نهضت سید حسنی در گیلان

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

طبقه بندی موضوعی

۷۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «منجی» ثبت شده است

نکته ی ظریف و قابل بیان در خطبه ی البیان امام علی ع  این است که امام علی ع فرموده  صاحب پرچم محمدی  (مهدی موعود)در ۱۱۸۴ سال بعد از فترت ( رحلت امام حسن عسکری تا زمان ما)  ظهور می کند   و این نکته قابل تامل است . حال باید پرسید مقصود از ظهور لوا یا پرچم مهدی در این سال چگونه پرچم و لوایی می باشد خب مسلم است در زمان قدیم و صدر اسلام بلند شدن پرچم معمولا بصورت پارچه ای و یا قطعه پوستی بود که بالای چوبی برافراشته می شد و معمولا کلامی قرآنی مثلا آیه ای و یا اسمی از اسمای الهی بر روی آن نوشته می شد . ولی در زمان ما این پرچم و لوا مسلما جنس و نوعش با توجه به شرایط زمان ماست و چون فضای مجازی بستری مناسب برای اعلان ها و تشکل نهضت های مذهبی   می باشد مسلما پرچم و لوای آن نیز از جنس فضای مجازی  یا همان تصویر بالای کانال یا گروه مثلا واتساپ یا تلگرام و یا اینستاگرام خواهد بود که معمولا شامل موضوع کانال و پیامی مختصر از نهضت خواهد بود  اتفاقا در  روآیات  مهدویت نیز به این امر به صراحت اشاره شده که مثلا پرچم خراسانی و پیروان او از پارچه یا پوست و ازین قبیل چیزها نخواهد بود.بلکه از جنس دیگری خواهد بود .که مسلما مقصود امام از این روایت اشاره به تصویر مجازی پرچم خراسانی می باشد . در مورد ظهور پرچم مهدوی هم در   روایت امام علی در خطبه ی البیان نیز مسلما ظهور  پرچم یا لوای مجازی  مهدی موعود عج مقصود می باشد که درست در سال ۱۴۴۴ هجری قمری  مصادف با سال ۱۴۰۱ هجری شمسی در  فضای مجازی ظاهر شد.  سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

لازم است در  مورد این ویدئو که تعیین سال ظهور بطور غیر مستقیم از سوی امام علی ع در خطبه البیان است توضیحات و تذکراتی داده شود .  گذاشتن این ویدئو در این کانال به معنی این نیست که تمام سخنان این آقا که در مورد امام زمان می گوید درست و عین حقیقت است  بلکه مقصود  بیان روایت امام علی ع در  مورد  اشاره ی غیر مستقیم به سال ظهور مهدی عج است . وگرنه این آقا هم مثل بقیه به اشتباه معتقد است که امام زمان فرزند بلافصل امام حسن عسکری است . در  حالی که قبلا اثبات کردیم که امام زمان حقیقی از نوادگان امام حسن مجتبی ع در  زمان ماست و در  زمان ما به دنیا آمده  . خود این روایت امام علی در خطبه ی البیان  صدق سخن نهضت سید حسنی را در مورد نسب واقعی امام  زمان   و ظهور اورا به خوبی مشخص می کند. چون معنی واقعی دوران فترت به آن صورت که در این ویدئو بیان می شود به معنی غیبت نیست بلکه معنی حقیقی فترت در فرهنگ اسلامی به معنی فاصله ی زمانی نسبتا طولانی است که در آن بعد از پیامبر قبلی و یا امام قبلی  پیامبر و امامی در قید حیات نباشد مثلا در قرآن کریم خداوند می فرماید : ما تورا( ای پیامبر) در دوران فترت ( نبود پیامبران برای مدت زمانی نسبتا طولانی) فرستادیم . و این معنی حقیقی دوران فترت است . با این وصف وقتی امام علی می فرماید :  مهدی ۱۱۸۴ سال بعد از فترت ( نبود امام در قید حیات) ظهور می کند . این  روایت صحیح امام علی  دو حقیقت  را روشن می کند. ۱_ ثابت می کند  که امام حسن عسکری دارای فرزندی نبوده و گرنه دوران فترت بی معنی است در حالی که امام علی بیهوده واژه ی فترت را به کار نبرده ۲_   چون این امام در سال ۲۶۰ هجری قمری رحلت کرده و عدد ۱۱۸۴ را اگر با سال ۲۶۰ جمع کنیم دقیقا  می شود  سال ۱۴۴۴ هجری قمری مصادف با سال ۱۴۰۱ هجری شمسی که امام زمان بواسطه ی سید حسنی   نهضت روشنگری را برای شناخت مهدی موعود عج به مردم و رفع خرافات و بدعت‌های دینی در فضای مجازی به صورت  آشکار شروع کرده است . پس هم پیش گویی امام علی ع و  هم  صدق دعوت نهضت حسنی  با این روایت کاملا ثابت می شود . سلام بر  کسی که پیرو هدایت شود.

