نهضت سید حسنی در گیلان

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

طبقه بندی موضوعی

۲۰۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مهدویت» ثبت شده است

پرسشی که همواره ذهن اهل ایمان را به خود مشغول داشته در  مورد خدا این بوده که آیا می توان خداوند را با چشم ظاهر دید یاخیر؟ در  این مورد قرآن کریم به صراحت خطاب به حضرت موسی که خود و قومش خواستار دیدن خدا با چشم ظاهر بودند آمده که : لن ترانی...یعنی ( ای موسی) هرگز مرا نخواهی دید. و در عربی  حرف  لن  حرف  نفی ابد است یعنی هیچگاه مرا ( نه در  دنیا و نه در اخرت) نخواهی دید. از سوی دیگر  در برخی آیات قرآن بیان می دارد که مؤمنان در روز قیامت به سوی پروردگارشان نگاه می کنند ( الی ربها ناظره)  با توجه به اینکه خداوند در آیه ی قبلی به حضرت موسی می فرماید : هیچگاه مرا (نه در دنیا و نه در اخرت) نخواهی دید پس مقصود از این آیه که مؤمنان در روز قیامت به سوی خدا نگاه می کنند نیز دیدن ظاهری نیست بلکه این نگاه و دیدن به معنی توجه  به سوی رحمت خداست نه دیدن ظاهری . اصولا باید توجه داشت خدا توانایی نشان دادن خود را به بشر دارد چون خدا بر هرکاری قادر است ولی بشر و ظرفیت وجودی او هیچگاه توان و تحمل دیدن خدا را با چشم ظاهر ندارد چون در داستان دیدن خدا بر  روی کوه  طور  از طرف موسی و یاران او خدا به حصرت موسی فرمود : مرا هیچگاه نخواهی دید ولیکن به کوه نگاه کن اگر کوه با آن عظمت و استواری و بزرگی توان و تحمل دیدن مرا داشت  تو هم می توانی ببینی و وقتی خداوند در لحظه ای بسیار اندک بر کوه تجلی کرد ( خودراآشکارا نشان داد) کوه از شدت آن تجلی از هم پاشید و پاره پاره شد و حضرت موسی بیهوش به سویی افتاد و همراهانش همه یکدفعه مردند. یعنی خدا توانایی نشان دادن خود را به کوه داشت ولی کوه تحمل تجلی اورا نداشت . پس موضوع اینجا عدم توانایی خدا در تجلی خود به بشر نیست مسئله عدم توانایی و ظرفیت  و تحمل بشر برای دیدن خدا با چشم ظاهر است . با این حال خداوند در آیاتی دیگر می فرماید : مؤمنان خدا را ملاقات می کنند . فمن کان یرجوا لقا ربه  فلیعمل عملا صالحا...پس هر کس امید به لقای ( دیدار) الهی دارد پس باید عمل صالح انجام دهد... در اینجا مقصود از لقا یا دیدار نیز لقا یا دیدار ظاهری نیست بلکه دیدار و لقای شهودی خداوند است. دیدار شهودی خدا امکان دارد چون دیدار یا لقای شهودی با دیدار ظاهری با چشم فرق اساسی دارد دیدار یا لقای شهودی دیدار خدا و حس کردن او با قلب و روح است نه چشم ظاهری و این امر  نیز امکان دارد چون روح انسانی پرتوی از روح الهی و دمیده و نفخه ی روح الهی است بنابراین می توان با روح انسان که نفخه ی روح الهی است خداوند را شهود و ملاقات و حس کرد برای همین از امام علی پرسیدند ؟ آیا خدایت را دیده ای ؟ فرمود آری. من خدا نادیده را نمی پرستم. خدا را با چشم ظاهر نمی توان دید ولی با چشم باطنی و با قدرت ایمان می توان اورا دید و حس کرد. و باز پرسیدند خدا را به چه وسیله شناختی و دیدی ؟ فرمود خدا را با خود خدا شناختم و دیدم . مقصود امام این بود که خدا را با روح خودم که نفخه ی روح الهی است شناختم و دیدم . بنابراین اگر  انسانی ایمانش به خدا زیاد شود در هر نماز و ذکری خداوند را با روح خود شهود و حس خواهد کرد. لقای الهی مانند دیدار پسر نابینا ی مادرزاد با پدر خویش است . این کودک درست است از روز اول پدر خویش را با چشم ظاهری ندیده ولی وقتی در آغوش او می نشیند به نوعی اورا حس می کند . این نوع دیدار و لقا بسیار شبیه به دیدار شهودی خداوند می باشد.   سلام بر کسی که پیرو هدایت شود

