نهضت سید حسنی در گیلان

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

طبقه بندی موضوعی

۲۷ مطلب با موضوع «دجال» ثبت شده است

یکی از مواردی را که رسانه های مجازی و غیر مجازی دجال در جهان در قالب مصاحبه با برخی مزدوران و روشنفکرنمایان تبلیغ می کنند نشان دادن  این حاکمیت شیطانی به مردم  با عنوان تئوری توطئه  می باشد . حتی در به اصطلاح ویکی پدیا یا دانشنامه ی آزاد نیز نفوذ دجال جهانی را مشاهده می کنیم تا انجا که در این دانش نامه ی مشهور مجازی نیز  عمدا از  لفظ " تئوری توطئه" استفاده می کنند . تا واقعیت این حاکمیت شیطانی را برای عوام و حتی خواص مورد تردید قرار دهند . برخی مزدوران به اصطلاح روشنفکر دجال پارا ازین فراتر نیز می نهند و اصطلاح" توهم توطئه" را مطرح می کنند که دیگر اوج غرض ورزی  و کتمان این حقیقت مسلم است . در پاسخ و رفع ابهام باید گفت که نشانه های حاکمیت دجال بر کل دنیا بسیار زیادتر از آن است که بشود ان را کتمان یا لاپوشانی کرد. شما در نظر بگیرید در صد سال گدشته در هر نقطه ی دنیا بخصوص خاورمیانه هر گاه مردم یک کشور قیام حقیقی و اصیل و خودجوش و مستقل برای ایجاد حاکمیت مردمی کردند ‌. حاکمیت شیطانی دجال بلافاصله دخالت پنهان و یا اشکار نموده و این تلاش و حرکت مردم را ناکام و عقیم باقی گذاشته . در انقلاب مشروطیت در ایران این مردم چه تلاشها و فداکاریها و جان فشانی ها کردند که حاکمیت کشور و قانون گزاری و اجرای قانون توسط وکلا و نمایندگان واقعی و نخبگان این مرز و بوم باشد ولی بلافاصله حاکمیت دجال با دخالت های پنهان و اشکار دیکتاتوری رضاخانی را بر کشور حاکم کرد. در نهضت ملی شدن صنعت نفت با وجود رهبران آزاده ای چون دکتر مصدق و شیر مردان روشنفکری چون شهید دکتر فاطمی مشاور  او سرانجام دجال با طراحی و اجرای کودتا بر علیه دکتر مصدق این نهصت را ناکام باقی گذاشت .  در کشور شیلی در امریکای جنوبی  مردم این کشور با همیاری و فداکاری یکدیگر  النده رئیس  جمهور واقعی خود را به حاکمیت رساندند ولی دجال با دخالت یکی از بازوهای خود یعنی حاکمیت امریکا که ان نیز مزدور دجال بود بر علیه آنها  کودتای خونین نظامی انجام داد و و با قتل النده  ، به جای او دیکتاتور مزدور خود را به حاکمیت رساند. در قاره ی آفریقا نیز همین شیوه ی دجال را در سرکوب حاکمیتهای مردمی می بینیم . نمود اشکار دخالت دجال در حرکت مردم و روشنفکران متعهد در سال ۵۷ بود که چگونه با دخالت در این  قیام حتی پیش از سال ۵۷  در رهبران انقلاب نفوذ کرد واز سال ۵۷ تا سال ۶۰ با یک کودتای خزنده قدرت را از نمایندگان واقعی مردم و نخبگان متعهد گرفت و با ترور و حذف و فراری دادن این نخبگان متعهد قدرت را به مزدوران خود در کشور واگذار کرد و بلافاصله بعد از ان تمام ترورها و بمب گذاری ها به یکباره متوقف شد و تا به امروز از حاکمیت مهره های دستچین خود حمایتهای پنهان می کند و قیامهای اصیل مردمی را سرکوب می کند . یکی دیگر از نشانه های حاکمیت دجال بر  جهان  سیاست و تبلیغات ضد دینی حاکمیتهای وابسته به دجال بر سراسر جهان می باشد. بیشتر حاکمیتهای جهان و دو یا سه قطب ابر قدرت در جهان حاکمیتهایی دارند که مشخصا با دین مخالفت شدید دارند . حاکمیت های بلوک غرب به خصوص امریکا را مشاهده کنید که بیشتر رسانه های وابسته به آنها ضد دین و مروج افکار اباحی گری و لاابالی گری چون سکس و برهنگی و شراب و قمار و  همجنس بازی و مسخره کردن دین می باشند که درست مخالف احکام و دستورات الهی می  باشد. در بلوک شرق نیز مشخصه ی اصلی و اشکار این حاکمیت های کمونیستی ضد دینی بودن انها می باشد ملاحظه کنید که حاکمیت کنونیست چین چه رفتار وحشیانه ای با مسلمانان این کشور دارد . کمونیستها دین را افیون توده ها به مردم معرفی می کنند . در انقلاب کمونیستی شوروی سابق مساجد و کلیساها تیدیل به موزه شدند و دینداران مورد ازار و اذیت قرار گرفتند . خود این دشمنی  واحد با دین و معنویت در حاکمیت های شرق و غرب نشان می دهد که حاکمیت مشترک  بر این حاکمیتها در حقیقت حاکمیت واحد و یکسانی است که همان دجال جهانی می باشد و جالب است که گاهی نقاط مشترک دیگری نیز حاکمیتهای شرق و غرب دارند مثلا نماد حاکمیت انگلیس رنگ قرمز یا سرخ است و نماد حاکمیتهای کمونیستی چون شوروی سابق و چین کمونیست نیز رنگ سرخ است و ارتش  آنها نیز معروف به ارتش سرخ می باشند . در پرچم انگلستان و پرچم آمریکا نیز رنگ قرمز برجسته می باشد و همین رنگ، نماد و نشانه ی حاکمیت دجال بر حاکمیت آنهاست. شاید ازین جهت پیامبر اسلام در یک کلام عجیب و روشنگرانه برای آیندگان فرمود: رنگ سرخ نشانه ی شیطان است. سلام بر کسی که پیرو هدایت شود

یکی از اقدامات شیطانی دجال در سطح جهان  فراگیر کردن و جهان شمول نمودن طرز تفکر و سبک زندگانی شیطانی خویش می باشد . خب بهترین اهرم و وسیله برای این کار رسانه های ارتباط جمعی چون رادیو و تلویزیون  ، صنعت سینما   و اینترنت و ماهواره در سالها و دهه های اخیر می باشد . البته سیستم دجال این چند دهه از صنعتی بی شرمانه تر و روشی دیگر نیز بهره جسته و ان نیز تولید و ترویج فیلمهای پورن  یا سکسی به طور گسترده در سطح جهان می باشد. اگر افراد مسن تر کمی دقت کنند خواهند دید که به خصوص از دهه ی ۷۰ میلادی به بعد  بازار اینگونه فیلمهای پورن  در دنیا بسیار گرم شده و دهه ی ۷۰ میلادی دهه ای بسیار لخت  و سکسی می باشد که البته بعدها ادامه پیدا کرد غالب فیلمهای این دهه  بصورت سیستماتیک و برنامه ریزی شده به اتاق خواب و برهنگی و جام شراب ختم می شد . با اختراع اینترنت و ماهواره   ترویج این فیلمها که هیج حد و مرز اخلاقی را رعایت نمی کردند از این طریق  در سطح دنیا منتشر شد و هیچ خانه و دهکوره ای از آسیبهای آن در امان نماند الیته این سخن به معنی  مخالفت با وجود این دو رسانه یعنی ماهواره و اینترنت نیست بلکه سو استفاده ای که ازین دو رسانه در سطح جهان در راه ترویح ابتذال و انحطاط اخلاقی و فرهنگی می شود مورد نظر می باشد . در این حال چون حاکمیتهای دنیا تماما دست نشانده ی دجال جهانی  می باشند به ترویج این کار کمک فراوانی نمودند . مثلا برخلاف ادعاهای منافقانه ی حاکمیت فعلی ایران در مورد مبارزه  با ماهواره و ابتذال فرهنگی و اخلاقی به  وسبله ی آن ،می بینید که غالب تجهیزات ماهواره ای چون رسیور و ...توسط لنجهای برادران قاچاقچی سپاه وارد کشور می شد چون فرماندهان رده بالای سپاه در کشور نوکر حلقه بگوش دجال جهانی می باشند و باید برای ترویج فرهنگ منحط شیطانی دجال به سخن ارباب خویش گوش کنند وگرنه مقام و منصب  و امتیازات مالی خود را در کشور از دست می دهند . سیستم دجال با صرف هزینه های هنگفت سریالهای ضد اخلاقی در امریکای جنوبی و اخیرا در ترکیه تولید می کند و آنها را دوبله ی فارسی می کند و رایگان از طریق ماهواره و اینترنت در معرض دید خانواده های مسلمان در خاورمیانه قرار می دهد  . سریالهای بی محتوا و ضد اخلاقی  که در مرحله ی اول بنیان خانواده و روابط سالم زناشویی را مورد هدف قرار می دهد و  خیانت کردن زن و شوهر را به هم  حق آنها و امری کاملا عادی و طبیعی جلوه  می دهد. وقتی بنیان خانواده به این صورت متلاشی شد راه برای مفاسد دیگر نیز به راحتی فراهم می شود . به بعضی فیلمهای سرگرم کننده ی بی محتوای این کانالها توجه کنید که چگونه در پایان شام و مهمانی کذایی خود بدون دلیل در مقابل دوربین بطری ویسکی و شراب را باز می کنند و  به سلامتی همدیگر شراب تعارف می کنند . هدف اینکارها  آیا جز اشاعه ی امور ضد اخلاق دینی و مخالفت با دستورات الهی می باشد‌؟ باز برخی می خواهند حاکمیت دجال را بر رسانه های جهانی انکار کنند و این قبیل کارها را طبیعی  جلوه دهند.   سلام بر کسی  که پیرو هدایت شود

