صلاح ندید حجت های آشکار خود را به میان مردم بفرستد چون خطرات جانی برای آنها از طرف طاغوتها وجود داشت و مصلحت دید حجت های پنهان خود را به سوی خلق برای تجدید حیات اسلام بفرستد . و علت اینکه این حجت های پنهان خدا این بار از قوم ایرانی بودند ابن بود که در این دوره بعد از رحلت امام حسن عسکری بود که اسلام به درون ایران و اقشار مختلف نفوذ کرد و بیشتر مردم به معنی واقعی مومن و مسلمان شدند و کانون فعال فرهنگ اسلامی از کشورهای عربی به کشور  ایران منتقل شد خب مسلم است که خداوند  در این زمان صلاح دید از بین این مومنین به اسلام و عاشقان اهل بیت و از بهترین و نجیب ترین آنها افرادی را به عنوان حجت پنهان خود برای ارشاد خلق  با زبان فارسی که زبان خود آنهاست بفرستد . این جریان ادامه پیدا کرد تا اینکه حکمت خداوندی اقتضا کرد که در زمان ما  آخرین حجت الهی  نیز از میان ایرانیان ولی از نسل پیامبر اسلام  ص  در  این سرزمین به دنیا بیاید و با یاری خدا ظهور و قیام کند  ولی ظهور و قیام او منوط به شناخت درست و صحیح او توسط مردم می  باشد  که این امر با روشنگری در زمینه ی مهدویت به یاری خدا تحقق خواهد یافت .   سلام بر کسی که پیرو هدایت شود

در کتاب شناخت مهدی موعود حقیقی  با دلایل بسیار روایی و عقلی ثابت شده که حقیقتا مهدی موعود واقعی از نسل امان حسن عسکری و فرزند بلافصل وی نیست بلکه به واقع از نوادگان امام حسن مجتبی ع است که در آخر زمان  و زمان مو متولد می شود یعنی از سادات حسنی معاصر ماست و البته با دلایل منطقی ثابت شده که او بیش از چهل سال است به دنیا آمده و به صورت مردی بسیار گمنام بین مردم زندگی می کند و حتی خانواده و اهل و عیال از سیادت و مهدی بودن  وی خبر ندارند و آورا یک شخص عادی محسوب می کنند ولی این سخن به معنی این نیست که او از نسل امام حسین ع نیست بلکه چون تنها بازمانده ی امام حسن مجتبی ع از واقعه کربلا حسن مثنی بود که به دلایلی در این واقعه زخمی شد ولی بنا به مصالح الهی زنده ماند و با فاطمه دختر تمام حسین ع ازدواج کرد و صاحب فرزندانی شد و امام  مهدی عج در واقع از نوادگان آن زوج  می باشند.  پس در واقع امام مهدی از جهت مادر  نسبت به امام حسین ع نیز دارد  و به نوعی امام حسین ع نیز  جد وی محسوب می شود و ازین جهت مهدی عج از جهت پدر به امام حسن مجتبی ع و از جهت مادر به امام  حسین ع  می رسد . اگر در بعضی روایات گفته شده امام مهدی عج از نسل امام حسین ع می باشد  این امر نیز به نوعی حقیقت دارد  . پس بهتر است گفته شود امام مهدی عج از سادات حسنی و حسینی می باشد  ولی باید این حقیقت نیز بیان شود که جد پدری امام مهدی عج امام حسن مجتبی ع می باشد که با کمال تاسف ابن حقیقت را با برخی روایات جعلی بعد از رحلت امام حسن عسکری تحریف نموده اند. و سعی ما در اینجا رفع این انحراف آشکار در نسب مهدی عج می باشد

نشانه های ظهور منجی: یکی از نشانه های نزدیک شدن ظهور منجی وقوع حوادث ناگوار طبیعی و غیر طبیعی چون سیل ، زلزله، طوفان ، جنگها و درگیری های مستمر ، شیوع بیماری های خطرناک چون کرونا و حوادث ناگوار دیگر است ممکن است بعضی منکران بگویند این حوادث کاملا طبیعی هستند و ربطی به ظهور منجی ندارند این سخن آنها در صورتی صحیح است که این حوادث مقطعی و هر چند سال یکبار اتفاق بیفتند ولی وقتی این حوادث بصورت مستمر و زنجیره وار در زمانی اتفاق بیفتند و قطع هم نشوند دیگر این حوادث نمی توانند کاملا عادی باشند و قطعا نشانه ی حادثه ی مهمی  در جهان می باشند.   بهتر است نظر قرآن کریم را در این مورد بیان کنیم . قرآن کریم می فرماید : ما هیچ رسولی نفرستادیم مگر اینکه قبل از آن مردم را به گرفتاری و مصیبت و عذاب گرفتار کردیم تا به درگاه ما تضرع کنند . و مثال آن نیز در قرآن کریم نجات قوم بنی اسرائیل از دست فرعونیان  و ظهور موسی ع در این قوم می باشد . قرآن کریم به صراحت می فرماید : که ای بنی اسرائیل یاد آورید که فرعونیان مردان شما را می کشتند و زنانتان را زنده می گذاشتند و در آن عدابی بزرگ از پروردگارتان بود . ببینید با اینکه این  جنایات را فرعونیان انجام می دادند ولی خداوند آن را عذابی از نزد خود  برای بنی اسرائیل می داند و آن را در تقدیر و اذن و خواست خود می داند . پس از ظهور موسی ع این عذابها متوجه فرعونیان شد بخاطر اینکه این بار آنها  ایمان نمی آوردند.  حال چون سنت های خدا درمورد بنی اسرائیل به فرموده ی پیامبر اسلام  در مورد  امت اسلامی و البته کل دنیا در آخر زمان عینا تحقق می یابد وجود این حوادث ناگوار طبیعی و غیر طبیعی نشانه ها یی آشکار از نزدیک شدن ظهور منجی در امت اسلامی و البته برای کل جهان می باشد . می بینید ک علاوه بر حوادث طبیعی چگونه دشمنان اسلام کشورهای اسلامی را با نقشه های شیطانی و ایجاد جنگهای منطقه ای به خاک و خون کشانده اند.  آیا سربریدن مسلمانان بی گناه توسط مزدورانی چون داعش و دیگر گروهکهای تکفیری که توسط سرویس های  جاسوسی دجال یا غرب به وجود آمده و تجهیز شده اند شما را به یاد فرعونیان نمی اندازد که قبل از ظهور موسی ع  همین کار را با مردان بنی اسرائیل  می کردند؟ آیا برای شما مسلم نشده که تولید و پخش ویروس کرونا کاملا عمدی و توسط سیستم شیطانی دجال یا کمیته ی ۳۰۰ می باشد که البته مسلما عذابی از سوی خدا برای جامعه ی اسلامی و کل جهان می باشد . آیا این نشانه ها دلیلی آشکار بر طبق آیات قرآن برای ظهور منجی آخر زمان نیست ؟ دیگر کسی باید خیلی نادان و لجوج باشد که چنین نشانه هایی را انکار کند و آنها را یک امر کاملا عادی بر ای بشر بداند . بهر حال منکران و مشرکان چه بخواهند و چه نخواهند ظهور منجی به یاری خدا اتفاق خواهد افتاد ولی وای به حال آنان که حتی با دیدن او و ظهور نشانه ها و معجزات بسیار باز اورا انکار کنند . چون می خواهند به خیال باطل خود در برابر خواست و وعده ی خداوند بایستند . و اما وظیفه ی منتظران واقعی شناخت این منجی قبل از ظهور و یاری او پس از ظهور می باشد  و به صراحت روایات خوشا به حال کسی که قبل از  ظهور آشکار مهدی  آل محمد عج را خوب و صحیح بشناسد. چون شناخت و ایمان به او پس از ظهور آشکار ارزش چندانی ندارد.

یکی از روایات متواتر اهل بیت ع در کتاب غیبت نعمانی در مورد امام زمان حقیقی این روایت است که می فرمایند:  مهدی عج کسی است که با فترت  یعنی فاصله ی زمانی زیاد از دیگر امامان به دنیا می آید .    و این روایت نیز به وضوح ثابت می کند که مهدی موعود مولودی است که  فرزند بلافصل امام حسن عسکری نیست بلکه  مولودی است  که در آخر زمان با فاصله ی زمانی بسیار از دیگر امامان ولی از نسل پیامبر به دنیا می آید.    سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

شناخت امام زمان و انواع مراتب شناخت: اگر بخواهیم شناخت مردم را از امام زمان مورد بررسی قرار دهیم می توانیم این شناخت را به مراتب سه گانه از سطح شناخت تقسیم کنیم: مرتبه ی اول از شناخت شناخت عامیانه و خرافی است که برخی از شیعیان دارند و این مرتبه از شناخت به این صورت است که بر طبق آن چیزی که بر روی منابر گفته اند این عده اعتقاد دارند که مهدی موعود عج فرزند امام حسن عسکری ع است از مادر و کنیزی رومی و در ۱۵ شعبان ۱۲۰۰ سال پیش به دنیا آمده و نامش محمد  و مشهور به مهدی است و در خردسالی غایب شده   و چهار نائب خاص داشته و اکنون نیز از ۱۲۰۰ سال پیش زنده و لی غایب است به همین سادگی. و همین را هم می گویند شناخت کامل امام زمان . این ساده ترین و خرافی ترین و غیر واقعی ترین شناخت از امام زمان می باشد که نتیجه ی تحریفات بسیاری ایادی شیطانی در طول تاریخ بوده است . مرتبه و نوع دوم شناخت مربوط به کسانی است که معتقدند مهدی موعود از نسل پیامبر اسلام  در آخر زمان به دنیا می آید و نام خودش محمد  و نام پدر وی عبدالله است ولی ما هنوز نمی دانیم به دنیا آمده و یا خیر این نوع شناخت مربوط به عده ای از اهل تسنن است که با اینکه نسبت به شناخت اول کامل تر و به حقیقت نزدیکتر است و به نوعی دور از خرافات است  ولی باز اشکالاتی مخصوصا در باب نام پدر مهدی عج و اینکه معلوم نیست هنوز به دنیا آمده یا خیر وجود دارد و این شناخت نیز هنوز به حقیقت و یقین نرسیده است و مرتبه ی شناخت سوم و آخر که بالاترین و کامل ترین نوع شناخت است شناختی است که فرد طالب حقیقت با پژوهش و جستجو های بسیار در روایات صحیح اهل بیت و با مجاهده با نفس و و طهارت و نفسانی و کمک خواستن از خدا برای رسیدن به حقیقت به این مرتبه از شناخت رسیده و به حقیقت فهمیده مهدی موعودعج مردی از سلاله ی رسول و امام حسن مجتبی ع می باشد که در زمان ما و در دهه‌ی پنجاه خورشیدی در  نقطه ای از ایران به صورت کودکی بسیار گمنام به دنیا آمده و مراتب سیر و سلوک عرفانی را طی کرده و به مقام مهدویت در جوانی رسیده و از سوی خدا به وی وحی شده و در چهل سالگی کتاب فرقان بر وی وحی شده و خدا به  تعداد بسیار کمی از جمله سید حسنی از طریقی توفیق شناخت مهدی موعود  را داده و این فرد نیز از طرف امام  مامور شده که  مردم را با معارف مهدوی و راه شناخت امام آشنا سازد و کتاب های روشنگرانه ای برای هدایت مردم به سوی شناخت واقعی بین مردم از طریق فضای مجازی منتشر کند تا با اصلاح شناخت مردم از امام زمینه ی ظهور  و حاکمیت او توسط مؤمنان و منتظران واقعی فراهم شود.      سلام بر کسی که پیرو هدایت شود

علت ادامه ی غیبت امام مهدی عج : پرسشی که اکثر منکران مهدی موعود با نیشخند بیان می کنند همواره این بوده پس چرا مهدی که بهش ایمان دارید ظهور نمی کند؟!!! وضعیت اعتقادی مردم نیز به قدری بد شده که حتی منتظران و مؤمنان نیز گاهی با ناامیدی این را پرسش می کنند که  چرا امام زمان ظهور نمی کنند؟ او که این همه خواهان و حامی و طرفدار فداکار دارد که حاضرند جان و مال خویش را در راه  او فدا کنند. در پاسخ به این سوال مهم و البته منصفانه باید گفت : از دیدگاه خود امام که این نظرات را از طریق سید حسنی به ما می رساند علل و موانع اصلی غیبت دو چیز است ۱_ شناخت ناقص و انحرافی اکثریت مردم و حتی بسیاری از نخبگان علمی و دانشمندان جهان اسلام از شخصیت مهدی موعود حقیقی عج می باشد . و علت این امر انحرافات و خرافات بسیاری است که ایادی شیطانی حتی در لباس روحانی نمایان در امر مهدویت بوجود آورده اند بطوری که با وارد کردن روایات جعلی و کذب در بین روایات صحیح اهل بیت ع در مورد مهدویت باعث شده اند که اصل و حقیقت موضوع کلا تحریف و جابجا شود و مردم در شناخت مهدی موعود حقیقی در زمان ما دچار گمراهی و خرافات باوری شوند ‌ به تعبیری این ایادی شیطان و منحرفان و شیادان دینی با  وارد کردن روایات    کذب و جعلی در مهدویت یک نوع مهدی موعود دروغین با مشخصات جعلی برای مردم درست کرده اند که کاملا خرافی است و هیچ عقل سلیمی نیز آن را نمی پذیرد دامنه ی این انحرافات به حدی است که آنها حتی نسب واقعی امام مهدی عج را که واقعا از نظر پدری از کدام امام است تحریف کرده اند ‌ حتی مشخصات ظاهری امام را نیز تحریف کرده و مشخصات دروغینی جایگزین مشخصات اصلی  روایات صحیح اهل بیت  ، نموده اند بطوری که اگر اکنون امام مهدی عج حقیقی نیز با ندای آسمانی طهور کند بسیاری اورا انکار کنند و می گویند امام مهدی که این مشخصات ظاهری را نداشت و  روی منبرها جز این به ما گفته بودند. بنابراین یکی از موانع اصلی ظهور شناخت نادرست و غیر واقعی است که مردم از امام زمان خود دارند به همین علت در روایات اهل بیت بسیار تاکید  و تکرار شده که اول امام زمان خود را بشناس تا بتوانی اورا یاری کنی.  که در این دو کتاب ارسالی سعی شده  این شناخت انحرافی مردم در مورد امام مهدی  عج اصلاح شود.عامل و مانع دوم   ظهور حضرت نداشتن یار و یاور حقیقی و کافی  و امکانات  مالی و نطامی  و غیره برای  تحقق حاکمیت  او در حال حاضر می باشد  که این مانع قسمتی از آن ریشه در مانع اول دارد به این صورت که وقتی مردم امام زمان واقعی خود را نشناسند قبل از ظهور و هنگام ظهور نیز امکانات لازم را برای قیام و تحقق حاکمیت او فراهم نمی کنند چون اگر او ظهور کنند او را به عنوان یک شورشی تشخیص می دهند که قصد ایجاد اختلاف و فتنه انگیزی در جهان اسلام دارد و به همین خاطر نه تنها اورا در قیام یاری نمی کنند و امکانات مالی و سیاسی و نظامی در اختیار او قرار نمی دهند بلکه با او نیز مخالفت می کنند و می جنگند و ریشه ی دوم مانع دوم ظهور امام زمان در نداشتن یاور  حقیقی،  اعتقادات غلط و خرافی است که مردم در مورد چگونگی قیام و تشکیل حاکمیت او دارند و غالبا تصور می کنند که او چون یک سوپر من  در مکه ظاهر می شود و شمشیری آتشین از آسمان برایش نازل می شود و با کمک فرشتگان تمان کفار را به جهنم می فرستند و بر دنیا حاکم می شوند و در اینجا مردم هیچکاره هستند و باید بنشینند و پیاز پوست بکنند و منتظر باشند تا خدا و امام بیایند کار را خودشان درست کنند ‌ در حالی که نمی دانند سنت و روش خدا در طول تاریخ  همیشه این بوده که کارها را از روال طبیعی  و  کمک و یاری مؤمنان به پیش ببرد نه تماما با روش‌های خارق العاده و غیر طبیعی. درست مانند ظهور و فیام حضرت موسی برای قوم بنی اسرائیل و یا ازآن نیز طبیعی تر ظهور پیامبر اسلام در مکه و حجاز که کاملا با یاری مؤمنان موفق به این کار شد. البته ما منکر این نیستیم که در این راه خداوند با معجزات و امدادهای غیبی نیز پیامبران را یاری  می کرد ولی غالب کار و  روند پیشرفت کار با کمک مؤمنان بود . در مورد ظهور و قیام امام مهدی عج نیز درست همین سنت الهی تحقق می یابد و قیام او کاملا یک قیام طبیعی مثل سایر قیام‌ها و انقلابات دنیا و به حاکمیت رسیدن انقلابیون است ولی البته خداوند با امدادهای غیبی  چون رعب و ترس در دل دشمنان  و فرشتگان و شاید عناصر طبیعت چون باد و طوفان نیز حضرت و مؤمنان را یاری می رساند ولی آماده سازی و شروع قیام مانند هر قیام و انقلابی کاملا طبیعی است . بنابراین مؤمنان و منتظرن واقعی باید این باورهای خرافی و غلط را برای یاری امام کنار بگذارند و پس از شناخت دقیق او تشکلاتی در رسانه های مجازی و بعد تشکلات واقعی یاران اورا در جامعه فراهم کنند و اعضای این تشکلات در رسانه های مجازی و نیز زندگی واقعی در سطح جامعه با هم در ارتباط کامل و مستمر باشند و منتظر فرامین

در کتاب دوم به توصیف مهدی موعود عج در قرآن پرداخته شده و ثابت شده حتی برخی نامهای مهدی هم در قرآن به صراحت آمده.

دانلود کتاب