نهضت سید حسنی در گیلان

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

طبقه بندی موضوعی

روشنگری های سیاسی (موشکافی انقلاب ۵۷)

جمعه, ۲۵ آذر ۱۴۰۱، ۱۱:۱۶ ق.ظ

قبلا بیان کردیم که چگونه حاکمیت دجال با توطئه و نقشه بر  علیه  مرحوم دکتر محمد مصدق کودتا کرد و دوباره دست نشانده ی خود یعنی محمد رضا شاه  پهلوی را بر اریکه ی قدرت نشاند شاه جوان نیز به پاس قدردانی از اربابان خارجی خود یعنی دجالان غربی از اوایل کار اوامر و سیاست‌های آنها را در ایران و خاورمیانه اجرا می کرد اما این روند در  میانسالی شاه تغییر کرد و شاه دیگر مخصوصا در دهه ی آخر عمر خویش نوکر چشم و گوش بسته و مطیعی برای دجال نبود و تغییر سیاست داد و سیاست‌هایی در پیش گرفت که مستقل بودند و نه تنها با سیاست‌های دجال همخوانی نداشتند بلکه بااین سیاستها کاملا در تضاد کامل بودند. مثلا در داخل مامور بود فقط فرهنگ مبتذل غربی را در ایران ترویج کند ولی او به ترویج فرهنگ ایرانی نیز که البته از فرهنگ اسلامی جدایی ناپذیر بود پ رداخت هر چند به فرهنگ و تمدن پیش از اسلام بیشتر اهمیت می داد و قصد داشت  تمدن و امپراتوری ایران پیش از اسلام را به نوعی تجدید کند و حتی روابط بسیار  گسترده و عمیقی با جمهوری های شوروی سابق که فارسی زبان بودند و قبلا جزو قلمرو ایران بودند نظیر ترکمنستان و تاجکستان و آذربایجان  برقرار کرد تا به نوعی اتحاد فرهنگی و اقتصادی و بعد ها   سیاسی با آنها برسد و البته این سیاست شاه  با سیاست حاکمیت جهانی دجال که قصد داشت منطقه ی خاورمیانه را تجزیه و ضعیفتر کند سازگاری نداشت . و البته شوروی سابق نیز ازین  سیاست شاه خشنود نبود.شاه همچنین روابط بسیار نزدیک و گسترده و صمیمی با کشورهای همسایه و مسلمان عربی برقرار کرد در اوایل که با ملکه فوزیه دختر شاه مصر ازدواج کرد که به نوعی یک ازدواج سیاسی به توصیه ی پدر بود تا با کشورهای عربی روابط را بهتر کند در دهه‌ی آخرعمر شاه این روابط  را با این کشورها بخصوص عراق و عربستان بیشتر کرد و حتی اصرار داشت دخترش با شاهزاده ی عراقی ازدواج کند که البته دختر نپذیرفت و خودش نیز به سفر حج رفت و استقبال چشم گیری از طرف مردم عربستان  و شاهزادگان سعودی از او شد. همچنین روابط فرهنگی و هنری را با این کشورها مثلا در زمینه موسیقی و سینما بیشتر کرد و خوانندگان ایرانی در این کشورها کنسرت بر گزار می کردند و گاه به زبان عربی آواز می خواندند.  و با این سیاست علاوه بر اینکه قصد احیای امپراتوری  پیش از  اسلام را داشت بلکه  قصد ایجاد یک اتحاد هم با کشورهای اسلامی و عربی خاورمیانه نیز  داشت که دیگر این امر به هیچ وجه قابل تحمل برای حاکمیت دجال نبود . چون اتحاد  اسلامی در خاورمیانه نیز درست  مخالف سیاست اختلاف افکنی  دجال در خاورمیانه بود  که قصد داشت کشورهای این منطقه را تجزیه کند  و انها را هم مرتبا درگیر جنگ کند تا کاملا ضعیف شوند و   زمینه برای ایجاد یک حاکمیت مقتدر و قیام منجی موعود فراهم نشود تا بعدا حیات و حاکمیت دجال را در تمام دنیا تهدید کند و از   بین ببرد.  در داخل نیز  سیاست‌های شاه در دو دهه‌ی آخر سلطنت او اصلا مورد رضایت حاکمیت دجال و اربابان غربی نبود چرا که شاه بخاطر  عرق ملی که داشت به تولید داخلی اهمیت بسیار می  داد و کارخانجات و صنایع مادر بسیاری را مثل تولید فولاد و یا شرکت ایران خودرو و یا شرکت های کشت و صنعت  در ایران ایجاد کرد تا کشور تا حدی از وابستگی به تولیدات و واردات کالاهای خارجی بی نیاز شود  و مسلما این سیاست او نیز در  تولید داخلی با سیاست دجال که خواستار عقب نگه داشتن کشورهای خاورمیانه و تضعیف آنها و وابسته بودن آنها به غرب بود سازگاری نداشت.  تصور کنید اگر ایران به شکوفایی صنعتی و افرایش تولیدات صنعتی می رسید  اولین زیان آن برای غرب  آن بود  که تولید و صادرات  نفت خام ارزان قیمت  ایران به غرب متوقف می شد و تولیدات محصولات نفتی در داخل صورت می گرفت . زیان دوم آن بود بود که با افزایش تولیدات صنعتی در  ایران بازارهای مصرف زیادی برای این تولیدات  محصولات ایرانی در کشورهای همسایه ی خاورمیانه  وجود داشت و عملا ایران این بازارهای مصرف را بخاطر نزدیکی به این کشورها از کشورهای  غربی می گرفت و این سیاست نیز با   سیاست دجال غرب سازگاری نداشت.  علاوه بر آنکه شاه در  زمینه ی سیاست خارجی و منطقه ای عملا سیاست صلح و دوستی با کشورهای همسایه را در پیش گرفته بود  و با انور  سادات رئیس‌جمهور  مصر که اونیز سیاست صلح در خاورمیانه را در پیش گرفته بود  روابط بسیار نزدیک و صمیمی داشت که بعدها دیدیم دجال برای انتقام از این سیاست انور سادات در خاورمیانه چه انتقام سختی از او گرفت و اورا ترور و حذف کرد..