 پیش ازین در کتاب نامه ی روشنگر به عنوان یک خبر غیبی بیان شده بود که در آینده ی نه چندان دور نیروهای آمریکایی از جنوب و خلیج فارس به ایران حمله ور می شوند. اکنون با تحرکات جدید و مرموز این نیروها در خلیج فارس و اعزام دو رزم ناو به ابهای این منطقه تا حدی نشانه های صدق و راستین بودن ابن پیش گویی در حال تحقق می باشد . هر چند به دلایل و مصالح الهی زمان این هجوم تعیین نگردیده ولی نشانه هایی از زمان آن مثل همزمان بودن آین واقعه با نزدیکی مرگ اخرین خلیفه ی بنی عباس دوم ( رهبر فعلی حاکمیت ایران) بیان شده.  در قطعی بودن این واقعه جای هیج شک و شبه ای وجود ندارد از آنجا که این نیروها به دستور مستقیم دجال جهانی این حمله رو شروع خواهند کرد ولی باید گفت که دجال جهانی هیچ کاری را بدون طرح و مقدمه و با فاصله ی زمانی اندکی قبل از اقدام به اجرا نمی گذارد. ولی با قاطعیت باید گفت که نقشه و طراحی این هجوم از چند سال پیش ازین دقیقا تهیه شده ولی حاکمیت دجال مترصد و در کمین آن است که این طرح و نقشه را با کمترین هزینه و تلفات برای نیروهای خود به اجرا در آورد چون بهر حال حاکمیت دجال در منطقه ی جنوبی خلیج فارس و حاکمیتهای کشورهای هم پیمان و در حقیقت دست نشانده ی خود منافع اقتصادی  فراوانی دارد و به هیچ وجه نمی خواهد به علت واکنش های تلافی جویانه ی نیروهای ایرانی با موشک های دوربرد به این مراکز اقتصادی و پالایشگاههای نفتی دچار زیان جدی و فراوان گردد . این است که سعی می کند که این هجوم رابا دقت بالایی به سرانجام رساند. هرچند حاکمیت دجال با مهره های فراوانی که در حاکمیت دست نشانده و نیروهای نظامی در ایران دارد  این مشکل را قبلا حل نموده است . نمونه ی این امر را در سقوط رژیم پهلوی و سقوط صدام مشاهده کردیم که چگونه درست در موعد مقرر فرماندهان رده بالای ارتش در دو کشور به حاکمیت خود خیانت کردند و با تبانی با ژنرالهای امریکایی  پشت حاکمیت خود را خالی کردند و از دخالت ارتش در انقلاب جلوگیری کردند و از کشور خارج شدند . خارج شدن و فرار قرباغی از فرماندهان رده بالای ارتش به دستور ژنرال های امریکایی  و اعلام بی طرفی ارتش به نفع انقلابیون را همه هنوز در خاطر دارند. در این هجوم نیز حاکمیت دجال درست به همین شیوه نیروهای نظامی ارتش و سپاه را فلج  خواهد کرد البته این به معنی عدم واکنش نظامی نخواهد بود چون قبلا بیان کردیم هدف هجوم نیروهای امریکایی با دستور دجال نابودی بدنه ی سپاه و نیروهای مومن به مهدویت در رده ی پایین این نیرو و تحقق اهداف سیاسی و جایگزین کردن یک حاکمیت دست نشانده ی دیگر به جای حاکمیت دست نشانده ی فعلی خواهد بود . با این حال اگر مردم مومن به مهدویت هوشیاری خویش را حفظ کنند و با ایجاد تشکلات مخفیانه و مردمی خود حاکمیت فعلی مزدور دجال در ایران را ساقط کنند و به نهضت سید حسنی بپیوندند. این فرصت را از دجال جهانی می گیرند و زمینه ی ظهور را فراهم می آورند. سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

این روزها  شاهد درگیری های مرزی بین مرزبانان ایرانی و طالبان در مرز این دو کشور  می باشیم که تلفات جانی نیز در بر داشته در این بین گاهی مقامات نظامی ایران و سران طالبان برای یکدبگر خط و نشان می دهند و شاخ و شونه می کشند. علت اصلی این امر ظاهرا اختلاف بر حق آب رودخانه ی هیرمند است که سرجشمه ی آن در افعانستان است . اما این ظاهر امر و فقط بهانه ای برای درگیری دو کشور همسایه و مسلمان می باشد و بوی خوبی از نیات پشت پرده  و توطئه آمیز آن به مشام نمی رسد.در تشریح این امر باید از نقشه و توطئه های دجال جهانی برای ایجاد تنش بیهوده بین دو کشور پرده برداشت . قبلا بیان شد که سیاست دجال جهانی برای این منطقه ی خاص از خاورمیانه یعنی کشورهای ایران افعانستان . عراق و سوریه که در روایات مهدویت مناطق قیام و تشکیل حاکمیت مهدوی است ، تضعیف همه جانبه ی این منطقه و کشورهای واقع در ان می باشد. یکی از راههای تضعیف این چند کشور ایجاد حاکمیتهای دست نشانده و دیکتاتور و فاسد ولو با ظاهر جمهوری و مذهبی می باشد . و تمام مهره های ریز و ودرشت حکومتی این چند کشور نیز، مزدور و دست نشانده ی سرویس های جاسوسی دجال جهانی می باشند تا ضمن ویرانی و عقب نگه داشتن این کشورها؛ با این نوکران و مزدوران در مواقعی که دجال لازم می داند بوسیله ی همین مزدوران در راس کار ، این کشورهای مسلمان را به بهانه های مختلف و غیر منطقی وعقلانی به جان هم بیندازد و آنها را با درگیری ها و جنگهای فرسایشی و طولانی از نظر اقتصادی بسیار ضعیف و عقب مانده نگه بدارد. و درگیری حاکمیت ایران و طالبان در افعانستان که هر دو بی شک دست نشانده و مزدور دجال جهانی می باشند در ادامه ی همین سباست شیطانی و جنایتکارانه می باشند . بنابراین وظیفه ی انسانهای نخبه و روشنفکر و متعهد این دو کشور مسلمان است که با روشنگری های سیاسی و فشار به حاکمیتهای دست نشانده از درگیری این دو کشور هر طور شده جلوگیری کنند که در صورت درگیری نظامی بین این دو کشور پیروزی در کار نخواهد بود و دجال مانند جنگ ایران و عراق  با کمک تسلیحاتی و نظامی به هر دو کشور در  موقعیتهای مختلف سعی میکند که طرف پیروزی در این جنگ نباشد و فقط یکی دو دهه دو کشور با درگیری های بیهوده ی نظامی تمام نیروها و منابع انسانی و اقتصادی خویش را در راه اهداف پلید دجال جهانی نابود سازند .  سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

