نهضت سید حسنی در گیلان

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

طبقه بندی موضوعی

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نهضت_خراسانی» ثبت شده است

یکی از پرسشهایی که ممکن است برای برخی مطرح شود این است که آیا سران این حاکمیت در ایران می توانند با تصدیق نهضت حسنی و یا نهضت خراسانی از گذشته ی خویش  توبه کنند و با واگذاری حاکمیت به مهدی موعود حقیقی یاریگر او باشند ، در پاسخ باید گفت : که گرجه سران این حاکمیت نیز در هرصورت انسانند و دارای اختیار آزاد ولی این امر بسیار بعید و غیر ممکن به نظر می رسد چون پیش ازین بیان کردیم که فلسفه ی ایجاد چنین حاکمیتی در ایران و خاورمیانه یک توطئه و نقشه ی از پیش تعیین شده  و حساب شده از سوی دجال جهانی برای موازی سازی و ایجاد مانع عمده برای ظهور مهدی موعود  بوده و سران اصلی و فعلی  آن در حال حاضر از بالاتریت رده ها تا پایین ترین، تمام مزدور و مامور و دست نشانده ی این حاکمیت شیطانی  می باشتد و راهی جز  نوکری و اطاعت محض ازاین حاکمیت شیطانی را ندارند درست است که در  پیش از سال ۵۷ و اوایل   پیروزی  رادمردانی چون استاد مطهری  و مرحوم طالقانی و استاد شریعتی و شهید چمران و مرحوم بازرگان و دیگر رادمردان افراد مسقل و دانشمند و مستقل و متعهدی یودند که قصد داشتند واقعا حاکمیتی برای زمینه سازی ظهور مهدی عج در ایران بوجود آورند ولی دجال جهانی  با مهندسی انقلاب و نفوذ در این حرکت مردم از نفوذ این شخصیتهای برجسته درست استفاده ی ابزاری برای سرنگونی شاه کرد و بعد چون تعهد و میزان نفوذ این شخصیتهای برجسته را می دانست همه ی انها را به نوعی با ترور و راههای دیگر از صحنه ی سیاست محو کرد و مزدوران کنونی خود ر از اوایل دهه ی ۶۰ تا به حال به قدرت رساند و ابقا کرد . بنابراین سران این حاکمیت   درست چون عروسکهای خیمه شب بازی دجال هستند که اختیاری از خود ندارند و در صورتی که حتی یک شب از اجرای سیاست دجال در ایران و منطقه تخلف کنند همان یک شبه انها را از صحنه ی سیاست در کشور حدف می کندو ترور شخصیتهای برجسته در چند دهه ی گذشته  چون مرحوم ستاری و کاظمی و حتی این اواخر سردار سلیمانی  در ادامه ی همین سیاست دجال در ایران می باشد . بهر حال خفقان موجود در کشور و در تمام دنیا که نتیجه ی سیاست دجال جهانی است خیلی  وخیمتر از این مسائل است . بنابراین اگر شخصیتی  برجسته از این حاکمیت توبه کند و بخواهد به نهصت خراسانی و سید حسنی بپیوندد نخست باید از جان خود دست بشوید و یا بسیار مخفی و زیرکانه عمل کند و از استفاده از رسانه های ارتباط جمعی تا مدتی دوری کند چون تماما توسط دجال جهانی رصد و کنترل می شوند. سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