و اما در  دهه‌ی آخر سلطنت ،  شاه در زمینه ی نفتی علاوه بر مشارکت در تاسیس سازمان کشورهای تولید کننده ی نفت یا اوپک برای کنترل قیمت نفت  ، قصد داشت که قیمت فروش نفت را نیز بسیار بالاتر ببرد چون معتقد بود که کشورهای صنعتی روز به روز قیمت کالاها ی صادراتی خودرا به ما افزایش می دهند ولی قیمت نفت بسیار پایین باقی مانده و این عادلانه نیست و به نوعی کشورهای صنعتی در حال غارت ما هستند . و تهدید کرد که تا تا چهار سال آینده( که البته دقیقا می شد سال ۱۳۵۷)  اگر قیمت نفت افرایش پیدا نکند دیگر قراردادهای نفتی با کشورهای صنعتی غرب تمدید نخواهد شد و شاه با  این تهدید و سیاست در حقیقت گور خود را کند چون حاکمیت دجال که غرب یکی از اهرمهایش بود به هیج وجه این اجازه ی تک روی را به شاه نمی داد . بهمین خاطر شاه در اواخر سلطنت خود بعد از اتخاذ این سیاست به آمریکا دعوت شد و پیام هشدار حاکمیت دجال از طریق کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا  برای هشدار به شاه برای دست برداشتن از این سیاست ابلاغ شد ولی شاه چون احساس می کرد پایه های قدرتش در داخل محکم است تن به خواست سیاست‌های دجال نداد و حتی کارتر به قدری از سرکشی و نپذیرفتن خواست دجال توسط شاه ایران عصبانی شد که در جایی اورا شاهی خیره سر نامید .  در داخل کشور نیز انگلیسی ها با خبرنگاران سمت و لوس  و حرفه ای خود با  شاه بارها مصاحبه می کردند و از او سوال می کردند که چرا قصد دارد نفت را  بی خودی گران کند  آیا به فکر منافع انگلیس نباید باشد؟ و شاه هم  با منطق و زیرکی خاص خود جواب آنها را می داد  که ما هم باید  به فکر منافع کشور خودمان  باشیم  و شما دارید به ما زور می گویید.به هر حال بعد از  این سیاستها حاکمیت دجال نقشه ها و توطئه های خودرا برای سقوط شاه توسط سرویس های جاسوسی خود چون سیا و ام ای سیکس و موساد طراحی و بعدا در مدت کمی اجرا کرد. و اما پرسش اینجاست که چرا شاه بخصوص در دهه‌ی آخر عمر  سلطنت خود سیاستهای خودرا تغییر داد و مخالف سیاست‌های حاکمیت دجال در خاورمیانه عمل کرد،؟ در پاسخ باید این علت‌ها را بیان کرد۱_ شاه در اواخر سلطنت خود اولا آن خامی و کم تجربگی دوران جوانی را نداشت و انسانی کاملا باتجربه از نظر سیاسی ودرک شرایط سیاسی منطقه و سیاست جهانی دجال بود. و همچنین احساس می کرد  در این سه دهه‌ی گذشته با ایجاد ارتش منظم و مجهز و سیستم اطلاعاتی امنیتی ساواک که در کشور ایجاد کرده بود و نفوذ منطقه ای خود دیگر پایه های سلطنت او چنان محکم است کا هیچ نیروی داخلی و خارجی قادر نیست پایه های سلطنت و حاکمیت اورا بلرزاند.  این بود که سعی کرد سیاستی مستقل از سیاست های جهانی دجال در پیش گیرد که مطابق با منافع ملی مورد نظر خود و نیز تقویت حاکمیت خودش باشد در  حالی که نمی دانست افراد نفوذی سرویس های جاسوسی دجال قبلا در میان فرماندهان بلند پایه ی ارتش و سازمان اطلاعات و امنیت کشور یا همان ساواک و حتی در دربار  او نفوذ کرده اند و  در زمان  مقرر به زیان حاکمیت شاه گوش به فرمان دجال و اربابان خارجی خود هستند. ۲_  علت دوم تغییر سیاست‌های شاه  در برابر دجال همسر سوم وی فرح دیبا  معروف به فرح پهلوی بود که چنانکه بسیاری نیز نمی دانند    سیده و از سادات اصیل طباطبایی  بود و می دانیم سادات اصیل نیز در طول تاریخ به صورت ژنتیکی با سیاست‌های شیطانی سر مخالفت داشتند و سادات طباطبایی از سادات حسنی از نسل امام حسن مجتبی ع هستند و این سادات همیشه افرادی انقلابی بر علیه دستگاه ظلم و جور طاغوت بودند و بسیاری  از آنها در این راه جان خودرا از دست دادند. بنابراین همسر شاه با این اصل و نسب درخشان نمی توانست بطور ژنتیکی با سیاست‌های دجال جهانی موافق باشد و  نفوذ او هم می دانیم بر همسر خود یعنی  شاه ایران کم نبود بنابراین شاید تغییر سیاست‌های شاه  بر خلاف دجال نتیجه ی ازدواج او در میانسالی با این بانو باشد که در مورد  سیاست‌های خود با همسر خویش مسلما مشورت می کرد چون شاه شخصی روشنفکر بود و به نظرات خانمها احترام می گذاشت . هر چند این مشاوره ها پنهانی بود و مسلما رسانه ای نمی شد. ۳_ علت سوم تغییر سیاست‌های شاه در دهه‌ی آخر عمر ممکن است شاید آگاهی شاه از بیماری سرطان خود باشد که ظاهرا  امید بهبودی هم در آن نبود . خب  شاه همونطور که می دانیم در هر صورت یک مسلمان بود و بارها احساسات و اعتقادات مذهبی خودرا نیز نشان می داد به سفر حج می رفت نماز می خواند زیارت امام رضا می رفت با برخی روحانیون و مراجع تقلید روابط خوبی داشت . و حتی یکبار بیان کرد در خواب دیدم از اسب به زمین افتادم و حضرت علی کمک کرد که دوباره سوار شوم  بسیاری از مخالفان شاه این خواب شاه را تظاهر و دروغ  برای نشان دادک ظاهر  مذهبی به مردم دانستند ولی واقعیت این است که این خواب چندان هم دروغ نبود و تعبیر آن از افتادن از روی اسب پیروی او از  سیاست‌های دجال در زمان جوانی شاه به

