نهضت سید حسنی در گیلان

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

طبقه بندی موضوعی

۱۱۱ مطلب با موضوع «ظهور اولیه» ثبت شده است

یکی از پرسش هایی که گاهی در ذهن ما نقش می بندد این است که ریشه ی ایمان و بی ایمانی چیست ؟ چرا برخی مردم زود به یک حقیقت ایمان و باور پیدا می کنند وبرخی هرچقدر  نیز  دلایل محکم برای آنها بیان شود انکار می کنند و اهل باور نیستند . در پاسخ باید گفت که باور و ایمان یک امر کاملا قلبی و درونی و به اذن و اجازه ی خداوند و مربوط به ملکوت عالم است و ربط زیادی به سواد دانشگاهی و فهم و دانش بالا و ظاهر فرهیخته و با کلاس و طبقه ی اجتماعی ندارد.. در واقع باید  گفت برای کسب علوم دیگر چون فیزیک و شیمی و ریاضی و.. ابزار تحقیق و تجربه و تفکر لازم است ولی برای کسب معارف الهی و پیشرفت معنوی   که منجر به نفوذ ایمان در قلب انسان می شود  دو بال لازم است یکی بال تفکر و تحقیق و مجاهده ی  علمی برای شناخت معارف الهی  و بال دیگر تزکیه و  تقوا و پرهیزگاری  و اخلاق مداری انسان است و تا این شرط دوم رعایت نشود یک انسان حتی اگر پروفسور رشته  ی ادیان نیز باشد بویی از ایمان را نیز در دل خویش حس نخواهد کرد چون ایمان    شخص فقط در  دست ذات باریتعالی است و  تا شخصی اهل پاکی دل و تسویه ی درون نباید  و یک سری حدود اخلاقی و الهی را رعایت  نکند  خدا توفیق ایمان را به وی نخواهد داد  حتی اگر بسیار نیز روشنفکر و باسواد و با معلومات و اهل تحقیق و مطالعه  باشد به زبان ساده تر شرط ایمان آوردن تقوا و پرهیزگاری است و اگر در کسی تقوا نباشد خداوند اجازه نمی دهد به حریم ایمان وارد شود . این است که مشاهده می کنیم در طول تاریخ و زمان حال ممکن است یک چوپان و یا فرد عامی بر اثر تقوا و پرهیزگاری  به وادی ایمان وارد شده و به مراتب والا رسیده و معارفی نیز به دست آورده  چنانکه برخی پیامبران الهی شعله چوپانی داشتند ولی  شخصی نیز بالاترین مدارک دانشگاهی را حتی در رشته ی ادیان کسب کرده ولی کوچکترین ایمانی هم به خدا و پیامبران ندارد. برای همین خداوند در قران کریم  می فرماید :  دانشمندان و صاحبان علم  که  قائم به قسط یا به زبان امروز دانشمندان  منصف و اخلاق مدار و خویشتن دار و پرهیزگار به خدا ایمان می آورند نه هر دانشمند بی اخلاق و بی تقوایی . حتی برخی اخوندها را در عصر حاضر مشاهده می کنیم که به درجه ی اجتهاد رسیده اند و مرجع تقلید هم هستند ولی خداوند عالم است که هیج ایمان واقعی در دل آنها وجود ندارد و دلیل آن نیز آن است  که راحت هر جنایتی را بر علیه خلق خدا مرتکب می شوند  و چنان بیت المال واموال عمومی  را غارت می کنند که مشخص است ایمان و باوری  به قیامت و عقوبت اعمال خویش ندارند و آیا این اعمال نشانه ای جز بی ایمانی این افراد می تواند باشد ؟  به قول حافظ : گوییا باور نمی دارند روز داوری        کین هم قلب و دغل در کار داور می کنند .

 در زمینه ی ملاک دعای درست و خالص از نظر خدا و قرآن کریم پیش ازین توضیحات لازم را داده ایم گفتیم که دعا زمانی مورد قبول خداوند قرار می گیرد  که خالصانه و فقط  از خدا و به درگاه خدا باشد و اشخاصی دیگر را در دعا کردن با نام خدا یاد نکنیم و  حاجات خود را بجز از خدا از کسی نخواهیم چون خدا می فرماید : و همراه خدا احدی را به دعا نخوانید و در سوره ی حمد نیز می خوانیم : فقط تو را می پرستیم و فقط از تو یاری می جوییم . چون دین مورد قبول خدا در  قرآن دین خالص آلهی است و این با صراحت در قرآن نیز ذکر شده پس دعا نیز باید کاملا و فقط  خالصانه  با نام  و برای خدا باشد نه احدی دیگر یکی از دلایلی که بسیاری از دعاهای مردم اجابت نمی شود همین شرک در عبادت و دعا کردن است پس دعاهایی مثل یا خدا به حق فلان امام و یا پیامبر یا حضرت عباس فلان حاجت مرا برآورده گردان کلا از نظر خدا شرک آمیز و باطل است و نه تنها برآورده نمی شود بلکه باعث خشم خدا و نزول بلا هم می شود چون از نظر خدا شرک تنها گناهی است که بخشودنی نیست .اگر بخواهید طرز صحیح دعای خالصانه را یاد بگیرید قرآن را با معنی تحت الفظی با دقت بخوانید   و ببینید که هر کدام از انبیا و اولیای الهی چگونه دعا می کردند آیا در دعا غیر از خدا و نامهای او کسی یا چیز دیگر می خواندند.؟ مسلما خیر پس طریق صحیح دعا کردن نیز همین دعای خالصانه فقط با نامهای نیکوی خدا و یاری و حاجت خواستن فقط از خداست نه کسی دیگر . بر این اساس اگر دعاهای مفاتیح و دیگر کتب دیگر را مطالعه کنید خواهید دید که بسیاری از آنها دعاهای غیر توحیدی و شرک آلود است چون در آنها در کنار نام خدا نام اولیای او در دعا بسیار استفاده شده که تماما شرک آمیز و باطل است . آما دعاهایی نیز در آن دیده می شوند که بسیار ناب و توحیدی هستند  مثل دعای خالص و توحیدی کمیل که چون گوهری در میان این دعاهای  شرک آمیز می درخشند مثلا این به اصطلاح دعای توسل بسیار شرک آمیز و و غیر توحیدی است چون در کنار نام خدا برای حاجات از نام امامان نیز استفاده می شود بر این اساس  خود ما می توانیم بر اساس این ملاک قرآنی که بیان کردیم دعاهای خالص و توحیدی را از دعاهای شرک آمیز تشخیص دهیم و از خواندن دعاهای شرک آمیز کاملا توبه و پرهیز کنیم در این صورت می توانیم بگوییم در حال عبادت خالصانه ی خدا هستیم .

یکی از پرسش های بشر در  عصر  حاضر  در مورد وجود  اصطلاحا موجودات فضایی می باشد . آیا به راستی این موجودات وجود دارند یا خیر؟  در این  مورد پاسخ هم مثبت است و هم منفی واقعیت این است که این موجودات واقعا وجود دارند اما نه به این صورتی که رسانه های جمعی وابسته به دجال برای مردم دنیا بیان می کنند چون آنها  در این مورد نیز به نوعی در حال کتمان حقایق و تحریف واقعیت در  این مورد برای مردم دنیا می باشند. . قبلا بیان کردیم که مقصود از هفت آسمان در قرآن همان هفت عالم و یا هفت بعد هستی است گفتیم عالم هستی دارای کلا ۱۱ بعد می باشد که چهار بعد طول و عرض و ارتفاع و بعد چهارم زمان که در نسبیت انیشتین نیز ثابت شده مربوط به عالم طبیعت یا جهان فیزیکی ما و به تعبیر قرآن کریم عالم دنیا می باشد و هفت بعد دیگر هفت عالم دیگر یا به تعبیر قرآن هفت آسمان می باشند که در مجموع طبق آخرین کشفیات علم فیزیک یازده بعد هستی می باشند و فراتر از این ابعاد عالم خداوندی یا خداوند است که بر تمام این ابعاد محیط است و بزرگترین عالم نیز می باشد. حال طبق آیات قرآن کریم خداوند در تمام این آسمانها و ابعاد و عوالم هستی و نیز زمین و عالم دنیا موجوداتی خلق کرده . که موجودات زمینی یا عالم دنیا با چشم ظاهری  دیده می شوند ولی موجودات ابعاد دیگر یا آسمانهای دیگر گاهی به ندرت و در شرایط خاصی برای افراد خاص قابل دیدن هستند مانند فرشتگان که پیامبران و اولیای الهی تنها قادر به دیدن انها هستند و یا جن ها که در  شرایط خاصی برخی قادر  به دیدن و ارتباط با آنها هستند    پس آن چیزی که در رسانه ها غالبا از آن اصطلاحا تعبیر به موجودات فضایی می کنند در حقیقت انواع نژادهای جن و انواع ملائکه هستند که قرآن نیز از آنها یاد کرده  و فرموده  که ما هم جنیان و هم انسان ها  و هم ملائکه را در آسمان و  زمین و بین آنها خلق کردیم . حال این موجودات یعنی انواع جن و انواع ملائکه به طور کلی به دودسته ی نیروهای خیر و شر تقسیم می شوند.  ملائکه که می دانیم خیر محض می باشند ولی خود  جنیان نیز به دو دسته ی خیر و شر تقسیم می شوند دسته ی شر آنها پیرو ابلیس و یا عزازیل یا شیطان می باشند و حتی برخی از آنها از فرزندان و ذریه ی شیطان می باشند و انسان‌ها را به بدی وسوسه می کنند و دشمنان خدا و مؤمنان می باشندو دسته ی خیر  آنها دیندار هستند و مانند انسان‌ها دارای ادیان و فرقه های مختلف مثل مسیحی و یهودی و شیعه و سنی و...می باشند.جنیان خود پیامبر  مستقل از جن ندارند و پیامبران انسان‌ها پیامبران جن نیز می باشند. البته در قرآن بیان شده قبل از این جنیان اجازه داشتند به ابعاد و آسمانهای دیگر هم بالاتر بروند و خبر کسل کنند ولی بعد از نزول قرآن دیگر خداوند چنین اجازه ای به آنها نمی دهند و باید در ابعاد پایین و  نزدیک به عالم طبیعت و نزدیک زمین به سر ببرند جنیان و ملائک یا فرشتگان از روزگاران بسیار دور به روی کره ی زمین رفت  و آمد داشته اند و با انسان‌ها در ارتباط بوده اند. معمولا نیروهای خیر و فرشتگان با پیامبران و اولیا و نیروهای شر و جن های شیطانی با انسانهای شرور   و گناهکار و خونریز در ارتباط بوده اند و حتی سنگ نگاره های باستانی نیز این سخن را تایید  می کنند . این نیروهای خیر  گاهی بر روی زمین درست مانند انسان تجسم یا تجسد پیدا کرده و ماموریت‌هایی انجام داده اند مانند هارون و ماروت که به تعبیر قرآن در تمدن بابل فرود آمدند و به صورت دو انسان تجسد یافتند و برای اینکه مردم را از شر سحر آموزی شیاطین نجات دهند علم سحر و مقابله با سحر و جادوگری را به انسانها آموزش می دادند. در زمان حصرت ابراهیم نیز تعدادی از ملائک به صورت انسان تجسد یافتند و پیش او و همسرش رفتند و ماموریت داشتند به ابراهیم بشارت فرزند دهند و قوم لوط را نابود سازند. به هر حال در عصر حاضر نیز این موجودات خیر و شر در حال رفت و آمد به زمین و ارتباط با برخی انسان‌ها می باشند که در  مناطقی به آنها جن و ملائک و در  مناطقی دیگر موجودات فضایی می گویند. اصولا برخلاف تصور بیشتر مردم این موجودات از کرات و کهکشان‌های دیگر به هیچ وجه به زمین نمی آیند بلکه همه ی آنها از ابعاد یا عوالم دیگر هستی به دنیای ما ویا کره ی زمین می آیند . این موجودات تا زمانی که در ابعاد دیگر  و بالاتر از جهان فیزیکی ماهستند چون در آن ابعاد قوانین فیزیکی و نیروهای عالم ماده  نظیر جاذبه و ...وجود ندارد نیاز به وسایل نقل و انتقال و پرواز مانند بشقاب پرنده ندارند ولی همینکه در عالم فیزیکی و بعد زمینی دنیای ما وارد شدند و تجسد فیزیکی  یافتند مانند انسان‌ها نیاز به وسایل نقل و انتقال و پرواز دارند چون قوانین عالم ماده بر این عالم حاکم است .