یکی از سنت های خدا که در قرآن ذکر شده سنت خشم و انتقام از ستمکاران و جنایتکاران می باشد. خداوند در اوایل سوره ی آل عمران می فرماید: کسانی که نسبت به آیات و نشانه های خدا ناسپاسی کردند برای آنها عذابی شدید می باشد و خدا عزیز و  انتقامجو می باشد. بعد در ادامه ی همان سوره داستان حضرات ذکریا و مریم  و به دنیا آمدن یحیی و مسیح و رفتار و جنایات بزرگان یهود را با این خانواده های مقدس و تهمت‌های آنها را به حضرت مریم و ذکریا و جنایات دیگر را ذکر می کند و می دانیم که حضرت ذکریا و یحیی با دسیسه و دشمنی همین قشر فاسد یهود به شهادت می رسند و آنها حتی قصد جان حضرت مسیح را نیز کردند ولی خداوند جان اورا نجات داد. پس معلوم می شود که مقصود خداوند از ناسپاسی با نشانه ها و آیات الهی در اوایل سوره ی آل عمران این حضرات و پیامبران بودند که بنی اسرائیل به جای یاری آنها با آنها دشمنی کردند و و برخی آنها را به ناحق به قتل رساندند و خداوند نیز چون به این نشانه ها ی خدا ناسپاسی کردند انتقام سختی از قوم بنی اسرائیل در طول تاریخ تا زمان حال گرفت . در زمان قدیم که این انتقام به صورت حمله ی اقوام دیگر به پایتخت آنها یعنی اورشلیم و قتل و غارت و اسارت آنها بود بطوری که در طی چند قرن اکثر یهودیان با این حملات از سرزمین خود در سراسر جهان آواره و پراکنده  شدند و در زمان معاصر نیز  پیدایش نازیسم و حاکمیت هیتلری و قتل عام گسترده ی یهودیان را در اروپا می توان نمود کامل این انتقام الهی دانست . چون خداوند بارها در قرآن بیان کرده ما برخی از ظالمان را با برخی دیگر دفع می کنیم تااز فساد و تباهی زمین جلوگیری کنیم. این از انتقام خدا از بنی اسرائیل که در قرآن ذکر شده . ولی باید تذکر داد . این سنت انتقام الهی در بین جامعه ی اسلامی نیز به دلایلی از سالیان دور  و صدر اسلام مخصوصا  دوران معاصر در حال اجرا می باشد چون به فرموده ی پیامبر اسلام ص سنت‌های خدا در قوم بنی اسرائیل نعل به نعل و به همان شیوه در امت اسلامی نیز اجرا خواهد شد و یکی ازین سنت ها سنت انتقام و خشم الهی است . چون در امت اسلامی نیز با کمال تاسف همان اشتباهات بنی اسرائیل و ظلم‌ها و ستمهای آنها حتی با شدت بیشتر در حق اولیای الهی و به خصوص خاندان پیامبر اسلام ص تکرار گردید . به تاریخ صدر اسلام کمی توجه و دقت کنید .  خلیفه ی دوم و سوم که مورد احترام اهل سنت بودند به طرز فجیعی توسط خود مسلمین به قتل رسیدند.  امام علی ع و فرزندان و نوادگانش بخصوص در واقعه ی کربلا به طرز فجیع و بی رحمانه ای تماما ظالمانه و به ناحق به شهادت رسیدند . بعد از واقعه ی کربلا نیز اکثر امامان از نسل پیامبر و سادات حسنی و حسینی به شهادت رسیدند و بقیه نیز آواره گردیدند.و مسلما قتل این اولیای الهی توسط مسلمان نمایان انتقام و خشم الهی را در پی دارد چون خداوند وعده ی انتقام را قبلا در قرآن کریم در این مورد داده . برای همین نیز از بعد این جنایات در صدر  اسلام در حق اولیای الهی انتقام الهی نیز بخصوص در عراق که این جنایات صورت گرفته شروع شده امام علی ع صراحتا در نهج البلاغه بعد از ضربت خوردن مردم عراق را نفرین می کند . و بعد از شهادت او انتقام الهی در مدت کمی شروع می شود در واقعه ی حره بعد از شهادت امام حسین و فرزندانش مدینه در حدود سه  روز  توسط سپاهیان شام غارت می شود و مردان آنها به قتل می رسند و به نوامیس آنها تجاوز می شود چون همین مردم مدینه از یاری امام حسین ع در برابر نمایندگان یزید که به مدینه آمدند و  به اجبار می خواستند  از امام  برای یزید بیعت بگیرند و حتی قصد جان امام را داشتند خودداری کردند. بعد از این واقعه نیز در مدت  کمی  شخصی قاتل و خونریز و بی رحم با نام  حجاج بن یوسف به قدرت رسید و  تا توانست به قتل عام آنها پرداخت و اصولا از بعد شهادت اهل بیت پیامبر در شبه جزیره ی حجاز و به خصوص عراق مسلمین روی آرامش و  امنیت ندیدند . اگر در طول تاریخ اسلام توجه  کنید به خصوص در  عراق که محل اصلی ابن جنایات با خاندان پیامبر اسلام بوده بیشتر حاکمان فاسد و جنایتکار و بی رحم حاکمیت داشته اند و نمونه ی بارز آن در  عصر حاضر حاکمبت صدام حسین در  عراق بوده که جنایات او در حق مردم عراق و ایران و کویت و کردستان عراق کاملا مشهود بود و این جز انتقام الهی چه معنایی می تواند داشته باشد ؟ حتی اکنون نیز این انتقام الهی در کشورهای خاورمیانه بخصوص عراق در حال مشاهده است و هنوز  به خصوص عراق و ...روی آرامش ندیده است .

و تنها راه توقف این انتقام الهی نیز رو آوردن مسلمین این منطقه به دستورات الهی مبنی بر دوستی اهل بیت واقعی پیامبر اسلام ص و دوستی و شناخت و یاری آنها و توبه و طلب استغفار از خدا بخاطر جنایاتی است که در طی اعصار گذشته نسبت  به این خاندان روا شده  می باشد و می دانیم که تنها بازمانده ی واقعی اهل بیت پیامبر در زمان ما مهدی موعود عج از نسل پیامبر اسلام می باشد . اگر این شناخت و یاری مهدی موعود عج توسط امت اسلامی صورت بگیرد . چون این امر در جهت خواست الهی که دوستی اهل بیت پیامبر است می باشد  به ناگهان و در مدت کم ورق بر می گردد و خشم و انتقام الهی تبدیل  به رحمت و بخشایش الهی در حق امت می گردد و همزمان با این امر ظهور نیز محقق می شود و یاری و نصرت خدا برای مسلمین بر علیه دشمنان داخلی و خارجی آنها نیز فرا می رسد چون خداوند در قرآن وعده داده که ما مسلما و حتما رسولان خود را یاری می کنیم و می دانیم مهدی موعود مسلما رسول الهی است . واو و پیروان واقعی او  از سوی خدا یاری و بر دشمنان پیروز خواهند شد و حاکمیت کل کره ی زمین بر طبق آیات قرآن به او و پیروانش می رسد . سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

دین حق کتابی است که بصورت هر چند مختصر و موجز مشخصات  دین حق یا دین حقیقی الهی و بدور از تحریفات  را برای طالبان حقایق اسلامی بیان می کند . این کتاب بواسطه ی سید حسنی به طالبان حقیقت عرضه می گردد . هوالذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله ولو کره المشرکون.   اوست ( خدایی) که رسولش را با هدایت ( مهدی) و دین حق ( دین حقیقی و به دور از خرافات بدعت ها) فرستاد تا بر تمام ادیان پیروز شود اگر  چه مشرکین  خوش نداشته باشند.    سلام بر کسی که پیرو  هدایت شود.

 

دانلود کتاب

برخی این بیان امام را که اکنون زمان مناسب قیام نیست را بد برداشت کرده اند و می گویند  پس شما قیام بر  علیه این همه ظلم را جایز نمی دانید و مردم باید به این همه ظلم  راضی باشند و سکوت کنند . در این مورد باید برای رفع ابهام توضیح داد:  این یک برداشت غلط و اشتباه از بیان امام می باشد مقصود  امام این است که اکنون زمان قیام فیزیکی و ریختن به خیابان‌ها و برخورد با نیروهای طاغوتی فرا نرسیده ولی اعتراض بیانی مردم به ظلم موجود و ایجاد  تشکلات پنهان و مستقل از طاغوت برای قیام نهایی و یاری مهدی عج  بسیار نیز لازم و ضروری است و این اعتراضات باعث روشنگری افکار عمومی می شود . پیامبر اسلام در این مورد می فرماید : کلمه ی حق  را در برابر  سلطان یا حاکمیت ستمگر گفتن بزرگترین جهاد است . علت اینکه امام قیام فیزیکی و شورش خیابانی  را فعلا مجاز نمی داند  این است که حاکمیت دجال با نقشه و توطئه های دقیق خودش این شورش های کور را در خیابانها و مجامع عمومی  یا ایجاد می کند و یا  مهندسی و مدیریت می کند تا با این وسیله مجاهدان و مبارزان واقعی از مخفیگاه خود بیرون آیند  و او آنها را با توجه به امکانات وسیع خود شناسایی و دستگیر و   تمام قیامهای واقعی را در آینده عقیم و بدون یاور کند. و به این صورت چون زمان قیام واقعی هنوز  فرا ترسیده امام می خواهد که مبارزان در نقشه ی دجال گرفتار نشوند و جان و نیروهای خود را بیهوده تلف نکنند و این توان و نیرو را برای قیام واقعی و مستقل از دجال و در زمانی   که مناسب است و قیام با حد اقل تلفات و هزینه به پیروزی می رسد نگاه دارند . این قیام هم چون زمانش بسیار نزدیک است امام فرموده اند مردم اندکی دیگر صبر کنند  و جان خویش را در تا زمان مقرر به خطر نیندازند. در قرآن کریم نیز زمان خروج و قیام را زمان خاصی می داند و می فرماید : زمانی که از آسمان صدا و ندایی داده شود ، آن زمان ، زمان خروج است  . و می دانیم در فرهنگ اسلامی و تاریخ اسلام خروج همیشه به معنی قیام است مثلا در تواریخ اسلامی امده: مختار خروج کرد یا ابومسلم خراسانی خروج کرد  یعنی  قیام کردند . در احادیث مهدویت از اهل بیت نیز  در تفسیر این آیه آمده که  مقصود از این صیحه و ندای آسمانی  ندایی است که مهدی را به همراه نام پدرش به مردم معرفی می کند . در حقیقت مهدی عج همانطور که گفتیم بصورت شخصی بسیار گمنام بین مردم زندگی می کند و کسی اورا نمی شناسد و با ندای آسمانی او به مردم بصورت آشکار معرفی می شود و آن زمان است که اکثریت مردم به او ایمان می آورند و او نیز بعد از مدتی اذن و اجازه ی قیام بر علیه حاکمیتهای طاغوتی را در سراسر دنیا صادر می کند . و ابتدا خاورمیانه و بعد سایر نقاط دنیا با قیام از دست حاکمیت های دست نشانده ی دجال رها می شوند و مردم با راهنمایی و روشنگری امام افراد صالح و شایسته از نظر علمی و تخصصی و اخلاقی را در کشور و منطقه ی خود به قدرت می رسانند و مزدوران دجال را شناسایی  و به جزای خویش می رسانند . سلام بر کسی که پیرو هدایت شود .

این یکی از روایات متواتر و مشهور در باب مهدویت است . البته قبلا بیان کردیم قائم چهار مرحله را در طی زندگی پشت سر می گذارد . غیبت ، حضور، ظهور و قیام . در زمان غیبت کسی اورا نمی شناسد و هر چند از  سوی خدا برانگیخته و انتخاب شده جز خودش کسی ازین امر خبر ندارد . در مرحله ی حضور برخی از اعضای خانواده و مومنین خاص اورا کم کم می شناسند و حضور اورا حس می کنند و با وی به نوعی مثلا فضای مجازی در ارتباط مستمر هستند و پیام‌های اورا به مردم می رسانند که در روایات از این مرحله به خورشید پشت ابر تعبیر  شده  که   مانند خورشید پشت ابر به شکلی پرتو هدایت خودرا به مؤمنان می رساند و در مرحله ی سوم یعنی ظهور اشکار او با ندای آسمانی به مردم  و قیامگرانی مثل خراسانی و یمانی و پیروان آنها معرفی می شود .و در مرحله ی آخر پس از چند ماه شناخت او توسط عده ی زیادی از مؤمنان و تصدیق او قیام را بر علیه حاکمیتهای طاغوتی دست نشانده ی دجال شروع می کند . با توجه به ظهور خراسانی و شروع روشنگری های  نهضت سید  حسنی و  وقوع برف و سرمای بی سابقه و شروع زلزله ها در امسال و احتمالا دوسال آینده احتمال ظهور و ندای آسمانی بسیار زیاد هست به خصوص آنکه در یکی دوسال آینده  ماه رمضان هم مصادف با عید نوروز می شود چون در روایات آمده که ظهور قائم همزمان با نوروز ایرانیان نیز می باشد. البته به دلایل و مصالحی نمی شود زمان آن را دقیقا مشخص کرد.

  پیش ازین گفتیم طبق پیشگویی کتاب آسمانی روشنگر (فرقان) در آینده ی نه چندان دور آمریکا با دستور مستقیم کمیته ی ۳۰۰ یا دجال جهانی از جنوب و خلیج فارس به ایران حمله ور می شود و سپاه با تمام قوا به مقابله بر می خیزد ولی به شدت شکست می خورد و دچار تلفات انسانی فراوان می شود . اما هدف اصلی حمله ی آمریکا به خصوص از جنوب به ایران  چیست ؟ چرا مثلا از شمال که دارای پایگاههای نطامی در کشورهای اطراف است این کار را انجام نمی دهد و فقط از جنوب و خلیج فارس به ایران حمله می کند . چون هدف از این هجوم بیشتر تحقق اهداف سیاسی دجال در ایران است. چون دجال یه خوبی دریافته که تاریخ مصرف حاکمیت دست نشانده ی فعلی که در  سال ۵۷ تا ۶۰ جایگزین حاکمیت دست نشانده ی قبلی ( پهلوی) کرده بود به پایان رسیده و واقعا اکثریت مردم چنین حکومتی  را نمی خواهند چون ماموریت این حاکمیت دست نشانده نابودی دین و بی دین کردن مردم ایران  و الیته کشورهای دیگر  خاورمیانه یود  که البته  این حاکمیت شیطانی به بهترین وجه این ماموریت را با کمال تاسف انجام داد و حال دجال احساس می کند زمینه ی مناسب برای  جایگزین کردن آن با حاکمیت  نوکر بعدی فراهم آمده و چنین حاکمیتی مسلما باب طبع دجال نیز می باشد چون سران این حاکمیت بعدی بطور قطع  بی دین و ضد دین می باشند . چون زمینه ی حاکمیت آنها نیز در کشور فراهم شده .چون اکثریت مردم بی دین و بدبین نسبت به دین گردیده اند. توضیح اینکه در خارج از کشور چنداپوزیسیون( حزب مخالف سیاسی خواستار تغییر حاکمیت در داخل) وجود دارند حزب ملیون ، که اعتقادی به دین ندارند. ملی و مذهبیون که دارای اعتقادات ملی و دینی و مذهبی هستند . که این دو حزب اخیر از بازماندگان مشروطه نیز می باشند ولی دیگر حاکمیت ظاهری شاه را حتی به صورت عدم دخالت در سیاست نیز  قبول ندارند . حزب مذهبیون که مسلما دیندار هستند ولی با حاکمیت  اصطکاک و زاویه دارند و مخالف آن هستند و سلطنت طلبان و حامیان شاه زاده رضا پهلوی فرزند شاه سابق که خواستار تجدید حاکمیت پهلوی هستند. دجال این چند گزینه را برای جایگزینی حاکمیت فعلی در  خارج از ایران دارد و مخصوصا بین آنها دارد اختلاف و رقابت ایجاد می کند و هر کدام به دجال قول دهد مراتب نوکری و اجرای سیاست‌هایش را در ایران و منطقه بهتر اجرا کند ، مسلما اورا جایگزین حاکمیت فعلی کند . در این بین شاهزاده رضا پهلوی بیشتر دارد به دور نوکران دجال در خارج یعنی حاکمان آمریکا موس موس و چاپلوسی می کند و احتمال اینکه دجال  پس از حمله به ایران توسط آمریکا  اورا به حاکمیت برساند فراوان است ولی احزاب لائیک و یا بی دین ملی هم شانس بالایی در این مورد دارند. با این حال  در این  راه یک مانع عمده در ایران وجود دارد و آن نیز بدنه و نیروهابی رده پایین سپاه می باشند که اکثریت آنها انسانهای مومن به اسلام و مهدویت اما ساده لوح و فاقد بینش سیاسی و مذهبی می باشند و مسلما با حاکمیت دست نشانده ی دجال آن هم از نوع پهلوی و یا ملیون بی دین به شدت مخالف هستند . بنابراین این بدنه ی مومن سپاه که مزاحم این هدف دجال است باید به نوعی نابود شود الیته سخن با بدنه و رده های پایین سپاه هستند فرماندهان رده بالای   پایتخت نشین که با آخوندهای نوکر دجال هم کاسه هستند که همه مزدور دجال هستند. به هر حال دجال برای اینکه این بدنه ی مومن را نابود کند درست از جنوب و خلیج فارس به ارتش آمریکا دستور می دهد که قبل از اینکه سید حسنی و خراسانی بتوانند حاکمیت ایران ( بنی عباس دوم یا جمهوری اسلامی ) را ساقط کنند و مهدی را به حاکمیت برسانند به ایران حمله کند در این حال حاکمیت نوکر دجال در ایران به فرماندهان رده بالای سپاه دستور می دهند تمام نیروهای نظامی سپاه را به سواحل خلیج فارس برای مقابله با ارتش آمریکا اعزام کنند و مسلم است ارتش آمریکا که ابرقدرت نظامی است همه را در مدت کمی قتل عام خواهد کرد و با تاسف بسیار چیزی از این بدنه ی مومن نا آگاه باقی نخواهد گذاشت .چرا که مبادا آگاه شوند و به سید حسنی و امام زمان حقیقی ایمان بیاورند و مزاحم اجرای سیاست دجال در ایران و منطقه شوند . در حقیقت در این نقشه ی شوم و کثیف نوکران دجال در ایران  جوانان مومن سپاه را مثل گوشت قربانی  در اختیار ارتش آمریکا قرا  می دهند و آنها نیز  به بدترین شکلی آنها را قربانی می کنند . ولی با این حال هنوز نیز فرصت باقی است و این نیروهای مومن می توانند به نهضت حسنی و خراسانی در شمال و شرق ایران ملحق شوند و خودرا بازیچه و قربانی توطئه ی دجال و مزدوران داخلی آنها ( مانند جنگ ۸ ساله ی ایران و عراق) نکنند .

در این صورت نه تنها حاکمیت مهدی موعود حقیقی را به قدرت می رسانند که کاملا الهی و مستقل از دجال جهانی است  بلکه ارتش آمریکا و دجال نیزکاری از پیش نخواهد برد و به زودی با تأییدات الهی و امدادهای غیبی و فشار افکار عمومی در دنیا و خود امریکا مجبور به عقب نشینی از ایران و خاورمیانه خواهد شد . بنابراین نیروهای مومن و روشنفکر  به مهدویت در سپاه و ارتش و دیگر نیروهای نظامی و انتظامی بهتر است با روشنگری های مستمر این بدنه ی مومن و نا آگاه را از این نقشه ی شوم دجال جهانی و مزدوران داخلی آگاه کنند و آنها را ترغیب کنند که قبل از حمله ی دجال  با نیروهای آمریکایی از جنوب ، محل خدمت خودرا ترک کنند و به نهضت سید حسنی در شمال ایران بپیوندند تا هم بیهوده خویش را در راه اهداف پوچ  و باطل قربانی نکنند  و خود حاکمیت نوکر دجال در ایران را ساقط و دولت مهدوی را بر سر کار بیاورند و هم دیگر حاکمیتهای منطقه ی خاورمیانه و نقاط دیگر جهان را از شر و سلطه ی حاکمیت دجال خارج کنند . در این مقطع بهترین کار روشنگری در بدنه ی این نیروهای نظامی و ایجاد تشکل مخفیانه و مستقل از نوکران رده بالای حاکمیت است و اصلا نیز هراسی ازین کار نداشته باشند جون خداوند یارو یاور آنها در این راه الهی خواهد بود . سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

مومنی آزاده تعریف می کند؛  یه همکار جاسوسی داشتیم مرتب از من جاسوسی می کرد همون سال بخاطر حق جاسوسی دو  قطعا زمین مرغوب بهش دادند و حتی تونست با این پول حرام بادآورده  یه ماشین هیوندا مدل بالا بخره  ادم کثیفی بود بسیار ضد دین بود  می گفت ۵۰ سال دیگه خبری از هیج دینی نیست بهش گفتم بیا باهات شرط می بندم چند سال دیگه دین اسلام حقیقی تمام دنیا حتی اروپا و لندن پایتخت انگلیس رو  فرا می گیره و الان هم روحرفم هستم  .
جالبه اکثر جاسوس هایی که من اطرافم  در محیط کارمی دیدم  ضد دین بودند  در حالی که این حاکمیت ادعا داره برای پیاده کردن اسلام و ظهور مهدی تشکیل شده پس بگو چرا اکثر نیروهای اطلاعاتی و جاسوسی شما از بین بی دینها و اراذل و اوباش انتخاب می شوند . معلومه که حاکمیت شما دست پخت دجاله چون دجال ضد دین و مهدویته.

امام علی ع در مورد ویژگی ها و اقدامات مهدی موعود عج می فرماید:  او ( مهدی) قلعه ها یا دژهای ضلالت و  گمراهی را یکی پس از دیگری فتح می کند و می گشاید.   حال پرسش اینجاست که قلعه های ضلالت و گمراهی آیا با شمشیر یا توپ  و تفنگ و اقدام نظامی قابل فتح و گشایش است یا با روشنگری در زمینه های دینی و مهدویت و رفع  خرافات و ابهامات در عرصه ی دین؟ مسلم است که مقصود امام علی ع از فتح قلعه های ضلالت و گمراهی توسط مهدی همین روشنگری ها ی امام بواسطه ی سید حسنی می باشد .

برخی این ابهام را مطرح کرده اند که خدا در قرآن می فرماید:  من در زمین خلیفه ای قرار می دهم و پیامبر هم می فرماید : مهدی خلیفه الله است . پس شما چگونه می گویید که مردم باید مهدی را به عنوان خلیفه ی الهی انتخاب و یاری کنند و  به قدرت برسانند  و مقام امامت مهدی که از طرف خداست با خلیفه شدن  و حاکم شدن توسط مردم دو امر کاملا جداست و با هم فرق می کند و امامت شان و  مقامی آسمانی است و  خلیفه و حاکم بودن او شان و مقام زمینی و توسط مردم است . در توضیح این ابهام باید گفت:  وقتی خداوند می فرماید : من خلیفه و حاکمی برای زمین قرار  می دهم این تعیین خلیفه از طرف خدا به لحاظ تشریعی ( قانون الهی) است ولی به حاکمیت رسیدن این خلیفه ی الهی یک امر کاملا تکوینی و مثل بسیاری امور دیگر  جنبه ی زمینی دارد مانند اینکه خداوند توسط پیامبران پیشین بشارت داد که آخرین پیامبر می آید و بر دشمنانش پیروز می شود و دین الهی را به مردم ابلاغ می کند ولی زمانی که خدا این پیامبر را فرستاد یاری و به قدرت رسیدن او در برابر کفار امری تکوینی بود که با یاری انبوه مؤمنان محقق گردید . خلیفه الله بودن مهدی نیز در زمین هر چند خواست الهی است ولی تحقق آن توسط ایمان مردم به او و یاری او خواهد بود . به این جهت نیز در قیام مهدی زمانی که خراسانی و یمانی و تعداد بسیاری از مردم  خواستار حاکمیت فقط مهدی شدند ندای آسمانی نیز مهدی را به مردم معرفی می کند. و گرنه درست است خواست خدا در تشریع حاکمیت مهدی است ولی تا مردم در تکوین و کره ی زمین تلاش و حرکتی برای تحقق آن صورت ندهند این خواست خدا در حد تشریع باقی خواهد ماند چون سنت خدا همیشه این بوده که همیشه مردم با خواست خود خواستار حاکمیت الهی و صالحان باشند و اجباری در ابن مورد نباشد و امتحان بشر نیز درست در اجرای همبن سنت الهی است که ارزش پیدا می کند: خداوند در این مورد می فرماید : همانا خدا حال هبچ قومی را تغییر نمی دهد مگر اینکه خود بخواهند تغییر ایجاد کنند.     سلام بر کسی که پیرو هدایت شود

 این یکی از پرسش‌هایی است که برخی مطرح می کنند در این مورد باید گفت : خیر به هیچ وجه لزوما همه ی آنها که جزو بدنه و افراد  رده پایین این نیروها هستند آدمهای فاسد و  دشمن امام مهدی عج نیستند بلکه فرماندهان رده بالای آنها در راس حاکمیت مسلما دست نشانده ی دجال و سرویس های جاسوسی و اطلاعاتی غرب هستند که البته این سرسپردگی خود را از زیر دستان مسلما پنهان می کنند ولی در حقیقت  تمام فرامین آنها و سیاست‌های آنها را در ایران و خاورمیانه به اجرا در  می آورند . دلیل این سخن نیز سخنان چند وقت پیش رئیس  موساد اسرائیل است که در زمان استعفا فاش نمود که من افتخار می کنم که زمانی این پست را ترک می کنم که نفوذی های خودرا تا بالاترین رده های نظامی و حاکمیتی در ایران   بر سر  کار  گذاشته ام . این سخن ریاست موساد برای افراد خبره در مسائل امنیتی و اطلاعاتی خیلی معنا دار و فاجعه بار است .  در حقیقت بدنه و افراد زیر دست سپاه و وزارت اطلاعات به هیج وجه نمی  دانند  که در حقیقت برای دجال جهانی و سیاست‌های او کار می کنند و به اشتباه تصور می کنند که در  خدمت اسلام و حاکمیت اسلامی می باشند بدنه ی سپاه و وزارت اطلاعات در ایران مانند خودروی بی عیب و نقصی است که فرمان آن به دست مزدوران دجال جهانی است و این مزدوران دجال این خودرو را نه برای اهداف خیر و جابه‌جا کردن مسافر به کار می برند بلکه برای زیر کردن مردم آزاده و حق طلب و آدم کشی به کار می برند این است که هر از چندگاهی که تعدادی از فرماندهان  پایین دست این نیروها و یا نیروهای اطلاعاتی آزاده پی به این نقشه های شوم دجال می برند و می خواهند  مخالف این سیاست‌ها عمل کنند بصورت بی‌رحمانه ای با سقوط هواپیما و روش های  مخفی تر دیگر ترور و حذف می شوند . در رده های بالاتر ارتش نیز وضع به همین منوال است بنابراین این نیروهای مخلص و مومن که به آیین پاک اسلام و   معتقد به ظهور مهدی هستند باید خیلی روشنفکر تر و اهل تامل بیشتر باشند و اهل مطالعات تاریخی و مذهبی و سیاسی باشند تا حقایق امور را درست درک کنند و دارای بینش صحیح سیاسی و مذهبی باشند و بدانند که اکنون در چه راهی قدم بر می دارند و در جهت سیاست چه کسانی دارند مال و جان خودرا فدا می کنند ؟ اگر واقعا پیرو امام علی ع هستند که او در این مورد می فرماید : ای کمیل : مومن باید در هر قدمی که در راه دین و خدا بر می دارد نسبت به آن قدم معرفت و شناخت داشته باشد .  مقصود امام این است که اگر انسان در  راه دین بخواهد بدون معرفت و شناخت قدم بر دارد به زودی دچار گمراهی می شود و در راه طاغوت و شیطان قدم بر می دارد . بهتر است این نیروهای مخلص بعد از هدایت و شناخت نقشه های دجال جهانی از راه رفته تا با حال توبه کنند و در راه هدایت و فرامین امام زمان حرکت کنند و در هر پستی که هستند یا استعفا دهند تا در خدمت طاغوت نباشند و یا اگر نیز  مجبور به ادامه ی خدمت باشند ، فقط گوش به فرمان امام زمان باشندو به پیام‌های روشنگرانه ای او توجه کنند و تشکلات مخفی و مستقل از حاکمیت    تشکیل دهند و در  موعد مقرر و قیام فقط به فرمان امام زمان عمل کنند . تا شاید چون شهدای واقعی راه حق عاقبت بخیر  شوند و گذشته ی خودرا پا‌ک و  جبران کنند.  سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.