نهضت سید حسنی در گیلان

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

طبقه بندی موضوعی

۲۰۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مهدویت» ثبت شده است

یکی از شخصیت های منفی و مشهور مقارن ظهور مهدی موعود عج  شخصی بسیار منفور  و  پلید و جنایتکار با عنوان سفیانی است که   مقارن ظهور مهدی عج  در شام یا همون سوریه از وادی یابس یا بیابان خشک در اردن  شورش می کند و پس از تصرف مناطق پنجگانه ی شام به تصریح روایات  مثل دمشق ؛ اردن، حمص ، قنسرین و فلسطین بر این مناطق حاکم می شود و پایتخت خود را به روایتی از دمشق به رمله ی فلسطین  منتقل می کند . سپس به عراق حمله می کند و دست به کشتار عظیمی از شیعیان در آنجا بخصوص کوفه می زند. و سپس سپاهی به مدینه می فرستد و در آنجا نیز  پس از کشتار شیعیان این سپاه به طرف مکه حرکت می کند که در بین مکه و مدینه سپاه او به صورت معجزه آسایی به زمین فرو می رود الیته سپاهی هم به طرف خراسان یا ایران می فرستد . ولی پس از فرو رفتن قسمت اعظم سپاهیان او در بیدا حجاز خراسانی از ایران و یمانی از یمن با لشکریانی  عظیم به او هجوم می آورند و باقیمانده ی سپاه اورا شکست می دهند و خود سفیانی بعد ها در حوالی شام توسط سپاه امام مهدی به قتل می رسد. گرچه در روایات نام‌هایی نیز به وی نسبت داده اند مثل عثمان بن عنبسه و یا حرب بن عنبسه ولی به احتمال زیاد این اسامی حالت نمادین داشته باشند چون معمولا نام‌ها اصلی شخصیت های موثر  آخر زمانی مثل  یمانی و خراسانی نیز در روایات بنا بر مصالحی  مشخصا ذکر نشده  البته شاید در مورد سفیانی استثنا وجود داشته باشد و امامان برای شناسایی بیشتر وی از طرف شیعیان نام اصلی وی را نیز ذکر کرده اند. در روایات بیان شده که سفیانی متنصر است یعنی از مسلمانانی است که تازه  مسیحی شده و صلیب به گردن دارد و از  روم یا همان غرب تازه به  شام آمده است شاید هم این جملات مفهوم کنایی داشته باشند و منظور این  باشد که سفیانی عامل و مزدور دجال غرب است البته این که سفیانی مانند داعش مزدور و عامل سرویس های جاسوسی غرب برای مقابله با شیعیان و تخریب کشورهای اسلامی است شکی وجود ندارد. و بخاطر همین زمانی که سفیانی توسط امام مهدی شکست می خورد و به قتل می رسد دنیای غرب احساس خطر می کند و به مرزهای مسلمین از دریای مدیترانه هجوم می آورد.شکل ظاهری او در روایات به صورت مردی چهارشونه با  صورت سرخ و پوستی سفید و موهایی بور و چشمانی زاغ توصیف شده که صورتی ناصاف و ابله گون دارد .  با این ابتدا  برای فریب مردم تظاهر به دیانت می کند ولی مردی بسیار بی رحم و پست فطرت می باشد  که هرگز مکه و مدینه را ندیده . این مشخصات سفیانی است برای شناسایی او در زمان شورش از طرف منتظران واقعی و جنگیدن باوی . ولی آیا اکنون چنین شخصی به دنیا آمده و موجود است باید گفت بله به این دلیل که با دلایلی که قبلا گفتیم مهدی  موعود اکنون چند دهه است که به دنیا آمده و خراسانی  نیز حرکت خود را از ناحیه ی افعانستان و آسیای مرکزی شروع کرده پس به ناچار باید که دشمن اصلی آنها نیز اکنون به دنیا آمده و حضور فیزیکی در حوالی شام یا اردن داشته باشد ولی ممکن است سرویس های جاسوسی غرب تا کنون به دلایل امنیتی اورا مخفی نگاه داشته باشند تا شخصیتی شناخته شده نباشد ولی به زودی حرکت خود را شروع می کند. و می توان با مشخصات یاد شده وی را به خوبی شناخت .

(افشاگری در مورد توطئه های سرویس های جاسوسی غرب یا دجال در تقابل با مهدی موعود عج) قبلا به دلایل کافی ثابت کردیم که احمد الحسن بصری شخصی کذاب و مزدور سرویس های جاسوسی غرب به خصوص اسرائیل در منطقه می باشد. اما براستی چرا این سرویس ها این شخص را تجهیز و تحریک و برای این کار آموزش داده اند و این قدر برای یارگیری برای او هزینه می کنند . در این مورد باید توضیح داد که گفتیم دجال آخر زمان که تمام سرویس های جاسوسی  واطلاعات دنیا و نیز اکثر نخبگان علمی و محققان  تاریخ ادیان و متخصصان مهدویت را در استخدام دارد از طریق مطالعه ی متون  و روایات مهدویت نیک آگاه است که در تحولات زمان ظهور قیام یمانی حقیقی و بزرگ و موعود از یمن چه میزان در پیروزی قیام مهدی عج موثر می باشد چون بر طبق روایات وقتی که سفیانی به عراق برای قتل عام شیعیان هجوم آورد و قصد بعدی او هجوم به ایران و مقابله با مهدی موعود و لشکر  خراسانی در  ایران است این یمانی موعود است که با قیام در  یمن و لشکر کشی به عراق به همراه لشکر  خراسانی، سفیانی ملعون را شکست داده و اورا نابود می کند و نقشه ی دجال را ناکام می‌کند و قیام مهدی پیرو  می شود بنابراین برای جلوگیری از این روند و قیام یمانی و غلبه ی او بر سفیانی باید سد و مانعی برای او قبل از سفیانی در عراق قرار دهند .تا این مانع جلوی هجوم یمانی موعود و خراسانی را به عراق و مقابله با سفیانی را بگیرد و این مانع می تواند یک یمانی جعلی و دروغین وابسته به دجال غرب باشد که اکنون در عراق در حال یارگیری برای او می باشند. این شخص کذاب مشخص است که تنها یک تن و چند پیرو ساده دل نیستند بلکه این شخص را یک اتاق فکر کامل از طرف سرویس های جاسوسی غرب حمایت می کنند و نقشه های خود را به او دیکته می کنند و حتی یک تیم از نویسندگان نخبه و آشنا به  معارف مهدویت و ادیان از طرف این سرویس ها دهها کتاب مزخرف به نام وی نوشته و منتش  کرده اند تا مردم عالم بودن وی را باور کنند . و در موعد مقرر این شخص در زمان حضور سفیانی در عراق ماهیت کثیف و مزدور بودن خود را به غرب نشان می دهد و در جهت مقابله با مهدی عج و یمانی حقیقی از سفیانی مزدور غرب حمایت نیز خواهد کرد . بنابراین برای افشاگری در مورد این توطئه ی دجال باید اکنون روشنگری های لازم در فضای مجازی صورت گیرد تا جلوی این توطئه هرچه زودتر گرفته شود و این مانع ظهور نیز به یاری خدا و همت مؤمنان برطرف گردد.

یکی از نشانه های حتمی ظهور که در روایات اهل بیت ع  بسیار بر آن تاکید شده قیام شخصی با عنوان یمانی از کشور یمن مقارن با شورش سفیانی در شام و نیز مقارن با ظهور مهدی عج می باشد . در مورد مشخصات دقیق یمانی یعنی نام و نسب او و جزئیات قیام او بنابر مصالحی که اهل بیت آن را در نظر داشتند اطلاعات زیادی در روایات نیامده چون همانطور که می دانیم  قیام یمانی یک حرکت نظامی برای مقابله با سفیانی است که مزدور  غرب می باشد و امامان بر طبق حکمت الهی می دانستند که نباید جزئیات این قیام را از قبل فاش کنند چون در آینده سرویس های جاسوسی دجال و غرب مسلما از  این اطلاعات برای جلوگیری از قیام یمانی سو استفاده خواهند کرد بنابراین روایات مربوط به یمانی به گونه ای بیان شده که در عین اینکه برای منتظران و مسلمین روشنگر می باشند و باعث می شوند مردم یمانی حقیقی را شناسایی کنند و به یاری او بشتابند و تکلیف منتظران در برابر قیام یمانی روشن شود در عین حال این اطلاعات به گونه ای است که بسیار کلی می باشد و دشمنان و یا سرویس های جاسوسی دجال چندان استفاده ای  ازین اطلاعات ندارند . و درنهایت  از این قیام ناگهانی غافلگیر خواهند شد . و اما مشخصات کلی یمانی برای شناخت او در روایات : امام صادق ع در این  مورد تاکید دارد که قیام یمانی درست همزمان با شورش سفیانی در شام خواهد بود و یکی از پنج نشانه ی حتمی ظهور چون قیام خراسانی، شورش سفیانی ، ندای آسمانی، خسف بیدا یعنی فرورفتن زمین در بیدا حجاز خواهد بود . پس قیام یمانی ازین جهت بسیار پر اهمیت است و نشانه ی یمانی حقیقی نیز این است که قیام او از شهر صنعای یمن و در ست همزمان با شورش سفیانی از شام خواهد بود یعنی با شورش سفیانی ما قادر به شناسایی یمانی و بحق بودن قیام او خواهیم بود ولی قبل از آن امکان ندارد . پس ازین دو نشانه مشخص می شود که ادعای کسانی چون احمد الحسن بصری یا همان احمد اسماعیل گاطع  از بصره ی عراق مبنی بر اینکه او یمانی موعود است کذب محض می باشد چون یمانی بزرگ و حقیقی در روایات اهل بیت از یمن قیام می کند نه از عراق و بصره . روایات دیگری نیز در مورد یمانی موعود آمده از جمله اینکه امام باقر می فرماید : پرچم یمانی هدایت یافته ترین پرچم در زمان قیام مهدی عج خواهد بود و یا این روایت که هرکس از یمانی، زمان قیام اطاعت نکند و با او مخالفت کند جایگاهش در جهنم است  چون یمانی شمارا به سوی صاحبتان  یعنی امام مهدی عج دعوت می کند. بهر حال نقش یمانی در روایات این است که زمانی که سفیانی در شام شورش کرد و عراق را نیز تصرف کرد یمانی به همراه لشکر خراسانی به عراق هجوم می آورند و باقیمانده ی لشکر سفیانی را که از خسف بیدا در حجاز به عراق برگشته اند را نابود می کنند و با لشکر خراسانی و امام مهدی عج به سوی بیت المقدس حرکت می کنند . . حال ممکن این  پرسش مطرح شود که اکنون این حرکت حوثی های یمن همان قیام یمانی است . در این مورد نمی توان این امر را فعلا تایید کرد چون شناسایی قیام یمانی حقیقی زمانی ممکن است که سفیانی در شأم شورس کند و تا عراق را نیز تصرف کند ودر آن زمان قیام شخص یمانی را در یمن در صورتی که مخالف سفیانی است و قصد حمله به اورا داشته باشد می توان بصورت قاطع تشخیص داد و به یاری او شتافت ولی در حال حاَضر نمی توان شتابزده اقدام به یاری این نهضت و حرکت در یمن نمود  این امکان نیز وجود دارد که یمانی واقعی بعد ها از میان همین حوثی های یمن  قیام و اعلام وجود کند و رهبری سیاسی آنها را به دست گیرد و به مقابله با شورش سفیانی بپردازد .در آن صورت شناسایی او کار چندان مشکلی نخواهد بود.

یکی از کسانی که نقش کلیدی در ظهور امان زمان در زمان ما دارد شخصیتی است که اهل بیت با نام خراسانی در روایات ازآن یاد می کنند . خراسانی حقیقتا شخصیت بزرگ و برجسته ای در عصر ظهور می باشد . چون در آن وضعیت خفقان و ظلم طاغوت آخر زمان و سلطه ی دجال بر کل مناطق دنیا و نفوذ در تمام حاکمیتهای دنیا بدون استثنا ، تنها اوست که برای اولین بار استارت زمینه سازی را برای ظهور را می زند. بنابراین شناخت او در عصر حاضر برای منتظران واقعی ظهور اهمیت بسزایی دارد چون تا وی را به درستی نشناسیم نمی توانیم همراه همراه او زمینه ساز واقعی ظهور باشیم چون در این حال راه را به خطا می رویم چون تنها اوست که از سوی اهل بیت به معنی اولین زمینه ساز واقعی معرفی شده و باید در انتخاب چنین شخصی حکمتی باشد . در مرحله ی اول باید بدانیم این شخص باید مقام بلندی پیش خداوند و نزدیکی روحی زیادی به اهل بیت داشته باشد که چنین مسئولیت سنگینی به وی محول شده هرچند در ظاهر انسانی معمولی باشد و ارعایی نداشته باشد . او بطور قطع اسلام شناسی برجسته می باشد و از تمام علمای مسلمان در این امر برجسته تر می باشد تا بتواند در حین زمینه سازی به سوالات شرعی مردم و ابهامات پیش آمده جواب های درست و قانع کننده بدهد . حال مشخصات واقعی این شخصیت برجسته را در روایات پیامبر و اهل بیت او بیان می کنیم : مشخصه ی اول و مهمترین مشخصه ی او این است که او برای به قدرت رسیدن خود فعالیت  و قیام نمی کند بلکه در شعار و عمل تنها برای حاکمیت مهدی موعود عج زمینه چینی می کند چون در روایات به صراحت همین آمده که کار خراسانی فقط زمینه سازی برای حاکمیت مهدی عج است و خود طالب حکومت کردن و رسیدن به قدرت نیست و پس از قیام و پیروزی وقتی مهدی موعود را شناخت قدرت و لشکریانش را در اختیار او قرار می دهد ۲_ مشخصه دوم این است که او قیامگر است  نه حاکم موجود پس مثلا نمی توان کسی را که اکنون حاکمیت یکی از کشورهای اسلامی را در اختیار دارد خراسانی موعود نامید چون خراسانی حاکم نیست بلکه قیامگر بر علیه حاکمیت های غیر مهدوی می باشد ۳_ بر خلاف تبلیغات دروغین موجود در رسانه ها که بیشتر انگیزه های سیاسی در آن مشاهده می شود  او  از نظر نسب هاشمی است ولی سید و از نسل پیامبر اسلام به هیچ وجه نیست بلکه پیامبر اسلام در روایتی متواتر و صحیح می فرماید که خراسانی حقیقی و موعود از نسل جعفربن ابی طالب معروف به جعفر طیار  و برادر امام علی ع است که در جنگ با رومیان در زمان پیامبر اسلام شهید شد. پس از نسل بنی هاشم است ولی قطعا سید  نیست ۴_  بر طبق روایت صحیحی از پیامبر خراسانی  حقیقی کسی است که در ابتدای کار از دست حاکمیت طاغوت مورد تعقیب قرار می گیرد و با خواری و ذلت به کوهستان  مجاور پناهنده و متواری می شود ولی بعد از اینکه یارانی پیدا کرد و مکنت و قدرت پیدا کرد با لشکر و عزت دوباره به وطن خود برای قیام بر می گردد    ۵_ خراسانی موعود همراه یاران خویش بر طبق روایات صحیح اهل بیت از حاکمیت طاغوت زمان می خواهد که حق را ( که همان واگذاری حاکمیت به مهدی موعود عج است ) قبول کند ولی حاکمیت طاغوت یعنی بنی عباس دوم قبول نمی کند و دوبار خواسته ی اورا رد می کند و در این حال خراسانی و یاران او مجبور به حمله و برخورد نظامی با طاغوت می شوند ودیگر درخواست حاکمیت را که مجبور به نرمش و پذیرِش خواست آنها شده است نمی پذیرند و بر علیه حاکمیت طاغوت یعنی بنی عباس دوم  در آخرزمان  می جنگند و به زودی پیروز می  شوند و بلافاصله قدرت را به مهدی موعود که در گیلان و شمال ایران قیام کرده واگذار می کنند.  ۵ _  مکان جغرافیایی قیام خراسانی تمام ایران نیست بلکه طبق روایات در خراسان و شرق ایران است البته در زمان امامان افعانستان و قسمتی از ترکمنستان و  تاجکستان جزو خاک خاک خراسان بزرگ محسوب می شدند و به احتمال قوی قیام خراسانی از یکی ازین مناطق خراسان می باشد و لزوما ابتدا در خراسان ایران نیست ولی بعد دامنه ی قیامش به خراسان ایران و کل ایران کشانده می شود. ۶_ در روایات متواتر آمده خلیفه الله مهدی  عج و تعدادی از یاران او در لشکر خراسانی در مقطعی از قیام حضور دارند . پس خود  امام مهدی ع باید خراسانی واقعی را تایید کند البته این در ابتدای قیام خراسانی نیست  بلکه زمانی است که خراسانی بر بنی عباس دوم پیروز شده و حاکمیت را به مهدی عج واگذار کرده  است.

