نهضت سید حسنی در گیلان

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

طبقه بندی موضوعی

۷۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دین» ثبت شده است

بعد از این که حاکمیت دجال بواسطه ی دولت انگلستان و سرویس جاسوسی این کشور محمد رضا شاه را جانشین پدر کرد و رضا شاه را از ایران تبعید کرد.   با تمام توان در جهت تثبیت حاکمیت شاه جدید کوشش کرد تا مبادا در خلا قدرت ناشی از اشغال ایران و سقوط رضا شاه افراد آزادی خواه و متعهد به کشور و منافع ملی به قدرت برسند و دوباره ارتش و دیگر نیروهای نطامی را برای سرکوب هر نوع مخالفتی در کشور تجهیز و سازمان دهی کرد . سرویس اطلاعاتی را در کشور تقویت کرد. ولی بهر حال افراد آزادی خواه و وطن دوست نیز بیکار ننشسنند ودر هر قشری تلاش کردند در جهت منافع ملی مبارزه کنند حتی در قشر های بالای حاکمیت چون نمایندگی مجلس و دیگر پست ها ی  بالا  . دو نفر ازین آزادی خواهان و افراد مبارز و و وارسته دکتر محمد مصدق و دکتر حسین فاطمی بودند که دکتر مصدق بخاطر لیاقتهایی که از خود نشان داد  در زمانی که وکیل مجلس بود به مقام بالای نخست وزیری کشور نائل شد و دکتر سید حسین فاطمی  که مردی بسیار فرهیخته و روشنفکر و بسیار متعهد بود را به عنوان وزیر  امور خارجه و مشاور ارشد خود انتخاب نمود . دکتر حسین فاطمی را با آنکه استعمار هنوز هم سعی می کند در میان عامه ی  مردم ناشناخته باقی بماند می توان اسطوره ی مبارزه با استعمار و استبداد داخلی دانست . به گفته ی دکتر مصدق این دکتر فاطمی بود که  نخستین بار پیشنهاد ملی شدن صنعت نفت را برای کوتاه کردن دست انگلیس از منابع کشور به دکتر مصدق ارائه نمود. پس از این پیشنهاد دکتر مصدق که اونیز خود اسطوره ای کم نظیر در مبارزه با استعمار بود پیشنهاد وی را پذیرفت و از آن پس  دو نفر و برخی روحانیون و عامه ی مردم و روشنفکران متعهد مبارزه ی مستمر و فراگیر خودرا در سطح دیپلماتیک و بین المللی و در داخل از  طریق فشار مردم به حاکمیت برای قبول این امر شروع کردند. و پس از تلاش و مبارزه ی بسیار موقتا به پیروزی رسیدند و دکتر مصدق با سواد حقوقی و تدبیر کم نظیر خود در سطح بین المللی نیز توانست در دادگاه لاهه انگلیسی ها را محکوم و شکست دهد و با عزت  و تحسین بین المللی  صنعت نفت را ملی کند . چرچیل نخست وزیر وقت انگلیس از روی خشم خطاب به دستیاران خود گفت   هیتلر با آن ارتش و تجهیزات نظامی نتوانست مارا در جنگ شکست دهد اما یک مرد کچل و بی مو ( مقصودش دکتر مصدق بود  هرچند خودش هم کچل تر بود) مارا به تنهایی شکست داد. و شاه نیز از ترس خشم ملت موقتا از کشور فرار کرد .  در این حال دکتر فاطمی که مخالف استبداد داخلی نیز بود از فرصت استفاده کرد و حاکمیت شاهنشاهی را در  ایران پایان یافته اعلام کرد.در این حال حاکمیت دجال سخت خشمگین شد و به فکر راه چاره افتاد و با کمک سرویس های جاسوسی خویش چون ام آی سیکس  و سیا    که متعلق به انگلیس و آمریکا بودند دست به طراحی توطئه‌ و نقشه ای برای کودتا بر علیه دکتر مصدق از طریق اراذل و اوباش داخلی و فرماندهان خودفروخته و مزدور ارتش زد در این  حال نباید از خیانت برخی روحانیون نیز چون آیت الله کاشانی  به مصدق غافل بود چرا که او نیز با تحریک و تطمیع انگلیس مردم را از حمایت دکتر مصدق در هنگام کودتا  باز داشت . به همین خاطر حاکمیت دجال با تاسف بسیار توانست با کودتایی خونین باعث سقوط دکتر مصدق  و دستگیری او و مشاور وفادار و مبارز او دکتر فاطمی شود . دجال بخاطر شخصیت کاریزماتیک و مردمی دکتر مصدق و مشهور بودن او در سطح بین المللی صلاح ندید اورا حذف و اعدام کند و فقط اورا ناجوانمردانه در دادگاه نظامی محاکمه کرد( چون قوه ی قضاییه در آن زمان در کشور هنوز مستقل بود و هیچ قاضی حاضر نبود دکتر مصدق را با وجود بی گناهی و آن همه خدمتت محکوم کند قابل توجه قوه ی قضاییه در زمان ما ) بنابراین دکتر  مصدق به  روستایی دور افتاده تبعید شد ولی حاکمیت دجال نمی توانست  از گناه نکرده ی دکتر  سید حسین فاطمی آن شخص با اصل و نسب و انسان شریف و متعهد بگذرد و او نیز هنوز بر مواضع به حق خود ایستاده بود پس  اورا توسط مزدوران داخلی شناسایی و دستگیر و ناجوانمردانه در حالت بیماری شدید محاکمه و اعدام کرد . و او به معنی واقعی به مقام والای شهادت نائل شد. بعد از آن شاه جوان و مزدور و دست نشانده  دوباره به کشور با اشاره ی دجال باز گشت و اجرای سیاست های داخلی و خاورمیانه ای دجال را دنبال کرد هر چند ابن روند  چندان نیز دوام نیاورد و شاه بعد از ازدواج سوم خویش در جهت خلاف سیاست های دجال تغییر رویه داد که در مقاله ی بعدی به این امر  و علل آن می پردازیم.

یکی از حوادث مهم  تاریخ سیاسی کشور ما انقلاب مشروطه می باشد . این انقلاب بخاطر اهمیتی که در ایجاد تغییرات سیاسی در کشور ما دارد  از آن می توان بعنوان نقطه ی عطفی  در  حوادث سیاسی و تحولات اجتماعی در این کشور ازآن یاد کرد. در مورد  انقلاب مشروطه تا کنون کتاب‌های بسیاری نوشته شده ولی در  اینجا سعی بر این است که این رخداد مهم تاریخی به جهت مذهبی و ارتباط آن با حاکمیت دجال بر جهان که ارتباط با مهدویت دارد  مورد موشکافی و بررسی دقیق قرار گیرد.کلمه ی مشروطیت از ریشه ی شرط گرفته شده و به معنی حاکمیتی است که به شرطی مشروع است که قوانین اداره ی کشور  به دست نمایندگان و وکلای ملت تعیین و اجرا شوند مثلا حاکمیت شاه  به شرطی مشروع و مورد رضایت مردم است  که شاه در تعیین قوانین اداره ی کشور دخالتی نداشته باشد و نمایندگان واقعی مردم این مهم را به انجام رسانند و شاه سلطنت کند ولی حکومت خیر .

  ریشه ی انقلا ب مشروطیت  البته به زمان وزارت و صدر  اعظمی امیر کبیر بر می گردد که مدرسه ی دارالفنون را به عنوان اولین مدرسه ی  نوین در ایران برای یادگیری علوم  جدید  چون فیزیک و شیمی و مهندسی و...از دول اروپایی در ایران تاسیس کرد . در آین مدرسه استادان فرنگی تدریس می کردند و جوانان با استعداد ایرانی کم کم با دانشهای نوین آشنا شدند و بعدها شاگردان آنها برای ادامه ی تحصیل به کشورهای غربی سفر کردند و علاوه بر علوم تجربی جدید چون فیزیک   و شیمی و ...با فرهنگ و آداب و رسوم غربی نیز  بیشتر  آشنا شدند  و چون افراد کنجکاوی بودند کم کم با شیوه ی کشورداری و اداره ی مملکت  و نوع حاکمیتهای آنها نیز آشنا شدند که بیشتر بر اساس سیستم پارلمانی بود که نمایندگان مردم در  مجلسی جمع می شدند و   قوانین کشور را طرح و بعد نخست وزیر یا صدر اعظم و یا ریاست جمهوری آن  قوانین را اجرا می کرد و پادشاه اگر نیز در آن کشور بود نظیر انگلستان بیشتر جنبه ی تشریفاتی داشت و در اداره کشور دخالتی نداشت . این دانشجویان فرنگ رفته متوجه شدند  که عامل پیشرفت این کشورها همین  شیوه ی مملکت  داری توسط نمایندگان مردم و حاکمیت قانون است  و عامل عقب ماندگی کشورهای خاورمیانه همان دیکتاتوری و استبداد شاهنشاهی و بی قانونی  می باشد . این بود  که در بازگشت به کشور خود خواستار ایجاد مدل حکومتی مانند دول اروپایی شدند و  اصرار داشتند که استبداد شاهی باید در  کشور از میان برود و حاکمیت مشروطه برقرار شود که شاه فقط سلطنت کند و قوانین حکومتی و اجرای آنها توسط نمایندگان واقعی و نخبگان علمی و فرهنگی جامعه  باشد نه بک  شاه عیاش مستبد و گاها بی سواد. به هر حال این روشنفکران کم کم با سخنرانی در تشکیلات مخفی و یا پخش شب نامه ها و مقالات آتشین در  روزنامه ها در  آن دوران ذهن اکثریت مردم را در آن دوران خفقان  و  جهالت بیدار و  و روشن کردند و انقلاب مشروطیت ایجاد و به پیروزی رسید و مظفر الدین شاه قاجار نیز مجبور به تن دادن به خواست مردم شد و هرچند فرزند و جانشین مستبد او محمد علی شاه با حمایت روسیه مدت کوتاهی آن را نقض کرد و مجلس شورای ملی را به توپ بست ولی چون ذهن اکثر  مردم دیگر  روشن شده بود بر علیه او قیام کردند و آورا از تخت به زیر کشاندند و مشروطیت را در کشور ابقا و تثبیت نمودند. .  محمد علی شاه تبعید و فرزندش احمد شاه بر تخت  تشریفاتی نشست . تا اینجا روایت تاریخی از مشروطیت بود که در حقیقت این حوادث شکی نیست . ولی ازین به بعد  تلاش می شود انقلاب مشروطیت و ارتباط دجال با آن مورد  بررسی قرار گیرد . قبلا بیان کردیم که  سیستم دجال از بیش از صد سال پیش فعالیت خودرا برای حاکمیت کامل بر دنیا آغاز  کرده بود و آغاز فعالیت دجال تقریبا مصادف و هم زمان  با انقلاب مشروطیت  در  ایران بود. گفتیم حاکمیت دجال از تمام حاکمیت کشورها به خصوص قدرت‌های بزرگ که در آن زمان انگلستان یکی از  مهمترین آنها بود استفاده ی ابزاری  برای تسلط بر دنیا می کند . وقتی انقلاب مشروطیت در ایران رخ داد دجال از طریق دولت انگلستان صلاح در آن دید که ابتدا در برابر مشروطه طلبها قرار نگیرد و حتی برای نفوذ خود در انقلابیون و سران مشروطه با آنها نیز همراهی کند  به طوری که مشهور  است سفارت انگلستان در تهران در هنگام تحصن مردم و روحانیون برای اجرای مشروطه آنها را به ساختمان سفارت دعوت کرد و با غذا از آنها پذیرایی نیز کرد تا بتوانند به تحصن خود ادامه دهند . ولی زمانی که انقلاب مشروطه پیروز شد و حاکمیت دجال متوجه شد که قوانینی که  توسط نمایندگان مردم در مجلس تصویب می شود در بسیاری از موارد   این قوانین تماما منافع ملی و مردم را در نظر دارد و به منافع منطقه ای انگلستان که شاخه ای از حاکمیت دجال جهانی است توجهی ندارد . 

 

این بود که با طراحی نقشه های دقیق سعی کرد مشروطه را به انواع مختلف ضعیف کند و خاصیت آن را که منافع ملی است ازآن بگیرد.بله دجال دوباره نیاز به یک دیکتاتور در کشور داشت که این دیکتاتوری نوکر و گوش به فرمان او باشد و او مامور  اجرای خواسته های دجال در ایران باشد نه نمایندگان واقعی مردم  که دجال توان کنترل و تطمیع همه ی آنها را برای منافع خود ندارد برای این کار ابتدا تلاش کرد مشروطه را در کشور بی آبرو کند و این گونه به عامه ی مردم کشور نشان دهد که باور کنند  مجلس و نمایندگان مردم و کشورداری آنها به درد مردم نمی خورد .و کشور  نیاز به یک دیکتاتور دارد  این بود که درست در  این دوران در تمام نقاط کشور و به خصوص استانهای مرزی مزدوران  خودرا تحریک کرد که دم از تجزیه طلبی و شورش در برابر حاکمیت مرکزی بزنند.  در خوزستان شیخ خزعل و در کردستان و ادریایجان و نقاط دیگر  نیز مزدوران او دست به شورش زدند و ادعای استقلال طلبی از حاکمیت مرکزی کردند به دزدان و راهزنان پول دادند در هر نقطه ای  مردم را غارت کنند و ناامنی ایجاد کنند . و به این صورت تمام کشور دچار بحران عظیمی شد در این حال با عوامل و مزدوران خود در کشور شایعه کردند  که همه ی این مشکلات در کشور بخاطر مشروطیت و نمایندگان مجلس و حکومت مرکزی است و کشور صاحب ندارد خلاصه یک ناجی و دیکتاتوری لازم است که به قدرت برسد و رشته ی امور را در دست بگیرد و به این صورت اذهان عمومی را برای به قدرت رسیدن رضا  شاه با کودتا و دیکتاتوری مشهور او فراهم آوردند.  و جالب است تا عامل  خود رضا شاه را به قدرت رساندند بلافاصله به مزدوران شورشی خود در اقصا نقاط کشور گفتند که دست از شورش و غارت مردم بردارند و بعد هم رضا شاه را مامور  کردند چند لشکر کشی نمایشی به نقاط مختلف کشور  برای سرکوب شورشیان و سرکوب راهزنان انجام دهد و بعد در  روزنامه های مزدور جار زدند که ناجی  کشور که امنیت را در کشور برقرار کرد  بزرگ مردی به نام رضا شاه کبیر  است که او فقط  لیاقت شاهنشاهی ایران را دارد چون او جنم و جربزه و شجاعت و قاطعیت آن را دارد. و به این صورت احمد شاه را به اروپا فرستادند و رضا شاه را جانشین او او کردند تا فرامین دجال را در کشور و منطقه اجرا کند. وقتی رضا شاه به  قدرت رسید . دیکتاتوری به معنی واقعی جای مجلس شورا و عقل جمعی را در کشور گرفت و او نیز در  جهت امیال شهوانی خود و البته در  جهت سیاست‌های دجال در کشور هر چه قدر  که خواست تاخت و تاز کرد. در این زمان مجلس  شورا نیز وجود داشت ولی فقط نام آن مجلس شورای ملی بود و هیچ خاصیتی نداشت چون بیشتر نمایندگان آن توسط رضا شاه  یا تطمیع و یا تهدید و یا برخی موارد چون مدرس و فرخی یزدی ترور و حذف می شدند  روزنامه  نگاران منتقد هم چون میرزاده ی عشقی در روز روشن با فرمان ملوکانه ترور می شدند..  بنابراین چنین مجلسی نمایندگان داشت چون عروسک های خیمه شب بازی  ( دور از جون مجلس کنونی )  که فقط منافع دجال را در ایران در نظر داشت نه منافع ملی و هیچ خاصیتی نداشت و رضا شاه هم که مطیع  کامل دجال جهانی و اجرای سیاست‌های ضد فرهنگی و دینی  چون کشف حجاب و گذاشتن کلاه فرنگی به اجبار بر سر مردم  که جالب است به بالای کلاه که نگاه می کردی درست شبیه تک چشم دجال بود .این روند خفقان ادامه داشت تا جنگ جهانی دوم و گرایش رضا شاه به دولت آلمان و اشغال ایران توسط متفقین  که حاکمیت دجال  به  واسطه ی انگلیس  در  این زمان دریافت که تاریخ مصرف دستمال کاغذی  رضا شاه در ایران تمام شده و بخاطر آنکه  قدرت و حاکمیت در این خلا قدرت به دست نمایندگان واقعی مردم نیفتد بهتر است  نوکر تازه نفس جدیدی  که همان فرزند رضا شاه است و آن را مدت زیادی به بهانه ی ادامه ی  تحصیل در غرب در آب نمک خوابانده و آماده کرده  باید وارد ایران شود و جانشین پدر شود تا مامور اجرای ادامه ی برنامه های دجال در ایران و خاورمیانه باشد..

برای اینکه شرایط خاصی سیاسی و حقایق آن را به درستی درک کنیم بهتر است یک سری روشنگری های سیاسی از بیش از صد سال پیش تا کنون در این گروه آغاز شود تا بصیرت سیاسی مومنین به صورت ریشه ای بیشتر شود چون حوادث سیاسی حال حاضر خاورمیانه و به خصوص ایران جدا از حوادث بیش  از صد پیش تا کنون نیستند. چون قبلا گفتیم فعالیت دجال برای حاکمیت بر دنیا از بیش از صد سال پیش شروع شده و یکی از  مهم ترین  فعالیت‌های دجال برای تسلط بر دنیا از طریق بازیهای سیاسی  و طراحی و اجرای دقیق نقشه های سیاسی در  مناطق مختلف جهان می باشد.

یکی از صفات بسیار زشت و مذموم  یک انسان روحیه ی نژاد پرستی  است . آین روحیه ناشی از  خود برتر بینی و غرور و تکبر است که بدترین صفت آدمی  است و از صفات مخصوص به شیطان نیز می باشد . می دانیم ابلیس یا شیطان بخاطر داشتن همین صفت غرور و تکبر  و به تبع آن روحیه ی نزاد پرستی  از درگاه الهی برای همیشه رانده شد و به خداوند گفت : نژاد من از آتش و نژاد آدم از خاک است و من برای آدم خاکی سجده و تواضع نمی کنم و خداوند نیز اورا فقط بخاطر همین صفت تکبر و نژادپرستی از درگاه خویش برای همیشه راند البته علت اینکه خداوند اورا نبخشید یک علت اساسی نیز دارد و آن نیز  آن است که صفت تکبر فقط مخصوص ذات باری تعالی است و تنها برازنده ی اوست. چون فضایل تمام موجودات به او بر می گردد و حمدو ستایش مخصوص  اوست بنابراین این صفت نیز مخصوص به خود اوست ولی موجودات دیگر چون شیطان و انسان چیزی از  خود ندارند که لایق تکبر باشند بنابراین تکبر برای آنها یک رذیلت اخلاقی از نظر خدا به شمار می آید    و چون این صفت مخصوص خداست اجازه نمی دهد احدی در این صفت با او شریک شود و هرکسی تکبر بورزد در حقیقت دچار شرک شده و خدا نیز در  قرآن فرموده که هرگناهی را می بخشد مگر شرک به اورا . پس شیطان در حقیقت با تکبر خود دچار شرک به خدا شد که گناهی نابخشودنی از نظر خداست . با این توصیف کسانی که دارای روحیه نژادپرستی و تکبر هستند دارای یک صفت شیطانی هستند و اگر بخواهی بدانی یک نفر تا چه میزان انسان ناسالم و شیطان صفتی است اورا خوب امتحان کن ببین تا چه میزان نژاد پرست و متکبر می باشد . حتی این روحیه را در صدر اسلام در تیره های مشهور قریش هم می توان دید مثلا تیره ی بنی امیه از قریش چون بسیار شیطان صفت  و مشرک بودند بسیار  نیز نژد پرست بودند و رفتار بسیار غیر انسانی نیز با اقوام غیر عرب داشتند ولی پیامبر و اهل بیت او چون از این صفت رذیله یعنی تکبر و نژادپرستی به کلی دور  بودند رفتار بسیار انسانی و منصفانه ای با تمام اقوام داشتند و فرقی بین آنها قائل نمی شدند بطوریکه امام علی ع بارها  بخاطر اینکه بین نژادهای مختلف چون عرب و عجم و ...فرق نمی گذاشت و بین آنها با عدالت رفتار می کرد توسط اشراف نژاد پرست عرب مورد سرزنش و شماتت قرار می گرفت بطوری که یکی از علت‌های اصلی دشمنی طوایف مختلف عرب با امام علی و خاندان او  و تنها گذاشتن آنها در مقابل معاویه و دیگر دشمنان همین روحیه ی غیر نژادی و عادلانه ی امام علی با اقوام مختلف بود. به هر حال با کمال تاسف باید گفت  روحیه نژادی اکنون در کشورهای  خاورمیانه  دوباره به اوج خود رسیده و تقریبا تمام اقوام این منطقه بخاطر روحیه ی نژادپرستانه با هم دشمنی می کنند از عرب و عجم گرفته تا ترک  و  فارس و یا ایرانی با افعان با هم خصومت شدی نژادی دارند که این امر گفتیم یک روحیه ی شیطانی است و درست مخالف تعلیم حیات بخس اسلام می باشد که تاکید دارد نژادها را خدا برای شناسایی  از هم دسته بندی کرد و نه فخر فروشی به هم و گرامی ترین آنها نزد خدا پرهیزگاران آنهاست. البته دامن زدن به این روحیه در منطقه مسلما کار ایادی شیطان و استعمار بوده و هست که قصد اختلاف بین صفوف مسلمین را دارند. تعصب نژادی بخصوص در کشور ما ایران تا به حدی به مرحله ی فاجعه باری  رسیده که حتی در شهرهای  مختلف این روحیه شدید است و اگر کسی کار و مشکلی داشته باشد که باید در شهر غیر بومی خود حل شود اگر مردم آن شهر غیر بومی بفهمند از شهر آنها نیستی امکان ندارد با تو همکاری کنند و حتی کارشکنی نیز می کنند . این برخورد نژادی در برابر اتباع کشورهای همسایه نیز  بسیار اسف بار است و بارها دیده شده که در کشور با اتباع مهاجر و جنگ زده ی افعانستان و دیگر کشورهای همسایه به خاطر روحیه ی نژادپرستانه که ریشه در جهالت دارد برخوردهای تبعیض آمیز و بسیار زشت و غیر  انسانی صورت می گیرد  که انسان  از دیدن و شنیدن این برخوردهای زشت از آدمیت خود شرمنده می شود که چنین همجنس هایی دارد. به هر حال این  روحیه در اتحاد دنیای اسلام بسیار می تواند مشکل ساز باشد و همچنین در امر ظهور و قیام مهدی عج . بخاطر اینکه چه بسا مثلا خراسانی  حقیقی شخصی باشد که نه از خراسان ایران بلکا مثلا از افعانستان ظهور و قیام کند چون افغانستان در قدیم جزو خراسان بزرگ بوده  است و بعید نیست ظهور و قیام او از این ناحیه و یا تاجکستان باشد . در این صورت اگر همچنان این روحیه ی نژادپرستانه در مردم ایران قوی باشد ممکن است بسیاری صرفا بخاطر اصالت افغانی  خراسانی  اورا تایید و یاری نکنند چون انتظار دارند که خراسانی فقط از ایران ظهور و قیام کند .

درست همانند یهودیان مدینه که بخاطر روحیه ی نژاد پرستانه انتطار داشتند پیامبر آخرین از نژاد یهودیان باشد و چون دیدند برخلاف انتطار این پیامبر از نوادگان حصرت اسماعیل و اعراب ظهور کرد از روز تعصب نژادی به وی ایمان نیاوردند با آنکه  از روی نشانه ها می دانستند که به راستی او پیامبر آخرین می باشد. همین روند ممکن است در ظهور یاوران مهدی مثل خراسانی نیز برای امتحان شیعیان در ایران تکرار شود  و اگر شیعیان بخواهند به جای اینکه پیروی از حق و حقیقت با این امر با  روحیه ی نژادپرستانه برخورد کنند مانند یهودیان مدینه زمان پیامبر اسلام ص در امتحان الهی مردود می شوند و در صف  دشمنان مهدی و یاران او قرار بگیرند  و در دنیا و آخرت زیانکار شوند.. حتی ممکن این این روحیه ی نژادپرستانه در مورد ظهور خود مهدی موعود عج برای اعراب همسایه نیز مشکل ساز باشد و بر خلاف انتطار اعراب، مهدی موعود عج از نوادگان امام حسن مجتبی ع باشد که نه در کشورهای عربی بلکه در ایران به دنیا بیاید و ظهور کند . و زبان اونیز فارسی باشد . در این صورت قبول این امر برای متعصبان عرب بسیار دشوار خواهد بود. همچنان که در روایات امام باقر و امام صادق ع تصریح شده که مهدی عج با امر جدید و کتاب جدید  و قضاوت جدید ظهور می کند که قبول این امر بر اعراب بسیار دشوار است .

یکی از کتاب‌هایی که معارف الهی را به بهترین و عمیق ترین و زیبا ترین شکلی بیان کرده کتاب گرانقدر مثنوی معنوی مولانا می باشد  که به بگفته ی کارشناسان در واقع می توان گفت این کتاب تفسیر قرآن کریم به شیوه ی عارفانه می باشد . یکی از تمثیلهای زیبا و عمیق این کتاب برای بیان حقایق، تمثیل  فیل در اتاق تاریک است که با توجه به‌ ارتباط آن به وضعیت فرقه ها در جهان اسلام به توضیح و شرح آن می پردازیم.  مولانا بیان می کند که یک فیل در اتاقی تاریک  بود  در این حین تعدادی از مردم در خارج از اتاق بودند و یکی یکی به اتاق وارد می شدند و یک قسمت  از اندام فیل را با دست لمس می کردند و به خارج از اتاق می رفتند و وقتی حضار از انها می یرسیدند در اتاق چه چیز وجود دارد هر کسی یک چیز می گفت اون که پای فیل را لمس کرده بود می گفت یک ستون در اتاق وجود دارد اونکه فقط خرطوم  فیل را لمس کرده بود می گفت : در اتاق یک ناودان وجود دارد آونکه گوش فیل را لمس کرده بود می گفت ؛ در اتاق یک بادبزن بزرگ وجود دارد. و به این صورت هر کس چیزی متفاوت از دیگری می گفت و قسم هم می خورد تنها آوراست می گوید و حقیقت را می گوید . در این حال چون هر کس ادعایی متفاوت از دیگری داشت دیگری را انکار میکر د و اورا دروغگو می خواند و کار به مشاجره و بحث زیاد کشیده شد.  و بقیه ی حضار حیران می ماندند که بالاخره کدام یک راست و حقیقت را می گوید. در اینجا مولانا بیان می کند که اگر هریک از حضار بیرون از اتاق یک چراغ یا فانوس به همراه خود به درون اتاق می بردند و حقیقت فیل را یک جا با نور چراِغ می دیدند دیگر هیچ کدام در مورد حقیقت فیل با هم اختلافی نداشتند چون آن نور چراغ باعث می شد که همه کل حقیقت را یکجا ببینند و دیگر هیچ گونه اختلافی با هم نداشته باشند. .  حالت مردم در درک کل حقایق هستی همین حالت را دارد که آنها تلاش نمی کنند که حقایق هستی را با نور علم و عقل و دانایی درک کنند و چون همه در تاریکی جهل خود گرفتارند دچار اختلاف و تنگ نظری در درک حقایق می شوند . حال این تمثیل را می توان در  مورد پیروان فرقه های اسلامی چون شیعه و سنی و دیگر فرقه ها نیز بکار برد و بیان کرد چون پیروان این دین الهی به سلاح علم و عقلانیت و دانایی مسلح نیستند و چراغ علم و معرفت را نیز با خود ندارند نمی توانند کل حقیقت دین و حقایق معارف الهی را به درستی و یکجا درک کنند و  در تاریکی جهل و نادانی  خویش هر کدام یک جزء محدود از حقیقت دین را لمس می کنند و فکر می کنند کل حقیقت دین نزد آنهاست و بقیه در گمراهی آشکار هستند در نتیجه دجار اختلاف عقیدتی می شوند و شروع به فرقه سازی می کنند و شدت این اختلافات به جایی می رسد که خون یکدیگر را نیز می ریزند. و این همان جیزی است که شیطان می خواهد و به همین دلیل به این جهالتها نیز با
عدم تفکر و تقلید کورکورانه  و دیگر موارد  دامن می زند . اگر تمام مسلمین با چراغ علم و معرفت تمام دین را مانند پیامبر اسلام و اهل بیت او درک کنند هیچگاه دچار اختلاف و فرقه سازی نمی شوند. البته پیامبر اسلام ص این چراغ های هدایت برای درک کل حقیقت دین را اهل بیت خود معرفی می کند و می فرماید: همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است .  در مورد فهم صحیح حقیقت  مهدویت نیز درست همین روال وجود دارد اگر تمام مسلمین و حتی تمام مردم دنیا که منتظر منجی موعود هستند با چراغ علم و تحقیق  حقیقت مهدویت را یکجا و درست درک کنند دیگر در این مورد هیچ گونه اختلاف و درگیری نخواهند داشت و همه در این مورد با همدیگر  متحد می شوند و زمینه ی قیام و حاکمیت  منجی موعود را فراهم می آورند  به امید آن روز . سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

قبلا بیان کردیم که مهمترین لقب منجی موعود   مهدی  به معنی شخص هدایت شده و هدایت کننده می باشد حال این پرسش مطرح می شود که هدایت امام در چه موارد و عرصه هایی می باشد ؟ در این مورد باید بیان کرد این موارد بستگی به نوع گمراهی های موجود در میان عامه ی مسلمین و البته کل جامعه ی بشری در عرصه های دینی و عقیدتی ، اخلاقی، سیاسی اجتماعی ، اقتصادی و نیز باتوجه به شرایط جدید پیش آمده در عصر حاضر در زمینه ی فرهنگی و هنری  نیز می باشد . اگر توجه کنید خود سیره ی هدایت گری دیگر ائمه نیز در صدر اسلام در  این جند عرصه بوده یعنی مثلا شما سیره ی هدایت گری امام علی ع را در نظر بگیرید که مردم زمان خویش را در این عرصه ها مرتبا با سخنان قصار و کوتاه و یا خطبه های طولانی با شیوه ای رسا و استفاده از فصاحت و بلاغت معجزه آسا و ادبیات فاخر راهنمایی می نمود شما اگر نهج البلاغه رو مرور کنید می بینید  که سخنان امام در موضوعات مختلف عقیدتی و دینی ، سیاسی اجتماعی ، اخلاقی ، اقتصادی و ....می باشد . بنابراین در زمان ما نیز هدایت امام زمان در این چند عرصه به علاوه ی  مسائل جدید پیش آمده می باشد . شما اگر به پیامها و روشنگری های سیاسی امام  که از طریق سید حسنی ارسال می شو  توجه کنید می بینید که در  این روشنگری ی ها امام به ریشه یابی و عمق مشکلات سیاسی جامعه اسلامی و منشا اصلی آنها فارغ از بازی‌های سیاسی دجال و نیز خبرهای دروغینی که از طریق رسانه های مجازی و غیر مجازی به گوش مردم می رسانند تا آنها را فریب دهند .می پردازد امام با دید ژرف و الهی خویش  در مورد این بازی های سیاسی برای جامعه ی مسلمین روشنگری و افشاگری می کند تا  منتظران واقعی هیچ گاه قربانی و بازیچه ی این بازی‌ها و نقشه های سیاسی دجال حاکم بر جهان را نشوند و با بسیج تمام امکانات و دید روشن با سایر  منتظران واقعی در دنیا بر علیه این حاکمیت شیطانی متحد شوند و ان را از عرصه ی گیتی با اتحاد و مبارزه ریشه کن کنند و توحید و صلح و دوستی و عدالت را جایگزین شرک و  جنگ و دشمنی  و ظلم  که دستتپخت دجال است نمایند   به امید آن روز       سلام بر کسی کا پیرو هدایت شود.

برای برخی ممکن است که مایه ی شگفتی باشد که چرا خود امام برای شناخت  صحیح خود به مردم باید اقدام کند و از طریق کتاب‌ها و واسطه هایی چون سید حسنی خود را به مردم درست شناسایی و معرفی کند مگر کسانی دیگر ازعلمای دینی در  عصر حاضر قادر به چنین کاری نیستند ؟ در پاسخ باید گفت خیر جواب کاملا منفی است به این دلیل  که گفتیم که ایادی شیطانی و برخی روحانی نمایان فاسد در طول تاریخ اسلام این دین الهی را کاملا تحریف کرده اند و بدعت ها و خرافات بسیاری را برای مطامع دنیایی و هوای نفس وارد دین خالص الهی کرده اند یعنی همان کاری که علمای فاسد بنی اسرائیل با تورات و دین خالص موسوی کردند  همین بلا و بیشتر را روحانی نمایان فاسد بر سر دین اسلام در طی قرون گذشته آورد ه ند همان کسانی که پیامبر اسلام به درستی از آنها به امامان گمراه  تعبیر کرده که خطر آنها از دشمنان خارجی برای اسلام بیشتر بوده و به تعبیر امام صادق ع  بیشتر دشمنان مهدی عج در هنگام قیام اینها و پیروان فاسد و منحرف آنها می باشند . خب با این وضع در حقیقت مهدویت نیز مانند سایر ارکان و احکام دین تحریفات گسترده صورت گرفته که قبلا به آن اشاره کردیم وبلکه این تحریفات در مهدویت از همه ی موارد دیگر در دین بیشتر بوده چون اصولا امر بسیار مهم و سرنوشت سازی از دین و مربوط به سرنوشت کل جامعه ی بشری است بنابراین شیطان و ایادی او تمام تمرکز و فعالیت خود را بر تحریف این امر گذاشته اند و با کمال تاسف بخاطر بی سوادی و نا آگاهی عامه ی مسلمین به مقصود خویش نیز  دست یافته اند و کلا مهدویت به انحراف کشانده شده بطوریکه که در زمان ما تقریبا هیچکس  شناخت صحیحی از مهدی موعود حقیقی عج ندارد بطوریکه بیان کردیم حتی در مورد زمان به دنیا آمدن وی و نسب واقعی وی و چگونگی غیبت او مردم شناخت صحیحی ندارند . خب در این زمان با این شناخت انحرافی از امام چه کسی می تواند ما را به شناخت حقیقی و درست از شخصیت امام راهنمایی و هدایت کند جز خود امام . به عبارتی کسی جز خود امام نمانده که در شناخت مهدی موعود عج دچار انحراف و گمراهی نشده باد و تنها خود امام در عصر حاضر است که شناخت حقیقی و درست از خود به سبب هدایت الهی دارد و تنها  نیز خود او قادر است مردم را با به سوی شناخت صحیح و واقعی از خود هدایتگر باشد . ودرست به همین علت یکی از القاب اصلی و مشهور منجی و مصلح کل ، مهدی است یعنی شخص هدایت شده ی هدایتگر . بنابراین خود امام با اذن الهی در عصر ما شروع به روشنگری در این مورد کرده است و این فرصتی مغتنم برای مومنان و منتظران سرگشته است که به این پیام هدایت لبیک و جواب مثبت بگویند و اورا در روشنگری یاری رسانند . اتفاقا در روایات اهل بیت نیز آمد که  " او باید خود بیاید و در مورد شناخت درست  و معرفی خویش با مردم   استدلال کند ." این روایت صریح از امام صادق ع می باشد   که در عصر حاضر ما شاهد تحقق آن می باشیم . امام صادق ع همچنین در این مورد می فرماید: مهدی موعود سه بار مردم  را به سوی خویش می خواند ولی کمتر کسی وی را اجابت می کند و  گفتیم این سه بار قبل از ظهور آشکار و ندای آسمانی و از طریق واسطه ها می باشد وگرنه در هنگام ظهور آشکار و ندای آسمانی که بیشتر مردم با دیدن این نشانه های آشکار ایمان می آورند و نیازی به آوردند دلیل و حجت از طرف امام برای قانع کردن مردم نیست .

یکی از پرسش هایی که طالبان حقیقت و منتظران مهدی موعود زیاد مطرح می کنند این است که مهدی موعود عج از کدام منطقه ظهور می کند ؟ معمولا افراد قشری که زیاد اهل تامل و مطالعه نیستند بلافاصله با شنیدن این سوال بلافاصله یاد سخنان  ملای محله و مسجد خود می افتند و  زود جواب می دهند که معلوم است دیگر او طبق روایات از مکه ظهور می کند . در حالی اگر این افراد کل روایات اهل بیت را در این مورد با تامل  وتیز بینی و با دیده ی فراست  و زیرکی و عالمانه   مطالعه کنند . مطمئنا نظر آنها عوض می شود . اصولا چون امر ظهور و قیام منجی موعود دشمنان بسیاری نیز از دستگاه  حاکمیت دجال دارد و قیام او نیز یک حرکت نظامی می باشد بنابراین اهل بیت پیامبر سعی کرده اند نقطه ی قیام و ظهور را برخی موارد در لفافه و مبهم و غیر صریح بیان کنند تا حاکمیت جهانی  دجال نتواند جلوی اورا با سرویس های جاسوسی و نیروهای نظامی که در سراسر جهان دارد بگیرد . در این  روایات اهل بیت حدود کلی قیام و ظهور را بیان کرده اند تا منتظران بتوانند در نزدیک ظهور  خودرا به آن حوالی برای یاری امام برسانند مثل این روایت امام علی ع که می فرماید : شروع کار مهدی از شرق خواهد بود  که می دانیم شرق حجاز و عراق  کشورهای ایران و پاکستان و افغانستان و دیگر کشورهای آسیای مرکزی مثل ترکمنستان و تاجکستان هم می شود. پس شروع کار و قیام مهدی ممکن است از یکی ازین نقاط باشد . ولی از سویی برخی روایات نیز وجود دارد که صراحتا نقطه ی دقیق قیام مهدی موعود عج را بیان می کند مانند این روایت که امام علی ع می فرماید :  زمانی که قیامگری در خراسان قیام کند و قیامگری از ما اهل بیت نیز از گیلان قیام کند. خب مسلم این  قیامگر از اهل بیت یک نفر بیشتر نیست که همان مهدی موعود است و البته در برخی روایات نیز آمده که قیامگر اهل بیت از قزوین قیام می کند که البته قروبن در جغرافیای قدیم از مناطق گیلان نیز محصوب می شده چون نزدیک به آن منطقه می باشد  و این روایت منافاتی با روایت اول ندارد..  حال برخی سوال می کنند پس چطور برخی روایات می فرماید که مهدی در مکه ظهور می کند . در پاسخ باید گفت : که مهدی موعود دو نوع قیام و حرکت دارد یک حرکت و قیام و ظهور ابتدایی است که بر طبق روایت امام علی ع در شرق یا ایران می باشد . و شاید این زمانی است که عده ی زیادی از مردم دنیا اورا چندان نمی شناسند و نهایتا در همان منطقه ی قزوین و گیلان تعدادی با نهضت و حرکت او آشنا شده اند و این نوع حرکت نیز یک حرکت و نهضت بیشتر فکری و فرهنگی برای آماده کردن ذهن مردم و روشنگری برای شناخت مهدی موعود حقیقی به مردم است . که البته کم کم ای نهضت فکری فرهنگی  به قیام نطامی بر علیه طاغوت  منجر می شود  و با امداد های غیبی و کمک مؤمنان و یاری خراسانی باعث سقوط حاکمیت دست نشانده ی دجال در این منطقه می شود و مرحله ی دوم ظهور ، ظهور آشکار است که در این مرحله سپاه خراسانی با سپاه امام مهدی عج در ایران متحد می شود و تمام خاورمیانه را تصرف می کند و با اقتدار وارد مکه می شود و آنجا را نیز تصرف می کند و در این حال مهدی موعود به عنوان یک شخصیت مذهبی و سیاسی برای همه ی مردم دنیا شناخته می شود و در این مرحله از قیام است که پیامبر می فرماید ۳۱۳ نفر از نخبگان علمی جهان اسلام به مکه سفر می کنند و در بین رکن و مقام با مهدی عج  بیعت می کنند . و بعد به بیت المقدس  و دیگر نقاط دنیا لشکر کشی می کند و حاکمیت او جهانی می شود. انجیل نیز این دو قیام ابتدایی و آشکار را پیش بینی کرده است و می فرماید: زیرا مانند برق که از شرق ( ایران ) می درخشد و در غرب(مکه) آشکار می شود ظهور پسر انسان  ( مهدی موعود ) نیز این چنین خواهد بود. دلایل عقلی را هم قبلا بیان کردیم چون گفتیم قیام  مهدی عج مانند سایر انقلابات و قیام‌ها   یک روند کاملا طبیعی و عقلانی دارد البته در ادامه معجزات و امدادهای غیبی برای پیروزی قیام  به وقوع می پیوندد ولی  شروع و روند پیشرفت آن یک سیر کاملا طبیعی دارد. برای اینکه اگر اکنون مهدی عج در مکه به تنهایی ظهور کند خب مسلم است حاکمیت حجاز که یک حاکمیت دست نشانده و مزدور دجال جهانی است اورا امان نمی دهد و قصد جان اورا دارد ولی عقلانی آن است که یک سری اتفاقات و تحولات غیر منتظره در ایران به وجود می آید و آین تحولات شرایط مناسب را برای قیام خراسانی از خراسان و قیام مهدی عج از گیلان فراهم می کند و آنگاه این دو قیام با هم متحد می شوند   و در مدت کمی امپراتوری اسلامی با رهبری مهدی موعود عج درخاورمیانه با مرکزیت ایران شکل می گیردو آن زمان است که کاری از دست حاکمیت حجاز هم در برابر حاکمیت مهدی عج بر نمی آید و این قیام کم کم جهانگیر می شود. و این امر کاملا عقلانی و باور پذیر نیز می باشد و هر عقل سلیمی آنرا می پذیرد .

به علاوه تمام روایات اهل بیت بیان می کنند که بیشتر یاران مهدی اولاد  عجم  و ایرانی می باشند . پس این روایات ثابت می کند که شروع قیام مهدی عج مسلما ایران است نه حجاز چون اولاد عجم در ایران هستند نه در عربستان . پس دیگر شکی باقی نمی ماند که کانون و نقطه ی قیام شمال ایران خواهد بود و این تذکری به منتظران واقعی است که اگر می خواهند از یاران اولیه ی مهدی موعود باشند باید این منطقه را تحت نظر داشته باشند  و  اگر امکان داشت به آن حوالی مهاجرت کنند و ساکن شوند  چون نشانه های بسیاری وجود دارد که وعده ی خداوند آن شالله بسیار نزدیک است و خداوند نیز خلف وعده نمی کند.. آن الله لا یخلف المعاد.

  ۱ - او از نسل حضرت فاطمه س   و امام  حسن و امام حسین ع است ۲_ مردم نمی دانند به دنیا آمده  با خیر چون تولدش مخفی است ۳_ به تعبیر امام علی ع در شهرک یا شهر  کوچک به دنیا می آید ۵_ چهارمین فرزند خانواده است ۶_ پدرش را به قتل می رسانند و او تا قبل از قیام انتقام پدر را نگرفته ۷_ نام مادر او نرگس و از نژاد ایرانی است ۷_ نام پدر امروزی او بنا به مصالحی با صراحت  در روایات نیامده  ۸_ یکی از القاب او غریم است یعنی کسی که اموالی از وی خورده اند واو هنوز پس نگرفته ۹_ مردی است که خانواده و  نزدیکان و فامیل و مردم اورا طرد کرده و از خود رانده اند و آواره است مالک  خانه و مسکن مشخصی از خود نیست و در زبان امروزی مستاجر است  و تک و تنها زندگی می کند  ۱۰_  بر طبق روایت امام علی ع
نزدیکترین کسانش یعنی همسر و فرزندانش باوی دشمنی می کنند ۱۱_ با آنکه سنش بالاست به صورت جوانی بین ۳۰ تا چهل سال دیده می شود ۱۲_ مردی با هیبت است ولی اخلاقش با مردم بسیار خوب است ۱۳ _ از نظر اخلاق و عادات شبیه ترین مردم  به پیامبر اسلام است ۱۴_ وقار و آرامشی در سیمای او پیداست ۱۵_ مردم به او محتاجند ولی او به مردم محتاج نیست یعنی ظاهرا اهل بخشش به مردم است ولی بخاطر عزت نفس از کسی چیزی نمی خواهد. ۱۶_ بخشنده ترین مردم و شجاع ترین مردم و مهمان نوازترین مردمان است    با اینکه خویشاوندان باوی خوب نیستند بیشترین توجه را به آنها از روی محبت دارد ۱۷ _  بر طبق روایت امام حسین ع کنیه ی او عموی اوست یعنی نام پسر ارشد او  هم نام عموی او است ۱۸_ دارای خانواده و زن و فرزند است ۱۹ _ بر طبق روایت امام ع مردی گمنام است و در هنگام ظهور اصل و نسب او مشخص نیست یعنی سیادت او مخفی است و با ندای آسمانی با نام خود و نام پدر و اصل نسب به مردم معرفی می شود ۲۰_ مستجاب الدعوه است یعنی دعایش مستجاب می شود ۲۱_ هر کس با او معاشرت کند اورا  مانند دریایی از دانش می بیند ۲۲_ او معلمی است که از تاریخ گذشتگان آگاه است یعنی مطالعات تاریخی دارد ۲۳_ بر طبق روایت پیامبر او از تمام امامان حکیم تر و داناتر است ۲۴_ در شب معراج پیامبر اورا در میان دیگر امامان دید که ایستاده در حال نماز است و درخشش نور او از تمام امامان  بیشتر است ۲۵ _ او علاوه بر مقام امامت رسول و فرستاده ی الهی است ۲۶ _ خداوند به او وحی می کند ۲۷ _ بر طبق روایت امام علی  قبل از ظهور خداوند با سربازان غیبی یا فرشتگان ازو محافظت می کند ۲۷ _  از نظر ظاهری جوانی چهار شانه است  نه بلند قد نه کوتاه بلکه متعادل است ۲۸_ رنگ صورت او مانند پیامبر اسلام سفید آمیخته به سرخی یا همان در اصطلاح ما سرخ و سفید است ۲۹ _ ابروهایش پرپشت و چشمانی درشت و نافذ دارد _ ۳۰- گونه هایی صاف دارد و صورتی گرد مانند دینار دارد و بینی کوچک و نوک آن متمایل به بالا  ۳۱-  موهای پرپشت و بسیار زیبا دارد بر طبق روایت امام علی ع   ۳۲_ رنگ موهای سرش سیاه که اندکی سرخی به آنها آمیخته است .۳۳_  میان دندان های جلو او اندکی فاصله دارد . ۳۴_ موهای ریش دو طرف صورتش اندکی کم ولی روی چانه اش پرتر می باشند ۳۵ _ عرض دو کتفش کمی پهن و قوی است و مردی قوی بنیه است  ۳۶_ صورتش نورانی و درخشان است ۳۷_ در پشت کتفش دو نوع خال وجود دارد یک خال به رنگ پوستش و یکی دیگر به رنگ خال پیامبر ۳۸_ زیر یکی از کتفها نشان و خالی مثل برگ درخت است و اثر و خالی بر گونه اش ۳۹ _ روی ران  پای راستش خالی وجود دارد ۴۰_ پیشانی پهن و گشاده و بلندی دارد ۴۱_ دو نام دارد نام مخفی و نام آشکار نام مخفی وی احمد و نام آشکار وی محمد است  و عبدلله و مهدی القاب و نامهای آسمانی وی می باشند . ۴۲ _ صاحب کتاب جدید آسمانی است که در قرآن فرقان نام دارد ۴۳_ از وطن خویش که در  روایات به سرزمین ستمکاران نام برده شده مهاجرت می کند ۴۴_ در جایی که مهاجرت می کند کاملا غریب است ولی بعدا بر مردم آنجا  حکومت می کند   ۴۵_ در  زمان فتح بیت المقدس حصرت مسیح از آسمان نازل می شود و به احترامش پشت سر او نماز می خواند و اورا تصدیق می کند . حکومت او در مدتی کم جهانی می شود و بر  شرق و غرب عالم حکم می راند و ثروت جهان  را به تساوی بین مردم تقسیم می کند  و فرشتگان  و جن و انس  و حتی عناصر طبیعت چون باد و طوفان به فرمان او هستند و خداوند آور ا بوسیله ی مؤمنان و ترسی که از او در دل دشمنان می اندازد یاری و پیروز می کند  و حاکمیت او و جانشینانش تا روز قیامت ادامه می یابد.  ۴۶_ بر طبق روایت صریح پیامبر در هنگام قیام ۵۱ سال سن دارد     ۴۷_ خداوند در یک شب اورا صلاحیت رهبری بر جهان می دهد و از آسمان خطاب به تمام مردم کره ی زمین ندا داده می شود  او مهدی حقیقی و رهبر واقعی شماو خلیفه الله است  و هر قومی بازبان خود این ندای آسمانی را می شنوند. اینها  مشخصات حقیقی امام مهدی عج در زمان ماست نه آن چیزی که برخی مدعیان و کذابان درباره وی می گویند.

تکلیف منتظران مهدی عج در برابر دیگر منتظران منجی در ادیان دیگر چیست چرا باید با آنها ارتباط مستمر و همکاری داشته باشند؟  یکی از مسائل اساسی در  ظهور منجی  ضرورت تعامل و ارتباط با منتظران منجی در  سایر ادیان توحیدی در دنیا می باشد . می دانیم که ظهور  منجی یک امرجهانی و فرا ملیتی است و بر خلاف تصور تعدادی افراطی تنگ نظر، مختص تعدادی شیعه یا سنی نیست.  بلکه حتی در قرآن نیز در برخی آیات اشاره  و حتی تصریح نموده که این بشارت در ادیان دیگر  نیز آمده. اکنون نیز  در تمام ادیان عده ی بسیاری شب و روز به انتظار نشسته اند و برای ظهور منجی در طول سال و حتی روزانه مراسم ویژه دارند و دعا می کنند ( هرچند دعا تنها کافی نیست)  مثل تعداد زیادی از مسیحیان قاره ی آمریکا . این امر در دنیای غرب و بخصوص آمریکا چنان جدی می باشد که حتی برخی سیاستمداران این کشور اعتقاد شدید به این امر داشتند و دارند بطوری که ریگان رئیس جمهور اسبق و فقید آمریکا می گفت که آرزویش این است در  نبرد آرماگدون یا نبرد  خیر و شر که در روایات اسلامی به جنگ قرقیسیا مشهور  است  شهید شود . و اکنون شب و  روز  تعدادی مسیحی بسیار معتقد در این کشور منتطر بازگشت مسیح می باشند . در ادیان آسیای شرقی نیز این انتظار  دیده می شود  حتی برخی که به آفریقا سفر کرده اند گزارش داده اند که برخی قبابل با زندگی بدوی نیز انتظار ظهور منجی را می کشند. حال این پرسش مطرح می شود  که تکلیف منتظران مهدی عج در مقابل این همه منتظران منجی در  ادیان دیگر چیست ؟ آیا باید  با آنها نیز ارتباط برقرار کنند  و   در کلمه ای مشترک که ظهور  منجی است با آنها متحد شوند و ارتباطات خودرا بیشتر کنند؟ مسلما جواب مثبت است چون گفتیم ظهور منجی  یک مسئله ی جهانی است و بنابراین منتظران در سراسر  دنیا در این مورد باید با هم هماهنگ و متحد باشند تا در  صورت ظهور همگی در تمام نقاط دنیا وی را با امکانات محلی خویش یاری کنند. گفتیم دجال حاکمیت واحد جهانی را اکنون در  اختیار دارد . و تمام حاکمیتهای بزرگ و کوچک  در تمام دنیا دست نشانده و مزدور او هستند بنابراین برای مقابله با این اژدهای هفت سر که چون اختاپوسی غول پیکر چنگ بر همه ی مناطق دنیا انداخته تنها راه این است منتظران سراسر دنیا نیز با ارتباط مستمر با هم و اتحاد کامل بر علیه این اژدها بطور هماهنگ قیام کنند و هر  کدام در  یک نقطه از دنیا عمال و کارگزاران اورا از تخت استبداد به زیر کشند و البته کار اصلی یعنی کوبیدن سرهای این اژدها بر عهده ی مهدی موعود  و یاران او خواهد بود ولی مشارکت تمام مردم دنیا نیز روند پیروزی را بسیار تسریع خواهد  کرد. و اکنون این رسانه های مجازی در سراسر دنیا این امر  یعنی  اتحاد منتظران منجی را بسیار آسان و امکان پذیر ساخته اند کافی است تعدادی افراد مدیر و مدبر از منتظران  با استفاده از تعدادی مترجم زبانهای مختلف و سفر های لازم به کشورهای مختلف و حضور در بین منتظران سایر  ادیان  شروع به سازماندهی این امر کنند . که این کار چندان مشکلی نیز نخواهد بود..