نهضت سید حسنی در گیلان

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

نهضت سید حسنی در گیلان

این صفحه برای رساندن پیام های امام زمان عج به واسطه و نیابت سیدحسنی موعود در گیلان ایجاد شده است

۱۳ مطلب با موضوع «ظهور» ثبت شده است

ممکن است برخی از منکرین مهدویت و ظهور منجی ایراد بگیرند که مهدویت یک امر اعتقادی است و مربوط به مسلمین یا پیروان ادیان توحیدی است ولی به لحاظ عقلی نمی توان آن را برای غیر مومنین اثبات کرد . در پاسخ به این منکرین باید گفت که خیر، مهدویت به لحاظ عقلی هم قابل اثبات برای منکرین می تواند باشد البته مهدویت حقیقی نه مهدویت دروغین و آمیخته با خرافات و بدعتهای ایادی شیطانی . از نظر عقلی مهدویت و ظهور منجی ازآن جهت قابل اثبات است که نمونه های مشابه آن در تاریخ ادیان توحیدی کاملا وجود دارد و به اثبات رسیده نمونه ی کامل آن منجی قوم بنی اسراییل حضرت موسی ع و ظهور پیامبر اسلام ص می باشد چون قبل از ظهور موسی ع در روایات یهودی و کتب دینی آنها مژده داده شده بود که قوم  بنی اسرائیل پس از آنکه گرفتار بردگی فرعونیان و قبطیان در مصر می شوند خداوند یک منجی  و نجات بخش رامی فرستد و او آنها را از چنگ فرعونیان نجات می دهد و به لحاط تاریخی و روایات یهودیان دیدیم که اینگونه نیز شد ممکن است برخی بگویند چگونه مهدی موعود  عج می تواند در ابتدا مسلمین را با آن امکانات کم از دست دجال نجات دهد؟:چون قدرت نظامی ، اقتصادی ، سیاسی حاکمیت دجال در حال حاضر بسیار بیشتر از مسلمین است در پاسخ باید گفت که همانگونه که قدرت نظامی و اقتصادی فرعون از موسی ع و بنی اسراییل بیشتر بود ولی سرانجام خداوند موسی  ع و قومش را از دست فرعون نجات داد و او و لشکریانش را غرق کرد. نمونه ی دیگر ظهور پیامیر اسلام در مکه بود که با وجود تعداد کم مومنان در اوایل کار و قدرت برتر مالی و نظامی قریش سرانجام خداوند اورا بر دشمنانش پیروز گرداند و نه تنها حجاز را تحت تسلط وی قرار داد بلکه دو ابرقدرت شرق وغرب ان دوران یعنی امپراتوری روم و ساسانی رانیز بصورت هم زمان و در مدت کم مقهور پیروان او کرد پس خداوندی با این قدرت و تسلط باز هم در زمان ما قادر است چنین منجی را برانگیزاند و تمام امکانات جهان مادی را در اختیار وی بگذارد تا بر سلطه ی جهانی دجال پیروز و حاکم دنیا شود و عدالت را در همه جای گیتی گسترش دهد چون منکران مهدویت اگر به هیچ چیز ایمان نداشته باشند تاریخ و واقعیات تاریخی را که باور دارند و نمی توانند انکار کنند و تاریخ بنی اسرائیل و نیز تاریخ اسلام از واقعیات تاریخی است که به صورت مستند در کتب مورخان معتبری چون بلعمی و یا طبری ثبت شده و جای انکار ندارد . سلام برکسی که پیرو هدایت شود.