آیا تا کنون از خود پرسیده اید که چرا در   منطقه ی  خاصی از خاورمیانه د  این چند دهه دائما درگیری و کشتار و بحران های نظامی سیاسی اقتصادی روی می دهد؟ این منطقه ی خاص کشورهای افغانستان ، ایران ، عراق ، یمن و سوریه و لبنان می باشند. اگر  روایات مهدویت و آخرزمانی را خوب مطالعه و درک نکنیم علت این جنگها و بحران ها سیاسی و نظامی را در این منطقه   هرگز درک نخواهیم کرد چون در روایات مهدویت به وضوح و بصورت متواتر نقشه و منطقه ی جغرافیایی ظهور و قیام مهدی عج بر علیه دجال یا نظام سلطه ی جهانی  ترسیم شده طبق این روایات منشا و مبدا قیام مهدی عج شرق و خراسان خواهد بود خب می دانیم از نظر جغرافیایی شرق عربستان و حجاز که محل سکونت پیامبر و اهل بیت ع بودند جز ایران نیست که خراسان نیز جزو آن است البته خراسان بزرگ در زمان قدیم شامل افعانستان و قسمتی از کشورهای آسیای مرکزی چون تاجکستان و ترکمنستان هم می شد که جزو خاک ایران محسوب می شدند . به هر حال طبق روایات صحیح مهدویت ، ابتدا در منطقه ی خراسان شخصی به نام خراسانی قیام می کند و بعد در شمال ایران منطقه ی گیلان و قزوین نیز قائم آل محمد قیام می کند و در این حال خراسانی لشکرش را در اختیار قائم آل محمد قرار می دهد و همزمان سفیانی در منطقه ی شام یا سوریه شورش می کند و تا عراق و مدینه را نیز تصرف می کند و همزمان با شورش سفیانی در یمن نیز شخصی یمانی قیام می کند و با خراسانی و قائم آل محمد متحد می شود  و به عراق لشکر کشی می کنند و سفیانی را که عامل و مزدور و دست نشانده ی دجال است شکست می دهند و با قدرت  تمام بیت المقدس را فتح می کنند و یک امپراتوری عظیم اسلامی از اتحاد کشورهای اسلامی به وجود می آورند و در این حال از طریق دریای مدیترانه با دنیای غرب که مرکز حاکمیت دجال است که از آنجا بر سراسر جهان حاکم است هم مرز می شوند در این حال دنیای غرب احساس خطر بیشتری می کند و با لشکریان انبوه به مرز مسلمین حمله ور می شوند و یک درگیری ابتدایی نیز با مسلمین دارند دراین حال عیسی مسیح ع از آسمان نازل می شود و مهدی ع را تایید می کند و اکثر مسیحیان در این حال به حضرت ایمان می آورند و مسیح واسطه ی صلح بین مسلمین و دنیای غرب می شود و کم کم حاکمیت او جهانی می شود و دجال به کلی نابود می شود . خب با این توصیف در روایات،  نظام  سلطه یا دجال که اکنون حاکمیت موقت بر جهان دارد و مسلما  توسط نخبگان علمی خود تمام روایات مهدویت را در  این مورد مطالعه کرده و از نقشه ی ظهور منجی اطلاع کامل دارد  به خیال خام خود می خواهد با نقشه های  شیطانی جلو وعده و خواست الهی را هر طور شده بگیرد. ازین جهت از چندین دهه با نفوذ و حمله به کشورهای این منطقه ی خاص چون ایران و افغانستان و... که ظهور منجی از آنجا آغاز می شود سعی می کند که که از ایجاد یک نظام مقتدر و تشکل یک نظام  و قدرت سیاسی اقتصادی در این منطقه جلوگیری کند تا جلو این قیام را بگیرد نفوذ نظام سلطه یا دجال در این کشورها بصورت نفوذ سیاسی و فرهنگی و گاه هجوم نظامی و ایجاد ترور و کودتا و جنگ و اختلافات فرقه ای می باشد تا همواره این منطقه درگیر مشکلات جنگ و غیره باشد  و ضعیف بماند که پایگاه قدرتمندی برای ظهور منجی به وجود نیاید نظام سلطه سعی می کند با کوتا و ترور  و هجوم نظامی اگر شد مستقیما حاکمیت های دست نشانده در منطقه ایجاد کند و اگر نشد با سرویس های جاسوسی در حاکمیت های این منطقه نفوذ کند و عملا اختیار سیاست این کشورها را به دست گیرد بطوری که دولتمردان خودفروخته و مزدور فقط سیاست های دجال و غرب را در این منطقه که ایجاد جنگ و خونریزی و برادر کشی است را به اجرا درآورند که ایجاد گروهک های تکفیری چون القاعده و داعش و طالبان و یا شیعه های افراطی درست در جهت همین سیاست جنایتکارانه است . ولی اگر به دقت به جغرافیای سیاسی این منطقه دوباره نگاه کنیم خواهیم دید برخی ازین کشور  چون امارت متحده ی عربی و عربستان سعودی و ترکیه از آسیب های این نقشه های شیطانی کاملا  در امان مانده اند علت کاملا واضح است چون این کشورها اولا در نقشه ی روایات ظهور مهدی عج چندان نقش ندارند و قیام‌های اصلی در خراسان ایران و و افغانستان و یمن شروع و به عراق و سوریه کشانده می شوند و دوم آنکه حاکمیت های این کشورها چون امارات و عربستان کاملا دست نشانده و بله قربان گوی سیاست های دجال و نظام سلطه و همسو با منویات غرب می باشند بنابراین نه تنها نظام دجال کاری به آنها ندارد بلکه درآبادانی این کشورها کمک های زیادی نیز به آنها می کند که شاهد پیشرفت مدنی چشمگیر در این کشورها چون دبی در چند دهه ی اخیر  می باشیم . ولی در  مقابل کشورهای قرار گرفته در نقشه ی ظهور را با حملات مختلف فرهنگی سیاسی و این اواخر نظامی به ویرانی کشانده.

اگر درست با دقت و تامل به این تحولات نگاه کنیم خواهیم دید که حضور نظامی آمریکا در چند دهه ی اخیر در خلیج فارس درست در جهت مقابله با ظهور منجی در این منطقه است و شکی نیز در آن نیست . بنابراین کشورهای این منطقه باید مراقب باشند در دام نقشه های دجال یا نظام سلطه برای ایجاد جنگ واختلاف در  این منطقه نیفتند و کم کم با پر رنگ کردن گفتمان مهدویت و دوری از خرافات در این مورد زمینه ی ایجاد یک اتحادیه متشکل از کشورهای اسلامی چون اتحادیه ی اروپا  را در این منطقه فراهم کنند تا علاوه بر نقش برآب کردن نقشه های دجال و نظام سلطه زمینه ظهور حضرت را نیز فراهم کنند    به امید آنروز.