نفع دجال و مقابله با مصدق بود و کمک کردن امام علی  ع برای سوار شدن بر اسب تعبیر آن ازدواج با فرح دیبا و  کمک این بانو برای تغییر سیاست‌هایش برخلاف دجال بود چون می دانیم بهر حال فرح دیبا سیده و از نسل امام علی ع نیز  می باشد.  خب با توجه به این اعتقادات دینی که شاه داشت بعید نبود که وقتی از بیماری لاعلاج سرطان خود اطلاع پیدا کرد به فکر آخرت و عواقب اعمال خود که سیاست‌های داخلی و خارجی او نیز جزو این اعمال او بودند باشد و با خو فکر کند که من که مدت زیادی با این بیماری دوام نمی آورم و زنده نمی مانم پس هرچه باداباد  پس بهتر است در این اواخر عمر از سیاست‌های شیطانی دجال جهانی پیروی نکنم و در جهت منافع ملی و خدمت به مردم کشور و منطقه و هم کیشان خود قدم بر دارم و لااقل عاقبت بخیر شوم حال دجال جهانی هر چه قدر می خواهد با من دشمنی کند و یا  قصد سقوط سلطنت مرا داشته باشد بهر حال من که زیاد زنده نمی مانم که به این سلطنت و بردگی دجال ادامه دهم و ازین جهت شاه بر ادامه ی سیاست‌های خود در مخالفت با سیاست های خاورمیانه ای دجال اصرار داشت  و نتیجه‌ی  آن نیز همانطور که می دانیم انقلاب ۵۷ و سقوط سلطنت پهلوی شد.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی