نهضت سید حسنی در گیلان

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

طبقه بندی موضوعی

۱۷۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام_زمان» ثبت شده است

از امام صادق سوال کردند مهدی چگونه ظهور می کند؟ او فرمود : با شبهه می آید تا کم کم حقایق را برای مردم  روشن کند....و اگر  اکنون نهضت سید حسنی برای شناخت مهدی  کمی حالت شبه برای برخی دارد و هنوز برخی نمی توانند این امر را باور کنند درست صدق کلام امام صادق ع رو ثابت می کند چون هنوز واقعا برخی مومنین در  زمینه ی  حقانیت نهضت سید حسنی دچار شبهاتی می باشند که باید این شبهات  کم کم با روشنگری برطرف شود چون آفتاب حقیقت که یک دفعه از پشت  ابر  بیرون نمی آید و طلوع  خورشید در اول  صبح نیز کم کم و به تدریج است .

امام علی ع در مورد ویژگی ها و اقدامات مهدی موعود عج می فرماید:  او ( مهدی) قلعه ها یا دژهای ضلالت و  گمراهی را یکی پس از دیگری فتح می کند و می گشاید.   حال پرسش اینجاست که قلعه های ضلالت و گمراهی آیا با شمشیر یا توپ  و تفنگ و اقدام نظامی قابل فتح و گشایش است یا با روشنگری در زمینه های دینی و مهدویت و رفع  خرافات و ابهامات در عرصه ی دین؟ مسلم است که مقصود امام علی ع از فتح قلعه های ضلالت و گمراهی توسط مهدی همین روشنگری ها ی امام بواسطه ی سید حسنی می باشد .

برخی این ابهام را مطرح کرده اند که خدا در قرآن می فرماید:  من در زمین خلیفه ای قرار می دهم و پیامبر هم می فرماید : مهدی خلیفه الله است . پس شما چگونه می گویید که مردم باید مهدی را به عنوان خلیفه ی الهی انتخاب و یاری کنند و  به قدرت برسانند  و مقام امامت مهدی که از طرف خداست با خلیفه شدن  و حاکم شدن توسط مردم دو امر کاملا جداست و با هم فرق می کند و امامت شان و  مقامی آسمانی است و  خلیفه و حاکم بودن او شان و مقام زمینی و توسط مردم است . در توضیح این ابهام باید گفت:  وقتی خداوند می فرماید : من خلیفه و حاکمی برای زمین قرار  می دهم این تعیین خلیفه از طرف خدا به لحاظ تشریعی ( قانون الهی) است ولی به حاکمیت رسیدن این خلیفه ی الهی یک امر کاملا تکوینی و مثل بسیاری امور دیگر  جنبه ی زمینی دارد مانند اینکه خداوند توسط پیامبران پیشین بشارت داد که آخرین پیامبر می آید و بر دشمنانش پیروز می شود و دین الهی را به مردم ابلاغ می کند ولی زمانی که خدا این پیامبر را فرستاد یاری و به قدرت رسیدن او در برابر کفار امری تکوینی بود که با یاری انبوه مؤمنان محقق گردید . خلیفه الله بودن مهدی نیز در زمین هر چند خواست الهی است ولی تحقق آن توسط ایمان مردم به او و یاری او خواهد بود . به این جهت نیز در قیام مهدی زمانی که خراسانی و یمانی و تعداد بسیاری از مردم  خواستار حاکمیت فقط مهدی شدند ندای آسمانی نیز مهدی را به مردم معرفی می کند. و گرنه درست است خواست خدا در تشریع حاکمیت مهدی است ولی تا مردم در تکوین و کره ی زمین تلاش و حرکتی برای تحقق آن صورت ندهند این خواست خدا در حد تشریع باقی خواهد ماند چون سنت خدا همیشه این بوده که همیشه مردم با خواست خود خواستار حاکمیت الهی و صالحان باشند و اجباری در ابن مورد نباشد و امتحان بشر نیز درست در اجرای همبن سنت الهی است که ارزش پیدا می کند: خداوند در این مورد می فرماید : همانا خدا حال هبچ قومی را تغییر نمی دهد مگر اینکه خود بخواهند تغییر ایجاد کنند.     سلام بر کسی که پیرو هدایت شود

  در توضیح این امر و افشاگری در این مورد باید به یک نقشه و توطئه ی شوم از سوی دجال جهانی یا نظام سلطه ی جهانی اشاره کرد و آن نیز آن است که پیش ازین بیان نمودیم که یکی از اهداف اساسی دجال در این منطقه ی خاص خاورمیانه یعنی کشورهای ایران ، افعانستان ، عراق و سوریه که محل قیام و تشکل انقلاب مهدوی است این که این مناطق خاورمیانه کاملانه عقب مانده و ضعیف از جهات مختلف سیاسی ، نظامی ، اقتصادی و فرهنگی باقی بمانند تا زمینه ی ایجاد یک قدرت متمرکز و منسجم برای حاکمیت مهدی فراهم نشود و امپراتوری اسلامی ازاین منطقه تجدید نگردد بنابراین علاوه بر حملات گسترده ی نظامی و فرهنگی و ایجاد جنگ و درگیری و  مشکلات عمدی اقتصادی برای مردم این منطقه نظام سلطه تلاش دارد توسط حاکمیتهای دست نشانده  ی سرویس های جاسوسی خود از روند گزینش و شناسایی صحیح نخبگان علمی  و فرهنگی این کشورها و قرار گرفتن این نخبگان علمی و فرهنگی در راس هرم و حاکمیت جامعه جلوگیری کند تا فقط افراد احمق و کودن و بی لیاقت علمی  در  راس حاکمیت جامعه قرار گیرند و مسلم است چنین جامعه ای که احمق ها و بی لیاقتهایش حاکم آن باشند نه تنها هیچ پیشرفتی نمی کند بلکه روز به روز از جهات مختلف علمی ، فرهنگی، اقتصادی ، سیاسی و نظامی رو به انحطاط می رود و ضعیف و ضعیفتر می شود و به عقب  بر می گردد . خب مسلم است یکی از بهترین راه‌ها ی رسیدن به این هدف برای  دجال در  این منطقه ی خاص خاورمیانه دستکاری و تقلبات گسترده در کنکور و ایجاد سهمیه های کاذب و ملاک‌های غیر علمی گزینش در کنکور و کارهایی ازین قبیل است تا به هیچ وجه نخبگان  علمی و شایستگان و استعدادهای والا شانسی برای قبولی در کنکور نداشته باشند و تازه اگر نیز با تحمل مشقات بسیار و تلاش علمی فراوان در کنکور قبول هم شوند  بعد از فارغ التحصیل شدن شانسی برای اشتغال در مدارج بالای مدیریتی و اداره کشور نداشته باشند و همواره در مشاغل پایین زیر  دست اراذل و اوباش و افراد بی لیاقت حکومتی چون یک آخوند بی سواد و یا جاسوسی خودفروخته مشغول به کار می شوند و یا بیکار می مانند و یا مجبور می شوند از کشور خارج شوند . و این عدم شایسته سالاری و ریاست نالایقان  چیزی جز عقب ماندگی کشور به دنبال ندارد . می گویند یکی از خلفای عباسی در زمان قدیم این آیه از قرآن را خواند که فرعون  می گوید : من پروردگار بلند مرتبه ی شما هستم و ادعای خدایی می کند  . خلیفه خیلی عصبانی می شود  و می گوید: حالا که فرعون مصر این ادعا را   دو هزار سال پیش مطرح کرد قسم می خورم  احمق ترین مردم مصر را حاکم آنجا قرار دهم و این کار را هم کرد و این امیر به قدری احمق بود که یک سال در مصر باران نیامد و خشکسالی پیش آمد کشاورزان برای شکایت و کمک به این امیر خود مراجعه کردند و از کمبود آب برای کاشتن پنبه شکایت کردند . امیر احمق روبه آنها کرد و گفت خب بجای پنبه،  پشم بکارید . و حال دجال جهانی برای این  کشورهای  خاورمیانه چنین حاکمانی قرار داده تا از پیشرفت آنها جلوگیری کند.

