نهضت سید حسنی در گیلان

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

طبقه بندی موضوعی

۲۰۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مهدویت» ثبت شده است

یکی از نشانه قطعی در آستانه ظهور امام زمان عج که در برخی روایات اهل بیت ع دیده می شود صیحه یا ندای آسمانی است آیا این واقعه ی اعجاز آمیز حقیقت دارد؟ بگذارید این واقعه را از دیدگاه قران کریم بررسی کنیم چون ممکن است برخی خرده بگیرند که احتمال جعلی بودن این روایات وجود دارد در پاسخ باید گفت اگر به فرض این روایات جعلی باشند در حقانیت آیات قرآن که نمی توان شک کرد ،چون در قران کریم چند مورد به این صیحه یا ندای آسمانی تصریح شده مثلا در ایه ی ۴۱تا ۴۲ سوره ی ق در این مورد می فرماید: واستمع یوم ینادالمناد من مکان قریب. یوم یسمعون الصیحه بالحق. ذالک یوم الخروج...و گوش  فرا ده زمانی را که منادی از مکان نزدبک ندا می دهد روزی که همگان این صیحه را می شنوند . آن روز ، روز خروج ( قیام ) است . برخی خیال می کنند مقصود از واژه ی خروج در این آیه روز قیامت و خروج مردگان از قبرهاست  در حالی که در تاریخ اسلام و فرهنگ اسلامی همه جا خروج به معنی قیام امده مثلا می گفتند ابومسلم خراسانی بر علیه بنی امیه خروج کرد، یعنی قیام کرد. در روایات اهل بیت نیز آمده در آخر الزمان و مقارن ظهور، جبرییل با ندای آسمانی که همگان آنرا می شنوند به معرفی مهدی و قیام او می پردازد. ایه ی دیگر در این مورد ایه ی ۴ سوره شعراست که می فرماید: ان نشا ننزل علیهن من السما آیه فظلت اعناقهم لها خاضعین ...اگر می خواهیم از آسمان نشانه ای می فرستیم تا گردنهایشان برای آن نشانه به پایین بیفتد ( یعنی به ناچار آن را بپذیرند و نتوانند انکار کنند) که اهل بیت و از جمله امام باقر ع در تفسیر؛ آن را به ندای آسمانی بنام قائم و پدرش تفسیر کرده اند. علاوه بر آن مدتی است که  از نقاط مختلف در دنیا گزارشهایی می بینیم و می شنویم که صداهای هراس انگیز از آسمان شنیده می شوند خب اگر این صداها حقیقت دارد که دارد و نمی توان آن را انکار کرد باید شنیدن یک ندای آسمانی  فراگیر برای کل مردم دنیا که همه آن را بشنوند در هنگام ظهور دور از تصور و ذهن و باور نباشد . سلام بر کسی که پیرو هدایت شود

ممکن است برخی از منکرین مهدویت و ظهور منجی ایراد بگیرند که مهدویت یک امر اعتقادی است و مربوط به مسلمین یا پیروان ادیان توحیدی است ولی به لحاظ عقلی نمی توان آن را برای غیر مومنین اثبات کرد . در پاسخ به این منکرین باید گفت که خیر، مهدویت به لحاظ عقلی هم قابل اثبات برای منکرین می تواند باشد البته مهدویت حقیقی نه مهدویت دروغین و آمیخته با خرافات و بدعتهای ایادی شیطانی . از نظر عقلی مهدویت و ظهور منجی ازآن جهت قابل اثبات است که نمونه های مشابه آن در تاریخ ادیان توحیدی کاملا وجود دارد و به اثبات رسیده نمونه ی کامل آن منجی قوم بنی اسراییل حضرت موسی ع و ظهور پیامبر اسلام ص می باشد چون قبل از ظهور موسی ع در روایات یهودی و کتب دینی آنها مژده داده شده بود که قوم  بنی اسرائیل پس از آنکه گرفتار بردگی فرعونیان و قبطیان در مصر می شوند خداوند یک منجی  و نجات بخش رامی فرستد و او آنها را از چنگ فرعونیان نجات می دهد و به لحاط تاریخی و روایات یهودیان دیدیم که اینگونه نیز شد ممکن است برخی بگویند چگونه مهدی موعود  عج می تواند در ابتدا مسلمین را با آن امکانات کم از دست دجال نجات دهد؟:چون قدرت نظامی ، اقتصادی ، سیاسی حاکمیت دجال در حال حاضر بسیار بیشتر از مسلمین است در پاسخ باید گفت که همانگونه که قدرت نظامی و اقتصادی فرعون از موسی ع و بنی اسراییل بیشتر بود ولی سرانجام خداوند موسی  ع و قومش را از دست فرعون نجات داد و او و لشکریانش را غرق کرد. نمونه ی دیگر ظهور پیامیر اسلام در مکه بود که با وجود تعداد کم مومنان در اوایل کار و قدرت برتر مالی و نظامی قریش سرانجام خداوند اورا بر دشمنانش پیروز گرداند و نه تنها حجاز را تحت تسلط وی قرار داد بلکه دو ابرقدرت شرق وغرب ان دوران یعنی امپراتوری روم و ساسانی رانیز بصورت هم زمان و در مدت کم مقهور پیروان او کرد پس خداوندی با این قدرت و تسلط باز هم در زمان ما قادر است چنین منجی را برانگیزاند و تمام امکانات جهان مادی را در اختیار وی بگذارد تا بر سلطه ی جهانی دجال پیروز و حاکم دنیا شود و عدالت را در همه جای گیتی گسترش دهد چون منکران مهدویت اگر به هیچ چیز ایمان نداشته باشند تاریخ و واقعیات تاریخی را که باور دارند و نمی توانند انکار کنند و تاریخ بنی اسرائیل و نیز تاریخ اسلام از واقعیات تاریخی است که به صورت مستند در کتب مورخان معتبری چون بلعمی و یا طبری ثبت شده و جای انکار ندارد . سلام برکسی که پیرو هدایت شود.

در مباحث پیشین در مورد هدف از توطئه های دجال  برای ایجاد جنگها و درگیری در این منطقه ی خاص از خاورمیانه یعنی ایران و افعانستان و عراق و سوریه ، مفصلا صحبت شد و بیان شد که هدف دجال جهانی ازین کار ضعف و نابودی تمام امکانات انسانی و اقتصادی این منطقه ی خاص از خاورمیانه بوده است تا زمینه ی ایجاد یک حاکمیت نیرومند با رهبری مهدی موعود عج فراهم نشود و  ایجاد و ادامه ی جنگ ایران و عراق نیز درست در راستای رسیدن دجال به این خواسته ی شیطانی بوده  ،  که گاهی در این جنگ کمکهای نظامی و تسلیحاتی  خودرا به ایران و گاهی به عراق می رساند تا موازنه ی نظامی در جنگ حفظ شود و دو طرف درگیر در جنگ یعنی ایران و عراق  پیروز قطعی نشوند. و آن دو کشور را درگیر و گرفتار یک جنگ طولانی و فرسایشی بیهوده کند تا در طی این سالها دو کشور تمام نیروی انسانی و اقتصادی خودرا در این جنگ استعماری به دست خود نابود سازند و عوامل دجال هم  سلاحهای خودرا به تمامی بفروشند و به ریش مردم دو کشور بخندند. و از جهتی به اهداف شوم آخر زمانی خویش نیز برسند . یکی از فجایع این جنگ عملیات لو رفته و شکست خورده ی عملیات کربلای ۴بود . قبل از این عملیات در عملیات والفجر ۸ ایران توانسته بود موفقیتهایی به کمک دجال بدست آورد و شهر فاو را از عراق تصرف کند ولی برای اینکه موازنه ی نظامی دو کشور حفظ شود تا جنگ طولانی تر شود این بار عوامل دجال کمک های اطلاعاتی و تسلیحاتی خود را متوجه عراق کردند و عملیات کربلای ۴ را با کمک مزدوران خود در ایران لو دادند و ارتش عراق کاملا آماده ی برخورد با این عنلیات بود فرماندهان رده بالای  مزدور دجال سپاه در ایران  نیز کاملا متوجه شدند که عملیات لو رفته ولی با اینحال برای اینکه فوج عظیمی از جوانان مومن به مهدویت را در این عملیات و به تعبیر بهتر توطئه نابود سازند محسن رضایی و هاشمی رفسنجانی  باهم توافق کردند که این عملیات با وجود لو رفتن شروع شود ( حال شما حدس بزنید  محسن رضایی و هاشمی رفسنجانی نوکر و مزدورچه قدرت شیطانی در ایران بودند؟) به هر حال اخبار تلفات این فاجعه در ایران و دنیا شدیدا کتمان شد ولی بعدها برخی فرماندهان نظامی رده بالای ایران  اعتراف نمودند که تعداد تلفات نیروهای ایرانی در این توطئه ۴۱ هزار نفر بود که البته باز هم آمار بالاتر ازین بود .     ننگ بر مزدوران دجال در ایران و تمام دنیا  و سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

یکی از حوادث وحشتناک و خونبار بعد از انقلاب ۵۷ در ایران موج ترورها و بمب گذاری ها توسط مزدوران مرموز دجال در ایران بوده . هدف اصلی این ترورها افرادی با ظاهر و هویت مذهبی بوده حال این افراد برخی افراد عامی و عادی بودند و برخی نیز افراد نخبه ی علمی و فرهنگی چون مرحوم استاد مطهری و یا بهشتی بودند ویا دارای پست و مقام بالا چون ریاست جمهوری و نخست وزیری چون  رجایی و یا باهنر بودند . ولی با کمال شگفتی شاهد ان  می باشیم که وقتی عده ای افراد مسئول چون لاجوردی دادستان وقت انقلاب و یا دیگر مسئولان می خواستند عامل و آمر اصلی این اقدامات تروریستی را شناسایی و دستگیر کنند از  مقامات بالادست مرموزی در راس قدرت در کشور  دستور می رسید که این پرونده را دیگر دنبال نکنند و ان را مختومه اعلام کنند .  زمانی این توطئه و قضیه لو رفت که لاجوردی در بازار ترور شد و در وصیت نامه ی  او این موضوع را یافتند که وی اشاره کرده که قدرت و نیرویی جهانی ماورای نظام حاکم در کشورکه برخی از مسئولین رده بالای نظام با ان در ارتباط هستند مانع بوده اند و دستور داده اند پرونده ی عاملان ترورها را دنبال نکنند و ان پرونده ها را مختومه اعلام کنند و بدین صورت دستهای پنهان دجال جهانی در ایجاد این ترورها تا حدی اشکار می شود و اما هدف دجال جهانی از این ترورها چه بوده ؟ این قضیه تا حدی روشن است ، بخاطر اینکه در اوایل انقلاب تا حدی نمایندگان واقعی مردم و نخبگان متعهد واقعی در راس حاکمیت و پست های بالا چون ریاست جمهوری و نخست وزیری قرار گرفته بودند و دجال تلاش می کرد با ترور این نخبگان فرهنگی و سیاسی متعهد که وابستگی به مزدوران دجال نداشتند و حذف انها و مومنان واقعی که حامی انها از عامه ی مردم بودند ،مزدوران خود را جایگزین راس قدرت در کشور کند و دیدیم که خیلی زود در اوایل دهه ی ۶۰ نیز موفق به چنین کاری شد و از رهبر تا رئیس جمهور تا رده های دیگر حاکمیت را با مزدوران خویش جایگزین کرد و در راس هرم قدرت قرار داد شاید اخرین شخصی را که در اواخر دهه ی ۶۰حذف کرد رهبر انقلاب و در سالهای بعد فرزند او بود که معترض به این توطئه ها بود و اما دجال مسلما به گونه ای در حذف   این نخبگان عمل می کند که کسی به   دستهای پنهان او شک نکند و این کار را از طریق واسطه ها ی مزدور خویش و نفوذ در گروههای سیاسی مخالف انجام می دهد مثلا به فرض با نفوذ در گروهک فرقان استاد مطهری را ترور کرد و با نفوذ در رده های اول حاکمیت رجایی و باهنر و بهشتی را ترور کرد و با نفوذ در مجاهدین و طرفداران مسعود رجوی تعدادی دیگر را ترور کرد و بعد از ترور هم از طریق مزدوران  نفوذی خویش در این گروههای سیاسی مثلا اعلام می کرد که ما حامیان مسعود رجوی بهشتی را ترور کردیم  و ...در صورتی که این ادعا خلاف واقعیت بود وطراح توطئه و آمر اصلی ترورها جز دجال جهانی نبوده است .  سلام بر کسی که پیرو هدایت شود

پاسخ کاملا روشن است این سیستم شیطانی فقط به کسانی در ایران تریبون و کرسی دانشگاهی می دهد تا در باب مهدویت سخن بگویند که در مورد همان خواسته های دجال در باب مهدویت سخن بگویند یعنی ترویج خرافات و بدعتها در مورد مهدویت و انحراف افکار عمومی از شناخت مهدی موعود حقیقی . بخاطر اینکه بهترین راه مبارزه با یک ایده و مکتب حقیقی خراب کردن و لوث کردن آن با انواع خرافات و دروغها و بدعتهاست . چون زمانی که این مزدوران دجال یک مهدی دروغین و موهوم و خرافی و افسانه ای  به مردم معرفی کردند اولا افراد خردمند این خرافات را نمی پذیرند و اصل مهدویت را نیز انکار می کنند و  افراد ساده لوح هم زود باور می کنند و اگر زمانی مهدی موعود حقیقی از طرف خداوند برانگیخته شود و اعلام حضور و قیام کند به هیچ وجه یاریگر زیادی نخواهد داشت چون  مردم اورا نخواهند شناخت بخاطر اینکه حاکمیت دجال با مزدوران هرزه گوی  خویش چنان مهدی دروغین و خرافی به مردم معرفی نموده اند که دیگر مردم مهدی موعود حقیقی را در هنگام قیام نمی شناسند چون مشخصات اورا مانند آنچه قبلا دروغگویان به آنها گفته اند منطبق و هماهنگ نمی بینند و اصلا باور نمی کنند که چنین شخصی مهدی موعود حقیقی از جانب پروردگار باشد . درست همانند ظهور حضرت عیسی ع در قوم بنی اسرائیل که با اینکه منتظر ظهور او بودند زمانی که عیسا ی حقیقی ظهور و اعلام حضور کرد اورا انکار کردند و حتی قصد جان وی را داشتند که خداوند در اخرین لحظه جان اورا نجات داد و به آسمان برد. در مورد ظهور مهدی موعود حقیقی نیز وضع درست به همین منوال است با این تفاوت که ابتدا در هنگام ظهور به علت شدت انحرافات و ترویج خرافات تعداد یاوران حقیقی وی اندک می باشتد ولی به تدریج با ترویج روشنگری روشنگران توسط فضای مجازی که دیگر انحصار رسانه ای را از حاکمیتها سلب کرده  و بروز معجزات و نشانه ها به خصوص ندای آسمانی تعداد یاوران مهدی موعودعج هر روز زیادو زیادتر می شوند ونصر و پیروزی نیز از سوی خداوند فرا می رسد و قیام کم کم جهان را فرا می گیرد و به یاری مومنان و نصرت خداوند به پیروزی می رسد سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