معمولا فرشتگان و نیروهای خیر با هر کسی از انسان‌ها ارتباط برقرار نمی کنند و فقط با افراد پاک  و صالح آن هم به ندرت ارتباط زمینی برقرار می کنند ولی نیروهای شر و جنیان با بیشتر انسانهای کره ز زمین می توانند ارتباط داشته باشند و اکنون نیز بیشتر برخوردها و گزارش انسان‌ها از ملاقات با اصطلاحا موجودات فضایی مربوط با انواع نژادهای جن می باشند  و اما دلیل این سخن چیست که این موجودات فضایی همان جنیان می باشند؟ چون گزارشاتی که ملاقات کنندگان از این موجودات ارائه می کنند نشان می دهد که خصوصیات این موجودات به جن ها شباهت تام دارد اولا شکل ظاهری آنها درست شبیه جنیان  است کسانی که با جنیان در ارتباط هستند این سخن را بهتر درک می کنند دوم اینکه طرز صحبت کردن آنها با انسان‌ها و با یکدیگر  به صورت ارتباط فکری و یا همان تله پاتی است و می دانیم جنیان به این صورت با یکدیگر صحبت می کنند و   نیز می دانیم که شیاطین که از جنیان می باشند نیز از طریق تله پاتی یا ارتباط ذهنی انسان‌ها را وسوسه می کنند. سوم از زمان قدیم گزارش‌های بسیاری آمده که بارها جنیان افرادی را از انسان‌ها ربوده اند و بعد از مدتی دوباره آنها را برگردانده اند و در گزارشات مربوط به بینندگان موجودات فضایی نیز بسیار ذکر می شود که تعدادی از انسان‌ها برای مدتی توسط این موجودات ربوده شده اند و برروی بدن  آنها عمل خاصی انجام شده و بعد دوباره آن شخص را به مکان خویش برگردانده اند. در مورد شیطان که از جنیان است  خدا در  قران می فرماید : گاهی شیطان یک مسئله را از خاطر و ذهن انسان می برد و انسان آن مسئله را فراموش می کند و در گزارشات بینندگان موجودات فضایی نیز آمده که این موجودات در حافظه ی شخص ربوده شده گاهی دخل و تصرف می کنند و حوادثی را برای مقاصدی خاص برای مدتی از حافظه ی او پاک می کنند . همچنین در این گزارش‌ها از به اصطلاح موجودات فضایی آمده که گاهی این موجودات در بدن شخص ربوده شده عمل جراحی خاصی انجام می دهند و در زندگی نامه ی پیامبر اسلام نیز آمده که زمانی که در صحرا در کودکی نزد کودکان حلیمه دایه ی او در حال بازی بود یک روز کودکان او سراسیمه و وحشت زده نزد حلیمه آمدند و گفتند محمد در زیر درخت تنها خوابیده بود که دو مرد سفید پوش آمدند و سینه ی وی را شکافتند و کاری در سینه ی وی انجام دادند و  دوباره سینه ی وی را به حالت اول بستند و همین اتفاق باعث شده حلیمه و شوهرش نگران حال او شوند که مبادا آسیبی به وی وارد شود و اورا به مکه نزد مادر و بستگانش آوردند و تحویل دادند. اینها مسلما همان فرشتگان مامور این کار بودند که امروزه از آنها تعبیر به موجودات فضایی می شود و ازین کارها هنوز بر روی برخی انسان‌ها انجام می دهند    اینها دلایل کافی هستند که این موجودات فضایی چیزی جز جنیان و ملائکه که در قرآن از  آنها یاد شده نمی باشند که برای ماموریت خاصی به زمین می آیند و گاهی حتی به صورت انسان تجسد پیدا می کنند .البته برخی از این جنیان نیز مانند انسانهای بدوی زندگی می کنند و زیاد پیشرفته نیستند و برخی نیز بسیار مدرن و پیشرفته هستند و توانسته اند با این پیشرفت خود حتی برای انسان‌ها  تجسد پیدا کنند و با وسایلی پیشرفته مانند بشقاب پرنده به ابعاد فیزیکی دنیای ما سفر کنند و با انسانها ارتباط فیزیکی برقرار کنند و. و اما پرسش اینجاست که این به اصطلاح موجودات فضایی که غالبا با ابرقدرت‌های شرق و غرب چون آمریکا و شوروی سابق ارتباط دارند چه موجوداتی هستند؟ آیا موجوداتی خیر و یا شر می باشند؟ در پاسخ باید گفت که این موجودات از جنس جن می باشند و نباید نیز جزو نیروهای خیر باشند به این دلیل که اولا ملائکه و جن های مومن و نیروهای خیر معمولا با انسانهای صالح و دیندار و خیر ارتباط برقرار می کنند نا انسانهای شرور ولی می بینیم که به اصطلاح این موجودات فضایی که با ابرقدرتها ارتباط برقرار می کنند غالبا با ارتش و فرماندهان رده بالا و سرویس های جاسوسی این کشورها ارتباط برقرار می کنند که چندان نیز انسان‌های خیر  و دینداری نیز که نیستند بماند برخی بسیار نیز شرور و جنایتکار می باشند و  در  دهه های پیشین جنایات نظامی بسیاری را بر علیه بشریت مرتکب شده اند . پس این موجودات فضایی از جنس ملائک و یا جن های مومن و نیروهای خیر قطعا نمی باشند . دلیل دیگر آن است که غالبا ارتباطی که با ارتش و نیروی نظامی این کشورها دارند محرمانه است و اکنون نزدیک به نیم  قرن یا بیشتر است که با وجود اصرار مردم دنیا حاضر نیستند ماهیت  این ارتباطات را برای مردم فاش کنند حتی منطقه ی خاصی در آمریکا موسوم به منطقه ی  ۵۱ می باشد که اصلا  کاملا کارهای سری و پنهانی با این موجودات تنجام می دهند و احدی جز تعداد خاصی نظامی  حق ورود به آنجا را ندارند. و مشخص است که قصد شومی برای بشریت دارند وگرنه اگر قصد خیری برای بشر داشتند کتمان و پنهان کاری تا به حال نیازی نبود.

و زودتر این ارتباطات را فاش می کردند. حال پرسش اینجاست؟ که آیا  ارتباطی بین به اصطلاح موجودات فضایی و مهدویت وجود دارد ؟ در این مورد باید گفت: مسلما بی ارتباط  نیز نمی تواند باشد چون در روایات مهدویت بسیار آمده که در قیام مهدی عج ملائکه و جنیان مومن نیز برای یاری  او فرود می آیند.  از طرفی مسلم است این موجودات فضایی یا جنیان شرور با ارتش ابر قدرت‌ها به خصوص آمریکا در تماس مستمر هستند و می دانیم که جن های شرور هم از حزب شیطان دشمن شماره ی ۱ امام مهدی عج می باشند . حال تا حدی متوجه می شویم چرا چندین سال است ارتش و نیروهای نطامی آمریکا و غرب در خلیج فارس و منطقه ی خاورمیانه حضور دارند و این منطقه را به جنگ و آشوب کشانده اند و معمولا این منطقه را هم چند دهه است ترک نکرده اند چون قبلا گفتیم این قدرت‌های شیطانی زیر نظر مستقیم دجال و شیطان فعالیت می کنند و از روایات  اخر زمانی و مهدویت کاملا باخبر هستند و طبق دستور سیستم شیطانی دجال در این منطقه  حضور دارند تا از نزدیک تحولات منطقه را زیر نظر داشته باشند و در صورت ظهور و قیام مهدی عج با این قیام مقابله کنند. بیهوده نیست که در حمله به عراق شاهدان عینی نیز بارها گزارش داده اند سربازان و بازجویان امریکایی عده ای از روحانیون عراقی را دستگیر و در مورد مهدی  منجی مسلمانان و محل دقیق مخفی شدن او از آنها بازجویی می کردند. به هر حال رسانه های وابسته به دجال برای لاپوشانی و انحراف افکار  عمومی مردم دنیا از این موجودات به  جای نامیدن  نژادهایی از جنیان تعبیر به موجودات فضایی می کنند و ارتباطات مخفی شیطانی با آنها را نیز کتمان می کنند.

گمراهی و هدایت از واژگانی می باشند که در فرهنگ اسلامی و قرآنی  زیاد به کار می روند . و جزو واژه های کلیدی برای فهم معارف الهی هستند . همه ی ما شب و روز در  نماز می خوانیم خداوندا مارا به راه راست هدایت فرما نه راهی که بر آنها خشم گرفتی و نه گمراهان . ولی آیا تا به حال به این واژگان یعنی هدایت  و  گمراهی و راه راست و مستقیم الهی فکر هم کرده ایم مقصود از گمراهی و هدایت  و راه مستقیم الهی چیست ؟ در مورد هدایت در راه مستقیم  خداوند در قرآن کریم تو ضیحات لازم را داده و بطور خلاصه باید گفت راه مستقیم راه پیامبران و اولیا و صالحان و شهدا بیان شده ولی مقصود از گمراهی چیست ؟ در مورد گمراهی نیز خداوند در آیات متعدد مشخصات گمراهان را بیان کرده . مثلا مشرکان و فاسقان و دشمنان پیامبران و جانشینان آنها گمراه بودند ولی توضیحی که در اینجا لازم است بیان شود در مورد گمراهی و انواع آن می باشد: بطور خلاصه گمراهی یعنی انحراف مومنین از راه مستقیم الهی می باشد که همان راه پیامبران و اولیا و صالحان و شهدا می باشد ولی این گمراهی انواعی دارد  که در اینجا بیان می شود: ۱_ گمراهی عقیدتی ۲_ گمراهی سیاسی ۳_ گمراهی اخلاقی ۴_ گمراهی اقتصادی ۵_ گمراهی هنری . مقصود  از گمراهی عقیدتی آن است که کسی   در توحید و یکتایی خدا دچار انحراف شود و مثلا مانند مسیحیان به خداهای سه گانه چون پدر  پسر و روح القدس قائل شود و وحدانیت خدا را قبول نداشته باشد و یا چون مشرکان مکه به بتان متعدد در کنار الله خدای یگانه ایمان داشته باشد و یا مثل برخی فرقه های اسلامی صفات الهی مثل رزاق بودن و یا برآورده کردن حاجات و شفای بیماران را به جای خدا به بندگان خدا مثل امامان نسبت دهد و به درگاه امامان به جای خدا دعا کند این ها نمونه هایی از گمراهی های عقیدتی هستند . دومین نوع گمراهی ، گمراهی سیاسی می باشد  و به این صورت  است که کسی معتقد باشد حاکمیت زمینی مردم باید یک دیکتاتور و یا یک قشر خاص مثل طبقه ی کارگر و یا اخوندها و اشخاصی معمولی و غیر صالح  و با رای اکثریت باشند یا همان به اصطلاح دموکراسی و یا کسانی که مانند خوارج به وجود حاکم اعتقاد نداشته باشند و بی حاکمی و بی قانون بودن و آنارشیسم را قبول داشته باشند . همه ی این موارد از نظر خدا دچار نوعی گمراهی سیاسی می باشند. از نظر اسلام و قرآن  حاکمیت سیاسی جامعه ی بشری  باید به دست شخص برگزیده و ولی الهی و صالحان و گروه نخبه که صلاحیت علمی و اخلاقی داشته باشند و این گروه نخبه نیز زیر نظر امام و شخص برگزیده ی الهی جامعه ی بشری را مدیریت کنند باشد ولی نکته در اینجاست که انتخاب این شخص برگزیده و کادر صالحان از سوی خداست ولی تحقق حاکمیت زمینی آنها با خواست و اراده ی اکثریت مردم و یاری عموم مردم دنیا می باشد و آنها حق ندارند خودشان حاکمیت خود را بر مردن دنیا تحمیل کنند. ولی کسانی که معتقد به تحمیل حاکمیت امام و صالحان به زور بر مردم هستند و یا کسانی که معتقد به ولایت فقیه باشند که با زور و فریب بر مردم حاکم شده اند مسلما دچار گمراهی سیاسی شده اند..سومین نوع گمراهی ؛ گمراهی اخلاقی می باشد مثلا کسی که در زندگی شخصی به مفاسدی چون دروغ و ریا و خودخواهی و انحراف جنسی و دیگر مفاسد اخلاقی دچارشده دچار انحراف اخلاقی شده .   چهارمین نوع گمراهی، گمراهی اقتصادی است مثلا کسی که در کسب درآمد به آلودگی هایی چون ربا و قمار و رشوه و اختلاس و کم کاری  و کلاهبرداری دچار شده دچار گمراهی های اقتصادی شده پنجمین نوع گمراهی ها گمراهی هنری می باشد مثلا هنرمندی که در یکی از رشته های هنری ملاکهای زیبایی شناسانه  ای که ازلی می باشند و خداوند این ملاک‌ها را در انواع هنرها قرار داده رعایت نکند دچار انحراف و گمراهی هنری شده مثلا در  موسیقی و هنرهای تجسمی ملاک‌ها یی چون تقارن و تناسب  وهارمونی جزو ملاک‌های زیبایی و جذابیت این هنر ها می باشند و ریشه ی الهی دارند و اگر هنرمندی بر اثر دخالت های ایادی شیطانی در انواع هنر ها این ملاک‌ها را اصلا رعایت نکند نه تنها این هنرها  را به ابتذال کشانده بلکه به نوعی دچار گمراهی هنری نیز شده . نشانه های گمراهی های هنری را بخصوص در موسیقی معاصر می توانیم کاملا حس کنیم برای همین نیز واقعا بسیاری ازین موسیقی ها مانند موسیقی سال‌های دور آن جذابیت و ماندگاری لازم را ندارند و روح انسان از شنیدن آنها لذت نمی برد . علت این امر  گمراهی برخی هنرمندان موسیقی عدم رعایت ملاکهای زیبایی در این عرصه می باشد .

 قبلا بیان کردیم که یکی از دلایل محکمی که ثابت می کند که مهدی موعود عج در زمان ما به دنیا می آید نه ۱۲۰۰ سال پیش این مورد است که مشخصاتی که اهل بیت برای او بیان کرده اند مشخصات و ویژگی های یک شخص امروزی و درگیر با مسائل اجتماعی و یا مشکلات مالی  است نه یک شخص ۱۲۰۰ ساله ی موهوم. مثلا یکی از القابی که اهل بیت به او داده اند غریم است که به آن اشاره شد . و خود این لقب یعنی خسارت دیده ی مالی نشان از این دارد که وی شخصی امروزی مانند دیگر مردم است که ممکن است دچار حوادثی مانند خسارت و زیان مالی نیز شود . سید حسنی در مورد  این لقب توضیح می دهد چون  مهدی موعود به صورت یک شخص گمنام نسبت به ظلم و جور طاغوت مرتبا اعتراض می کند و از حاکمیت طاغوت انتقاد می کند سیستم جاسوسی حاکمیت طاغوت که زیر نظر مستقیم دجال جهانی عمل می کند او را به عنوان یک مخالف سیاسی گمنام و عادی شناسایی می کند و افراد شیادی را اجیر و آموزش می دهد که با وی مناسبات مالی و اقتصادی ایجاد کنند  و در این معاملات به وی خیانت کنند و اموال اورا غارت کنند . و متواری شوند تا اورا از نظر مالی و اقتصادی تحت فشار قرار دهند ( طاغوت با اکثر مخالفان عقیدتی و سیاسی این روش را بکار می برد) مهدی عج که متوجه نقشه ی آنها می شود خود مستقیما به تعقیب این دو شیاد و مزدور می پردازد  و مکان آنها را شناسایی می کند    و از پلیس دستگاه طاغوت می خواهد آنها را دستگیر کنند . آنها  ابتدا قبول نمی کنند ولی چون تعداد زیادی از مردم از این دو شیاد بخاطر غارت اموالشان معترض هستند به ناچار آنها را دستگیر می کنند ولی در جلسه ی دادگاه  وقتی امام با عنوان یک جوان عادی  دعوی خودرا مطرح می کند و دلایل و مستندات کافی نیز  به قاضی دادگاه مبنی بر مجرم بودن این دو شیاد ارائه می کند   به دستور مستقیم حراست دادگستری و حفاظت اطلاعات  ابتدا وکیل امام را مجبور می کنند که در دفاع از پرونده ی امام خیانت کند و به نفع مجرمان در دادگاه صحبت کند و حتی از مجرمان به زیان امام رشوه بگیرد بعد قاضی دادگاه را مامور می کنند بیهوده یک پرونده را که می شد با توجه به دلایل کافی چند ماهه برای آن رای نهایی صادر کند چندین سال با بهانه های واهی به عقب بیندازد و بعد هم به گونه ای رای صادر کند که در نهایت حکم ناعادلانه  و به زیان  امام صادر شود و هر چند نیز امام به این رای اعتراض می کند قاضی خودفروخته به نفع او رای نمی دهد و درنتیجه  امام دچار زیان مالی هنگفتی در این مورد می شود و به معنی واقعی غریم یا خسارت دیده ی مالی واقعی  می شود و با وجود تلاش فراوان در این چند سال  به حق خویش نمی رسد .ازین جهت با اینکه وی قبل از این اتفاق؛ فردی متمکن و ثروتمند از نظر مالی بود تبدیل به یک ورشکسته ی مالی می شود و فشار اقتصادی فراوانی به وی و خانواده اش در دوران تورم و وضعیت بد اقتصادی وارد می شود همچنانکه که مشرکان مکه در شعب ابیطالب نیز در مکه پیامبر و بنی هاشم را محاصره ی اقتصادی کردند و فشار مالی فراوانی به آنها وارد کردند.. این است داستان غم انگیز غریم اهل بیت ع   .   سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

 این پرسشی است که ذهن بسیاری از مؤمنان را ممکن است در مقطعی در گیر خود ساخته در  علت این امر امام می فرماید : چون حضرات اهل بیت از جمله امام علی ع و حضرت زهرا س  از طریق پیامبر اسلام شنیده بودند که در آینده مردم در مقام آنها مانند حضرت عیسی ع غلو  می کنند و صفات خدایی به آنها نسبت می دهند و بجای مسجد قبور آنها را محل عبادات و طلب حاجات خود به جای خدا قرار می دهند . در حدیثی وارد شده که پیامبر ص خطاب به امام علی فرمود: ای علی اگر بیم نداشتم که مردم در مورد مقام تو نیز مانند عیسی بن مریم غلو کنند و صفات خدایی نسبت دهند فضایل  تورا برای مردم می گفتم.  ازین  جهت آنها  نمی خواستند قبور آنها وسیله ای برای ترویج شرک و انسان پرستی و پرستش غیر خدا شود وازین جهت این دو بزرگوار اصرار داشتند که قبر آنها مخفی بماند و مقبره ی حضرت زهرا که هنوز مخفی است و مقبره ی امام علی ع نیز تا بیش از صد سال کاملا مخفی بود تا بالاخره افراطیون   و منحرفان مقبره ای برای او مشخص کردند که بعید است که این مقبره در نجف نیز واقعا متعلق به امام علی ع باشد چون مسلما فرزندان و نوادگان امام علی ع توصیه ی وی را برای مخفی نگه داشتن قبر او حتما رعایت کرده اند  و  مکان واقعی آن را نیز به کسی نگفته اند.

 یکی از مواردی که در قرآن کریم در آن یاد شده موجودی تحت عنوان دابه الارض است . در قرآن کریم در این مورد می فرماید: وقتی که زمان وعده ی الهی ( ظهور منجی) فرا رسید دابه  یا جنبنده ای از زمین برانگیخته می کنیم که ( او می گوید) همانا مردم به نشانه های ما یقین نمی کنند.  مفسران در طول تاریخ تفسیرهای مختلفی از دابه الارض بیان کرده اند ولی هیچ کدام حق مطلب را ادا نکرده اند و خودشان نیز به درستی تفاسیر خود یقین نداشتند.  اما بواقع دابه الارض چیست و یا کیست ؟ در این مورد  نظر امام این است که اولا دابه به معنی هر چیز و موجود زنده ای است که بر روی زمین حرکت و جنبشی دارد و مثلا شامل یک کرم خاکی تا یک انسان و یا حیوان هم می شود و اما در این آیه می فرماید : که این جنبنده دارای عقل و شعور و تکلم است و می گوید : مردم به نشانه های خدا ایمان نمی آورند پس این جنبنده قطعا حیوان یا حشره نیست و انسان است . و اما این انسان کیست ؟ در این مورد نظر امام این است که این انسان زنی یا دختری مومنه است که در آخر زمان یکی از اولین کسانی است  که خداوند توفیق شناخت و آشنایی   امام زمان را از طریق سید حسنی به او  می دهد و او از طریق امکانات موجود این عصر یعنی فضای مجازی  پیام‌های امام را از طریق سید حسنی بین مردم منتشر می کند و اصرار نیز دارد که سخنانش عین حقیقت است و نشانه هایی نیز برای شناخت امام زمان یا مهدی موعود حقیقی بیان می کند ولی در اوایل کار بسیاری از مردم و مخاطبان  سخنانش را باور نمی کنند   و به درستی سخنانش یقین نمی کنند و علت نیز آن است که فضای مجازی پر شده از مدعیان  کذاب و دروغگو که ماموریت دارند از طریق سیستم شیطانی دجال مهدویت را لوس کنند . و مردم نیز خیال می کنند که این نیز از مدعیان کذاب می  باشد . در این حال آن زن یا دختر مومنه از روی حسرت به امام و سید حسنی پیام می فرستد که " همانا مردم به نشانه های خدا( ولی خدا) یقین پیدا نمی کنند ." البته برخی نیز ایمان می آورند ولی به مرتبه ی یقین که یک درجه بالاتر از آیمان است در مورد شناخت حضرت نرسیده اند . و این تفسیر امام کاملا منطقی و مطابق با واقعیت است . و تای آخر دابه در عربی نیز علاوه بر مفرد بودن جنبنده  در اینجا شاید نشانه ی مونث بودن او نیز می باشد اتفاقا امام علی ع نیز در یکی از پیش گویی های خود در مورد حوادث  آینده وقتی از او در مورد دابه الارض پرسیدند همین را بیان کرد که او زنی مومنه است که مانند دیگر مردم غذا می خورد و در بازارها  قدم می زند( موجود عجیب و غریبی  نیست)   مثل ادعای برخی ها که از نادانی در مورد تفسیر دابه الارض بیان کرده اند.که او یک موجود عجیب و غریب با شکلی خاص است که از زیر زمین بیرون می آید.   سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

چرا صدقه دادن از نظر روایات اسلامی به خصوص سخنان اهل بیت عمر انسان را زیاد می کند . در این مورد باید گفت : دلیل این امر نیز فلسفه ی عمیقی دارد . در توضیح باید گفت که این امر به داستان آفرینش و فلسفه ی خلقت انسان‌ها بر می گردد  . در قرآن کریم   علاوه بر اینکه می فرماید من جن و انس را نیافریدم مگر برای اینکه مرا عبادت کنند در آیه ای دیگر هدف دیگر خلقت را اینگونه می فرماید: انسان‌ها را برای این خلق کردیم تا بدانیم اعمال کدام یک بهتر است . پس در این آیه نیز هدف از خلقت را آزمایش انسان‌ها می داند که کدام یک اعمال خیر و بهتری انجام می دهند پس انجام اعمال خیر نیز از اهداف خلقت انسان و زندگی او بر روی این کره ی خاکی است . حال اگر کسی در این دنیا در طول حیات خویش مرتبا اعمال خیر انجام دهد در جهت هدف خلقت و آفرینش دارد تلاش می کند و گام بر می دارد و برای همین خدا نیز عمر وی را بیشتر می کند و اورا از خطر های جانی نجات می دهد تا او بیشتر زنده بماند و اعمال خیر بیشتری انجام دهد و به درجات و پاداش بیشتری دست بیابد و یکی ازین اعمال خیر صدقه و انفاق در راه خداست و ازین جهت معروف است در روایات اسلامی که صدقه بلاها رفع و عمر انسان را طولانی می کند در این مورد در قرآن کریم می فرماید:  در راه خدا انفاق ( صدقه) کنید و با دستهای خود، خویش را به هلاکت نیندازید.  ولی اگر کسی خلاف و عکس این رویه انجام داد عواقب آن نیز نزول بلاهای جانی بر وی و کوتاه شدن زندگانی وی در این دنیاست چون خدا مشاهده می کند که وی در جهت خلاف اهداف خلقت زندگی و حرکت می کند و رحمانیت خدا ایجاب می کند اورا بیش ازین زنده نگذارد تا بار گناهان و سقوط وی بیشتر نشود وازین جهت برخی گناهان مانند قطع صله رحم و ...عمر انسان را کوتاه‌تر می کنند . و فلسفه ی صله ی ارحام نیز که باعث طولانی شدن عمر انسان می شود این است که خداوند زندگی جمعی و ارتباط با نزدیکان و خویشاوندان  البته اگر صالح و با خدا باشند و فاسد نباشند را دوست دارد و زندگی در انزوا و گوشه گیری و رهبانیت را اصلا دوست ندارد و وقتی کسی  با خویشاوندان و نزدیکان رفت و آمد دارد علامت این است که وی طالب زندگی جمعی و خوبی کردن به اطرافیان است و بهتر است چنین کسی عمر بیشتری داشته باشد  چون طالب زندگی با اطرافیان است و از دوری آنها دلگیر می شود پس خداوند نیز که ارحم الراحمین است دوست ندارد با مرگ چنین کسی  باعث جدایی او از خانواده و نزدیکان و خویشاوندش شود که اورا به شدت دوست دارند بنابراین  عمر اورا طولانی تر می کند . در حقیقت هر عمل ما در زندگی دنیایی پیام و نشانه ای  به ملکوت می فرستد  و خداوند نیز بر اساس این نشانه ها و اعمال در مورد ادامه ی زندگانی و مرگ ما حکم می کند. در قرآن کریم در مورد  رفتار خوب و صله رحم هشدار می دهد که: ای کسانی که ایمان آوردید در مورد رفتار با اولی الارحام  یعنی نزدیکان از خداوند بترسید چون او مراقب اعمال شماست .

تولی و تبری همانطور که می دانیم از فروع دین می باشد . تولی در لغت به معنی دوستی و تبری در لغت به معنی بیزاری از کسی می باشد. واما فلسفه ی این دوستی و بیزاری در اسلام چه چیزی می تواند باشد؟ گفتیم که هر کدام از احکام قرآنی و اسلامی حکمت و فلسفه ای دارد. تولی و تبری به یک اصل روان شناسی  و اصول علم اخلاق بر می گردد که بیان می کند  .  همنشین خوب و یا بد بر انسان خواه ناخواه تاثیر سو و بد دارد.  به این معنی که انسان اگر در کنار یک انسان فاسد از نطر اخلاقی و عقیدتی قرار بگیرد و مدتی همصحبت و همنشین وی شود خواه ناخواه اخلاق فاسد آن شخص و عادات و رذیلتهای درونی شخص فاسد در  وی اثر خواهد کرد و اورا نیز فاسد می کند حتی اگر آن شخص با اراده نخواهد عقاید و عادت همنشین فاسد خود را قبول کند به ناچار آن عادات و رذیلتهای بد درونی آن شخص در وی اثر بد می گذارد حتی اگر یک کلام نیز با آن شخص فاسد سخن نگوید و مرتبا  گفتارش را انکار کند و فقط در کنارش بنشیند. علمای علم اخلاق و پیشوایان دینی مثالی خوب در این مورد آورده اند تا قضیه به ذهن نزدیکتر شود و فرموده اند: مثل همنشین بد و فاسد مانند مردار است که اگر کسی در کنار آن قرار بگیرد اگر نیز دست به مردار نزند بوی بد مردار در او نیز اثر می کند و وقتی از مردار جدا شود بدنش بوی بد می گیرد و مثل همنشین و دوست خوب مانند عطار است که اگر در کنار او قرار بگیری اگر نیز دست به عطرهای وی نزنی و ازو عطر هم نخری و به بدنت نزنی باز همان همنشینی با وی باعث می شود که بوی بدن تو هم خوش و عطرآگین شود . ازین جهت در دین اسلام هم مسئله تولی و تبری یعنی دوستی و همنشینی با دوستان خدا و دوری و بیزاری و عدم هم نشینی و هم صحبتی با آنها توصیه ی فراوان شده حتی اگر این دشمن خدا از نزدیکان تو باشد . چنانکه حضرت ابراهیم از آزر و هم نشینی با او کناره گرفت گرچه آزر نیز ابراهیم را از خود راند ولی حضرت ابراهیم هم خود دوست داشت از وی جدا شود چون تمایلی به مصاحبت با یک مشرک و کافر که عقایدش فاسد بود را نداشت هرچند از نزدیکان او باشد . در قرآن کریم برخی موارد وقتی بیان میکند از رجس یعنی پلیدی هجرت و دوری کن برخی  موارد مقصود همنشین فاسد و بد می باشد. به قول مولانا : تا می توانی می گریز از یار بد     یار بد بدتر بود از مار بد        مار بد تنها تورا بر جان زند       یار بد بر دین و بر ایمان زند       و یا سعدی در اواخر آن شعر معروف خویش در مورد تاثیر همنشین خوب می فرماید:  کمال همنشین در من اثر کرد         وگرنه من همان خاکم که هستم . در قرآن کریم می فرماید: برخی از جهنمی ها ازشدت  پشیمانی می گویند: ای کاش فلانی را دوست خود در دنیا نمی گرفتم چون او باعث گمراهی من شد. با کمال تاسف اکنون نیز با گسترش ارتباطات به خصوص با رسانه های جمعی و مجازی بسیاری از مؤمنان و  نوجوانان خام و کم تجربه که مسلمان زاده نیز می باشند از طریق دوستان و همنشینان بد گمراه و فاسد و بی دین می شوند و ما باید در این مورد مواظب ارتباطات و دوستی های خود و فرزندانمان باشیم تا به عواقب شوم دنیوی و اخروی گرفتار نشویم.    

از بدان دور  شو که صحبت بد      گرچه پاکی تورا پلید کن     آفتابی به این بزرگی را          تکه ای ابر ناپدید کند. 

 

پیر پیمانه کش ما که روانش خوش باد       گفت پرهیز کن از صحبت پیمان شکنان

در ادامه ی روشنگری های دینی امام بواسطه ی سید حسنی فلسفه ی روزه داری در اسلام از نظر امام بیان می شود . هر کدام از احکام و دستورات قرآنی و اسلامی فلسفه یا حکمت خاصی دارد   و با عقل انسانی سلزگار است . ولی ممکن است عقل انسانهای عادی نتواند فلسفه ی آنها را به درستی دریابد و آنها را از روی جهل انکار کند.  روزه و روزه داری نیز  یکی از این احکام دینی است در فلسفه ی روزه باید به دو بعد جسمانی و روحانی انسان توجه کرد چون از نظر شرع و حتی برخی فلاسفه انسان موجودی دارای بعد جسم و روح است ‌ بعد جسمانی که مربوط به عالم ماده و دارای ترکیبات زمینی است و بعد روحانی او جنبه ی آسمانی و مربوط به خدا و عالم خداوندی و مجردات است . جالب است که این دو بعد حالتی مخصوص و معکوس در برابر هم دارند یعنی اگر به عللی  چون بیماری و یا کم اشتهایی و زجر و سختی و فعالیت زیاد، بعد جسمانی انسان ضعیف گردد  در مقابل بعد روحانی انسان قوی تر و   نیرومندتر از جسم می شود واگر بر اثر زیاد خوردن غذاهای مقوی و پرخوری و اشتغال زیاد به امور  مادی  و  ترک کارهای معنوی چون عبادت   و فعالیت  کم و یا ترک تفکر و علم جویی  و عدم توجه به انواع هنر '،جسم انسان تقویت شود و انرژی اضافی در آن جمع گردد روح انسان در مقابل ضعیفتر می گردد و انسان دیگر  گرایشی به عبادت  و هنر و علم  جویی و کارهای معنوی ندارد. این خواص جسم و روح آدمی است . حال حکمت و فلسفه ی روزه  این است که حالت جسم و روح انسان را مهندسی و مدیریت می کند و در یک ماه از سال که همان ماه رمضان است انسان به اختیار خویش از خوردن  و  آشامیدن و اعمال شهوانی و مادی در طول روز کم می کند تا با حالت اختیاری و هدف دار جسمش را در طی یک ماه در مقابل روح تضعیف کند و وقتی جسم انسان به این صورت  در مقابل روح موقتا ضعیف شد . روح انسان  خود بخود تقویت می شود  و انسان ناخودآگاه به اشتغال به کارهای معنوی  چون نماز و دعا و ذکر  خدا و حتی علم و حقیقت  جویی و کارهای هنری گرایش پیدا می کند و در واقع روح برای یک ماه از قید تعلقات مادی جسم رهایی می یابد و به معنویات گرایش پیدا می کند و این روح رهایی یافته از قید جسم خواهان ملاقات با خدا و گفتگو با او می گردد .و ازین جهت در روایات  پیامبر اسلام ص در این مورد می فرماید: شما در این ماه به میهمانی خدا دعوت می شوید. این  آمادگی روحی انسان در  شب های قدر  به اوج می رسد چون پس از تقریبا ۲۰ روز جسم انسان دیگر بسیار ضعیف شده و روح انسان بسیار تقویت شده و کاملا برای کارهای معنوی آمادگی دارد. بخاطر این فواید  معنوی برای انسان،  روزه در ماه رمضان بر مسلمین واجب شده و این زمان'، فرصت استثنایی برای کارهای معنوی می باشد و برای همین نیز قرآن در ماه رمضان و شب قدر نازل شده چون آمادگی روحی و معنوی پیامبر اسلام در آن  زمان و شب به اوج خود رسیده بود و ظرفیت دریافت وحی را پیدا کرده بود. و این فرصت  نیز بر اثر روزه داری برای دیگر انسان‌ها در شب قدر نیز هست که عطیه های معنوی از طرف خداوند دریافت کنند حال ممکن است این عطیه ها یک اثر هنری فاخر و یا یک حقیقت و قانون علمی و موارد دیگر باشد که بر اساس استعدادهای هر انسانی  به روح و جانش  از طرف خدا الهام می گردد.   سلام بر کسی که پیرو هدایت شود