در مقالات قبل در مورد شیوه های نوین ربا در عصر حاضر روشنگری هایی صورت گرفت . در این مقال در مورد خرید و فروش انواع  ارز دیجیتال یا بیتکوین( که البته بیتکوین یکی از ده‌ها نوع ارز دیجیتال یا مشهورترین آنهاست ) و نیز بازار سهام بورس روشنگری می شود . پرسش برای برخی از مؤمنان که به مسائل حلال و حرام بودن کسب خود اهمیت می دهند این است که آیا این نوع کسب یعنی خرید و فروش ارز دیجیتال و یا شرکت در بازار سهام بورس و خرید و فروش سهم ، مشکل و مورد شرعی دارد یا خیر .در این مورد باید گفت ارز دیجیتال و یا بازار سهام بورس مسائلی امروزی و جدید در کسب و فعالیت اقتصادی هستند و در قرآن کریم و روایات به صراحت در این مورد مطالبی بیان نشده . ولی در قرآن کریم آیاتی وجود دارد که یک قاعده ی کلی را برای مسایل کسب  حلال در همه ی زمان‌ها بیان می کند که به نوعی تکلیف مشروع بودن این گونه فعالیت‌های اقتصادی را تا حد زیادی مشخص می کند . مثلا در قرآن کریم آیه ای وجود دارد که می فرماید: و ان لیس للانسان الا ما سعی ... و برای انسان نیست مگر انچا برای وی سعی و تلاش کرده . خب این یک قاعده ی کلی است و شامل خیلی موارد مثلا اعمال خیر می شود ولی می توان گفت این آیه به مسائل کسب و فعالیت اقتصادی هم نظر دارد و مقصود و معنی آن می تواند این باشد که  کسب و درآمدی برای انسان مشروعیت دارد و کاملا حلال است و او صاحب آن است که برای آن تلاش فکری و یا عملی بکار برده. مثلا دانشمند و کاشفی که با فعالیت  فکری خود لامپ برق را اختراع کرده عواید اقتصادی و مالکیت معنوی این اختراع مربوط به اوست و درآمد او از طریق فروش حق اختراع او به شرکت‌های تولیدی کاملا حلال است  . و یا کارگر ساختمانی که با فعالیت جسمی در ساختن یک ساختمان  شرکت می کند درآمد او کاملا مشروع و حلال است . ولی برخی فعالیت‌های اقتصادی نظیر خرید   و با فروش ارز دیجیتال و با خرید و فروش سهام بورس از طریق نرم افزار چندان فعالیت فکری و عملی برای تولید کالا و ارائه ی خدمتی به مردم در آن صورت نمی گیرد و بیشتر شبیه شرط بندی و قمار به شکل نوین است که یک نفر ممکن است مبالغی کلان پول در یک لحطه بدون فعالیت فکری و عملی به دست آورد  و دیگری نیز به همین شیوه ممکن است مبالغ کلانی پول و سرمایه از دست بدهد و درست شبیه به قمار کردن در زمان گذشته است که تنها شیوه ها و ابزار آن جدید و نوین شده ولی شکل و  شیوه ی کار همان به شیوه ی قمار در زمان قدیم است . مثلا در قدیم شیوه ی شرط بندی و قمار با تیرهای چوبین و یا برگه های کاغذی قمار بود ولی در عصر نوین این شیوه بصورت اعداد و ارقامی از  پول و سرمایه در جداولی به صورت نرم افزارهای رایانه ای و در بستر اینترت و فضای مجازی می باشد . که عده ی بسیاری در یک لحظه ممکن است زیان و عده ی بیشماری سود ببرند بدون هیچ تلاش فکری و عملی و ارائه ی خدمت و فروش کالایی به مردم و این به نظر می رسد قمار نیست بلکه پدر جد قماربازی است . علاوه بر آن ،این  شیوه ی کسب درآمد مانند  ربا برای اقتصاد جامعه نیز مسلما زیانبار است و ممکن است سرمایه داران بجای اینکه که سر مایه ی خود را در کارهای تولیدی  که باعث افزایش تولید کالاها و خدمات و شکوفا شدن اقتصاد جامعه است بکار ببرند آن را در این قمار جهانی و بزرگ بیهوده به کار ببرند و آن را نیز در موارد بسیار ببازند و از دست بدهند . و علاوه بر  زیان به خود ، به اقتصاد جامعه نیز بر اثر کمبود تولید کالا و خدمات زیان‌های بسیاری وارد شود. پس احتیاط آن است که مؤمنانی که دغدغه ی کسب درآمد حلال دارند  حتی نزدیک به این نوع کسب قمارگونه  نشوند و فعالیت اقتصادی سالم‌ و مشروعی که باعث تولید کالا و خدمات و کمک به اقتصاد جامعه می کند را شروع کنند تا با کسب حلال  و مشروع به کمال معنوی نیز دست پیدا کنند..  سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

در کتاب فرقان به عنوان یک خبر غیبی به صراحت بیان شده که به زودی آمریکا از خلیج فارس به ایران حمله ور می شود و این هجوم درست مصادف و همزمان با ظهور و قیام مهدی موعود از شمال ایران خواهد بود در این حال مردم ایران به دو گروه تقسیم خواهند شد یک گروه  مهدی عج را تصدیق و گروهی دیگر او ا شدیدا تکذیب می کنند این هجوم در آینده  ی نه چندان دور اتفاق خواهد افتاد یعنی این هجوم اگر ظرف دو سه سال آینده و همزمان با مرگ رهبر فعلی حاکمیت ایران اتفاق بیفتد نیز چندان غیر منتظره نخواهد بود . اما  پرسش اینجاست که چرا آمریکا درست  در این مقطع زمانی به دستور مستقیم دجال یا حاکمیت واحد جهانی  به ایران حمله خواهد کرد و مثلا این هجوم در ده یا بیست سال گذشته صورت نگرفت . در پایان جنگ ایران و عراق که حاکمیت ایران در ضعیفترین حالت خود بود بطوری که نیروهای عراقی دوباره تا نزدیکی های اهواز وارد کشور شده بودند و حتی مجاهدین و طرفداران رجوی نیز هجوم خود را از شمال غرب آغاز کرده بودند پس چرا آمریکا نه تنها در این زمان از خلیج فارس حمله نکرد بلکه حتی به  نیروهای عراقی هم که به پذیرش صلح ایران توجه نمی کردند و بی محابا به کشور هجوم می آوردند اولتیماتوم داد که بیش ازین جلوتر نیایند. و جنگ ایران و عراق متوقف شد .در این مورد باید گفت که تمام حاکمیت ها ی جهانی و ابرقدرتها تحت نفوذ و تسلط کامل دجال یا نظام سلطه ی جهانی هستند  و بدون اجازه و چراغ سبز آن به هیچ وجه اقدام نظامی و یا سیاسی که منجر به تغییر و تحولی در مناطق مختلف جهان شود انجام نمی دهند و از این جهت ارتش و دولت آمریکا نیز به هیچ وجه نمی تواند بدون اذن و اجازه ی این حاکمیت واحد جهانی اقدامی خودسر انجام دهد وگر نه بلافاصله اگر رئیس جمهور آمریکا و یا هر قدرت دیگر در جهان اقدامی برخلاف دستورات و سیاست‌های  جهانی دجال انجام دهد با روشی مانند کندی رییس جمهور اسبق آمریکا یا  حدف و ترور می شود و یا مانند کارتر و ترامپ از ادامه ی ریاست جمهوری آنها در دوره ی دوم جلوگیری می شود اگر چه طرفداران بسیاری هم در کشور داشته باشند. در سایر کشورها هم سیاست دجال درست به همین صورت می باشد توجه  کنید به روند به قدرت رساندن و سقوط صدام و رضا شاه و پسرش و قذافی،  خوب توجه کنید تا حقیقت را در یابید در هر صورت دجال با رهبران و صاحب منصبان در کشورها مانند مهره ی شطرنج بازی می کند برخی را بنابر سیاست‌هایش یک شبه به قدرت می رساند و برخی را یک شبه حذف می کند  و توانایی چنین کاری را هم دارد. واما پرسش اینجاست که علت حمله ی  آمریکا به ایران در این مقطع زمانی مورد اشاره چیست ؟ در توضیح باید گفت : که حاکمیت فعلی ایران از سال سه سال بعد از انقلاب ۵۷ کاملا تحت نفود و تسلط و کنترل دجال جهانی قرار گرفت و سران اصلی و مستقل و متعهد انقلاب چون مرحوم طالقانی و شهید مطهری و بهشتی و رجایی و باهنر و قطب زاده و بازرگان و بنی صدر یا ترور و اعدام شدند یا خانه نشین و زندانی یا تبعید و فراری شدند و دجال از سال ۶۰ مزدوران دست نشانده و بله قربان گوی خود را چون هاشمی رفسنجانی ، ری شهری ،جنتی و دیگران  را حاکم بر کشور و انقلاب کرد و بلافاصله بمب گذاری ها و ترورها متوقف گردید و دجال و سرویس های جاسوسی وابسته به او از روسیه و انگلیس و اسرائیل تمام تلاش خود را برای محافظت از جان مزدوران دست نشانده ی خود در کشور به کار گرفتند و هر گاه خطر و جنبش مستقل مردمی آغاز شد سران آن را شناسایی و نابود کردند . ولی بعد از چهل و اندی سال این نظام سلطه احساس می کند که دیگر نمی تواند  حاکمیت دست نشانده ی خود را در ایران بیش ازین حفظ و ابقا کند چون نارضایتی های مردمی به اوج خود رسیده و عمومی گشته و بیم آن می رود که با انقلابی ناگهانی و عمومی و مستقل از تحریکات دجال مردم حاکمیت را ساقط و صالحان و نخبگان سیاسی و مستقل و متعهد ایرانی را به قدرت برسانند  و این حاکمیت مستقل دیگر نوکر دجال جهانی نباشد از طرفی دجال مشاهده می کند  که بر طبق روایات اسلامی و مهدویت نشانه های ظهور منجی ک حاکمیت جهانی دجال را تهدید می کند نیز   آشکار شده ازین جهت می خواهد پیش دستی کند و قبل از وقوع قیام منجی و انقلاب مستقل مردمی با یک هجوم گسترده حاکمیت دست نشانده ی خودرا که تاریخ مصرف آن گذشته به ظاهر ساقط کند و دوباره یک حاکمیت دست نشانده و نوکر را که قبلا در خارج مرزها آماده کرده مانند لائیک های جمهوری خواه و یا سلطنت طلبان را جایگزین این حاکمیت دست نشانده ی قبلی کند و باز این حاکمیت دست نشانده  را  حاکمیت مردمی و صالح و ایده آل و آرمانی به مردم ایران معرفی کند .

غافل ازین که دیگر مردم ایران با روشنگری های  مهدوی بیدار شده اند و دست دجال برای آنها رو شده و اجازه ی چنین کاری را به وی نمی دهند و خود با قیام سراسری به رهبری مهدی موعود حقیقی و به یاری خراسانی حقیقی این حاکمیت دست نشانده را نابود و دولت  حق و عدالت صالحان و نخبگان علمی  را بر سر کار می آورند و کم کم  تمام مردم دنیا از  خواب غفلت بیدار و تمام حاکمیتهای دست نشانده ی دجال در جهان را با قیام سراسری ساقط می کنند و خود سرنوشت خویش را به دست می گیرند و حکومت صالحان را در جهان بر سر کار می آورند.  بنابراین بهترین کار در  مقطع فعلی روشنگری های سیاسی ، دینی و نیز روشنگری در  مورد مهدویت و اهداف قیام  منجی می باشد و نهضت سید حسنی درست در جهت همین اهداف متعالی می باشد.   سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

 در یکی دو هفته ی گذشته در کشور تحولات سیاسی و اعتراضاتی در سراسر کشور مانند گذشته به نظام حاکم صورت گرفته ممکن است برخی از مردم چون ریشه ی این تحولات را ندانند دچار حیرت شوند وبا خود بگویند آیا صلاح است ما نیز در این اعتراضات شرکت کنیم یا خیر برخی نیز به شیوه ی عوام بدون تامل در این اعتراضات شرکت فعال دارند. برای پاسخ به این حیرت مردم لازم است ریشه ی این اعتراضات مورد بررسی و موشکافی قرار گیرد . قبلا بیان کردیم که یکی از سیاست‌های راهبردی حاکمیت جهانی دجال یا نظام سلطه در تمام جهان بخصوص خاورمیانه ایجاد تقابل منطقه ای و اختلاف بین کشورهای همسایه برای ضعیف نگه داشتن و تسلط بر منابع انسانی و اقتصادی این کشورهاست . گفتیم که نظام دجال توسط نفوذ در سرویس های جاسوسی و اطلاعاتی  قدرت‌های بزرگ و تسلط این سرویس ها بر حاکمیتهای منطقه ی خاورمیانه درست نصف حاکمیتهای منطقه ی خاورمیانه  چون عربستان و ترکیه و مصر و امارات را تحت نفوذ آمریکا و  اقمار آمریکا کرده و درست نصف این کشورها را مثل ایران و عراق و سوریه و لبنان و پاکستان و یمن و افعانستان را تحت نفوذ روسیه   چین و انگلیس  نموده   چون  این دو بلوک شرق و غرب معمولا همیشه با هم تضاد سیاسی   نظامی و ایدئولوژی دارند بنابراین همیشه کشورهای اقمار خود را به درگیری و جنگ دچار می کنند مانند جنگ ایران و عراق و و یا یمن با  عربستان  و یا جنگ نیابتی بین ایران و عربستان و دیگر جنگهای منطقه ای . تا قبل از انقلاب ۵۷ ایران جزو اقمار آمریکا و منطقه ی تحت نفوذ وی بود . در جریان پیروزی انقلاب و اشتباه محاسباتی آمریکا شوروی سابق توانست حاکمیت جدید انقلابی را تحت نفوذ خود قرار دهد و ایران را از چنگ آمریکا بیرون ببرد و جزو اقمار خود کند . ازآن پس آمریکا که لقمه ی بسیار چربی را از دست داده بود به انحا و روش‌های مختلف تلاش کرده با توطئه های داخلی مانند کودتا بر علیه انقلابیون و حمله به طبس هجوم خارجی و جنگ نیابتی مانند تحریک عراق برای هجوم به  ایران و تحریم‌های اقتصادی و سوار شدن بر موج اعتراضات و نارضایتی های عمومی بخاطر مشکلات اقتصادی  و نیز خفقان سیاسی موجود که البته کاملا  بحق می باشند این حاکمیت تحت نفوذ روسیه و چین و انگلیس را ساقط کند و دوباره حاکمیتی دست نشانده ی آمریکا در ایران به مردم تحمیل کند وگرنه این ابرقدرت به هیچ وجه دلش به حال مردم ایران نسوخته و خواهان سعادت مردم این کشور نیست . در حقیقت بقول معروف جنگ ایر  قدرت‌ها برای تصاحب ایران مثل جنگ   برای تصاحب لحاف ملانصرالدین  است و جز زیان برای مردم ایران و منطقه چیزی  ندارد. اگر این تلاش‌های آمریکا برای تغییر حاکمیت در ایران بی ثمر بماند مسلما وی در مقطعی تصمیم می گیرد که مانند هجوم مستقیم به عراق و افعانستان به ایران نیز حمله ی نظامی کند که با کمال تاسف طرح و نقشه ی آن را نیز ریخته است و فقط منتظر فرصت مناسب است که با کمترین هزینه این عملیات را انجام دهد. و الیته این تغییر حاکمیت با اجازه  و دستور دجال جهانی می باشد. تا دوباره یک حاکمیت تازه نفس و مزدور و دست نشانده به مردم ایران تحمیل کنند . در این بین مردم باید بسیار هوشیار باشند که در صورت هجوم آمریکا از خارج از مرزها چون نیروهای نطامی  همه برای مقابله به مرزها اعزام می شوند در پایتخت کشور و شهرهای بزرگ نوعی خلا نیروهای نظامی  ایجاد  خواه  شد چه حاکمیت بخواهد و چه نخواهد و این زمان  بسیار مناسبی برای قیام عمومی با یک رهبر مستقل از حاکمیت دجال جهانی است که ابتکار عمل رو از آمریکایی ها  بگیرند و قبل از آنها خود حاکمیت را ساقط و رهبر و   حاکمیت صالح را با کمترین هزینه و تلفات  جایگزین آن کنند در این صورت مهاجمان خارجی نیز هیچ بهانه ای برای اشغال کشور ندارند و باید بزودی از کشور خارح شوند واگر خارح نشوند یک ملت با  مدیریت رهبری صالح و قدرتمند  آنها را به زودی با تلفات بسیار بیرون می کنند مسلما این رهبر یک رهبر عادی نیست بلکه  رهبری آسمانی و همان مهدی موعود عج می باشد.  اگر  مردم ایران از هر قشری به این روشن بینی دینی و سیاسی برسند که چنین رهبری را در بین خود بشناسند . مسلما به رودی پیروز خواهند شد و ایران اولین  کشوری در جهان خواهد بود که خود را از چنگال حاکمیت دجال جهانی خارج خواهد نمود و به زودی کشورهای خاور میانه نیز به این قیام می  پیوندند و پس از ایجاد امپراتوری اسلامی در خاور میانه  این قیام جهانی خواهد شد.   به امید آن روز.

امروز از دیدن یک صحنه باز بسیار دلگیر شدم . یکی از نوجوانان نخبه و مستعد از نزدیکانم به خانه ی ما آمد و با خوشحالی پاک و ساده لوحانه ای به ما گفت امروز برای شرکت در کلاس های گاج که دارای کلاس های تقویتی و نیز امادگی برای کنکور است رفتم خانم خیلی مهربان و باسوادو کلاسی اونجا بود که در کنار شرح وظایف این موسسه به من گفت البته ما برای گرفتن اقامت از طریق ویزای تحصیلی در اروپا و آمریکا هم بسیار فعالیم . خیلی خوبه اگه شد بعد از کنکور حتما در این مورد اقدام می کنم من خیلی دوست دارم اقامت ایتالیا رو بگیرم و اونجا زندگی کنم . ما هر روز با این صحنه ها در  اطراف خود روبه رو هستیم که چگونه جگر گوشه ها وجوانان مستعد ما به خاطر شرایط نامناسب زندگی در کشور و البته تبلیغات رسانه های غربی جذب این کشورها می شوند و کشور از داشتن این استعدادها و نیروهای نخبه و جوان خالی می شود . تا به حال این رقیبان به اصطلاح متمدن ما معمولا جوانان و نخبگان علمی و فرهنگی ما را به بهانه ی بورسیه و ادامه تحصیل بعد از کنکور و گرفتن مدارک کارشناسی و کارشناسی ارشد    غارت می کردند ولی اکنون وقاحت و بی شرمی آنها به جایی رسیده که قبل از کنکور از طریق نفوذ عوامل و مزدوران خود در موسسات آموزشی خاصی چون گاج و گزینه ی دو و غیره جوانان نخبه و البته کم تجربه و خام و ساده دل مارا با وعده های توخالی و شاید هم توپر فریفته ی غرب و مهاجرت دائم به آنجا می کنند . البته ما مخالف اصل مهاجرت نیز نیستیم چون مهاجرت برای گشایش در کار و زندگی بهتر  و کسب علم  و ثروت یک توصیه ی قرآنی و اسلامی است که بر آن تاکید فراوان شده ، بلکه سخن در این است که این یک مهاجرت طبیعی نیست بلکه یک نقشه ی از پیش تعیین شده و سیستماتیک شوم و شیطانی از کشورهای غربی است تا با این شیوه ها نخبگان علمی و فرهنگی مارا به کلی غارت کنند و باعث عقب ماندگی کشورهای اسلامی این منطقه و رشد و شکوفایی همه جانبه ی ممالک خود شوند . البته این نقشه یکی دو صده و از زمان قاجاریه در کشور ما و دیگر  کشورهای اسلامی خاورمیانه و کل دنیا به صورت موذیانه ای اجرا می شود  و یکی از علت‌های اصلی انحطاط و عقب ماندگی این کشورها و رشد همه جانبه ی کشورهای غربی شده است در  حقیقت ابن روش غرب در غارت نخبگان ما مانند آن  است که یک انسان سالم را ببهوش کنند و با جراحی قلب و مغز و دیگر اعضای حیاتی اورا از بدن جدا کنند و به بدن یک انسان با یک قلب و مغز مریض و ناقص خود پیوند بزنند نتیجه اینکه آن فرد سالم از دنیا می رود  و آن شخص عقب مانده و ناقص حیات دیگری پیدا کند. اکنون جوامع مسلمان خاورمیانه با حاکمیت های  نالایق و دست نشانده ی خود غرب  در حالت بی هوشی به سر می برند و اکنون آنها در حال غارت اعضا و جوارح  پیکر بیهوش این جامعه که نخبگان  علمی و فرهنگی هستند می باشند و باید در این مورد  فکری اساسی کرد و مانع این روند و ادامه ی اجرای این نقشه ی شوم غربی شد . البته سالهاست که در رسانه ها شعار های پوچ و توخالی جلوگیری از فرار نخبگان و معزها سرداده می شود ولی با کمال تاسف در عمل نه تنها اقدام جدی برای جلوگیری از این روند صورت نمی گیرد بلکه اگر کمی با تامل و دقت در سیاست های داخلی حاکمیت های این منطقه دقت شود به وضوح مشاهده می شود که نفوذ عوامل غرب در تمام دستگاه‌ها و موسسات علمی و فرهنگی مانند همین موسسه ی آموزشی گاج و مشابه آن بسیار زیاد می باشد . وقتی این خانم مسئول موسسه بدون مقدمه به جوان نخبه ی ما می گوید که ما درزمینه ی اعزام و اقامت شما هم فعال هستیم ابن تنها یک ادعا نیست بلکه در پشت این ادعا مسلما یک اتاق فکر و تشکیلات عریض و طویل در داخل کشور و زیر نظر کشورهای غربی وجود دارد که  این نقشه را طراحی و اجرا می کند  و مسلما هم به این خانم مودب و مهربان مبالغ کلانی برای این خوش خدمتی پیشنهاد می کنند و هم کلاسهای توجیهی و آموزشی در  داخل و حتی خارج برگزار می کنند تا چگونه با سخنان نرم و وعدهای رفاه و شغل مناسب در غرب این جوانان ساده دل را شیفته ی جلای وطن و اقامت اجباری برای همیشه در غرب کنند . حال پرسش این است  آیا مسئولین رده اول علمی و فرهنگی ما در راس حاکمیت و  دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی کشور آیا از این روند و نقشه ی شوم غربی ها اطلاع ندارند؟ من که باور نمی کنم چرا که اگر یک نفر در گوشه ای دورافتاده یک کارگاه تولیدی ایجاد کند بلافاصله دستگاههای اطلاعاتی  و امنیتی   از روند کار او بلافاصله باخبر  می شوند پس چگونه ممکن است این سیستم عریض و طویل اطلاعاتی امنیتی کشور از نفوذ موذیانه ی عوامل و مزدودوران غرب  در موسسات آموزشی و مراکز دیگر برای اجرای نقشه ی ِغارت نخبگان ما اطلاع نداشته باشند؟ حال باید پرسید چرا در  این مورد مسامحه می کنند و جلوی این روند و نقشه را نمی گیرند؟ آیا در این مورد غرضی وجود دارد؟ یا قضیه چیز دیگری است؟ واقعیت این است که برای

جلوگیری از این روند اجبار تنها کافی نیست و اصلا اجبار تاثیر منفی دارد چرا که تا بستر لازم برای یک زندگی راحت و متعارف برای نخبگان در کشور فراهم نشود این روند همچنان ادامه می یابد و اگر  شده این نخبگان از طریق قاچاق و غیر قانونی از کشور خارج می شوند و به کعبه ی آمال خود به غرب می پیوندند. وقتی در منطقه ای جهنم ایجاد کنی ودر منطقه ی مجاور بهشت ، مسلم است هیچ کس رغبت ندارد در جهنم باقی بماند به خصوص که تبلیغات فراوانی نیز برای رفتن به بهشت وجود داشته باشد .برای جلوگیری از این روند باید با جوانان نخبه مستقیما بدون تعارف و به صورت صمیمی صحبت کرد که چه چیز غرب برای شما جاذبه دارد که می خواهید به آنجا بروید و اگر آنها خواسته های بحق رفاهی و زندگی خودرا بیان کردند با یک برنامه ی جامع و صرف بودجه سعی شود بستری مناسب در کشور فراهم شود که جوانان نخبه واقعا در داخل کشور خود به این آمال و آرزوها و زندگی دلخواه خود دست یابند و این را بدانید جوانان نخبه هیچگاه خواستار آمال و آرزوهای نامعقول و مخالف هنجارهای دینی و فرهنگی جامعه و بوالهوسی های معمول جوانان در جهان غرب نیستند . بلکه شاید سطح فهم و فرهنگ برخی عقب ماندگان فرهنگی کشور ما جوری می باشد که با نیازهای واقعی و به روز جوان امروز بیگانه هستند و مقتضیات زمان را نمی شناسند وگر نه جوانان ما توقع زیادی از این زندگی ندارند. به هر حال باید تذکر داد غربیان به دو روش در حال غارت کشورهای مسلمان خاور میانه می باشند ۱- غارت منابع خدادادی چون منابع معدنی و نفت و گاز و غیره با قرادادهای استعماری و موذیانه ۲_ غارت منابع انسانی چون نخبگان علمی و فرهنگی با اجرای نقشه های به ظاهر متمدنانه چون بورسیه ی دانشجویان نخبه و راههای دیگر که این غارت به مراتب از غارت منابع معدنی و نفت و گاز بدتر و مصیبت بار  تر است چون آنچه موجب ترقی و پیشرفت یک جامعه می شود نفت و گاز نیست بلکه این نخبگان علمی و فرهنگی هستند که باعث ارتقا و پیشرفت حقیقی یک جامعه می شوند. . اجرای این دو شیوه یعنی غارت منابع طبیعی و انسانی این کشورها نیز مسلما توسط حاکمیت های دست نشانده در  منطقه می باشد که گماشتگان و مزدوران غرب برای اجرای این نقشه های شوم می باشند فاجعه زمانی است که بسیار مشاهده می شود که که گاه یک نخبه ی علمی چون شهید چمران متوجه این نقشه ی شوم غربیان می شود و برای اینکه آلت دست آنها نباشد دوباره به وطن خویش برای خدمت به مردم  خودبرمی گردد و ناگهان همبن مزدوران و عوامل غرب اورا از پشت جبهه ی خودی با خمپاره به شهادت می رسانند تا به نخبگان دیگر این پیام را بدهند که شما باید فقط برده ی علمی ما باشید و ما شما را فقط برای خدمت به خودمان تربیت کرده ایم و برای شما هزینه کرده ایم نه کشور زادگاه خودتان . و اصولا نخبه کشی یکی از  توطئه های کثیف غرب در کشورهای خاورمیانه می باشد به نظر شما علت چیست که در اوایل انقلاب بیشتر نخبگان علمی و فرهنگی ما چون استاد مطهری و آیت الله طالقانی و دیگران را به صورت ناگهانی و بی رحمانه ترور کردند چرا مصطفی عقاد کارگردان مسلمان و نابغه ی سوری را که ساخت فیلم رسالت یا محمد رسول الله و شیر صحرا یا عمر مختار را در کارنامه ی هنری خود دارد و قصد ساخت فیلم فاتح جنگهای صلیبی صلاح الدین ایوبی را داشت با یک نقشه ی کثیف بی رحمانه ترور کردند ؟ جواب کاملا مشخص است . ازین جهت بارها دیده شده که بسیاری از نخبگان علمی متعهد کشور با پی بردن به این نقشه های شوم غرب از خواب بیدار شده و برای خدمت به کشور خود عازم وطن شده اند و با کمال شگفتی و تاسف وقتی خواسته اند یک موسسه ی علمی ایجاد کنند و یا کار دیگری برای ارتقای علمی کشور  انجام دهند با هزار مانع از طرف مزدوران غرب و عوامل نفوذی که گاه در پست های بالای مدیریتی کشور جا خوش کرده اند روبه می شوند بطوری که یا مجبور می شوند  در فقر خانه نشین شوند و یا دوباره به ناچار به کشورهای غربی برگردند و در دام بردگی علمی آنها دوباره اسیر شوند و این طرز برخورد با این مراجعین نخبه ی علمی در کشور از طرف برخی مسئولین کشور واقعا جای هزار پرسش و اما و اگر دارد که انگیزه ی  برخورد آنها با نخبگان چه چیزهایی می تواند باشد؟ آیا آنها خواهان پیشرفت کشور نمی باشند و اگر خواهان ترقی و پیشرفت کشور هستند این مانع تراشی ها و سنگ اندازی ها برای فعالیت نخبگان ریشه در کجا دارد؟!!!!!!!!!!!

 یکی از مسائلی که چندین دهه است جهان اسلام با آن دست به گریبان است بحران و اختلافات بین فلسطین و اعراب با اسرائیل می باشد. ریشه ی  این مسئله به قوم بنی اسرائیل بر می گردد . این قوم که در زمان باستان پیامبران بزرگی نیز داشته اند بعد از سرکشی از فرمان خدا در دوسه هزار سال گذشته طبق بیان کتاب تورات و نیز آیات قرآن دچار خشم خدا و انتقام و عذاب شدید او گردیدند و آواره شدند .نخستین بار بخت النصر شاه بابل در زمان کورش هخامنشی به اورشلیم  مرکز سیاسی و عبادی آنها هجوم آورد و آنها را قتل عام و بیشتر آنها را اسیر کرد و به بابل در عراق آورد.  وکورش هخامنشی که پادشاهی دادگر بود به عراق و بابل هجوم آورد و آنجا را تصرف کرد و یهودیان را از چنگ بابلیان نجات داد . برای بار دوم متجاوزان رومی به مرکز یهودیان در  اورشلیم بعد از چند صده ی دیگر هجوم آوردند و آنجا را تصرف کردند . این اشغالگری ادامه داشت تا در صدر اسلام  و زمان عمر خلیفه ی دوم  فلسطین توسط سپاهیان اسلام  فتح گردید و رومیان ازآنجا رانده شدند و آنجا به دست مسلمین با آزادی مذهبی اداره می شد و یهودیان نیز مشکل چندانی نداشتند . در  قرون جدید فلسطین و بیت المقدس که مرکز عبادی یهودیان بود در تصرف امپراتوری مسلمان عثمانی درآمد و در جنگ جهانی جهانی  اول که امپراتوری عثمانی از دول اروپایی به خصوص انگلیس شکست خورد و تجزیه شد فلسطین در تصرف انگلیسی ها درآمد و توسط آنها اداره می شد. در  این بین  یهودیان صهیونیست که کمک‌های مالی فراوانی در جنگ اول جهانی به انگلیسی ها کرده بودند  از نخست وزیر وقت انگلستان خواستند که بنا بر قولی که قبلا به آنها داده بود با تشکیل یک  دولت مستقل  یهودی در  سرزمین فلسطین که دیگر تحت اختیار و تصرف انگلیس بود موافقت کند و اونیز طی بیانیه ای تحت عنوان بالفور با ابن امر موافقت کرد . در این حال گروه گروه یهودیان از اروپا و بعدا دیگر نقاط دنیا به فلسطین مهاجرت کردند و با زیرکی شروع به خریدن املاک و زمین های بومیان عرب فلسطینی که برخی نیز بسیار عیاش و بی فکر بودند و از نقشه ی یهودیان  خبر  نداشتند نمودند و به این صورت اکثر  این زمینها را با ثروت کلانی که داشتند از فلسطینیان خریدند و ساکن شدند وقتی که تعداد آنها افزایش پیدا کرد    یک ارتش ترور مخفی به وجود آوردند و اولین اقدام آنها این بود که کاری کنند که انگلیسی ها نیروهای خودرا از فلسطین خارج کنندو چون انگلیسی ها در این کار تعلل می کردند شروع به خرابکاری بر علیه نظامیان انگلیسی کردند و چندین مراکز تجمع نیروهای آنها را بمب گذاری و منفجر   کردند و انگلیسی ها نیز کاری از دستشان ساخته نبود و وقتی دیدند هزینه ی زیادی باید برای حضور خود در فلسطین بپردازند آنجا را تخلیه کردند . در این حین یهودیان صهیونیست مهاجر در فلسطین رقیب قدرتمندی در فلسطین نداشتند و بنابراین اعلام استقلال و تشکیل دولت مستقل یهود در فلسطین را کردند و نام آن را نیز اسرائیل گذاشتند. در این حال تازه برخی از فلسطینیان روشنفکر از خواب غفلت بیدار شدند و تازه فهمیدند قربانی چه توطئه ای گردیدند . این بود که عده ای ازآنها دست به مبارزه ی مسلحانه بر علیه دولت تازه تاسیس اسرائیل زدند ولی ارتش مخفی اسرائیل به شدت آنها را سرکوپ و قتل عام کرد. و حتی به غیر نظامیان آنها نیز رحم نکرد . در این حین کشورهای همسایه ی عرب چون اردن و سوریه و مصر و دیگر کشورهای عربی برای کمک به اعراب فلسطین با اسرائیل وارد جنگ شدند ولی بخاطر برتری نظامی اسرائیل و تجهیز  این کشور توسط آمریکا و متحدان اروپایی  اعراب در  تمام این جنگها به سختی شکست خوردند و دچار تلفات فراوان شدند . اصولا خود  تاسیس دولت یهود  در قلب خاورمیانه  یک نقشه و توطئه ی دجال جهانی برای ایجاد جنگ و بحران در این منطقه ی  حساس از نظر ادیان بزرگ  ابراهیمی بود و به این مقصود خود نیز رسید چون اکنون  یک قرن است از زمان جنگ جهانی اول و ورود  یهودیان به فلسطین همواره این منطقه صحنه ی درگیری و جنگ بین  اعراب و اسرائیل است و روی ارامش ندیده است . بعد از جنگهای متعدد اعراب و اسرائیل و شکست اعراب بالاخره یک شخص برای اولین بار متوجه شد که ایجاد اسرائیل  و جنگ و در گیری با اعراب فقط یک بهانه و توطئه از سوی دجال جهانی برای نابودی این منطقه و ضعیف نگه داشتن اعراب مسلمان است و آن شخص نیز شخصی روشنفکر به نام انور سادات رئیس جمهور  اسبق مصر بود . این شخص وقتی متوجه این توطئه شد بلافاصله در پی راه حل و ایجاد صلح در این منطقه افتاد و بدون هیچ مقدمه و مشورت با دیگر کشورهای عربی بطور  غیر منتطره به اسرائیل سفر کرد و مذاکرات خود را برای صلح  با اسرائیل شروع کرد.

از طرفی او با شاه ایران نیز که تازه تغییر موضع و سیاست داده بود در  زمینه ی سیاست  صلح  در خاورمیانه هم نظر بود و دوستی صمیمی با یکدیگر  داشتند . و از اقبال خوب آن دو رئیس جمهور آمریکا یعنی جیمی کارتر  نیز طرفدار همین طرز  تفکر و سیاست یعنی ایجاد صلح در خاورمیانه بود و کارتر در توافق  صلح مصر با اسرائیل در نقطه ای با عنوان  کمپ دیوید میانجی گری و مساعدت بسیار کرد و این دو  کشور پس از سالها درگیری و جنگ با هم صلح کردند.  ولی قبلا هم گفتیم این سیاست صلح در آن مقطع زمانی به هیچ روی موافق با سیاست جنگ طلبی دجال  در خاورمیانه و ایجاد تقابل منطقه ای در  آنجا نبود  بنابراین در مدت  کمی نقشه ی حذف و یا برکناری این سه شخص یعنی انور سادات و شاه ایران و جیمی کارتر را که تصمیم داشتند برخلاف سیاست‌های دجال در خاورمیانه عمل کنند طراحی و اجرا کرد و انور سادات را توسط مزدوران داخلی دجال ترور کرد و سلطنت پهلوی را برانداخت و شاه را آواره کرد و با نقشه و اجرای بحران گروگان گیری در سفارت آمریکا در ایران از محبوبیت کارتر در بین مردم آمریکا کاست و از انتخاب او در دوره ی دوم ریاست جمهوری در آمریکا جلوگیری کرد و به این ترتیب سیاست جنگ افروزی و اختلاف بین اعراب و اسرائیل را دوباره در منطقه در پیش گرفت و البته بعد از انقلاب ایران جنگهای خونین دیگری را نیز در  منطقه مثل جنگ ایران و عراق به راه انداخت . ازآن به بعد هم هر گاه برخی  رئیس جمهورها رئیس  جمهور آمریکا خواستند توافق صلحی بین اسراییل و فلسطینیان ایجاد کنند . دجال با نفوذ ودخالت خود در کشورهای دیگر خاورمیانه و دخالت آنها در گروههای فلسطینی و یا احزاب افراطی اسرائیل از ایجاد توافق صلح بین آنها جلوگیری می کنند . شاید اگر دخالتهای برخی دولت‌های مزدور دجال در  خاورمیانه نبود تا کنون   رهبران فلسطینی نظیر یاسر عرفات و جانشینان او توانسته بودند خیلی زودتر به توافق صلح با اسرائیل و یک زندگی مسالمت آمیز در سایه ی آرامش و امنیت دست پیدا کنند  ولی این حاکمیت های مزدور خاورمیانه مرتبا در روند صلح بین فلسطینیان و اسرائیل  سنگ اندازی و دخالت می کنند چون ماموریت مزدوری آنها برای دجال این رااقتضا می کند و آنها باید مراتب نوکری را رعایت کنند . البته باید گفت ایجاد تقابل منطقه ای و جنگ و درگیری در تمام نقاط دیگر دنیا نیز سیاست جاری دجال می باشد. کافی است که به نقشه ی جغرافیا نگاهی کنید خواهید دید که دجال با طراحی نقشه های  دقیق و اجرای آن توسط  سرویس های جاسوسی و باندهای مافیایی در دنیا همه ی کشورها را با همسایگان خود درگیر جنگ سرد و یا درگیری نظامی آشکار و تنش سیاسی نموده بین ایران و عربستان در حال   حاضر تنش و جنگ نیابتی به راه انداخته بین هند و پاکستان در مسئله ی جامو و کشمیر اختلاف ایجاد کرده بین چین و روسیه در مورد منطقه ی  تبت اختلاف وجود دارد  بین کره ی شمالی و جنوبی در گذشته  جنگ به راه انداخته و اکنون نیز درگیری سیاسی با هم دارند  بین کره ی شمالی و ژاپن بحران سیاسی وجود دارد بین چین و تایوان در مالکیت آن جزیره  اختلاف وجود دارد بین بلوک شرق و غرب در اروپا در گذشته تنش وجود داشت  و اکنون نیز   بین روسیه و اوکراین . بین ارمنستان و آذریایجان اختلاف وجود دارد . در چند دهه پیش جنگهای خونین داخلی در آمریکای جنوبی به راه انداخت و این کشورها را نابود  کرد و عقب مانده نگه داشت. در  آمریکای مرکزی  بین کشورهای کوبا و ایالات متحده همواره تنش و درگیری سیاسی و نظامی وجود دارد و اگر  توجه و تامل کنید خواهید فهمید که هیچ کدام ازین درگیری ها اتفاقی نیستند و طبق نقشه و توطئه هستند . و علامت آن نیز جهان شمول بودن این درگیری ها و بحران‌های منطقه ای و جهانی می باشند وگر نه لااقل   باید در یک منطقه کمی آرامش و صلح برقرار می بود .و دجال با نفوذ در حاکمیتهای تمام مناطق جهان و با استفاده از مزدوران داخلی خود این  درگیری ها و تنش ها و جنگها را ایجاد و ادامه می دهد. و تنها راه ایجاد صلح جهانی نیز بیداری ملت‌های تمام دنیا  بر علیه دجال و فهمیدن نقشه ها و توطئه های این سیستم شیطانی بر علیه بشریت و اتحاد آنها با هم برای سرنگونی تمام حاکمیتهای مزدور  و وابسته به دجال در  تمام مناطق جهان می باشد . والبته این قیام و نهضت  جهانی یک رهبر  آسمانی و مقتدر و آگاه نیاز دارد  که همان منجی موعود  تمام ادیان است . به امید آن روز .

یکی از سیاست‌های شیطنت آمیز دجال یا نظام سلطه ی جهانی به خصوص در منطقه ی  حساس خاورمیانه که قبلا ثابت کردیم قیام مهدی موعود عج از قلب این منطقه آغاز می شود . سیاست و نقشه ی موازی سازی برای جریانات و نهضت ها و  قیامهای مقارن و نزدیک ظهور برای فریب مؤمنان  و منتظران می باشد. به این ترتیب که قبلا بیان کردیم دجال با کمک نخبگان و محققان  تاریخ ادیان که در استخدام دارد کاملا بر روایات مهدویت و آخر زمانی اهل بیت و پیامبر اسلام تسلط دارد و در تحقق آنها نیز  شک ندارد و شناخت دجال از شخصیت مهدی عج و قیام او از بسیاری از مؤمنان و منتظران عامی که اهل مطالعه نیستید بهتر و بیشتر است . در حقیقت آنها مهدی موعود حقیقی را خیلی خوب می شناسند اما نه به عنوان یک شخصیت مثبت و در جهت منافع خود بلکه اورا یک شخص ویرانگر و منفی برای منافع و امیال دنیایی خود می دانند پس مسلم است که با او و ظهورش دشمنی می کنند.. خب با این توصیف نقشه های بسیاری نیز در اتاقهای  فکر تو در توی خویش برای مقابله با او و قیامش طراحی می کنند . یکی ازین نقشه ها و سیاستها نقشه ی موازی سازی برای جریان و قیامهای مقارن ظهور است . مثلا چون در متون روایی خوانده آند  که مهدی عج از ایران و خراسان ایران نهضت خودرا آغاز می کند  و این ایرانیان و خراسانیان هستند که در ابتدا زمینه ی ظهور و حاکمیت اورا فراهم می آورند سعی می کنند در تعیین حاکمیت این منطقه و به خصوص ایران همواره در صد سال گذشته دخالت مستقیم و غیر  مستعین کنند و همواره حاکمیتی در این منطقه به وجود بیاورند که کاملا وابسته به دجال یا نظام سلطه ی جهانی باشد . کافی است که به تحولات سیاسی ایران در صد سال گذشته توجه کنید که چه میزان انقلابات و کودتا و جنگها در این کشور رخ داده و مرتبا حاکمیتها با دخالت بیگانگان بر سر کار می آیند و بعد با دخالت همان بیگانگان سقوط می کنند . به  روند به قدرت رسیدن رضا شاه و انحراف مشروطه با دیکتاتوری او نیز برکناری او با اشغال ایران و دخالت متفقین و روی کار آوردن فرزندش و کودتا بر علیه مصدق و انقلاب ۵۷ و حوادث ناگوار بعد از آن  با دقت و تامل توجه کنید که همواره دستهای پنهان و آشکار دجال و نظام سلطه را در این تحولات  مشاهده می کنید . این تحولات نشانگر آن است که دجال یا نظام سلطه با آسانی دست از سر این منطقه بر نمی دارد جون کاملا اهداف  آخر زمانی دارد . ویژگی تمامی حاکمیت های ایران در صد سال گذشته تا کنون این بوده که این حاکمیتها فارغ از اینکه افراد رده بالای آنها چکمه پوش و کراواتی یا عمامه به سر و نعلی به پا بوده اند این است که همه با دخالت دجال یا نظام سلطه به قدرت رسیده اند و بعد از مدتی نیز تاریخ مصرف آنها تمام شده و توسط دخالت همین نظام سلطه سقوط کرده اند و هیچگاه به مردم این کشور اجازه نداده اند که خود نمایندگان مستقل و واقعی خودرا به قدرت برسانند و اگر هم برای مدتی کوتاه این ملت توانسته برای دو سه سال نمایندگان واقعی و مستقل و متعهد خودرا چون  مرحوم دکتر مصدق و شهید دکتر فاطمی یا  برخی آزادمردان  مستقل و روشن اندیش بعد از انقلاب ۵۷ را به قدرت برساند  زود سرویس های جاسوسی دجال البته با واسطه ی مزدوران داخلی و با نام آنها این شخصیت‌ها را یا ترور و یا خانه نشین و آواره ی خارج نشین کرده اند و بلافاصله مزدوران وابسته به خودرا حاکم ساخته اند و به ابقای  حاکمیت آنها نیز کمک کرده اند. بیهوده نیست که امام علی ع در ۱۴۰۰ سال پیش این دست نشانده بودن حاکمیت های این منطقه را توسط دجال غرب پیش بینی کرده بود و فرموده بود: در شرق آتشی افروخته می کنند و به جان جامعه ی اسلامی می اندازند و این آتش (فتنه) از خود شرق نیست بلکه از غرب است . پس  تقریبا بیشتر بدبختی های مردم ایران و چند کشور همسایه چون افعانستان و عراق و سوریه و لبنان حقیقتا از خود مردم نیست بلکه کاملا نتیجه ی توطئه ی دجال و سیاست‌های او در این منطقه است .  گفتیم که یکی از سیاست‌های دجال در تقابل با ظهور و حاکمیت مهدی موعود سیاست موازی سازی برای جریان‌ها و قیامهای مقارن ظهور است مثلا در در ایران حاکمیتی مشابه زمینه سازان ظهور ولی کاملا دست نشانده ی دجال غرب به وجود  می آورند و البته سعی می کنند رهبر رده اول آن نیز اصالتی خراسانی داشته باشد تا  بتواند آن را بجای خراسانی واقعی به مردم قالب کند و مردم اورا باور کنند  (چون در روایات مهدویت آمده  کا خراسانی واقعی اصالتا اهل خراسان است) هر چند مجبور شوند قائم مقام رهبر گذشته را که اصالتی اصفهانی دارد با نقشه ی از پیش تعیین شده و پاپوش و تهمت از صحنه ی قدرت حدف کند.

در افعانستان که قبلا جزو خراسان قدیم ایران بوده  و احتمال زمینه سازی  برای حاکمیت مهدی زیاد است دجال به صورت وحشیانه تری عمل می کند و مرتبا هر چند سال با کودتا و ترور حاکمیت های وابسته به خود  و ضعیف به وجود می آورد و یا مستقیما توسط قدرتهای بزرگ وابسته به خود حمله ی نظامی می کند تا مردم این کشور را به فلاکت بکشاند و از به وجود آمدن یک نهضت نیرومند زمینه سازی برای ظهور مهدی در این منطقه جلوگیری کند ابتدا گروهک های تکفیری چون طالبان به وجود می آورد و آنها را تجهیز می کند تا حاکمیت را به طور موقت به دست گیرند بعد به بهانه ای به آنها هجوم نطامی می کند ولی البته مخصوصا آنها را ازبین نمی برد و برای مواقع ضروری در آب و نمک  نگه می دارد و حاکمیت دست نشانده ی موقت روی کار می آورد و بعد در ادامه ی همین سیاست دوباره با طالبان پنهانی زد و بند و تبانی می کند و پشت حاکمیت دست نشانده را خالی می کند و دوباره طالبان را به قدرت می رساند و خلاصه همیشه این بازی موش و گربه و بی ثباتی سیاسی را در افعانستان ادامه می دهد تا نهضت زمینه سازی برای قیام و حاکمیت مهدی ازین منطقه نیز آغاز نشود . الیته دجال در عراق و یمن و سوریه نیز که جزو حوزه ی تحرکات و استقرار لشکر مهدی عج در روایات اخرزمانی است  نیز همین سیاست بی ثباتی سیاسی و ناامنی و جنگ و کشتار و اختلافات داخلی را اجرا می کند و ادامه می دهد و نتیجه این فاجعه هایی است که الان چندین دهه است در این مناطق شاهد آن می باشیم.  که البته جریانات انحرافی موازی هم چون حرکت احمد الحسن بصری  را که شاهد آن هستیم برای انحراف قیام یمانی حقیقی در یمن، ایجاد می کند و برای قدرت گرفتن آن هزینه های بسیاری می کند. به هر حال اگر مجاهدان و منتظران واقعی در این چند کشور مصیبت دیده از توطئه های دجال و ازین نقشه ها باخبر شوند بهتر می توانند به مقابله با آن بپردازند و شروع به ایجاد تشکیلات مستقل برای قیام در برابر آن و زمینه سازی برای ظهور و حاکمیت مهدی عج کنند. به امید آن روز