امام علی ع در خطبه ی البیان در کتاب الزام الناصب جلد دو در مورد ظهور مهدی موعود می فرماید :   پرچم محمدی و دولت احمدی  در ۱۱۸۴ سال پس از فترت  ( فاصله ی طولانی از رحلت امام بازدهم امام حسن عسکری) ظاهر می شود . لازم به تذکر است امام حسن عسکری در سال ۲۶۰ هجری قمری از  دنیا رفتند. حال این ۲۶۰ را به علاوه کنید بر ۱۱۸۴ که امام علی فرمود، نتیجه  عدد شگفتی می شود ۱۴۴۴هجری قمری مصادف با  ۱۴۰۱هجری شمسی  سالی پر باران و برف در ایران  که امام مهدی به واسطه ی  سید حسنی  دعوت و روشنگری های خود را در فضای مجازی آغاز کرد .آیا به نظر شما این اعداد سالها و این پیشگویی های امام علی ع معنا دار نیست و آیا ظهور ابتدایی از  سال ۱۴۰۱  آغاز نشده و جالب است امام علی در جایی دیگر می فرماید:  و قبل از آن طاعون و مرگی فراگیر ( اشاره به کرونا در سه سال گذشته) . اهل خرد بهتر این اعداد سالها را درک می کنند  .این هم دلیل روشن دیگری بر حقانیت دعوت و روشنگری سید حسنی.

در مقالات قبل در مورد شیوه های نوین ربا در عصر حاضر روشنگری هایی صورت گرفت . در این مقال در مورد خرید و فروش انواع  ارز دیجیتال یا بیتکوین( که البته بیتکوین یکی از ده‌ها نوع ارز دیجیتال یا مشهورترین آنهاست ) و نیز بازار سهام بورس روشنگری می شود . پرسش برای برخی از مؤمنان که به مسائل حلال و حرام بودن کسب خود اهمیت می دهند این است که آیا این نوع کسب یعنی خرید و فروش ارز دیجیتال و یا شرکت در بازار سهام بورس و خرید و فروش سهم ، مشکل و مورد شرعی دارد یا خیر .در این مورد باید گفت ارز دیجیتال و یا بازار سهام بورس مسائلی امروزی و جدید در کسب و فعالیت اقتصادی هستند و در قرآن کریم و روایات به صراحت در این مورد مطالبی بیان نشده . ولی در قرآن کریم آیاتی وجود دارد که یک قاعده ی کلی را برای مسایل کسب  حلال در همه ی زمان‌ها بیان می کند که به نوعی تکلیف مشروع بودن این گونه فعالیت‌های اقتصادی را تا حد زیادی مشخص می کند . مثلا در قرآن کریم آیه ای وجود دارد که می فرماید: و ان لیس للانسان الا ما سعی ... و برای انسان نیست مگر انچا برای وی سعی و تلاش کرده . خب این یک قاعده ی کلی است و شامل خیلی موارد مثلا اعمال خیر می شود ولی می توان گفت این آیه به مسائل کسب و فعالیت اقتصادی هم نظر دارد و مقصود و معنی آن می تواند این باشد که  کسب و درآمدی برای انسان مشروعیت دارد و کاملا حلال است و او صاحب آن است که برای آن تلاش فکری و یا عملی بکار برده. مثلا دانشمند و کاشفی که با فعالیت  فکری خود لامپ برق را اختراع کرده عواید اقتصادی و مالکیت معنوی این اختراع مربوط به اوست و درآمد او از طریق فروش حق اختراع او به شرکت‌های تولیدی کاملا حلال است  . و یا کارگر ساختمانی که با فعالیت جسمی در ساختن یک ساختمان  شرکت می کند درآمد او کاملا مشروع و حلال است . ولی برخی فعالیت‌های اقتصادی نظیر خرید   و با فروش ارز دیجیتال و با خرید و فروش سهام بورس از طریق نرم افزار چندان فعالیت فکری و عملی برای تولید کالا و ارائه ی خدمتی به مردم در آن صورت نمی گیرد و بیشتر شبیه شرط بندی و قمار به شکل نوین است که یک نفر ممکن است مبالغی کلان پول در یک لحطه بدون فعالیت فکری و عملی به دست آورد  و دیگری نیز به همین شیوه ممکن است مبالغ کلانی پول و سرمایه از دست بدهد و درست شبیه به قمار کردن در زمان گذشته است که تنها شیوه ها و ابزار آن جدید و نوین شده ولی شکل و  شیوه ی کار همان به شیوه ی قمار در زمان قدیم است . مثلا در قدیم شیوه ی شرط بندی و قمار با تیرهای چوبین و یا برگه های کاغذی قمار بود ولی در عصر نوین این شیوه بصورت اعداد و ارقامی از  پول و سرمایه در جداولی به صورت نرم افزارهای رایانه ای و در بستر اینترت و فضای مجازی می باشد . که عده ی بسیاری در یک لحظه ممکن است زیان و عده ی بیشماری سود ببرند بدون هیچ تلاش فکری و عملی و ارائه ی خدمت و فروش کالایی به مردم و این به نظر می رسد قمار نیست بلکه پدر جد قماربازی است . علاوه بر آن ،این  شیوه ی کسب درآمد مانند  ربا برای اقتصاد جامعه نیز مسلما زیانبار است و ممکن است سرمایه داران بجای اینکه که سر مایه ی خود را در کارهای تولیدی  که باعث افزایش تولید کالاها و خدمات و شکوفا شدن اقتصاد جامعه است بکار ببرند آن را در این قمار جهانی و بزرگ بیهوده به کار ببرند و آن را نیز در موارد بسیار ببازند و از دست بدهند . و علاوه بر  زیان به خود ، به اقتصاد جامعه نیز بر اثر کمبود تولید کالا و خدمات زیان‌های بسیاری وارد شود. پس احتیاط آن است که مؤمنانی که دغدغه ی کسب درآمد حلال دارند  حتی نزدیک به این نوع کسب قمارگونه  نشوند و فعالیت اقتصادی سالم‌ و مشروعی که باعث تولید کالا و خدمات و کمک به اقتصاد جامعه می کند را شروع کنند تا با کسب حلال  و مشروع به کمال معنوی نیز دست پیدا کنند..  سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

از امام صادق سوال کردند مهدی چگونه ظهور می کند؟ او فرمود : با شبهه می آید تا کم کم حقایق را برای مردم  روشن کند....و اگر  اکنون نهضت سید حسنی برای شناخت مهدی  کمی حالت شبه برای برخی دارد و هنوز برخی نمی توانند این امر را باور کنند درست صدق کلام امام صادق ع رو ثابت می کند چون هنوز واقعا برخی مومنین در  زمینه ی  حقانیت نهضت سید حسنی دچار شبهاتی می باشند که باید این شبهات  کم کم با روشنگری برطرف شود چون آفتاب حقیقت که یک دفعه از پشت  ابر  بیرون نمی آید و طلوع  خورشید در اول  صبح نیز کم کم و به تدریج است .