 این یکی از پرسش‌هایی است که برخی مطرح می کنند در این مورد باید گفت : خیر به هیچ وجه لزوما همه ی آنها که جزو بدنه و افراد  رده پایین این نیروها هستند آدمهای فاسد و  دشمن امام مهدی عج نیستند بلکه فرماندهان رده بالای آنها در راس حاکمیت مسلما دست نشانده ی دجال و سرویس های جاسوسی و اطلاعاتی غرب هستند که البته این سرسپردگی خود را از زیر دستان مسلما پنهان می کنند ولی در حقیقت  تمام فرامین آنها و سیاست‌های آنها را در ایران و خاورمیانه به اجرا در  می آورند . دلیل این سخن نیز سخنان چند وقت پیش رئیس  موساد اسرائیل است که در زمان استعفا فاش نمود که من افتخار می کنم که زمانی این پست را ترک می کنم که نفوذی های خودرا تا بالاترین رده های نظامی و حاکمیتی در ایران   بر سر  کار  گذاشته ام . این سخن ریاست موساد برای افراد خبره در مسائل امنیتی و اطلاعاتی خیلی معنا دار و فاجعه بار است .  در حقیقت بدنه و افراد زیر دست سپاه و وزارت اطلاعات به هیج وجه نمی  دانند  که در حقیقت برای دجال جهانی و سیاست‌های او کار می کنند و به اشتباه تصور می کنند که در  خدمت اسلام و حاکمیت اسلامی می باشند بدنه ی سپاه و وزارت اطلاعات در ایران مانند خودروی بی عیب و نقصی است که فرمان آن به دست مزدوران دجال جهانی است و این مزدوران دجال این خودرو را نه برای اهداف خیر و جابه‌جا کردن مسافر به کار می برند بلکه برای زیر کردن مردم آزاده و حق طلب و آدم کشی به کار می برند این است که هر از چندگاهی که تعدادی از فرماندهان  پایین دست این نیروها و یا نیروهای اطلاعاتی آزاده پی به این نقشه های شوم دجال می برند و می خواهند  مخالف این سیاست‌ها عمل کنند بصورت بی‌رحمانه ای با سقوط هواپیما و روش های  مخفی تر دیگر ترور و حذف می شوند . در رده های بالاتر ارتش نیز وضع به همین منوال است بنابراین این نیروهای مخلص و مومن که به آیین پاک اسلام و   معتقد به ظهور مهدی هستند باید خیلی روشنفکر تر و اهل تامل بیشتر باشند و اهل مطالعات تاریخی و مذهبی و سیاسی باشند تا حقایق امور را درست درک کنند و دارای بینش صحیح سیاسی و مذهبی باشند و بدانند که اکنون در چه راهی قدم بر می دارند و در جهت سیاست چه کسانی دارند مال و جان خودرا فدا می کنند ؟ اگر واقعا پیرو امام علی ع هستند که او در این مورد می فرماید : ای کمیل : مومن باید در هر قدمی که در راه دین و خدا بر می دارد نسبت به آن قدم معرفت و شناخت داشته باشد .  مقصود امام این است که اگر انسان در  راه دین بخواهد بدون معرفت و شناخت قدم بر دارد به زودی دچار گمراهی می شود و در راه طاغوت و شیطان قدم بر می دارد . بهتر است این نیروهای مخلص بعد از هدایت و شناخت نقشه های دجال جهانی از راه رفته تا با حال توبه کنند و در راه هدایت و فرامین امام زمان حرکت کنند و در هر پستی که هستند یا استعفا دهند تا در خدمت طاغوت نباشند و یا اگر نیز  مجبور به ادامه ی خدمت باشند ، فقط گوش به فرمان امام زمان باشندو به پیام‌های روشنگرانه ای او توجه کنند و تشکلات مخفی و مستقل از حاکمیت    تشکیل دهند و در  موعد مقرر و قیام فقط به فرمان امام زمان عمل کنند . تا شاید چون شهدای واقعی راه حق عاقبت بخیر  شوند و گذشته ی خودرا پا‌ک و  جبران کنند.  سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

 علت اینکه مردم حقایق و لایه های زیرین حقیقت را نمی فهمند عدم دانش و معرفت کافی و قشری بودن و عدم بصیرت کافی می باشد مثلا  برخی که بسیار سطحی نگر هستند همین حاکمیت موجود در ایران را حاکمیت حق و دینی و اسلامی می دانند . و برخی که کمی داناتر هستند  می فهمند این حاکمیت طاغوت است و عامل تمام بدبختی مردم همین مسئولان و رهبران رده بالای این حاکمیت است . اما کسانی که کمی عمیقتر فکر می کنند متوجه می شوند که این کارگزاران حاکمیت فقط دست نشاندگان و مزدوران حاکمیت واحد جهانی دجال می باشند و آنها که ازین نیز عمیقتر فکر می کنند و در واقع به حقیقت رسیده اند متوجه می شوند که این نظام و حاکمیت دجال در حقیقت دست پخت ابلیس یا شیطان است که دشمن قسم خورده ی بشریت است . همان کسی خداوند در قرآن به عنوان دشمن اصلی بشریت اورا برای مردم در تمام زمان‌ها و مکان‌ها معرفی و در مورد او و نقشه هایش در  قرآن افشاگری نموده .

یکی از پرسش هایی که گاهی در ذهن ما نقش می بندد این است که ریشه ی ایمان و بی ایمانی چیست ؟ چرا برخی مردم زود به یک حقیقت ایمان و باور پیدا می کنند وبرخی هرچقدر  نیز  دلایل محکم برای آنها بیان شود انکار می کنند و اهل باور نیستند . در پاسخ باید گفت که باور و ایمان یک امر کاملا قلبی و درونی و به اذن و اجازه ی خداوند و مربوط به ملکوت عالم است و ربط زیادی به سواد دانشگاهی و فهم و دانش بالا و ظاهر فرهیخته و با کلاس و طبقه ی اجتماعی ندارد.. در واقع باید  گفت برای کسب علوم دیگر چون فیزیک و شیمی و ریاضی و.. ابزار تحقیق و تجربه و تفکر لازم است ولی برای کسب معارف الهی و پیشرفت معنوی   که منجر به نفوذ ایمان در قلب انسان می شود  دو بال لازم است یکی بال تفکر و تحقیق و مجاهده ی  علمی برای شناخت معارف الهی  و بال دیگر تزکیه و  تقوا و پرهیزگاری  و اخلاق مداری انسان است و تا این شرط دوم رعایت نشود یک انسان حتی اگر پروفسور رشته  ی ادیان نیز باشد بویی از ایمان را نیز در دل خویش حس نخواهد کرد چون ایمان    شخص فقط در  دست ذات باریتعالی است و  تا شخصی اهل پاکی دل و تسویه ی درون نباید  و یک سری حدود اخلاقی و الهی را رعایت  نکند  خدا توفیق ایمان را به وی نخواهد داد  حتی اگر بسیار نیز روشنفکر و باسواد و با معلومات و اهل تحقیق و مطالعه  باشد به زبان ساده تر شرط ایمان آوردن تقوا و پرهیزگاری است و اگر در کسی تقوا نباشد خداوند اجازه نمی دهد به حریم ایمان وارد شود . این است که مشاهده می کنیم در طول تاریخ و زمان حال ممکن است یک چوپان و یا فرد عامی بر اثر تقوا و پرهیزگاری  به وادی ایمان وارد شده و به مراتب والا رسیده و معارفی نیز به دست آورده  چنانکه برخی پیامبران الهی شعله چوپانی داشتند ولی  شخصی نیز بالاترین مدارک دانشگاهی را حتی در رشته ی ادیان کسب کرده ولی کوچکترین ایمانی هم به خدا و پیامبران ندارد. برای همین خداوند در قران کریم  می فرماید :  دانشمندان و صاحبان علم  که  قائم به قسط یا به زبان امروز دانشمندان  منصف و اخلاق مدار و خویشتن دار و پرهیزگار به خدا ایمان می آورند نه هر دانشمند بی اخلاق و بی تقوایی . حتی برخی اخوندها را در عصر حاضر مشاهده می کنیم که به درجه ی اجتهاد رسیده اند و مرجع تقلید هم هستند ولی خداوند عالم است که هیج ایمان واقعی در دل آنها وجود ندارد و دلیل آن نیز آن است  که راحت هر جنایتی را بر علیه خلق خدا مرتکب می شوند  و چنان بیت المال واموال عمومی  را غارت می کنند که مشخص است ایمان و باوری  به قیامت و عقوبت اعمال خویش ندارند و آیا این اعمال نشانه ای جز بی ایمانی این افراد می تواند باشد ؟  به قول حافظ : گوییا باور نمی دارند روز داوری        کین هم قلب و دغل در کار داور می کنند .

یکی از پرسش های بشر در  عصر  حاضر  در مورد وجود  اصطلاحا موجودات فضایی می باشد . آیا به راستی این موجودات وجود دارند یا خیر؟  در این  مورد پاسخ هم مثبت است و هم منفی واقعیت این است که این موجودات واقعا وجود دارند اما نه به این صورتی که رسانه های جمعی وابسته به دجال برای مردم دنیا بیان می کنند چون آنها  در این مورد نیز به نوعی در حال کتمان حقایق و تحریف واقعیت در  این مورد برای مردم دنیا می باشند. . قبلا بیان کردیم که مقصود از هفت آسمان در قرآن همان هفت عالم و یا هفت بعد هستی است گفتیم عالم هستی دارای کلا ۱۱ بعد می باشد که چهار بعد طول و عرض و ارتفاع و بعد چهارم زمان که در نسبیت انیشتین نیز ثابت شده مربوط به عالم طبیعت یا جهان فیزیکی ما و به تعبیر قرآن کریم عالم دنیا می باشد و هفت بعد دیگر هفت عالم دیگر یا به تعبیر قرآن هفت آسمان می باشند که در مجموع طبق آخرین کشفیات علم فیزیک یازده بعد هستی می باشند و فراتر از این ابعاد عالم خداوندی یا خداوند است که بر تمام این ابعاد محیط است و بزرگترین عالم نیز می باشد. حال طبق آیات قرآن کریم خداوند در تمام این آسمانها و ابعاد و عوالم هستی و نیز زمین و عالم دنیا موجوداتی خلق کرده . که موجودات زمینی یا عالم دنیا با چشم ظاهری  دیده می شوند ولی موجودات ابعاد دیگر یا آسمانهای دیگر گاهی به ندرت و در شرایط خاصی برای افراد خاص قابل دیدن هستند مانند فرشتگان که پیامبران و اولیای الهی تنها قادر به دیدن انها هستند و یا جن ها که در  شرایط خاصی برخی قادر  به دیدن و ارتباط با آنها هستند    پس آن چیزی که در رسانه ها غالبا از آن اصطلاحا تعبیر به موجودات فضایی می کنند در حقیقت انواع نژادهای جن و انواع ملائکه هستند که قرآن نیز از آنها یاد کرده  و فرموده  که ما هم جنیان و هم انسان ها  و هم ملائکه را در آسمان و  زمین و بین آنها خلق کردیم . حال این موجودات یعنی انواع جن و انواع ملائکه به طور کلی به دودسته ی نیروهای خیر و شر تقسیم می شوند.  ملائکه که می دانیم خیر محض می باشند ولی خود  جنیان نیز به دو دسته ی خیر و شر تقسیم می شوند دسته ی شر آنها پیرو ابلیس و یا عزازیل یا شیطان می باشند و حتی برخی از آنها از فرزندان و ذریه ی شیطان می باشند و انسان‌ها را به بدی وسوسه می کنند و دشمنان خدا و مؤمنان می باشندو دسته ی خیر  آنها دیندار هستند و مانند انسان‌ها دارای ادیان و فرقه های مختلف مثل مسیحی و یهودی و شیعه و سنی و...می باشند.جنیان خود پیامبر  مستقل از جن ندارند و پیامبران انسان‌ها پیامبران جن نیز می باشند. البته در قرآن بیان شده قبل از این جنیان اجازه داشتند به ابعاد و آسمانهای دیگر هم بالاتر بروند و خبر کسل کنند ولی بعد از نزول قرآن دیگر خداوند چنین اجازه ای به آنها نمی دهند و باید در ابعاد پایین و  نزدیک به عالم طبیعت و نزدیک زمین به سر ببرند جنیان و ملائک یا فرشتگان از روزگاران بسیار دور به روی کره ی زمین رفت  و آمد داشته اند و با انسان‌ها در ارتباط بوده اند. معمولا نیروهای خیر و فرشتگان با پیامبران و اولیا و نیروهای شر و جن های شیطانی با انسانهای شرور   و گناهکار و خونریز در ارتباط بوده اند و حتی سنگ نگاره های باستانی نیز این سخن را تایید  می کنند . این نیروهای خیر  گاهی بر روی زمین درست مانند انسان تجسم یا تجسد پیدا کرده و ماموریت‌هایی انجام داده اند مانند هارون و ماروت که به تعبیر قرآن در تمدن بابل فرود آمدند و به صورت دو انسان تجسد یافتند و برای اینکه مردم را از شر سحر آموزی شیاطین نجات دهند علم سحر و مقابله با سحر و جادوگری را به انسانها آموزش می دادند. در زمان حصرت ابراهیم نیز تعدادی از ملائک به صورت انسان تجسد یافتند و پیش او و همسرش رفتند و ماموریت داشتند به ابراهیم بشارت فرزند دهند و قوم لوط را نابود سازند. به هر حال در عصر حاضر نیز این موجودات خیر و شر در حال رفت و آمد به زمین و ارتباط با برخی انسان‌ها می باشند که در  مناطقی به آنها جن و ملائک و در  مناطقی دیگر موجودات فضایی می گویند. اصولا برخلاف تصور بیشتر مردم این موجودات از کرات و کهکشان‌های دیگر به هیچ وجه به زمین نمی آیند بلکه همه ی آنها از ابعاد یا عوالم دیگر هستی به دنیای ما ویا کره ی زمین می آیند . این موجودات تا زمانی که در ابعاد دیگر  و بالاتر از جهان فیزیکی ماهستند چون در آن ابعاد قوانین فیزیکی و نیروهای عالم ماده  نظیر جاذبه و ...وجود ندارد نیاز به وسایل نقل و انتقال و پرواز مانند بشقاب پرنده ندارند ولی همینکه در عالم فیزیکی و بعد زمینی دنیای ما وارد شدند و تجسد فیزیکی  یافتند مانند انسان‌ها نیاز به وسایل نقل و انتقال و پرواز دارند چون قوانین عالم ماده بر این عالم حاکم است .

معمولا فرشتگان و نیروهای خیر با هر کسی از انسان‌ها ارتباط برقرار نمی کنند و فقط با افراد پاک  و صالح آن هم به ندرت ارتباط زمینی برقرار می کنند ولی نیروهای شر و جنیان با بیشتر انسانهای کره ز زمین می توانند ارتباط داشته باشند و اکنون نیز بیشتر برخوردها و گزارش انسان‌ها از ملاقات با اصطلاحا موجودات فضایی مربوط با انواع نژادهای جن می باشند  و اما دلیل این سخن چیست که این موجودات فضایی همان جنیان می باشند؟ چون گزارشاتی که ملاقات کنندگان از این موجودات ارائه می کنند نشان می دهد که خصوصیات این موجودات به جن ها شباهت تام دارد اولا شکل ظاهری آنها درست شبیه جنیان  است کسانی که با جنیان در ارتباط هستند این سخن را بهتر درک می کنند دوم اینکه طرز صحبت کردن آنها با انسان‌ها و با یکدیگر  به صورت ارتباط فکری و یا همان تله پاتی است و می دانیم جنیان به این صورت با یکدیگر صحبت می کنند و   نیز می دانیم که شیاطین که از جنیان می باشند نیز از طریق تله پاتی یا ارتباط ذهنی انسان‌ها را وسوسه می کنند. سوم از زمان قدیم گزارش‌های بسیاری آمده که بارها جنیان افرادی را از انسان‌ها ربوده اند و بعد از مدتی دوباره آنها را برگردانده اند و در گزارشات مربوط به بینندگان موجودات فضایی نیز بسیار ذکر می شود که تعدادی از انسان‌ها برای مدتی توسط این موجودات ربوده شده اند و برروی بدن  آنها عمل خاصی انجام شده و بعد دوباره آن شخص را به مکان خویش برگردانده اند. در مورد شیطان که از جنیان است  خدا در  قران می فرماید : گاهی شیطان یک مسئله را از خاطر و ذهن انسان می برد و انسان آن مسئله را فراموش می کند و در گزارشات بینندگان موجودات فضایی نیز آمده که این موجودات در حافظه ی شخص ربوده شده گاهی دخل و تصرف می کنند و حوادثی را برای مقاصدی خاص برای مدتی از حافظه ی او پاک می کنند . همچنین در این گزارش‌ها از به اصطلاح موجودات فضایی آمده که گاهی این موجودات در بدن شخص ربوده شده عمل جراحی خاصی انجام می دهند و در زندگی نامه ی پیامبر اسلام نیز آمده که زمانی که در صحرا در کودکی نزد کودکان حلیمه دایه ی او در حال بازی بود یک روز کودکان او سراسیمه و وحشت زده نزد حلیمه آمدند و گفتند محمد در زیر درخت تنها خوابیده بود که دو مرد سفید پوش آمدند و سینه ی وی را شکافتند و کاری در سینه ی وی انجام دادند و  دوباره سینه ی وی را به حالت اول بستند و همین اتفاق باعث شده حلیمه و شوهرش نگران حال او شوند که مبادا آسیبی به وی وارد شود و اورا به مکه نزد مادر و بستگانش آوردند و تحویل دادند. اینها مسلما همان فرشتگان مامور این کار بودند که امروزه از آنها تعبیر به موجودات فضایی می شود و ازین کارها هنوز بر روی برخی انسان‌ها انجام می دهند    اینها دلایل کافی هستند که این موجودات فضایی چیزی جز جنیان و ملائکه که در قرآن از  آنها یاد شده نمی باشند که برای ماموریت خاصی به زمین می آیند و گاهی حتی به صورت انسان تجسد پیدا می کنند .البته برخی از این جنیان نیز مانند انسانهای بدوی زندگی می کنند و زیاد پیشرفته نیستند و برخی نیز بسیار مدرن و پیشرفته هستند و توانسته اند با این پیشرفت خود حتی برای انسان‌ها  تجسد پیدا کنند و با وسایلی پیشرفته مانند بشقاب پرنده به ابعاد فیزیکی دنیای ما سفر کنند و با انسانها ارتباط فیزیکی برقرار کنند و. و اما پرسش اینجاست که این به اصطلاح موجودات فضایی که غالبا با ابرقدرت‌های شرق و غرب چون آمریکا و شوروی سابق ارتباط دارند چه موجوداتی هستند؟ آیا موجوداتی خیر و یا شر می باشند؟ در پاسخ باید گفت که این موجودات از جنس جن می باشند و نباید نیز جزو نیروهای خیر باشند به این دلیل که اولا ملائکه و جن های مومن و نیروهای خیر معمولا با انسانهای صالح و دیندار و خیر ارتباط برقرار می کنند نا انسانهای شرور ولی می بینیم که به اصطلاح این موجودات فضایی که با ابرقدرتها ارتباط برقرار می کنند غالبا با ارتش و فرماندهان رده بالا و سرویس های جاسوسی این کشورها ارتباط برقرار می کنند که چندان نیز انسان‌های خیر  و دینداری نیز که نیستند بماند برخی بسیار نیز شرور و جنایتکار می باشند و  در  دهه های پیشین جنایات نظامی بسیاری را بر علیه بشریت مرتکب شده اند . پس این موجودات فضایی از جنس ملائک و یا جن های مومن و نیروهای خیر قطعا نمی باشند . دلیل دیگر آن است که غالبا ارتباطی که با ارتش و نیروی نظامی این کشورها دارند محرمانه است و اکنون نزدیک به نیم  قرن یا بیشتر است که با وجود اصرار مردم دنیا حاضر نیستند ماهیت  این ارتباطات را برای مردم فاش کنند حتی منطقه ی خاصی در آمریکا موسوم به منطقه ی  ۵۱ می باشد که اصلا  کاملا کارهای سری و پنهانی با این موجودات تنجام می دهند و احدی جز تعداد خاصی نظامی  حق ورود به آنجا را ندارند. و مشخص است که قصد شومی برای بشریت دارند وگرنه اگر قصد خیری برای بشر داشتند کتمان و پنهان کاری تا به حال نیازی نبود.