یکی از مسائل جالب و شگفت در عصر ظهور مهدی موعود عج تشابه این عصر با عصر ظهور مسیح ع می باشد . ازین جهت که در زمان حصرت عیسی روحانیون فاسد و دنیاطلب و ثروت اندوز بر تمام ارکان جامعه ی یهود تسلط پیدا کرده بودند . این به اصطلاح روحانیون و بزرگان یهود  از ظواهر دینی فقط برای رسیدن به مال و ثروت و مطامع دنیوی استفاده می کردند و از دین دکان درست کرده بودند و مردم عامه را می فریفتند . از دین یهود فقط به مناسک ظاهری چون نذر و قربانی و دعا و آداب مذهبی اهمیت می دادند و از روح عبادات که مثلا کسب حلال و بیان حقایق دین و مبارزه با ظلم و اجرای عدالت بود دوری می کردند .و نیز اشکارا رباخواری می کردند و مال مردم را به باطل می خوردندبه همین علت وقتی مسبح ع ظهور کرد به همین عادات و روش های بد انها در دینداری اشاره کرد و گفت شما اصل و مغز دین را رها کرده اید و فقط به فرعیات و مناسک ظاهری دین  چسبیده اید ...و به این صورت آنها را سخت مورد سرزنش قرار داد و انها را به مار و افعی زادگان تشبیه کرد. این قشر فاسد در سیاست نیز افرادی بسیار بزدل و ذلیل و خائن بودند و به جای اینکه با اشغالگران رومی که سرزمین آنها را تصرف کرده بودند  بجنگند و مردم را از دست انها نجات دهند به عکس با حاکم ظالم و اشغالگر رومی برای غارت بیشتر مردم خود تبانی و زد و بند داشتند و برای او از مردم خویش جاسوسی می کردند و مخالفان حاکم روم را از بنی اسراییل تحویل رومیان می دادند و سرانجام نیز در مورد حصرت مسیح چنان قصدی داشتند و مکان مخفیگاه اورا به رومیان گزارش  دادند ولی خداوند در اخرین لحظه جان مسیح ع را نجات داد .  این قشر فاسد همچنین کتاب تورات را بنا به هوی و هوس و مطامع دنیوی تحریف می کردند و گاه کلماتی از آن را جابجا می کردند و گاه کلماتی را بنا به مصالح خویش حذف و کتمان می کردند . حال دقت و  توجه بفرمایید که چقدر در عصر ما که عصر ظهور مهدی موعود عج می باشد روش و شیوه ی اخوندهای فاسد شبیه به روحانیون فاسد یهود  می باشد اینها نیز درست مانند بزرگان یهود  کاملا از دین دکان درست کرده اند و فقط  مطامع کثیف دنیایی خود را از دین دنبال می کنند . در دین خرافات و بدعت فراوان به وجود می آورند به بهانه ی عزاداری  و عاشورا مردم را سرکیسه و غارت می کنند به بهانه ی مهدویت قدرت سیاسی کسب می کنند از خمس سو استفاده می کنند و از سایر شعائر دینی نیز به همین صورت . به جای کسب حلال که اصل دین است رانت خواری می کنند در قالب بانک و وام به رباخواری رسمیت قانونی داد ه اند . نمونه ای از رانت خواری و سو استفاده ی آشکار از  دین عملکرد آخوندی  با نام حجت الاسلام قرائتی است او علاوه براینکه بیش از چهل سال در تلویزیون برنامه دارد بلکه بخاطر این برنامه ی دینی  (که نباید قاعدتا از طریق آن  پول در بیاورد )  حقوق بسیار کلانی از بیت المال دریافت می کند و چندین پست نان آور دیگر نیز دارد . او هرسال کتابی بی محتوا   با احادیث تکراری در مورد نماز می نویسد و بعد این کتاب را با تیراژ بالا   منتشر می کند و آموزش و پرورش نیز معلمان را مجبور می کند در دوره  های ضمن خدمت این کتاب حضرت آقا را با پول خود بخرند و مطالعه کنند و ازین طریق سود کلانی وارد جیب حضرت آقا می شود و او با این پول سفر خارج به بهانه ی تبلیغ اسلام می رود و همسر دوم اختیار می کند و احتمالا تعدادی زن بینوای صیغه ای به عقد خود در می آورد و این  چیزی جز دکان داری دینی نیست . این اخوندهای فاسد درست است که نمی توانند اصل آیات قرآن را حذف کنند ولی شبیه علمای فاسد یهود ایات قران را به نفع خویش تحریف معنایی می کنند و روایات صحیح اهل بیت را نیز تحریف می کنند و روایات جعلی فراوان وارد انها می کنند و بسباری از احادیث را نیز که به زیان انها می باشد مانند احادیث مهدویت  برای مردم کتمان می کنند. در زمینه ی سیاسی نیز این اخوندهای دنیا طلب درست مانند علمای فاسد یهود در زمان مسیح ع به زیان مردم خویش با سرویس های جاسوسی غرب و شرق ( دجال )  همکاری می کنند و با کمک  آنها حاکمیت سیاسی را به دست می گیرند و از مردم خویش به نفع حاکمیت دجال جاسوسی می کنند ‌ می بینید که تشابه فراوانی بین عصر ظهور عیسی ع و حضرت مهدی عج و عملکرد علمای فاسد یهود و اخوندهای فاسد در عصر ما وجود دارد و درست به همین علت است که راه مسیح ع و مهدی عج نیز  یکی می باشد و ظهور هر دو تقریبا مصادف با هم برای ریشه کنی دجال جهانی می باشد . سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