  در توضیح این امر و افشاگری در این مورد باید به یک نقشه و توطئه ی شوم از سوی دجال جهانی یا نظام سلطه ی جهانی اشاره کرد و آن نیز آن است که پیش ازین بیان نمودیم که یکی از اهداف اساسی دجال در این منطقه ی خاص خاورمیانه یعنی کشورهای ایران ، افعانستان ، عراق و سوریه که محل قیام و تشکل انقلاب مهدوی است این که این مناطق خاورمیانه کاملانه عقب مانده و ضعیف از جهات مختلف سیاسی ، نظامی ، اقتصادی و فرهنگی باقی بمانند تا زمینه ی ایجاد یک قدرت متمرکز و منسجم برای حاکمیت مهدی فراهم نشود و امپراتوری اسلامی ازاین منطقه تجدید نگردد بنابراین علاوه بر حملات گسترده ی نظامی و فرهنگی و ایجاد جنگ و درگیری و  مشکلات عمدی اقتصادی برای مردم این منطقه نظام سلطه تلاش دارد توسط حاکمیتهای دست نشانده  ی سرویس های جاسوسی خود از روند گزینش و شناسایی صحیح نخبگان علمی  و فرهنگی این کشورها و قرار گرفتن این نخبگان علمی و فرهنگی در راس هرم و حاکمیت جامعه جلوگیری کند تا فقط افراد احمق و کودن و بی لیاقت علمی  در  راس حاکمیت جامعه قرار گیرند و مسلم است چنین جامعه ای که احمق ها و بی لیاقتهایش حاکم آن باشند نه تنها هیچ پیشرفتی نمی کند بلکه روز به روز از جهات مختلف علمی ، فرهنگی، اقتصادی ، سیاسی و نظامی رو به انحطاط می رود و ضعیف و ضعیفتر می شود و به عقب  بر می گردد . خب مسلم است یکی از بهترین راه‌ها ی رسیدن به این هدف برای  دجال در  این منطقه ی خاص خاورمیانه دستکاری و تقلبات گسترده در کنکور و ایجاد سهمیه های کاذب و ملاک‌های غیر علمی گزینش در کنکور و کارهایی ازین قبیل است تا به هیچ وجه نخبگان  علمی و شایستگان و استعدادهای والا شانسی برای قبولی در کنکور نداشته باشند و تازه اگر نیز با تحمل مشقات بسیار و تلاش علمی فراوان در کنکور قبول هم شوند  بعد از فارغ التحصیل شدن شانسی برای اشتغال در مدارج بالای مدیریتی و اداره کشور نداشته باشند و همواره در مشاغل پایین زیر  دست اراذل و اوباش و افراد بی لیاقت حکومتی چون یک آخوند بی سواد و یا جاسوسی خودفروخته مشغول به کار می شوند و یا بیکار می مانند و یا مجبور می شوند از کشور خارج شوند . و این عدم شایسته سالاری و ریاست نالایقان  چیزی جز عقب ماندگی کشور به دنبال ندارد . می گویند یکی از خلفای عباسی در زمان قدیم این آیه از قرآن را خواند که فرعون  می گوید : من پروردگار بلند مرتبه ی شما هستم و ادعای خدایی می کند  . خلیفه خیلی عصبانی می شود  و می گوید: حالا که فرعون مصر این ادعا را   دو هزار سال پیش مطرح کرد قسم می خورم  احمق ترین مردم مصر را حاکم آنجا قرار دهم و این کار را هم کرد و این امیر به قدری احمق بود که یک سال در مصر باران نیامد و خشکسالی پیش آمد کشاورزان برای شکایت و کمک به این امیر خود مراجعه کردند و از کمبود آب برای کاشتن پنبه شکایت کردند . امیر احمق روبه آنها کرد و گفت خب بجای پنبه،  پشم بکارید . و حال دجال جهانی برای این  کشورهای  خاورمیانه چنین حاکمانی قرار داده تا از پیشرفت آنها جلوگیری کند.

  در این مورد مسلم است نظر امام منفی می باشد چون نگه داشتن سپرده در اینگونه بانک‌ها باعث تقویت مالی آنها برای رباخواری بیشتر می شود که نوعی مشارکت در گناه  محسوب می شود. و دلیل دیگر اینکه مالکیت  برخی ازین بانک‌ها و موسسات مستقیما مربوط به برخی نیروهای نظامی سرکوبگر طاغوت می باشند و وجود  سپرده های بانکی مردم در  این بانک‌ها باعث تقویت مالی این نیروهای سرکوبگر می شود  در  حقیقت سپرده گذاری مردم در اینگونه بانک‌ها مانند سپه و..باعث تقویت دشمنان خود  مردم مومن می شود و این کار مسلما کار  چندان عاقلانه ای نمی تواند باشد. و از نظر امام حرام و غیر  شرعی می باشد چون کمک و تقویت ظالم از نظر اسلام و   حتی وجدان انسانی   کاری زشت و نوعی ظلم به عموم محسوب می شود. اینجاست که تشخیص کار حرام به  باریکی مو شباهت پیدا می کند.       سلام بر کسی که پیرو هدایت شود