استراتژی اختلاف افکنی  غرب در قبال کشورهای خاورمیانه: شاید برخی تصور  کنند که سیاست ایجاد اختلاف در کشورهای خاورمیانه از سوی غرب تنها مربوط به چند دهه یا دوسه صده ی اخیر است . این  تصور ناشی از عدم اطلاع کافی از تاریخ غرب به خصوص تاریخ فلسفه ی سیاسی این منطقه است . چون اگر تاریخ فلسفه سیاسی غرب به درستی مطالعه شود     این حقیقت درک می شود که اتخاذ این سیاست اختلاف افکنی در خاورمیانه سابقه ای دیرینه از زمان فلاسفه بزرگی چون ارسطو در بیش از ۲۰۰۰ سال پیش دارد . اگر فلسفه ی سیاسی ارسطو با تامل مطالعه شود مشاهده می گردد که ارسطو در این مورد بصورت بسیار هوشمندانه و بگونه ای که از یک فیلسوف بزرگ انتظار می رود بیان می کند که برای غلبه و پیروزی بر دشمنان مسلم است بهترین راه ایجاد اختلاف درونی در میان آنها  می باشد . این نظر ارسطو کاملا منطقی و هوشمندانه است  چون بطور طبیعی هم مثلا اگر کسی بخواهد سنگ بزرگی را بلند کند واز سر راه بردارد بهترین راه آن است که آن را با وسیله ای قطعه قطعه کند و بعد به راحتی خواهد توانست آن را از میان راه بردارد. خب مسلم است پادشاهان و سیاستمداران غربی از آن دوران از نظرات سیاسی این فیلسوف بزرگ برای شکست دشمن استفاده کرده اند    و همواره در دوره های بعدی با ایجاد اختلاف در دشمنان خود بر آنها پیروز شده اند می دانیم که اسکندر مقدونی به گواهی تاریخ شاگرد بلاواسطه ی ارسطو بوده و مسلم است ازین نظرات او در جنگها و مقابله با دشمن کمال استفاده را نموده . اولین بار اسکندر این سیاست را در قبال داریوش سوم هخامنشی و سپاه انبوه و قدرتمند او به کار برد . سپاه داریوش سوم در زمان حمله ی اسکندر به ایران متشکل از ۲۰۰۰۰۰ هزار نفر جنگجو با امکانات کامل بود ولی سپاه اسکندر ۲۰۰۰۰هزار نفر بیشتر نبود با این حال اسکندر با استفاده از نظرات ارسطو با فرستادن جاسوس بین سپاهیان داریوش به صورت مخفیانه بین سرداران و سپاهیان او اختلاف ایجاد کرد و همین امر باعث شکست فاجعه بار داریوش سوم از اسکندر و اشغال ایران  شد . در دوره های بعد نیز از طرف سیاستمداران غربی برای مقابله با امپراتورهای مسلمان خاورمیانه همین سیاست دنبال شد . در دوره ی صفویه و امپراتوری عثمانی چون غرب توان مقابله با امپراتوری عثمانی و صفوی را نداشت و امپراتوری عثمانی داشت از جنوب و شرق به سرعت اروپا را تصرف می کرد و حتی سپاهیان او به مرزهای اتریش نیز رسیده بودند . به ناچار دوباره از سیاست تفرقه افکنی بین دو امپراتوری مسلمان  صفوی و عثمانی بسیار استفاده کرد و جاسوسان خود را در قالب گردشگر و مبلغ مذهبی و یا سفیر به دربار این دو امپراتوری اعزام کرد و آنها با آشنایی با فرهنگ و زبان مردم بومی و بصورت موذیانه دست به ایجاد اختلافات فرقه ای و مذهبی و بعد سیاسی در بین این دو امپراتوری  زدند  به خصوص اینکه امپراتوری عثمانی سنی  و صفوی شیعه بودند ولی جاسوسان غربی این دوفرقه را به افراطی گری در حد کشتن پیروان این دو فرقه دچار کردند و آنها را صدها سال به جنگهای بیهوده و مخرب دچار کردند ( سیاستی که اکنون بین حاکمیت وهابی سعودی و حاکمیت شیعه ی ایران هنوز به شدت دنبال می شود)  وقتی به این صورت دو امپراتوری را ضعیف کردند ابتدا افغانها را تحریک و تجهیز کردند تا به ایران حمله کند و حاکمیت صفوی را نابود کند و بعد در جنگ جهانی اول آخرین امپراتوری مسلمان عثمانی را نیز تکه تکه و نابود ساختند و به این صورت فلسفه ی سیاسی ارسطو را تحقق بخشیدند. این سیاست غرب اکنون نیز ادامه دارد . غرب معمولا اگر قدرت داشته باشد مستقیما به کشورهای مسلمان خاورمیانه هجوم می آورد و حاکمیت های دست نشانده و مزدور ایجاد می کند البته قبلا با سردمداران خودفروخته ی این کشورها شرط می کند که به شرطی از حاکمیت آنها حمایت می کند که از سیاست های غرب مبنی بر اختلاف دائمی با همسایگان و ایجاد بحران‌های منطقه ای تبعیت کنند واگر این اوامر و سیاستها را اجرا نکنند بلافاصله توسط مزدوران دیگر داخلی آنها حاکمیت آنها با یک کودتا یا انقلابات دروغین و برنامه ریزی شده سقوط خواهد کرد .و اگر نتوانند با دخالت نظامی مستقیم حاکمیتهای دست نشانده چون افعانستان ایجاد کنند با سرویس های جاسوسی خود در نظام‌های سیاسی این کشورها نفوذ می کنند و عملا سیاست‌های کلان منطقه ای و داخلی آنها را با این افراد نفوذی که به رده ی بالای حاکمیت رسانده اند به دست می گیرند و همان سیاست اختلاف افکنی و ایجادجنگ با همسایگان را  در منطقه اجرا می کنند و اگر سیاست مداران هوشیار و متعهدی پیدا شود که از این سیاست غرب پیروی نکنند و مثلا در جهت اتحاد و صلح و دوستی بین کشورهای خاورمیانه قدمی بردارند و یا در جهت شکوفایی و پیشرفت اقتصادی این منطقه اقداماتی انجام دهند زود با ترور و یا با کودتا از کار برکنار می شوند . و یا تبعید می شوند .

اکثر نخبگان علمی و سیاسی متعهد در این چند دهه و حتی زمان قاجار توسط سرویس های جاسوسی غرب و البته ظاهرا توسط مزدوران داخلی ترور و یا تبعید شده اند به منطقه ی خاورمیانه و کشورهایی چون افعانستان پاکستان ایران و عراق نگاه کنید الان چند دهه است که غرب نگذاشته روی آرامش و ثبات را ببینند در این کشور ها دراین چند دهه جنگهای منطقه ای بیهوده و ترور و شورش و انقلابات استعماری امری کاملا عادی شده است و این جز نقشه  و توطئه ی  غرب برای ایجاد اختلاف چیز دیگری نیست . بنابراین هم مردم و هم تمام سیاستمداران و گروه‌های سیاسی در داخل و خارج این کشورها باید کاملا هوشیار باشند که نادانسته مجری این توطئه ی غرب برای ایجاد   اختلاف  در  این منطقه  نشوند بلکه با درک این توطئه هرچه زودتر و بیشتر به گفتمان با تمام گروه‌های سیاسی با هر گرایش و عقاید سیاسی روی آورند. و با ایجاد  وحدت و رها کردن شعارها و اقدامات اختلاف بر انگیز  همه سعی کنند سیستمی  با ثبات متشکل از نخبگان تمام گروه‌های سیاسی در کشور به وجود  آورند و دست  از این   تنگ نظری های مذهبی و قشری و عقیدتی در راه ایجاد وحدت واقعی بردارند . در اولین اقدام بهتر است حاکمیت این کشورها عفو عمومی اعلام کنند و تمام مخالفان سیاسی و عقیدتی و سیاسی را در داخل و خارج کشور دعوت به ترک مخاصمه کنند و آنها را دعوت کنند که برای ایجاد یک سیستم سیاسی یکپارچه و با ثبات در بازی قدرت وارد شوند و از توانایی و دانش آنها تا رده های بالای حاکمیتی با توجه به استعدادشان استفاده شود البته پیش از این  مرحله بهتر است  یک سیستم اطلاعاتی مستقل از سرویس های جاسوسی غرب که در کشور نفوذ دارند  در این حاکمیت به وجود آید تا با وسواس و دقت بسیار عوامل نفوذی غرب در ارکان مختلف سیاسی و نظامی و اقتصادی و فرهنگی، شناسایی دستگیر  و محاکمه شوند شناسایی چنین مزدورانی در کشور غیر ممکن نیست چون اهداف غرب در کشورهای خاورمیانه تقریبا برای همه رو شده  در زمینه ی سیاسی کسانی که تمام گروه‌های سیاسی را نفی می کنند و فقط اعتقاد به حاکمیت یک فرد و قشر خود را به صورت دیکتاتوری بدون رای مردم را دارند و نیز در زمینه ی سیاست خارجی به جنگ و تنش های منطقه ای با همسایگان و ایجاد اختلافات مذهبی دامن می زنند قطعا مزدور بیگانه و غرب در خاورمیانه هستند . در زمینه ی اقتصادی کسانی که از شکوفایی اقتصادی  و اقتصاد سالم و تولید داخلی و خودکفایی حمایت نمی کنند و  در اقتصاد کشور به نوعی اختلال ایجاد می کنند و از قراردادهای استعماری اقتصادی با غرب  و ...حمایت می کنند قطعا مزدور غرب و جاسوس هستند . در زمینه ی نظامی کسانی که مرتبا کشورهای مسلمان همسایه را تهدید نظامی می کنند  تا آنها به ناچار اسلحه ی بیشتری از غرب خریداری کنند و معتقد به دخالت مستقیم نظامی در  کشورهای همسایه هستند و    سابقه ی ایجاد جنگ در منطقه را دارند قطعا مجری اوامر غرب و نفوذی می باشند . در زمینه ی فرهنگی نیز کسانی که با اقدامات به ظاهر هنری خود فرهنگ مبتذل غرب و نه جنبه های مثبت آن را در جامعه ترویج می کنند نیز مزدور غرب محسوب می شوند. البته دامنه ی این نفوذی ها منحصر به این چهار عرصه نیست و تمام عرصه ها را شامل می شود از جمله با کمال تاسف باید گفت بیشتر نفوذ غرب در سیستم های اطلاعاتی و امنیتی این کشورها می باشد که جنایات بزرگی چون ترور نخبگان علمی و فرهنگی و سیاسی نظامی در این کشورها نتیجه ی نفوذ چنین عناصر مزدور غربی می باشد.   در مرحله بعد بعد از ایجاد چنین سیستم واحد و باثباتی متشکل از نخبگان تمام گروه‌های سیاسی به سیاست صلح و تعامل و وحدت با کشورهای همسایه روی آورند و مانند اتحادیه اروپا یک اتحادیه ی سیاسی اقتصادی و نظامی مشکل از کشورهای مسلمان خاورمیانه و در مراحل بعد اتحادیه ای متشکل از تمام کشورهای مسلمان ایجاد  کنند تا ضمن تحقق آرمان وحدت جهان اسلام تمام توطئه  های غرب در  این مورد خنثی شود. شاید  برخی این امر را غیر ممکن بدانند ولی پرسش اینجاست که چگونه کشورهای غربی توانستند در چند دهه ی اخیر چنین اتحادیه هایی ایجاد کنند ولی ما با داشتن نقاط اشتراک بالا چون دین واحد قادر به این کار نباشیم.
به هر حال این آرمان در  آینده ی نه چندان دور  طبق باورهای دینی ما  باظهور  منجی موعود  ان شالله تحقق خواهد یافت و به هر حال منجی موعود با یاران خویش و همیاری مردم و نصرت الهی  موفق به این کار خواهد شد ولی اقدام خود مردم  و نخبگان سیاسی این امر را تسریع خواهد نمود چون ظهور منجی موعود زمینه ی لازم را نیاز دارد و وحدت اسلامی این زمینه را بیشتر فراهم می کند.

در حقیقت کار منجی موعود مسلمین درست همانند ظهور اسلام و اقدامات پیامبر اسلام ص می باشد که با ترویج توحید و یکتاپرستی قبابل پراکنده ی عرب را که بر اثر جنگ و خونریزی بیهوده با هم ضعیف و مستعمره ی امپراتوری ساسانی و روم شده بودند با هم متحد  کرد و همین اتحاد، آنهارا به قدری نیرومند ساخت که در مدت دو دهه این دو امپراتوری را شکست دادند  و مطیع خود ساختند . البته مسلما باید گفت تحقق چنین آرمانی نیاز به یک سری اصلاحات دینی و ایجاد یکتا پرستی  واقعی و از بردن جلوه های شرک در جامعه ی اسلامی   مانند صدر اسلام دارد که این امر توسط  ظهور مصلح کل تحقق خواهد یافت   به امید آن روز

شاید این پرسش خیلی از طالبان حقیقت باشد . پیش از این گفتیم که دجال از نظر لغوی به کس می گویند که با امور بسیار زشت رو با ظواهر گول زننده برای مردم زیبا جلوه می دهد . حال این تشکیلات جهانی نیز درست همین شیوه را در تمام دنیا برای فریب مردم دنیا به کار  می برد . او در هر منطقه و کشوری با توجه به فرهنگ و ودین و اعتقادات و مکتب سیاسی که قبول دارند مردم آن  کشور را فریب می دهد مثلا در بلوک غرب که مکتب سیاسی دموکراسی لیبرال مورد قبول اکثریت مردم آن سامان است و این سیستم حاکم است مردم را با شعارهای زیبای آزادی فردی و مدنی نامحدود ، حق مالکیت و ثروت اندوزی بی حد و حصر ، تساوی زن و مرد  ، آزادی بی حد وحصر جنسی ، آزادی پوشش و برهنگی ، احزاب آزاد و فعالیت سیاسی ، حاکمیت اکثریت با انتخابات آزاد و دیگر شعارهای به ظاهر گول زننده فریب می دهد ولی آن کسانی که عملا همیشه بر جامعه مسلط می کند مشتی شیاد و اراذل و اوباش  شیک پوش از قشر ثروتمند هستند  که از طریق نامشروع نیز به این ثروتها دست پیدا کرده اند و چون قدرت رسانه ای و تبلیغات فقط در انحصار این قشر ثروتمند است عملا نمایندگان آنها نیز بر اثر تبلیغات دروغین به قدرت دست پیدا می کنند و دیگر اقشار جامعه از رسیدن به ثروت و قدرت محروم می مانند . در جوامع و کشورهای کمونیستی شرق نیز دجال با شعارهای فریبنده و عامه پسندی چون حاکمیت قشر زحمت کش یعنی کارگر آن جامعه و تساوی حقوق و دیگر شعارها مردم را فریب می دهد ولی آن چیزی که مردم این کشورها در عمل می بینند تنها حاکمیت  رده  بالای افراد مرموزی از حزب  کارگر بصورت دیکتاتوری خشن بر جامعه است  که تمام امتیازات مالی و اجتماعی و رفاهی جامعه نیز منحصر به این رهبران رده بالا می باشد و غالب  مردم در محرومیت و فقر و خفقان و سرکوب به سر می برند. و اما دجال در کشورهای با باور های  دینی و مذهبی قوی چون خاورمیانه مردم را با شعارهای به ظاهر دینی چون حاکمیت اسلام و نایبان جانشینان پیامبر و انتقام گیرندگان از قاتلان امام حسین و عدالت اسلامی و دیگر شعارهای به ظاهر زیبا فریب می دهد و بعد عوامل و مزدوران خود را با نام دین ودر  حقیقت ضد دین بر گرده ی آنها سوار می کند و وقتی حاکمیت این منافقان و نمایندگان دجال محقق و تثبیت شد این حاکمان مزدور به غارتگری منابع کشور و بیت المال و اجرای سیاست های داخلی و منطقه ای دجال رو می آورند . در داخل دین و شعائر دینی را به زور اعمال می کنند تا مردم از دین متنفر شوند . خرافات مذهبی و دینی را توسط عوامل خود در دین  وارد می کنند و ترویج می دهند  از دین دکان درست می کنند و سواستفاده ی مالی از مردم به نام دین می کنند  آزادی های مشروع فردی و مدنی را به نام دین محدود می کنند . بانک های ربوی تاسیس می کنند . بین اقشار مردم تبعیض قائل می شوند . کارگزاران خود را در صورت فساد و دزدی تبرئه  می کنند . در کنکور دانشگاه‌ها  به نفع مزدوران خود تقلبات گسترده می کنند و با رانت این مزدوران را وارد دانشگاهها  می کنند و از ادامه تحصیل نخبگان به خاطر عقاید سیاسی  انها جلوگیری می کنند.  از اموال عمومی با سو استفاده از پست و مقام  دزدی های کلان می کنند و سایر فسادهای دیگر البته به نام دین . در زمینه ی سیاست خارجی نیز سیاست به دستور مستقیم دجال سیاست جنگ ها و درگیری های منطقه ای را در پیش می گیرند و منابع مالی و انسانی کشور خود و کشورهای همسایه را با این جنگهای بیهوده  از بین می برند در روند صلح در کشورهای همسایه اختلال ایجاد می  کنند . گروه‌های تروریستی تکفیری را که ساخته و پرداخته ی دجال  هستند تجهیز، تحریک و کمک می کنند و هزاران سیاست جنایتکارانه دیگر که به زیان کشورهای اسلامی و صلح و امنیت جهانی می باشد مرتکب می شوند.دجال برای نفوذ عوامل و مزدوران خود در حاکمیت این کشورها نیز به این صورت عمل می کند که ابتدا افراد مستعد و البته فاسد و خائن و فرصت طلب از اقشار مختلف مخصوصا اقشار به ظاهر مذهبی و دینی در  این کشورها را شناسایی می کند و بعد با آنها ارتباط سری برقرار می کند و امکان سفر و تحصیل در کشورهای خاصی مانند روسیه یا انگلستان و یا فرانسه  و آمریکا فراهم می آورد ولی در حقیقت تحصیل فقط پوششی برای اجرای نقشه است و در حقیقت در آن کشورها به آنها آموزش های جاسوسی و سیاست و چگونگی رسیدن به قدرت سیاسی و قبضه کردن قدرت را در کشور خودشان آموزش می دهند . حال دجال منتظر فرصتی مناسب است که در کشور مورد نظر خاورمیانه پیش می آید و مشاهده می کند  که مردم دیگر از ظلم و ناعدالتی  و فساد حاکمیت فعلی خود ناراضی شده اند  که البته  آن حاکمیت نیزدست نشانده ی دجال بوده  است و البته تاریخ مصرف آن تمام شده و یا برخی از رهبران آن دیگر تصمیم دارند سیاست های داخلی و منطقه ای دجال را اجرا نکنند .

در این حال جرقه ی یک به اصطلاح انقلاب توسط خود عوامل داخلی دجال زده می شود و با تبلیغات گستره و تحریکات شبکه های فعال سیاسی مخفی دجال در داخل مردم به ناگهان برای تغییر حاکمیت به خیابان می ریزند و پیروز می شوند و  اوایل انقلاب سعی می کنند نمایندگان واقعی خودرا به حاکمیت برسانند ولی غافل از این هستند که دجال نیز بیدار است . در این حال شاید هم مردم اوایل کار چند نماینده ی واقعی و مستقل و مردمی نیز موقتا با انتخابات آزاد بر روی کار بیاورند ولی دجال با سرویس های جاسوسی خود در داخل کشور فورا به صورت مخفیانه به سراغ افراد شاخص و مشهور و فعال در عرصه ی سیاسی انقلاب می رود و به آنها پیشنهاد می دهد که در صورت اجرای سیاست‌های مورد نظر نطام سلطه ی جهانی در داخل و خارج کشور  دجال نیز متعهد می شود در به قدرت رسیدن و نیز ادامه باقی ماندن در قدرت  با عوامل و سرویس های جاسوسی و کمک های اطلاعاتی و نیز سلاح و دیگر امکانات  آنها را یاری کند در این حال اگر نخبگان انقلابی انسانهای آزاده ای بودند که حاضر به خیانت به کشور و آرمان‌های انقلابی و دینی مردم نبودند خب مسلما با عوامل دجال همکاری نمی کنند ولی دجال نیز از آنها شدیدا انتقام می گیرد و در همان اوایل انقلاب آنها را البته با واسطه ی   گروهک های به ظاهر انقلابی خود ترور و به قتل می رساند و بلافاصله به سراغ مزدوران و جاسوسان آموزش  دیده ی خود می رود و چون این افراد نوعا افرادی خودفروخته و شیاد و فرصت طلب و خائن به کشور و آرمان‌های دینی مردم هستند بلافاصله پیشنهاد های عوامل دجال  راا قبول می کنند و دجال نیز آنها را بلافاصله با تقلب در انتخابات و یا کودتای نرم و یا ناگهانی و خشن به قدرت می رساند  و دیگر آزادمردان را به شدت  سرکوب و به قتل می رساند و  جان و امنیت مزدوران خود را حفظ می کند و ادامه ی قدرت آنهارا تا آخر عمر تضمین می کند . این یک نمونه از شیوه ی نفوذ و حاکمیت دجال در در تمام حاکمیت های  دنیا می باشد . به هر حال دجال با این شیوه حدود ۱۰۰ سال است بر تمام حاکمیت های دنیا به این شیوه نفوذ و تسلط پیدا کرده و به  هدف پلید  خود که حاکمیت واحد جهانی است سالهاست دست پیدا کرده  و سرنوشت مردم دنیا را در اختیار  خود گرفته و مهمترین نشانه ی  استقرار این حاکمیت که منشا شیطانی دارد نیز ضدیت صریح این نظام شیطانی با دین و معنویت و ترویج امور ضد اخلاق و ضد دین می باشد.  مثلا توجه داشته باشید در قرآن کریم و دین اسلام صراحتا از گناهانی مثل  شرابخواری زنا قمار  ربا و دیگر گناهان بزرگ نهی می کند ولی می بینید که در رسانه های تحت تسلط دجال در دنیا فقط این موارد گناه صراحتا بر آن اصرار می شود و این نشان می دهد که این حاکمیت یک حاکمیت صد در صد شیطانی و زیر نظر مستقیم ابلیس می باشد.

یکی از ویژگی های حاکمیت دجال این است که تمام مهره های مهم و رده بالای حاکمیت های دنیا را با سرویس های جاسوسی قدرتمند خود چون ام آی  سیکس و سیا و موساد و دیگر سرویس های جاسوسی و اطلاعاتی  دیگر که در تمام کشورهای کوچک و بزرگ دنیا و مناطق جهان  دنیا وجود دارد و مهره های رده بالای این سرویس ها  بدون استثنا وابسته و مزدور  سرویس  جاسوسی انگلیس یا ام آی سیکس می باشند و این سرویس نیز مزدور دجال می باشد این مهره های حاکمیت ها رو خود تعیین می کند  بنابراین حاکمیت دجال حتی تا  دورافتاده ترین روستاها نیز نفوذ و اشراف اطلاعاتی دارد و همچنین تمام سیستم های مخابراتی و خطوط ایترنتی در سیطره  و نفوذ سرویس های جاسوسی وابسته  به دجال می باشند. با این تسلط تقریبا هیج خبری از حاکمیت دجال پنهان نمی ماند . خب وقتی این سیستم دجال تمام مهره های حکومتی در  جهان از رهبرها تا رییس جمهورها تا وکلای مجلس و دیگر پست ها حتی مدیران مدارس را خود تعیین می کند. بنابر این مقامات در در دنیا در هر موقعیتی باشند  باید از سیاست های دجال و ارباب خود پیروی کنند و تا زمانی که از ارباب خود و سیاستهای او پیروی کنند انها را در قدرت ابقا می کند  واگرچه   این مهره  ها مانند برخی رهبران و دیکتاتورهای دنیا بسیار پیر و ناتوان شوند و  تبدیل  به  فسیل  سیاسی شوند باز هم از حاکمیت انها حمایت می کند و قیامهای مردمی را که بر ضد این حاکمیت ها باشند زود شناسایی می کند و در اختیار مزدوران حاکم خود در دنیا قرار می دهد و انها نیز معترضان را با شدت سرکوب و قتل عام می کنند .  حال اگر برخی از این رهبران و ریاست جمهورها و مهره های مهم حاکمیتی  در کشوری در مواردی بخواهند تک روی کنند و خود سرانه و مستقل از سیاست های دجال پیروی نکنند مسلما دجال به آنها رحم نخواهد کرد و یا آنها را با مزدوران دیگر خود در همان کشور با کودتا یا اعمال قانون نمایشی از کار برکنار می کند و یا اگر مخالفت او با سیاست دجال بسیار صریح بود و یا آن شخص به افشاگری بر علیه نظام مرموز دجال بر دنیا پرداخت اورا یا با صورت آشکار با مخفی ترور می کنند . تقریبا اکثر ترورهای سیاسی در دنیا در صده ی گذشته  کار این سیستم شیطانی است . مثلا یکی از سیاست‌های ثابت و مشخص حاکمیت دجال برای تسلط بر کشورها و ضعیف نگاه داشتن آنها ایجاد جنگها و درگیری های بیهوده ای منطقه ای است حال اگر یک رهبر و یا رئیس جمهور و یا نخست وزیر و حتی یک مقام مهم نظامی بخواهد سیاست صلح را در منطقه ای مثلا خاورمیانه در پیش گیرد چون این سیاست او مستقل و مخالف با سیاست ایجاد تفرقه و نیز جنگ و درگیری دجال در این منطقه است زود این شخص از مقام خود با هزار تهمت توسط عوامل دجال در آن کشور برکنار می شود و یا او مخفیانه یا آشکار به قتل می رسد و یا بر علیه او کوتای نرم و یا کودتای خشن صورت می گیرد و این سیاست دجال برای حاکمیت همه ی کشورها یکسان است .  برای مثال سیاست ملی کردن نفت توسط دکتر مصدق و نظریه پرداز او شهید دکتر فاطمی  درست برخلاف سیاست دجال در منطقه بود و بنابراین دجال با کمک سرویس های جاسوسی آمریکا و انگلیس و مزدوران داخلی بر علیه آن دو کودتا کرد و هم مصدق را از کار بر کنار کرد و هم دکتر فاطمی را دستگیر و اعدام کرد. یا مثلا سیاست انور سادات در مصر و کارتر ریاست جمهور آمریکا در جهت صلح بین اسرائیل و اعراب برخلاف سیاست جنگ افروزی دجال در این منطقه بود بنابراین حاکمیت دجال با وجود محبوبیت کارتر بین مردم آمریکا از انتخاب شدن او در دوره ی دوم جلوگیری کرد و انور سادات را نیز توسط عوامل داخلی خود در مصر ترور و حدف کرد . و یا در زمان کندی ریس جمهور اسبق آمریکا سیاست دجال بر ایجاد جنگ جهانی سوم از طریق درگیری هسته ای دو ابر قدرت  آمریکا و شوروی سابق در  بحران موشکی کوبا  در خلیج خوک‌ها بود که کندی رییس جمهور آمریکا با هوش و ذکاوت متوجه این توطئه ی دجال شد و با تدبیر کامل با شوروی توافق  خلع سلاح امضا کرد و از وقوع یک فاجعه در دنیا جلوگیری کرد . در اینجا چون کندی از سیاست ایجاد جنگ هسته ای و جهانی دجال برای نابودی بشریت پیروی نکرد و سیاست صلح را در پیش گرفت مغضوب دجال واقع شد  و با او کارشکنی بسیار در ادامه ی کار او شد در نتیجه کندی نیز در یک سخنرانی کوتاه اما افشاگرانه در مجمع عمومی با افشاکردن نقشه ها و توطئه های دجال در جهان بر علیه بشریت کرد و یک هفته بعد عوامل دجال اورا در سفر به تگزاس در برابر چشم مردم و حامیان و خانواده اش به طرز فجیعی ترور کردند  و قاتل وی را نیز فراری دادند تا درس عبرتی به دیگر رهبران  مخالف سیاست‌های دجال در سراسر جهان بدهند . متن سخنرانی افشاگرانه ی   جان اف کندی رییس جمهور  فقید آمریکا  قبل از ترور در افشاگری بر علیه دجال در ادامه برای شما ارسال می گردد تا سخنان ما جنبه ی مستند داشته باشد.. 

دانلود کتاب

کتاب کمیته ی ۳۰۰ کانون توطئه های جهانی نوشته دکتر جان کلمن ترجمه دکتر یحیی شمس آشنایی با ساختار فراماسونری

 

دانلود کتاب

 دجال از نظر لغوی از ریشه دجل به معنی روغن کاری کردن و آراستن و روکش گذاشتن امری زشت با امور به ظاهر زیبا برای فریب مردم مثلا کسی یک ظرفی مسی را روکشی از طلا بزند و     مردم را گول زند و به جای ظرف تمام طلا به مردم بفروشد. . دجال در اصطلاح روایات اسلامی درست به همین معنی به کار می رود یعنی کسی که با امور به ظاهر زیبا تمام مردم دنیا را فریب دهد و شیفته ی خود کند. در روایات اسلامی آمده سالها قبل از ظهور یک جریان شیطانی  که البته رهبری با نام دجال هم دارد بر تمام دنیا حاکم می شود و کل سرنوشت و زندگی مردم دنیا را در اختیار خود می گیرد پیامبر اسلام در این مورد می فرماید:  هیچ پیامبری نبوده مگر اینکه امت خود را  از فتنه و فریب دجال در آخر زمان بیم داده ولی من چیزی (نشانه ای در مورد دجال) می گویم که هیچ پیامبری تا کنون نگفته بدانید او یک چشم دارد  و حال ما بعد از ۱۴۰۰ سال مشاهده می کنیم این نشانه ی تک چشم  در اکثر نقاط عمده و پراهمیت  تجاری ، نظامی، فرهنگی و دیگر نقاط دنیا به وضوح دیده می شود . حتی بر بالای برخی از ورودی های مترو در کشور خودمان و این نشان می دهد این سیستم شیطانی تسلط خود را بر تمام دنیا کامل کرده .  امام علی ع در مورد دجال می فرماید: دجال از مادری یهودی به دنیا می آید.  این سخن امام معنی کنایی دارد یعنی زیر بنای تفکر دجال تفکر قشر فاسد قوم یهود یا همان صهیونیسم بین الملل است یعنی تمام سران عمده و مشاوران سطح بالای این سیستم حاکمیت مرموز دنیا یهودی صهیونیسم  می باشند . البته اشتباه برداشت نشود این به معنی یهودی ستیزی نمی باشد بلکه مقصود همان قشر فاسد و بسیار قدرت طلب و برتری جوی یهود است که در قرآن نیز به شدت از آنها انتقاد شده نه عامه ی قوم یهود که انسانهای خیلی خوب و دانشمندان بزرگی چون انیشتین نیز داشته اند.. حال به اثبات این جریان شیطانی و حاکمیت آن بر دنیا می پردازیم چون  مسلم است دجال دشمن قسم خورده ی مهدی موعود و حضرت مسیح در آخر زمان می باشد و برای مقابله با او باید اورا بدرستی شناخت . در توضیح این امر باید گفت : که یک روشنفکر و محقق متعهد و مسیحی غربی به نام دکتر جان کلمن برای روشنگری و افشاگری بر علیه این سیستم شیطانی حاکم بر دنیا کتابی نوشته با نام   کمیته ی ۳۰۰ کانون توطئه های جهانی   در  مقدمه ی این کتاب نویسنده با قلمی شیوا و ادبی می نویسد که من قبلا افسر ارشد اطلاعاتی سرویس جاسوسی انگلیس  ام ای  سیکس  در یکی از کشورهای آفریقایی بودم یک زمانی بنا بر اعتمادی که به من داشتند اسناد طبقه بندی شده ای  از این سازمان در  اختیار من قرار دادند تا آنها را مرتب کنم  ومن بنا برکنجکاوی برخلاف انتظار آنها شروع به  مطالعه ی آنها نمودم وقتی همه ی آنها را مطالعه نمودم  هم به شدت خشمگین و هم بسیاری نادم و پشیمان شدم که چرا من باید برای سازمانی کار کنم که بر علیه همه ی کشورها و ملت‌های دنیا در حال توطئه و طراحی نقشه های شیطانی است  تا بشریت را به نابودی بکشاند. و از آن زمان تصمیم گرفتم با این سازمان همکاری نکنم و بر علیه آنها شروع به افشاگری کنم و البته آنها نیز مشکلات فراوانی برای من و خانواده ام  به وجود آوردند و زیان‌های  مالی و حیثیتی زیادی به من وارد کردند ولی من از راه خود منصرف نشدم . به هرحال این شخص متعهد و روشنفکر و باسواد که اتفاقا اعتقادت دینی و مسیحی عمیقی هم  دارد  کتاب های زیادی بر علیه این  تشکیلات شیطانی  به نام کمیته ی سیصد می نویسد  و تعداد تألیفات او در این مورد به بیش از بیست تالیف می رسد واز مشهورترین این کتاب‌ها    کتاب بسیار ارزشمند    کمیته ی ۳۰۰ کانون توطئه های  جهانی       است  در این کتاب دکتر توضیح می دهد که از حدود ۱۵۰ سال پیش یک تشکیلات عریض و طویل شیطانی  با درآمد نامشروع  قاچاق عمده ی مواد مخدر در دنیا شکل گرفته  که در  تمام  مراکز عمده ی سیاسی  نظامی و مالی و شرکت های بزرگ نفتی و رسانه های بزرگ و معتبر و فضای مجازی با  ثروت کلان خود نفوذ کرده و عملا با سرویس های جاسوسی در  سراسر دنیا  اختیار تمام حاکمیت های دنیا را به دست گرفته از قدرت های بزرگ چون آمریکا و انگلیس و روسیه و چین گرفته  تا کشورهای کوچک چون کشورهای خاورمیانه . و هدف این تشکیلات شیطانی نیز تسلط کامل بر دنیا و تشکیل حکومت واحد جهانی است . این سیستم در رسانه های رسمی با عناوین نظم نوین جهانی و یا سیاست جهانی شدن شناخته می شود .  و برای اجرای نقشه های شیطانی خود تمام کودتا و انقلابات ساختگی و جنگها ی منطقه ای و بین المللی را خود ایجاد و مدیریت می کند و ایجاد و تولید ویروس‌های  خطرناک چون کرونا نیز کار این تشکیلات مرموز شیطانی برای کنترل جمعیت دنیاست و نفوذ در حاکمیت های دنیا را و تعیین یا حذف مهره های کلیدی آنها را از طریق سرویس های جاسوسی در تمام کشورها که زیر نظر سرویس جاسوسی انگلیس یا   ام ای سیکس می باشد  انجام می دهد و این سرویس جاسوسی هم زیر نظر تشکیلاتی مخفی با نام باشگاه رم و این باشگاه نیز زیر نظر کمیته ی ۳۱۳ نفر ه از ثروتمند ترین و با نفوذترین خانواده های دنیا می باشند که اکثرا نیز یهودی صهیونیست می باشند و به این ترتیب پیش گویی قرآن کریم  در مورد قشر فاسد یهود در سوره اسرا یا بنی اسرائیل تحقق یافته که :  ای بنی اسرائیل شما دوبار در زمین فساد و برتری جویی بزرگی می کنید ...  به هرحال اینجا روشن می شود  که دقیقا مقصود از دجال آخر زمان در زمان ما همین کمیته ی ۳۰۰ نفره می باشد  که زیر نظر مستقیم   شیطان بر دنیا حاکمیت پیدا کرده  و جهان را به فساد و تباهی کشانده و پر از ظلم و جور کرده  و چرا تعداد  یاران امام زمان که البته مشاوران و وزرای اوهستند دقیقا ۳۱۳ نفر در روایات ذکر شده.  بهر حال برای روشنگری بیشتر این کتاب  بسیار ارزشمند که در تمام دنیا نیز اکنون انتشار آن ممنوع شده در اختیار طالبان حقیقت قرار می گیرد تا منتظران حقیقی در تمام کشورها و از جمله خاورمیانه نمایندگان دجال جهانی را که دهه هاست بر جان و مال و ناموس آنها تسلط پیدا کرده بشناسند و با شناخت صحیح مهدی موعود در زمان ما  و رهبری مستقیم  او آماده ی یک قیام جهانی  بر علیه این تشکیلات شیطانی در سراسر دنیا باشند.   به امید آن روز

 با کمال تاسف وقتی در مورد مهدی موعود سخن می آید نه تنها عامه ی مومنان بلکه خواص و اهل اندیشه و اهل مطالعه و یا به اصطلاح اهل تحقیق و نخبگان فکری و فرهنگی ما خیلی زود از این نقطه شروع به صحبت در مورد وی می کنند که گویی واقعا او را از ابتدا با اصل و نسب صحیح می شناسند و بلافاصله می گویند   می دانیم که مهدی موعود فرزند بلافصل امام حسن عسکری است و بعد سخنان دیگرشان را بلافاصله در مورد او ادامه می دهند در حالی که این افراد درست مانند مردم عامی زمان سقراط حکیم می باشند که در مورد کلمات و اصطلاحاتی سخن می گفتند که معنی صحیح آنها را نمی دانستند مثلا می گفتند عدالت . ولی معنی صحیح و فلسفی عدالت را نمی دانستند و سقراط با پرسشهای مکرر فلسفی به آنها تفهیم می کرد که آنها هیچ چیز از مفهوم عدالت نمی دانند  در مورد شناخت مهدی موعود عج نیز درست وضع به همین منوال است اکثر مردم و گاه نخبگان فرهنگی چنان در مورد مهدی موعود سخن می رانند که گویی واقعا وی را آنچنانکه هست می شناسند در حالی که خداوند در مورد مهدی موعود در شب معراج به پیامبر اسلام ص می فرماید : که او سری از اسرار من است  و این گروه نمی دانند که سر خدا را نمی توان به این راحتی و با گوش کردن به نظرات چند نفر بر منبر و در یک کتاب به آسانی شناخت   بیهوده نیست که خود پیامبر اسلام در مورد شناخت امام می فرماید : هرکس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده و یا در روایات اهل بیت فراوان آمده که سعی کن اول امام زمانت را بشناسی چون آنها نیک واقف بودند که شناخت امام زمان کاری چندان آسان نیست و نیاز به تحقیق و مجاهده ی علمی و عملی بسیار دارد دلیل دیگر این امر ندای آسمانی در زمان ظهور است که با این ندای آسمانی مهدی موعود حقیقی به مردم از طرف خدا معرفی می شود و این نشان می دهد که حتی تا آن زمان همه ی مردم امام زمان خود را نمی شناسند در حالی که او بصورت جوانی معمولی بین آنها سالها زندگی  می کند .  بزرگترین انحراف در شناخت مهدی موعود        این انحراف از آنجاست که عامه ی مردم گمان می کنند  که  مهدی موعود   فرزند بلافصل امام حسن عسکری ع است در حالی که اگر در روایات صحیح اهل بیت و اهل سنت که غالبا از پیامبر نقل شده اند دقیق شویم و بتوانیم روایات جعلی را در این مورد به کناری بزنیم خواهیم دید که مهدی موعود حقیقی  فرزند بلافصل امام حسن عسکری  ع نیست بلکه از نوادگان امام حسن مجتبی ع است که در زمان ما به دنیا می آید و البته بر طبق دلایل قطعی اکنون چند دهه است به دنیا آمده و اکنون در میان ماست ولی شخصیت مهدوی و مقام والای معنوی وی و حتی سیادت و ملیت و مکان زندگی و قشر اجتماعی وی نه تنها برای عامه ی مردم بلکه حتی برای خانواده و خویشاوندان و اهل عیالش ناشناخته مانده  چون اراده ی الهی برناشناخته ماندن این امر تا وقت مقررقرار گرفته و البته انحرافات مهدویت و احادیث جعلی نیز در این مورد بی تاثیر نبوده  در کتابی که در مورد شناخت مهدی موعود حقیقی تالیف شده   سعی شده تا حد زیادی موانع شناخت مهدی موعود عج در زمان ما بر طرف شود و یک تصویر درست و حقیقی در مورد این شخصیت آسمانی ارائه شود در واقع عامل و مانع اصلی عدم ظهور و یا به تعبیر بهتر قیام قائم آل محمد عج عدم شناخت صحیح وی می باشد چون تا زمانی که عامه ی مردم شناخت انحرافی و غلط از شخصیت مهدی موعود واقعی داشته باشند ظهور و قیام او نیز غیر ممکن است چون مردم منتظر ظهور مهدی  موعود ی هستند که حقیقت ندارد و تصویر دیگری از مهدی موعود حقیقی در ذهن دارند  و با این اوصاف اگر مهدی موعود حقیقی ظهور و قیام کند عامه ی مردم اورا نمی شناسند تا اورا یاری کنند بلکه به عکس او را به عنوان یک شخص فاسق و فاسد و شورشی تشخیص می دهند که قصد ایجاد فتنه انگیزی  و  جنگ و خونریزی و هرج و مرج در جامعه ی اسلامی دارد و از این جهت نه تنها اورا یاری نمی کنند بلکه با او به جنگ و جدال برمی خیزند  چون موانع زیادی برای شناخت او وجود دارد بیشتر این موانع هم با مطالعه و پژوهش در روایات صحیح مهدویت قابل رفع است و با کمال تاسف اکثریت مردم هم که در جوامع اسلامی اهل تحقیق که بماند حتی اهل مطالعه ی ساده و گذرا هم نیستند ولی یکی دیگر از راههای رفع موانع شناخت مهدی موعود عج روشنگری در شبکه های اجتماعی و فضای مجازی می باشد که با کمال خوشوقتی باید گفت که اکثریت مردم امروزه اهل فضای مجازی می باشند و این یک فرصت برای ایجاد روشنگری در این مورد می باشد.  با کمال تاسف  البته ایادی دجال و شیطان که دشمنان اصلی مهدی موعود می باشند و با سرویس های جاسوسی خود کاملا در حاکمیتهای جوامع مسلمان خاورمیانه و دنیا نفوذ دارند و نفوذ آنها تا حدی است که تمام مهره های رده اول حاکمیتی را در این کشورها را خود تعیین و به قدرت می رسانند و به نوعی به استعمار و کنترل نامحسوس کشورهای مسلمان و البته تمام دنیا در صد سال اخیر دست پیدا کرده اند تا حد زیادی و البته نه کامل مهدی موعود حقیقی را بهتر از عامه ی مسلمین می شناسند   آنها شاید فقط زمان و مکان دقیق قیام وی را نمی دانند ولی بیشتر مشخصات حقیقی وی را با کمک الهامات شیطانی می شناسند اتفاقا این ایادی شیطان به کمک نفوذی که در کشورهای مسلمان دارند سعی می کنند با کمک مزدوران داخلی خود و شیادان دینی وابسته به خود تصویری غلط و انحرافی در مورد شناخت مهدی موعود به مردم ارائه بدهند تا مردم اورا به درستی نشناسند و اورا یاری نرسانند و اورا در قیام ناکام کنند بنابراین در داخل کشورهای اسلامی به کمک نفوذ و اشرافی که بر حکومتها و سرویس های اطلاعاتی این کشورها دارند فقط همیشه تریبون و منابر و کرسی های دانشگاهی را در اختیار کسانی می گذارند که تصویر غلط و انحرافی در مورد شخصیت مهدی موعود حقیقی به مردم نشان می دهند و به روشنگران متعهد حقیقی اجازه ی چنین کاری نمی دهند که شناخت درست و حقیقی در مورد منجی موعود در اختیار مردم بگذارند در نتیجه این ایادی شیطان  تا حدی خوشحالند که به مردم مسلمان  مهدی موعود  موهوم و دروغینی معرفی می کنند که آنها منتظر او باشند و طبعا چنین مهدی  دروغینی نیز هیچگاه ظهور نمی کند و به این صورت خطر  با کمک‌ناآگاهی خود مسلمین برای همیشه برای شیطان و دجال زمان از بین می رود ولی خبر بد برای آنها   در این جاست که فضای مجازی تا حدزیادی این نقشه ی آنها را نیز نقش برآب می کند چون بیشتر مردم به این روشنگری ها در فضای مجازی   دستیابی دارند.