در مباحث پیشین در مورد سادات دروغین و بنی عباس دوم مفصلا بحث شد.. و اما پرسشی که مطرح می شود این است که پس سادات راستین از نسل پیامبر در عصر حاضر چه کسانی می توانند باشند  ؟ در این مورد باید گفت شیطان و ایادی شیطانی علاوه بر اینکه در طول تاریخ سعی و تلاش داشتند تا اسلام و دین را با ایجاد خرافات و بدعتها بدنام کردند در مورد خاندان و ذریه ی پیامبر ص نیز درست همین تلاش مضاعف را داشته و دارند که آنها را در بین مردم بدنام کنند. که یکی ازین نقشه ها ایجاد سادات دروغین در طول تاریخ و به حکومت رساندن بنی عباس دوم  در عصر حاضر در ایران با نام اسلام و نسبت دادن دروغین سید و از نسل پیامبر بودن آنها می باشد تا هر ظلمی را که به مردم مرتکب شوند به پای اسلام و خاندان  پیامبر بریزند و مردم را از دین و خاندان راستین پیامبر بدبین کنند . هر چند هنوز هم به توفیق کامل در این کار در مورد خاندان پیامبر نرسیده اند و هنوز با تمام جنایاتی که بنی عباس دوم با نام سادات نسبت به مردم مرتکب می شوند مردم مومن و آزاده  به سادات راستین و نسل پیامبر ص کما کان خوشبین می باشند.. در توضیح سادات راستین از نسل پیامبر اسلام ص باید گفت : که خداوند در قرآن کریم  عیسی ع را که از طرف مادر به حضرت ابراهیم ع می رسد و نه پدر( چون اصولا پدری نداشت ) از نسل و ذریه ی ابراهیم ع  می داند. پس گرچه از  پیامبر اسلام ص فرزند پسری باقی نماند و ذریه و نسل او از دختر وی حضرت فاطمه س باقی ماندند با این حال طبق همان آیات قران و البته سخنان خود پیامبر اسلام ص در این مورد فرزندان از  نسل حضرت زهرا س ذریه ی واقعی پیامبر اسلام محسوب می شوند و شکی در این مورد وجود ندارد. الیته این سادات به دو شاخه ی اصلی تقسیم می شوند سادات حسنی که از نسل امام حسن مجتبی ع و سادات حسینی که از نسل امام حسین ع باقی ماندند . برخی فرزندان دیگر امام علی ع را که از همسران دیگر او باقی ماندند مانند محمد حنفیه را نیز جزو سادات می دانند و انها را سادات علوی می دانند که البته در واقع باید گفت اینها سادات واقعی از نسل پیامبر اسلام ص محسوب نمی شوند. و سادات واقعی  باید از نسل دختر پیامبر اسلام باشند که همان سادات حسنی و حسینی می باشند . و اما چون شیطان و ایادی شیطانی از پیامبر اسلام و ذریه ی واقعی او کینه ی دیرینه در دل داشتند بیشتر این سادات را در واقعه ی کربلا با توطئه ای از پیش تعیین شده  قتل عام و به شهادت رساندند و تنها از واقعه ی کربلا امام سجاد ع از نسل امام حسین به علت بیماری و عدم حضور در جنگ زنده ماند و حسن مثنی ( دوم) از نسل امام حسن مجتبی ع زنده باقی ماند که شرح ان در تاریخ به این صورت آمده که حسن مثنی جوانی بین ۱۹تا ۲۰ ساله بود که در واقعه ی کربلا برای دفاع از عمویش امام حسین با لشکر یزید جنگید و دچار زخمها و جراحات زیادی شد و به حالت بیهوش پیکرش در بین پیکر دیگر شهدا باقی ماند و زمانی که لشکر عمر سعد قصد داشتند بعد از شهادت امام حسین ع سر از پیکر شهدا جدا کنند متوجه شدند که حسن مثنی هنوز زنده است ولی تقدیر چنین بود که تعدادی از دایی های حسن مثنی  و خویشاوندان مادری وی در لشکر عمر سعد بودند و در این حال میانجی گری کردند و از کشته شدن او جلوگیری کردند و اورا به کوفه رساندند و زخمهای وی را مداوا کردند . و اما این حسن مثنی قبل از واقعه ی کربلا با یکی از  از دختران امام حسین ع به نام فاطمه  ازدواج کرده بود و بعدها  از او دارای فرزندانی شده بود و به این صورت نسل پیامبر از سادات حسنی همه از وی باقی ماندند و تا زمان ما ادامه پیدا کردند . این سادات حسنی  در طول تاریخ انسانهای مبارز و حق طلبی بودند و بسیاری از آنها توسط بنی امیه و بنی عباس قتل عام شدند چون مرتبا بر علیه حاکمیت طاغوت قیام می کردند و زیر بار ظلم نمی رفتند . بهر حال این سادات حسنی بعدها مجبور شدتد بخاطر این آزار و اذیتها از طاغوت های زمان از سرزمین خود مهاجرت کنند و بسباری از انها به شرق و ایران مهاجرت کنند . که سادات طباطبایی و شجریان و .. شاخه هایی ازین سادات حسنی در ایران می باشند. وبنا به دلایل مختلف از جمله آزار و اذیتهای طاغوتها و یا شاید دلایل شخصی ، شاخه ای ازین سادات حسنی پس از مهاجرت به ایران و سرزمینهای دیگر سیادت خودرا کتمان کردند ( ما هنوز دلیل واقعی آن را نمی دانیم) و بدین صورت نسلهایی در قرون بعد از آنها بوحود آمدند که  فرزندانشان خود را با عنوان سادات  نمی شناختند و در اول نام خود نیز لفظ سید را بکار نمی بردند و مانند سادات دیگر نیز عمامه و شال سبز و یا سیاه  به سر و  تن نداشتند و درست مانند مردم دیگر لباس می پوشیدند  و هرچند در واقع از سادات اصیل حسنی بودند مردم نیز آنها را با عنوان سادات نمی شناختند و جالب است که بدانید که مهدی موعود عج  در زمان ما از نسل همین سادات گمنام و بی نام و نشان

 

به دنیا آمده و همین امر نیز شناخت اورا برای خواص و عوام بسیار دشوار ساخته البته در این که در این امر حکمتی الهی نهفته است شکی نیست  و شاید دلایل امنیتی در این کار دخیل باشند تا طاغوت زمان و دجال اورا به راحتی تشخیص ندهند و خدا جان وی را برای وقت مقرر حفظ کند. برای همین امام علی ع در حدیثی عجیب و نغز و روشنگر در مورد مهدی ع در آخر زمان می فرماید : وقتی زمان ( قیام و وعده ی ) الهی فرا برسد خداوند شخصی گمنام که اصل و نسب وی ناشناخته است برای اینکار برانگیخته می کند . علت این سخن امام علی ع این است که سیادت مهدی موعود عج تا زمان قیام و ندای اسمانی برای مردم کاملا مخفی است . و علت اینکه با ندای آسمانی با اصل و نسب و نام خود و پدر و اجدادش به مردم معرفی می شود نیز همین   است که مردم به سیادت و فرزند پیامبر بودن او ایمان  بیاورند . چون او تا آن زمان با  عنوان سید در بیت مردم شناخته نمی شود و برای همین نیز پیامبر برای روشنگری به آیندگان بارها متذکر می شود و تاکید می کند که مهدی از فرزندان من است  تا سیادت وی را برای مردم آخر زمان اثبات کند. سلام بر کسی که پیرو هدایت شود

قبلا بیان کردیم که نهضت علامه خراسانی با توجه به روایات صحیح   با توجه به اهداف و مشخصات این نهضت اخیر در افعانستان و آسیای مرکزی  تا حد زیادی بحق می باشد و این خراسانی حرکتی مستقل از  سرویس های جاسوسی دجال غرب و کاملا اصیل و واقعی است.  ولی با کمال تاسف انحرافاتی نیز در فعالیت برخی مبلغان این نهضت دیده می شود که مسلم است ربطی به خود علامه ندارد و احتمال زیاد برخی از این مبلغان ، نفوذی دشمن در نهضت می باشند . ا‌ول اینکه برخی از مبلغان این نهضت برخلاف آیات صریح قرآن که می فرماید :  از نزد خود برای مردم حلال و حرام تعیین نکنید  . با کمال تاسف به نام علامه از نزد خود برای مردم حلال و حرام تازه می تراشند . خب این کار را آخوندهای منحرف و گمراه هم هم اکنون نیز  انجام می دهند  و کتاب می‌نویسند و برخلاف کلام خدا برای مردم حلال و حرام جدید می تراشند. پس این مبلغان با آخوندهای گمراه چه فرقی دارند. دوم آنکه  برخی از این مبلغان وقتی با آنها منطقی صحبت می کنی همه ی نهضت های دیگر را گمراه می دانند   و فقط خود را بحق می دانند در حالی که در روایات صحیح  برخی نهضت های دیگری هم مقارن ظهور بحق معرفی شده اند از جمله نهضت یمانی حقیقی از یمن (نه البته  احمد الحسن بصری کذاب در عراق)   که هدایت یافته ترین قیام معرفی شده و یا نهضت سید حسنی در گیلان  که آن هم نهضتی به حق در روایات معرفی شده . ولی برخی از  مبلغان خراسانی همه را باطل و دروغگو می دانند . سوم آنکه مبلغان خراسانی حاکمیت سیاسی اهل بیت را حاکمیتی اجباری از نزد خدا می دانند  و حقیقت غدیر  را به درستی درک نکرده اند . در حالی که در کتاب مثلث شیطانی  ثابت شده  که امامان خود به این امر معتقد نبودند و امام علی حاکمیت سیاسی و خلیفه شدن خود را امری کاملا زمینی و خواست مردم می داند. و بیان می کند اگر شما مرا خلیفه نمی خواستید من آن را نمی پذیرفتم ولی  یک شان دیگر اهل بیت ع شان امامت است که مقامی کاملا معنوی و آسمانی است و ربطی به مردم ندارد . مبلغان خرآسانی  مانند آخوندها هنوز این دوشان جدای اهل بیت را درست درک نکرده اند و به نوعی به استبداد دینی اعتقاد دارند.

یکی از کسانی که نقش کلیدی در ظهور امان زمان در زمان ما دارد شخصیتی است که اهل بیت با نام خراسانی در روایات ازآن یاد می کنند . خراسانی حقیقتا شخصیت بزرگ و برجسته ای در عصر ظهور می باشد . چون در آن وضعیت خفقان و ظلم طاغوت آخر زمان و سلطه ی دجال بر کل مناطق دنیا و نفوذ در تمام حاکمیتهای دنیا بدون استثنا ، تنها اوست که برای اولین بار استارت زمینه سازی را برای ظهور را می زند. بنابراین شناخت او در عصر حاضر برای منتظران واقعی ظهور اهمیت بسزایی دارد چون تا وی را به درستی نشناسیم نمی توانیم همراه همراه او زمینه ساز واقعی ظهور باشیم چون در این حال راه را به خطا می رویم چون تنها اوست که از سوی اهل بیت به معنی اولین زمینه ساز واقعی معرفی شده و باید در انتخاب چنین شخصی حکمتی باشد . در مرحله ی اول باید بدانیم این شخص باید مقام بلندی پیش خداوند و نزدیکی روحی زیادی به اهل بیت داشته باشد که چنین مسئولیت سنگینی به وی محول شده هرچند در ظاهر انسانی معمولی باشد و ارعایی نداشته باشد . او بطور قطع اسلام شناسی برجسته می باشد و از تمام علمای مسلمان در این امر برجسته تر می باشد تا بتواند در حین زمینه سازی به سوالات شرعی مردم و ابهامات پیش آمده جواب های درست و قانع کننده بدهد . حال مشخصات واقعی این شخصیت برجسته را در روایات پیامبر و اهل بیت او بیان می کنیم : مشخصه ی اول و مهمترین مشخصه ی او این است که او برای به قدرت رسیدن خود فعالیت  و قیام نمی کند بلکه در شعار و عمل تنها برای حاکمیت مهدی موعود عج زمینه چینی می کند چون در روایات به صراحت همین آمده که کار خراسانی فقط زمینه سازی برای حاکمیت مهدی عج است و خود طالب حکومت کردن و رسیدن به قدرت نیست و پس از قیام و پیروزی وقتی مهدی موعود را شناخت قدرت و لشکریانش را در اختیار او قرار می دهد ۲_ مشخصه دوم این است که او قیامگر است  نه حاکم موجود پس مثلا نمی توان کسی را که اکنون حاکمیت یکی از کشورهای اسلامی را در اختیار دارد خراسانی موعود نامید چون خراسانی حاکم نیست بلکه قیامگر بر علیه حاکمیت های غیر مهدوی می باشد ۳_ بر خلاف تبلیغات دروغین موجود در رسانه ها که بیشتر انگیزه های سیاسی در آن مشاهده می شود  او  از نظر نسب هاشمی است ولی سید و از نسل پیامبر اسلام به هیچ وجه نیست بلکه پیامبر اسلام در روایتی متواتر و صحیح می فرماید که خراسانی حقیقی و موعود از نسل جعفربن ابی طالب معروف به جعفر طیار  و برادر امام علی ع است که در جنگ با رومیان در زمان پیامبر اسلام شهید شد. پس از نسل بنی هاشم است ولی قطعا سید  نیست ۴_  بر طبق روایت صحیحی از پیامبر خراسانی  حقیقی کسی است که در ابتدای کار از دست حاکمیت طاغوت مورد تعقیب قرار می گیرد و با خواری و ذلت به کوهستان  مجاور پناهنده و متواری می شود ولی بعد از اینکه یارانی پیدا کرد و مکنت و قدرت پیدا کرد با لشکر و عزت دوباره به وطن خود برای قیام بر می گردد    ۵_ خراسانی موعود همراه یاران خویش بر طبق روایات صحیح اهل بیت از حاکمیت طاغوت زمان می خواهد که حق را ( که همان واگذاری حاکمیت به مهدی موعود عج است ) قبول کند ولی حاکمیت طاغوت یعنی بنی عباس دوم قبول نمی کند و دوبار خواسته ی اورا رد می کند و در این حال خراسانی و یاران او مجبور به حمله و برخورد نظامی با طاغوت می شوند ودیگر درخواست حاکمیت را که مجبور به نرمش و پذیرِش خواست آنها شده است نمی پذیرند و بر علیه حاکمیت طاغوت یعنی بنی عباس دوم  در آخرزمان  می جنگند و به زودی پیروز می  شوند و بلافاصله قدرت را به مهدی موعود که در گیلان و شمال ایران قیام کرده واگذار می کنند.  ۵ _  مکان جغرافیایی قیام خراسانی تمام ایران نیست بلکه طبق روایات در خراسان و شرق ایران است البته در زمان امامان افعانستان و قسمتی از ترکمنستان و  تاجکستان جزو خاک خاک خراسان بزرگ محسوب می شدند و به احتمال قوی قیام خراسانی از یکی ازین مناطق خراسان می باشد و لزوما ابتدا در خراسان ایران نیست ولی بعد دامنه ی قیامش به خراسان ایران و کل ایران کشانده می شود. ۶_ در روایات متواتر آمده خلیفه الله مهدی  عج و تعدادی از یاران او در لشکر خراسانی در مقطعی از قیام حضور دارند . پس خود  امام مهدی ع باید خراسانی واقعی را تایید کند البته این در ابتدای قیام خراسانی نیست  بلکه زمانی است که خراسانی بر بنی عباس دوم پیروز شده و حاکمیت را به مهدی عج واگذار کرده  است.