 این پرسشی است که ذهن بسیاری از مؤمنان را ممکن است در مقطعی در گیر خود ساخته در  علت این امر امام می فرماید : چون حضرات اهل بیت از جمله امام علی ع و حضرت زهرا س  از طریق پیامبر اسلام شنیده بودند که در آینده مردم در مقام آنها مانند حضرت عیسی ع غلو  می کنند و صفات خدایی به آنها نسبت می دهند و بجای مسجد قبور آنها را محل عبادات و طلب حاجات خود به جای خدا قرار می دهند . در حدیثی وارد شده که پیامبر ص خطاب به امام علی فرمود: ای علی اگر بیم نداشتم که مردم در مورد مقام تو نیز مانند عیسی بن مریم غلو کنند و صفات خدایی نسبت دهند فضایل  تورا برای مردم می گفتم.  ازین  جهت آنها  نمی خواستند قبور آنها وسیله ای برای ترویج شرک و انسان پرستی و پرستش غیر خدا شود وازین جهت این دو بزرگوار اصرار داشتند که قبر آنها مخفی بماند و مقبره ی حضرت زهرا که هنوز مخفی است و مقبره ی امام علی ع نیز تا بیش از صد سال کاملا مخفی بود تا بالاخره افراطیون   و منحرفان مقبره ای برای او مشخص کردند که بعید است که این مقبره در نجف نیز واقعا متعلق به امام علی ع باشد چون مسلما فرزندان و نوادگان امام علی ع توصیه ی وی را برای مخفی نگه داشتن قبر او حتما رعایت کرده اند  و  مکان واقعی آن را نیز به کسی نگفته اند.

در عصر معاصر و مقارن با پیدایش حرکت ها و جنبش های مختلف به خصوص در کشورهای اسلامی و مدعیان دروغین   بسیار به خصوص در زمینه ی مهدویت، طالبان حقیقت و مومنین واقعی از  وجود این همه مدعیان و جنبش ها مسلما دچار نوعی سرگشتگی و سر در گمی برای تشخیص حق و باطل بودن آنها می شوند . چون عصر حاضر چون صدر  اسلام و زمان حیات پیامبر اسلام ص نیست که جبهه ی حق و باطل تا تا حد زیادی برای مردم آن زمان مشخص و معلوم بود  و مردم تکلیف خود را به راحتی می دانستند  . یک سو جبهه ی حق بودو  دیگرسو باطل یک سو شب ظلمانی بود  و سوی دیگر  صبح یزدانی یک سو لشکر رحمان و  فرشتگان و سوی دیگر  لشکر  شیطان  و دیوان . هر چقدر که از زمان رحلت پیامبر دورتر می شویم  جبهه ی حق و باطل بیشتر با هم اختلاط پیدا می کنند  و جبهه ی باطل روی جبهه ی باطل را می پوشاند و چیزی مثل حالت هوای گرگ و میش اول صبح  ایجاد می شود  که نه حالت شب را دار د و نه روز را و در این حال خطر  گمراهی مؤمنان بیشتر می شود این گمراهی ها و قاطی شدن حق و باطل در زمان امام علی بسیار زیاد می شود به طوری که عده ای  از صحابی و یاران نزدیک پیامبر ص  در این زمان دچار سردر گمی تشخیص حق و باطل می شوند و در جنگهای جمل و صفین و نهروان از صف حق جدا می شوند و در جبهه  ی باطل قرار می گیرند و مقابل حضرت می ایستند و این آمیختگی حق و باطل در زمان امام حسن مجتبی ع به اوج خود می رسد  و باعث تنهایی امام حسن ع می شود  و در زمان امام حسین چنان این آمیختگی حق باطل وضع اسفباری به خود می گیرد و یاران جبهه ی حق کم می شوند که فاجعه ی کربلا روی می دهد و در زمان امامان بعدی  چنان جبهه ی حق بی یاور می شود که به ناچار امامان گوشه گیری و سکوت و انزوا را در  پیش می گیرند . حال تصور کنید این آمیختگی حق و باطل در زمان ما بعد از ۱۴۰۰ سال به چه میزان رسیده  و چقدر تشخیص حق و باطل مشکل شده و چه میزان یاران و حامیان واقعی حق کم شده اند ؟   شاید در روایات به خاطر  همین امر بیان شده که امام  مهدی عج هنگام ظهور با کتاب جدید به میان مردم می آید و در قرآن کریم با تامل بسیار در  برخی آیات آن می توان فهمید که چون  چنین کتابی روشنگر  حق و باطل در  زمان ماست نامش فرقان است.  چون فرقان به معنی  عاملی که باعث فرق گذاشتن بین دو امر می شود.  و نیز به قدری جبهه ی حق کم یاور می شود که از حدود بیش از یک میلیارد و نیم مسلمان و چهارصد میلیون شیعه در اوایل کار فقط ۱۰ الی دوازده هزار نفر  به امام ایمان می آورند و با او قیام می کنند.  به هر حال برای تشخیص حق و باطل در زمان ما راههای دیگر نیز وجود دارد از جمله ی این راه‌ها میزان قرار  دادن  عقل و کلام خدا و سنت و سخنان متواتر پیامبر و ائمه ع می باشد  به این صورت که  سخنان مدعیان و رهبران این نهضت ها را باید با این میزان ها بسنجیم اگر مطابق عقل و کلام خدا و سخنان راستین پیامبر وامامان بودند در حق بودن آنها شک نکنیم و از  آنها حمایت کنیم و در  غیر این صورت با روشنگری و کارهای فرهنگی با آنها مبارزه و  جهاد کنیم تا بطلان سخنان آنها برای عموم روشن شود و مؤمنان را به گمراهی نکشانند . برای نمونه در حال حاضر دو مدعی یکی در عراق با نام احمد بصری و دیگری در آسیای  مرکزی موسوم به منصور خراسانی حرکت خویش را شروع نموده اند اگر ما برای تشخیص حق و باطل بودن آن دو این میزان ها را به کار بریم قطعا خیلی زود  می توانیم  حق بودن و یا باطل بودن آنها را تشخیص دهیم کافی است کمی با افکار و اندیشه ها ی مدعیان آنهاآشنا و در مورد آنها تحقیق کنیم و به حقیقت دست پیدا کنیم. البته  به کار  بردن این متر  و میزان را فقط برای این دو بکار نبریم و در  مورد تک تک حاکمیت های کشورهای اسلامی در حال حاضر این میزان را برای تشخیص حق  و باطل بکار ببریم در این صورت تشخیص حق و باطل برای ما کاری چندان دشوار نخواهد بود  .        سلام بر  کسی که پیرو  هدایت شود

در نقد سخنان این آقا باید گفت که ایشان   اولا هنوز مفهوم و اصل مشروعیت قدرت سیاسی را از نظر اسلام به درستی درک نکرده اند به این معنی که در اسلام ائمه ی طاهرین ع که خاندان پیامبر ص باشند دارای دو شان کاملا جدا می باشند ۱_ شان امامت که مقام بلند کاملا معنوی و روحانی نزد خدا ست که به تعبیر قرآن خداوند این مقام بلند معنوی را به حضرت ابراهیم ع پس از امتحانات دشوار عنایت کرد و بعد هم به برخی ذریه ی او البته به شرط ظالم نبودن ، که برخی از پیامبران بنی اسرائیل و ائمه ی اطهار از آن جمله می باشند این مقام     ربطی به حاکمیت سیاسی آنها ندارد آنها مقام امامت را دارند چه حاکم سیاسی باشند چه نباشند چنانکه امام صادق ع در این مورد به صراحت می فرماید : امام در هر صورت امام است چه حاکم باشد چه نباشد و همانطور که می دانیم خود حضرت ابراهیم ع نیز با آنکه مقام امامت را داشت حاکم سیاسی جامعه ای نبود بلکه معمولا به صورت منزوی و تنها در گوشه ای با خانواده ی خود به سر می برد و همین سیره را نیز امام علی ع و دیگر ائمه دنبال کردند یعنی مثلا تا خود مردم به سراغ امام علی نرفتند و اورا به عنوان خلیفه و حاکم سیاسی انتخاب وقبول کردند او در این مورد اقدامی نکرد و ۲۵ سال سکوت کرد و در نهج البلاغه به این حقیقت تصریح دارد . و شان دوم ائمه از خاندان پیامبر علاوه بر امام ، حاکمیت سیاسی جامعه یا به تعبیر ی همان خلیفه ی پیامبر است که این شان در صورتی برای آنها محقق می شود که مردم حاکمیت سیاسی آنها را قبول کنند و مشروعیت این حاکمیت کاملا زمینی است و بستگی به خواست مردم دارد و مانند شان امامت ائمه ربطی به آسمان ندارد و به همین خاطر حضرت علی ع هم در نهج البلاغه نمی فرماید که من حاکم شما می باشم چون خدا مرا حاکم شما ساخت بلکه با صداقت می فرماید :اگر خواست شما نبود من امر خلافت و حاکمیت سیاسی را قبول نمی کردم او حتی در مورد خلافت و حاکمیت امام حسن مجتبی ع که یاران نزدیک او اصرار داشتند اورا به این کار منصوب کند تا آخرین لحظات زندگی می فرمود من در مورد حسن به شما توصیه و سخنی ندارم شما هرچه می خواهید در مورد او تصمیم بگیرید  و این نشان می دهد که او به تعیین حاکمیت سیاسی توسط مردم اعتقاد کامل داشت  و به انتصاب حاکم سیاسی بعد از خود اعتقادی نداشت . در مورد اینکه ائمه فرموده باشند که ولایت ما در زمان غیبت به روات حدیث ما یا همان روحانیون دینی می رسد حتی به فرض صحیح بودن  این روایت ( که جای تشکیک بسیار در صحت آن وجود دارد) نهایت این ولایت و فرمانبرداری در حدود مقام معنوی کسانی است که تا حدی مقام معنوی آنها با مقام امامت ائمه نزدیک باشد ، نه بیشتر و همانطور که امام علی حاکمیت سیاسی را حتی به فرزندش امام حسن ع نداد و اورا منصوب نکرد بلکه آن را موکول به خواست مردم و مومنان کرد به هیچ وجه دیگر ائمه نیز این حاکمیت سیاسی را انتصابی نمی دانستند که آن را به غیر معصوم بدهند و آیا عاقلانه است که آنها این حاکمیت سیاسی را به صورت انتصابی به معصوم بعد از خود ندهند و آنرا مشروط به خواست مردم کنند ولی آن را به افراد غیر معصوم در دوران غیبت واگذار کنند ؟ بلکه راه صحیح آن است که ما زمینه ی حاکمیت امام  را در دوران غیبت فراهم کنیم و وقتی  تعداد یاران کافی در این مورد برای یاری و حاکمیت امام  فراهم نمودیم و امنیت جانی امام معصوم را فراهم نمودیم عدالت خداوندی ایجاب می کند که ولی خود را از پس پرده ی غیبت بیرون آورد و یا اورا به ما بشناساند ولو اینکه این معرفی  به صورت آشکار با ندای آسمانی همراه باشد که در روایات مهدویت نیز این امر به تواتر وبه صراحت آمده است . بنابر این ظهور امام عصر با اینکه در تقدیر و مشیت  الهی است ولی در عین حال به خواست مردم و مومنان نیز ارتباط مستقیم دارد چون به فرض عقلی یا امام زمان به دنیا آمده و در غیبت و اختفا است یا به دنیا نیامده اگر به دنیا آمده و در اختفا و غیبت است که علت آن است یاران کافی و حقیقی که اورا به درستی بشناسند و  با نیرو و توان مالی و قدرت نظامی حاکمیت اورا تثبیت کنند وجود ندارد و در صورت ظهور و قیام و نداشتن یاران کافی به سرنوشت امتم حسین ع دچار می شود و یا فرض دوم این است که هنوز به دنیا نیامده که باز هم تا تعداد یاران حقیقی وجود ندارد که امکانات مالی و سیاسی و نظامی حاکمیت اورا فراهم کنند باز به دنیا آمدن وی و ظهور او بیهوده وبی فایده است و خدا کار بیهوده نمی کند و اورا فعلا به این  دنیا نمی آورد.