این سخن به این معنی است که درست است که پوسته ی ظاهری حاکمیت در ایران از زمان رضا شاه تغییر کرده ولی در محتوا و شیوه ی حاکمیت و اهرمهایی که چنین حاکمیتی را در ایران کنترل می کنند و شیوه ی کنترل مردم و اختناق و ظلم موجود هیچ تغییری ایجاد نشده چون قبلا ثابت شد که حاکمیت دجال یا حاکمیت واحد جهانی یا به تعبیر امروزی تر نظم نوین جهانی از حدود ۱۵۰ سال پیش حرکت خویش را برای تسلط بر دنیا آعاز کرده و از زمان به قدرت رسیدن رضاشاه در ایران و کودتای سیاه عملا در ایران در ایجاد حاکمیت مورد خواست و در جهت منافع خود دخالت آشکار کرده و زمانی که تاریخ مصرف نوکر خود رضا شاه به اتمام رسید به ناچار پسرش را بر اریکه ی قدرت نشاند و زمانی که در دهه ی اخر سلطنت پسرش مشاهده کرد که او نوکر حرف گوش کن و چشم و گوش بسته ای نیست و سیاستهایش بر خلاف منافع دجال در خاورمیانه است از طریق نامه نگاری و ارتباط با رهبران قدرت طلب و فرصت طلب اخوندها به توافق با آنها رسید که آنها را به جای آریامهر به قدرت برساند و  حاکمیت نعلین را در ایران جایگزین چکمه کند و همه ی این کارها را نیز با اهرم سرویس های جاسوسی و اطلاعاتی خویش با کمترین هزینه انجام داد در حقیقت از زمان رضا شاه به بعد حاکمیت های ایران مستقیما در دست و تحت تسلط کامل سرویس های اطلاعاتی و جاسوسی داخلی نظیر ساواک و وزارت اطلاعات بعد از انقلاب بوده و هستند و سران اصلی و مخفی آنها نیز توسط سرویس های جاسوسی و اطلاعاتی دجال جهانی تعیین می شوند و این سرویس های جاسوسی و اطلاعاتی نیز تمام پست های کلیدی از رهبر تا ریاست جمهور تا امام جمعه تا مدیر یک مدرسه ی روستایی را تعیین می کنند یعنی سیستم اداره ی کشور توسط یک سیستم مافیایی و جاسوسی کنترل می شود و نمایندگان واقعی مردم و نخبگان علمی جامعه هیج نقشی در انتخاب آن ندارند مگر اینکه سرسپرده ی این سبستم شیطانی باشند . البته این سیستم شیطانی برای اهداف خویش هزینه هن می کند و به جاسوسان و مخبران خویش در هر محله و شهر و روستا و ادارات و شرکتها حقوق های کلان مخفیانه نیز می دهد برای همین نیز بارها شاهد آن هستیم که افراد فاسد و بیکار و بیعار و ولگرد و بی سواد در یک محله در شهر و روستا بدون هیچ تخصص و لیاقت و مدرک علمی و تخصصی ناگهان  به ثروتهای کلان دست پیدا می کنند و پستهای بالای حاکمیتی می گیرند و با اتومبیلهای مدل بالا ثروت خویش را به رخ مردم فقیر می کشانند اینها همه از برکات نوکری دجال جهانی در ایران است . کافی است کمی به اطراف خویش نگاه کنید هرچه آدم رذل و فاسد و بد سابقه و دزد و موذی و بی اصل و نسب بوده اند دارای پست و مقام بالا و ثروت کلان شده اند و موذیانه به حال مردم فقیر اما آزاده نیشخند می زنند . حاکمیت دجال جهانی نه تنها در ایران بلکه در تمام دنیا حاکمیتهای موجود را به همین صورت به قدرت می رساند و کنترل می کند و خیال می کند این حاکمیت ابدی است . هر وقت هم صلاح ببیند تاریخ مصرف این حاکمیت مزدور خود در کشوری مثل ایران یا عراق ویا افعانستان به پایان رسید با یک کودتای نمایشی از داخل و یا شبه انقلاب و یا در صورت لزوم حمله ی نظامی  به عمر حاکمیت دست نشانده ی خویش در آن کشور پایان می دهد و حاکمیت نوکر و تازه نفس دیگری با شکل فریبنده ی دیگر جایگزین قبلی می کند و مردم آن کشور نیز در توهم انقلاب خویش باور می کنند که واقعا خود حاکمیت خویش را تغییر داده اند و نمی دانند  که هنوز در دام دجال جهانی اسیر هستند و تا مردم از درون بیدار نشوند و و ذهن و فکرشان روشن نشود ودشمن خویش را به درستی نشناسند و به شناخت درست و حقیقی از منجی موعود یعنی مهدی عج دست پیدا نکنند و زمینه های حاکمیت وی را فراهم نکنند همچنان این دور باطل تا ابد ادامه پیدا می کند . قدم اول در این راه شناخت منجی موعود حقیقی و نه خرافی و شناخت دجال و مزدوران داخلی دجال و  دشمنان خویش و شناخت  یاریگران منجی موعود چون خراسانی حقیقی و یمانی حقیقی و و اقدام عملی برای زمینه سازی برای حاکمیت دولت حق می باشد . ممکن است بعد از شناخت منجی موعود حقیقی و یاوران حقیقی وی لازم باشد از منطقه ی خویش مهاجرت کنند و در مکان یاوران مهدی در شمال ایران و خراسان ایران و افغانستان اقامت کنند و با آنها در ارتباط باشند . به هر حال معنی درست زمینه سازی ظهور از اینجا آغاز می شود.  سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

این روزها در کشور تنور به اصطلاح انتخابات بسیار گرم است و باز دستگاه تبلیغاتی حاکمیت دست نشانده ی دجال جهانی در ایران سعی به ترغیب مردم برای شرکت در این نمایش خیمه شب بازی دارد؟ ولی پرسش اینجاست که ایا واقعا اینها می خواهند نخبگان واقعی و نمایندگان حقیقی مردم را انتخاب کنند ؟ مسلما هیچ عقل سلیمی این دروغ را نمی پذیرد چون کاندیدهای موجود اولا باید دستچین وزارت اطلاعات وابسته به دجال جهانی در ایران باشند که نوعا افرادی نوکر و خودفروخته و غیر منصف و غیر مردمی هستند که فقط به فکر منافع شخصی خویش هستند و به درد و رنج مردم توجهی ندارند و در مرحله ی اول باید مراتب نوکری و بله قربان گویی را از دستگاه ظلم گدرانده باشند تا به آنها اجازه ی شرکت در انتصابات فرمایشی داده شود و بعد هم باید از فیلتر های شیطانی  و اهرمهای دیگر دجال جهانی در ایران عبور کرده باشند تا به مجلس راه پیدا کنند مجلسی که صرفا باید اوامری را اجرا کند که دجال از بالا دیکته می کند و مصوباتی را تصویب کند که به زیان ملت و در جهت منافع دجال جهانی باشد . بنابراین شرم بر اشباه رجالی که کاندید می شوند و شرم بر بر آدمکهایی که با وجود دیدن این همه ظلم به طاغوت زمان رای می دهند  سلام بر کسی که پیرو هدایت شود

مرحوم دکتر علی شریعتی از بزرگترین روشنفکران و روشنگران دینی سخنانی دارد در یک سخنرانی تاریخی در مورد شناخت امام علی  ع امام اول شیعیان و در آنجا بدرستی استدلال می کند که شیعیان زمان ما هنوز شخصیت امام علی ع را به درستی نمی شناسند و یا اصلا شناخت حقیقی از امام علی ندارند . دراینجا باید متذکر شد که شیعیان زمان ما نیز حقیقتا امام زمان یا به تعبیر بهتر مهدی موعود حقیقی را نمی شناسند ؟ بلکه باید گفت : شیعیان زمان ما حتی مسائل ابتدایی مهدویت را نیز به درستی نمی شناسند چه برسد به شناخت شخصیت معنوی امام زمان . مواردی چون نام صحیح و واقعی مهدی موعود ، نسب واقعی مهدی موعود ، زمان تولد واقعی مهدی موعود ، معنی درست غیبت او ، محل جغرافیایی زندگی  او ، یاران واقعی او، دشمنان کنونی مهدی موعود ، چگونگی یاری مهدی موعود، معنی درست انتظار ظهور، چگونگی زمینه سازی برای ظهور او، شناخت حاکمیت بنی عباس دوم در زمان ما ،  شناخت دجال جهانی و توطئه ها و نقشه های او ، کتاب مهدی موعود، و مسائل دیگر مهدویت . وبا وجود این همه جهالتها و گمراهی ها هرسال در ۱۵ شعبان به زعم خویش  میلاد اورا جشن می گیرند در حالی که نه حقیقتا اورا می شناستد و نه حتی زمان تولد حقیقی وی را می دانند و این نهضت روشنگر برآنست که شناخت درستی از مهدی موعود حقیقی به گمگشتگان راه حقیقت ارائه نماید. هرچند در مباحث  پیشین به این موارد مفصل پرداخته شده در اینجا نیز برای یادآوری این موارد انحرافات دوباره متذکر می شود .۱_ اولا نام حقیقی و اصلی مهدی موعود بر طبق روایات صحیح و آیات قرآن کریم  ،  احمد  می باشد  و القاب آسمانی وی نیز عبدالله و مهدی می باشد نه محمدبن الحسن العسکری  . کنیه ی حقیقی وی نیز ابا محمد است چون فرزند پسر وی محمد نام دارد . ۲- او از نسل حسن مثنی  فرزند امام حسن مجتبی ع و فاطمه دختر امام حسین ع و  سادات حسنی است که در زمان ما و چند دهه ی اخیر به دنیا آمده نه ۱۲۰۰  سال پیش  که ضرورتی نیز به این نوع تولد نبوده و نیست . ۳_ غیبت او به معنی غیبت جسمانی و ناپدید شدن جسم او نیست بلکه به این معنی است که او حضور اجتماعی و سیاسی موثر و فعال در جامعه ندارد  و رجل سیاسی شناخته شده ای در بین مردم نیست و با اینکه در میان مردم زندگی می کند ولی شخص بسیار گمنام و انزواطلبی از مسایل اجتماعی و سیاسی می باشد چون حتی سیادت وی تا زمان ظهور برای همه، حتی خانواده و خویشاوندانش مخفی است . بنابراین اطرافیانش اکنون وی را به عنوان مهدی موعود نمی شناسند، همچنانکه معنی لغوی غیبت نیز همین است و به معنای ناپیدایی جسم او نیست . ۴_ دشمنان واقعی وی در زمان ما دجال جهانی یا نظام شیطانی سلطه و حکومت دست نشانده ی وی یعنی بنی عباس دوم در ایران است چون پیش ازین ثابت  شد که رهبران فعلی ایران از نسل بنی عباس و سادات دروغین می باشند که کاملا دست نشانده  و حمایت شده ی دجال جهانی و دول غربی برای تامین منافع آنها در خاورمیانه می باشد. ۵_ در درجه ی دوم دشمنان امروزی مهدی عج بعد از دجال جهانی و حاکمیت بنی عباس دوم سفیانی  می باشد که مردی پلید و خونریز از نسل بنی امیه می باشد که در زمان قیام برای مقابله با مهدی در منطقه ی  سوریه و اردن شورش می کند . سفیانی نیز از مزدوران غرب و دجال جهانی است. همچنانکه دشمنان مهدی موعود عج انسانهای امروزی هستند پس طبق استدلالات عقلی، خود مهدی عج نیز باید یک انسان امروزی باشد که در زمان ما به دنیا آمده نه ۱۲۰۰ سال پیش . ۵_ اوبرخلاف تصور عامه با لباس عرفی زمان ما در بین مردم ظاهر می شود و دارای عبا و عمامه و لباس ۱۴۰۰ سال پیش نیست همچنانکه جد وی پیامبر اسلام ص نیز با لباس عرفی زمان خویش در بین مردم ظاهر می شد و مهدی نیز همان روش و سنت پیامبر ص را دنبال می کند. ۶_ مهدی موعود عج یک شخصیت تحصیل کرده است که علاوه بر علم الهی و لدنی دارای تحصیلات اکادمی یا دانشگاهی است  و از دانش های روز و فرهنگ و سیاست جهانی نیز کاملا با اطلاع است و به معنی واقعی نه تنها فرزند زمان خویش است بلکه از فرهنگ جامعه و جهان معاصر نیز بسیار جلوتر و پیشروتر می باشد و البته این خاصیت و صفت برجسته ی یک مصلح جهانی است .۶ _  مهدی موعود برخلاف تصور عامه با وجود اینکه فردی نسبتا مسن می باشد ولی دارای ظاهری کاملا جوان می باشد. ۷_ یاریگران واقعی وی شخصیتی به نام خراسانی از شمال شرق و خراسان و افغانستان و تاجکستان و از ناحیه ی جنوب شخصیتی با نام یمانی از یمن می باشد.۸_ محل جغرافیایی قیام وی ابتدا از شمال ایران می باشد  و بعد از نابودی بنی عباس دوم در ایران عراق و مکه و مدینه و بیت المقدس و تمام خاورمیانه  را تصرف می کند و بعداز آن نیز حضرت عیسی مسیح از آسمان  نازل می شود  و اورا تصدیق می کند و حاکمیت وی جهانی می شود.

۹_  زبان و کتاب آسمانی وی با نام روشنگر( فرقان)  فارسی می باشد چون  او در ایران متولد می شود و خداوند نیز می فرماید: که ماهیچ رسول و فرستاده ای نفرستادیم مگر به زبان قوم خویش . و بر طبق آیات قرآن مهدی رسول الهی است ۱۰ _ بیعت ۳۱۳ نفر یاران حقیقی وی در مکه پس از تصرف و فتح مکه می باشد ۱۱_ مهدی موعود با ندای آسمانی به تمام مردم دنیا معرفی می شود این ندا پس از سقوط بنی عباس دوم در ایران توسط لشکر خراسانی خواهد بود که بر سر رهبری قیام با هم اختلاف پیدا می کنند و ندای آسمانی تکلیف را برای همگان روشن می کند ۱۱_ درست همزمان با قیام مهدی موعود و خراسانی از شمال ایران نیروهای نظامی امریکا از جنوب و خلیج فارس به ایران حمله ور می شوند و با سپاه پاسداران به شدت درگیر می شوند در این درگیری سپاه شدیدا شکست می خورد و دچار تلفات انسانی فراوانی می شود.           سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

همه ی ما کم و بیش از طریق رسانه های مجازی و غیر مجازی از فجایع غزه و یمن  حدس تا حدی آگاه هستیم وقتی سخن ازین است که تا حدی آگاه هستیم به این معنی است که عمق فاجعه در این دو منطقه ی مظلوم بسیار بیش ازین است که در رسانه ها انعکاس پیدا می کند زیرا که تصور کنید که در شهر و روستای محل اقامت شما مدتی بر اثر حادثه ای آب و برق موقتا قطع شود ببینید مردم این منطقه دجار چه مشکلی می شوتد . حال تصور کنید که مناطق و تاسیسات حیاتی مناطقی مثل غزه و یا یمن چندین ماه زیر حملات دشمن با بمب و موشک باشد آیا دیگر چنین منطقه ای مردم عادی می توانند به زندگی خویش ادامه دهند ؟ اگر به ظاهر حوادث  این مناطق نگاهی بیفکنیم چیزی از حقیقت ماجرا نصیب ما نمی شود زیرا در ظاهر این دو منطقه در حال جنگ و جدال با قلدریها و ظلم اسرائیل و قدرتهای جهانی هستند ولی آیا این حقیقت ماجراست و باز توطئه و نقشه ای در کار نیست ؟ در تبیین این حوادث باید گفت که خیر حقیقت چیز دیگری است و این حوادث را نیز می توان با افشاگری در برابر توطئه های جهانی دجال  به نوعی برای مومنان و منتظران مهدویت  روشن و تبیین کرد . در این مورد باید گفت : ایجاد درگیری در غزه و یمن در ادامه ی توطئه های دجال یا حاکمیت جهانی برای ایجاد موانع برای ظهور منجی موعود در این منطقه ی خاص از خاورمیانه می باشد . جون دجال بخصوص از حوادث سال ۵۷  و پیش ازآن در زمان دکتر مصدق  و ملی شدن صنعت نفت نیک دریافت که این منطقه ی خاص از خاورمیانه توانایی بالقوه برای ایجاد یک حاکمیت اصیل مردمی  با نمایندگان واقعی و نخبه را داراست و همین قابلیت می تواند در نهایت  منجر به پیشرفت سیاسی ،نظامی ، اقتصادی  این منطقه ی خاص و به قدرت رسیدن و ظهور منحی موعود شود ازین جهت از ان زمان تا به حال با توطئه های از پیش طراحی شده سعی و تلاش داشته که این چند کشور خاص یعنی افعانستان ، ایران و یمن و عراق و وسوریه و حوالی بیت المقدس با اغتشاشات سیاسی و درگیری های نظامی و کودتا همیشه تخریب شود و ثبات سیاسی نداشته  باشد تا این کشورها که در روایات مهدویت نقش مهمی در تشکیل دولت مهدوی دارند ، همیشه ضعیف و از نیروهای مومن و موثر  خالی شوند و نخبه های علمی این منطقه نیز یا ترور شوند و یا محبور به مهاجرت به غرب شوند. ازین ا جهت بعد از جنگدایران و عراق و افعانستان و سوریه نوبت به نوارغزه   و یمن رسیده تا این دو منطقه را نیز با جنگ و درگیری ساختگی نابود و از نیروهای مومن تهی سازند .ازین جهت دجال  جهانی با فرستادن مزدوران نفوذی خود در مبارزان فلسطیتی و یمنی اختیار سیاست آنها را مدتهاست به دست گرفته ( همان کاری را که پس از حوادث سال ۵۷ با انقلاب ایران کرد) و این دو منطقه را با حملات نابخردانه و نابجا به اسرائیل و یا نفت کش های قدرتهای جهانی به جنگی نابرابر با این قدرتها درگیر ساخته و مسلم است در این درگیری ها بازنده ی اصلی مردم مومن و مظلوم این دو منطقه هستند که زیر حملات  نظامی با پیشرفته ترین  سلاحهای قدرت های بزرگ به کلی و بیهوده نابود شوتد و این چیزی نیست جز خواسته و هدف دجال جهانی برای نابود کردن مومنان مهدویت در مناطق ظهور . سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

در رسانه ها زیاد می شنویم که فلان عالم بارها و بارها با امام زمان دیدار نمود و یا فلان شخص عادی تشرف پیدا کرد به حضور امام . بیشتر این خبرها جعلی و دروغ محض می باشند خبرهای دیدار امام زمان در قرون گذشته که به کلی کذب محض است چون امام زمان حقیقی در نیم قرن گذشته به دنیا آمده . و شکی در آن نیست . در مورد شناخت و دیدار امام زمان  دو شرط اساسی تقوا و عمل صالح می باشد وجهاد نیز بسیار مهم می باشد البته جهاد نیز جزو اعمال صالح می باشد . توضیح اینکه بر طبق آیات قران در جهان آفرینش یک قانون برای همنشینی دو شخص وجود دارد و آن نیز اعمال مشابه آن دو شخص .  خداوند در قران می فرماید: ما برخی ظالمان را دوست وهمنشین برخی ظالمان می کنیم بخاطر انچه عمل می کنند و یا می فرماید: ما شیاطین را همنشین کسانی قرار می دهیم که ایمان نمی اورند . چون هم شیاطین و هم افراد بی ایمان بخاطر اعمال بد خود شایسته ی همنشینی با هم می شوند  . ولی در مورد فرد مومن می فرماید : خدا ولی و همنشین کسانی  است که ابمان می اورند....  و اعمال شایسته  درجه و مقام فرد مومن را بالا می برد و همنشین خدا قرار می دهد . چون در آیه ای دیگر می فرماید: الیه یصعد الکلمه الطبب و العمل الصالح یرفعه ....کلمه ی پاک ( انسان مومن) به سوی خدا بالا می رود و عمل صالح مقام اورا  بالا می برد . برای دیدار و شناخت و همنشینی با امام زمان نیز همین قانون خداوندی صدق می کند . یعنی کسی که می خواهد امام زمان را ملاقات کند در مرحله  ی اول باید با اعمال صالح متعدد در زندگی  مقام معنوی خویش را بالا ببرد تا حدی که به مقام امام نزدیک شود و وقتی اعمالش شباهتهایی به اعمال امام زمان پیدا کرد و طرز تفکرش تا حدی بوی نزدیک شد بر طبق همان قانون آفرینش ،خداوند اورا لایق دیدار و همنشینی با امام زمان می کند و حتما اورا دیدار خواهد کرد چون مهدی موعود انسانی از نسل پیامبر است که در طول زندگی خداوند به وی توفیق فراوانی داده تا اعمال صالح بسیاری انجام دهد و به مقام بلند معنوی دست پیدا کرده و افرد مومن نیز باید با اعمال شایسته تا حدی مقام خود را به مقام معنوی او نزدیک کنند تا لایق همنشینی او شوند . ولی برای شناخت و درک اینکه این شخصی که ملاقات کرده اند امام زمان است نیازمند بصیرت می باشند .از این قوه ی بصیرت در قران کریم گاه تعبیر به فرقان شده  (البته این معنی فرقان با کتاب اسمانی فرقان فرق دارد) خداوند در این مورد می فرماید : من یتق الله یجعل له فرقانا ....هر کس تقوا و پرهیزگاری در پیش گیرد خداوند برای او فرقان یعنی بصیرت و قوه ی تشخیص حق از باطل قرار می دهد ...پس هر کس تقوا داشته باشد اگر امام زمان را نیز ملاقات کند و یا کلام اورا در فضای مجازی بشنود به راحتی  تشخیص می دهد که این شخص امام زمان واقعی است چون خداوند قبلا بواسطه ی تقوا بصیرت این شناخت را به وی ارزانی داشته . برای همین طبق روایات صحیح اهل بیت ع. مهدی موعود در حال غفلت مردم ظهور می کند . یعنی مثلا در فضای مجازی به نوعی حضور فعال دارد و ظهور کرده ولی اکثر مردم ( جز اندکی) بواسطه ی نداشتن تقوی و پرهیزگاری بصیرت لازم را برای شناخت او ندارند واز حضور اوغافل هستند و به ناچار لیاقت همنشینی و دیدار اورا نیز ندارند همچنانکه لیاقت شناخت خدا و ایمان به خدا و ارتباط با اورا نیز ندارند. سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.