در اخبار و روایات ظهور و آخر زمانی معمولا واژه ی عدالت در حاکمیت بعد از ظهور را زیاد می شنویم . پرسشی که اینجا مطرح  است این است که  مقصود از عدالت پس از ظهور چگونه عدالتی خواهد بود ؟ در این جا دورنمای عدالت را در دولت مهدوی مورد بررسی قرار  می دهیم . در زمام معاصر که دیگر مردم عادی از شنیدن کلمه ی عدالت کم کم دارد حالشان به هم می خورد بس که حاکمیتهای مزدور و دست نشانده ی دجال در دنیا   بخصوص در خاورمیانه ازاین واژه در جهت فریب آفکار عمومی و مشروعیت دادن به حاکمیت خود ازآن سو استفاده کرده اند. اما براستی عدالت از دیدگاه اهل بیت پیامبر اسلام ص ص به چه معناست ؟ شخصی از امام علی سوال کرد که عدالت چیست؟ فرمود : عدالت یعنی قرار دادت اشیا ( و یا افراد) در جایگاه مناسب و واقعی آنهاست. باز پرسید : پس ظلم چیست ؟ فرمود آن را نیز گفتم.  مقصود امام این بود که  ظلم درست نقطه ی مقابل عدالت است یعنی اشیا و افراد را در جای مناسب و واقعی خود قرار ندهی . بر این اساس و این  معنی از عدالت و ظلم از دیدگاه اهل بیت می توان به میزان و عمق ظلم فراگیر در روزگار ما تا حد زیادی پی برد . در دوران حاکمیت های دست نشانده ی دجال در کشور ما و تمام کشورهای دنیا شاهد این ظلم فراگیر می باشیم که به هیچ وجه هیچ کس و هیچ چیز در جایگاه مناسب و  واقعی خویش قرار نگرفته و همین امر یعنی نمود آشکار ظلم و بی عدالتی در سراسر دنیا بخصوص خاورمیانه و کشور ما. حال اگر  درکشوری خاص در دنیا این شرایط دیده نشود یک مورد استثنایی و تحت شرایط خاص است ولی در اکثر کشورها و مناطق دنیا این ظلم به نوعی دیده می شود . در همین کشور ما ملاحظه کنید که تا چه حد ظلم فراگیر حاکم است.  در کنکور دانشگاه‌ها افراد بی استعداد و فاقد اخلاق فقط به صرف وابستگی به حاکمیت و طاغوت و مزدور و جاسوس بودن با رانت در دانشگاه‌ها و  در بهترین رشته با وجود بی لیاقتی و فاقد بار علمی قبول می شوند ولی جوانان مستعد و آزاده و پاک و با اخلاق که زیر بار مزدوری حاکمیت نمی روند در کنکور رد می شوند و خانه نشین و بیکار می شوند و یا مجبور می شوند به خارج مهاجرت کنند . درکارخانجات و شرکت‌ها  فقط خانواده ای سپاهیان و آخوندها و جاسوسان و وابستگان آنها  استخدام می شوند و دیگر مردم حقی در این مورد ندارند . دستمزد کارمندان و کارگران کاملا تبعیض آمیز و ناعادلانه است وبر اساس توان علمی و تخصصی آنها نیست در  عرصه ی ورزش ستارگان و نخبگان ورزشی در راس کار نیستند و در حاشیه اند  و اخوندها و سپاهیان و جاسوسان همه کاره هستند و ناکامی تیم‌های ورزشی در رقایتهای جهانی نتیجه ی مستقیم این ناعدالتی هاست  و هزاران نوع ظلم و اجعاف دیگر که دوران سیاهی را در تاریخ این کشور رقم زده است . در حقیقت دراین دوران سیاه مردم مومن واقعی ومظلوم در حال مرگ تدریجی می باشند. حال نمودار عدالت در حاکمیت مهدوی بعد از ظهور و حاکمیت چگونه خواهد بود؟ مسلم است  می توان چنین دوران درخشانی را از هم اکنون تا حدی بر اساس معنی کلمه ی عدالت از نظر  اهل بیت تا حد زیادی   پیش بینی کرد یعنی تحقق عدالت در دولت مهدوی به این صورت محقق می شود که در  مرحله ی نخست با قوه ی حاکمیت و همکاری مردم  تلاش می شود بر اساس یک برنامه ی منظم و مدیریت کارگزاران کارآمد دولت مهدوی همه چیز و همه کس در جایگاه واقعی و حقیقی خویش قرار بگیرد . مثلا در عرصه ی دانشگاه‌ها  واقعا فقط نخبگان علمی حقیقی فارغ از دیدگاه‌های عقیدتی و دینی و گرایشات سیاسی آنها در راس امور  و اداره ی دانشگاه‌ها قرار بگیرند و کرسی های استادی فقط به نخبگان علمی با توجه به بار علمی واقعی آنها واگزار شود و یا در عرصه ی اقتصادی و شرکت ها و کارخانجات افراد متخصص واقعی و نخبگان اقتصادی و کارآفرینان  این مراکز را مدیریت کنند و گزینش کارگران و کارکنان نیز بز اساس صلاحیت علمی و تخصصی و عملی آنها باشد. نه ملاک‌های عقیدتی و غیر واقعی که ربطی به تخصص و علم ندارد. در  عرصه ی ورزشی نیز فقط ستارگان ورزشی و متخصصان علوم ورزشی در راس کار و مدیریت قرار بگیرند و ستارگان ورزشی نیز با آزمونهای عملی واقعی و عادلانه از سراسر کشور انتخاب و به تیم ملی دعوت شوند نه رانت و تعلق  به عقاید خاص  ویا منطقه ی جغرافیایی خاص مثلا مرکز کشور یا مراکز استانها . در عرصه ی حقوق و دستمزدها باید به کلی تبعیض ها و تفاوت‌ها برای عموم برداشته شود و حقوق و استفاده از خدمات عمومی چون بیمه ها باید کاملا برای افراد جامعه به تساوی باشد و فرقی بین دستمزد یک کفاش و کشاورز و ریاست جمهوری و رهبر کشور نباشد.

چون انسان‌ها از یک کفاش گرفته تا رئیس جمهور نیازهای اساسی یکسانی دارند فقط ممکن است یک رئیس جمهور بخواهد از نقطه ای از کشور برای انجام وظایف  با هواپیما به نقطه ای دیگر پرواز کند که آن هزینه مسلما یک هزینه ی مازاد بر مخارج زندگی است که از بودجه ی عمومی تامین می شود و ربطی به حقوق یکسان او با دیگر  اقشار ندارد. ولی مسلما تفاوت دستمزدها و حقوق برای مقامات کشور و دیگر مردم دیگر هیج توجیهی ندارد چون هر دو از حقوق انسانی یکسانی برخوردار هستند و خود و فرزندانشان نیازهای مشابهی دارند. در دولت مهدوی هر کس و هر چیز باید در جایگاه مناسب و حقیقی خود باشد بنابراین برگزاری آزمونهای استعداد یابی در این حاکمیت برای شناسایی استعداد و توان هرشخص و به کارگیری او در همان مقام از اهمیت خاصی برخوردار است . بنابراین توسط کارگزاران کارآمد دولت مهدوی این آزمونها مرتبا طراحی و برگزار می شود تا هر کس در جایگاه و شغل مناسب استعدادش  به کار گرفته شود. در این دولت تبعیض های جنسیتی ، نژادی ، عقیدتی و ...به کلی از بین می روددو بدین ترتیب جامعه ی بشری در سایه ی عدالت  مسیر واقعی رشد خویش را پیدا می کند و در جهت پیشرفت و کمال حرکت می کند.  سلام بر  کسی که پیرو هدایت شود.

یکی از اسرار مهدویت و روایات ظهور مهدی موعود  عج نام واقعی پدر بزرگوار اوست . قبلا در دلایل هفده گانه  در کتاب شناخت مهدی موعود حقیقی ثابت گردید که بر خلاف باور عموم و امامان گمراه یا آخوندهای دنیا طلب به هیچ وجه امام مهدی حقیقی از نسل امام حسن عسکری ع نیست بلکه از نوادگان و ذریه ی امام حسن مجتبی ع در عصر ماست . اما پرسشی که اینجا مطرح است این است پس در زمان ما  پدر مهدی موعود عج چه کسی می تواند باشد و  نام واقعی او چیست؟ چون دانستن نام واقعی پدر مهدی موعود عج در شناخت او بسیار مهم و اساسی است و در شناخت او بسیار کارگشا می باشد. در این مورد  باید گفت : برخلاف آنچه منحرفان و گمراهان در مورد مهدویت تیلیغ می کنند. پیامبر ص و اهل بیت او  نام واقعی مهدی عج را بارها به صراحت بیان کرده اند  و گفتیم در روایات صحیح پیامبر و اهل بیت او نام حقیقی و امروزی اورا احمد و القاب آسمانی اورا عبدلله و مهدی نامیده اند . امام علی ع نام مخفی اورا احمد و نام آشکار وی را محمد ذکر کرده . و در زمینه ی اینکه نام اصلی او احمد می باشد روایات صحیح بسیار متواتر می باشند و شکی در ان نیست ولی چیزی که از اسرار مهدویت می باشد و پیامبر و اهل بیت او بنا به مصالح امنیتی و حکمت الهی به صراحت بیان  نکرده اند نام واقعی پدر امام مهدی عج می باشد . چون چه بسا در آینده شیادانی ( مانند احمد الحسن بصری)  پیدا شود و با سو استفاده از نام پدر مهدی عج ادعای فرزندی و نیابت اورا کنند . ازین جهت پیامبر اسلام و اهل بیت او نام واقعی  پدر مهدی عج  را بصورت غیر مستقیم بیان کرده اند تا خود امام مهدی عج در آینده کیفیت آن را برای مردم توضیح دهد. پیامبر اسلام در حدیثی متواتر و صحیح که عبدالله بن مسعود و دیگر صحابه و نیز اهل بیت آن را روایت کرده اند   (که البته اواخر این حدیث را نیز منحرفان تحریف کرده اند) ولی صحیح آن به این صورت می باشد  می فرماید : دنیا تمام نمی شود تا مردی از اهل بیت و فرزندان من مالک و پادشاه عرب ( همه ی دنیا) شود که نام او موافق و مطابق نام من و نام پدرش نیز مطابق و موافق نام من می باشد  (  که منحرفان به به این صورت آخر آن را تغییر داده اند که نام پدر او نیز مطابق نام پدر من است در حالی که در اصل حدیث نام پدر من وجود ندارد  بلکه عبارت نام من می باشد صحیح است به این دلیل که نام  عبدالله  در احادیث دیگر یکی از القاب و نامهای خود مهدی می باشد نه نام پدرش  چنانکه اهل سنت به غلط ادعا دارند نام پدر مهدی عبدالله است )  چون نمی شود عبدلله هم نام مهدی و هم نام پدر مهدی باشد و اصلا منطقی هم نیست  . یعنی پیامبر نمی فرماید نام او همان نام من است بلکه می فرماید : نام او شبیه و موافق نام  من است و نام پدرش نیز موافق نام من است . از طرفی روایات دیگر اهل بیت چون روایات امام علی ع و امام باقر ع می فرمایند :  نام مهدی احمد است و نام احمد این خصوصیت را دارد که شبیه و موافق  محمد یعنی نام پیامبر است و البته شبیه است ولی یکی نیست چون احمد با محمد فرق دارد هم در معنی و هم در ظاهر.  از طرفی پیامبر ص در ادامه ی آن حدیث می فرماید: نام پدر مهدی هم موافق و شبیه و هماهنگ با نام من  است . از سوی دیگر روایت صحیحی از امام باقر ع کلید اصلی حل معمای نام پدر مهدی عج می باشد چون می فرماید: مهدی ، احمد ، محمد ، محمود نامیده شد همچنانکه که عیسی مسیح نامیده شد. در اینجا محمود قطعا نام امروزی پدر مهدی موعود می باشد به دو دلیل، یکی اینکه پیامبر در حدیث قبلی فرمود : ....و نام پدر مهدی هم مطابق و شبیه نام من است و نام محمود  این خصوصیت را دارد و شبیه و موافق  نام محمد  است و دلیل دوم اینکه چون در عرب  نام شخص را همراه نام پدر او می شناختند و امام علی فرمود احمد نام مخفی ( کوچک) مهدی و محمد نام مشهور ( خانوادگی او در این زمان) می باشد پس قطعا محمود در  حدیث امام باقر  نام پدر واقعی امام مهدی در زمان می باشد. و به این صورت با توضیحات خود امام مهدی عج بواسطه ی سید حسنی  معمای نام واقعی پدر مهدی موعود عج در زمان ما حل می شود . معمایی که جز اهل بیت پیامبر قادر به کشف و حل آن در زمان ما نبودند . سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

یکی از یاران اهل بیت در نزد امام باقر حضور داشتند . امام باقر در مورد قیام مهدی عج فرمودند: همزمان با قیام مهدی چندین پرچم ( و به قولی دیگر فرمودند ۱۲ پرچم)    برافراشته می شود آن مرد از امام پرسید با این حال از کجا بفهمیم پرچم کدام یک پرچم هدایت مهدوی خواهد بود . امام باقر به اشعه ی خورشید که از روزنه به اتاق  می تابید اشاره کرد و فرمود امر ما آهل بیت ازین نیز روشنتر است . ممکن است برخی تصور کنند که این پرچمها که همزمان با قیام مهدی بلند  می شود مانند قدیم از جنس پارچه یا پوست می باشد غافل ازین که نمی دانند پرچم های قیام و روشنگری در این زمان از جنس زمان  ماست یعنی همان تصویر پروفایل بالای کانال های روشنگری در فضای مجازی مقصود امام باقر می باشد . چون در حدیثی دیگر امام صادق می فرماید : که جنس پرچم خراسانی از پارچه و پوست و ازین دست اجناس نیست بلکه از جنس دیگری است . و اما چرا امام باقر فرمود : که امر قیام  اهل بیت از اشعه ی خورشید نیز روشنتر است . چون محتوای پیام اهل بیت بر اساس حقایق قرآن کریم و نیز حکمت الهی است؛ بنابراین چون خورشید روشن است که این کلام هدایتگر از جانب خدا و اهل بیت است و از کلام کانالهای باطل و حکومتی طاغوت کاملا متمایز  می باشد . کافی است به محتوای پیام‌های سید حسنی و کانالهای موازی دیگر که حاکمیت دجال ایجاد کرده نظری با دقت بیندازید و آنها را مطالعه کنید . نور کلام اهل بیت درکانال روشنگر سید حسنی کاملا بصورت آشکار می درخشد و آن را از کانال‌های موازی حاکمیت دجال در مورد مهدویت کاملا مشخص تر می باشد نمونه هایی از این پرچمهایی موازی  حکومتی  دجال را اینک در ادامه تماشا کنید تا به حقانیت کلام امام باقر پی ببرید .  سلام بر کسی که پیرو هدایت شود..

این روزها در رسانه های مجازی تصاویری از ابرهایی به شکل خاص و معمولا به شکل بشقاب پرنده در برخی نقاط دنیا مشاهده می کنیم نمی توان گفت همه ی این تصاویر جعلی و یا توهم می باشند چون شکل آنها  واقعا با ابرهای معمولی تفاوت دارند . از بررسی برخی آیات قرآن و روایات زندگی پیامبر اسلام می توان به حقایقی در این مورد دست یافت که بی ارتباط با بحث مهدویت و دین و به اصطلاح یوفوها  و یا موجودات فضایی نمی تواند باشند.قبلا در مقالات پیشین بیان کردیم که در حقیقت به اصطلاح موجودات فضایی همان  نیروهای خیر وشر  از ابعاد دیگر هستی هستند که از آغاز آفرینش و تمدن بشری و شاید حتی قبل از بشر بر روی کره ی زمین در رفت آمد بوده اند و با انسان‌های خوب و بد درتماس بوده اند . در دین اسلام نیز رد پای این نیروهای خیر را بخصوص در زندگانی پیامبر اسلام مشاهده می کنیم قبلا بیان کردیم که این نیروهای خیر یک بار در زمان کودکی پیامبر اسلام و زمانی که در صحرا همراه حلیمه ی سعدیه و شوهرش به سر می برد به گواهی فرزندان حلیمه  با پیامبر تماس داشته اند . و بار دیگر رد پای این نیروهای خیر یا فرشتگان را در سفر شام پیامبر اسلام ص در نوجوانی  مشاهده می کنیم زمانی که پیامبر اسلام همراه کاروان تجاری به کلیسای بحیرای راهب نزدیک می شد به روایت مورخان بحیرا مشاهده کرد که تکه ابری بر بالای سر پیامبر ص هر جا او حرکت می کرد می آمد و بحیرا از دیدن این واقعه شک کرد که درون این کاروان باید شخص برگزیده ی الهی باشد. به هر حال این تکه ابر یک تکه ابر عادی نبود و مسلما از جنس همان تکه ابرهایی بود که اکنون در برخی نقاط دنیا به شکل بشقاب پرنده گاهی مشاهده می کنیم . علت  نیز آن بود که وقتی پیامبر اسلام می خواست به شام سفر کند مسلما نشانه های ظاهری و بدنی نبوت و پیامبر آخرین را آشکارا دارا بود و یهودیان شام نیز مسلما چون این نشانه ها را در کتاب تورات خوانده بودند پیامبر اسلام را شناسایی می کردند و علت تعقیب تکه ابر از بالای سراو نیز آن بود که درون ابن تکه آب نیروهای خیر و فرشتگان مراقب و نگهبان خدا بودند  که در صورت لزوم جان پیامبر را در سفر به شام از دست دشمنان یهودی  نجات دهند و برای همین از بالای سر  و با پوشش و استتار ابر مراقب وی بودند . هرچند بعدا بحیرا ی نصرانی  ابوطالب عموی پیامبر را قانع کرد که  برادر زاده اش را بخاطر خطر یهود به شام نبرد و اورا از میانه ی راه برگرداند. بهر حال قضیه به اینجا نیز ختم نمی شود . با کمال شگفتی در قرآن کریم نیز به آشکار شدن این نیروهای خیر در استتار ابر یکبار  صراحت دارد . در آیه ی ۲۱۰ از سوره ی بقره در این مورد می فرماید: هل ینظرون الا آن یاتیهم الله فی ظلل من الغمام والملائکه و قض الامر و الی الله ترجمه الامور....آیا کفار انتظار نمی برند جز آنکه خداوند در سایبانهایی از ابر به نزد آنها بیاید و ملائکه نیز ( به همین شکل) واین امر واقع شود و به سوی خدا امور برگردد.  ببینید در این آیه  به آمدن امر خدا و ملائکه در پوشش و استتار ابر در روزی خاص ( احتمالا روز ظهور مهدی یا قیامت) صراحت کامل دارد.و این نشان می دهدکه بین نزول فرشتگان یا نیروهای خیر و به اصطلاح موجودات فضایی در استتار و به شکل ابر ارتباط کامل وجود دارد. باز حضور نیروهای خیر را در شکل ایر در روایات صحیح مهدویت نیز با صراحت مشاهده می کنیم . پیامبر اسلام ص در این مورد در روایتی صحیح می فرماید : زمان   قیام مهدی تکه ابری بر بالای سر وی  قرار می گیرد و از آن ندایی به گوش می رسد که این مهدی است از وی اطاعت کنید. همچنین در دیگر روایات مهدوی از اهل بیت به نزول فرشتگان و نیروهای خیر در قیام مهدی عج صراحت کامل وجود دارد.  پس بین این نشانه های آسمانی و ظهور مهدی عج ارتباط کامل وجود دارد . همچنانکه در انجیل نیز آمده " و آنگاه نشانه های پسر انسان در آسمان پیدا می شود..."       سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

قبلا در کتاب شناخت مهدی موعود عج از سید حسنی ثابت کردیم که نام حقیقی مهدی موعود محمد بن الحسن عسکری نیست که  در روایات جعلی از آن نام برده اند بلکه نام حقیقی و امروزی وی طبق روایات صحیح از پیامبر و اهل بیت ع   احمد  محمد  یا احمد محمدی است. و خیلی جالب است در خطبه البیان نیز امیرالمؤمنین  صراحتا باز به این نام اشاره می کند و می فرماید: صاحب رایت ( پرچم) محمدی و دولت احمدی در ۱۱۸۴  سال پس از فترت ( نبود پیامبر و یا امام) ظهور می کند . و گفتیم این درست تابستان همان سال ۱۴۴۴ هجری قمری مصادف با ۱۴۰۱ هجری شمسی است که امام زمان بواسطه ی سید حسنی  در فضای مجازی بطور آشکار دعوت خویش را برای شناخت مهدی  عج آغاز کردند. شگفتی های های خطبه البیان امام علی در مورد ظهور تمامی ندارد . سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

در پیام‌های پیشین با توجه به روایت امام علی ع در مورد دابه الارض و روشنگری های سید حسنی ثابت شد که مقصود از دابه الارض یا جنبنده ای از زمین موجود عجیب و غریبی چنانکه برخی گفته اند نیست که در آخر زمان با مردم سخن  می گوید بلکه زنی مومنه است که اولین زن با ایمانی است که از طریق سید حسنی و با توجه به نشانه های موجود الهی امام زمان حقیقی را می شناسد وبه وجود و حضور فیزیکی امام مهدی حقیقی در جامعه  ایمان می آورد و شروع به تبلیغ و روشنگری از طریق فضای مجازی می کند ولی بسیاری در اوایل کار به سخنان او که آیات و نشانه های الهی برای شناخت حجت او هستند یقین نمی کنند. و او از روی حسرت به سید حسنی پیام می دهد  که " مردم به نشانه های ما ( الهی) یقین نمی کنند" در اینجا این پرسش مطرح است که چرا خدا از این زن مومنه تعبیر به دابه الارض یعنی جنبنده ای در زمین در قرآن می کند؟ آیا نمی شد با صراحت نام وی و پدر و مادرش را برای شناختن او بگوید؟ در این مورد باید گفت: علت نگفتن نام وی به صراحت امنیت و حفظ جان وی از طاغوت زمان و حاکمیت دجال است چون مسلما این زن در اوج خفقان طاغوت و حاکمیت دجال  فریادش را برای روشنگری بلند می کند. نکته ی دوم اینکه خداوند به ظرافت تمام این لقب را به وی می دهد چون از نظر خدا تمام کسانی که دعوت سید حسنی را می شنوند و ایمان نمی آورند و حرکت و جنبشی از خود نشان نمی دهند مثل سنگ مرده هستند و از خود جنبشی نشان نمی دهند و از نظر خدا چون بی ایمان هستند مانند سنگ مرده و بی روح هستند و قدرت درک حقیقت را ندارند و تنها این زن مومنه است که بواسطه ی ایمان  زنده شده و دارای حیات طیبه شده و از خود جنبش و حرکتی برای روشنگری نشان می دهد  و ازین جهت خداوند از او تعبیر به دابه الارض یعنی جنبنده ای   از زمین می کند و بقیه را چون مردگان بی حرکت و جنبش حساب می کند.   سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

نکته ی دیگری که در خطبه ی البیان امام علی ع مطرح  و قابل تامل است دقت امام علی ع در تعیین سال ظهور می باشد که به نحو شگفت انگیزی با شروع نهضت مهدی عج به واسطه ی سید حسنی تقارن و هماهنگی دارد . چون  امام علی فرمود : صاحب پرچم محمدی  ۱۱۸۴ سال بعد از فترت ( سال رحلت امام حسن عسکری در ۲۶۰ هجری قمری تا زمان ما) ظهور می کند و ابن تاریخ درست مصادف می شود با محرم سال ۱۴۴۴ هجری قمری مصادف با مردادماه ۱۴۰۱ هجری شمسی و جالب است که نهضت شناخت مهدی موعود بواسطه ی سید حسنی نیز از طریق فضای مجازی درست  بعد از این تاریخ یعنی تابستان ۱۴۴۴ هجری قمری مصادف با تابستان ۱۴۰۱ هجری شمسی دقیقا شروع شده و برای همین نیز دقیقا امام علی واژه  ی  بعد از شروع این سال را  بکار برده.  من فکر می کنم با این روایت دقیق دیگر حجت بر تمام مؤمنان به مهدویت و نهضت سید حسنی تمام شده و جای هیچ گونه شک و شبهه ای برای یقین به حقانیت نهضت مهدی عج  به واسطه ی سید حسنی باقی نمی ماند. سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.

نکته ی ظریف و قابل بیان در خطبه ی البیان امام علی ع  این است که امام علی ع فرموده  صاحب پرچم محمدی  (مهدی موعود)در ۱۱۸۴ سال بعد از فترت ( رحلت امام حسن عسکری تا زمان ما)  ظهور می کند   و این نکته قابل تامل است . حال باید پرسید مقصود از ظهور لوا یا پرچم مهدی در این سال چگونه پرچم و لوایی می باشد خب مسلم است در زمان قدیم و صدر اسلام بلند شدن پرچم معمولا بصورت پارچه ای و یا قطعه پوستی بود که بالای چوبی برافراشته می شد و معمولا کلامی قرآنی مثلا آیه ای و یا اسمی از اسمای الهی بر روی آن نوشته می شد . ولی در زمان ما این پرچم و لوا مسلما جنس و نوعش با توجه به شرایط زمان ماست و چون فضای مجازی بستری مناسب برای اعلان ها و تشکل نهضت های مذهبی   می باشد مسلما پرچم و لوای آن نیز از جنس فضای مجازی  یا همان تصویر بالای کانال یا گروه مثلا واتساپ یا تلگرام و یا اینستاگرام خواهد بود که معمولا شامل موضوع کانال و پیامی مختصر از نهضت خواهد بود  اتفاقا در  روآیات  مهدویت نیز به این امر به صراحت اشاره شده که مثلا پرچم خراسانی و پیروان او از پارچه یا پوست و ازین قبیل چیزها نخواهد بود.بلکه از جنس دیگری خواهد بود .که مسلما مقصود امام از این روایت اشاره به تصویر مجازی پرچم خراسانی می باشد . در مورد ظهور پرچم مهدوی هم در   روایت امام علی در خطبه ی البیان نیز مسلما ظهور  پرچم یا لوای مجازی  مهدی موعود عج مقصود می باشد که درست در سال ۱۴۴۴ هجری قمری  مصادف با سال ۱۴۰۱ هجری شمسی در  فضای مجازی ظاهر شد.  سلام بر کسی که پیرو هدایت شود.