و زودتر این ارتباطات را فاش می کردند. حال پرسش اینجاست؟ که آیا  ارتباطی بین به اصطلاح موجودات فضایی و مهدویت وجود دارد ؟ در این مورد باید گفت: مسلما بی ارتباط  نیز نمی تواند باشد چون در روایات مهدویت بسیار آمده که در قیام مهدی عج ملائکه و جنیان مومن نیز برای یاری  او فرود می آیند.  از طرفی مسلم است این موجودات فضایی یا جنیان شرور با ارتش ابر قدرت‌ها به خصوص آمریکا در تماس مستمر هستند و می دانیم که جن های شرور هم از حزب شیطان دشمن شماره ی ۱ امام مهدی عج می باشند . حال تا حدی متوجه می شویم چرا چندین سال است ارتش و نیروهای نطامی آمریکا و غرب در خلیج فارس و منطقه ی خاورمیانه حضور دارند و این منطقه را به جنگ و آشوب کشانده اند و معمولا این منطقه را هم چند دهه است ترک نکرده اند چون قبلا گفتیم این قدرت‌های شیطانی زیر نظر مستقیم دجال و شیطان فعالیت می کنند و از روایات  اخر زمانی و مهدویت کاملا باخبر هستند و طبق دستور سیستم شیطانی دجال در این منطقه  حضور دارند تا از نزدیک تحولات منطقه را زیر نظر داشته باشند و در صورت ظهور و قیام مهدی عج با این قیام مقابله کنند. بیهوده نیست که در حمله به عراق شاهدان عینی نیز بارها گزارش داده اند سربازان و بازجویان امریکایی عده ای از روحانیون عراقی را دستگیر و در مورد مهدی  منجی مسلمانان و محل دقیق مخفی شدن او از آنها بازجویی می کردند. به هر حال رسانه های وابسته به دجال برای لاپوشانی و انحراف افکار  عمومی مردم دنیا از این موجودات به  جای نامیدن  نژادهایی از جنیان تعبیر به موجودات فضایی می کنند و ارتباطات مخفی شیطانی با آنها را نیز کتمان می کنند.

  در این مورد مسلم است نظر امام منفی می باشد چون نگه داشتن سپرده در اینگونه بانک‌ها باعث تقویت مالی آنها برای رباخواری بیشتر می شود که نوعی مشارکت در گناه  محسوب می شود. و دلیل دیگر اینکه مالکیت  برخی ازین بانک‌ها و موسسات مستقیما مربوط به برخی نیروهای نظامی سرکوبگر طاغوت می باشند و وجود  سپرده های بانکی مردم در  این بانک‌ها باعث تقویت مالی این نیروهای سرکوبگر می شود  در  حقیقت سپرده گذاری مردم در اینگونه بانک‌ها مانند سپه و..باعث تقویت دشمنان خود  مردم مومن می شود و این کار مسلما کار  چندان عاقلانه ای نمی تواند باشد. و از نظر امام حرام و غیر  شرعی می باشد چون کمک و تقویت ظالم از نظر اسلام و   حتی وجدان انسانی   کاری زشت و نوعی ظلم به عموم محسوب می شود. اینجاست که تشخیص کار حرام به  باریکی مو شباهت پیدا می کند.       سلام بر کسی که پیرو هدایت شود

یکی از مسائل مهم در آیین اسلام که باعث حیات طیبه و روشنایی  و فروغ ایمان در دل می شود کسب درآمد حلال می باشد. که بسیار بسیار اهمیت دارد. در روایات اهل بیت آمده که عبادت هفتاد جزو دارد  و بهترین آن کسب حلال می باشد و لی باید  دانست در روزگار معاصر  کسب در آمد حلال  کار چندان آسانی نیست چون بیشتر مردم با سیاست‌های مالی که دجال و حاکمیت طاغوت انجام می دهند به   ربا خواری آلوده شده اند ریاکاری گناه بزرگی در اسلام محسوب می شود  به طوری که در قرآن می فرماید: هر کس ربا خواری کتد مانند آن است که با خدا و رسولش به جنگ پرداخته و یا کسی که رباخواری کند مانند کسی است  که شیطان اورا لمس کرده و از خواب برخاسته.ولی با این حال می بینیم که برخی مردم بدون توجه به این نهی قرآن  به راحتی در زمان ما پول نزولی به مردم می دهند و مردم فقیر نیز به ناچار به رباخواران سود پس می دهند و ابن  یعنی ربای آشکار.  در  این حال حاکمیت دجال و طاغوت برخلاف اسلام به رباخواری در پوشش وام بانکی و به اصطلاح عناوینی چون کارمزد   هدیه و سود  مشارکت و دهها   کوفت و زهر مار   و اصطلاح فریبنده به رباخواری از طریق وام بانکی جنبه ی رسمی و قانونی داده و آن را به قولی در جامعه نهادینه کرده   . کار بجایی رسیده که مو سسات مالی خصوصی با وقاحت تمام در  رسانه های جمعی دقیقا لفظ سود را برای سپرده گذاری در  صندوق فریاد می زنند همه ی این اصطلاحات فریبنده نمی تواند این رباخواری های آشکار را توجیه کند . از طرفی مردم نیز ناچارند بخاطر ضعف مالی از وام‌های ربوی طاغوت وام بگیرم و آلوده به ربا شوند. در این حال راه حلهایی نیز وجود دارد که مردم گرفتار رباخواری بانک های طاغوت نشوند . مثلا برای این کار وام‌های محله ای فکر بسیار خوبی است که افراد یک محله با قرار دادن سپرده های یکدیگر بر روی هم  به نوبت و یا با قرعه به یکدیگر  وام بدون بهره یا سود بدهند . چون مسلم است که در  این وضعیت بد  اقتصادی مردم نمی توانند بدون وام  زندگی خویش را به پیش ببرند . اصولا وجود بانک‌ها در عصر حاضر برای مسائلی چون امنیت اموال و دارایی های مردم و مبادلات مالی و دادن وام و تسهیلات  بسیار نیز لازم است ولی به شرط اینکه  این وام‌ها یا  تسهیلات کاملا بدون سود باشند و به ربا آلوده نشوند و دولت نیز به کارمندان بانک‌ها مثل سایر کارمندان  اداری حقوق مشخص برای این خدمات بدهد. تا کارمندان بانکها از منابع رباخواری حقوق خود را دریافت نکنند. شاید  یکی از فلسفه های  تحریم ربا از نظر اسلام زیانهایی است که این عمل برای اقتصاد جامعه دارد تصور کنید سرمایه داران یک جامعه به جای اینکه سرمایه ی خود را در راه احداث کارگاه تولیدی و شرکت و کارخانه برای تولید کالا به کار ببرند که این تولید کالا اقتصاد جامعه را شکوفا می کند ' اشتغال ایجاد می کند و با تولید کالا ی فراوان تورم را از بین می برد برای راحتی کار خود آن سرمایه های کلان  رادر بانک‌ها قرار دهند و هر ماه مثلا ۳۰ درصد  سود بگیرند و به عیش و نوش بپردازند در این حال اقتصاد جامعه  دچار اختلال شدید می شود  و بر اثر عدم ایجاد بنگاه‌هاو شرکت های تولیدی،  تولید کالا ها کم می شود و بالطبع کاهش عرضه و تولید کالا و افزایش تقاضا باعث تورم سرسام آور و فقر بیشتر می شود و اشتغال نیز به کلی از بین می رود و همین بیکاری ها باعث مفاسد بیشتر در جامعه خواهد شد.